گفتگو با دوستان 52 | اتصال به الهامات الهی - صفحه 14

209 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 152

    سلام استاد عزیزم و سلام مریم قشنگ

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    خدایا هزاران بار شکرت

    و چقدر عاشقانه چندین بار این فایل مقدس رو گوش دادم

    اصلا وقتی بحث خدا و توحید و اعتماد میشه من عجیب ی حالی میشم

    اصلا ی جورایی حسادتم میشه

    کلا حس میکنم همه دارن هجوم میارن به خدای من

    و نمیدانم چرا حس میکنم فقط مختص منه و نباید جز من برای کسی باشه

    اصلا حس میکنم این چیزی که بین منو خداست باید مخفی بمونه اگه ادما سر دربیارن ازم میگیرن

    و بدجور حساس شدم رو این ارتباط

    وای خدای من

    اعتماد به خدا

    انصافا خیلی مقوله ی سختیه

    یعنی به نظر من هیچ شخصی پیدا نمیشه که همه جوره همه چی رو بسپاره بهش و اعتماد کنه و رها باشه

    و انصافا خیلی دلم میخواد استاد ی فایلی مختص این موضوع فقط همین موضوع اعتماد به خدا و رها کردن تهیه کنه

    البته هر چند که در تمام دوره ها و جلسه ها بحث شده اما حس میکنم به تنهایی موضوعی هست که خیلی خیلی جا داره برای حرف زدن و باز کردن این موضوع

    و چه خوب میشه ی وقتی ی دوره ای بیاد رو این سایت با این مضمون

    وای خدای من

    مدت ها بود خداوند ی هدایت خیلی خیلی واضح بهم هدیه داده بود اما من دقیقا اعتماد نداشتم

    دقیقا همین اعتماد

    همین اعتماد نبود که من دقیقا تا همین دیروز لنگ لنگ بودم

    اینقدر این هدایت اینقدر این صدای قلبم بالا بود که انصافا واقعا نمیتونستم مقاومت کنم

    و به وضوح دیدم خدا خودش هزاران برابر بیشتر از من مشتاقه این خواسته ی من به واقعیت بپیونده

    اما من چون توکل نداشتم چون اعتماد نداشتم هیچ قدمی برنمیداشتم

    و به قول استاد ی مولفه رو ثابت نگه داشته بودم و میخواستم جهان و قانونش طبق خواسته من حرکت کنه

    و واقعا اینقدر جهان نشانه فرستاد اینقدر چک و لگد زد که خودم خستم شد گفتم من دیگه واقعا تحمل ادامه دادن ندارم

    همینجا این موضوع رو قطع کردم و واقعا با قطع کردن این موضوع خداوند درهای بی نهایتی به روی من باز کرد خدایا هزاران بار شکرت

    و وقتی این فایل رو گوش میدادم گفتم خدایا من با این همه ادعایی که از توکل و توحیدی بودنم دارم چقدر تو زمینه اعتماد انصافا ضعیفم

    اصلا ریشه اصلی تمام مشکلات من همین نداشتن اعتماد به تنها فروانروای جهان هستی هستش

    و تا وقتی باورهای غلط قبلی شکسته نشه قطعا من درخور هیچ نتیجه ای نیستم هیچ نتیجه ای

    خدایا مددی

    و خداروشکر وقتی دیروز این دل و جرات رو به خرج دادم و پا رو ترس هام گذاشتم و پی هدایت خدارو گرفتم و ابدام کردم

    کلی بار از روی دوش من برداشته شد

    اصلا به خودم میگم اعتماد کردن یعنی تمام مسئولیت ها از رو دوش تو برداشته میشه و تو نفس عمیق میکشی

    سبک و رها

    و جالب اینجاست که این مسئولیت رو به کسی میسپاری که ایمان داری به بهترین شکل برات انجام میده خدایا هزاران بار شکرت

    و ایمان دارم نتیجه این اعتماد کردن من هر چی که باشه قطعا برای من خیر مطلق هست

    خیر مطلق

    خیر مطلق

    و جالب تر از همه چی این قدم برداشتن برای خواسته ای هست که مدت ها آرزوی من بود

    خدایا هزاران بار شکرت

    و من چقدر عاشقانه این بار اعتماد کردم

    چقدر با لذت پا روی ترس هام گذاشتم

    چقدر سبک بال و رها به سمت دریافت خواسته ام قدم برمیدارم

    خدای همیشه معجزه گرم

    این بار عاشق تر از همیشه بهت اعتماد کردم

    بهت قول میدم

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    به نام تنها فرمانروایی هستی

    روز 152

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم

    خدایا شکرت

    همه ما این را تجربه کردیم وختی حالمان را در شرایط مه به ظاهر بد بوده خوب نگه داشتیم چقدر نعمت های خداوند را دریافت کردیم الهی شکرت

    همین چند روز پیش یک اتفاق بد افتاد و من حالم را بد نکردم و سعی کردم به اتفاقات خوب توجه کنم و بعد از آن خییلی اتفاقات خوب دیگری رخ داد خدایا شکرت

    دیروز می خواستم برم یک مسافرت کوتاه و با یکی از دوست هایم قرار گذاشتیم که با هم بریم و در دقیقه های آخر آن دوستم گفت من نمی توانم برم و همانجا به خودم گفتم خوب درسته من از تنهایی خودم لذت می برم نباید خودم را وابسته کسی کنم و شرایط حوری پیشرفت که در آن ماشین که ما بودیم اصلا نمی خواست بره نیم ساعتی ما آن جا بودیم و خییلی نجوا های شیطان می آمد که داد بی داد کنم اما خدا را شکر سعی ام را کردم که تا حدودی ذهنم را کنترل کنم و همانجا بود که دوستم زنگ زد و گفت منتظر من باش من میایم و با هم رفتیم لذت بردیم و خییلی خوش گذشت خدایا شکرت

    اگر من قبلی بودم اولا اگر پایه بی نبود جای نمی‌رفتم و دوما اگر راننده اینقدر طول می داد صد در صد من داد بی داد می کردم و اصلا مسافرت را برایم جهنم می کردم اما حالا خدا را شکر دنبال ظاهر قضیه نیستم و همیشه سعی میکنم که حالم را خوب نگه دارم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    روز 152 فصل ششم روز شمار تحول زندگی من:

    من به خدا اعتماد دارم…

    In God We Trust

    درس هایی که از فایل گرفتم :

    خودش داده خودش هم گرفته

    حکمت خدا…

    مرگ فرزند دوساله استادم

    من چقدر و تا کجا به خدا اعتماد دارم

    کارت پولم الان که صفره چقدر به خدا اعتماد دارم

    داستان کارتن خوابا که آقای عرشیانفر تعریف میکنه

    هری خودش میرسونه…

    تو شرایط سخت به اندازه ای که اعتماد داری حست خوب و بهتر میشه

    خورشید درونت :شهودت

    چطور شهودرو فعال کنیم ؟ با اعتماد کردن به خدا

    تنها فرمانروای جهان خداست.

    جریان داستان عشق یار

    دیدن الگوها و تحسین اون ها

    مغز کارش نجواست

    ما خیر و شرتون رو بهتون الهام میکنیم

    ارتباط مستقیم بین هدایت و قلب( دستگاه دریافت کننده هدایت و معنوی نه فواد قلب تو سینمون)

    وقتی تو آماده باشی بهت الهام میشه

    تو مراقبه تنهایی و رو خودت کار کن

    مثل پیامبر که خدا رو انتخاب کرد. و هر وقت آماده بود از لحاظ فرکانسی بهش وحی می شد.

    در هر مسیری باشی خدا از جنس همون مسیر بهت میده

    بهشت میخواهی و در مسیر درست باشی مشیت الهی اینه که به بهشت برسی و برعکس

    روی موج آرامش باشی خدا باهات صحبت میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1170 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ایمان و اعتماد داشتن به خدای مهربان واقعا مهم و کلیدی است

    شاید در وهله اول این اعتماد کردن و دل به او سپردن سخت باشد چون ما دل به کسی می بندیم که او را نمی بندیم

    بله سخت است که از رئیس و مدیر پرهیز کنیم و به او بگوییم و از او کمک بخواهیم

    آنوقت او است که به من کمک می کند تا من بتوانم به آسانی و راحتی به جلو بروم و در این میان باید و باید حال خودم را خوب نگه دارم

    در همه شرایط زندگی خودم چه بد و چه خوب باید و باید من بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم

    به زیبایی ها و خوبی ها و لذت ها و اتفاقات خوب روز خودم توجه کنم و آنوقت من در مدار آرامش قرار خواهم گرفت و این آرامش حس اعتماد و ایمان را در درون من به وجود می آورد

    این قدم در راه رسیدن به خدای خودم است

    کمک گرفتن از او و الهام گرفتن از او واقعا مهم و اساسی است

    در تمام این صحبت ها باید و باید به این درک برسم که باید آرامش داشته باشم

    آرامش مهمترین نکته و مهمترین درسی است که من امروز از این فایل یاد گرفتم

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زینب حیدری گفته:
    مدت عضویت: 402 روز

    بسم الله رحمان رحیم

    بنام خداوند بخشنده روزی دهنده

    سلام به استاد عزیزم و استاد عرشیانفر

    من امروز این فایل رو 3بار گوش دادم و بارسوم چیزهای بیشتری ازش متوجه شدم

    اینکه همه چیز خداست اگه ما واقعا توی مدارش قرار بگیریم اون برای ما همه کار هارو انجام میده

    اگه بهش اعتماد کنیم و آرام باشیم تا به مرحله شهود برسیم اون تمام کارهارو برای ما انجام میده

    من چنتا اتفاق به ظاهر بد برام افتاد این آواخر و واقعا کنترل ذهن برام سخت بود ولی تا جایی ک تونستم ذهنم رو کنترل کردم و تسلیم خداوند ب بزرگی خدا تمام اون اتفاقات به بهترین حالت ممکن در اومدن و ایمان اعتماد من رو ب خداوند بیشتر کردن

    هرچند ک فعلا اول راهم و باید خیلی خیلی روی خودم کار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 530 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    روز 152 ام

    سلام به استاد عزیزم بنده ی توحیدی و سپاسگزار خداوند یاد آیه ی قرآن در مورد حضرت ابراهیم افتاد که خدا میگه او موحد بود و مشرک نبود کاری که شما کردین ابراهیم وار بت هایی که توی زندگیتون بود رو با تبر توحید شکستین و کمک کردین که ما هم این تبر رو به دست بگیریم و بت هایی که توی زندگیمون ساختیم رو بشکنیم از آدما گرفته تا هرچیز مادی همه میتونن یه بت باشن تو زندگیمون من بینهایت ازتون سپاسگزارم که این قوانین رو به ما آموزش دادین خدای واقعی رو باشما شناختم فهمیدم که چقدر مشرک بودم و شرک داشتم تو زندگیم فهمیدم که خدا با منم حرف میزنه فقط با پیامبرا حرف نمیزد من رو هر لحظه داره هدایت میکنه توی تمام لحظه های زندگیم و من زمانی صداش رو میشنوم و هدایتش رو دریافت میکنم که اتصال خودم رو با منبع حفظ کنم وقتی آرامش دارم توی احساس خوبی هستم میتونم صدای خداوند همون شهودی که میگین رو دریافت کنم خدایا شکرت بابت این مسیر زیبایی که من رو هدایت کردی تا قوانینت رو یاد بگیرم

    و به کار ببرم توی زندگیم و لذت ببرم از این جهان زیبایی که خلق کردی

    “زندگیتون غرق نورو عشق الهی “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    لیلی چشمی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    بنام خداونی که تمام قدرت از ان خداست

    همه چیز توحیده

    من واقعا چقدر به خدا اعتماد دارم همیشه ارزومه که اعتمادم به خدا به اندازه ی اعتمادی باشه که به پدرم دارم

    وبا اموزه های شما تونستم خیلی بهتر از قبلم باشم مخصوصا در زمان عمل

    وهرروز تلاشم اینه توحیدی تر باشم وبیشتر شبیه خدا باشم وخداگونه تر عمل کنم

    تا بلکه بتونم به اون مقام‌جانشینی که خدا بهم داده عملا دست پیدا کنم

    کاش حرف وعمل به اندازه ی هم اسان بود وفاصله ی بسیاره برای من اینکه حرف بزنم که به خدا اعتماد دارم

    تا اینکه در عمل اعتماد کنم‌

    البته که مسیر توحید وشهود هم کاملا تکاملیه

    یادمه زمانی که خیلی حس میکردم توحیدی عمل میکنم

    خدا یکی از دایی های که بسیار ارتباطمون باهم فرا عالی بود

    رو از ما گرفت اولا که واقعا شوکه شدم و چندروزی حالم گرفته بود

    ولی یاد حرف شما افتادم که خدا داده والانم گرفته من باید شکرگذاری کنم بابت فرصتی که با هم داشتیم سخت بود ولی باگذر زمان شد

    از خدا میخوام این مسیر رو برام اسونتر کنه تا هرروز انگیزه ام به این مسیر زیبا بیشتر ونتایجم قشنگ تر شه وپیروزی هامون رو با رفیق قدرتمندم جشن بگیرم

    خدا هست …خدا بامنه …هدایتگر منه به اون مسیری که من میخوام واون مسیر رو من انتخاب میکنم

    خدایا هدایتم کن به مسیر درست به ره راست راه کسانی که به انها نعمت فراوان دادی نه بالعکس

    ضمن اینکه استاد عزیزم وخانم شایسته جانم واستاد عزیزم اقای عرشیانفر که قسمتی از تکاملم به این مسیر با مطالب ارزشمند شما بوود عاشقتونم واز همگی تون کمال تشکر وقدر دانی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 693 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    152. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    رد پای روز 15 خرداد رو با عشق مینویسم

    بخواهی میشود، فقط باید در مدارش باشی و باورهات باهاش یکی باشه

    صبح مثل همیشه با عشق شروع کردم به نقاشی کشیدن

    و وقتی کار میکردم حرفای استادم رو یادآوری میکردم که باید آروم و با حوصله نقاشی بکشم باید دقت کنم و صبور باشم

    اینجوریه که نتیجه کارم عالی میشه

    تا بعد از ظهر که کارامو انجام دادم ، عموم زنگ زد گفت میایم خونه تون

    وقتی اومدن با پسر عموی 6 ماهه ام یکم بازی کردم و سر صحبت درمورد نگهداری بچه شون باز شد که هر دو میرن سرکار ، یهویی گفتن دنبال پرستار برای پسر عموم هستیم به مدت یک و نیم یا دو سال

    اولش به من گفتن تو میای خونه ما دو سال پیش ما بمونی

    من گفتم نقاشیام میمونه و نمیتونم بیام

    وگرنه قبول میکردم ،حقوقم بهم میدادن

    حتی راضی بودن که من نقاشیامم ببرم خونه شون و یه اتاق جدا بهم بدن

    ولی یادم بود که قرار بود چهارشنبه با خواهرم بریم به مترو تا از فروش ماسک تو مترو ،شرایطشو بپرسیم

    گفتم عمو اگر میخوای خواهرم دنیال کار بود اون بیاد ،که خیلی خوشحال شدن و وقتی رفتن با خواهرم صحبت کردیم و قبول کرد و قرار شد که بره از پسر عموم مراقبت کنه و حقوق بدن به خواهرم

    خیلی حس خوبی داشتم

    مهم تر از همه این اتفاقا داشتم به یه چیز فکر میکردم

    میگفتم خواهرم چه باوری داشت که این کار براش جور شد

    رفتارای خواهرمو بررسی کردم

    یادم اومد که خواهرم میگفت خدا میتونه یه جا وسیله های بافتمو بخره

    یا هر وقت صحبت میکرد میگفت یکی باشه که یهویی بگه بیا این کارو انجام بده که آسون باشه و زیاد بیرون نرم تو مترو و اتوبوس و … و حقوقم خوب باشه

    و مهم تر از همه در مورد جور شدن کار براش ، این باور و داشت که خدا میتونه انجام بده

    و تقریبا چند وقتی بود که هی میگفت و بالاخره شد و براش رخ داد

    به خودم گفتم ببین اصل فقط اینه که وقتی درخواستی میکنی، به خدا میگی باورت باشه که میتونه انجامش بده برای تو

    خیلی راحت و سریع انجامش میده

    حتی سریع تر از چشم به هم زدن

    جدیدا وقتی به موفقیت آدما هم نگاه میکنم یا اینکه مثلا یه اتفاق خوبی براش رخ داده اگر از نزدیکانم باشه تحلیل میکنم رفتاراشو

    به خودم میگم ببین طیبه مثلا فلان باورو داشت

    یا تلاش کرده به این مرحله از مدار رسیده و تمام اون چیزهایی که داره رو تکاملش رو طی کرده

    اینجوری وقتی به خودم میگم ،تلاشمو بیشتر میکنم و احساسم خوب میشه که منم میتونم وقتی برای اونا شده برای منم میشه

    خیلی حس خوبی داشت حتی حقوقش بیشتر از فروش ماسک تو مترو بود که غرفه میدادن و حقوق پاره وقتش 3/500 هست

    خدارو بی نهایت سپاسگزارم

    خیلی خیلی حس خوبی داره وقتی نشونه هاشو میبینم

    شب وقتی خواستم بخوابم اول تمرین رنگ روغنم رو انجام دادم

    بعد که اومدم بخوابم خواستم سوره ابراهیم رو بخونم ، شنیدم گفته شد به جای سوره ابراهیم یونس رو بخون

    کنجکاو شدم گفتم یعنی چی میخوای بهم بگی خدا

    وقتی شروع کردم به خوندن سوره یونس

    إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ یَهۡدِیهِمۡ رَبُّهُم بِإِیمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِی جَنَّـٰتِ ٱلنَّعِیمِ9

    بى تردید کسانى که ایمان آورده اند و کارهاى شایسته انجام داده اند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشت هاى پر نعمت که نهرها از زیر آنها جارى است، راهنمایى مى کند

    من خیلی این آیاتی که در مورد بهشت و نهر هایی که جاری هستن رو دوست دارم هم یاد نقاشیم میفتم و هم خیلی خیلی حس فوق العاده ای بهم دست میده

    و از خدا میخوام کمکم کنه تا بیشتر بتونم شخصیتم رو تغییر بدم تا شاهد نتایج پایدار باشم

    برای تک تکتون عشق و شادی و سلامتی و آرامش و بی نهایت زیبایی و ثروت میخوام از خدا و سعادت در دنیا و آخرت باشه برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    به نام رب العالمین

    روز 152 ام روزشمار من

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان عزیزم در این سفرنامه روزشمار

    کامنت ها را که میخوندم به چه مطالب گرانبهایی رسیدم و چقدر نت برداری کردم .

    درس من از این فایل:

    In God we trust

    در برنامه ای به نام زندگی پس از زندگی که ادم هایی که مرگ موقت داشته اند و برگشته اند مطالب خیلی گرانبهایی وجود داره که در یکی از بهترین اونها در امسال آقای حسین مصاحبی بود و مطالب جالبی را گفتند که دوست دارم چندتا از جمله های ایشون را اینجا بنویسم.

    ایشون میگفتند:

    یه حسی در محیط داشتم عجیب بود . یک کلمه

    ” محبت ”

    یه چیزی بود که با گوشت و استخون حس میکردم. مثل بچه ای که در آغوش مادرش است و تمام لحظات ” محبت” است.

    تمام وجودم سرشار از محبت بود. محبت کنید هرکسی را دیدید هر موجودی را دیدید هر شی ء ی محبت کنید. به سنگ ها محبت کنید . همه وجود دارند .

    همه دارند ذکر خدا را میگویند. همه هدفمند هستند. همه محبت میکنند و به شکلی محبت را نشان میدهند.

    ما در آغوش خداوند هستیم . لحظه ای ما را رها نمیکند. بدترین آدم ها زشت ترین شرایط و زیباترین شرایط همه و همه در آغوش خداوند هستیم .

    مثل بچه ای دست مادرش را رها میکند آسیب میبند اما دوباره باز میگردد و مادر بهش محبت میکنه.

    این خود ما هستیم از آغوش خدا دور میشیم.

    خیلی مطالب قشنگی گفتند که کاملا شبیه درس های ما در اینجا است. که کسی دوست داشت بره کاملش را ببینه.

    و درسی که من گرفتم این بود که همه چیز در این جهان به سمت بهتر شدن است و رمز آن و کلید آن محبت است. و از محبت خدا هممون سرشار هستیم .

    خدا براش فرقی نداره به هممون محبت میکنه و هر چیزی خودمون بخواهیم میدهد ولی اگه اون چیز که ما میخواهیم با انسانیت ما و گسترش این جهان مغایرت داشته باشه این ما هستیم که از محبت و عشق خدا دور میشیم از نور دور میشیم. خودمون با رفتار و افکارمون سرنوشتمون را تغییر میدیم.

    تمام راه ها بالاخره به نور ختم میشه . اما انتخاب ما مهمه که چقدر توی تاریکی ها بریم و از نور دور بشیم .

    احساس خوب را کسی تجربه میکنه که داره به سمت نور حرکت میکنه . حال دلش خوبه . احساس واقعی نه احساس مجازی.

    ما نباید شور و شوق های الکی را با احساس خوب اشتباه بگیریم .

    حس خوب یه آرامشی داره که هممون تجربه کردیم. مثل همون آغوش پر محبت عاشقانه است.

    یه عشق خالصه . یه عشقه بدون توقعه . یه محبت خاصه .

    از اون حس های خوب برای هممون آرزو میکنم .

    خدا را شکر در این مسیری که هستیم داریم تجربه میکنیم .

    وقتی دلمون آرومه

    وقتی ترسی نداریم

    وقتی آغوش پر محبت خدا را درک کنیم و یادمون نره . وقتی توکل به خودش میکنیم و فقط روی خودش حساب میکنیم .

    وقتی با پوست و خون به خودش اعتماد میکنیم و قدم برمیداریم .

    همون موقع ها حس خوب تجربه میشه و همون موقع ها دل آرومه و اتفاقات خوب هم از راه میرسه.

    خدایا شکرت برای این مسیر سبز

    سپاسگزارم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    بنام خداوند هدایتگر،این روزها حال دلم خوبه وخدا مدام داره باشهود بهم میگه که چیکارکن ،شهودم فعال شده نمیتونم ادعا کنم که ایمانم زیاده ولی در جاهایی که اعتماد کردم نتیجه فوق‌العاده بود،یه جا خوندم به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشه ،من ادعایی ندارم که خیلی باایمانم ولی همیشه نتیجه سپردنم بینظیر بود،امیدوارم که بتونم ایمانمو بهش عملی نشون بدم ،خدایا یه مساله دارم که بهم گفتی برو انجام بده من هستم وپشتم بهت گرمه میخام بعدش نتیجه رو بهتون بگم البته خب بار اولم نیست ولی میدونم هرچی بیشتر اعتماد کنم نتیجه بهتری میگیرم استاد ممنونم از موضوع خوبتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: