گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
  • “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
  • شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
  • قدرت احساس خوب؛
  • کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
  • راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
  • قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
  • قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آینا راداکبری» در این صفحه: 1
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3363 روز

    سلام

    تشخیص صدای خدا:

    آرامش به انسان میدهد

    قلبت را آرام می کند

    نتیجه را نمی دانی یا نمیفهمی ولی حال قلبت خوب است

    و اتفاقات خوب برایت می افتد چرا؟ چون احسا س خوب داری؟ بازم چرا؟ چون طبق قانون احساس خوب = اتفاقات خوب

    باوضعیت الانت قابل انجام است دور از جایی که هستی نیست از لحاظ غیر فیزیکی نه فیزیکی

    * تشخیص صدای شیطان:

    حالت بد است نا آرام هستی

    از جایی که هستی فاصله غیر فیزیکی زیادی دارد مثلا الان مستاجری می گوید برو یک خانه 145 تو خیابان فرشته را قولنامه کن .

    احساست بد است احساس قلبیت بد است حالت بد است یک چیزی توی درونت نگران است

    – سوره قصص آیه 25 تا 29:

    پس یکى از آن دو زن -در حالى که به آزرم گام بر مى‌داشت- نزد وى آمد گفت: «پدرم تو را مى‌طلبد تا تو را به پاداش آب‌دادن براى ما، مزد دهد.» و چون نزد او آمد و سرگذشت را بر او حکایت کرد، گفت: «مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى.»

    یکى از آن دو گفت: «اى پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسى است که استخدام مى‌کنى: هم نیرومند در خور اعتماد است.»

    گفت: «من مى‌خواهم یکى از این دو دختر خود را به نکاح تو در آورم، به این که هشت سال براى من کار کنى، و اگر ده سال را تمام گردانى اختیار با تو است، و نمى‌خواهم بر تو سخت گیرم، و مرا ان شاء الله از درستکاران خواهى یافت.»

    گفت: «این میان من و تو باشد که هر یک از دو مدت را به انجام رسانیدم، بر من تعدى نباشد، و خدا بر آنچه مى‌گوییم وکیل است.»

    و چون موسى آن مدت را به پایان رسانید و همسرش را برد، آتشى را از دور در کنار طور مشاهده کرد، به خانواده خود گفت: « بمانید، که من آتشى از دور دیدم، شاید خبرى از آن یا شعله‌اى آتش برایتان بیاورم، باشد که خود را گرم کنید.»

    تصمیمات بزرگ و اطلاعات زیاد و دور را با قلبت بگیر و تصمیمات کوچک و اطلاعات کوچک و نزدیک را با مغزت بگیری عیب نداره مثلا ناهار سوپ درست کردید می گید با چنگال بخورم یا قاشق مغزت می گوید با قاشق پس با قاشق بخور می خواهید معامله ای کنید قلبت رضا ندارد حالش خوش نیست چون تو نمی دانی بعدها چه میشود و نمی فهمی و نمی دانی پس انجامش نده یعنی حرف دلت را گوش کن

    کارت خوب پیش نمی رود برو سراغ ذهنت آنجا یک جایی است که داری اشتباه عمل یا باور می کنی. یکسره معامله می کنی ولی پولی برایت نداره یک بار دو بار عیب نداره ولی 10 باره نتیجه این است برو ببین داری چه طوری فکر و عمل می کنی.

    – به گذشته فکر کن کجاها گفتی چشم و تسلیم شدی و کار درست پیش رفت از خودت از کارهایت الگو بگیر برای کارهای الانت و کجاها تسلیم نبودی حرف مغزت را گوش دادی و به دیوار خوردی حالا یاد بگیر برای الانت و تجربه کسب کن

    – نظر من این است که ما هر کدام خدایی داریم خدای من خدای تو وخدای هر کسی؛ هر چقدر به خدای خود تکیه کنیم و عمل کنیم و بتوانیم حرفش را بشنویم و بفهمیم موفقیتم

    اگر می گویید چشم و این چشم از اعتماد به خدا می آید از آرامش می آید یعنی درست است ولی اگر از آرامش نیست و از دلهره و شک است درست نیست

    – از خودمان بپرسیم اهل دلیم یا اهل مغزیم و این طوری خودمان را سرچ کنیم باگهای خود را در بیاوریم

    صدای قلبت را می شنوی یا سر سپرده ذهنت هستی؟

    ارتعاش قلبت را گوش می کنی یا مغزت را ؟

    – جنس ما از انرژی است و قانون فیزیک هم می گوید و قانون انرژیها هم می گوید که انرژی از صورتی به صورت دیگر تغییر می کند نه از بین می رود و نه به وجود می آید* پس ما هم می میریم این انرژی این منه ما از بین نمی رود بلکه از لحاظ جسمی به حالت روحی در میآید اینجاست که مرگ برای من معنی پیدا می کند

    به نقشه خدا اعتماد می کنی یا نه اعتماد می کنی دلت هم آرام است و راحت هستی کار سختی نیست که به تقلا بیفتی به امید خدا عمل کن و برو جلو

    – هر چه دست و پا بیشتر بزنی بیشتر غرق می شوید مثل وقتی که توی آب هستیم و می رویم شنا هر چه آرام باشیم و ریلکس می آییم روی آب و آرام هستیم اگر می خواهی جلو بروی و روی آب باشی آرام باش و این را به خودم یادآوری می کنم که شاپرک روی شانه هایی می نشیند که آرام است نه آدمی که یکسره در حال بدو بدو و تقلا است

    – در مورد هدایتها این قدر امتحان کردم که برایم خیلی واضح تر شد و در آن نسبت به قبل خودم بهتر شدم و دارم روز به روز هم بهتر می شوم باید این قدر امتحان کنی که خودت یادش می گیری من همیشه می گم خودم باید از پس کارهای خودم بر بیایم

    کارکردم مغز روی ورودیهای مغز است یعنی مغز عامل خارجی است عامل بیرونی است پس با عوامل بیرونی فیزیکی کار می کند مثلا می گویی می خواهم الان این را بخورم بخورم یا نه هر دو فیزیکی هستند.

    ولی مثلا فرزندم می خواهد فلان کار را بکند و من ناراضی هستم واکنش نشان بدهم یا نه؛ اینجا قلبت می گوید که آرام باش و اعتماد کن خدا درستش می کنه و به موقع می گوید که باید چه کار کنی یعنی عامل مادی نیست و دور است پس از قلبت پیروی کن. می گویی می خواهم الان بروم خرید و غذای بیرون بخورم ولی یک عالمه هم کار عقب افتاده دارم مغزت می گوید نروی بگو چشم نزدیک است دم دست است و کار فیزیکی است- یعنی کار است که با مغزت داریم به آن شکل می دهیم مادی است-

    دور نمای زندگی و مثلا معامله ای که 5 سال بعد جواب میدهد را ما باید با قلبمون تصمیم بگیریم نه با مغزمان.

    * چیزهای نزدیک و تصمیمات کوچک را با مغزت بگیریم و چیزهای بزرگ و تصمیمات بزرگ را با قلبمان بگیرم.

    – می خواهیم مهاجرت کنیم قلبت می ترسه یعنی کار شیطان است ولی می خواهی مهاجرت کنی ولی حالت خوبه می گوید که از پسش بر می آیی و آرامش داری می خواهی بری ترکیه حالت خوبه ولی می خوای بری مالزی مثلا و حالت بده یعنی ترکیه را برو.

    – کاری را شروع می کنیم هرچه می گذرد آرام تر میشویم پس ادامه اش بده اگر نه یعنی ادامه اش نده

    – تو قدم اول را بردار قدمهای بعدی را خدا بر میدارد یعنی به تو می گوید که باید چه کار کنی. توکل کن به موقعش نه از روی احساس بد نه از روی هوا و هوس از راه درستش بعد خدا یاریت میکند

    رابطه ما با خدا شخصی است اگر می خواهی رابطه بهتری با خدا داشته باشی باید بیشتر روی خودت کار کنی یعنی به روحت نزدیکتر بشوی یعنی با خودت هماهنگ تر بشوی. خدا به تو ایده می ده وقتی که ثابت کنی فقط خدا وقتی همیشه به حرف خدا گوش کنی نه هر موقع که خواستی

    – هر چی می گذره زندگیم راحتتر میشود یعنی هر چه رابطه خودم با خدا را بهتر می فهمم زندگی برایم بهتر میشود راحتتر زندگی می کنم هر چه بیشتر می گذره بیشتر می فهمم.

    – خدایا شکرت که روز به روز به تو نزدیکتر میشوم

    – خدایا شکرت که تو خودت به من می گویی که باید چه کارکنم

    – خدایا شکرت که تو خودت یکسره کمکم می کنی و من را در مسیر درست و درستر قرار میدهی

    – خدایا شکرت که کمکم می کنی که هر روز بیشتر و بهتر رشد کنم و به تو نزدیکتر شوم

    – خدایا شکرت که هر روز چیزهای بیشتری یاد می گیرم و عاشق تو هستم

    – حساب کتاب و کینه و خشم برای مغز است و آرامش و چیزی را که نمی بینی ولی آرامش داری برای قلب است.

    – استاد گلم از این مصاحبه ها زیاد بزارید خواهشا مثلا مصاحبه با خانم شایسته با آقای عرشیانفر یا آقای مدیر فنی عزیز مرسیییییییییییییییییییییی

    – استاد عزیزم از شما و آقای عرشیانفر متشکرم بی نظیرید

    Just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 142 رای: