گفتگو با دوستان 44 | ساختن باور فراوانی

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اولین و بزرگترین نتیجه، آرامش ذهنی است؛
  • جهان مادی هر روز از همه لحاظ غنی تر می شود؛
  • تمرکز بر فراوانی های اطرافت، “باور به فراوانی” را در ذهن شما پرورش می دهد؛
  • شما با نگران بودن درباره دیگران، به آنها کمک نمی کنی، اما قطعاً به خودت ضربه می زنی؛
  • شناسایی چند شرک مخفی؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

205 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «یوسف علیزاده» در این صفحه: 1
  1. -
    یوسف علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1744 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز

    در مورد قرض دادن و ضامن شدن و کمک مالی به دیگران باید بگم که منم باورهای اشتباهی داشتم و نمیدونستم که هرکس هر شرایطی داره جای درست هستش و هیچ اشتباهی رخ نداده در حق کسی ظلم نشده و کاملا با عدل خداوند مطابقت داره؛ من هم فکر میکردم اگه به دیگران کمک کنم میتونم زندگیشونو تغییر بدم یا برعکس فکر میکردم اگه کسی به ما کمک مالی کنه زندگی ما تغییر میکنه، حتی نگرانی بابت اوضاع اقتصادی دیگران نه تنها کمکی بهشون نمیکنه بلکه مدار مارو هم پایین میاره، مثلا من درباره شرایط اقتصادی خونواده ام گاها ناراحت میشدم و به فکر این بودم که چرا شرایطشون اینطوریه چطور میتونم کمکشون کنم در صورتی که شرایط زندگی خودم میطلبید که باورهای بهتری بسازم و خداروشکر به لطف الله بدون اینکه این قوانین رو بدونیم من و همسرم داشتیم تلاش خودمونو میکردیم تا هرسال بهتر باشیم و واقعا هم همینطور شد و در عرض سه سال تو تهران خونه خریدیم با دست خالی، ولی فکر کردن درباره خونواده ام حالمو خراب میکرد و دوست داشتم بتونم کمک کنم، الان میفهمم که هر شرایطی هست ساخته ذهن پدرم و مادرم هست اگه من میلیون ها و میلیاردها پول بهشون بدم مخصوصا پدرم باز بر میگرده نقطه اول، باید ذهنیت ما تغییر کنه تا شرایط ما عوض بشه، خودم خیلی کار دارم ولی دارم سعی میکنم باورهای بهتری بسازم با سپاسگزاری کردن به خاطر آنچه دارم با دیدن زیبایی ها و تحسین ثروت و ثروتمندان با به یاد آوردن فراوانی این جهان و ایجاد احساس لیاقت

    در مورد قرض دادن سعی میکنم به کسی قرض ندم از کسی قرض نگیرم و مهمتر اینکه ضامن کسی نشم، چون اون هم باور اشتباهی پشتشه و این باور که ما میتونیم شرایط افراد رو تغییر بدیم درصورتیکه تا کسی خودش نخواد هیچ اتفاقی نمیفته؛ یا مثلا از روی عدم اعتماد به نفس عدم احساس لیاقت بخوام این کارهارو بکنم تا بقیه منو دوست داشته باشن، اصلا این کارو نمیکنم و به خودم قول دادم که خودمو ارزشمند بدونم همینطور که هستم، اگه کسی بخاطر ضامن نشدن یا قرض ندادن با من ارتباط نمیگیره برام مهم نباشه

    این موضوع رو به خاطر داشته باشم که اگر میخوام به کسی کمکی کنم از مازاد در آمدم و نیازم ببخشم، نه از خودم بکنم بدم به دیگران

    در کل از قبل خیلی بهتر درک میکنم قوانین رو و سعی میکنم عمل کنم و اینم باید یادمون باشه که همیشه به خودمون یادآوری کنیم این قوانینو تا یادمون نره

    ممنونم از شما استاد عزیز، خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: