نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
باورهای ما شرایط زندگی ما را رقم می زند؛
احساس شما نمایشگر کیفیت باورهای شماست. ببین در طی روز، بیشتر چه احساسی داری؟
آنچه اتفاقات را رقم می زند، افکار لحظه ای ما نیست بلکه افکار غالب (باورهای) ماست؛
باورها توسط ورودی ها شکل می گیرد؛
چقدر در طی روز به ورودی های ذهنت توجه داری؟
نقش دوره 12 قدم در تغییر شخصیت؛
اگر نتوانی روزنه ای برای رسیدن به احساس خوب پیدا کنی، نمی توانی شرایط را تغییر دهی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 43 | نقش احساس خوب در تغییر شرایط27MB30 دقیقه
به نام پروردگار ،پرعاطفه .
سلام به استادعزیزودوست داشتنی خودم.
گفتگوی استادعباس منش بادوستان ،قسمت ۴۳.
گفتگوی بسیارخوبی بود،ازمهرک عزیزواستادعزیزمون هم سپاسگزاریم که باهم به گفتگوپرداختن .
مثل همیشه درسهاوتجربه های خوبی داشت که انشالله بتونیم ماهم یه روزی ازتجربه هامون ،بااستادبه گفتگوبشینیم 🙏.
خب استادازماخواستن محصولاتی که خریداری کردیم وتغییرات خودمونوباتوجه به استفاده از دوره ها،بگیم .من دوره ی ثروت یک ،دوره ی عشق ومودت ،دوره ی ۱۲قدم ،دوره ی عزت نفس راخریداری کردم .
طبیعتاباگوش کردن هر کدوم ازدوره هاتغییروتحولات جالبی واردزندگیم شده .
استادمن از۱۰سال پیش که متوجه ی عیب ونقصهای خودم شده بودم واونهاراپذیرفته بودم ،شروع به کارکردن روی خودم کردم .
من توکلاسهای نارانان،که مرتبط به انجمن معتادان گمنام میشد،شرکت داشتم .واین مدت طولانی تغییرات زیادی کرده بودم ولی منتهی اولش خیلی سرعتم برای تغییربالابودولی بعدش ،خیلی کم پیش رفتم .البته سبک وروش این کلاسها،باچیزایی که ازشمایادگرفتم فرق داشت .مباحثش کلی بودومثل شمادرموردجزع جزع افکاروباورهامون ،نبود.
بالاخره کمبودهاونیازهایی داشتم که خودم را موظف دونستم ازشمامحصولاتتون رابخرم .
ازخریدهیچ کدوم پشیمون نشدم واتفاقاتاسف خوردم که چرازودتراین
کار،رانکردم .
انقدکه عادت داریم از هرچیزی مفت استفاده کنیم .خیلی مقاومت برای خریدمحصولات راداشتم .ما،ذهن وافکاردرون اون رامهم نمیدونستم .وفکرمیکردیم همه چی به زوروبازو،هستش .
دوره ی عزت نفس اولین دوره ای بود که گوش کردم .
این دوره برای منی که همیشه فکرمیکردم خیلی اعتمادبه نفس خوبی دارم ،یه شخصیت ایده آلی ساخت .ومنومتوجه ی این کردکه اعتمادبه نفس کاذبی داشتم .من باخودمودرونم تواین دوره آشناشدم وآشتی کردم .
کسی بودم که سخت خودمو،میبخشیدم ولی یادگرفتم راحت وبدون سرزنش واحساس گناه تمام خطاهاواشتباهاتم راببخشم .حتی بازمرتکب اشتباه یاخطایی بشم ،بازراحت خودمومیبخشم .درواقع نمیزارن تواحساسبدبمونم .
احترام گذاشتن وارزش قائل شدن به خودم راتواین دوره یادگرفتم .
اینکه ثبات شخصیتی داشته باشم .
اینکه از هرچیزی بهترینشوبرای خودم بخام .خوب بخورم ،خوب بپوشم ،خوب خرج کنم .برای خودم هدیه بخرم .ازوسایلهای لوکسم ،برای خودم استفاده کنم .
به قضاوت هیچ احدی نسبت به خودم ،اهمیتی ندم .
خودم راجع به کسی قضاوت نکنم.
هرجا لازم باشه ،نظرمو،بدم .ولی تحمیل نکنم .
ازگوش کردن وشنیدن هرخبری که بار،منفی داره ،حذرکنم .
درمورداتفاقات نامناسب وناجالب زندگیم برای کسی صحبتی نکنم .
خودم رادوست داشته باشم .اول عاشق خودم باشم و به خودم عشق بورزم.
به کسی یا چیزی وابسته نباشم .
توجه وتمرکزم به داشته های زندگیم باشه .
لذت بردن ازهرآنچه داشتم وپذیرش هرچیزی توهرشرایطی .
دنبال الگوهای مناسب بودن .
الویت هرچیزی اول خودم باشه .به کسی وابسته نباشم .
هرجا نیاز به کمک خاستم ،راحت درخواست کنم .
هرجا هم کسی ازمن درخواست کرد،درحدتوانم کمک کنم .نه بیشتر.
شهامت نه گفتن داشته باشم .
شهامت نه شنیدن راهم داشته باشم .
ازروی دلسوزی وترحم برای کسی کاری نکنم .
اجازه ندم هم کسی ازروی دلسوزی برای من کاری انجام بده .
دنبال علایق خودم باشم .
جاهایی که دسته جمعی ،نشستیم ،قدرت وشهامت تعریف ازخودم راداشته باشم .
اگر کسی ازمن انتقادی کرد،باهاش واردبحث نشم .ینی نخام توجیح یاقانعش کنم که نه تواشتباه میکنی
از توضیح دادن وتوجیه کردن کسی برای کارام ،حذرکنم .
ورزش کردن راجزعه برنامه های روزانم، قراربدم .
همیشه آراسته ومرتب وتمییزباشم .
به هرنحوی شده به خودم بهابدم .
جلوی آیئنه ازخودم همیشه تعریف کنم وقربون صدقه ی خودم برم وازخدابه خاطروجودخودم سپاسگزاری کنم .
بله من روتک تک این مطالب کارکردم ویادگرفتم .این دوره خیلی خیلی به من کمک کردوباعث بزرگ شدن ورشدفکری وذهنی من شد.
این دوره قدرت منو چندین برابربیشترکرد.وباعث شدتمام ترسهام ازاین واون به هر دلیلی که بود، ریخته بشه .
این دوره باعث شدبیشترقدر،خودموبدونم .وبه جای غرورکاذبی که داشتم ،عزت نفس بالاواعتمادبه نفس بالایی پیداکنم .
دوره ی بعدی که استفاده کردم .دوره ی عشق ومودت بود.
این دوره هم عالی بودوخیلی مشتاق بودم که ببینم تواین دوره استادچی میگه .؟چ راهکاری برای منی که اززندگیم لذتی نمی بردم ،داره؟
همسرمن خوب بود،نکات اخلاقی مثبت زیادی داشت .منتهی من هیچ توجهی به مثبتهاش نداشتم وغرق تومنفیهاش بودم و آماده برای اینکه مچشو،تورفتارهای نامناسبش بگیرم .
هرروزهم بحث وجدلی داشتیم .به قول معروف ،(آبمون تویه جوب نمیرفت).
من خسته ،اون خسته ،هردو،ازهم زده .
من به علت نداشتن شرایط مالی ،ازسراجباربدون علاقه زندگی میکردم وایشون هم ب خاطروابستگی شدیدی که به من داشت .
بنده خدا بچه ها،هرروزشاهدمشاجره هاودعواهای مابودن .
خلاصه نفرت من به همسرم باعث شده بوداونم باهمه ی علاقه ای که نسبت به من داشت ،سنگدل وبیرحم بشه ومتقابلا،اونم حس بد، به من پیداکنه.
خیلی شیک و خوشگل ،بااحساسات بد،نسبت به هم ،اتفاقات بدی راهم خلق میکردیم .واتفاقات بیرون هم بهانه ای برای شروع مشاجره هامون میشد.
بله این بود داستان قبل ازگوش کردن این دوره .
قرارگذاشتیم هردواین دوره راجداگوش بدیم بدون اینکه برای هم چیزی رابازگوکنیم .منظورم اینه همدیگرو کنترل نکنیم و هرکسی برای خودش گوش بده .
آخه اولش هردو،طوری گوش میکردیم که به هم بیشترسرکوفت میزدیم .ولی تصمیم گرفتیم مثل دوتاآدم بالغ به نیت ،ایجادآرامش خودمون درست گوش بدیم .
واینکاروکردیم .
حالاتجربه هایی که ازاین دوره ، کسب کردم رامیگم :
یادگرفتم محبت راازهمسرم گدایی نکنم .
خودم برای خودم مهم باشم .
توقعاتم راازهمسرم به حداقل رسوندم.
سعی کردم به جای تمرکزوتوجه به نکات همسرم ،به نکات مثبتش توجه کنم .
حتی وقتهایی که اوضاع وشرایط بینمون ،اوکی نبودبایدیادمیگرفتم که تمام توجهم تواون لحظه ها،هم ،به زیباییهایانکات مثبت همسرم باشه.خب اوایل خیلی مقاومت داشتم وخیلی سختم بودولی به خاطراعتمادی که به راهکارهای استادداشتم ،برخلاف میلم شروع کردم تا الان که راحت اینکاروانجام میدم.
ازبحث کردن ومشاجره کردن دست برداشتم .
باوراینکه ،احساس بدمنجربه اتفاقات بدمیشه راپذیرفتم .پس ورودیهای ذهنم بایدمتفاوت میشد،ینی احساساتم رابایدخوب نگه میداشتم تامنتظر اتفاقات خوب باشم .
دست ازهرکنترلی برداشتم .
ازچک کردن گوشی بگیرتاموارددیگه .
سپاسگزاری به خاطررفتارهاوصفات خوبش .
قدردانی به خاطرهرمحبت ولطفی که داشت .
فراموش کردن هرآنچه توگذشته بینمون اتفاق افتاده بود.
به هیچ وجه درموردگذشته حرفی نزدن .
درخواست کردن از همسرم برای جاهایی که نیاز داشتم .
عدم وابستگی .
آزادورهاگذاشتنش برای هرکاری که خودش تمایل داره .البته این دوطرفه بود.
استادیاددادن که من بدون نیاز به همسرم باید،خلاهای روحی خودم را رفع کنم .
زن ومردباهم ازدواج نمیکنن که کمبودهای همو،رفع کنن .
مامتوجه شدیم هیچ کدوم نسبت به اون یکی وظیفه ی خاصی نداره .هردوی ما دستی ازدستان خداوندیم که ،درکنارهم به هم کمک می کنیم .وازوجودهم لذت میبریم .
یادگرفتیم که زوج در کنارهم برای آرامش هم باشن .واگرنیس ،اشتباه می کنن که در کنارهم زندگی میکنن.
اینکه من تلاشی برای طلاق نداشته باشم .
دنبال تغییرات خودم باشم .
استادگفتن ۹۹درصد،همسرتم باتغییرات توتغییرمیکنه ولی اگرتغییرنکرد،جهان کاری میکنه که خودش ازتوجدابشه .
ینی خونه ی پورش اینه که اگه هم فرکانس نبودید،این اتفاق ،بدون مداخله ی مامیفته .
همه ی این برنامه هارو،آگاهانه ،خیلی وقتها هم برخلاف میلم ولی به خاطر تبعیت از قانون ،انجام دادم ومیدم تابه نتایج بهتری برسم .
بله به نتایج بهتری که رسیدم والان زندگی من باقبل کلی فرق کرده .هردوازآرامش بیشتری برخورداریم .
بحث وجدلهامون خیلی خیلی کم شده .
من خیلی زودرفتا های نامناسب همسرم رافراموش میکنم چون سریع خودموازاحساس بدبیرون میارم .
محبتهاوعشق ورزیهام بیشترشده .
بیشترقدرش رامیدونم .به نظرم نکات منفیش خیلی کم شده .
بچه هام دیگه صحنه های ناخراش رانمی بینن.
پذیرشم به تمام امورات زندگیم بیشترشده .
وایمان دارم بهترم میشه .
دیگه به همسرم برای خوب کردن اوضاع کاری ندارم .وفقط تمام توجهم به عملکردهای خودمه .که چی به جهان ارسال میکنم وقراره چی دریافت کنم .
باورهام قویترشدن .
واعتمادم به خداوجهان بی نهایت افزایش پیداکرده .
من پسرمجرد،بزرگ ودختری توسن بلوغ دارم که چندفایل استاد ،درموردایجادروابط اونهاباجنس مخالفشون بود.
حتی به پسرم دادم این چندتافایل راگوش کرد.
استادخیلی ذهن مارابازکردن وخیلی ازترسهایی که نسبت به این قضیه داشتیم راازبین بردن .
خیلی از باورهای گذشتمون شکسته شد.خیلی از آداب وفرهنگهای غلطی که داشتیم رابادلایل واستدلالهای خودشون ،تغییردادن که مورد قبول ماهم بود.
خب خیلی ازنگرانی های من دراین زمینه ،ازبین رفت .اینم ازدوره ی عشق ومودت .👆
دوره ی بعدی که خریدکردم، ثروت یک بود.البته به نیت همسرم خریدم که ایشون گوش بده چون فکرمیکردم درموردکسب وکاره .ولی ازاون جایی که خودم مشتاق بودم ببینم استادچیاگفته ،خودمم گوش کردم .
همسرمن کلی تغییرکردوباورهای جدیدبرای خودش ایجادکرد.
خب نگاه منم کلی عوض شد.
باورکمبودخیلی روی من کارمیکرد.
ایمان واعتمادوباوربه فراوانی نعمتهای خداوند راهم نداشتم .
اینااولین تغییرات من در رابطه باثروت بود.
سبک زندگیموخیلی تغییردادم.
به علت باورکمبود،همیشه زیادی قناعت میکردم .کم خرج میکردم .کمترمیخوردیم .کمترخریدمیکردیم .
وکلی چیزای دیگه که به باورهای محدودکننده ،ربط داشت.
ولی تواین دوره اول ازهمه شناختم به خدابیشترشد.
باورکردم که خداوندهمه جاوتحت همه ی شرایط،حواسش به من هس،فقط این بستگی به من داره که چقدایمان بهش دارم وچقداعتمادبهش دارم که هرچی بخام بهم میده .
هرچقدروی این باورم بیشترکارمیک دم ،فراوانیهایبیشتری میدیدم.
ازابتداازکم شروع کردم ازخرج ومخارج خونه .ازخوردن و پوشیدن و استفاده کردن هرچیزی که تاحالا،برای روزمبادا،گذاشته بودم .
دقیقا هرچیزی را که میخاستم استفاده کنم اگه تو ذهنم میومدکه ،ممکنه کم باشه ،مچ خودمومیگرفتم وبرعکسش راانجام میدادم .
بایدترسام می ریخت .
نبایدازخرج کردن به خاطرباورهای محدودکننده ،میترسیدم .
مدام برای هر حرکتی به خودم یادآوری میکردم ،که نترس ،همه چیزتودنیا،زیاده .
توقعاتم از همسرم راهم برداشتم .
استادمیگفت شمانبایدچشم داشتی برای رزق وروزی ازهمسرتون داشته باشید. باید همه چیزرامستقیم ازخداوندبخاهید.همسرشمامیتونه فقط دستی ازدستان خداوندباشه .
خلاصه اینکه تواین دوره ،پی به عظمت وقدرت خداوندبردم که همه کاره ی جهان هستی خداونده.
ونیازی نیس هیچ وقت ازچیزی یاکسی برای موضوعی ،بترسیم تاوقتی که ایمان به قدرت خداوندداریم .
فقط کافیه خودمونو،توفرکانس ومدارخوب نگه داریم تا جهان به مابهترینهارابده .
شرک به خدا،نمیدونستم چیه وتواین دوره متوجه شدم که هرجا به هر دلیلی التماس کسی میکنیم ونگاهم اینه که کسی مشکل ماراحل میکنه وکمک حال ماس ،ینی داریم شرک می ورزیم .
یادگرفتم توهرشرایط وموقعیت فقط ازخدادرخاست کمک داشته باشم تاخودش منوبه هرجایی که میخادهدایت کنه .وکمک دیگران را،ازطرف خداوندبدونم .
توهیچ مشکلی ،ازهیچ کسی ،حتی کله گنده ها،مثل قاضی وغیره نترسم .
من دیگه سرکسب وکارهمسرم ،دخالتی نمیکنم وهیچ پرسشی ازش نمی کنم .
حوادث وحواشی اقتصادومملکت وغیره را،جزعه عدم فراوانی ندونم .
باورداشته باشم که همه چیزحتی توشرایط بداقتصادومملکت ،برای من ثروت وفراوانی ، وجود داره .وهیچ عامل بیرونی باعث کمبودی نمیشه مگر اینکه من باورداشته باشم .که خداروشکرمابه هیچ وجه دیگه این باورهای مخرب رانداریم .
باوردارم که هیچ عامل بیرونی نمیتونه باعث کمی چیزی بشه .فراوانی همیشه بوده وهس .
پیشرفت ورشدوگسترش جهان عامل یقین پیداکردن ،این باوره.
پس همه چیزدراین جهان هست وزیادم هست .
همه چی بستگی به ذهن ورودیهای ذهن ماداره.
مااین وروردیهاراکنترل میکنیم ،تاثروت راجذب کنیم .
تواین دوره متوجه شدم ،خدای من عدالت رادرجهان رعایت کرده .
اینکه کسی فقیروبیچارس ،باورمحدودکننده ی
خودشه .
خداوندبرای همه به یکسان همه چیزراخواسته ،ولی اینکه یه نفرثروتمندمیشه ودیگری درفقربه سرمیبره،نشات گرفته از باورهای خودشه .
خداونددراین جهان بسترهمه چیزراآماده کرده .این ماهستیم که انتخاب میکنیم وباورداریم که هست یا نیست .
پس من انتخاب کردم هست وزیادم هست ،پس باتوجه به باورهام ازنعمتهای بیشتری استفاده میکنم.
ینی هرچقدباورهات قویترباشه به همون نسبت فراوانی های بیشتری می بینی ونصیبت میشه .
درواقع ماباذهن خودمون ،همه چیوخلق میکنیم.
یادگرفتم ازهیچ تضادی نهراسم وباقانون تکامل پیش برم .
خلاصه این قدرت بازوی مانیس که ثروت میسازه بلکه ذهن ماس.
پس وقت گذاشتن برای تغییرباورها،بیشترین فعالیت ممکنه برای بدست اووردن ثروته .
ارزش لیاقت رابایدتوخودت ببینی ،تاباورهات هم قویتربشن .
من خودمولایق بهترینها میدونم ،پس باهمین باورپیش میرم تابدستش بیارم .
تجسم کردن خواسته ها راازاستادیادگرفتم.
زیادخواستن وداشتن هدفهای بزرگ راهم همین طور.
بله این دوره هم خیلی آگاهی های منو زیادکرد.
الان هنوز به جایگاه هایی که میخام نرسیدم ولی نسبت به قبل خیلی فرق کردیم ودرآمدهمسرم خیلی بیشترشده .استاداز۳برابرافزایش درآمدشروع کردن تاصدبرابرووبعدخیلی بالاترازاین رقم ها.
وماهم طبق همین قانون باروند تکاملی ،فعلاده برابر کردیم .
من مطمئنم که بیشتروفراترازاین چیزامیشه .
حتمن توسالهای بعدازپیشرفتهامون ،مینویسم .
دوره ی بعدی ۱۲قدم بود که خریدکردن که فقط خودم گوش کردم.
اولین قدم چکاب فرکانسی بود که توشرایط وموقعیت ورفتارهاوباورهای همون موقعیتوبنویسی ودرپایان قدم ینی قدم ۱۲خودتوباقدم اول مقایسه کنی وپیشرفتها ورشدتکاملی خودتو،ببینی .
منم اینکاروکردم .وقدم آخرشاهدتغییرات شگرفی ازخودم وموقعیتم شدم .
خوبی این قدم این بود که آروم آروم وهردفه روی ، یه موضوعی کارمیکردی .
وپله به پله قدم برمیداشتی.
توهرقدم، دقت وتمرکزت رویه موضوعی میرفت .
تمرین ستاره قطبی هم که برنامه ریزی روزانه درابتداوشروع روزبود،وشب قبل خاب ،مروری به انجام برنامه هات .این برنامه باعث میشد،هرروزباهدف وباانگیزه باشی و به کارای عقب افتادت هم برسی.
قدرت تجسم راتواین دوره یادگرفتم .
قدرت کلام راهم همین طور که چقدکلام ماتاثیرگذاره توخلق اتفاقات زندگیمون .
اینکه ازصحبتهای منفی حذرکنی و همیشه درموردزیبایی هاصحبت کنی .
تغییرباورهاواعتقادات غلطمون .
کارکردن روی باورفراوانی .
توجه وتمرکزروی زیبایی .
دیدن الگوهای درست .وتحسین کردن اونها.
حس حسادت نداشتن به کسی .واتفاقاتحسین وتعریف از داشته های دیگران .
کنترل ذهن .ورودیهای ذهن.شکستن مقاومتها.
روبروشدن باتضادها وتودل ترسهارفتن .
نگه داشتن احساس خوب وخلق اتفاقات خوب .
اعتمادداشتن به جهان وخدای خداوند.
نداشتن احساس گناه .وبخشیدن خودت.اینکه خداوندبخشنده است.
لذت بردن به خاطرهرآنچه که داری وسپاسگزاری فراوان به خاطر داشته هات .
داشتن روابط خوب .
تمرکزداشتن فقط روی خودت ولاغیر.
اینکه به هرچیزی ازجنس خودش توجه کنید،ازهمون جنس اتفاق رابرای خودتون خلق میکنید.
اگه به چیزهای ناراحت کننده توجه داریدازهمون جنس برای خودتون خلق میکنید .مثلن ،اگه به بیماری توجه دارید،بیشتربیمارمیشید.
هرچقدبه خداوندایمان داشته باشید،به همون اندازه الهامات خداوندراخواهید شنید.
دعاکردن برای هیچکس کاری از پیش نمی بره فقط فرکانس مثبت به خودت برمیگرده.
ونفرین کردن
کلامیه که خودت ازجهان درخواست میکنی وهیچ اثری روی دیگران نداره .وفقط تورو،توحس بدنگه میداره.
درموردباورهای غلط نسبت به فرزندانمون که مامسئول اونهانیستیم واونهاخودشون مسئول خودشونن.
درموردباورسلامتی ودرمان هربیماری توسط افکاروذهن خودمون .
اینکه به هرچیزی توجه می کنید،همون چیزرابه زندگی خودتون دعوت میکنید.
اینکه عامل همه ی ترسهای ما،شرک به خداس .
توحیدینی ایمان واقعی داشتن به خداوند.
ینی تسلیم شدن دربرابر،هرآنچه اتفاق می افتد.
قانون تکامل وپرهیزازعجله .
داشتن ثروت تورابه چ مراحل وچ درکهایی میرسونه وبودن درفقرچقدتوروازهمه چیزمحروممیکنه .
اینکه ثروتمندباشی بیشتربه دیگران خدمت رسانی میکنی وباعث گسترش جهان میشی .
باهدایت خداپیش رفتن .هدایت بطلبیدتامعجزات راببینید.
ایمان داشتن به عدالت خداوند.
باوراینکه خداوندوقوانین ،کیهان سرگرم کارن ،تاثروت وبرکت بیشتری نصیب توبشه .به شرط اینکه توباورش داشته باشی،سمتت میاد.
آگاهانه جهت دادن به ذهن .
اینکه جهان سرشارازمردمان خوب ونازنین هستش .
باوراینکه تویک نابغه ای .
باورسلامتی .
معنی ومفهوم سوره ی توحید.
اینکه معرکه بود.تاحالاازهیچ کس انقدقشنگ معنی این سوره را،نشنیده بودم .
رفتن تودل ترسهات .ینی مواجه شدن با اونها.
احساس رضایت ازخودت ،باورخودت به توانمندیهات .
باتقلیدازکسی ،دنباله رومسیرکسی نباشید.خودتون تجربه کنیدوبعدانتخاب کنید.
رو،پاشنه های آشیل خودتون کارکنید.
هرروزتمرین کنیدتابهترازدیروزباشید.
اینکه چکارکنیدازروزتون ،لذت کافی ببرید.
کلماتی مثل چی میشد ،فلان اتفاق بیفته !چی میشدمنم همچین رابطه ای داشتم،چی میشدمنم پولداربودم،چی میشدمنم سلامت بودم را،بکارنبرید.همیشه سوالاتی ازخودتون بپرسید که جوابش باعث حرکت شمابشه .
مثلن ،بگیدچکارکنم که فلان اتفاق بیفته؟ .چکارکنم که روابط خوبی تجربه کنم ؟.چکارکنم همیشه سلامت باشم .؟چکارکنم فلان کاررا،شروع کنم که درآمدبالایی داشته باشه؟
درواقع استادگفتن ،سوالاتی که شماراضعیف کنه سوالاتی که شمارابه احساس بدببره ،ازخودتون نپرسید .
سوالاتی قوی که احساس خوب بهتون بده راازخودتون بپرسید.
درموردانفاق صحبت کردن .
ازبحثهای سیاسی و اقتصادی وبیماری،پرهیزکردن.
خلاصه که این قدم بی نهایت در همه ی زمینه ها،باعث تغییرهرفردی ،میشه .
واینکه تواین ۱۲قدم ودرهرقدم استادهمه ی این مباحث بااستدلالهایی ازکتاب آسمانی ینی،قرآن ،آموزش داده شدن که خیلی بیشتربه دل می شست وباورهاویقینت راقویترمیکرد .
هرچی از کارکردن این قدم بگم ،کم گفتم واقعن عالی ولذت بخش بود.واردهرقدمی که میشدی ،هیجان قدم بعدی راداشتی که ببینی استادراجع به چ موضوعی میخادصحبت کنه و موضوعات قرآنی اون مباحث چین!
فقط اینکه این دوره ها رابه خصوص ۱۲قدم رافک کنم بایدبیش از۵ بارگوش بدی تاملکه ی ذهنت بشن وبتونی عملکرد داشته باشی .
هرچقدبیشترتکرار،کنی بیشترمیتونی روی خودت کارکنی .وتغییروتحولات خودتو،ببینی .
این دوره خیلی شیرین و جذاب بود.میدونمکه خیلی احتیاج دارم که بیشترگوش بدم .
تواین دوره هم خیلی تغییرکردم ولی خیلی هم جای کار دارم .
ازاستادبه خاطرزحمتهایی که کشیدن سپاسگزاری میکنم .
به امید روزی هستم که بانتایجهای توپ بیام .
من تمام سعیم رابرای تغییراتم میکنم .
استادجونم ممنون وسپاسگزارازوجودت وحضورت .
عاشقتم عزیزم .