گفتگو با دوستان 50 | خروج از مدار ناخواسته

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “ایمان تزلزل ناپذیر”، حاصل پیمودن مسیر تکاملی درک توحید است؛
  • “ایمان تزلزل ناپذیر” نتیجه، بارها جدی گرفتن الهامات و بارها دیدن نتیجه این جدیت هاست؛
  • راهکارهایی برای کنترل ذهن، در شرایطی که کنترل ذهن غیرممکن شده است؛
  • اگر بتوانی احساس خود را خوب نگه داری، لاجرم شرایط تغییر می کند و اتفاقات خوب را تجربه می کنی؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهه سوادکوهی» در این صفحه: 1
  1. -
    الهه سوادکوهی گفته:
    مدت عضویت: 2800 روز

    به نام خدای رزاق و هدایتگرم به سوی تمام نعمتها

    سلامی گرم و صمیمی به استاد عزیززززم

    خدارو بی نهایت شاکرم ک هدایتم کرد ب شنیدن این آگاهی های ناب ک هر جملش نیاز ب تامل و تفکر زیاد و درک و عمل کردن داره..

    استاد این لایو شما یکی از ناب ترین و خالص ترین آگاهی هایی بود ک تو این مدت دریافت کردم

    مخصوصا تو این قسمت ک راجبه ابراهیم صحبت کردین اصلا نظام فکری من جایجا شد انگار!!!

    ..

    برداشت من ازین فایل:

    هیچ کس رو نباید بت کنیم حتی ابراهیم ک خلیل الله بود..

    چون بت کردن یعنی ذهنت داره اون ادم رو یه آدم عجیب با ویژگی های دو از دسترس میبینه و میگه تو که عمراً بهش نمیرسی

    یعنی با خودت میگی اون ک ابراهیم بود دوست جون جونی خدا بود بچشو میخواست قربانی کنه در راه خدا، من کجا اون کجا؟!

    در حالی ک چقدرررررر زیبا گفتین استادم چقدر زیبا کلام خدا بر زبانتون جاری شد ک گفتین ابراهیم هم تکاملشو طی کرد….

    اون هم شاید در ابتدای مسیر خداشناسی ایمانش حتی از ایمانِ حال حاضر من هم ضعیف تر بود ولی چی شد ک خلیل الله شد؟؟

    روی ایمانش کار کرد

    چجوری؟

    درخواست کرد اجابت شد با داشتن حس خوب حال خوب

    این اجابت ایمانشو قوی کرد

    و باز درخواست و اجابت و ایمانه قوی تر و قوی تر شد

    و به قدری قوی شد ک حتی اگر خدا بهش گفت بچتو قربانی کن ایمان داشت ک کلام خدا حقه و حتما خیری داره ک الان نمیدومه ولی مثل دفعات قبل حتما به نفعش خواهد بود..پس تسلیم خواست و اراده خدا میشه

    من عمراً نمیتونم ایمان الان خودمو با ایمان ابراهیم در جایگاه قربانی کردن بچش بسنجم

    من ایمانمو با دیروز خودم مقایسه میکنم با اتفاقات بد قبلیم ک فکر میکردم ب ضررمه ولی بعد فهمیدم ب نفع من تموم شد و ایمان آوردم

    پس من باید درسشو بگیرم از زندگی پیامبران

    نه فقط به به و چه چه کنم ک اونا آدم فضایی بودن و از شکم مادرشون تسلیم و با ایمان بودن!!

    اصلا یه مثال دیگه مثلا حضرت محمد در جنگ احد شکست میخورن و تازه به شدت محروح هم میشن

    اینجور نبوده ک چون محمد پیامبره باید حتما در تمام جنگها پیروز بشه یا اصلا جنگی براش نباشه یا مجروح نشه!

    نه

    اون هم جواب فرکانس خودشو میگرفته و این نشون میده ک اولا قانون خدا ثابته و پیامبر و غیر پیامبر نمیشناسه

    و دوما پیامبران هم فرکانسشون ۱۰۰% خالص و درست نبوده چون هیچکس فرکانسش همیشه کامل نیست و به قول شما استادم ما بهترین حال نداریم ما میتونیم بهتر از دیروز باشیم ما میتونیم حال بهتر رو داشته باشیم

    ..

    و باز هم احساس خوب

    اصلا همه چی ختم میشه به احساس خوب

    اگه میخوای زندگیت هیچ ربطی ب گذشتت نداشته باشه احساستو خوب نگه دار

    ک اینم تمرین میخواد تکامل میخواد

    اول توی موقعیت های عادی یاد بگیرم و تمرین کنم تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها رو

    بعد تو موقعیت های ناجالب کوچیک احساسمو کنترل کنم مثلا گوشیم میفته زمین یا پشت در میمونم نیم ساعت یا دوستم دیر سر قرار میاد

    و بعد این تمرین ها عضله کنترل احساسمو قوی تر میکنه تا بتونم توی موقعیتهای ناجالب بزرگتر هم ذهنمو سریعتر کنترل کنم مثل تصادف یا از دست دادن عزیزی یا پولی…

    این وظیفه منه ک اجازه ندم تحت هیچ شرایطی حسم بد بشه

    باید بدونم ک این حس بد چ اتفاقات بدی رو رقم میزنه

    به قول شما استادم تو یه فایلی گفتین:

    اگر ما بدونیم احساس بد چه اتفاقات بدی رو وارد زندگیمون میکنه جرات موندن در احساس بد رو نخواهیم داشت

    شیطان از هر دری میخواد وارد بشه تا حالتو بد کنه و حالتو بد نگه داره

    ولی ما باید افسارشو به دست بگیریم

    بعضی وقتا با خوابیدن

    بعضی وقتا با انجام یه تحرک جسمانی شدید

    با دوش گرفتن

    با تمرکز روی یه کار دیگه

    با کنترل ذهن به هر روشی

    این وظیفه منه و باید خودمو در مقابلش مسئول بدونم

    و البته فراموش نکنم ک من از هر ثانیه ای فرکانسمو تغییر بدم اتفاقات جدید متناسب با همون رو دریافت میکنم

    و اینجور نیست ک بگم آب ک از سر گذشت چ یه وجب چه ده وجب!!

    این نجوای ذهنه وگرنه خداوند قوانینش به نفع ما انسانهاست اگر بهش عمل کنیم

    مثل هر کاری که با تنرین راحت تر میشه کنترل احساس هم با تمرین کردن راحت تر میشه

    به امید ایمان بیشتر و بیشتر😍

    عاشقتم استاد قدرتمندم

    ب شاگردی شما میبالم

    دوستتون دارم خیییییلی زیاد

    ..

    الهه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: