گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • شما چقدر می توانی به خدا اعتماد کنی؟
  • چگونه خود را در مدار دریافت الهامات خداوند قرار دهیم؛
  • “قلب”، دریافت کننده الهامات خداوند می شود وقتی که …
  • چگونگی دریافت الهامات؛
  • رابطه “آرامش قلبی” و “دریافت الهامات الهی”

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

209 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ارشیا» در این صفحه: 1
  1. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2165 روز

    سلام استاد عزیزم

    من اینف فایل رو بارها فایل رو گوش دادم و هنوز بارها نیاز به کار دارم.

    خب من فقط امش بمتنو خوندم وب یاد بگم که خیلی نکاای هست گاها فرامشوم میه و نیاز به یادآوری دارم ،اونم تمرکز برنکات مثبت. اپروز که در آمریکا، ایالت زیبای آریزونا، شهر دوست داشتنی و شاد توسان هستم فکرشو نیمکردم پارسال که همچین جای زیبایی باشم، همشم با عمل به آگاهی اا،تمرکز بدنکات مثبت و مهمتر از همه پیرو هدایت الهی بودن. خیلی وقتا لجبازی دارم یا به قول خودم موسی بازی درمیارم و گوش نمیدم،انقدر میرم که له بشم وب عدمیگم که به هرخیری فقیرم!

    شاید باید زودتر پیرو هدایت الهی بشم که بجای اینکه له بشم،قبلش به خوب یبرسم، راه خودمو نرم که بعد پشیمون و بینتیجه برگدم.

    اتفایا امروز تو دانشگاه داشتم درس میخوندم ،ولی یه حس قلبی گفت، بیا بریم خونه!بیا بریم خونه! خلاصه که گفت خونه درسا رو میخونی! یکم مقاومت کردم اماب عدفتم باشه!بزن بریم، رفتم‌سوار دورچخه شدم و تو راه خونه دیدم یه مراسمی هست، دوچرخمو گذاشتم خونه و برگشتم ،چون خیلی نزدیک خونه بود، دیدم‌که مراشمی هست که هرجمعا با موزیک و شعر و آواز و مراسمات مختلف توسط دانشگاه برگذارمیشه. امروز یک خوااته ای داشتم، اونم‌اینکه رئیس دانشگاه رو ببینم!نیمخواستم که شخصا برم دفتر بشینم‌و صحبتی کنم، فقط میخواستم‌ببینمش، که دیم اونجا اعلام کردن به افتخار آقی رابینز رییس دانشگاه آریزونا. خیلی حس خوب یدات که ببینمش و حس بهتری داتش که برگشتن به خونه یک ماشنی پلیس خفن دیدم و بهانه ای شد برای ارتباط گرفتن به پلیس فوق مهربان آمریکا که جقدر صحبت کردیم و آخرش گفت Its a pleasure و دست داد و من با راهم ادامه دادم. چه زمان خبوی بود و همه اینا نتایج پیرو قلب بودم و نه مغز ، واقعا احساس میکنم که بیشتر از این هم نیازه که روی پیروی از هدایت و شهود و موحه کرون دلیل پیرویش برام خودم کارکنم ، اینکهب تونم بپدیرونم به عمق وجودم که بابجان،این شهود جز خیر و خوب ینسمخواد،هدفش رسوندن مکب ه خواسته تز بهترین راه،آسون ترین راه برسونه و نیازه که من اول از همه با خودم درصلح باشم تا حس بهتری داشته باشم و بعدش بتونم عمل کنم به شهود وقتی میشنوم، یعنی وقتی میشنوم که حسم خوبه،پس در صلح بودن نیاز برای منه که بتونم آرام و شنوده باشم.

    شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: