نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اولین و بزرگترین نتیجه، آرامش ذهنی است؛
- جهان مادی هر روز از همه لحاظ غنی تر می شود؛
- تمرکز بر فراوانی های اطرافت، “باور به فراوانی” را در ذهن شما پرورش می دهد؛
- شما با نگران بودن درباره دیگران، به آنها کمک نمی کنی، اما قطعاً به خودت ضربه می زنی؛
- شناسایی چند شرک مخفی؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 44 | ساختن باور فراوانی19MB21 دقیقه
سلام به استاد عزیزم
همه علم هستند و تو عرفان ….
همه فکر هستند و تو باور….
همه پایین و تو بالا …
هرچه میگردم و میبینم و حس و تجربه میکنم باز میرسم به تو …
از هر دری وارد شدم رسیدم به حرفهای تو …
هرگز نمیتوان ابهت و قدرت اقیانوس را در عکس ها نشان داد و من هرگز نمیتوانم احساسم را در کلماتم نشان دهم… از اینکه هیچوقت نمیتوانم حق سپاسگزاری را ادا کنم ناراحتم…از اینکه همیشه دیر میفهممت ناراحتم …اما استاد میدونی چیه ، لجبازی خیلی بده بخصوص لجبازی زیر درگاه خدا ، سیلی ناشی از لجبازی هم خیلی درد داره اما وقتی خوب میشی اون سیلی میشه بهترین اتفاق زندگیت … و من درک میکنم لحظه ی سربلندی پیامبران را بعد از آزمایشات الهی … من از منِ گذشته جدا شدم و با من جدیدم سر میکنم ، زندگی میکنم … منِ آینده که یک عالمه آرزو و هدف داره … من دیگه هر لحظه تغییر میکنم چون هر لحظه بهم گفته میشه …. و من عمل میکنم و از واکنش ها نمی ترسم … خودم میفهمم که اندازه م هی داره بزرگ میشه …
استاد از این گفتگوهایی که میذاری خیلی لذت میبرم و خیلی ازت ممنونم چون خیلی درس میگیرم ، امکان نداره یکی از بچه ها نتایجش بگه و من تکون نخورم ولی زندگیِ خوب ، حاصل تکون های زیاده … و من این یکسالی که گذشت خیلی تکون خوردم ، از سونامی و زلزله های درونی بگیری تا استرس هایی که زاییده ترس ها و زباله های ذهنم بودند و من خیلی قدرت داشتم که از تمام اونها بیرون اومدم و درس هاش را گرفتم و حالا خیلی راحت میتونم باور بسازم … حتی تا همین دیروزم یکسری صحبت های روانشناسی ثروت یک تو گوشم نمی رفت ولی من حتی دیگه منِ دیروز نیستم … تا دیروز میگفتم خدایا از هر طریقی میخوای بهم ثروت بده به جز از طریق خودم ولی الهاماتی بهم داد که تو چرا داری تمام کانال ها را باز میکنی و فقط کانال خودت را می بندی گفتم چون پول ساختن برام سخته گفت چرا گفتم چون کارم زیاد و قیمتهام پایینه گفت چرا پایینه گفتم چون ارزشی برای کارم قائل نیستم گفتم چکار کنم گفت برو با فلانی مطرحش کن رفتم با فلانی در میون گذاشتم ( اگر قبلا بود هرگز این کار را نمی کردم بخصوص که یکی از کارهام را بهش هدیه داده بودم و اون معلم خصوصی دخترم بود) و مطرح کردم و ایشون گفت حقیقتش بنظر منم قیمت هات خیلی کمه و خودش رفت از چند جا که تازه کارشون در حد منم نبود قیمت گرفت و یک عالمه برام وقت گذاشت و کلی اطلاعات برام جمع کرد و من دیدم کاری که من گفتم ۲۰۰ دارند میگند۶۰۰و به شدت باورم شد که من هم میتونم بگم ۶۰۰ و منی که دلسرد شده بودم چون فکر میکردم پول توی کارم نیست الان از ذوق نمیتونم یکجا بند بشم انقدر که دلم می خواد کار کنم … و چقدر خدا درست الهام میکنه و دقیقا دست روی پاشنه آشیل من گذاشت که ضعف در قیمت گذاری بود چون من واقعا با کار زیاد مشکل ندارم و عاشق اینم که یکسره کار کنم انقدر که دنیای رنگها را دوست دارم ، دنیایی پر از طرح و خلاقیت ولی اینکه فروشنده خوبی نبودم منو در رنج فرو میبرد اما الان میفهمم که دارم این بیماری فکری را مداوا میکنم …
استاد قشنگم … آره چون تو قشنگی… قشنگترین پدیده خدا برای من….
آخر هر آنچه در جستجوی حقیقت رفتم به تو ختم شد …. آخر راندا برن ، آخر استر هیکس ، آخر جو دیسپتزا جراح مغز و اعصاب و آخر همه کس تو بودی و حقیقتی که همیشه جاری میکنی و منی که لجبازی می کردم ….
استاد را باور کنیم و جهان را جای بهتری برای زندگی کنیم …
سلام راضیه جان
فایل توحید عملی ۷ را گوش کن ، اونجا استاد در مورد این موضوع خیلی خوب صحبت کرده که شرک در نیت ها خودش را نشون میده نه در اعمال ، و هیچوقت سعی نکن شرک را در تغییر اعمالت اصلاح کنی چون از مسیر اصلی خارج میشی ، شما داری در کنار شوهرت کار میکنی و میتونی حقوق دریافت کنی و صرف این کار شرک نیست اما اینکه شما در ذهنت اعتبار و قدرت این پول ها را از خدای شوهرت بگیری و به شوهرت بدی شرکه و البته همه ما درصدی از شرک را داریم و هیچکس موحد کامل نیست اما کار ما در هر لحظه حرکت به سوی توحیده ، توحید خودش را در آرامش نشون میده ، توحید خودش را در نشانه ها و انجام کارهای بیشتر از جانب خدا نشون میده و شما اینو کاملا حسش میکنی پس با خیال راحت کنار شوهرت کار کن و بابت کاری که میکنی تقاضای پول کن و تمرکزت را روی عزت نفس و درک باور فراوانی بگذار و اجازه نده موضوع شرک تبدیل به وسواس ذهنی بشه برات ، موفق باشی
سلام آزاده جان
بله زندگی یعنی حل مسأله و مسائل هر کدوم از ما با دیگری فرق داره اما به جرأت میگم اگر آدم بتونه از مرحله حل مسأله عبور کنه یه ورژن جدید میشه از همون آدم قبلی و من اینو به وضوح در خودم حس می کنم و در مورد ثروت همه ما بمباران شدیم با باورهای کاملا غلط که اون غلط ها شدند واقعیت زندگی ما و ما بهشون معتاد شدیم و ازشون دفاع میکنیم و میآییم با استاد حتی در موردشون بحث میکنیم در حالیکه اونها یک مشت باور محدود کننده هستند که دست و پای ما را بستند و مانع حرکت ما میشند و حتی مانع درخواست های ما میشند ، من خودم به حدی در ثروت ضعف داشتم که میتونم بگم بعد از اینهمه کار کردن روی خودم تازه اصل قضیه اومده دستم و تا الان نتایجم پایدار نبودند چون ثروتی که استاد در موردش حرف میزنه با اون ثروتی که مد نظر ۹۹درصد آدم هاست فرق میکنه ، خودش فرق میکنه ، مسیرش فرق میکنه و ما آدم هایی هستیم که با اون چیزی که در ذهن خودمون بود وارد این دوره ها شدیم و تا اون خمیر سفت و کج و کوله بیاد نرم بشه و دوباره فرم بگیره به خیلی فاکتورها نیاز داره ، بستگی داره ثروت در ذهن ما با چه چیزهایی مترادف شده چون اگر ثروت توأم با هر موضوع بدی شده باشه قطعا وقتی ما به سمت ثروت حرکت میکنیم اونموضوع خودش را نشون میده و نمیذاره ما ثروتمند بشیم و من دیدم ثروت با چه چیزهای مسخره ای در ذهنم مترادف شده و دونستن همین موضوع عبور از یک سد محکم بود برای من و خیلی چیزهای مهم دیگه که شاید مجال گفتنش اینجا نباشه ولی در مورد قیمت گذاری به حدی همه آدم ها در اشتباه هستند که ما هم شدیم بخشی از واقعیت اونها مثلا استاد خود من هنوز داره پول توی جیبش را از باباش میگیره و اون قیمت خیلی کمی روی کارهای من میذاشت وقتی دیشب بهش گفتم من دیگه به این قیمت کارهام را نمیفروشم گفت باید از قیمت پایین شروع کنی تا مشتری پیدا کنی گفتم آخه نه اینقدر پایین گفت راهش همینه گفتم من قبول ندارم گفتم خود مشتری هام میگند داری ارزون میدی گفت خب اگه میدونی بیشتر میخرند خب بفروش یعنی میخوام بگم حتی خود اساتید ما سرشار از باور محدود کننده هستند و ما خیلی باید حواسمون جمع باشه و روی خودمون کار کرده باشیم که باورهای اونها باعث توقف ما نشه