گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

سلام مینای عزیز،امیدوارم حالت عالی باشه

خیلی لذت بردم از کامنت پربارت ،خیلی چیزای ارزشمندی داره،جالب بود اون قسمتی که از ترو خشک نوشتی ،قبل از خوندنش مکث کردم و یاد دوران سربازیم افتادم که یکی ازفرمانده ها افتادم که باهاش یجورایی دوست بودم وسربازاش دوستام بودن،و یکی ازسربازاش یه کاراشتباهی انجام داده بود وفرماندشون گفت تنبیه برای همه تشویق برای یک نفر،بااینکه اون موقع من انسان آگاهی نبودم و تفکرات الآنم رو نداشتم ولی بهش گفتم اینکاراشتباهه،خب حداقل اونی که اشتباه کرده تنبیه بشه ،چرابقیه که کاری نکردن تنبیه بشن،انگار برادر شما یه اشتباهی کرده وشمارو هم باهم میندازن زندان!!!!

بعد اون بدون دلیل قابل قبول می‌گفت نه ،ما اینطوری یادگرفتیم وبرای ما هم اینجوری بوده،بعدها فهمیدم که ایشون چون به اصطلاح زخم خورده بود فکر میکرد که این اتفاق باید سر بقیه هم بیاد

وواقعا ،چقدر زیباست این جمله که میگن :آدما بدنیستن،فقط بلدنیستن

من باهمین جمله تونستم پدرو مادرمو وخیلیارو ببخشم(مثلا،مامانم وقتی بچه بودیم موقعی که غذانمیخوردیم ،کتکمون میزد ،حتی با سیخ یاشیلنک 😂😂😂الان خنده داره ولی اونموقع بدترین لحظه م بود،ولی فهمیدم که ایشون فقط می‌خواسته من وداداشم سالم باشیم ،قوی بشیم وفکرمیکرد این کار درسته،ایشون بد نبود ،فقط بلد نبود)

خدارو شکر

خیلی وقت بود میخواستم یه کامنت بنویسم ولی ،نمیومد ،به دلم نشست که اینجا واینطوری بنویسم،براتون آرزوهای رنگی دارم ،زندگیتون پرازززز سلامتییی،ثروت،عشق،شادی،رشد متوالی وتصاعدی ،سعادت در دنیا و ابدیت