گفتگو با دوستان 40 | مفهوم تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 10

7 آپریل 2023

سلام

سلام

سلاااام

از دیروز تا حالا بلند بلند توی وجودم خدا می‌گفت برو گفتگو با دوستان گوش کن

امروز صبح اومد م سریال ببینم گفتم نه بذار برم به خودم برسم

همون صدا می‌گفت شماره چهل

شماره چهل

و الان اومدم دانلود کردم، میبینم فایل 25 دقیقه س، دقیقا زمانی که برای خوردن صبحانه و فایل گوش کردن همزمان لازم داشتم

مطمینم این فایل اصلا برای من ضبط شده مطمینم

03:58

استاد من فکر میکردم که این فایل و آگاهی ها و حرف هاش منو دگرگون کنه، ولی فکر نمیکردم که همین اول فایل اشک تمام وجودم رو پر کنه، استاد چی بنویسم که هر چی بخوام الان بنویسم رو زهرا جان داره شفاهی میخونه از روی مطالب من… من، که با عجله برای پر کردن تمام خلاهایی که داشتم و برای رسیدن به تمام چیزهایی که آرزوشون رو داشتم خواستم جهشی بپرم به اون جایگاهی که باید با تکامل میرسیدم، من با فایلهای رایگان شروع کردم و بعد از مدتی که نتایجم تغییر کرد گفتم اوکی الان وقت خریدن دوره هاست و با دوستم خریدیم، ولی استاد هنوز آماده نبودم، هنوز ابزارگرا بودم، فکر میکردم یک دوره ای، یک حرفی، یک فرمولی هست که اونو میگید و من یکشبه ره صدساله رو میتونم برم، ولی نبود استاد،،، نبود،،، نتیجه اومد، پول ساختم، شخصیت م تغییر کرد، ولی بقول زهرا جون سقوط میکردم هرچند وقت یکبار…. به درآمد های بالا میرسیدم و دوباره برمیگشتم به صفر، البته بدهی هام تمام شد، از عصبانیت و عجله و استرس به آرامش تقریبی رسیدم ولی همانطور که شما میگید ثروت نشونه ثبات نتایجه، چون بیشترین مقاومت رو ما با پول داریم

استاد من الان مدتیه دوره رو خودم به تنهایی خریدم و دارم مو به مو دقیقا مو به مو اجرا میکنم، هرجا ذهنم میگه خوب حالا یکم اینی که استاد میگه و تمرین هست رو تغییر بده متوجه میشم که داره زیرمیزی قانون رو میچپونه توی زندگی و استایل گذشته م، استایلی که تا حالا جواب نداده ولی ذهنم از تغییر میترسه… منم باهاش بحث نمیکنم که بخوام توی ذهنم جنگ و جدل داشته باشم، بهش میگم باشه تو خوبی!! و به کار خودم ادامه میدم و مو به مو انجام میدم تمرین ها رو و آرام آرام دارم این اسب چموش ذهنمو رام میکنم.

04:38

اوه اوه

الان فهمیدم که هر چی نتیجه گرفتم از فایل های رایگان بوده… الان که بهش فکر میکنم میبینم واقعا همین بوده ها… من چهارتا فایلی رو که از گفتگوتون با اقای عرشیانفر سال 1400 روی سایت گذاشته بودید استاد اگر بگم پنجاه بار گوش کردم اغراق نکردم

استاااااد خیلی خوشحال م خیلی، که دارم این نکته ها رو متوجه میشم.

زهراجون اگر یک روز کامنت منو خوندی بدون که خیلی از خدا و از شما سپاسگزارم که به هدایتت گوش کردی و این حرف ها رو زدی تا امروز که من متعهدانه شروع کردم دوباره، شما رو بشنوم و قوت قلب بگیرم از مهر تاییدی که خدا از طریق شما داره به مسیر الانم میزنه…

خیلی خوشحالم خیلی

خداجونم ممنونم عزیزم

07:25

استاد دقیقا منم با سریال سفر به دور آمریکا تحسین زیبایی رویاد گرفتم و لذت میبرم از تحسین کردن

البته که تکامل م رو با زندگی در بهشت طی کردم و ذهنم آماده دیدن و یادگرفتن این مهارت شد، و وقتی امسال رفتید سفر من شروع کردم و کامنت خوندم و نوشتم و اینقدر تمرین کردم که الان هر جا میرم مثل تشنه ای توی بیابون بی آب و علف که دنبال آب میگرده من زیبایی رو جستجو میکنم و توی اتاقم توی کوچه هر جا، هرجا دارم زیبایی هایی میبینم جزییاتی میبینم که قبلا هم بوده ها من نمیدیدم، گوشی موبایلم پر از عکس از آسمون و زمین و گل و دریا و ادم ها شده… قبلا استاد توی گوشی م پر از اسکرین شات از خواسته ها و آرزوهام بود، مثل اینکه اصلا فکر میکردم الان که اینجا هستم اونایی که میخوام نیست و باید حتما جایی دیگه باشم چیزهایی دیگه داشته باشم تا راضی باشم ولی الان دارم یاد میگیرم که از مسیر رسیدن م به خواسته هام لذت ببرم

استاد دیروز بعد از پیاده روی کنار ساحل نشسته بودم غروب زیبا و دریای آرام و قایق های ماهیگیری رو تماشا می‌کردم و واقعا واقعا واقعا لذت میبردم خداروشکر خداروشکر خداروشکر

08:42

دقیقا منم با شروع پندمی برکت زندگی م شلوغ شد استاد، من موندم و خدا و سایتی که تازه داشتم کشفش میکردم، سریال زندگی در بهشت میدیدم و هر روز زنده تر میشدم و استاد همون وقت بود که خدا کمکم کرد و کار خودم رو شروع کردم و مسیر زندگی م تغییر کرد

09:12

زهرا جون الان داری میگی که دقیقا همون کاری که استاد میگن و انجام میدن رو انجام میدی… این بهترین همزمانی برای منه، بودن در بهترین زمان و مکان یعنی این

یعنی الان، امروز من دقیقا میتونم همین رو بگم که دارم سعی میکنم که بقول استاد، وحی منزل بدونم و تمام!

بدون چون و چرا قبول کنم

البته هنوز راه دارم، ولی همین که شروع کردم برکت و فصل و رحمت و هدایت خداست

باید یاد بگیرم که فاصله حرف و عمل‌م کوتاه باشه

باید یاد بگیرم شاخه های اضافی تمرکزم رو بزنم و بگذارم درختان ذهنم افکار و باورهای الهی م رشد کنن

10:12

دقیقا من کم کم شجاعت پیدا کردم و تمام روابط و ادم هایی رو که مدتها بود آزارم می‌دادن، با درد و دل‌هاشون، با خواسته هاشون با افکار و توقعاتشون خواستم که از زندگی م حذف کنم، و به محض اینکه شروع کردم کمتر توی گفتگو ها مهمانی ها و سفرها شرکت کنم، جهان قدم های منو دید و خدا به من لطف کرد و کاری کرد که اصلا جهان تعطیل شد، رفت و آمد و سفر تعطیل شد، اصلا حتی یکسری ادم ها که یکی شون اصصصلااا صمیمی ترین فرد برای سالها باهم بودیم خود به خود دیگه کم پیدا شد الان میشه که شاید سه ماهی یکبار یک پیام سلام احوالپرسی باهم رد و بدل کنیم.

خدایا شکرت که هر وقت قدم برداشتم تو حمایتم کردی

خدایا شکرت که امروز صبح با خودت گفتم باید دستاوردهایی که داشتم رو به یاد بیارم، و الان هدایتم کردی به این فایل و باعث شده به یاد بیارم و به خودم افتخار کنم و بگم آفرین دختر، آفرین خوب اومدیا، پس میتونی، دیگه ادامه بده

استاد میدونی، الان که زهرا جان میگه برکت توی کسب و کارم زیاد شد از وقتی روابطم رو قطع کردم یادم اومد، استاد من چند وقته متوجه شدم که یکی از ترمزها و مقاومت های ذهنیم اینه که باور ندارم که، حال خوب، خندیدن، روابط رو اصلاح کردن و … روی رشد مالی تاثیر می‌گذاره، استاد شما میگید که اصلا رشد مالی و ثروتمند شدن نتیـــجه‌ی حال خوبه من متوجه شدم که باید خیلی روی این نکته کار کنم تا باورم بشه

استاد خداییش من خیلی خیلی خیلی شخصیت م رشد کرده و تغییر کردم و اصلا خودم از خودم لذت میبرم اینقدر که هر لحظه دارم ادم حسابی‌تر میشم، ولی از خدا میخوام که کمکم کنه تا این باور رو بسازم و به رشد دلخواه م در زمینه مالی برسم

آمین.

12:09

استاد نمی‌دونم بخندم از سرشوق و ذوق یا تعجب کنم، یا چی؟!!!

من همون لحظه که فایل رو برای دانلود گذاشتم، اول نوشتم که باور دارم این فایل برای منه

ولی خداییش این همه زیبایی و دقت توی همزمانی ها رو فکرشم نمی‌کردم.

دقیقا عین زهرا جون، من مدت زمان خیلی زیادی رو برای گرفتن جواز گذاشتم، بعد تا مدتی به این فکر بودم که چطور فضا اجازه کنم و وسایل بخرم و … بعد خدا به من لطف کرد و جهان رو برام نگه داشت و من انگار از قبل می‌فهمیدم که باید انلاین کار کنم خیلی راحت و طبیعی شروع کردم به کار کردن بدون اجاره فضا … یک سوییت خصوصی دارم که همونجا رفتم و با دوستم مشغول به کار شدیم رایگان، با تمام امکانات رفاهی، خداروشکر واقعا خداروشکر، نزدیک خونه مون، با لباس راحتی کار میکنم و مشتری ها رو آنلاین مدیریت میکنم و اصلا اون جوازی که گرفتم حتی یکبار استفاده نکردم… و این اصلا شده یک مثال بی بروبرگرد که هر وقت میبینم دارم ابزارگرایی میکنم و کمالگرایی و با بهانه نداشتن امکانات انجام یک کاری رو به تعویق می‌اندازم به خودم یادآوری میکنم که شیرین دیدی الکی منتظر گرفتن جواز کار بودی، چی شد؟ هیچی

پس پاشو الکی بهانه نیار

و حالا میبینم که خدا به من لطف کرده، رحمتشو به من ارزانی کرده که من نرفتم هزینه کنم و بعد دنیا تعطیل بشه و من ضرری بکنم یا مقروض و ناامید بشم، واقعا سپاسگزار خداوندی هستم که دانا توانا و رحمان و رحیم.

خدایا شکرت

12:27

من همون فقط توی سال 1400 به اندازه ده سالی که برای این و اون کار کرده بودم پول ساختم، استاد مبلغی رو ساختم که قبل از اون فقط با وام گرفتن تونسته بودم پس انداز کنم که نتیجه ش شده بود بدهی و قسط ماه به ماه و فکر و نگرانی، و هیچ پیشرفتی نکردن

ولی الله اکبر از این جهان که مثل ساعت کار می‌کنه و من پول ساختم، و فهمیدم که پول هست، که منم میتونم پولساز باشم و الان که به یکسری تضادها برخورد کردم، نمیگم و اصلا زبونم نمیچرخه بگم کو پول؟! من فقط و فقط دارم میگم هست، شدنیه، خیلی راحت و ساده س اگر الان توی تضاد هستم مقصر خودمم باید جواب رو پیدا کنم، همین!

الان زهرا جان داره از نتایج و رشدی که داشته صحبت می‌کنه من دارم میبینم تا اینجا که مخاطب من بودم، از الان به بعدش هم منم که نتایجی اینچنین میگیرم، موفق میشم ثروتمند و سعادتمند میشم، و این مهر تایید خدای من به راه و نتایج منه

الهی شکر الهی شکر

خدایا شکرت برای ثروتی که زهراجان ساخت

خدایا شکرت برای آرامش و رضایت زهراجان

خدایا شکرت برای آرامش خودم، خدایا شکرت

استاد من توی عمرم حتی از ذهنم هم نگذشته بود که خوشحال و راضی هستم، الان مدتی هست که نه تنها بهش فکر میکنم بلکه حتی مینویسم که من راضی هستم، من خوشحال م، و استاد الان یه چراغ توی ذهنم روشن شد، این هم بگم که یک #ترمز و مقاومت ذهنیه که خدا لطف کرد به من و الان برام واضحش کرد، استاد چند وقته هر شب که میخوام بخوابم ( صد در صد هر شب نه ولی شصت درصد شبها) با خودم و خدا که حرف میزنم میگم من از امروزم راضی بودم، من امروز خوشحال بودم، و تا میام لذتشو ببرم ذهنم میگه چی میگی بابا! راضی از چی؟ مگه به چی رسیدی؟ به فلان و فلان چیز که نرسیدی هنوز، الکی نگو راضی‌م یه وقت خدا فکر میکنه به همین ها قانعی دیگه رشد نمیکنیاااا …!!!! خدای من، ببین چه ترمزی، چقدر ساده خودشو لابلای روزمرگی م پنهان کرده، ای خدا ازت ممنونم که دیدمش

استاد شما میگید که هر جا ذهن داره مقاومت می‌کنه یعنی همون دقیقا جایی که من میتونم ازش امتیاز بگیرم، چون راه درسته، چون باید تغییرش بدم و مسیرم رو تصحیح کنم، ذهن که کارش ترسوندن من از ریسک و تغییر هست، میخواد منو توی نقطه ی به ظاهر امن نگه داره مقاومت می‌کنه.

البته این ترمز ریشه توی اون یکی باور که نوشتم هم داره ها، که اگر باور کنم که همین روزمرگی ها، شادی هایی که دونه به دونه زندگی م رو شکل میدن رو ببینم، ارزش براشون قایل بشم و تایید و سپاسگزاری کنم میشه همونی که شما توی جلسه دوم قدم اول میگید لذت بردن از مسیر باعث میشه زودتر و راحت تر به مقصد برسیم حالا مقصد برای یکی پول و ثروت برای دیگری مهاجرت برای دیگری رابطه عاشقانه یا اصلا همه باهم.

استاد من سپاسگزارم که بهم فکر کردن رو یاد دادی، سپاسگزارم که بهم یاد دادی که چطور خودم رو بهتر بشناسم، استاد شما میگیخودشناسی اولین قدم برای رشد و موفقیته و من خداروشکر میکنم که یاد گرفتم به درون خودم سفر کنم و به ذات الهی خودم برسم.

سپاسگزارم

زهرا جان سپاسگزارم

خداجونم بیستی بییییییست.

13:11

استاد من هم میبینم که دارم زور میزنم که پول بسازم، و استاد پول واقعا همون فضل و رحمت خدا به بنده هاش هست، که لطف کرده و آفریده، خدایا شکرت

منم همینطور که زهراجان داره میگه، توی اعماق قلبم میگم ثروت فقط پول نیست، ولی استاد پول بخش بزرگی از رحمت خداست.

من الان میشینم تیک میزنم، میکنم من آدم عصبی و عصبانی بودم صد در صد، الان ده درصد

من عجول و نگران بودم صد در صد، الان سی چهل درصد

من مضطرب و سرشار از استرس بودم صد در صد، الان پنجاه شصت درصد

من ناامید و افسرده بودم استاد شبها تا نزدیک صبح فیلم میدیدم که از خستگی خوابم ببره که نکنه فکر و خیال دوباره بیاد سراغم، چشمهام از فشار کار با کامپیوتر و فیلم دیدن خشک شد قطره های چرب استفاده میکردم و سردردهای فراوان داشتم، الان دیگه مدتهاست تلویزیون شاید گاه به گاه میبینم اونم برنامه های کودک و انیمیشن، اینستاگرام تعطیل واتساپ تعطیل، شبها میشینم توی حیاط سرسبز خونه مون از زندگی لذت میبرم، سپاسگزاری مینویسم، در لحظه برای خودم زندگی میکنم، میخندم میرقصم، تنهایی با خدای خودم پیاده روی میرم، خلوت میکنم و کیف میکنم به معنای واقعی

ولی ذهنم میگه اینا که چیزی نیست، پول کو پول زیاد کو؟

میگه پول زیاد!!! همین میشه ترس توی ذهنم از پول، میشه اینکه هرچی پول میسازم باز هم بگم کمه این که چیزی نیست…

ولی استاد من باور دارم که هر وقت فکری به ذهنم رسید، آگاهی دریافت کردم، زمانی که دیگه نوشتمش همون زمانیه که من برای دریافت نشانه ها و راه حل ها و نتیجه اماده م

مثل الان

استاد تمام کامنت های منو بخونید، قشنگ معلومه که من چقدر عزت نفسم بیشتر شده که دارم خودافشایی می‌کنم، من همچین آدمی نبودم، من ذهنم رو تربیت کردم که امروز تونستم خودم رو راضی کنم که از ضعف‌هام بنویسم

و سپاسگزار خدا هستم که شما و سایت و تمام دوستان رو برای من فراهم کرد تا به خواسته هام برسم.

14:24

زهراجان از صمیم قلبم برای دریافت هدایت و جاری کردن این آگاهی ها ازت سپاسگزارم

صلح با خودم

اتصال به خدا

اتصال به خودم

اینها برکته و من نادیده ش می‌گرفتم، و امروز داری راه رو نشونم میدی

دقیقا زمانی که مثل زهرا جون دوازده قدم رو دوباره متعهدانه شروع کردم و داری بهم میگی، اینبار داری راه رو درست طی میکنی، ببین چه ها که برات آماده نکردم، ببین چه ها که بدست نمیاری، بیا بیا

مگه میشه بدون هیچ دستاوردی دوست داشتنی باشم

استاد اول بگم که خدا به من لطف کرده زیر بار قرض به کسی نیستم، قرض عاطفی و پولی و …

واقعا درسته که خداوند هر کس رو به اندازه توانش امتحان می‌کنه

من مثل زهرا جان اونقدر قوی نیستم که وقتی مسیولیت خونه و بچه و همسر دارم بخوام هم خودم رو پیدا کنم هم به بقیه رسیدگی کنم

بزرگترین نعمت زندگی شخصی من در حال حاضر اینه که الان که مجرد هستم به خودشناسی دارم میرسم، چون از سرزنش و بار مسیولیت نسبت به خودم و خواسته های خودم و جواب دادن به خودم هم به زور دارم برمیام، چه برسه به اینکه بخوام بار زندگی رو هم به دوش داشته باشم.

من همه زنها و مردانی رو که دارند غیر از خودشون، خانواده شون رو هم مدیریت میکنن تحسین می‌کنم، واقعا شجاعت قدرت و فداکاری میخواد.

و استاد چی بگم از سرزنش نفس‌م، نمی‌دونم من اونو سرزنش میکنم یا اون منو داره میکوبه، استاد یکی دیگه از نقطه ضعف های من همینه، مدام به خودم میگم باید پیش خودم سربلند باشم

ولی باید یاد بگیرم باید #باور داشته باشم که من همینی که هستم دوستداشتنی و ارزشمند و لایق دریافت خواسته هام هستم

استاد من آدم آینه‌دوستی نبودم، الان خودم رو توی آینه میبینم کیف میکنم، قربون صدقه خودم میرم، استاد الان فهمیدم این یعنی در صلح بودن با خودم

استاد من باید یاد بگیرم باید

زهراجان مرسی که گفتی و به یادم آوردی

15:52

قرآن

مهر و عشقی که خدا به من عطا کرد

من قبلا هم قرآن رو میخوندم فقط معنی فارسی ش رو،،، ولی از وقتی با شما آشنا شدم هر کلمه ای که میخونم فقط از زیبایی ش لذت نمیبرم، بلکه باور بودنِ هر عبارت و کلمه، اینکه این کلمه واقعیه، وقتی خدا میگه پاداش بی حساب؛ واقعیه، هر چی بهش فکر میکنم عظمتش رو میخوام درک کنم نمیتونم واقعا اینقدر که ذوق میکنم هیجان زده میشم از درک واقعی بودنش.

17:07

مثالی که زهراجان از تاکسی گرفتنش میزنه و بعد میگه وقتی خدا اینکار رو کرده بقیه رو هم انجام میده

استاد دقیقا من همینها رو چند روز هست دارم مینویسم، شبها که ستاره قطبی م رو تیک میزنم، میگم اینها شد، از راه‌هایی که من حتی بهش فکر هم نمیکردم، پس بقیه ش هم میشه

و الان تایید زهرا جون تایید خدای من از طریق بنده نازنینش زهراجان بود به من

خدایا شکرت شکرت

17:22

استاد منم امروز داشتم به فروش محصولات م فکر میکردم و این که زهراجان به این زیبایی داره مثال میزنه برام و باورسازی میکنه، جز مهرتایید خدا به خواسته های من نیست

خدایا شکرت

خدایا شکرت برای فروش محصولات زهرا، برای رضایت قلبی‌ش، برای برکت زندگی ش از تو ممنونم، از هیجان و شوقی که در کلماتش حس میکنم ازت سپاسگزارم، منم میخوام تمام وجودم شوق و سپاسگزاری باشه و ثروتمند باشم

خدایا شکرت

خدایا شکرت برای اینکه هزینه غیر مترقبه نداریم

خدایا شکرت برای اینکه هزینه اضافی نداریم

خدایا شکرت که هر چی خرج میکنم برای رشد و لذت بردن و نزدیک شدن به اهدافم هست، خدایا شکرت خدایا شکرت

همین ها یعنی دارم به ثروتنمدتر شدن نزدیک میشم چه جمله کلیدی شاهکاری

الحمدلله رب الرزاق الوهاب الرحمن الرحیم عزیزم

اینکه من شب و روز تعطیل و غیر تعطیل مشتری دنبالم میاد و معامله میکنم، این ثروت و برکت و نعمت و حضور خداوندم توی زندگی منه، باید یادم باشه که با به یاد آوردن و تایید و تحسین کردنشون بیشتر و مداومتر کنم این نتایج رو توی زندگی م

تحسین می‌کنم، کیییف میکنم از چند برابر شده درآمد خانواده زهرا جون، کیف میکنم از ثروتمندتر شدن دوستان و کسانی که میشناسم، واقعا لذت میبرم و مشتاق تجربه همه این لذت ها میشم.

18:43

یکی دیگه از دستاوردهای من همین رها کردن هدایت دیگران هست.

استاد من قبلا درباره دو_سه نفر از نزدیکترین افراد خانواده م احساس مسوولیت میکردم، میخواستم نصیحت کنم، بجاشون تصمیم بگیرم، راه درست رو بهشون نشون بدم، همه ش تمرکزم روی دیگران و تجزیه تحلیل شون بود، دنبال راه حل پیدا کردن برای دیگرانی که نمیخواستند، من الکی کاسه داغتر از آش میشدم ولی کم کم شروع کردم به رها کردن، سه نفر شد یکنفر، و الان هر بار که میبینم دارم بهش فکر میکنم به خودم یادآوری میکنم که من فقط و فقط مسئول خودم هستم و تمام! بجاش شروع میکنم روی چیز دیگه ای تمرکز میکنم، استاد ایشون دست‌های بسیار زیبایی داره، خیلی زیبا، من هربار که میبینم دارم میرم به سمت حرص خوردن، شروع میکنم روی زیبایی دستهاش تمرکز کردن و تحسین ش میکنم و آروم میشم، اصلا یادم میره داشتم حرص چی رو میخوردم.

باید یاد بگیرم، که تمرکزم رو بگذارم روی نکات مثبت

باید قبول کنم که پاشنه آشیل من تمرکز روی نکات منفی و مسایل این و اون، همون‌قدر که روی خودم تمرکز کردم نتیجه گرفتم

باید خودم رو مهمتر از همه دنیا بدونم و به خودم، به رشد و کمال خودم فکر کنم

استاد من دو_سه روز هست که به شیوه وحی منزل دونستن آموزش های شما دارم قدم ها رو دوباره از اول کار میکنم، و تمام تمرکز شما توی جلسه دوم قدم اول تکامل، تکامل و تکامله

و اینجا دارید دوباره تاکید و تمرکز میکنید من از خدا میخواهم حالا که نشانه و هدایتش رو دریافت کردم حمایت م کنه تا یاد بگیرم و عمل کنم.

استاد عین کلاس درس نشستم، عینک زدم، در اتاقمو بستم و دارم جزوه نویسی میکنم، به لطف کامنت خوندن و نوشتن برای سفر به دور آمریکا یاد گرفتم که مثل درس با فایل ها برخورد کنم نه فقط مسکن که یه وقت حالم خوب نیست بیام سراغشون و بعد یادم بره… سعی خودم رو دارم میکنم، ولی باید جدی تر عمل کنم.

استاد جون مرسی که اومدید کلاب هاوس

مرسی که این موضوع عالی رو برای صحبت ها انتخاب کردید

مرسی که زهرا رو صدا کردید

مرسی که فایلش رو روی سایت گذاشتید

مرسی زهراجون

مرسی از تو که بیدار موندی

مرسی که آرام و با تمرکز صحبت کردی

مرسی که با جزییات صحبت کردی

مرسی خداجون

مرسی که خدایی چون تو دارم، نمیدونی چه کیفی میده.