نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
باورهای ما شرایط زندگی ما را رقم می زند؛
احساس شما نمایشگر کیفیت باورهای شماست. ببین در طی روز، بیشتر چه احساسی داری؟
آنچه اتفاقات را رقم می زند، افکار لحظه ای ما نیست بلکه افکار غالب (باورهای) ماست؛
باورها توسط ورودی ها شکل می گیرد؛
چقدر در طی روز به ورودی های ذهنت توجه داری؟
نقش دوره 12 قدم در تغییر شخصیت؛
اگر نتوانی روزنه ای برای رسیدن به احساس خوب پیدا کنی، نمی توانی شرایط را تغییر دهی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 43 | نقش احساس خوب در تغییر شرایط27MB30 دقیقه
به نام خداوند یکتا
سلام به استاد عزیز و پر نتیجه ام که فقط شنیدن صدای شما انگیزه ایی هست که من اگر خودمو شاگرد استاد سید حسین عباسمنش میدونم باید نتیجه ها و دستاوردهام صداش بلندتر از خودم باشه.
مهم نیست تصویر داشته باشیم یا نداشته باشیم چون میدونیم با یک انسان پر از دستاورد قراره هم صحبت باشیم یا صداشو بشنویم. کسی که من به هم عصر بودن در دوران شما افتخار میکنم و افتخار میکنم که با شما آشنا شدم و دارم ازتون چیزهایی یاد میگیرم که نمیدونم قراره برام چه دستاردهایی داشته باشه اگر من عمل کنم و درک کنم این آگاهی ها رو. اگر من فقط کمی روی تعهد و اراده ام بیشتر تمرکز کنم و در این مسیر ادامه بدم میدونم که خیلی شگفت انگیز میشه زندگیم که برای هم صحبت شدن با شما نتایجم اینقدر بزرگ باشه که شما به من افتخار کنید.
کل بازی و قانون زندگی اینه افکار ما دارند زندگی ما رو خلق میکنند و باورهای ما جهت میدن به مسیر زندگی ما.
چه چیزهایی رو دارم بهش بیشتر فکر میکنم؟
چه احساسی رو دارم بیشتر تجربه میکنم؟
چه مطالبی رو دارم بیشتر مطالعه میکنم؟
چه آدم هایی رو دارم بیشتر باهاشون ارتباط برقرار میکنم؟
کنترل ورودی هامون خیلی مهمه.
خیلی ممنونم از استاد عزیز که وقت میذارن و این فایل ها رو که قطعا بهترین ورودی ها هستند در مسیر تغییر ما برامون تهیه میکنن. واقعا ازتون سپاس گزارم استاد عزیزم.
ممنون از دوست عزیز آقا مهرک که چقدر قشنگ از جایی که شروع کرد و نقطه شروع تغییر شخصیت و تغییر نتایجش شد گفت. سپاس گزاری و شکرگزاری از داشته های زندگی چقدر خوبه که ادامه دادین با تمرکز و استمرار این مسیر رو پیش رفتین و نتیجه این شد که شما اینقدر تغییر کنید که محل زندگیتون رو هم تغییر دادین و منجر به مهاجرت شد.
الان که به یاد میارم منم شاید با شکرگزاری از داشته هام شروع شد این تغییرات در زندگی ام.
منو همسرم وقتی شروع کردیم به گوش دادن و دیدن فایل های دانلودی، با شنیدن فایل سپاسگزاری از استاد که گفتن قبل از صبحانه شکرگزاری میکردن ما هم شروع کردیم قبل هر غذا خوردن مون به شکرگزاری. هر وقت هم یادمون میرفت همونجا شکرگزاری میکردیم و این روند باعث بهبودی بهتری برای سلامتی همسرم شد و توجه مون به چیزهای خوب بود.
اما متوقف شدیم نمیدونم چرا. دیگه باهم سر سفره باهم شکرگزاری نمیکنیم اما من میدونم شگرگزارتر شدم و مینویسم و سعی میکنم اینقدر تو شکرگزاری هام غرق بشم که قبلم باز بشه و حس خوب پیدا کنم چون میدونم نزدیکترین فرکانس به فرکانس خداوند هست. چون میدونم بهترین احساسی هست که میتونم داشته باشم.
مهرک عزیز ممنونم که به یاد من آوردین که منم چطور شروع کردم و بیشتر فکر کنم که منم آیا اصلا تغییری در شخصیتم ایجاد شده بعد این دو سه سالی که اینجا هستم. آیا چیزی هست که بتونم ببینم که فهیمه چه تغییری کرده.
چون من قبلا هم تقریبا ورودی ذهنم رو محدود کرده بودم و کلا تلویزیون نگاه نمیکردم.
اما یک مورد دیگه در من ایجاد شده این بوده که من خیلی اهل کتاب های مختلف رو پیگیر بودم با سخنرانی ها و جلسات مختلف موفقیتی همراهی میکردم و خیلی در این موضوع کنجکاو بودم و الان خودمو خیلی خیلی کنترل کردم و میتونم بگم در این موضوع تغییر کردم و فقط و فقط با آگاهی های فایل های استاد و سایت پیش میرم. حتی اگر استادی در همین راستا هم باشه خودمو کنترل کردم و نرفتم پیگیری اون موارد باشم. قبلا شاید خیلی بیشتر تو حاشیه بودم از تکنیک ها گرفته یا هرچیزی.
من خیلی آدم دنبال بحثی بودم. حیلی دنبال این بودم به بقیه هم کمک کنم و چیزهایی که میدونم رو توضیح بدم اما اینم خیلی بهتر از قبل تونستم کنترل کنم چون میدونم خیلی نشتی انرژی داشتم.
اینکه دنبال سبک شخصی خودم باشم.
چقدر این جمله مهرک عزیز خوب بود که گفت واقعا انسان بهتری شدم برای خودم، برای زندگی خودم. احساس میکنم بزرگتر شدم در زندگی خودم تغیییر شخصیت من میتونه بی نهایت نعمت خداوند رو وارد زندگی من بکنه.
واقعا خیلی تحسین تون میکنم شما و همسر تون رو آقا مهرک برای این تغییر شخصیتی که دارین احساسش میکنید.تحسین میکنم برای این جهاد اکبری که در درونت به پا کردی. تحسین میکنم مهاجرت تون رو به استانبول. واقعا آفرین واقعا بهتون تبریک میگم.
اولین قدم پذیرش شرایط فعلی هست اینکه بپذیریم چیزی که الان هست همشو خودمون بوجود آوردیم.
دومین قدم این هست که در این شرایط فعلی به احساس خوب برسیم.به صلح برسیم با خودمون و خدای خودمون.
چطور میتونیم به احساس خوب برسیم؟ با تمرکز کردن به روی داشت هامون، با تمرکز کردن به نعمت هامون
ممکنه در شرایط فعلی خیلی موارد باشه که بخوایم ناسپاسی کنیم، غر بزنیم و گله و شکایت کنیم اما موضوع اینه اگر نتوانیم در همون شرایط یک روزنه ایی پیدا کنیم برای سپاس گزاری بودن و یکم به احساس بهتر رسیدن، نمیتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم.
نمیخواد زور بزنیم که چیزهایی پیدا کنیم تا سپاس گزاری کنیم همون چیزی که یکم بهتره از همونا شروع کنیم و در این مسیر زیبا شروع کنیم به حرکت. واقعا از ما حرکت باشه خدا برکت های این حرکت رو جاری میکنه و ما رو هدایت میکنه به چیزها و اتفاق هایی که بخوایم درباره اش بنویسم و شکرگزاری کنیم.خدایا شکرت برای این اگاهی ها و این قوانین ثابت بدون تغییرت که دل آدم رو آرام میکنه فقط باید کنترل کرد ذهن رو و افسارش رو بدست گرفت و بهش جهتی بدم که ما میخوایم.
چقدر خوبه که شما این دوره هایی که میگذارید زندگی شماست استاد عزیز، رفتار خودتون هست که در قالب آگاهی ها و درس ها به ما هم آموزش میدین اونم سخاوت مندانه. مثلا همین ستاره قطبی که واقعا یک تمرین در عین سادگی حرف های زیادی داره برای تغییر شخصیت ما. خوشحالم که تمرین ستاره قطبی رو دارم انجام میدم و تا قدم دوم تونستم باشم و باید تکاملم رو بدون عجله پیش برم تا بتونم بازهم آگاهی های بیشتری رو در زمان مناسبش دریافت کنم.
سلام خدمت شما علی اکبر شفیعی عزیز
واقعا درود بهتون دوست عزیز
کامنت تون رو خوندم و کلی لذت بردم و بارها تحسین تون کردم. چقدر قشنگ نوشتین و چقدر قشنگ خاطره ایی ساختین از بیمارستان رفتن و مراقب پدرتون بودن. بهتون تبریک میگم برای این نگرش. برای این درک خوب از قوانین و واقعا آفرین برای اجرای این چیزهایی که یاد گرفتین.
چقدر دوست داشتم خاطره بیمارستان و اون کارت کاغذی و پیدا کردنش بصورت هدایتی. اونم لحظه ایی که تمرکزتون روی کنترل ذهن و احساس تون بود و چه خدایی داریم ک اینقدر قشنگ با نشانه ها با ما حرف میزنه.
شما که خاطره ی در بیمارستان منتظر بودن تون رو گفتین منم یاد خاطره خوش از بیمارستان رفتنم افتادم که همراه و مراقب همسرم بودم. اونم بخش قرنطینه اونم درگیری ریه بالای 80 درصد. اونم در صورتی که تست منم مثبت بود اما هیچ علامتی نداشتم و حالم خوبه خوب بود. تو تضادهایی بودم که بهم نشون داد که چقدر توانایی دارم و چقدر قوی هستم و خبر نداشتم. من تو حیاط بیمارستان بعد ابمیوه بردن برای همسرم میرفتم با کتاب معجزه شکرگزاری که تعد داده بودم به خودم تا تمام 28 روز فایل ضبط کنم و با صدای خودم تو پیجم بذارم. منی که گوشیم خراب شده بود و تعمیرگاه بود. در حالی که مهممان خونه پدر و مادرم بودیم اونم مسافر شهر زادگاهم. اونم بعد پنج ماه دوری و این اتفاقات…من از این خاطره سفرم و بیمارستان تنها چیزی که یادم میاد شکرگزاری و با عشق رفتن گوشی همسرم رو گرفتن و تو حیاط بیمارستان فایل درست کردن میاد. اینستاگرامم رو هم روی گوشی ایشون بالا آورده بودم و هر روز بلااستثنا کل کتاب رو خوندم و تمرکزم فقط به چیزهای خوب بود و سرگرم با فایل های استاد عزیزمون. و من قدر این فرصت رو خیلی میدونستم و الان که یادم اومد میبینم اینا بخاطر شاگردی استاد رو کردنه. این اتفاق ها اتفاقی نبود و برام درس های زیادی داشت. اینکه تستت مثبت باشه اما سالم و سلامت باشی چون تینقدر هماهنگ با فرکانس های خوب و خداوند هستی که بیماری نمیتونه در این جسم هماهنگ جایی داشته باشه و اینا از قدرت ذهن من بود و الان که یادم اومد کمی عزت نفس سرکوب شده ام بالا اومد.
واقعا ممنونم که باعث شدین یاد این خاطره بیفتم و چیزها یاد بگیرم و باعث شد کمی عزت نفسم تقویت بشه دوباره تا بشم همون فهیمه شجاعی که تصمیم گرفت و عملی کرد و اومد تهران بدون هیچ وسیله ایی تا دوباره از نو شروع کنیم و ایمان مون رو بخدا و خودمون نشون بدیم.
خداروشکر برای این دوستان خوب و با نگرشم
خداروشکر برای این سایت
خداروشکر که من هدایت شدم به خوندن این کامنت پر از آگاهی تا به یاد بیارم.
خداروشکر برای این لحظه ک غرق شکرگزاری شده وجودم.
خدایا شکرت که اینجا هستم و لپ تاپی دارم که مینویسم و ذهنی دارم که فرمونش رو به دست خودم دادی.
حدایا شکرت برای این نشونه هایی که هرلحظه هستن برای هدایت ما، فقط ما باید بینا باشیم.
خدایا شکرت برای وجود این دوست بانگرشی که اینقدر خوب داره روی خودش کار میکنه و اینجا ردپا میذاره
واقعا علی اکبر عزیز ازتون ممنونم که اینقدر خب دارین روی خودتون کار میکنید تا خوب و خوبتر زندگی کنید و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید. واقعا ممنونم که ردپا گذاشتی واقعا سپاس گزارم.
اومدم فقط یک تشکر و تحسین بکنم، برم کامنت بعدی اینقدر غرق شدم و آگاهی تو ذهنم چرخید که کلا سرشار شدم دوباره. خداروشکر که شــــروع کردم به نوشتن.
براتون بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از خداوند یکتا میخوام
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام به شما نوید عزیز. به شما دوست عزیز و عضو خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش
وای که چقدر خوب بود که دیدم کامنت زیبای شما، چقدر خوب شد تجربه شما رو خوندم، چقدر خوبتر که دست به قلم شدی و اینجا ردپا گذاشتین و نوشتین. واقعا ازتون ممنونم. واقعا عالی بود این کامنت و این خاطره دلنشین و پر از درس و اگاهی تون. خداروشکر که قوانین ثابت الهی همه جا و در همه حال و برای همه کس بدون خطا درست کار میکنه.
نمیدونم چه باوری شما یا مهرک عزیز و همسرشون داشتن که از بین این همه پرواز و این همه مسافر و این همه صندلی دقیقا شما سه عزیز کنار هم باشین و همسفر در این مسیر مهاجرتی که بعد مهرک تو کلاب صحبت کنه که بعد شما اینجا کامنت بزاری و بعد منم بخونم واقعا خدایا شکرت برای این همه. که اگر میخواستیم تنظیم کنیم هیچ جوره اینقدر عالی نمیشد. ایگونه است که خدا هدایت میکنه هرکس را بخواهد.
واقعا از کامنتت لذت بردم و بازهم ممنونم ازت که نوشتی. و منم تحسین تون میکنم هرجا که هستین.
این قسمت کامنتت رو به یادگار اینجا دوباره مینوسم:
مهم نیست چقدر پول داری برای استارتِ چیزی که میخوای مهم اینه که چقدر ایمان داری….
براتون از خداوند یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو میخواهم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام به شما شیدا حبیبی عزیز. سلام به دوست عباسمنشی متعهدم
وای که چقدر خوشحال شدم از این همه عشق و رابطه قشنگ تون. واقعا بارها و بارها تو و مهرک عزیز رو تحسین میکنم و بهتون افتخار میکنم برای این همه شجاعت و جسارت در مسیر بودن تون و ایمانی که نشون دادین و عمل کردین. قبل کامنت شما کامنت نوید عزیز رو خوندم که گفته بود با شما در هواپیما به سمت ترکیه همسفر بوده و چقدر هم اونجا تحسین تون کردم و چقدر جالب تر هدایت شدم و با شما آشنا شدم.
چقدر دلیل جالبی آوردی و چقدر این نگرشت رو دوست داشتم برای اینکه دفعه بعدی خودت بیای بالا با استاد حرف بزنی اصلا نگران نبودی و نیستی و با ایمان این فرصت رو نخواستی تبدیل به تقویت اون باور محدود کننده ات کنی. هر چی که هست اون باورت من این ایمان و آرامشت رو دوست داشتم.
منتطر شنیدن و خوندن نتایج دیگه ات با اشتیاق هستم.
برات از خداوند یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده