https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/05/58.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-05-15 05:59:412024-04-30 04:18:23گفتگو با دوستان 58 | هماهنگ ماندن با قانون
115نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود به دوستان و خدارو شکر میکنم بابت این همه رشد و پیشرفت.
از خانم شایسته بسیار بسیار سپاسگزارم که انقدر عالی متن گفتگو رو ویرایش کردند و وقتی گفتگو با دوستان میاد سردرگم نیستم که این فایل چی میگه و در چه مبحثی هست . قبلا باید وقت میذاشتم تا آخر گوش میدادم که بفهمم . ولی الان متن نوشته راجب چی گفتگو شده یا رد میکنم یا گوش میکنم . سپاسگزارم خانم شایسته..
خداروشکر میکنم این همه حرف های زیبا و درست و به جا با هدایتش آن را شنیدم ولذت میبرم
چقدر لذت بخش است این احساس که بر دوش خداوند هستیم و ما بندگی می کنیم و خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد.
وقتی قانون مدارها را به درستی درک کنیم روی خود کار کرده جهان افراد مناسب را برای ما خواهد آورد نه اینکه ما به دنبال آن ها برویم کاری است که جهان هر لحظه آن را انجام داده و نمی تواند این کار را انجام ندهد همان گونه که قانون جاذبه اشیا را به طرف زمین می کشد و نمی تواند به این قانون عمل نکند و مجبور است اشیا را با نیرو به سمت زمین جذب کند جهان هم مجبور است افراد هم مدار را به سمت هم جذب کند. بر روی باورهای خود مخصوصا باور فراوانی و احساس خوب کار کنیم جهان افراد مناسب را به سمت ما هدایت خواهد کرد
از خداوند سپاسگزارم که انقدر قشنگ و واضح با قلبم حرف میزند شکرخداوند توانا که لحظه لحظه هدایتم میکنه من الان در قدم چهارم از دوره دوازده قدم هستم چقدر رشد کردم کلی انرژی و سوخت جت گرفتم برای قوی تر کار کردن روی خودم با استفاده از آموزه های استادو سپاسگزار خدا هستم بخاطر اینکه منو از طریق استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته در مسیر هدایتش قرار داد
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
از خدا هدایت خواستم و مدت ها بود جواب یه سوالو ازش میخواستم ،،،،،من رو دوره روانشناسی ثروت1 کار میکنم و
داریم به این باور میرسم عوامل بیرونی هیچ نقشی در ثروت نداره ،،،،
مدتی که در باسلام یه غرفه راه انداخته بودم و همش از خودم میپرسیدم نکنه باید تبلیغ کنم هی مدام تولید محتوا راجب محصولاتم بکنم که بفروش برن ،،،،اما ته دلم میگفت اگه اینو قبول کنی داری قانون و زیرسوال میبری و همش مقاومت داشتم که برم و تو اینستا و پیام رسان ها باشم ،،،،،خواهرم مدام میگفت بیا اینستا پیج بزنم و اونجااا بفروش و هی و هر روز فعالیت کن تا مشتری برات بیاد،،،،من ته دلم اینو باور نداشت و همش میگفتم خدایاااا خودت بگو چکار کنم اصلا باور این کار درسته یا نه؟؟؟؟؟؟
تا اینکه خدای خوبم پاسخ منو داد ،،،،جان جانانم همیشه پاسخ منو میده عشق منی توووووو……
زدم رو فایل نشانه هدایت شدم به این فایل …..
خیلی خوشحالمممممم خیلی،،،،چون جواب سوالمو گرفتم ،،،،اینکه رو مهارتم باید کار کنم اونقدر کار کنم تا قوی بشم و نقطه قوتم بشه ،،،،،قانون درست عمل میکنه و خودش منوووو در مسیر مشتری های عالی قرار میده…..
زمانی بیشتر احساس می کنیم خداوند همواره در حال هدایت ما است که افراد ایده ها و شرایط خوب را وارد زندگی ما می کند این احساس قابل مقایسه با هیچ احساسی نیست که خداوند ما را اجابت می کند خداوند ما را راهنمایی می کند اتفاقات را برای ما به وجود می آورد و شرایطی را برای ما ایجاد می کند که پیش از این وجود نداشت هم زمانی ها را برای ما به وجود خواهد آورد که اگر هزاران نفر با هم هماهنگ می شدند قابل انجام نبود اگر همه ی مردم جهان با هم تلاش می کردند نمی توانستند و خداوند چقدر راحت این کار را انجام داد چقدر لذت بخش است این احساس که بر دوش خداوند هستیم و ما بندگی می کنیم و خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد.
وقتی قانون مدارها را به درستی درک کنیم روی خود کار کرده جهان افراد مناسب را برای ما خواهد آورد نه اینکه ما به دنبال آن ها برویم کاری است که جهان هر لحظه آن را انجام داده و نمی تواند این کار را انجام ندهد همان گونه که قانون جاذبه اشیا را به طرف زمین می کشد و نمی تواند به این قانون عمل نکند و مجبور است اشیا را با نیرو به سمت زمین جذب کند جهان هم مجبور است افراد هم مدار را به سمت هم جذب کند. بر روی باورهای خود مخصوصا باور فراوانی و احساس خوب کار کنیم جهان افراد مناسب را به سمت ما هدایت خواهد کرد لازم نیست بازاریابی کرده یا به دنبال مشتری باشیم. جهان مجبور است ما را با افراد مناسب هماهنگ کند تنها کافی است ما فردی مناسب باشیم جهان سایر کارها را انجام خواهد داد.
لازم نیست تلاشی برای پیدا کردن مشتری داشته باشیم خداوند با هم زمانی ها افراد عالی را به سمت کسب و کار ما هدایت می کند همواره سعی کنیم در تمام مسائل اصل را از فرع تشخیص دهیم . اگر بر روی احساس لیاقت توکل ایمان و باور خود کار کنیم اتفاقات عالی برای ما رخ خواهد داد. بسیار خوب است که ما بتوانیم خود و توانایی های خود را تبلیغ کنیم.
زمانی که اصل را درک کرده و بر روی خود کار می کنیم جهان به شکل معجزه آسایی پاسخ گو خواهد بود قانون خداوند از تمام عوامل و قانونها بزرگتر است.
هر چیزی را برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم غیر از خداوند هیچ کسی نمی تواند افراد مناسب را به سمت ما هدایت کرده یا اگر محصولات ما به شکلی نامناسب به دستشان برسد پول آن را پرداخت کنند. زمانی که درباره ی نتیجه صحبت می کند اینقدر زود باور می کنیم که نتایج ما بیشتر خواهد شد چگونه چیزی را قلبی باور کنیم ؟موقعی که واقعا این اتفاق را تجربه کرده و دروغ نگفته باشیم سخنان او بر قلب ما خواهد نشست.
چیزی که میخوام بگم مربوط به فایل نیست ولی دوست دارم یه جایی ثبتش کنم.
امسال یکی از مواردی که میخوام تو شخصیتم روش کار کنم تعصب نسبت به جنس زن هست.من ادمی هستم که منتظرم یکی بیاد بگه مرد این قابلیتو داره که زن نداره یا کلا به هر شکلی تفاوتی بین زن و مرد بیاره و اونوقت بهش حمله کنم. و با هزار و یک منطق و دلیل ثابت کنم که مرد و زن یکسانند.حتی تا همین چند وقت پیش افتخار میکردم که اینجوری جسارت به خرج میدم.
فکر میکردم که من باورم مشکلی نداره و باور دارم که به عنوان یه زن با ارزشم اما مردم که باور ندارن.پس به خاطر اینکه غالبیت افکار ایرانی اینطوریه پس منم ناچار تو این شرایط قرار میگیرم و بهم ظلم میشه :/ چه احمقانه !
اما امروز به خودم اعتراف میکنم که خانم فاطمه گندم کار شما در ناخوداگاهت خودت و به عنوان یک زن با ارزش نمیدونی و برای همین سعی داشتی خودتو ثابت کنی و به مردم ثابت کنی که زن و مرد یکسانند.
شما اگر ایمان داشتی که تو فرقی با یه مرد نداری هیچوقت با افراد دیگه بحث نمیکردی درموردش و حتی خندت میگرفت از جهالت اونا. اما تو خودتم جزو جاهلین بودی تا این لحظه.
میخوام امسال رو این مورد کار کنم و خودمو عمیقا با ارزش بدونم و به ارزش خودم به عنوان یه انسان پی ببرم. دوست دارم این تعصب احمقانه رو از بین ببرم و با جاهلان بحث نکنم.
دیروز اتفاقی افتاد که خداوند منو امتحان کرد راجب این داستان.
تا الان 4 بار شده که تصمیم بگیرم با مامانم و خانمای فامیل تنهایی بریم یه شهر دیگه مسافرت (با رانندگی من ) و همه چی اوکی شده و حتی وسیله هامونم جمع کردیم اما دقیقه نود همه چی کنسل شده و بابام اجازه نداده بریم.
دیروزم قرار شد با مامانم با ماشین بریم کیش و حتی لباسامم جمع کردم و دقیقه نودی بابام گفت نه.
استاد میگه وقتی یه موردی براتون تکرار میشه یعنی شما یه باور محدود کننده براش دارین و منم متوجه شدم که باور محدود کننده من اینه که باور ندارم میتونم تنهایی برم مسافرت یا مثلا میتونم مسافت طولانی رو رانندگی کنم و چرا باور ندارم ؟چون ته ذهنم اینه که بابات یه ادم سنتی هست و نمیذاره تو که دختری تنهایی بری مسافرت و تو اطرافیانم تا حالا ندیدم کسی اینکارو بکنه
اقا جان اصلا مگه مهمه بقیه راجب دختر چه نظری دارن؟ خدا رو شکر پروردگاری دارم که قدرت خلق زندگی افراد و به خودشون داده و طبق قانون خداوند باور هیچکس زندگی تو رو تغییر نمیده مگر اینکه باورش کنی و بهش قدرت بدی (کاری که من کردم)…تو باور کن باارزشی و یک موجود باارزشی دیگه بقیه که باور های متفاوتی دارن نقشی در زندگی تو نخواهند داشت.
یاد یکی از حرفای استاد افتادم : میگفت خانمی ؟ خانوم قوی باش با عمل نشون بده قدرتتو نه اینکه بیای کمپین راه بندازی که بقیه بگن خانما باارزشن. میگفت همجنس بازی؟ باش اما قوی باش.نیاز به توجه مثبت و ترحم بقیه نداشته باش .
الان یادم اومد ! من حتی یکی از انگیززه هام برای موفق شدن اینه که افراد فامیل بگن اولین دختری بود که…
یا مثلا با موفقیتم یه تو دهنی بزنم به افرادی که افکار قدیمی راجب دختر دارن.!
این جا دو تا باور محدود کننده وجود داره 1)احساس عدم لیاقت 2)نیاز به تایید دیگران و سپس احساس خوب راجب خود.
هر دو تای این ها از مشکلات کمبود عزت نفسه…سر هر مشکلی رو بگیری تهش میخوری به عزت نفس….
بابا جان مگه زندگی من مال مردمه؟ اخه من بخوام موفق بشم که مردم به به و چه جه کنن؟ حقیقتا خیلی از خواسته هام همینطوره که دلم میخواد اون تایید دیگران و ببینم تهش…..چه پاشنه اشیلی ! تا همین چند وقت پیش فکر میکردم که من اصلا مردم برام مهم نیستن…الان ببین چه باور های ریشه ای پیدا کردم.
خدای من راه حل و بهم نشون بده…راهکار بهم بده عزتننفسمو روز به روز بیشتر کنم و اهمیت حرف مرئدم و برای خودم کم و کم و کم تر کنم.
خداروشکر میکنم که این اتفاق افتاد و به من این اگاهی ها رو داد تا بهتر بشم.خدایا شکرت.
خدایا وجود منو از تعصبات و کینه خالی کن و درونمو از عشق و مهربونی و صلح پر کن.
خدایا در این مسیر بهم قدرت بده و راه ها رو نشونم بده تا روز به روز بهتر بشم و باور کنم که با ارزشم ..
استاد ممنونم که بستری رو فراهم کردین که بتونیم از باورهامون و رشد های شخصیتی مون بنویسیم.
سلام خیلی هدایت شده کامنت شمارو دیدم و خیلی برام جالب بود که منم فکر میکردم حرف مردم برام مهم نیست اما داشتم برای خرید ماشین به این فکر میکردم که الان فلان ماشینو بخرم دیگران میگن چقدر خفنه!! یا اینکه تصور میکردم اون آدما بعد دیدن من با اون ماشین چه حس و فکری درباره من دارن!! چقدر بعضی وقتا یه سری مسائل تو ذهن ما ریشه ای و عمیقه و بعضا باید تو تاریک ترین و عمیق ترین جای ذهنمون دنبالشون بگردیم. خدارو هزاران بار شکر که امروز با دیدن کامنت شما هدایت شدم. امیدوارم نور ایمان و باور قلب همه انسان هارو روشن کنه
سلام فاطمه عزیز چه کامنت زیبایی نوشتید کلی استفاده کردم از مطالب آگاهی بخش و نابش .کیف کردم از داستانی که تعریف کردی و تفسیر عالی که نشانه خودشناسی است را با موشکافی نوشتی ،چند بار خودتون این مطالب ناب را مطالعه کنی و تفکر وباورهای درست را جایگزین چندین مرحله مسیر را جلو تر رفته ایدوبه آسانی ها رسیده اید.با هدایت الهی و عمل به آموزه های استاد جان زندگی فوق‌العاده ای را تجربه کنید.
هرچقدر تواین مسیر آگاهی ها وباورهای درست جلوتر میرم بیشتر متوجه میشم که چه بخشی از شعار دادنهام داره به شعور تبدیل میشه وچقدرش هنوز در حد شعار مونده!!!
بارها وبارها وبارها شما استادعزیزم توی اکثر فایلهای دانلودی و دوره 12 قدم گفتید والبته حتما تو دوره هایی که من هنوز تهیه نکردم هم بدون شک بارها گفتید که اگر اگر اگر تماااام تمرکزتون رو بذارید روی هدف وخواستتون حتما بهش میرسید والبته براحتی و در نهایت سادگی و شیرینی…
یعنی بدون تحمل سختی ودرد ورنج…
زمانیکه میخواستم کسب وکار مورد علاقه ام رو استارت بزنم، اولش نسبت تعهدی که به خودم داده بودم وزمانی که در نظر گرفته بودم و با توجه به میزان توانمندیم و مهارتم، اومدم 3 ماه شبانه روز آموزش دیدم، اونم 90 درصدش رایگان و از طریق فضای مجازی، و دقیقا همون موقعه ها وحتی حالا می بینم که خیلی ها برای مهارت دیدن وآپدیت شدن تو همون حوزه وهمون رشته میلیونها هزینه میکنند وحتی به شهر یا کشور دیگه ای سفر میکنند تا اون مهارت هارو آموزش ببینند…
ولی من چون تشنه ی آموختن بودم و تمام تایمم رو برای آموزش و تمرکزم فقط روی آموزش دیدن بود از هر دری یه راهی برام باز میشد که به صورت آسان و رایگان کلی آموزش مفید ببینم…
و همه چیز طبق برنامه پیش رفت و من شروع کردم فعالیتم رو والبته تا زمانیکه متمرکز بودم و روی مهارتهام وکمک خداوند حساب باز کرده بودم شرایط کاریم خیلی خوب پیش میرفت، تا اینکه بحث تبلیغ اومد وسط….
کم کم کنجکاو شدم ببینم که دیگران وهمکاران چطور برای کارشون تبلیغ میکنند…
کم کم حواسم وتمرکزم از اصل برداشته شد، اصلیکه سیدحسین عباسمنش بهم آموخته بود، اینکه مهارتم رو باید توی کارم انقدر افزایش بدم انقدر کارم خوب باشه که خودش بشه تبلیغ برای کارم، اینکه انقدر برای خودم از طریق بالابردن مهارتم ارزش خلق کنم عزت نفس واعتماد به نفس خلق کنم که اینها بشه تبلیغ کارم…
اما من یه مدت نسبتا طولانی ذهنم درگیر حاشیه ها شد، و اصل برام کمرنگ شد…
طی کردن تکامل توی حرفه وشغلم یه اصل دیگه است که انگاری خود خواسته بهش بی توجه شدم…
مقایسه کردن خودم با کسائیکه از من زودتر وارد اون حرفه شده بودن ومهارتهای بیشتری داشتند و مشتری ودرآمد وشرایط بهتر وبیشتری داشتند باعث شد نه تنها به سمت جلو وپیشرفت نرم بلکه یه استپ هم که تایم کمی نبود توکارم داشته باشم…
خب اوضاع وشرایط که به این جاها میرسه، حس سرخوردگی ونامیدی میاد سراغ آدم، حس چه کنم چه کنم میاد سراغ آدم، واگه زود جلوی این فاجعه و کج روی گرفته نشه و برنگردی به مسیر و به اصل، این بیراهه آدمو باخودش میبره…
خدارو شکر که حداقل می تونم امروز اگاهانه دلیل تغییررفتار و افکار و گفتارم رو ریشه یابی کنم و اصلاحش کنم…
خدارو شکر که می تونم بفهمم مشکل از کجا داره آب میخوره و دلیل استپ کردن و به جاده خاکی زدنها از کجا نشات گرفته وسریع میام و اصلاح میکنم همه چیز رو به لطف خداوند…
گاهی وقتها خودم به خاطر ادعاهایی که توی کامنت هام داشتم خنده ام میگیره، مثلا اون موقعه هایی که اومدم نوشتم من دیگه اصل رو فهمیدم، من دیگه از قوانین مطلع هستم و دارم طبق قانون پیش میرم!!!
که انقدر ادعا میکنی قانون رو فهمیدی و داری بر اساسش عمل میکنی؟؟
چه بسا که بارها تو فایلهاتون گفتید وقتی بچه ها کامنت میذارند دقیقا با خوندنشون متوجه میشید که آیا واقعا این شخص قانون رو متوجه شده وداره بهش عمل میکنه یا فقط داره قشنگ مینویسه در مورد قوانین….
خلاصه که فرق بین کسیکه قشنگ حرف میزنه با کسی که تو موقعییت وشرایطی که داره تجربه میکنه تو زندگیش به قوانین عمل میکنه!!
هنوز اول راه هستم، وهر روز و هر روز باید و حتما فایلهارو بارها ببینم گوش بدم، بیام کامنت بخونم کامنت بذارم، مقاله های سایت رو بخونم و….
تا یادم نره که من یه آدمی بودم که داااشتم سالها غیر عادی زندگی میکردم و حالا اومدم اینجا که یاد بگیرم عادی زندگی کنم…
برخلاف گذشته بر خلاف آدمهایی که یه عمره دارن غیر عادی زندگی میکنن بر خلاف قوانین زندگیشون رو میسازند و اتفاقا سبک اشتباه زندگی کردنشون براشون عادی وطبیعی شده وفک میکنن همون روش درسته هستش….
مثل همین موضوع تبلیغ کردن تو کسب وکار..
که من صد درصد به این ایمان آوردم که اگه من تمرکزم روی کارم باشه فقط و کارمو تاجاییکه می تونم عالی انجام بدم بدون شک یه کار عالی میشه برای من تبلیغ کارم و همون برای من دوباره ودوباره وبازهم مشتری میاره …
وجای اینکه من دنبال مشتری باشم مشتری دنبالم میگرده تا بیاد و خدمات عالی بگیره ازم وهمینطور که من،خدمات عالی میدم مشتریهامم بدون شک هر روز بیشتر وبیشتر میشند…
ولی خب گفتن با عمل کردن و ایمان قلبی داشتن فرق میکنه، باید اعتراف کنم که چون یه مدت تمرکزم روی کارم نبوده مهارتهام به جای افزایش استپ کرده و دور شدم از هدفم…
که باید انشالله دوباره تمام توجه وتمرکزم رو برگردونم روی هدفم روی کارم، و اصلی به نام تکامل رو هم از یاد نبرم…
خدارو شکر که حداقل امروز اگاهانه زندگی میکنم نه مثل گذشته ناآگاهانه وباری به هرجهت…
ممنونم استاد عزیزم که در مورد همه چیز، که توی زندگی و امورات هممون لازم وضروری هست یادگیریش وعمل بهش ، انقدر ساده وشفاف و واضح توضیحات کاربردی دارید…
سلام استاد عزیزم ، من امروز در تاریخ دهم آذر ،سال 1402 ،از خدا خواستم باهام حرف بزنه و برای امروز هدایتم کنه و اومدم تو قسمت مرا به سمت نشانه ام هدایت کن و زدم روی کلیدش و هدایت شدم به این فایل الهی شکرت که من هدایت امروزم رو گرفتم ،امروز خدا بهم گفت تو کسب کارم باید روی خودم کار کنم و تبلیغ منو به هدفم نزدیک‌نمیکنه برخلاف نظر همه ،واقعا همه که میگن تبلیغ لازمه ،اما امروز خدای مهربونم از زبون استاد عزیزم بهم گفت تبلیغ لازم نیست فقط روی خودت کار کن و خدا خودش مسیر رو برات باز میکنه و انسان های هم مدار وارد زندگیت میشن الهی شکرت خدای عزیزم که منو هدایت کردی استاد عزیزم ممنونم از شما ،من دانشجوی 12 قدم هستم و نتایج عالی دیدم الهی شکر و راه رسیدن به خواسته هامو پیدا کردم شکرت خدا که مسیرو بهم نشون دادی و فقط کافیه من روی ذهنم کار کنم و تمرین بندگی کنم و خدا خودش مابقی کارها رو انجام میده
سلام و درود به دوستان و خدارو شکر میکنم بابت این همه رشد و پیشرفت.
از خانم شایسته بسیار بسیار سپاسگزارم که انقدر عالی متن گفتگو رو ویرایش کردند و وقتی گفتگو با دوستان میاد سردرگم نیستم که این فایل چی میگه و در چه مبحثی هست . قبلا باید وقت میذاشتم تا آخر گوش میدادم که بفهمم . ولی الان متن نوشته راجب چی گفتگو شده یا رد میکنم یا گوش میکنم . سپاسگزارم خانم شایسته..
به نام هدایت الله
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خداروشکر میکنم این همه حرف های زیبا و درست و به جا با هدایتش آن را شنیدم ولذت میبرم
چقدر لذت بخش است این احساس که بر دوش خداوند هستیم و ما بندگی می کنیم و خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد.
وقتی قانون مدارها را به درستی درک کنیم روی خود کار کرده جهان افراد مناسب را برای ما خواهد آورد نه اینکه ما به دنبال آن ها برویم کاری است که جهان هر لحظه آن را انجام داده و نمی تواند این کار را انجام ندهد همان گونه که قانون جاذبه اشیا را به طرف زمین می کشد و نمی تواند به این قانون عمل نکند و مجبور است اشیا را با نیرو به سمت زمین جذب کند جهان هم مجبور است افراد هم مدار را به سمت هم جذب کند. بر روی باورهای خود مخصوصا باور فراوانی و احساس خوب کار کنیم جهان افراد مناسب را به سمت ما هدایت خواهد کرد
از خداوند سپاسگزارم که انقدر قشنگ و واضح با قلبم حرف میزند شکرخداوند توانا که لحظه لحظه هدایتم میکنه من الان در قدم چهارم از دوره دوازده قدم هستم چقدر رشد کردم کلی انرژی و سوخت جت گرفتم برای قوی تر کار کردن روی خودم با استفاده از آموزه های استادو سپاسگزار خدا هستم بخاطر اینکه منو از طریق استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته در مسیر هدایتش قرار داد
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
بنام خدای عشق و زیبایی
بنام تویی که انرژی در زمان و مکان من
سلام استاد عزیزم و مریم نازنین
از خدا هدایت خواستم و مدت ها بود جواب یه سوالو ازش میخواستم ،،،،،من رو دوره روانشناسی ثروت1 کار میکنم و
داریم به این باور میرسم عوامل بیرونی هیچ نقشی در ثروت نداره ،،،،
مدتی که در باسلام یه غرفه راه انداخته بودم و همش از خودم میپرسیدم نکنه باید تبلیغ کنم هی مدام تولید محتوا راجب محصولاتم بکنم که بفروش برن ،،،،اما ته دلم میگفت اگه اینو قبول کنی داری قانون و زیرسوال میبری و همش مقاومت داشتم که برم و تو اینستا و پیام رسان ها باشم ،،،،،خواهرم مدام میگفت بیا اینستا پیج بزنم و اونجااا بفروش و هی و هر روز فعالیت کن تا مشتری برات بیاد،،،،من ته دلم اینو باور نداشت و همش میگفتم خدایاااا خودت بگو چکار کنم اصلا باور این کار درسته یا نه؟؟؟؟؟؟
تا اینکه خدای خوبم پاسخ منو داد ،،،،جان جانانم همیشه پاسخ منو میده عشق منی توووووو……
زدم رو فایل نشانه هدایت شدم به این فایل …..
خیلی خوشحالمممممم خیلی،،،،چون جواب سوالمو گرفتم ،،،،اینکه رو مهارتم باید کار کنم اونقدر کار کنم تا قوی بشم و نقطه قوتم بشه ،،،،،قانون درست عمل میکنه و خودش منوووو در مسیر مشتری های عالی قرار میده…..
خدای خوبم سپاس
سپاس که منووو آوردی تو این مسیر سراسر عشق…….
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی بیشتر احساس می کنیم خداوند همواره در حال هدایت ما است که افراد ایده ها و شرایط خوب را وارد زندگی ما می کند این احساس قابل مقایسه با هیچ احساسی نیست که خداوند ما را اجابت می کند خداوند ما را راهنمایی می کند اتفاقات را برای ما به وجود می آورد و شرایطی را برای ما ایجاد می کند که پیش از این وجود نداشت هم زمانی ها را برای ما به وجود خواهد آورد که اگر هزاران نفر با هم هماهنگ می شدند قابل انجام نبود اگر همه ی مردم جهان با هم تلاش می کردند نمی توانستند و خداوند چقدر راحت این کار را انجام داد چقدر لذت بخش است این احساس که بر دوش خداوند هستیم و ما بندگی می کنیم و خداوند تمام کارها را برای ما انجام می دهد.
وقتی قانون مدارها را به درستی درک کنیم روی خود کار کرده جهان افراد مناسب را برای ما خواهد آورد نه اینکه ما به دنبال آن ها برویم کاری است که جهان هر لحظه آن را انجام داده و نمی تواند این کار را انجام ندهد همان گونه که قانون جاذبه اشیا را به طرف زمین می کشد و نمی تواند به این قانون عمل نکند و مجبور است اشیا را با نیرو به سمت زمین جذب کند جهان هم مجبور است افراد هم مدار را به سمت هم جذب کند. بر روی باورهای خود مخصوصا باور فراوانی و احساس خوب کار کنیم جهان افراد مناسب را به سمت ما هدایت خواهد کرد لازم نیست بازاریابی کرده یا به دنبال مشتری باشیم. جهان مجبور است ما را با افراد مناسب هماهنگ کند تنها کافی است ما فردی مناسب باشیم جهان سایر کارها را انجام خواهد داد.
لازم نیست تلاشی برای پیدا کردن مشتری داشته باشیم خداوند با هم زمانی ها افراد عالی را به سمت کسب و کار ما هدایت می کند همواره سعی کنیم در تمام مسائل اصل را از فرع تشخیص دهیم . اگر بر روی احساس لیاقت توکل ایمان و باور خود کار کنیم اتفاقات عالی برای ما رخ خواهد داد. بسیار خوب است که ما بتوانیم خود و توانایی های خود را تبلیغ کنیم.
زمانی که اصل را درک کرده و بر روی خود کار می کنیم جهان به شکل معجزه آسایی پاسخ گو خواهد بود قانون خداوند از تمام عوامل و قانونها بزرگتر است.
هر چیزی را برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم غیر از خداوند هیچ کسی نمی تواند افراد مناسب را به سمت ما هدایت کرده یا اگر محصولات ما به شکلی نامناسب به دستشان برسد پول آن را پرداخت کنند. زمانی که درباره ی نتیجه صحبت می کند اینقدر زود باور می کنیم که نتایج ما بیشتر خواهد شد چگونه چیزی را قلبی باور کنیم ؟موقعی که واقعا این اتفاق را تجربه کرده و دروغ نگفته باشیم سخنان او بر قلب ما خواهد نشست.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به همه ی عزیزای دلم.
چیزی که میخوام بگم مربوط به فایل نیست ولی دوست دارم یه جایی ثبتش کنم.
امسال یکی از مواردی که میخوام تو شخصیتم روش کار کنم تعصب نسبت به جنس زن هست.من ادمی هستم که منتظرم یکی بیاد بگه مرد این قابلیتو داره که زن نداره یا کلا به هر شکلی تفاوتی بین زن و مرد بیاره و اونوقت بهش حمله کنم. و با هزار و یک منطق و دلیل ثابت کنم که مرد و زن یکسانند.حتی تا همین چند وقت پیش افتخار میکردم که اینجوری جسارت به خرج میدم.
فکر میکردم که من باورم مشکلی نداره و باور دارم که به عنوان یه زن با ارزشم اما مردم که باور ندارن.پس به خاطر اینکه غالبیت افکار ایرانی اینطوریه پس منم ناچار تو این شرایط قرار میگیرم و بهم ظلم میشه :/ چه احمقانه !
اما امروز به خودم اعتراف میکنم که خانم فاطمه گندم کار شما در ناخوداگاهت خودت و به عنوان یک زن با ارزش نمیدونی و برای همین سعی داشتی خودتو ثابت کنی و به مردم ثابت کنی که زن و مرد یکسانند.
شما اگر ایمان داشتی که تو فرقی با یه مرد نداری هیچوقت با افراد دیگه بحث نمیکردی درموردش و حتی خندت میگرفت از جهالت اونا. اما تو خودتم جزو جاهلین بودی تا این لحظه.
میخوام امسال رو این مورد کار کنم و خودمو عمیقا با ارزش بدونم و به ارزش خودم به عنوان یه انسان پی ببرم. دوست دارم این تعصب احمقانه رو از بین ببرم و با جاهلان بحث نکنم.
دیروز اتفاقی افتاد که خداوند منو امتحان کرد راجب این داستان.
تا الان 4 بار شده که تصمیم بگیرم با مامانم و خانمای فامیل تنهایی بریم یه شهر دیگه مسافرت (با رانندگی من ) و همه چی اوکی شده و حتی وسیله هامونم جمع کردیم اما دقیقه نود همه چی کنسل شده و بابام اجازه نداده بریم.
دیروزم قرار شد با مامانم با ماشین بریم کیش و حتی لباسامم جمع کردم و دقیقه نودی بابام گفت نه.
استاد میگه وقتی یه موردی براتون تکرار میشه یعنی شما یه باور محدود کننده براش دارین و منم متوجه شدم که باور محدود کننده من اینه که باور ندارم میتونم تنهایی برم مسافرت یا مثلا میتونم مسافت طولانی رو رانندگی کنم و چرا باور ندارم ؟چون ته ذهنم اینه که بابات یه ادم سنتی هست و نمیذاره تو که دختری تنهایی بری مسافرت و تو اطرافیانم تا حالا ندیدم کسی اینکارو بکنه
اقا جان اصلا مگه مهمه بقیه راجب دختر چه نظری دارن؟ خدا رو شکر پروردگاری دارم که قدرت خلق زندگی افراد و به خودشون داده و طبق قانون خداوند باور هیچکس زندگی تو رو تغییر نمیده مگر اینکه باورش کنی و بهش قدرت بدی (کاری که من کردم)…تو باور کن باارزشی و یک موجود باارزشی دیگه بقیه که باور های متفاوتی دارن نقشی در زندگی تو نخواهند داشت.
یاد یکی از حرفای استاد افتادم : میگفت خانمی ؟ خانوم قوی باش با عمل نشون بده قدرتتو نه اینکه بیای کمپین راه بندازی که بقیه بگن خانما باارزشن. میگفت همجنس بازی؟ باش اما قوی باش.نیاز به توجه مثبت و ترحم بقیه نداشته باش .
الان یادم اومد ! من حتی یکی از انگیززه هام برای موفق شدن اینه که افراد فامیل بگن اولین دختری بود که…
یا مثلا با موفقیتم یه تو دهنی بزنم به افرادی که افکار قدیمی راجب دختر دارن.!
این جا دو تا باور محدود کننده وجود داره 1)احساس عدم لیاقت 2)نیاز به تایید دیگران و سپس احساس خوب راجب خود.
هر دو تای این ها از مشکلات کمبود عزت نفسه…سر هر مشکلی رو بگیری تهش میخوری به عزت نفس….
بابا جان مگه زندگی من مال مردمه؟ اخه من بخوام موفق بشم که مردم به به و چه جه کنن؟ حقیقتا خیلی از خواسته هام همینطوره که دلم میخواد اون تایید دیگران و ببینم تهش…..چه پاشنه اشیلی ! تا همین چند وقت پیش فکر میکردم که من اصلا مردم برام مهم نیستن…الان ببین چه باور های ریشه ای پیدا کردم.
خدای من راه حل و بهم نشون بده…راهکار بهم بده عزتننفسمو روز به روز بیشتر کنم و اهمیت حرف مرئدم و برای خودم کم و کم و کم تر کنم.
خداروشکر میکنم که این اتفاق افتاد و به من این اگاهی ها رو داد تا بهتر بشم.خدایا شکرت.
خدایا وجود منو از تعصبات و کینه خالی کن و درونمو از عشق و مهربونی و صلح پر کن.
خدایا در این مسیر بهم قدرت بده و راه ها رو نشونم بده تا روز به روز بهتر بشم و باور کنم که با ارزشم ..
استاد ممنونم که بستری رو فراهم کردین که بتونیم از باورهامون و رشد های شخصیتی مون بنویسیم.
ممنونم.
سلام خیلی هدایت شده کامنت شمارو دیدم و خیلی برام جالب بود که منم فکر میکردم حرف مردم برام مهم نیست اما داشتم برای خرید ماشین به این فکر میکردم که الان فلان ماشینو بخرم دیگران میگن چقدر خفنه!! یا اینکه تصور میکردم اون آدما بعد دیدن من با اون ماشین چه حس و فکری درباره من دارن!! چقدر بعضی وقتا یه سری مسائل تو ذهن ما ریشه ای و عمیقه و بعضا باید تو تاریک ترین و عمیق ترین جای ذهنمون دنبالشون بگردیم. خدارو هزاران بار شکر که امروز با دیدن کامنت شما هدایت شدم. امیدوارم نور ایمان و باور قلب همه انسان هارو روشن کنه
سلام فاطمه عزیز چه کامنت زیبایی نوشتید کلی استفاده کردم از مطالب آگاهی بخش و نابش .کیف کردم از داستانی که تعریف کردی و تفسیر عالی که نشانه خودشناسی است را با موشکافی نوشتی ،چند بار خودتون این مطالب ناب را مطالعه کنی و تفکر وباورهای درست را جایگزین چندین مرحله مسیر را جلو تر رفته ایدوبه آسانی ها رسیده اید.با هدایت الهی و عمل به آموزه های استاد جان زندگی فوق‌العاده ای را تجربه کنید.
چقددددر قشنگ
چقدر عجیب
البته برای منه تازه کار عجیب
چون واقعا با این قوانین فوق‌العاده خداوند، این اتفاقات طبیعیه
قربون خدای توانا و مهربونم برم که به همه چی آگاه و داناست که اینجوری همزمانی ایجاد میکنه.
زبونم قاصره ولی نمیتونم ننویسم
امشب داشتم با برادرم درباره تبلیغاتی که میکنه و باورهایی که پشت تبلیغاتشه صحبت میکردم،
ولی نمیتونستم منظورمو برسونم بهش
به خدا گفتم خودت هدایتم کن و خودت برادرمو هدایت کن تا ترمزهای ذهنش رو پیدا کنه چون تلاشش فوق العادست و ایمان خوبی داره
…
انگار بهم گفت برو توو سایت و فایل نشونه امروزت رو ببین
و این فایل اومد!
حتی متن بالای فایل هم برام نشونست، درباره اینستاگرام و تبلیغش!
خدایاشکرت
سپاسگزارتم که انقدر قشنگ و واضح با قلبم حرف میزنی
شکرررررررررر خداوند توانا که لحظه لحظه هدایتم میکنه
من الان در قدم چهارم از دوره دوازده قدم هستم،
با شنیدن این فایل که دوستمون در قدم هفتم چقدر رشد کردن، کلی انرژی و سوخت جت گرفتم برای قوی تر کار کردن روی خودم با استفاده از آموزه های استاد
و سپاسگزار خدا هستم بخاطر اینکه منو از طریق استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گل، در مسیر هدایتش قرار داد
از خداوند آرزوی سلامتی، شادی و ثروت فراوان برای شما و همه دوستان هم مدارم دارم
استاد عزیزم سلام
من اردیبهشت ٩٨ با شما اشنا شدم
و اون طوری که دوستم برام گفت
احساس کردم که شما ی منتور خیلی قَدَرین
و بهای.د وره هاتون اون موقع برای من نجومی بود
و توی خودم نمی دیدم که بتونم بخرم
افتادن من تو مسیر قانون جذب
هم اینطوری بود که خاله ام من تو ی گروه ادد کرد
توی وایبر
دیدم ی جمعی هستن که هی قربون صدقه منتور اون کانال میرن و سر در نیاوردم و لفت دادم
دو هفته بعد در حالیکه خود خاله ام هم تو اون گروه نبود و لفت داده بود
محدد اضافه شدم
و اون مرتبه خدا ب دلم انداخت که
ی دو روز ببین اینجا چ خبر
و بعد با ی منتور دیگه اشتا شدم که
کامنتهاش توی سایت دیدم
و از اون خانم دوره خریدم که قیمت دوره هاش بسیار بسیار پایین تر بود
اون خانم ب دوستم معرفی کردم
و دوستم توی یکی از دوره های اون خانم شرکت کرد
و از طریق یکی از هم دوره ای هاش اسم شما رو میشنوه و شمارو سرچ میکنه و
دوره هدف گذاریتون ب دست دوستم میرسه
که میبینه دوره ای که شرکت کرده
کپی دوره شماست
تماما
و همینطور تمرینها
این موضوع باعث دلزدگی دوستم میشه و در موردش ب من میگه
اون زمان اون خانم تازه ی سایت راه انداخته بود برای کارش
و منم عضو بودم
وقتی اومدم سایت شما و
عبارت عقل کل رو دیدم
دیکه مطمئن شدم که این خانم کپی کار
چون اونم ی بخش ب سایتش اضافه کرده بود ب نام خرد جمعی
و این پایان راه من با اون خانم بود
اعتراف میکنم مجدد
که دوره هاتون رو بطور نامشروع از ی کانال تلگرامی دانلود کردم و گوش میدادم
ولی اون جمله گوینده اول فایل که میگفت حرام است حالم بد میکرد
برای من تقریبا 4 سال طول کشید که ب مدار همراهی با شما برسم
امسال تعهد دادم
همه فایلها رو پاک کردم
نوت هام رو ریختم دور
و با روزشمار تحول زندگی شروع کردم
و خدا ک تعهد من دید
خیلی زود همزمان با اپدیت های حلسه ای ،
دوره کشف قوانین و بعد هم لیاقت رو خریدم
خدارو هزار مرتبه شکر
و این حرام بودن رو دقیقا زمانی عمیقا درک کردم که محتوایی که من براش زحمت میکشیدم پیجهای دیگ راحت بر میداستن
تگ اسم خودشون و میزدن و من چقدر حرص میخوردم
و خدا داشت ب من میگفت که کار تو هم مثل کار اونهاس
و دزدی
و این کلمه دزدی و حرام حالم بد میکرد
در مورد هدایت انسانها
هم ی زمانی ب در و دیوار میزدم که فالور بگیرم
استوری ها و تبلیغاتی انجام میدادم که با درونم جور نبود
و الان با اینکه فعالیت خیلیییی صعیفی توی اینستام دارم
ولی مشتری خیلی خوبی رو خدا ب سمت من هدایت کرده
و واقعا چی از این بهتر
تمام زور من توی اینستا برای
درامد داشتن بود
و خدا از بغل گوشم برام ی مشتری درست و درمون فرستاد
خدارو شکر
چقدر عالی استاد توضیح میدین اصلا ذهنم باز میشه ذهنم شروع میکنه به ایده پردازی برای شغلم
دارم کنار شما یادمیگیرم چطور بیزنس داشته باشم چطور موفق تر از قبل بشم
دارم. یاد میگیرم ذهنمو گسترش بدم
دارم یادمیگیرم خودمو لایق بهترینها بدونم
خدایا شکرت
به نام خداوندبخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم…
روزشصت وششم،روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع…
هرچقدر تواین مسیر آگاهی ها وباورهای درست جلوتر میرم بیشتر متوجه میشم که چه بخشی از شعار دادنهام داره به شعور تبدیل میشه وچقدرش هنوز در حد شعار مونده!!!
بارها وبارها وبارها شما استادعزیزم توی اکثر فایلهای دانلودی و دوره 12 قدم گفتید والبته حتما تو دوره هایی که من هنوز تهیه نکردم هم بدون شک بارها گفتید که اگر اگر اگر تماااام تمرکزتون رو بذارید روی هدف وخواستتون حتما بهش میرسید والبته براحتی و در نهایت سادگی و شیرینی…
یعنی بدون تحمل سختی ودرد ورنج…
زمانیکه میخواستم کسب وکار مورد علاقه ام رو استارت بزنم، اولش نسبت تعهدی که به خودم داده بودم وزمانی که در نظر گرفته بودم و با توجه به میزان توانمندیم و مهارتم، اومدم 3 ماه شبانه روز آموزش دیدم، اونم 90 درصدش رایگان و از طریق فضای مجازی، و دقیقا همون موقعه ها وحتی حالا می بینم که خیلی ها برای مهارت دیدن وآپدیت شدن تو همون حوزه وهمون رشته میلیونها هزینه میکنند وحتی به شهر یا کشور دیگه ای سفر میکنند تا اون مهارت هارو آموزش ببینند…
ولی من چون تشنه ی آموختن بودم و تمام تایمم رو برای آموزش و تمرکزم فقط روی آموزش دیدن بود از هر دری یه راهی برام باز میشد که به صورت آسان و رایگان کلی آموزش مفید ببینم…
و همه چیز طبق برنامه پیش رفت و من شروع کردم فعالیتم رو والبته تا زمانیکه متمرکز بودم و روی مهارتهام وکمک خداوند حساب باز کرده بودم شرایط کاریم خیلی خوب پیش میرفت، تا اینکه بحث تبلیغ اومد وسط….
کم کم کنجکاو شدم ببینم که دیگران وهمکاران چطور برای کارشون تبلیغ میکنند…
کم کم حواسم وتمرکزم از اصل برداشته شد، اصلیکه سیدحسین عباسمنش بهم آموخته بود، اینکه مهارتم رو باید توی کارم انقدر افزایش بدم انقدر کارم خوب باشه که خودش بشه تبلیغ برای کارم، اینکه انقدر برای خودم از طریق بالابردن مهارتم ارزش خلق کنم عزت نفس واعتماد به نفس خلق کنم که اینها بشه تبلیغ کارم…
اما من یه مدت نسبتا طولانی ذهنم درگیر حاشیه ها شد، و اصل برام کمرنگ شد…
طی کردن تکامل توی حرفه وشغلم یه اصل دیگه است که انگاری خود خواسته بهش بی توجه شدم…
مقایسه کردن خودم با کسائیکه از من زودتر وارد اون حرفه شده بودن ومهارتهای بیشتری داشتند و مشتری ودرآمد وشرایط بهتر وبیشتری داشتند باعث شد نه تنها به سمت جلو وپیشرفت نرم بلکه یه استپ هم که تایم کمی نبود توکارم داشته باشم…
خب اوضاع وشرایط که به این جاها میرسه، حس سرخوردگی ونامیدی میاد سراغ آدم، حس چه کنم چه کنم میاد سراغ آدم، واگه زود جلوی این فاجعه و کج روی گرفته نشه و برنگردی به مسیر و به اصل، این بیراهه آدمو باخودش میبره…
خدارو شکر که حداقل می تونم امروز اگاهانه دلیل تغییررفتار و افکار و گفتارم رو ریشه یابی کنم و اصلاحش کنم…
خدارو شکر که می تونم بفهمم مشکل از کجا داره آب میخوره و دلیل استپ کردن و به جاده خاکی زدنها از کجا نشات گرفته وسریع میام و اصلاح میکنم همه چیز رو به لطف خداوند…
گاهی وقتها خودم به خاطر ادعاهایی که توی کامنت هام داشتم خنده ام میگیره، مثلا اون موقعه هایی که اومدم نوشتم من دیگه اصل رو فهمیدم، من دیگه از قوانین مطلع هستم و دارم طبق قانون پیش میرم!!!
بعد پیش خودم میگم حالا ببین استاد وقتی کامنتهای منو میخونه چی بگه، بگه مینااااا خانم دیر اومدی زود داری میری؟؟؟
که انقدر ادعا میکنی قانون رو فهمیدی و داری بر اساسش عمل میکنی؟؟
چه بسا که بارها تو فایلهاتون گفتید وقتی بچه ها کامنت میذارند دقیقا با خوندنشون متوجه میشید که آیا واقعا این شخص قانون رو متوجه شده وداره بهش عمل میکنه یا فقط داره قشنگ مینویسه در مورد قوانین….
خلاصه که فرق بین کسیکه قشنگ حرف میزنه با کسی که تو موقعییت وشرایطی که داره تجربه میکنه تو زندگیش به قوانین عمل میکنه!!
هنوز اول راه هستم، وهر روز و هر روز باید و حتما فایلهارو بارها ببینم گوش بدم، بیام کامنت بخونم کامنت بذارم، مقاله های سایت رو بخونم و….
تا یادم نره که من یه آدمی بودم که داااشتم سالها غیر عادی زندگی میکردم و حالا اومدم اینجا که یاد بگیرم عادی زندگی کنم…
برخلاف گذشته بر خلاف آدمهایی که یه عمره دارن غیر عادی زندگی میکنن بر خلاف قوانین زندگیشون رو میسازند و اتفاقا سبک اشتباه زندگی کردنشون براشون عادی وطبیعی شده وفک میکنن همون روش درسته هستش….
مثل همین موضوع تبلیغ کردن تو کسب وکار..
که من صد درصد به این ایمان آوردم که اگه من تمرکزم روی کارم باشه فقط و کارمو تاجاییکه می تونم عالی انجام بدم بدون شک یه کار عالی میشه برای من تبلیغ کارم و همون برای من دوباره ودوباره وبازهم مشتری میاره …
وجای اینکه من دنبال مشتری باشم مشتری دنبالم میگرده تا بیاد و خدمات عالی بگیره ازم وهمینطور که من،خدمات عالی میدم مشتریهامم بدون شک هر روز بیشتر وبیشتر میشند…
ولی خب گفتن با عمل کردن و ایمان قلبی داشتن فرق میکنه، باید اعتراف کنم که چون یه مدت تمرکزم روی کارم نبوده مهارتهام به جای افزایش استپ کرده و دور شدم از هدفم…
که باید انشالله دوباره تمام توجه وتمرکزم رو برگردونم روی هدفم روی کارم، و اصلی به نام تکامل رو هم از یاد نبرم…
خدارو شکر که حداقل امروز اگاهانه زندگی میکنم نه مثل گذشته ناآگاهانه وباری به هرجهت…
ممنونم استاد عزیزم که در مورد همه چیز، که توی زندگی و امورات هممون لازم وضروری هست یادگیریش وعمل بهش ، انقدر ساده وشفاف و واضح توضیحات کاربردی دارید…
سلام استاد عزیزم ، من امروز در تاریخ دهم آذر ،سال 1402 ،از خدا خواستم باهام حرف بزنه و برای امروز هدایتم کنه و اومدم تو قسمت مرا به سمت نشانه ام هدایت کن و زدم روی کلیدش و هدایت شدم به این فایل الهی شکرت که من هدایت امروزم رو گرفتم ،امروز خدا بهم گفت تو کسب کارم باید روی خودم کار کنم و تبلیغ منو به هدفم نزدیک‌نمیکنه برخلاف نظر همه ،واقعا همه که میگن تبلیغ لازمه ،اما امروز خدای مهربونم از زبون استاد عزیزم بهم گفت تبلیغ لازم نیست فقط روی خودت کار کن و خدا خودش مسیر رو برات باز میکنه و انسان های هم مدار وارد زندگیت میشن الهی شکرت خدای عزیزم که منو هدایت کردی استاد عزیزم ممنونم از شما ،من دانشجوی 12 قدم هستم و نتایج عالی دیدم الهی شکر و راه رسیدن به خواسته هامو پیدا کردم شکرت خدا که مسیرو بهم نشون دادی و فقط کافیه من روی ذهنم کار کنم و تمرین بندگی کنم و خدا خودش مابقی کارها رو انجام میده