گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده - صفحه 8

سلام به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جون عزیزم و تمامی دوستان گلم.

استاد عزیز تو این فایل ازمون درخواست کردن که از نتایج کارکرد دوره‌ها صحبت کنیم .طبیعتاً نمیشه همه نتایج رو تو یه جلسه و توی یه دیدگاه بیان کرد اما اگه بخام به طور کلی از کارکرد یکی از دوره‌ها که الانم در حال حاضر دارم روش کار می‌کنم که اتفاقاً قدم آخرش هستم باید دوره 12 قدم رو معرفی کنم .

با وجود اینکه این دوره رو بارها گوش کردم و بارها در موردش دیدگاه نوشتم اما بازم در حال حاضر در حال کار کردن این دوره هستم .

شاید باورتون نشه که بازم مشتاقم از ابتدا این قدم‌ها رو کار کنم .منتهی چون دوره‌های مختلفی خریداری کردم دوست دارم هر بار روی هر کدوم تمرکز داشته باشم.

خواسته‌های آدم‌ها تو هر مقطع سنی و در هر شرایط

و با درک و آگاهی‌های جدید متفاوت میشه.

یادمه روزی که وارد این سایت شدم تنها آرزوم جدا شدن از همسرم و ثروتمند شدن بود.

شاید به ظاهر تو زمینه ی روابط، نیتم بد بود. منتهی اون دوران تنها راه چاره و تنها راه رسیدن به آرامش را جدا از همسرم می‌دیدم.

با این نیت شروع به خریداری محصولات استاد و کارکرد تک تکشون کردن.

چون خودم به تنهایی نتونسته بودم به خواسته‌هام برسم ، احساس می‌کردم از طریق راهکارها و ترفندهای جدید شاید بتونم به خواسته‌هام برسم.

همونطور که استاد عزیز گفتن دقیقاً تنها معیار من برای خوشبختی و برای رسیدن به آرامش داشتن ثروت زیاد بود .جدا از اینکه دلم می‌خواست همسرم هم کنارم نباشه.

اینکه استاد همیشه تاکید دارند فایل‌ها و دوره‌ها رو چندین بار گوش کنید چون با هر بار گوش کردن به درک‌های بالاتری می‌رسید .که ممکنه نگاهتون و زاویه دیدتون خیلی تغییر کنه .دقیقاً همینطور بود!

که من تو اون دوران چنین نگرشی نسبت به زندگی داشتم که الان خدا را شکر افکار و باورهام نسبت به اون موقع تغییرات خیلی بهتری کرده.

فکر می‌کردم ثروت زیاد داشتن خونه آنچنانی ، داشتن ماشین آنچنانی، پول خرج کردنهای آنچنانی ،سفرهای آنچنانی همه و همه یعنی غرق شدن در خوشبختی.

هر باری که این دوره‌ها را کار می‌کردم با وجود کسب آگاهی ولی همیشه در تکاپو و تلاش بیش از حد که همان زور زدن و تقلا کردن بود سیر می‌کردم. عجله که بزرگترین نقص می‌تونه باشه تو وجود من خیلی زیاد بود. به شدت دوست داشتم زودتر به خواسته‌هام برسم. در حالی که هرچی بیشتر زور می‌زدم بیشتر از خواسته‌هام دور می‌شدم چون مدام توی احساس بد بودم چون از لحظه‌هام درست استفاده نمی‌کردم .فکر می‌کردم باید به خواستم برسم تا بتونم لحظات خوب و شیرین و شادی داشته باشم غافل از اینکه لحظات شیرین و شاد می‌تونست همون لحظات حالم باشه و من بدون داشتن چنین درکی از خوشبختی فاصله می‌گرفتم. بیشتر تمرکزم روی عوامل بیرونی بود چون فکر می‌کردم همه چیز باید از بیرون درست بشه نمی‌دونستم همه چیز به درون من برمی‌گرده .هیچ درکی از صلحه با خود نداشتم که اتفاقاً برعکس همیشه سر جنگ با خودم داشتم برای به دست آوردن هر چیزی فکر می‌کردم اگه بجنگم بهتره!

چون چنین نگاهی داشتم و تمام فکر و ذهنم از چنین افکاری آغشته بود با وجود اینکه فایل‌هاوجلسات دوره های استاد رو گوش می‌کردم و با وجود، وقت وزمانی که میزاشتم هیچ تغییر خاصی در من صورت نمی‌گرفت و هیچ اتفاقی اون طور که من می‌خواستم پیش نمی‌رفت. ذهن آشفته ی من ، نمی‌تونست تمرکز درستی داشته باشه. گوشام حرفای قشنگ قشنگ که به افکار و باورهای درست مربوط میشد رو می‌شنید منتهی طبق عادت‌های دیرینه ی خودم متاسفانه نمی‌تونستم توی عمل نشون بدم.

به قدری با مسائل و امورات زندگیم دست و پنجه نرم کردم تا بالاخره تسلیم مسیر درستی که استاد عزیز بهمون آموزش میدن که به ایمان قوی برمی‌گرده شدم.

بزرگترین درس صبور بودن و انتخاب خواسته‌های درست و سپردن رسیدن به خواسته ها در وقت و زمانی که با اعتماد و ایمان به خدا رهاش کردیم هستش.

این میشه توکل ! این میشه رها کردن! این میشه به دست اووردن آرامش ! این میشه پذیرش و در یک کلام این میشه ایمان به قدرت پروردگار .

من تو این دوره یاد گرفتم اول اینکه واقعاً خواسته‌های درست و پایداری داشته باشم که برای رسیدن به اون خواسته‌ها قرار نیست همه جا همه چیز طبق میل من پیش بره.

یاد گرفتم زمانی که من در مسیر هستم و دنبال تغییرات فرکانسی خودم هستم هر اتفاقی که میفته برای رسیدن به خواسته‌های منه .

من درخواست می‌کنم ولی تعیین نمی‌کنم از چه راه و از چه طریقی! با اعتماد به پروردگارم و کمی صبوری کردن و حفظ احساساتم به نتایجی دست پیدا می‌کنم که صد برابر از چیزهایی که خودم فکر می‌کردم بهتر و عالی‌تر هستش.

دیگه مثل گذشته به عقل و منطق خودم وابسته نیستم . سعی می‌کنم فقط روی خدا حساب وا کنم.

تجربه به من نشون داده هر جایی که رها می‌کنم و خودم دست و پا نمی‌زنم با اتفاقات قشنگ‌تری روبرو میشم.

که چنین افکار و باورهایی میسر نمی‌شه مگر اینکه کنترل ذهن داشته باشیم. کنترل ذهن و دادن ورودی‌های مناسب به ذهن از عوامل مهم صلح با خود و رسیدن به آرامش هستش. وقتی آرومی، وقتی احساست خوبه ، تمرکز بیشتری روی اهدافت داری منطق ذهنت بهتر کار می‌کنه .می‌دونی که هرچیزی که بخای با آروم کردن ذهنت زودتر به دستش میاری.

از اونجایی که استاد عزیز ،آخر هر قدم یه جلسه قرآنی گذاشته بودن، نگاهم به این دنیای گذری خیلی متفاوت‌تر شده. یه روزا و یه شبایی ترس ، سراغم میاد. ترس‌هایی که به خاطر عدم درکم از مرگ هستش. بازم به نسبت قبل نسبت به این موضوع خیلی بهتر شدم به قول استاد طوری باید زندگی کنیم که هم لذت برده باشیم و هم آماده رفتن باشیم چون مرگ هیچکس مشخص نیست وهیچ استثنایی وجود نداره. ممکنه دیر یا زود ما هم از مسافران جهان دیگه باشیم ایمان به آخرت خیلی بهمون کمک می‌کنه تا دست از خیلی از تعلقات و وابستگی‌های دنیای مادی برداریم.

اینم از اون درس‌های خیلی قشنگ بودش که تو این دوره یاد گرفتم و دارم سعی می‌کنم بهتر درکش کنم.

دیگه مثل گذشته عجله ندارم .برای درک هر چیزی از خداوند هدایت می‌طلبم و مطمئنم که خداوند خودش هر پلنی که لازم باشه برای رشد و موفقیتم می‌چینه .دیگه اون ناهیدی نیستم که دنبال جدایی از همسرشه، اتفاقاً تازه دارم متوجه میشم خداوند بابت روابط عاطفی نعمت‌ها و لطف‌های زیادی در حقم کرده بوده که چشمای من اونا رو نمی‌دید.

به قدری توجه و تمرکز من روی نقاط منفی همسرم و نداشته‌ها و ناخواسته‌هام بود که داشته‌های خودمو نمی‌دیدم. یاد گرفتم آگاهانه توجه و تمرکزم رو روی هر موضوع و مسئله‌ای بذارم.

یاد گرفتم آگاهانه به نقاط مثبت همسرم توجه داشته باشم حتی تو لحظاتی که مشکلی بینمون پیش میاد بازم سعی کنم آگاهانه تمرکزم رو از روی نقاط منفیش بردارم.

یاد گرفتم در لحظه واکنش و برخورد ناجالب نسبت به موضوعات نداشته باشم . باور کنم هر اتفاقی که میفته می‌خواد درس و تجربه و پیام قشنگی از طرف پروردگارم باشه که دقیقاً باعث رشد و قوی شدن من میشه .خیلی از موضوعات و مسائل زندگیم که فکر می‌کردم به نظر حاد هستن، اما الان به نظرم جزئی و پیش پا افتاده هستن.

متوجه شدم زمانی که افکار و باورهای منفی داریم نقص‌هایی مثل عجله، خشم و عصبانیت و حسادت ومقایسه و طمع ازمون سر می‌زنه، مشکلات خیلی کوچیک و جزئی رو تو ،افکارمون بزرگ می‌کنیم در واقع از کاه کوه می‌سازیم در حالی که الان با داشتن افکار مثبت و باورهای درست خیلی از مشکلات بزرگ و دیدن خیلی از تضادها ب نظرمون مثل گذشته وحشتناک وغیره قابل تحمل نیستن.

واقعا خدا را سپاس میگم که با تکامل ،دارم رشد خودم رو می‌بینم .دقیقاً به خاطر همین خواسته‌هام تغییر کردن !

انقدی که الان داشتن آرامش و سلامتی کامل برام مهم و با ارزشه هیچ چیز دیگه‌ای ارزش خاصی برام نداره نه اینکه دلم ثروت نخواد. چرا ! دوست دارم همه اون اتفاق‌ها بیفته منتهی من دیگه ذهنمو درگیر رسیدن به اینجور مسائل نمی‌کنم سعی می‌کنم در طول روز فقط برای امروز روز خوبی داشته باشم روزی توام با سلامتی شادی و آرامش !

خدا را شکر در مورد گذشته همیشه رها هستم کسی نیستم که ذهنمو درگیر اتفاقاتی که گذشته، بکنم. اما در مورد آینده ذهنم خیلی درگیر بود ولی الان دیگه در مورد آیندم فکر نمی‌کنم .تو هیچ موضوعی حتی در مورد بچه‌هام .چون ایمان پیدا کردم خدا همیشه هس و همیشه حواسش به همه امورات زندگی منه. وقتی همه چیزو به خودش می‌سپارم شک ندارم خیلی بهتر از خودم ز من مراقبت می‌کنه.

البته تا وقتی که چنین باوری دارم و در عمل بدون داشتن ترس و نگرانی و با آرامش و احساس خوب زندگی کنم می‌تونم به تمام خواسته هام برسم به شرط همین ایمان!

تو این دوره استاد چندین جلسه برای عبارت‌های تاکیدی گذاشتن .عبارت‌هایی که هر کدوم از اون جمله‌ها دنیایی حرف برای خودش داره .تکرار این عبارت‌ها بی‌نهایت در تغییر باورها به من کمک کرده به خصوص تو زمینه ثروت و ایمان به خدا.

پرسیدن سوالهای حافظه‌ای به هنگام وقوع هر اتفاق ناخوشایند و هر موضوعی که باعث ناراحتیمون شده اینم از اون راهکارهای بی‌نظیر استاد هستش که به من خیلی کمک کرده.

کار کرد دوره 12 قدم برای بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس و پیدا کردن حس خود ارزشمندی و پیدا کردن لیاقت‌ها در درونمون و ایجاد خودباوری و صلح با خود، خیلی موثر بوده.

تو زمینه‌های ثروت و ایمان و اعتماد به خدا و قوانین جهان هستی هم بی‌نهایت صحبت‌های ارزشمند و گرانبها از استاد عزیز داشتیم.

اینم یاد گرفتم که در مورد هر موضوعی از هر کسی به هر دلیلی دلگیر یا ناراحت میشم دنبال مقصر نگردم و فقط تمرکزمو بزارم روی اینکه چه عاملی یا چه چیزی در درون من ،باعث وقوع این برخورد یا رفتار شده؟! این خیلی به من در پذیرش آدم‌ها کمک میکنه و اینکه شناختم نسبت به خودم و اطرافیانم بیشتر بشه تا بتونم روابط بهتری با دیگران داشته باشم و اینکه در راستای دوست داشتن خودم و ارزش قائل شدن برای خودم و بهتر مراقبت کردن خودم، رفتاری مناسب و درست به دور از ترس از قضاوت داشته باشم.

استاد جونم مرسی.

مرسی که هستی.

از صمیم قلب براتون بهترین‌ها رو از خداوند خواستارم .

می‌دونم با کمک شما و راهنمایی وآموزشهای قشنگه شما و هدایت پروردگارم حتماً به جاهای خیلی بهتر با حس‌های قشنگتری میرسم .

الهی باشی همیشه .