گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها

خداوندا تو که همیشه جاری هستی, اما حالا که در صلح هستم قلبم و ذهنم را تونستم با درک درست از قوانین ثابتی که برای هدایت جهان هستی ایجاد کردی، در یک تهادل و هارمونی قرار بدم, دوست دارم .. جاری بودنت را با تمام وجود ارزشمندم را .. حس کنم در قلمم ..

سلام به؟

اووم رهروان حقیقت؟

خوشبختان دو عالم؟ هه هه

دوست داشتنی ترین ها؟ باحال ترین ها؟ درست ترین ها؟ قلب پاک ترین ها؟ زیبااندیش ترین ها؟ رهروی اصل ترین های همواره؟ یا به قول خدا که تو قرآن خوانده بودم و همه ی شما از یک پدر و مادر خلق شدید و سپس تنوع و فراوانی دادیم به شما و به راستی بهترین شما نزد من با تقواترین شماست ؟ اووم همین .. سلام

سلام پدر جان .. من خیلی شما رو دوست دارم .. خب خیلی وقته زیر فایلی کامنت نزاشتم توی این دوران مقدس سربازیم که هفت ماه گذشته … (به جز چراغ خاموش هایی که میام و فقط کامنت ها رااا این گنجینه هاا را میخوانم میخورم و مینویسم برای بچه هااا ) به دلم بود بنویسم امشب!

میدونی پدر جان واقعا خدا داره در هر لحظه با ما صحبت میکنه در هر لحظه ..

میگم به دلم بود، چون که همون موقع که کامنت های قسمت زیبای مثبت پرخیر و برکت ۲۴۰ و بعدی و قبلیش را میخواندم گفتم .. خدا جون دلم لایو میخواد .. گفتگو با استاد را میخواد ها …

و همون دیشب فهمیدم که لایو بوده .. تو کامنت ها فهیمیدم .. جالبیش اینجا بود دیروز این فایل را ندیدم! .. خب این باور را دوست دارم تکرار کنم با اخساس خوب …اووم که من همیشه در زمان و مکان مناسب هستم و تو هدایتم میکنی خدا جون به این خواسته ام سپاس گزارم ..

اره خواستم و حالا دارم تحقق خواسته ام را میبینم … و چقدر قشنگ خدا جون ادعونی استجب لکم شده … و چقدر زیباست، شکوه مندانه اس این خالق بودن … الله اکبر

چقدر زیباست .. وقتی تو ادامه میدی هدف داری و سعی میکنی ذهنت را کنترل کنی و توی انجام کاری که باید انجامش بدی سعی میکنی با احساس خوب انجامش بدی ..

نفس عمیق …

یک چیز دیگه قبل از اینکه متن را بخوانم با کمنت زیبا و تحسین برانگیز منتخب حمید جان .. دوست دارم در مورد این روزهام بگم یعنی از زمانی که این خواسته را داشتم تا امروز ..

سعی میکردم از کوچک ترین فرصتی که توی این پاسگاه پلیس راه شلوغ پرخیروبرکت داشته باشم …. یک نفس عمیق بکشم و به جلوم خیره بشم و با لبخند و حضور قلب از خدا جون به خاطر نعمت هایی که بهم دازه سپاس گزاری کنم …

درست مثل امروز .. توی هوای آفتابی و یک نسیم خنک ..در حالی که روی صندلی خودم نشستم تو دفتر و جلوم یک دیوار سیمانی زرد که پشتش درختای بلند سبزرنگ که بک گراندش یک آسمون آبی آبیه شما را دعوت میکنم به قلبم .. با یک صدای آرام

خدایا سپاس گزارم که یک روز عالی دیگه پرخیر و برکت و شادی و ثروت را بهم اعطا کردی، خداجونم سپاس گزارم برای سلامتیم برای پاهای سالم و قدرتمندی که دارم و این همه وزن بدن من را تحمل میکنه و منو میکشونه به طبیعت به دشت به کویر به جاده به دریا به آسمان به کوه به جنگل به غار .. سپاس گزارم برای دستانم که میتونم بی نهاین کار را باهاشون انجام بدم برقصم گیتار بنوازم کارهای دستی یادگاری درست کنم قهوه درست کنم بنویسم تایپ کنم ببخشم در آغوش بکشم غذا بخورم و … شکرت برای قلبم که میتپه از وقتی که زنده شدم سپاس براس سیستم گوارشیم تنفسیم بدون اینکه من بخوام انجام بدم خدا جون تو داری همه ی کارهاا را انجام میدی و کار من انگار فقط لذت بردن .. دیدنه دیدنن!!! دیدن اینکه تو هستی همه ی این ها تو هستی بالاسر من هاا تو هستی مالک و خالق و مالک و صاحب و روزی رسان بی حساب و هدایتگر مطلق من هااا .. تو هستی این هنسفری و موسیقی و موبایل که منو از دنیای بیرونی کشوندی به دنیای درونی بهشتی رنگارنگ ماجراجویانه ی شجاعانه مارکویی خودم .. خدایا شکرت برای زمین .. این افتاب زیبا گرمای وجودش .. این باد که مسخر ماست .. این درختای زیباا و سرسبز خدای من چقدرررر درخت چقدررر برگ داریم هاااا واوو و به راستی که هیچ برگی بی اذن تو روی زمین نمی افته .. پس هیچ اتفاقی اتفاقی نیست … خدایا شکرت برای آرامش آرامس آرامش .. الله الله الله سال ها پیش هدایتم کردی به یک جمله که حس خارق العاده ام موقع اولین بار خواندنش گواهی میده که درسته . … و آرامش سهم قلبیست که در تصرف خداست ، و بله درست زمانی الهامات را دریافت میکنی(مثل الان من برای نوشتن این دیدگاه) که در آرامش باشی و آرامش زمانی میاد کههه تو در احسای خوب پایداری و این احساس خوب هم از توجه بیشتر در بیشتر لحظه ها روی نکات مثبت بوده روی زیبایی ها روی توانایی ها .. و خدایا شکرت که میشه حتی با فرکانس قوی درست الانت حتی یک ثانیه بعد خودت را تغییر بدی اخ اخ این کلمه .. دوست داشتنی ولی (بدون شرح!)

و خدایا شکرت برای هزاران و بی پایان نعمت های روزافزون تو خداجون …

دوست دارم ..

تا همینجا حسم گفت بنویسم …دوست دارم ادامه اش بدم .. ولی تکاملم را میخوام در نظر بگیرم .. که نوشته های طولانی تر از این نوشته بعد از این نوشته میتونه اتفاق بیافته برای من … اگرر ادامه بدم به امید خدا …

پدر جان .. مریم جان …بچه ها اعضای گرم و صمیمی دوست داشتنی خانواده ی من دوستون دارم عاشقتونم خداروصدهزار مرتبه شکر برای وجودتون توی این دنیاا . و چقدر دنیامون با تک تک خنده هامون داره زیباتر میشه با همین فایل گوش کردن نوشتن تفکر کردن شادتر میشه اوخ اوخ من عااااشق این کلمه ام خداگونه تر میشه …

به راستی که مااا همه امون لایق بهترین زندگی هستیم … لایق ثروت .. لایق یک زندگی سرتاسر از عشق … آزادی زمانی …آزادی مکانب … آزادی مالی … آزادی … یوهوووووو آزادی آزادی آزادی هستیم … درود به آزادی …

مارکوی دیوونه