گفتگو با دوستان 56 | توانایی پول ساختن

بنام الله مهربان

درود به استاد عباس منش عزیز و بانوشایسته و دیگر دوستان

قصد داشتم چند موضوع را بنویسم و رد پا برای خودم بجا بگذارم و برای دوستانی که در مدار خواندن آن باشند مفید باشد

نمی دانستم در کدام قسمت بنویسم که صفحه اول را که باز کردم به فایل مرا بسوی نشانه ام ببر هدایت شدم

اول بگویم که من تمام فایل های گفتگو با دوستان را ذخیره و بارها گوش داده بودم

اما این فایل را اولین بار هست که گوش می دهم

مطمئن هستم که گوش دادم

اما انگار هیچی از آن بیاد نداشتم و با دقت زیاد شروع به گوش کردن نمودم

چه جالب

خوب برمی گردم به رد پا

چند روز پیش یک الهامی به من شد و سریع رفتم و با خانواده عزیزم شامل همسرم که خداوند او را بهترین همسر برای من قرار داده است و بارها به خودم و خودش و بقیه گفتم که اگر جای ما دو نفر عوض می شد من یک لحظه هم نمی توانستم با من فعلی ام کنار بیایم اما او یک فرشته و معجزه بزرگ زندگی من است و به فرزندانم که بهترین فرزندان دنیا هستند و خداوند را بابت داشتن آنها سپاسگزارم

مطرح نمودم

البته بایک سوال

از آنها پرسیدم اگر من با دوستان باشم شما چه احساسی دارید

همسرم گفت اگر صروری باشد مشکلی نیست

فرزندم هم تقریبا همین را گفت

سوالم را بهتر پرسیدم

گفتم اگر هر روز بعد از محل کار بجای اینکه کنار شما باشم بروم و چندین ساعت با اشخاص دیگر وقت بگذرانم آنوقت چطور

باید بگویم من تا این 20سالی که با همسرم ازدواج نمودم

فقط یک بار در حدود یک عصر با دوستان یک دورهمی داشتیم و هر گاه با دوستان بودم همیشه خانواده ام نیز در کنارم هستند

حواب همسر و فرزندانم تغیر کرد و گفتند البته که ناراحت می شویم

و من گفتم الهامی که من شد این است

وقتی در فضای مجازی هستی و داری چت می کنی تحت هر موضوعی اعم از علمی ،کاری،و …

اونوقت ما دیگر اینجا نیستیم ما آنجا هستیم ما فکر و ذهن و روحمان آنجاست و این بود که از خداوند خواستم و می خواهم ما را با خانواده خودمان و با اهل معرفت و آگاهای هم نشین کند

با و جود اینکه بسیار به شبکه اجتماعی تلگرام و واتس آپ و اینستا وابسته شده بودم

مخصوصا تلگرام بخاطر شرایط خاص خود یکی اینکه گروهی که با آن گردش می رویم در آنجاست و گروهای آگاهی و فیلم های مورد نیاز در آنجاست و با ربات های که دارد بعضی از کارها را برایم آسانتر می کند

همه را فعلا حذف نمودم

و سعی کردم بیشتر وقت خود را با کتاب خواندن سپری کنم

البته که من خودم را می گویم وابسته و معتاد موبایل شدم

و وقتی آنها را حذف کردم مدام به گوشی سر می زدم

می دیدم نیست

می گذاشتم زمین

این را بگویم ذهن دنبال راه دیگری می گردد که اعتیاد خود را برطرف کند

از طریق لینک وارد اینستا می شود

شروع می کند در موبایل دنبال برنامه ها بگردد

من هم هی باید اونهایی را که ضروری نیست حذف کنم تا هی راه را بر او ببندم و این ذهن را در مسیر درست قرار بدهم

از کارهایی که باید انجام دهم لیست تهیه نمودم و سعی می کنم با انجام آن از لیست خارج کنم

سعی می کنم مرتب تر باشم و از وقتی شروع به لیست کردن کارها نمودم شرایط بهتر شد

یک همزمانی هایی بوجود می آید که کار انجام می شود

بعنوان مثال و یاد آوری خودم

یک کلید یدک مغازه در یکی از شعبه ها بود با وجود اینکه فاصله زیادی با منزل ما نداشت اما بخاطر اینکه من هم در همان ساعت کاری در شعبه دیگر بودم امکان گرفتن کلید نبود و خداوند مرا دو روز به کار در آن شعبه هدایت نمود و کلید را گرفتم و یک موضوع دیگر

مدادم را در یکی از شعبه ها جا گذاشته بودم و این هم همین حالت را داشت

دیروز که به منزل بر می گشتم ساعت حدود 3.5 بود نزدیک همان شعبه مورد نظر پارک کردم جهت خرید مقداری وسایل دیدم در شعبه باز هست

رفتم و متوجه شدم دو نفر از همکاران حضور دارند و متصدی دستگاه درحال تعمیر آن است من هم مدادم را گرفتم و آمدم

انگار آنها یک ساعت منتظر من بودند

و دیگر اینکه همیشه وقتی دنبال خرید یک لیستی می رفتم یک مقدار بقول ما سبک و سنگین می کردم که از اینجا بخرم یا از آنجا دیروز این الهام برایم بوجود آمد که وقتی لیستی را می نویسی تمام تلاش را بکن تا حد امکان همه را انجام دهی

مانند روستاهی هایی که وقتی به شهر می آیند همه خرید خود را انجام می دهند زیرا که شرایط برای چندین مرتبه آمدن وجود ندارد

اما ما بخاط اینکه همه چی در دسترس است و در یک کلان شهر زندگی می کنیم

و تقریبا 90درصد موار د مورد نیاز ما 24ساعته دراختیار هست این دهنیت داریم که یکی دو کار را انجام دهیم و بقیه را روز دیگر

اما با این نگاه که ما مدت محدودی در این دنیا هستیم دیگر وقت کشی جایز نیست

خداوند ما را هر روز و هر لحظه در هدایت خویش بسوی راه مستقیم قرار دهدراه آنان که نعمت داده نه راه گمراهان