گفتگو با دوستان 59 | اقیانوس بی عمق یا چاه عمیق؟! - صفحه 5

114 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    برو دنبال چیزی ک بهش علاقه و استعداد داری یک چیز انتخاب کن و فقط بچسب به همون کار و ادامه بده بصورت تخصصی تا موفقیت های بزرگ برات رقم بخوره نه اینکه از این شاخه به اون شاخه بپری یا اینکه ی مدت بری سراغ ی کار ی مدت بری سراغ ی کار دیگه وقتت هدر بدی

    نظر دیگران براتون مهم نباشه مثلا خانوادم میخان دکتر شم یا بگن این کار بده تمرکزت بزار روی همون کار بهتر و بهتر بشو که جادو می‌کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    ب نام الله مهربان وهدایتگر بسمت زیبایی شادی سلامتی ثروت وحال خوب

    سلام ب استاد عزیز

    سپاسگذارم ازتون برای این فایل زیبا

    =باید سعی کنیم در حوضه کاری خودمون خیلی بهتر وبهتر بشیم

    =و در حوضع مورد علاقمون سعی کنیم هر روز بهتر و بهتر بشیم

    =چاه بودن با عمق یک‌کیلومتر جادو میکنه نه اینکه اقیانوس باشیم با عمق یک متر

    خدایا هزاران مرتبه شکرت برای این همه تغییرات که داشتم برای رسیدنم ب همه خواسته هام

    خدایا شکرت برای این احساس خوبی عالی که دارم

    خدارو شکر برای این فایل های زیبا و هم زمانی ها

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب وهدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    سلام و درود بر اساتید عزیزم

    امروزهم به لطف الله روزم رو با عشق و سپاسگزاری شروع کردم

    و در روزشمار تحول زندگیم هرروز اینجا نشستم، خوندم و نوشتم و خداروشکر میکنم که چقدر در این بیست و اندی روز معجزه دیدم

    معجزه در آرامش بیشترم

    معجزه در همزمانی ها

    معجزه در روابط

    معجزه در تمرکزم

    معجزه در توکلم

    معجزه در سپاسگزاریهایم

    خدایاشکرت

    .

    واما آگاهی های ناب این فایل

    تمرکز بر خواسته وهدفم

    عمیق شدن برروی علاقه و توانمندی هام

    یادگرفتن بیشتر در حیطه تخصصم

    هرچه بریک حوزه عمیق تر باشم موفق تر هستم

    تمرکزم را به جای پخش شدن و به هرجایی رفتن فقط برروی هدف اصلیم و تخصصم بزارم

    .

    تجربه ای دارم که خوبه اینجا مرورش کنم. بواسطه شغلم و حرفه ام و البته که علاقه ام هست و عشقم است

    ایده پردازی و خلاقیت بخش جدایی ناپذیرش بوده

    ذهن من عطش بینظیری در خلق ایده ها داره

    و نه تنها دررابطه با کار خودم که کار و حرفه دیگران

    کافیه چندساعت درباره کار و شغل دیگران فکر کنم و بررسی کنم جنبه هایی از اون رو پیدا میکنم که خود فرد هرگز به اونها دقت نکرده و بسیار شگفت زده میشن.

    چندسال پیش به یک نفر ایده راه اندازی یک سبک اموزشی در تخصص خودش دادم

    اتفاقا چندروز پیش که او رو دیدم

    ازاینکه این ایده چقدر بینظیر بوده و چطور باعث دگرگونی کارش شده به خصوص در وضعیت ناپایدار شغلش بسیار سپاسگزار بود.

    بگذریم

    میخام به این برسم که همین توانمندی در بسیار مواقع باعث اختلال درتمرکزم شده بود

    چونکه در رابطه با کارم ایده ها اونقدر زیاد بودن که من فکر میکردم باید سریع اجرایی کنم

    و دست به عمل میشدم

    و تمرکزم رو چندشاخه میکرد

    .

    اما مدتیست تصمیم گرفتم ایده ها رو قبل از پریدن وسطشون

    یادداشت کنم

    و همچنان متمرکز بر اهدافم باشم

    و با دقت همزمانی ها و نشانه رو دنبال کنم تا ببینم کدوم یک از ایده ها میتونن درراستای هدف اصلیم کمکم کنن

    و از شاخه شاخه شدن جلوگیری کنم

    .

    البته امروز که به اون ایده ها و اجراشون فکرمیکنم متوجه یک موضوع عالی میشم که چه خوب شد اجراشون کردم چون حداقل نکته ای که برام داشت بیشتر معلوم کرد من چی میخایم و چی نمیخام.

    و تمرکز و توجه امروزم به کارم میتونه به لطف تجربه همون مسیرها باشه

    و به خاطر نوع حرفه ام، شاخه، شاخه هایی که رفتم بازهم درجهت همون تنه اصلی یعنی علاقه مندیم بوده

    و خوب نکته مثبتش تسلط بر جنبه هایی ازکارم شده

    و روشن شدن خواست قلبی ام.

    خداروشکر از این رشدیافتگی

    و تفاوت در نگرش

    .

    قدردانم از نشر این آگاهی ها

    و بابت این توانمندی خدارو بینهایت شاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1378 روز

    خدای من مگه میشه ایننننقدر واااضح اینقدر واضح باهام حرف بزنی؟؟؟؟

    اخه من عاشقتم خدای خوبم خدای خوبم خدای خوبم….

    استاد خوبم این حرفاتون مستقیما حرف های خدا بود ب من…خیلی لذت بردم خیلی از اینکه خدای مهربونم دقیقا الان ک سردرگم بودم اومد ب این قشنگی من رو هدایت کرد ب همین فایلی ک چند وقت پیش گوشش کرده بودم و خیلی واضح دستم رو گرفت و مسیر رو بهم نشون داد و گفت اینم راهی ک باید بری دیگه سردرگم نیستی و نمیدونید چقدر حسم خوبه الان…خدایی ک سریع جوابم رو داد…

    استاد خوبم من در مورد شغلم ب یه دو راهی برخوردم ک باید از کدوم مسیر کارم رو ادامه بدم مسیر خودم که این مسیر رو میدونم چجوریه یا مسیری ک تازه یه چیزایی ازش فهمیدم بعد خدای خوبم از زبون استاد عزیزم بهم گفت همین مسیری رو ک داری میری رو ادامه بده مسیر خودت ارامشش بیشتره ، تسلط بیشتری داری بهش و اینده بهتری داری با این مسیر…

    و چ جالب الان ک دارم این کامنت رو مینویسم بازم خدای مهربونمه ک داره باهام حرف میزنه و من رو مطمئن تر کرد از ادامه راهم در مسیر خودم…

    چقددددر جالبه چقدر قانون جوابه…

    من همین امروز دوچار این تردید شدم ولی سعی کردم حالم رو خوب نگه دارم و نتیجه فرکانس مثبتم جواب خدای مهربونم بود ک ایمان دارم نتیجه های عالی قراره از شغلم بگیرم چون سعی میکنم ب الهاماتم عمل کنم و قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو رعایت کنم ….

    عاشقتم خدای خوبم

    خیلی ممنونم ازت بهترین استاد دنیاااا بهترین دست خدا برای من..

    مچکرم مچکرم مچکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    صدیقه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    سلام. خدا قوت به استاد گرامی . مریم جان و همه عزیزانی که این متن رو میخونن.در ابتدا باید بگم که من از قسمت مرا به نشانه ام هدایت کن هدایت شدم اینجا. و حیفه که اینو نگم گرچه هر کسی توی مدار باشه اینو خودش درک میکنه ولی گفتنش اینقدر شیرینه که حیفت میاد نگی. و از طرفی احساس میکنی در حق زحمتای استاد داری کم کاری میکنی و اصلا آدم دلش نمیاد که اشاره نکنه. اگه دقت کرده باشین در توضیحات همین صفحه هدایت به نشانه استاد گفتن که چون تمام زندگی من و کارها و فایلهای من الهامی هستن و حتی راه اندازی چنین صفحه ای. و از طرفی حضور خدا خیلی پررنگ هست تو این سایت مطمئنم که همه دوستان برا پیدا کردن راهشون قطعا میتونن ازین صفحه به نتیجه برسن(البته همه اینها برداشت من از اون متن بود ). قبل از اینکه برم سر قصه هدایت شدنم به این صفحه باید اینو هم بگم که من بارها و بارها به اینجا مراجعه کردم و انصافا اکثر مواقع نتیجه عالی گرفتم و دقیق و درست راه بهم نشون داده شده. بقیه موارد اندکی هم که من نگرفتم قصه چیه مشکل از سمت من بوده که یا با تمرکز وارد نشدم و یا اصلا خواسته مشخصی نداشتم. که در این موارد هدایت میشدم به تمرکز بر روی نکات مثبت و یا سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا.من بعد از آشنایی با استاد یه مدتی روی احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب خیلی اساسی کار میکردم که همین منجر به مهاجرتم از بندرعباس به مشهد شد. ینی من ۱۰ سال بود که میخواستم مهاجرت کنم و کلا به این رسیده بودم که باید مستقل زندگی کنم اما همیشه ترسی که داشتم مانع انجام اینکار میشد. اما اینبار همه شرایط دست به دست هم داد تا اینکه مجبور شدم و واقعا راهی به جز مهاجرت نداشتم (و این همون چک و لگد جهان بود که اینبار به اوج خودش رسیده بود ) اما باز هم همون ترسهای همیشگی تو وجودم بود.ینی همیشه تا این مرحله پیش اومده بودم و اقدامی نکرده بودم اما اینبار یه فرقی با گذشته داشت اونم آشنایی با استاد و سایت و همین صفحه هدایت بود. شرایط من به اوج سختی خودش رسیده بود انگار که در و دیوار به من میگفتن برو و خودتو بکن ازینجا اما امان از ترس

    تر س و ترس و امان از نجواها .اینبار نجواها رو تشخیص میدادم . اینبار برای درست و غلط بودن تصمیمم یه منبع موثق داشتم که دلگرمم میکرد. یکی که انسان نبود که بگم چون دلش برام میسوزه داره میگه برو و هجرت کن.انسان نبود که بگم میشنوه. به ظاهر یه صفحه از سایت بود . و البته صفحه ای نبود که مثلا من مشکلمو تایپ کنم و اون اتومات و خودکار یه راهی جلو پای من بذاره. نه. نه تنها هیچکدوم ازینا نبود بلکه یه صفحه ای بود که کافی بود من مشکلمو و یا نیتمو تو دلم بگم و وارد این صفحه بشم برای جوابش. و کجا ما متوجه حضور خدا میشیم و دقیقا درک میکنیم که خدا داره هدایتمون میکنه ؟؟؟ اگه دقت کنیم درست همونجایی که نیتت و یا مشکلت رو مثلا تو دلت میگی اما به کی میگی ؟؟

    مکه اولش نمیگی خدایا ..‌‌.

    دقیقا همینجا. و وقتی وارد اون صفحه میشی و میبینی کاملا درست و دقیق انگار دستتو گرفته و آورده به همون آدرسی که جواب حل مسئله تو اونجاست. بچه ها فقط خدا میدونه من اون روزا چه حالی داشتم و تو چه شرایط روحی روانی بدی بودم. شب و روز تو اتاقم بود و هر بار که یاد این صفحه میوفتادم میومدم و میگفتم خدایا بگو چکار کنم؟؟ آیا باید برم؟؟ آیا اگه برم مشکل دیگه ای برام پیش نمیاد؟؟و و و همه اون سوالات و ترسهایی که ۱۰ سال بامن همراه بود. و خدا میدونه به چه فایلهایی هدایت میشدم. فایلهایی که استاد دقیقا موضوع اصلی صحبتشون مهاجرت بود و اینقد واضح میگفتن و توضیح میدادن که انگار من روبروی استاد نشستم و بهشون گفتم استاد چکار کنم مهاجرت کنم یا نه؟؟ خب اگه این حضور خدا نیست پس چیه؟؟ نه یکبار و دوبار چندین بار که برای مهاجرتم کمک و راهنمایی خواستم دقیق و درست بهم گفته شد از همین صفحه. که حالا انشاالله حتما قصه مهاجرتم رو یجایی مفصل مینویسم براتون که مو به تن آدم سیخ میشه واقعا.⚘⚘⚘

    🍒 و اما قصه هدایت امشبم به این صفحه :

    من ۷ ماهه که ساکن مشهد شدم و از وقتی اومدم برا کار و شغل خیلی مشکل داشتم و دارم. تخصصم طراحی گرافیکی هست و البته ضمن حقوق امنیت محیط کار هم برام خیلی مهمه. قبل از اینکه بیام مشهد ینی زمانیکه تصمیم گرفته بودم بیام از تو دیوار دنبال کار میگشتم و یه کاری پیدا کردم که گفتنه بودن طراح میخوان برا یه دفتر. که شرایطم رو گفتم و گفتم قراره بیام و هنوز نیومدم و جالبه که اونا هم صبر کردن تا حدود یکماه بعد من اومدم و رفتم سرکار. بعد دیدم که صابکارم میگفت شما باید کارهای فروش و حسابداری رو هم یاد بگیری و انجام بدی و ما اینجا خیلی کار طراحی نداریم که انجام بدی و گفتم شما طراح خواسته بودین اکه میگفتین حسابدار من‌نمیومدم و من واقعا هیچ علاقه ای به فروشندگی و حسابداری نداشتم و ندارم و همین باعث دلسردی من شد و با اینکه خیلی نیاز به کار و اون حقوق داشتم گفتم دیگه نمیام. من تو کاری که بهش علاقه ای ندارم موفق هم نمیشم. و حقوقش هم خیلی نبود و جواب مخارج منو نمیداد. بعد یه مدت دوباره خود اون بنده خدا دست تنها شد و گفت حسابدارم رفته بیا یه چن وقتی اینجا باش . حدود یکماهی رفتم ولی اصلا حالم خوب نبود و اصلا خوشحال نبودم از اینکه میرفتم سر کار . رفتم یه دوره آموزشی دیدم در رابطه با تخصص خودم که خیلی بهم کمک میکرد آموزش دیدن اون نرم افزار. و از طرفی میگفتم من همیشه اینجا نمیمونم. و یکماه موندم و باز دیگه نرفتم. و همچنان دنبال یه کار مرتبط بودم که باز دوباره گفت خیلی سرم شلوغه و اگه میتونی یه چن وقتی بیا منم رفتم دوباره. ولی همچنان حالم خوب نبود.و از همین حالِ بدی که داشتم میدونستم که اینجا جای من نیست. و این شد که من یه دیسک کمر شدیدی گرفتم که منشا اون کاملا عصبی بود و هیچ سنگینی برنداشته بودم. و متوجه شدم که بدن من به کوچکترین هیجان و استرسی واکنش نشون میده. و این شد که حدود ۳ هفته تو خونه بودم . و نمیرفتم سرکار. و جالبه بدونید روزهایی که سر کار نبودم با اینکه درد زیادی داشتم و نمیتونستم درست راه برم ولی خدا میدونه چقد خوشحال بودم از اینکه نمیرم سرکار.با اینکه میدونستم سر ماه اجاره خونمو نمیتونم پرداخت کنم

    ولی عین خیالمم نبود همچنان حالمو خوب نگه میداشتم میگفتم بالاخره یه جیزی میشه دیگه. میگفتم احساس آدم قطب نمای آدمه. اگه حس بدی داری ینی مسیرت مسیر اشتباهی هست. پس الان درسته که سرکار نمیرم ولی همینکه با همه دردی که دارم اصل حالم ینی روحیه م خوبه و دردم فقط فیزیکی هست پس ینی تو مسیر درستی هستم

    خلاصه به جایی رسید که یه سری چیزا پیش اومد که من با صاحب خونم که یه خانم هست خیلی رفیق شدم و خیلی صمیمی. و بهش گفتم من اینماه چون مریض بودم سر کار نرفتم سر ماه نگی اجاره بده هااا.😅 که گفت نه مادر جان اشکالی نداره انشاالله سالم و سلامت بشی مشکل کارتم حل بشه زندگیت رونق بگیره حالا بعدا که رفتی سر کار اجاره هم میدی عجله ای نیست. و وقتی بهش گفتم کارم اینه . گفت عه ؟؟ جدی؟؟ چه خوووب منم عکسای داداشمو بیارم برام طراحی کن داداشم جانباز جنگ بوده . گفتم چشم. میخوام بگم ببینید معجزه حال خوب داشتن رو😍🥰

    این از اجاره خونه که خیالم راحت شد. و من همچنان پیگیر کار هستم و دارم کلاسمم میرم.تا اینکه امشب از کلاس که اومدم خونه دوباره اومدم تو سایت که فایلها رو گدش کنم و یهو چشمم خورد به همین صفحه که همیشه در بدو ورود اینو میبینیم ولی همیشه ازش استفاده نمیکنیم .یه جیزی منو کشوند و گفت بیا ببین صفحه هدایت تو رو کجا میبره و بهت چه راه حل و راهکاری میده گفتم خدایا به من بگو چکار کنم؟؟ آیا برگردم سر کار قبلیم ؟؟ یا اینکه دارم دنبال یه کار مرتبط با علاقه و تخصصم میگردم درسته؟؟ میدونم باید کار مورد علاقه تو انجام بدی ولی برا الانِ من چی درسته کدوم تصمیم؟؟ چون یجایی استاد میگن اصلا بیکار نباشید و یه ورودی ولو کم داشته باشید. که برای اون ورودی من تصمیم گرفتم عروسک بسازم چون خدا میدونه وقتی مشغول عروسکسازی میشم از دنیا غافل میشم و بعد از طراحی گرافیکی عروسکسازی یکی از کارهای مورد علاقه منه و کاری هست که باهاش حالم خوبه کلا کارهای هنری رو دوست دارم اما این دوتا کار رو بیشتر. و این شد که میگفتم برای داشتن ورودی عروسک میسازم و از طرفی روی تخصصم و قوی تر شدنم در حوزه گرافیک و طراحی گرافیکی بیشتر کار میکنم. اصلنم برام مهم نیست که از عروسک سازی جقد در بیارم چون عاشق این‌کارم انجام میدم لذتش برام نهمار از هرچیزی هست و میخوام که خلاف قانون عمل نکرده باشم چون استاد میگن که مهم نیست درامدتون چقد باشه ولی خودتونو بیکار نکنید.

    که خلاصه امشب اومدم تو سایت و بخدا گفتم و به این صفحه هدایت شدم

    و دیگه خودتون فایل رو گوش کردین میدونین دقیقا در مورد چی صحبت میکنن. در مورد تمرکز روی علاقه و چاه یک متری بودن و نه اقیانوس یک سانتی. و همچون منی که الان تو این شرایط هستم اینو کاملا درک میکنم و اصلا هدایت شدم که بهم گفته بشه چاه یک متری باش نه اقیانوس یک سانتی. چون خیلیا میگفتن خب حسابداری هم خوبه یاد بگیری بالاخره بدردت میخوره پولم توش هست چه اشکال داره آدم همه چیز بلد باشه(که البته برا منی که علاقه بهش ندارم پولم توش نبود😄 ).

    و در اینجا تشکر میکنم از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان گرانقدر همراه. ممنونم که وقت گذاشتین مطالعه کردین. و از استاد خواهش میکنم اگه مطلبی مونده و من رعایت نکردم و متوجه ش نشدم لطفا منو راهنمایی کنن. و همچنین از دوستان عزیز که تجربه و درک بیشتری ازین قوانین دارند.

    برای همه تون آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون دارم . در پناه خدا باشید.

    🥰⚘⚘⚘⚘😍😍😍🙏🙏🙏🙏❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      هاجر شکری گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      سلام به همه عزیزانم دراین خانواده صمیمی

      و سلام مخصوص به صدیقه عزیز

      دختر خیییلی تحسینت کردم از نوشتن اینهمه جزئیات سپاس ازت.

      منم به این فایل ازطریق نشانه‌روزم هدایت شدم. منم تو شرایطی شبیه به شما هستم و خیلی از موقعیت‌هایی که تعریف کردی را من هم تجربه کردم و فهمیدن این شباهت، بهم این پیغام رو میده که آره، استاد میگه این جهان یک سیستمه، و آنچه من عمل کنم و تو عمل کنی، سیستم به اعمال مشابه ما یه‌پاسخ واحد میده. سیستم احساسی و فردی جواب نمیده.

      دختر دمت گرم، چقد از این جمله‌ت کیف کردم: “حس آدم قطب‌نماشه”

      این جمله رو شاید قبلا هم شنیده باشم، اما الان انگار اولین باره که بهش برخوردم و تازه فهمیدمش (احتمالا علتش هم تغییر مدارم هست).

      در کل از متنت بسیار لذت بردم و برات میخواهم که هرآنچه از زیبایی‌ها و خوبی‌ها و احساس خوب هست بخواهی و دریافت کنی.

      بر روی شانه‌های رب قادر به شادمانی پیش‌بری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        صدیقه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1390 روز

        سلام‌دوست مهربون

        هاجر عزیزم. امشب بیخواب شده بودم که گفتم حالا که خواب نمیرم بیام فایل گوش کنم. رفتم تو صفحه شخصیم که چنتا از جلسات قدم سوم رو دانلود کنم که متوجه شدم شما پاسخ کانت منو دادین.

        ضمن تشکر و قدردانی بینهایت از شما عزیز مهربون و سخاوتمند بابت اینکه وقت گذاشتی و این متن طولانی رو خوندی بهت بگم که چقدر حس خوبی بهم دادی از اینکه بهم جواب دادی و اینکه وقتی دیدم یه نفر کامنت منو خونده و اینجوری ازش استفاده کرده و لذت برده خیلی بیشتر از قبل ترغیب شدم به کامنت گذاشتن واقعا ازت ممنون و سپاسگزارم عزیزم

        و اینکه این کامنت رو من در آبانماه ندشتم و امشب داشتم به این فکر میکردم که ای کاش تمام فایلهایی رو که از صفحه هدایت به قدم بعدی بهسون هدایت میشم رو یا اسکرین گزفته بودم یا یجا یادداشت میکردم که امشب کامنت شما باعث شد من اینو دوباره یادم بیاد چون اصلا حواسم به این موضوع نبود که میتونم از کامنتایی که گذلشتم ردپامو دنبال کنم .خلاص اینکه

        خواستم بهت بگم تاثیر کاری که کردی و جوابی که برام نوشتی چی بوده .خیلی ازت ممنونم خیلی حس شیرینی بود موفق و سربلند و ثروتمند باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1150 روز

    به نام خداوندی که آفریننده ی آفریده نشده.

    سلام به استادعزیزوگرامی خودم وونوس خانم گل.

    گفتگوی استادعباس منش بادوستان قسمت ۵۹.

    اول ازهمه به ونوس عزیزتبریک میگم ،وتحسینشون میکنم که تونستن بعدازیه شکست وضربه خوردن سخت کاری وروحی دوباره خودشونوپیداکنن ودنباله رواهدافشون باشن .

    به نظرم توخانوما،بلندشدن وادامه دادن کاری بعدازیه شکست مالی ،خیلی سخت تر،پیش میادکه بتونن ،دوباره روپای خودشون بایستن‌. بالاخره به لحاظ حامی داشتن ،مشکلاتشون بیشتره.

    ولی خب داریم می بینیم خانومای قوی وباشهامتی هم داریم که خودشون باتمام سعی وتلاش و همت خودشون ،به راهشون ادامه میدن و به راحتی باخت وشکست رانمی پذیرن .آفرین به همچین خانومایی مثل ونوس جون👏👏👏👏💪

    واقعن تبریک وتحسین داره .امیدوارم عزیزدلم هرروزبیشترازروزقبل به پیشرفت وموفقیتهای بالاترووالاتری برسی🙏

    خواستن توانستن است .

    این خیلی مهمه که خودت اشتباهاتت رابپذیری وباحرکت ومسیری جدید،بخای دوباره شروع کنی .

    خوبه که یادبگیریم اگه تومسیری به موفقیت نمی رسیم ،حتمن بایدجهتمونو،تغییربدیم .

    استادعزیزمون باتوجه به مثال قشنگی که زدن وگفتن:چاه باشی باعمق زیادبهتراز،اقیانوس بودن باعمق کمه.چرا؟چون توعمق کم ،هیچ کاری نمیشه کرد.

    شاید به نظر برسه کسانی که توعرصه های مختلف ،تبحردارن ،عالی ترن .اونم بیشترازاین جهت که موردتاییددیگران بیشترواقع میشن .منظورم از دیگران ینی تعداد زیاد.

    اینکه هرکسی توهرموضوع ومشکلی می‌تونه رو،تو حساب کنه،به آدم انرژی مضاعفی میده .

    انگاربیشتربه درد مردم میخوره ووقتی از افراد زیادی تاییدیا تعریف وتمجیدمیشنوه ،به همون کارادامه میده ولی به قول استاد،این فردنمیتونه درآمدبالایی داشته باشه .وهمش درگیرازاین شاخه به اون شاخه پریدنه وبه نظرم تعادل توهیچ کاری هم نداره .مثل آدمای سرگردون میمونه.انگارتکلیف خودش باخودش مشخص نیس.

    ولی وقتی کسی از مهارت خاص خودش استفاده بکنه ،ودنبال یک هدف باشه به خصوص اینکه به اون مهارتشم ،علاقه داشته باشه ،خیلی عالی تره وهمه این شخصیت راتویه زمینه میشناسن .اتفاقابیشتردیده میشه وشهرت بیشتری پیدا می‌کنه ودرآمدبیشتری کسب می‌کنه .

    بیشتر هم موردتشویق وتعریف قرارمی گیره .تکلیفشم مشخصه .ذهنش معطوف به یه کاره .قطعاموفق تر.

    اعتمادبه نفسش هم بالامیره .به قول استادفعالیت توزمینه ای که بهش علاقه داری ،خیلی خیلی حس خوب بهت میده وباعشق وعلاقه هم فعالیت میکنی وهم کسب درآمد.

    امیدوارم شهامت اینوداشته باشیم که بدون درنظر گرفتن درآمد،اول سراغ علایقمون بریم تابااحساسات خوبی که بدست میاریم ،جهان پاداشهای عظیم بهمون بده .

    ممنون وسپاسگزار،ازاستادعزیزم .

    ودوستان توانمندم.

    استادجونم همیشه قوت قلب برای تک تک ماها،هستن.

    مرسی که وجودت انگیزه وانرژی به هم فرکانسیات میده.

    ماهم خوشحالیم که هم مدار شما هستیم🥰.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1430 روز

    سلام به بهترین استاد دنیا و مریم نازنینم

    استاد بعد مدت ها امدم کامنت بزارم

    وای که چه هدایتی شدم من به این فایل بی نظیر و چقدر بهش احتیاج داشتم چقدر من الان تو شرایطی هستم که نیاز داشتم شما بگین نیلوفر بشین روی خودت کار کن و بشو یه چاهی به عمق 1 متر تا اقیانوسی که هرچقدر وسیع هیچ ارزشی نداره استاد من 5 ماه توی کاری بودم که اولش فکر میکردم علاقه دارم بهش یدم ندارم ولی ترس از اینکه دیگه حقوق ندارم دیگه ازادی ندارم داشت مثل یه مرداب تو خودش می کشید و میخواستم دوباره اون اشتباه انجام بدم و برم توش که خدا با صحبت های یکی از دوستام سیلی زد بهم که بیدار بشو ولی بعدش استرس که بمونم نو خونه که فقط مهارتم قوق کنم که چی و همین طور نجوا بود ولی بعد این فایل دیدم من باید بمونم و تو زمینه عشق علاقم خودم تقویت کنم به قول یکی از دوستان ما دنبال فقط پول در اوردن هستیم ومهم نیست که علاقه داریم اصلا یا ن و بعضی وقتها انقدر غرق میشی توش که الکی میگی ن من دوستش دارم چیزی که برای خودم اتفاق افتاد بعد اصلا نمیتونستم مهارتم توش ببرم بالا چون علاقه نداشتم و میدونستم این راه عشق من نیست ولی مقامت میکردم ادامه میدادم که شکر خدا الان بهش رسیدم و این فایل تیری خلاص من برای نحوا هام بود که تحت هر شرایط میشینم وروی مهارتم کار میکنم و همینجا قول میدم که تا مهارت کامل لازم پیدا نکنم سر هیچ کاری نرم

    مرسی استاد مرسی عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1430 روز

    سلام به بهترین استاد دنیا و مریم نازنینم

    استاد بعد مدت ها امدم کامنت بزارم

    وای که چه هدایتی شدم من به این فایل بی نظیر و چقدر بهش احتیاج داشتم چقدر من الان تو شرایطی هستم که نیاز داشتم شما بگین نیلوفر بشین روی خودت کار کن و بشو یه چاهی به عمق 1 متر تا اقیانوسی که هرچقدر وسیع هیچ ارزشی نداره استاد من 5 ماه توی کاری بودم که اولش فکر میکردم علاقه دارم بهش یدم ندارم ولی ترس از اینکه دیگه حقوق ندارم دیگه ازادی ندارم داشت مثل یه مرداب تو خودش می کشید و میخواستم دوباره اون اشتباه انجام بدم و برم توش که خدا با صحبت های یکی از دوستام سیلی زد بهم که بیدار بشو ولی بعدش استرس که بمونم نو خونه که فقط مهارتم قوق کنم که چی و همین طور نجوا بود ولی بعد این فایل دیدم من باید بمونم و تو زمینه عشق علاقم خودم تقویت کنم به قول یکی از دوستان ما دنبال فقط پول در اوردن هستیم ومهم نیست که علاقه داریم اصلا یا ن و بعضی وقتها انقدر غرق میشی توش که الکی میگی ن من دوستش دارم چیزی که برای خودم اتفاق افتاد بعد اصلا نمیتونستم مهارتم توش ببرم بالا چون علاقه نداشتم و میدونستم این راه عشق من نیست ولی مقامت میکردم ادامه میدادم که شکر خدا الان بهش رسیدم و این فایل تیری خلاص من برای نحوا هام بود که تحت هر شرایط میشینم وروی مهارتم کار میکنم و همینجا قول میدم که تا مهارت کامل لازم پیدا نکنم سر هیچ کاری نرم

    مرسی استاد مرسی عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی

    سپاسگزارم از شما استادعزیزم که این اصل هارو بامابه اشتراک می‌گذارید

    شما در محصول روانشناسی ثروت یک ،واصول کسب وکاروهمینطور اعتماد بنفس راجب این موضوع کامل توضیح دادید وفرمودید که چقدر مهمه که دریک زمینه متخصص بشیم

    ازتون سپاسگزارم که خالصانه در فایلهای دانلودی هم همه ی اون موارد رو دراختیار همه ی ما قرار میدید

    دوستتون دارم ،عشق برای همه بچه‌های سرزمین عباسمنش ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💚❤️💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمدرسول گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    سلام

    درس هایی که من گرفتم :

    روی یه حوزه کار کنم و تمرکزم روی یه نقطه باشه

    نرم تو چند حوزه بلکه یه حوزه رو انتخاب کنم و عمیق بشم توی اون حوزه

    حوزه ای رو انتخاب کنم که بهش علاقه دارم و دوسش دارم و از انجام دادنش لذت می برم

    کاری که بخاطر پول نباشه

    نگم چه کاری پول توش هست

    چون همه ی کارا به یه اندازه پتانسیل برای ساختن ثروت دارن

    وقتی به کار فکر میکنم به عشق فکر کنم

    وقتی تمرکز رو کارم داشته باشم ایده ها بهم میشه خلاقیت خود به خود می یاد

    تمرکز هم وقتی می یاد که رو حوزه ای کار کنم که بهش علاقه دارم

    وقتی علاقه باشه تمرکزم هست وقتی تمرکزم باشه ایده و پیشرفت هست ثروت هم خودش می یاد اگه که باور های ثروت ساز داشته باشم

    اگه باور های ثروت ساز نداشته باشم و تمرکز و علاقه رو به کارم داشته باشم پیشرفت میکنم تو کارم اما از لحاظ مالی نه

    ولی اگه تمرکز ،علاقه و باورهای مناسب باشه ثروت و موفقیت نتیجه طبیعیش هست خود به خود اینا رخ میدن

    نگم چه کاری پول داره بگم چه باور ی ایجاد کنم که ثروت وارد زندگیم بشه

    اولین قدم ساختن باور هست

    خدایا شکرت که هدایتم کردی به این فایل

    خدایا شکرت ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      هاجر شکری گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      و باز هم سلام به استادهای جانم. به محمد رسول عزیز

      چقد از روشت خوشم آمد،

      اینکه صحبتهای استادجان را چکیده کردی.

      نتیجه‌گیری‌های را آیتم‌وار نوشتنی.

      از همه یافته‌هات لذت بردم عزیزم

      خیلی کاربردی است.

      سپاس سپاس و سپاس ازت.

      خدا حفظت کنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صدیقه صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1390 روز

      سلام آقایدمحمد رسول . خداقوت .

      خیلی از شما ممنون و سپاسگزارم بابت متنی که نوشتی

      خیلی خیلی خیلی استفاده کردم و اونو برای خودم ذخیره کردم

      کاری که انجان دادی و چکیده فایل استاد رو به صورت متن نوشتی بسیار ارزشمند هست

      و من از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم.

      برای شما

      سلامتی . سعادت و موفقیت روز افزون رو از خداوند منان خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: