مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تعریف شهود: خداوند قطعاً طبق وعده اش، هدایت هایش را به سمت من ارسال می کند؛
- زمانی هدایت های خداوند را دریافت می کنی که با کنترل ذهن و تغییر زاویه دید، خود را به احساس خوب می رسانی؛
- وقتی در فرکانس “توجه به ناخواسته” و “احساس بد” هستی، “الهامات درونی” خود را غیر فعال می کنی؛
- معجزه تفکر الخیر فی ما وقع؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD209MB13 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا12MB13 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام
قبل از هرچیزی من از خانم شایسته نازنینم سپاسگزارم که متن این قسمت از فایلهارو برامون بصورت تیتروار نوشتند اینجوری واقعا ادم دقیقتر میشه, مرسی که همیشه برای بهبود حتی فایلهای دانلودی رایگان هم انقدر وقت میزارید, این حد از ازادی مالی که دیگه واقعا شما دونفر بحاطر پول کار نمیکنید و فقط عشقه و بس
من این سلسله فایلهای استاد عباسمنش و استاد عرشیانفر رو خیلی دوست دارم همش راجب حس خوبه, من نمیدونم چجوریه چطوریه که از بچگی شهودم رو بهش اهمیت میدادم خیلی وقتا میشد اتفاقاتی میفتاد که من غمگین میشدم ولی همش فکر میکردم با غم و غصه فقط وقتم تلف میشه, همین دیدگاه باعث میشد پرت نشم از مسیر درست و ارومتربگیرم و هربار مسیرو عوض میکردم حالا درسته مشکلاتو از ریشه هیچوقت بلد نبودم حل کنم ولی حسسسم همیشه بهم میگفت با ناراحتی کشیدن فقط دارم اتلاف وقت میکنم, به قول شما استاد ما خودمون درونمون انگار این اگاهی هایی را داریم
ولی حالا هرچی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم همه چیز تسلیم بودنه, اخه ادمی که تسلیمه و میدونه خدایی هست که منبع خیر و ثروت و سلامتیه میتونه اروم بشه, میتونه بگه الخیر فی ما وقع, وقتی تسلیمی و باور داری اگه وا بدی این جریان اب تورو میتونه ببره به اقیانوس حالت خوب میشه, بقول یه مثالی که به یه نفر میگن زندگیت از کی خوب شد میگه از وقتی ورشکست شدم, به یکی دیگم میگن زندگیت از کی خراب شد میگه از وقتی ورشکست شدم, شاید اون دونفر اصلا همکار باشند ولی اولی یه نگاه به تمام زندگیش میکنه میبینه اقا من وقتی وا دادم باعث شد رشد کنم و درس یاد بگیرم, شکست ها و تضادهاشو پله میبینه و میدونی هرحرکتی حتی اشتباهترین حرکت دنیاهم میتونه یه درسی بهش بده که دیگه هیچوقت هیچوقت اون اشتباهو نکنه, به نظر من همه چیز دنیا برمیگرده به بحث های توحیدی که تمام دنیا از خداست و در جریانی خداوند حضور داره چه ما ببینیم چه نبینیم و خداوند منبع ثروت و خیر و سلامتیه, بیماری هم میتونه منبع خیر بشه برامون مثلا ادمی پاش میشکنه و دوماه میفته تو خونه و اون موقع تازه میفهمه چقدر این پا مهم بوده و دیدیم دیگه وقتی سلامتی رو نداریم تازه میفهمیم چقدر میتونستیم جا بریم و نرفتیم, بعد اون موقع فکر میکنه که اااره من با این پاها میتونم کوههارو برم و بعد اون شکستگی میره کوهنوردی را شروع میکنه, تضادها و مشکلات و همه چی و همه چی وقتی میتونند مایه رشد ما باشند که ما تسلیم این نیروی خیر باشیم
من خودم وقتی به این شیب زندگی بیست و پنج سالم نگاه میکنم تضادهام خیلییییی منبع خیر شد و میگم خدایا شکرت بحاطر اون پس گردنی ها چون میتونست اون مریضی های فکری و روحی را تا خدامیدونه چندسال دنبال حودم بکشونم ولی الان دارم تمرین میکنم با فایل توحیدی یازده برای کوچیکترین مسایلمم تسلیم باشم مثلا چند روز پیش رفتم کیف بخرم تو مغازه با مامانمم بودم بعد داشتم کیف اسپرتهارو نگاه میکردم یهو خانم فروشنده گفت کیف مردونه هامون فقط اینان, بعد من به مامانم گفتم حالا مجبور بود بزنه تو ذوقم !؟ بعدش گفتم ولش کن بریم و چندلحظه ای ناراحت شدم و بعد گفتم طوری نیست لابد باید میرفتیم یه جا دیگه بهتر و من نمییییدونم , تو راه که میرفتیم مامانم گفت من حساب میکنم برات اگه اینجا خریدی و رفتیم و اتفاقا چیزی ک میخواستیم رو خریدم و پولشم مامانم داد قبلش قرار نبودا ولی خب دیگه اینم پاداش لحظه ای حس خوب!
حالا شاید بگیم اینا که کوچیکه ولی من دیگه میخوام لحظاتمو پر کنم ازین پرسیدن و تسلیم بودن تا ظرفم اماده بشه برای قدمهای بزرگتر, اونوقت این ادامه دادنا و تسلیم بودنا میرسونه ادمو به” لاخوف علیهم و لاهم یحزنون” , مثل یه گوله ی برف میمونه و بقول استاد میرسیم به جایی که میپرسیم خدایا بهم بگو کی چه کاری را انجام بدم!
استاد این جمله منو دیوونه کرده خدایا کی چه کاری را انجام بدم؟ اخه من چی بگم یعنی نه زمان تعیین میکنی نه کارتو!!!!!!
چی بگم
خدایا کمکم کن تسلیم شدنت رو هرلحظه یادم بمونه و اجراش کنم و این شهود رو همیشگی روشن نگهش دارم