گفتگو با دوستان 48 | "هدایت" و "تسلیم" - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

213 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند یگانه و مهربانم

    سلام استاد توحیدی من و سلام به همه دوستان و خانواده صمیمیم

    من عاشق این گفتگوی دوستان با استادم

    این اولین کامنت من هست

    سلام به نفیسه توحیدی عزیزم

    نفیسه جان من با تک تک کلماتت به پهنای صورتم اشک ریختم

    من با این کامنت بیشتر از همیشه عاشق خدا شدم

    خداای من تحسینت میکنم بابت این همه ایمان و درکت از توحید

    چقد خوشبختم ک خدا دستمو گرفت و اینجا توی این سایت هدایتم کرد

    همیشه فقط کامنت میخوندم اما این کامنت اینقد دگرگونم کرد ک نتونستم خودمو کنترل کنم دلم میخواد از ته قلبم ازت تشکر کنم و تحسینت کنم

    واقعآ در کلمات نمیگنجد

    خدایا شکرررت ک به این کامنت هدایت شدم چقد نیاز داشتم به این حرفها

    ازت متشکرم بابت تک تک کلماتت ک عاشقانه و از صمیم قلب نوشتی

    دوستون دارم ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1867 روز

    به نام خدایی که به عنوان هادی و یاور کافی است.

    سلام به همه انسان های شاد.

    سلام استاد جان.

    خدایا شکرت که هر روز داری دری جدید از آگاهی رو به روم باز میکنی خدایا شکرت❤️

    استاد یک اتفاقی که توی زمانی که مشخص کرده بودم برام نیفتاد کنکور بود. توقع داشتم سال اول قبول بشم نشدم گفتم خب اوکی میخونم بکوب سال دوم قبول میشم بازم نشدم😂گفتم من باز میخوام بخونم، الان که دارم براتون مینویسم دقیقا یک روز قبل از سومین کنکور من هست ۱۴۰۱/۴/۹. من نمیدونم فردا چه عملکردی دارم و امسال چه اتفاقی میفته فقط میدونم به هیچ عنوان شاکی نیستم و خوشحالم. خوشحالم که تا الان موندم پشت کنکور. چون رشدی داشتم طی این سه سال که چندسال من و بزرگتر کرد.

    🍁 من موارد زیادی از شرک و درون خودم شناختم و توحیدی تر شدم.

    🍁من تونستم یاد بگیرم در مواقع سخت چطور ذهنم و کنترل کنم.

    🍁من یاد گرفتم از بابام توقع نداشته باشم که آزمون ثبت نامم کنه یا کتاب بخره از خداوند بخوام.برای اولین بار در عمرم بخاطر همین کنکور من رزاق بودن خدارو باور کردم.

    🍁من یاد گرفتم که برخلاف ۹۹ درصد کنکوری ها سال کنکوررم و لذت ببرم.

    🍁یاد گرفتم صبر کنم. یاد گرفتم ادامه بدم و تسلیم نشم. هر سال که قبول نمیشدم همه بهم میگفتن بابا بیخیال برو یه رشته دیگه برو یک سال از زندگیت و حروم نکن اما من با قدرت موندم چون برای خودم ارزش قائل بودم چون میخواستم اون چیزی رو تجربه کنم که عاشقشم نه صرفا یک رشته دیگه برای اینکه سریع سر ۱۸ سالگی دانشگاه برم بعدم سنم کم باشه ازدواج کنم بعدم بچه و…منطق همه کسایی که میگفتن برو یه رشته دیگه دقیقا همین بود.

    🍁استاد من فهمیدم چطور میتونم از قانون برای رسیدن به خواسته هام استفاده کنم من برای اولین بار در عمرم تمرکز لیزری میذاشتم روی یادآوری توانایی هام روی نقاط قوتم توی درس ها .من چه عزت نفس هایی رو که کسب نکردم طی این ۳ سال..

    🍁 درس فیزیک برام بت شده بود با قدرت شکوندمش و قدرت و دادم دست خدا.البته بگم از فایلای شما خیلی الهام میگرفتم و هر فایلی رو که گوش میکردم برای کنکور شخصی سازیش میکردم و بعد عمل میکردم.

    🍁کنکور توی ذهنم یه غول بود اما اون و تبدیل کردم به یک امتحان ساده که فقط بزرگش کردن.

    🍁من سال دوم غیرقانونی از فیلمای استادای برتر استفاده میکردم یکی از دلایل قبول نشدنم هم همین عامل میدونم. فهمیدم برای موفقیت باید مسیر درست و انتخاب کنی. سال سوم هر آنچه از جزوه و کتاب غیر قانونی داشتم دور ریختم و لیست همه چیزایی که دیدم و نوشتم که با هدایت خداوند یه روزی همه رو ادا کنم. توی سال سوم بار ها به یه مسئله توی درس های مختلف برمیخوردم و یادم میومد که فلان استاد این مبحث و خیلی عالی درس داده بود اما با قدرت جلوی وسوسه های شیطان ایستادم و از خدا خواستم که من و هدایت کنه. بعد ها با هدایت خداوند جوری اون موضوع رو می فهمیدم که اگر فیلم درسیشو میدیدم نمی فهمیدم. اگر من همون سال اول قبول میشدم چطور همچین چیزی رو می‌فهمیدم.

    🍁من یاد گرفتم در مسیر اهدافم لذت ببرم نه فقط بخوام به نتیجه برسم یاد گرفتم اون درس و با تموم جونم بفهممش نه اینکه سریع تمومش کنم.

    🍁یاد گرفتم هر آنچه مشاور ها و موسسات کنکور گفتن که ۹۹درصدش شرک خالص هست رو روش خط قرمز بکشم. همین امسال برای کنترل ورودی هام اینستا رو پاک کردم تا نشنوم حرفای مشاورانی که یک نسخه برای انواع آدم ها می پیچن و اگر اجراش نکنی قبول نمیشی. من یاد گرفتم خدا رو مشاور خودم بدونم و از قوه ی هدایتش استفاده کنم که انصافا عجب هدایتی بود.

    🍁فهمیدم من پزشکی رو میخواستم اما بهش وابسته بودم بهش نیاز داشتم و اون ازم با سرعت هر چه تمام تر دوری میکرد. امسال سعی کردم این نیازمندی رو از ببین ببرم و فقط یه خواسته داشتم باشم و درکنارش از مسیر لذت ببرم بعدشم هر آنچه پیش آمد خوش آمد.

    🍁برای اولین بار فهمیدم اگر میخوام به پزشکی برسم باید پزشک ها و رتبه های برتر و تحسین کنم نه اینکه با حسرت بهشون نگاه کنم.

    من بی نهایت خوشحالم بابت این سه سال خدایا شکرت.

    خداوندم من ازت درخواست میکنم آزمون کنکور رو در ذهنم کوچک و کوچک تر بکنی و خودت رو در ذهنم همه چیز بکنی. من ازت میخوام که فردا با اعتماد به نفس ترین کنکوری باشم. من فردا میخوام با لذت تستا رو بخونم و بزنم و بهترین عملکردم و در طول این ۳سال داشته باشم… من برای تحقق این خواسته به تو وابسته ام ولی در نهایت به قول آقای مسی هر چه پیش بیاد همون خوبس.

    من دو سال پیش بعد از کنکورم تا زمانی که جوابا میومد اصلا تابستون خوبی رو نداشتم بخاطر همین ترسیده بودم و امسال از یه مدت پیش همش دنبال راه حل هایی بودم که بتونم تابستون شادی رو داشته باشم اما الان فهمیدم که اشتباه بوده نباید بترسم باید دل به خداوند بدم و ازش بخوام که من و هدایت کنه به مسیر هایی که باعث شادی بیشتر من و توحیدی تر شدن من بشه…

    استاد ممنونم بابت این فایلای بشدت ارزشمند

    المیرا خانم عزیزدل از شما هم ممنونم که با صحبتات باعث شدی توحید برای ما پر رنگ تر بشه❤️شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    به نام خالق یکتا

    سلام به استاد عشق

    سلام المیرای نازنین چقدر زیبا نتایجتو گفتی واین ارامش واین رسیدن به خواسته که خیلی واضح توضیح دادی که من به خدا میگم اون هدایتم میکنه حالا توی بحث واکسن که ما میدونیم چقدر دقدقه داشتن مردم برای دریافت واکسن حتی شاید اگه اب مقطر هم تزریق میکردن به خیلی ها راضی بودن و خوشحال

    اما کسی که نگاه توحیدی داره و احساس لیاقت میکنه و روی خودش حسابی کار کرده به و صد البته خدای خودش رو خوب میشناسه به کمتر از بهترین قانع نیست و این نشان از کنترل ذهن نشان از کارکردن روی خودتون داره گه میگین من بهترین واکسن رو میخوام

    این بیماری واقعا نعمت بود برای من تمام تمرکزم روی این بود که بهترین موقع برای خود شناسی و خداشناسی هستش و چقدر تونستم مفید باشم برای خودم و خانواده و نتایجی که میگیرم اصلا با شرایط جامعه و چیز های که مردم همش میگفتن قابل مقایسه نیست

    حالا من نمیدونم دیگران چی میگن یا گفتن یا هرچیزی ولی الان داشتم با همسرم در مورد نتایج صحبت میکردم و وقتی براش توضیح دادم از نتایجی که گرفتیم اصلا حرفی باقی نبود و البته که بیشتر برای خودم بود که به خودم در مورد اتفاقات خوب بگم که بله این اتفاقات توی جهنم برات بهشت میسازه اگه با خدا باشی اگه قدرت رو به خدا بدی

    همین الان اومدم توی ی دفتر زیبا تاریخ زدم که چه اتفاقاتی افتاده امروز چه فایلی رو گوش دادم برداشتم چی بوده میخوام ملموس بشه برام نتایجی که بنا به کارکردن روی خودم میگیرم این که چه فرکانسی چه نتیجه ای رو برام به همراه داره

    خدایا شکرت که من قراره یک درصد از سهم خودم رو انجام بدم و نود و نه درصد رو تو برام رقم میزنی

    چرا که علم تو به کل عالم محیطه توی که میدونی مسیر کجاست و بهترین مسیر رو سر راهم میزاری

    اما نکات مثبت این گفت و گوی شیرین از زبان المیرا

    اول:شکر گذاری بابت در مدار شنیدن این اگاهی ها بودن

    دوم :که وقتی توی این مدار هستم هدایت میشم به این این مسیر

    سوم :مهمترین مساله توحید باشه و این خیلی مهمه یعنی دیدن و توجه کردن و تصمیم گرفتن بر اساس توحید بر اساس یگانگی رب و نتیجه مشخصه

    وقتی توحید دارم همه چیز اسان و عالی پیش میره و البته با ارامش و لذت و دنیا هرروز برام لذت بخش تر میشه

    و قدرت فقط دست خدای منه

    چقدر با این جمله حال کردم المیرا چقدر شنیدن این جمله منو به فکر فرو برد که چه کسی قدرت مطلقه و این باور چقدر میتونه منو به مسیر های راحت تر هدایت کنه

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت میکنم که قوانینی ثابت درست کرده که بدون سرمایه هدایت بشیم به پول

    بدون دکتر و دارو هدایت بشیم به سلامتی

    بدون نیاز به فرد خاصی هدایت بشیم به ادم های خاص و تک

    بدون هر عامل بیرونی و فقط با کمک خودمون و خدای خودمون نتایج دلخواهی بگیریم

    از صمیم قلب برای همه عزیزان ارزوی خوشبختی سعادت ثروت باور توحیدی قدرتمند ایمان به خداوند یکتا و باورش رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    خدااااااای من سپاسگزارم

    استاد سلام وبینهایت ممنونم

    سلام دوستان فقط وفقط خدا خودش میدونه که

    چقدر خوشحالم،

    من چند وقته توفکر مهاجرت و قدم هایی برای اون هستم امشب گفتم خدایا خودت پاهام رو با یه نشونه قوی تر کن

    خدااااااای من اومدم این فایل گوش دادم و کامنت ها رو خوندم

    من فهمیدم باید باورهای توحیدی ام رو قوی تر کنم برای مهاجرت راه‌ها خودش باز میشه

    من باید قدم اول رو بردارم وتوکل کنم خودش زیبا و زیبا تر برام خدایی میکنه ،

    من بندگی کنم و حس خوب داشته باشم،راهها بازمیشه

    استاد این سایت مثل یک سفره است که فقط خوبان دور آن هستندو سیری در آن وجود نداره هر روز وهرروز گسترده تر وپر بار تر می‌شه

    استاد همین که الان تو فضاها وکانال های بیهوده نیستم بینهایت سپاسگزارم

    خدا رو شکر وستایش و تحسین میکنم که باورهای توحیدی نابی داشتین که این سایت محل عبادت و آرامش و فصل نمایش قدرت خداوند در هر لحظه است. ان شاالله که

    لحظه به لحظه نگاهتون با لطف ورحمت خدا رقم بخوره .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سارا تقوی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    با سلام و احترام خدمت دوستان و استاد عزیز

    من یه نکته ای رو میخاستم بگم. استاد یه جایی فرمودن گاهی شما یه خواسته ای رو داری ولی خداوند همون موقع بهت نمیده ولی بعدا میده یا بهترش رو میده و از این حرفا. این حرف رو قبلا در قالب های مختلف من از زبان پدرومادر و معلمین دینی خیلی شنیده بودم و از همون کودکی با این موضوع مشکل داشتم و میگفتم من خودم صلاح خودم رو میدونم و زمان مناسبش رو هم میدونم.

    نکته اینه که حق با منه خدا وکیلی من هرچی از خدا خواستم برام عالی بوده و زمانش هم مناسب بوده. خداوند هم که همیشه هر چیزی که من خواستم رو همون موقع بهم داده. البته که الان متوجه این موضوع هستم و قبلا متوجه این نبودم که خدا من هرچی میخام بهم میده. پس هیچ وقت این باور رو نداشته باشین که خدا صلاح من چیه و هر وقت صلاح بودنه میده. شما اگر عاقل باشین صلاحتون رو میدونین چیه. اما چند تا نکته مهم. اولا شما وقتی میدونید صلاحتون چیه که ارام باشین. دوما خداوند اون رو بهتون میده ایا شما امادگی دریافت اون رو دارین یا نه. خدا شاهده من از خدا چیزهایی خواستم و اون در عرض مدت کوتاهی برام فراهم کرده اما جاهایی که نتونستم ارامشم رو حفظ کنم و از اون موقعیت ترسیدم در واقع از موفقیت و رسیدن به خواسته ام ترسیدم خودم با دست خودم اون خواسته رو رد کردم رفته و به خیلی کمتر از اون قانع شدم.

    میخوام بگم از خدا بزرگ بخایم، خدا هم میده ولی باید حواسمون باشه ظرفمون رو هم بزرگ کنیم که یهو ترس از یه موقعیت خوب موجب از بین رفتن و هدر رفتن خواستمون نشه.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1027 روز

    بنام رب العالمین

    درود بر استاد عزیزم

    این فایل نشانه امروز من بود

    نمیدونم چی بگم من 2 ماه و نیم پیش یه واحدی که الله هدایت کرد و با بهترین قیمت فروختم اما 4 روز بعد دلار از 34 تومن رسید به 38 تومن و 40 و و العان 50 تومن هست.

    زمانی که من واحدم رو فروختم هیچ گونه ترس از این اتفاقات نداشتم حتی زمانی که دلار به 40 تومن هم رسید نداشتم العان هم که50 تومن شده هم نمیترسم چون ارزش واحد من هم تقریبا نصف شد

    اما سوالی که از خودم میکنم چرا در اون زمان فروخته شد چرا 3 روز بعد فروخته نشد که دلار یهویی کشید بالا

    البته همیشه اینو میگم الخیر فی ما وقع حتما خیری بوده قطعا بوده اما از الله میخوام بهم بگه و نشون بده اینو

    یا سمیع و یا بصیر

    یا قریب مجیب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    کیان علیپور گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    بنام خدای مهربانی ها.سلام به دوست گرامی که از هدایت خودشون گفتن و منم کلی انرژی گرفتم و سپاسگذارم از خداوند که تمام عوامل رو کنار هم بسیار عالی هماهنگ کرده تا ما اینجا باشیم و بتونیم با استاد عزیز استاد عباس منش که دستی از دست های خداوند هستش به هدف مون برسیم.منم از صمیم قلبم دعا میکنم همه ی دوستان بر اساس مصلح شون هدایت بشن.استاد من در اولین گام آشنایی با شما بدون تجربه ی قبلی و توکل بر خدا فقط با چند روز تمرین مختصر از دزفول تا اصفهان رو رکاب زدم.اونم تک و تنها و کلی درس گرفتم از این سفر مهیج.در پناه الله یکتا موفق و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فهیمه رمضان نیا گفته:
    مدت عضویت: 917 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم قشنگم

    و هزاران درووود به دوستان جان و دلم در خانواده ی توحیدی ام

    خداروشکر بابت این سلسله فایل های جدید که دوباره روسایت قرار میگیره و ما در مدار دریافت این آگاهی قرار میگیریم و هرروز پرانرژی تر ادامه میدیم …

    همین الان بعد از دیدن این فایل یه اتفاق خیلی قشنگ برام افتاد که واقعا حیفم اومد اینجا ننویسم

    احساس میکنم یه جور ناسپاسی میشه وقتی یه فایل میبینم بلافاصله خدا بهم نشونه میده و من تنبلی کنم واسه نوشتن چندخطی کامنت که اونم باز بنفع خودم هست

    خدایا شکرت

    اول بگم که این روزها بنا به دلایلی خیلی روزهای سختی رو میگذرونم یه عزیزی داریم که در بستر بیماری هست و همین جا از همه ی شما دوستانم می‌خوام که برای سلامتی ش دعاکنین ….چون این سایت و این انرژی و فرکانسی که اینجا برقراره اگه بیشتر از مکه و حرم های مطهر نباشه کمترم نیست …

    واقعا انسان می‌تونه تو شرایط سخت خودشو محک بزنه که چقدر ایمان داره،چقدر توحیدی فکروعمل میکنه،چقدر سخته که تو این شرایط بتونی احساس خوبتو حفظ کنی و گاهی میگم نه بابا واقعا من خیلی کم میتونم به قانون عمل کنم ولی هرروز دارم تلاش میکنم که ذهنم را کنترل کنم و فقط به این جمله ی استاد که از قرآن می‌فرماید فکرمیکنم (الخیرفی ما وقع)وتلاش میکنم هر لحظه تسلیم باشم چون ایمان دارم که هرخیری که به مابرسه ازخداست و هرشری به مامیرسه ازخودمونه…

    خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که با آموزه های استاد عزیزم میتونم تو این شرایط بجای گریه و زاری و احساس بد و فکرهای درب و داغون که درگذشته داشتم،،،فقط توکل کنم و تجسم کنم روزهای بهتروعالی تری که در راه هست و خدا چقدر به قلبم آرامش میده وقتی که ذهنم را کنترل میکنم ….

    حالا وسط این شرایط دیشب پسرم اومد خونه و گفت مامان گوشیم گم شده نمی‌دونم کجاست اصلا نفهمیدم چطور شده اگر ازم دزدیدن هم متوجه نشدم و الان گوشی ندارم ،منم گفتم باشه پسرم نگران نباش به خدا توکل کن،انشالله که پیدا میشه …فقط سعی کن بخاطرش اصلا ناراحت نباشی حتما خیری در راهه خندیدم گفتم شاید انشالله بابات میخواد برات گوشی بهتر بخره و همین بهانه ش میشه…..پسرمم گفت من اصلا خودمو ناراحت نکردم فقط همون لحظه که دیدم نیست یه چند دقیقه ای بغض کردم بخاطر بازیم که خیلی لولم بالا رفته. ولی بعد خندیدم و به بابا گفتم خوب دیگه حالا باباجون یه بهترشو برام می‌خره…درحالیکه خودش می‌دونه الان چقدر همسرم از نظر مالی تحت فشاره…ولی پسرم کلا همیشه امیدواره و باورهای مالیش خیلی خوبه…بهش گفتم بسپاربه خدا خودش برات یه جوری میچینه که فقط لذت ببری….همین الان بعداز اینکه این فایل و دیدم پسرم با خط خودش زنگ زد بهم وقتی شماره شو دیدم رو گوشیم چشمام پراز اشک شد گوشی رو با صدای خنده و خوشحالی جواب دادم گفتم دیدی خدا برات پیداش کرد ،گفت مامان خیلی خوشحال شدم خداروشکر من میدونستم که اگه ناراحت نباشم

    خدا سریع برام درست می‌کنه الان گوشیمو یکی برام آورد منم اصلا نپرسیدم از کجا پیدا کردی فقط گفتم خدایاشکرت…

    اینقدر خوشحال شدم که گریه م گرفت اگه این قانون الهی نیست پس چیه؟

    اگه این عدالت نیست پس چیه؟

    اگه این اوج زیبایی نیست پس چیه؟

    آخه این خدا اینقدر مهربونه که میاد از دل تضادها باز خیر می‌رسونه به ما ….میگه خوب بنده ی قشنگم خطا کردی به خودت شر رسوندی ولش کن

    الان که فهمیدی بیا از لحظه ت لذت ببر بقیه ش با من….تو خوشحال باش تو ناراحت نباش من درست میکنم….بعد که ما خوشحال میشیم باز میاد پاداش میده …یعنی در هر حالتی واسه ما خیر میخواد شادی میخواد ،لذت میخواد،احساس بهتر میخواد ،،،،واقعا خداوند خیر مطلقه …..

    خدایا کمکم کن بتونم تقوی داشته باشم تو این شرایط و سپاسگزارباشم تا قلبم آرام بگیره تا این روزها بگذره…..

    خدایا تنهاتورامیپرستیم

    و تنهاازتو یاری میجوییم

    نمیدونم این سایت و این آگاهی ها بامن چکار کرده و چطور شده که وقتی ده روز پیش تو سالن بیمارستان همه داشتن گریه زاری میکردن و بعضی ها هم زیرلب زمزمه میکردن که ای خدا ماچقدر بدبختیم و چقدر بدشانسیم و فلان

    منه فهیمه فقط نگاه میکردم و فکر میکردم یه جوری عمیق فکرمیکردم دیگه ازیه جایی به بعد صداشونو نمی‌فهمیدم ،ولی مدام همین جمله میومد تو ذهنم که هرخیری که به مامیرسه ازخداست و هرشری که میرسه از خودمونه…..خیلی خداروشکر کردم اصن یه حال عجیبی شده بودم آخه من اصن تا حالا همچین حادثه و اتفاقی رو تجربه نکرده بودم یعنی یه جوری ازته قلبم باید الان سجده ی شکرکنم که من اصن حادثه و تلخی ندیدم تا حالا ….دیگه آخرین حادثه ی تلخ زندگیم فوت دایی م بوده،فوت پسرعموی جوونم بوده ،،،که مردن دیگه حادثه نیست بنظر من یه تغییر طبیعی هست که واسه همه پیش میاد رفتن از جایی به جای دیگه …رفتن از جایی بجای بهتر ….

    تو همون شش هفت ساعتی که تو بیمارستان بودم به اندازه ی یکسال درس گرفتم

    اونجا فهمیدم وقتی استاد میگن این آگاهی هارو هرروز تکرار کنین یعنی چی

    چقدر ما فراموش میکنیم

    چقدر رفتارهای بقیه برام غیرقابل هضم بود و فقط تلاش کردم سکوت کنم وحرفی نزنم چون خودم هم تاچندسال پیش همینطوری بودم …

    تلاش کردم دچار خودبرتر بینی نشم و فقط برای همه ی مردم دنیا دعاکردم که در مدار آگاهی قرار بگیرن

    و از خدا خواستم که بهم ایمان بیشتر عطاکنه

    و خیلی انگیزه م بیشتر شد که هرروز بیشتر و بیشتر روی این آگاهی ها کارکنم و تو مسیر توحید و یکتاپرستی گام بردارم اینکه فقط روی خداحساب کنم …..

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زینب حاجتی گفته:
    مدت عضویت: 975 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام به استاد عززززیززززم

    سلام به مریم بانو

    سلام به همه دوستان گلم

    آخ که من چقدر در تسلیم خدا بودن مشکل دارم

    پاشنه آشیل منه

    زبونی میگم من تسلیم خدام،

    و

    خداحواسش هست و…..

    ولی در عمل صفرم!!!!

    همین که تضادی پیش بیاد

    اینقدر ذهن بهم سیخ میزنه که اسم خودمم یادم می‌ره

    چه برسه تسلیم خدا بودن ،

    چه برسه سپردن کارها به خدا

    چه برسه هیچ کاری نکردن و منتظر هدایت های خدا بودن !!!!

    من حالا حالا ها باید رو این مسایل کار کنم!!!

    چه شود وقتی به غیب ایمان قلبی داشته باشی

    آخ که چقدر قشنگه باور کنی

    یه نیرویی هست

    یه قدرتی هست

    (همونی که خلقت کرده)

    که مدیریت می‌کنه:

    جهان کل رو،

    جهان پیرامون تو رو

    ،زندگی تو رو

    ومسائل تو رو

    ولازم نیس برای هرچیزی

    خودتو به درودیوار بزنی

    و با عقل خودت مسائل رو حل کنی

    فقط باید بهش اعتماد کنی

    وباور کنی تحت حمایت اونی!!!

    باور کنی هست با اینکه نمی بینیش!!

    باور کنی اون از همه چیز تو خبر داره

    باور کنی حواسش هست

    باور کنی میبینت

    باور کنی میشنوت

    تا همه ترسهات بی معنی و محو بشن!!!

    چقدر خوب میشه ایمان آوردن قلبی به جمله

    الخیر مافی الوقع(هر اتفاقی بیفته خوبه)

    باید یاد بگیریم اعتماد کنیم بهش

    باید یاد بگیریم بسپاریم بهش

    باید یاد بگیریم اجازه بدیم اون کارها رو انجام بده

    باید یاد بگیریم رها کنیم

    باید یاد بگیریم فقط خواستمون رو تعیین کنیم

    ولی راه رسیدن و زمان رسیدن به خواسته رو به اون نیرویی که نمیبینم بسپاریم!!!

    گفتنش به زبون آسونه ولی در عمل اعتمادی از جنس اعتماد ابراهیم میخاد

    حداقل

    اعتمادی از جنس اعتماد سید حسین عباسمنش میخاد!!!! که ما فعلن نداریمش

    باید توکل رو یاد بگیریم

    باید اعتماد رو یاد بگیریم

    باید هدایت رو یاد بگیریم

    باید تشخیص هدایت ها رو یاد بگیریم

    باید تسلیم بودن رو یاد بگیریم

    باید سپردن کارها رو بهش یاد بگیریم

    باید یاد بگیریم ما چاره ای جز اعتماد بهش و سپردن کارها بهش رو نداریم چون ما قدرتی از خودمون نداریم

    حالا مثلن تا حالا بهش اعتماد نکردیم و بهش نسپردیم و خودمون با اون عقل ناقصمون وارد عمل شدیم

    چه غلطی کردیم؟؟؟؟

    آیا کارها رو درست انجام دادیم؟؟

    آیا آسون پیش رفتن؟؟

    آیا راحت پیش رفتن؟؟

    آیا نتیجه مثبت ودلخواه گرفتیم؟؟

    آیا آرامش داشتیم؟؟

    آیا زورمون به مسائل رسیده؟؟؟

    آیا گفتیم اخیش چقدر درست وبه موقع کار رو انجام دادم وعجب نتیجه خفنی گرفتم!!!

    خب نه

    نتیجه نسپردن کارها به خدا و هول هولکی پریدن وسط برای انجام کارها

    همش ترس و استرس ونگرانی بوده ولاغیر

    نتیجه ترس ونگرانی هم خو معلومه:

    احساس بد مساوی با اتفاقات بد

    پس کار یا انجام نشده یا بد انجام شده و نتیجه اون چیزی نبوده که ما رو راضی کنه!!!

    پس بهتره تسلیمش باشیم چون چاره ای جز تسلیم بودن نداریم

    خدایا خودت مواظبمون باش

    خدایا خودت هدایتمون کن

    خدایا من جز تو کسی رو نداریم

    نگاه به منم منم کردن های الکیمون نکن

    ما واقعا به هر خیری از جانب تو بهمون برسه محتاج وفقیریم

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    دوستای عزیزم:

    در پناه خدای مهربان سلامت سعادتمند وثروتمند باشید

    به خدا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    صبا جووون گفته:
    مدت عضویت: 860 روز

    سلام ب استاد گلم

    سلام ب مریم نازنینم

    سلام ب دوستان عزیزم

    امروز خداروشکر

    هدایت شدم ب گوش دادم ب این فایل زیبا

    چقدر نیاز داشتم ب گوش دادن این فایل

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    این روزا از همیشه بیشتر نیاز دارم

    که تسلیم خدا شوم .

    خدایا من تسلیمم

    خدایا من هیچی نمیدونم .

    خدایا کمک کن

    خدایا شکرت .

    من باور دارم

    وهمه چی رو میسپارم بخدایی که کمک میکند

    که مسیری که میرم سربلند شوم .

    خدایا مسیر درست رو ب من نشون بده

    من ب ربوبیت خدا ایمان دارم .

    هر پیشرفتی که در زندگی ام دارم مدیون خداوند هستم.

    سپاسگزار خدا هستم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: