گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • شما چقدر می توانی به خدا اعتماد کنی؟
  • چگونه خود را در مدار دریافت الهامات خداوند قرار دهیم؛
  • “قلب”، دریافت کننده الهامات خداوند می شود وقتی که …
  • چگونگی دریافت الهامات؛
  • رابطه “آرامش قلبی” و “دریافت الهامات الهی”

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

209 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا محمودآبادی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا محمودآبادی گفته:
    مدت عضویت: 972 روز

    شاید باورتون نشه که دلم میخواد گریه کنم از این همه محبت خدایم

    از این همه نشونه ایی که میگه خدا همه چیز میشود همه کس را

    از اینکه همش داره بهم میگه من برات همه چی میشم باورم کن

    داره خودشو به هر طریقی بهم نشون میده

    میرم تو سایت کامنت بخونم دقیقا همین جمله رو بچه ها تو کامنتشون نوشتن

    از کانال عباس منش پیام میاد باز ته پیامشون بچه ها نوشتن

    شکرگزاری میکنم از هدایت امروزش مینویسم میام تو سایت و میبینم اولین کامنتی که میخونم دقیقا دقیقاً داره میگه هدایت

    تو دلم میگم هدایت من که کوچولو بود بذار وقتی دقیقاً به نتیجه رسید بگم و میبینم بازم توی همون کامنت از یه هدایتی نوشته که هنوز داره بهش الهام میشه و هنوز توی مسیرشه

    شایدم اومده

    شاید یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم…

    میخوام از هدایت امروزم بگم

    من دانشجوی عکاسی ام و استادم دوتا پروژه بهم داده و این استاد یه کوچولو سخت گیر تر و جدی تره

    ( تو پرانتز بگم هر رفتاری با سایرین داره با من دقیقاً پر از احترام رفتار میکنه و خداروشکر میکنم از این بابت )

    چند روزه با خودم دارم کلنجار میرم چیکار کنم از چی برم عکس بگیرم کجا برم

    یه موضوع به ذهنم رسید و هرچی فکر میکردم میگفتم خدایا اینکه سخته و مدام قلبم پسش میزد

    و صحبت یکی از هم دانشگاهیام که استاد کلی از عکسهاش و سواد هنری و بصریش تعریف کرد این بود که من دو هفته زمان گذاشتم و این عکسهارو گرفتم

    و میگفتم من که نمیتونم اینقدر زمان بذارم شاغلم علاوه بر اون کلی کلاسهای فوق برنامه برا خودم دارم و

    یهو جرقه زد و یاد حرف استاد افتادم که میگفتن اگه داری زور میزنی یعنی مسیرت غلطه

    مسیر درست مسیر راحتیه مسیر درست مسیر آسانیه

    ما آسون میشیم برای آسانی ها

    یعنی در اصل خدا مارو آسون میکنه برای آسانی ها

    گفتم اوکی پس به اون موضوع فکر نکن تا ببینیم چی میشه

    خلاصه اون موضوع رو کنسل کردم و یهو یه الهام اومد و ذهنمو به خاک و خون کشید :))))

    گفتم باشه میرم این موضوع رو عکاسی میکنم

    انقدر ترس داشتم نکنه نشه نکنه برم برام اتفاقی بیفته نکنه نتونم عکس بگیرم نکنه عکسهام خوب نشده باشه

    نجواها همینجوری میومد و نمیذاشت حرکت کنم

    پا شدم فایل هدایت دوره 12 قدم رو گوش دادم

    گفتم ولش کن بذار این ذهن هرچی میخواد بگه

    باز چند ساعتی تسلیم شدم

    ولی درنهایت گفتم ولش کن میرم بالاخره یه چیزی میشه

    پاشدم رفتم بیرون و دنبال سوژه برای عکاسی

    همینجوری توی کوچه ها گشتن سوژه پیدا کردم

    انگار یکی بهم میگفت برو تو این کوچه نه اینجا نرو برو بعد دور بزن برگرد قبلی برو راست برو چپ

    و همینجوری هدایت میشدم

    و من تقریبا 100 تا عکس گرفتم

    الان نمیدونم اون عکسها خوب هستن یا نه

    یا استاد تاییدشون میکنه یا نه

    ولی خوشحالم که پا روی ترسم گذاشتم

    خوشحالم که به خدا اعتماد کردم

    خوشحالم که به هدایتم عمل کردم

    خوشحالم که هدایت رو باور کردم و براش قدم برداشتم

    استاد میگه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    خدایا مرسی که کمکم کردی ایمانمو تورو باور کنم و یه قدم به سمت عمل کردن پیش برم

    من میدونم که قدم به قدم هدایت میشم

    و میدونم که عکسهایی که گرفتم خیلی ارزشمندن خیلی باارزشن

    چون من ارزشمندم پس عکسهایی که من میگیرمم ارزشمندن

    کارهایی که من میکنمم ارزشمندن

    چون من انجامشون میدم چون من انجامشون دادم

    من لایق اینم که توی کارم بهترین باشم

    و بهترین هارو خلق کنم

    من خیلی توی کارم خفنم و به خودم افتخار میکنم حتی اگه خفن هم نبودم بازم به خودم افتخار میکنم و برای خودم ایستاده دست میزنم

    چون بدون هیچ دلیلی بدون نیاز به هیچ توضیحی من ارزشمندم من لایقم و به خودم افتخار میکنم

    دوست دارم بیشتر هدایت بشم

    دوست دارم به سمتی که علاقه دارم هر روز بیشتر از بیش هدایت بشم

    دوست دارم راحت کارام انجام بشه

    و دوست دارم از این استاد با افتخار 20 بگیرم و عکسهام بره توی نمایشگاه دانشگاه و روی دیوار دانشگاه شاسی بشه

    و دوست دارم توی حیطه مورد علاقم برای خودم کار کنم

    دوربین و تجهیزات خودمو داشته باشم

    مستقل باشم

    و درآمدم هر روز بیشتر بشه

    همونی بشه که استاد توی دوره 12 قدم گفتن یه نفر بیاد کخ اندازه 10 نفر خرید کنه یا خدمات بگیره

    آیا نمیشه ؟ معلومه که میشه

    روی ذهنم کار میکنم تا اون هم بشه و قطعا میشه

    استاد عاشقتم

    بچه ها عاشقتونم

    حسن ختام کامنت های زهرا محمودآبادی:

    و خدایی که همه چیز میشود همه کس را عاشقتم خدایِ من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای: