مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
سلام استاد عزیز بنظرم ترس از دستت دادن فراموش کنیم نترسم و قدم دروست برداریم خدا هم هدایت میکنه بندشو من حرف های خانم آزاد خانم گوش دادم ولی استاد شما واقعا حرف های آزاد خانم خوب درک کردین خیلی تعجب کردم واقعا استاد عالی هستین
استاد عالی هستید ، هر سری با یک برنامه جدید و بهتر ظاهر می شوید ، درود بر شما و
از صمیم قلبم ارزوی موفقیت برای شما دارم ، امیدوارم که همیشه موفق و پیروز باشید ،
استاد من بهترین ها را برای شما ارزومندم . در ایران و جهان رقابت همیشه هست در درس و دانشگاه رفتن و …
استاد چطور میتونم مثل شما نتیجه بخش باشم ، منظورم این است که در یک مسیر حرکت کنم و نتایج عالی دریافت نمایم ، استاد دوره های شما خیلی خوب هستند ولی برای من گاهی اوقات سخت میشه ارتباط برقرار کنم ، اما از طرفی باید اعتراف کنم با همین دوره های ثروت 1 و 2 و عزت نفس و هدفگذاری بارها و بارها نتایج فوق العاده دریافت نمودم ، دائماً نتایج بزرگتر می خواهم و باورهایم مساعدت نمی کند . استاد بابت تمامی محصولات خوبتون سپاسگذارم ، چه رایگان و چه پولی
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همچنین آزاده خوش:اخلاق و خوش خندی ی عزیز 💞
برای بار دوم هست که این فایل را گوش میکنم و لحظه به لحظه ی صحبت های آزاده جان را تجسم میکنم
ممنون بابت تهیه این فایل انرژی بخش
آفرین به همتت آزاده جان که از همون دوران نوجوانی اینقدر تلاش و پشتکار داشتی 👏
چقدر راحت و قشنگ راجع به بهترین رفیقت یعنی خدا صحبت میکنی .
آزاده جان تو لیاقتت را با تلاشت به جهان هستی ثابت کردی و پاسخت را دریافت کردی.
به نام خداوند مهربانم سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
من از اول که ازدواج کردم بعد از چند سالی که گذشت دوست داشتم درآمد داشته باشم از خودم و از همسرم پول نگیرم
چند سالی مداح بودم اما بعد کم کم میدیم احساسم بد میشد
بعد از فوت پدرم گذاشتم کنار
بعد از چند سال تو فکرم افتاد و دوست داشتم مغازه لباس فروشی بزنم اما ترس زیاد داشتم از اینکه نکنه نچرخه و مشتری نیاد بعد چکار کنم اون زمان تازه با استاد آشنا شده بودم یه سال و خورده ای میشد اما ایمان ضعیف بود کنترل ذهن کم بود و ترمزها و مانعها بودن و عزت نفس پایین و عدم احساسه لیاقت همه با هم بودن
اما خداوند هدایت کرد و مغازه رو باز کردم چون پا روی ترسم گذاشتم و ته ذهنم و باورهان بدست آوردن درآمد بود
ولی الان خدا رو شکر خیلی خیلی خیلی رشد کردم و هر روز به این فکر میکنم چکار کنم که بهتر از دیروزم باشم و به درآمد فکر نمیکنم به بهتر شدنم فکر میکنم چون من اگر بهتر بشم درآمدم بهتر میشه
نه درآمدم بالا بره من بهتر میشم
دنبال اینم که امروز چه آگاهی و هدایتی میشم
من ارزشمند هستم
من لایق خوب بودن هستم
لایق احترام گذاشتن هستم
لایق ثروتمند شدن هستم
خدابا ممنونتم که هدایتم میکنی دستمو بگیر و ببر به مسیر زیبا و خوبیها و ثروتها و فراوانیها
سلام اولین باره دیدگاهی ارسال میکنم من چندین بار شده که ه نحو احسنت کارمو انجام دادم و بعد تقاظای حقوق بالا کردم و بهم ندادن کار من فنی هست و توافقی حقوقش وبخاطر اینکه واقعا اون مزدی که بمن میدادن لایق من نبود واز اون کار بیرون میومدم .و چند مدت بیکار میشدم ویا اینکه میموندم تا جای مناسبی پیدا کنم در کل اینی که استاد میگن قطعیت نداره و همیشه این نیست که تو تمرکز بذار عالی کارتو انجام بده و بعد دنبا بهت پاداش میده و حقوق بالا یا موقعیت عالی بدست میاری من همه اینارو انجام دادم وفت تمرکز خلاقیت و وجدان کاریمو گذاشتم ولی متاسفانه اکثر مواقع حقوق ویا جواب مناسبی نگرفتم شاید بگین باور مناسب نداشتی فلان .داشتم همه چیو داستم اعتماد بنفس تو کارم احساس لیاقت و …. لطفا شعاری جواب ندید ممنون .
به نام خدای بسیار بخشنده نشانی راهم و معجزه وجودم
سلام استاد عزیز و مریم مهربان
در این فایل در یک قاب دو آدم موفق از جنس لیاقت و نترسی هستند
که من را پر از تحسین کردند
دختر خوش خنده ای
که زیبایی خنده اش نشان از ایمانش به دوست عزیزش خدای بزرگ دارد
دختری که با ایمان و دلگرمی خدا
پای در راه نهاده و قدم ب قدم کارهایی که ما شاید از آنها ترس بزرگ داریم را انجام داده و تجربه کرده و به بهترین حالت به گفتگوهای درونی خود فائق امده
این بهترین الگو برای پای در راه نهادن و تمرین آموزشهای استاد است.
به نام خداوند هدایتگر
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و خانم آزاده عزیز
واقعا تا اینجای فایلو با تمرکز بالا گوش کردم . تک ب تک نکته هایی که استاد بعد از صحبت های آزاده جان گفتن و من قبل از توضیحات استاد تو دلم مرور کردم از باور ایشون نسبت به خودشون (اعتماد به نفس) شروع به درآمدزایی کردن در سن پایین (باور قدرتمند کننده در خصوص ثروت ) معرفی خودشون با نوشتن روی مقوا درواقع تبلیغ خودشون (اعتماد به نفس) مسیری که جهان باز کرد و هدایتی که خداوند در زندگی آزاده جان قرار داد که شرایطی پیش بیاد براشون بتونن زبان انگلیسی و با لهجه امریکایی یادبگیرن و بعد الهام بشه بهشون که برن و از این تواناییشون درآمدزایی کنند اونم نه فقط برای کسب پول برای کسب ارزش و توانایی ، برن و خودشونو معرفی کنند به آموزشگاه های زبان (شجاعت) بعد قبول بشن و در تجربه اولشون با شرایط سختی مواجه بشن اما ادامه بدن (ایمان) و جهان (خداوند ، کائنات یا…) پاداش این اعتماد به نفس و ایمان واقعی و بده و کلی تشویق بشن و لیاقت های بیشتری در خودشون ایجاد کنند و برن در خواست حقوق بیشتر بدن و همینطوری اینا همش درسه برای من منی که بزارید اصلا از خودم ردپا بزارم ، من دوساله و خورده ای مهاجرت کردم تک و تنها بدون هیچ پشتوانه ای با کلی باورهای غلط که از خانواده بهم القا شده و کلی کمبود اعتماد به نفس و …اما با این حال من اینانمو نشون دادم و وارد حرفه ای شدم که اصلا هیچ جای پیشرفت و موفقیتی برای من در ظاهر نبود اما من رفتم و قدم به قدم هدایت شدم و قشنگ دیدم هدایت خداوند و دیدم مسیری که باز شد و شرایطی که ایجاد کردم و کلی نتایج گرفتم پس میفهمم چه مزه ای داره مزه نتایجی که از ایمان میاد .
مشتاق دیدن ادامه این فایل و ادامه کامنتم که بهم الهام میشه هستم
سلام روز همگی بخیر
واقعا فایل عالی و بی نظیر هست و کلی نکات مثبت هست که میشه در زندگی ازش استفاده کرد من هردفعه که این فایل مصاحبه را گوش میگیریم نکات جدیدی داخلش پیدا میکنم مخصوصا 10دقیقه اخر که استاد صحبت میکنه دوستان پیشنهاد میکنم حتما با دقت و تمرکز گوش کنید چیزهای جدیدی گفته میشه دوباره ازتون سپاسگزارم بابت این مصاحبه عالی، روزهمگی خوش
In the name of merciful Allah.
Dear Abasmanesh family Hiiii.
I’m so grateful and happy for living another wonderful and blissful day. Now that I just feel wonderful I said to myself let’s go to my peaceful nest and share my extraordinary feelings and good vibes.
I feel blessed. I’m well. I’m ok and I’m fine…I can’t tell you how close is the sound of guidance and how easy and comfortable and smooth life can be with just a slight change of attitude.
Once you settle on peace…once you settle on the beliefe that all is well…all is fine…all is good…you have no idea how nice and kindly universe would treat you…
The biggest generator of all starts to put and embed only good into your life and the secret to that is keeping peace and feeling good…so you may want to look at your feelings now and say how do you feel? Really? Is it good? So keep it up…keep that rythem and tempo….bring that good vibes and let me see how do you feel now…
Let’s dance to the symphony of the universe and let it go…
Let’s be just like water and let go and just be free.
The ocean of life is always there. It’s my decision to float and enjoy or to drawn myself with the unpleasant.
I love life and life loves me and in every moment of my life it brings only good into my life and I can see and feel it in the tears of joy running down my cheek.
It’s that simple yet not easy for the forgetful mind.
I love you dear life.
به نام خدا.
سلام استادم،سلام.خانم آزاده زیبا و مقتدر و نمونه،
چقدر آدم باید در مدار درستی باشه و روی خودش کار بکنه که خداوند اینجوری مهره ها رو بچینه و بدون اینکه بخوای زور بزنی و یا کار عجیب و غریبی انجام بدی ،تو یک مهمونی شما با هم برخورد کنی و امروز این فایل زیبا و پر از درس و آگاهی آماده بشه و به رایگان در اختیار صدها هزار نفر قرار بگیره ،تا اگه بخوان تغییر کنن،ازش استفاده کنن.
بی شک این فایل جواب سوال خیلی ها بوده که آماده شده.من به این موضوع ایمان اوردم،که هر فایلی که استاد میزاره روی سایت حتما و قطعا درخواستهای ما اعضای سایت بوده ،والا که استاد خودش این مطالب رو میدونه و داره باهاشون زندگی میکنه.
اول تحسین کنم نگاهی که آزاده عزیز داشته از بچگی که به هر اتفاقی طوری نگاه میکرده که به احساس خوبی برسه.مثلا میگفته اخراجم شدم که شدم ،لااقل تجربه ی خوبی کسب کردم و اونجا که توسط دوستش مسخره شده،بابت اون نوشته که زده بوده به دیوار.
من الان چند ساله که دارم از دوره های استاد استفاده میکنم که همین یه کار رو بتونم در لحظه انجام بدم و در لحظه بتونم جوری به اتفاقات نگاه کنم که احساس بهتری داشته باشم.
آزاده عزیز تحسینت کردم ،به همسرم گفتم ببین این خانم ۴۲سالشه ولی اصلا بهش نمیاد و چقدر زیبا و دوست داشتنی هستی.گفتم دلیل این
سرزندگی و شادابی شما اینه که اونجوری که دوست داشتی زندگی کردی و زور و اجبار رو نپذیرفتی.دمت گرم.
تجربه ی من تا اینجای فایل از این داستان زیبا که هنوز هم ادامه داره،
اینه که من چندین ساله که با استاد و دوره هاش
آشنا شدم.تا یک سال پیش که کلا تو درو دیوار بودم.فقط فک میزدم .
چهار تا محصول رو تهیه کردم از سایت.۱.راهنمای عملی ۲.کشف قوانین زندگی۳.ثروت یک۴.عزت نفس.
تازه بعد سه سال دارم کم کم درک میکنم که دوره ی راهنمای عملی چه گنجیه.نگاه سیستمی به خداوند و اینکه خداوند یک انرژی هست که داره به شکل افکار و باورهای ما تو زندگیمون متجلی میشه و هیچ بی عدالتی و شانسی در کار نیست.
تو دوره ی عزت نفس یه پاشنه ی آشیل خیلی ویران کننده پیدا کردم،اینکه همیشه دوست داشتم و حتی هنوز هم بعضی مواقع دارم،که جوری صحبت کنم و وانمود کنم که دیگران دلشون به حال من بسوزه کاری برام انجام بدن،این موضوع رو چند روز پیش دوباره متوجه شدم که چرا فلان اتفاق دوباره برای من تکرار شد،
و من همچین برخوردی رو از یه دوست و همکارم دیدم،
خیلی با خودم فکر کردم و سوال پرسیدم از خودم تا دوباره مچ این نقص شخصیتی رو گرفتم ،دیدم که بله ،ذهن من دوباره دنبال اینه که مثلاً به صاحب ملکم،دفتری که اجاره کردم،بگم ببخشید که کرایتون دیر شد ،راستش فلانی یه پولی از من دستی گرفته بود،الان چند ماهه که پرداخت نمیکنه بدهیش رو،و کلا دستم خالی شده،و یه خورده پیاز داغش رو زیاد میکردم که طرف پای من بیشتر صبر کنه،
این یه نمونه از مظلوم نمایی های من هست.
که دوسه روز پیش باز بهش پی بردم و دوباره دارم سعی میکنم اصلاحش کنم.
استاد دارم اینا رو مینویسم که بگم دارم عمل میکنم،ولی شخصیتی که چهل سال ساختم هم با منه و خیلی جاها جلوی بروز اتفاقات خواسته ام رو میگیره.
ولی شدنیه،چرا میگم شدنیه،چون نزدیک چهار ساله که تو این مسیر موندم و با وجود تمام مقاومت های شخصیتی که ازم شکل گرفته طی سالیان سال،باز هم به این مسیر ایمان دارم و دارم ادامه میدم.
من هم از سن کم آدم عملگرایی بودم و هستم.
هر چی که بهم الهام میشد،(البته نمیدونستم که الهام چیه)بدون تعلل انجام میدادم.و ضرر و زیانهای زیادی میکردم،به خاطر اون نقص های شخصیتی،ولی باز ادامه میدادم،این شاخه و اون شاخه میشدم،فکر میکردم کارم ایراد داره،محل زندگیم ایراد داره،هزار تا مقصر بود،الا خودم.
امروز میفهمم که کارهام اشتباه بوده ،ولی همون اشتباه رو هم انجام میدادم و نمینشستم یه گوشه ای بگم بیچاره شدم،شکست خوردم.باز بلند میشدم و اقدام میکردم.
تا رسیدم به آشنایی با شما استاد گلم.
جلوی هزاران ضرر و زیان رو گرفتم.ولی باز کج فهمی ها بود،من از کاری که دوستش نداشتم اومدم بیرون به تازگی،
چون هر کاری میکردم نمیتونستم به احساس خوبی بهش برسم.
بیزینس خودم رو راه انداختم،کارم رو قربانی کردم،مهاجرت کردم چند روز پیش،
ولی هنوز به درآمد تو کار جدیدم نرسیدم.
چند روز پیش با خودم فکر میکردم.رفتم جلسه اول ثروت یک رو باز مرور کردم،مثلی که اولین بار بود که این جمله رو شنیدم(اینکه مشکل از باورهاست،نرو کارت رو عوض کن،نرو محل زندگیت رو عوض کن)
ریختم به هم.گفتم نکنه باز اشتباه کردم.
نکنه میبایست صبر میکردم و اول با اون موقعیت به احساس خوبی میرسیدم،به صلح میرسیدم و بعد استارت کارم رو میزدم و بعد مهاجرت میکردم.
و این تکنیک امروز آزاده خانم رو به خودم یاد آوری کردم،ناخوداگاه.
گفتم که من بکشنم دیگه حاضر نیستم برگردم سر کار قبلیم،
به خودم گفتم ببین اگه فکر کردی میرم سر اون کار زجر آور ،فقط به این خاطر که پول در بیارم کور خوندی،
با خودم اینجوری صحبت کردم که حالا من که این کار رو میخوام انجامش بدم،یه مدت زودتر،اخرش که میبایست میومدم و انجامش میدادم.
و این چند روزه همش دارم با خودم فکر میکنم که من بیام تو همین کاری که شروع کردم ،به احساس بهتری برسم،
مونده بودم که چکار کنم،تا اینکه امروز استاد تو این فایل گفت یه راهی پیدا کن که ورودی داشته باشی،من نمیدونم،یه راهی باید پیدا کنی،.
یه جرقه تو ذهنم زد،گفتم خوب لامصب تمام ترس تو از همینه،اینکه از لحاظ مالی هزینه هات بمونن رو دستت.
خوب یه فکری بکن،در راستای همین کاری که داری انجام میدی یه راهی پیدا کن که تا حدودی ورودی مالی داشته باشی که بتونی تمرکزت رو بزاری روی کارت تا یه خورده تکاملت هم طی بشه،شناخته بشی تو این حرفه،بعد انشاالله به آزادی مالی هم میرسی.
گفتم حالا که هم مهاجرت کردی یه شهر دیگه و هم کاری که دوستش نداشتی رو رها کردی،
پس دیگه راه برگشتی نداری و فقط باید رو به جلو حرکت کنی.بگرد راهی پیدا کن که هم احساست خوب بشه و هم ورودی مالی داشته باشی برای ادامه کار.یه ایده ای به ذهنم رسید،انشاالله فردا عملیش میکنم.
حالا اینکه اینجوری خودم رو آروم کردم ،و جواب نجواهای ذهنم رو دادم،درسته یه نه دیگه نمیدونم.باید منتظر هدایتهای خداوند باشم.یا اگه کسی تجربه ای داره و میتونه بهم بگه ممنون میشم.
خلاصه میخوام بگم استاد عزیزم،من قبلاً عملگرا بودم،ولی بدون توکل بر خداوند و حساب کردن روی قدرتش،
و توکلم روی آدمها یا موقعیتهایی که داشتم بود.
ولی امروزه با توجه به آموزه هایی که از شما یاد گرفتم.دارم سعی میکنم که توحیدی عمل کنم.
انشاالله که مسیرم درست باشه و منم بتونم در محضر شما حرفی برای گفتن داشته باشم.
دوستتون دارم استاد عزیزم.
و از شما و آزاده ی عزیز هم سپاسگزارم برای این فایل زیبا و ارزشمند.
خدا نگهدارتان باشه