گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد

استاد نازنینم و مریم زیبا سلام .

من معمولا تمام فایل های رایگان شما رو دنبال میکنم در کنار محصولات اما در گذاشتن کامنت متاسفانه تنبلم، اما امروز با شنیدن و دیدن این فایل تصمیم گرفتم کامنت بزارم و دلیلش هم این هست که دیشب من سر بحث مهاجرت داشتم با پدر و مادرم صحبت میکردم و از اونجایی که هردو موافق مهاجرت کردن هستند مطمئن بودم با این نظرم که الان برم کجا برای پیشرفت و یه قدم بردارم موافق هستن اما در کمال ناباوری من،سر دلایلی که به نظر خودشون منطقی هست مخالفت کردن مخصوصا پدرم و دیگه نخواستن صحبت رو ادامه بدیم یعنی یکم بحثمون شد.منم دیگه ادامه ندادم گفتم تو زمان بهتر باز صحبت میکنم.

دیشب که رفتم بخوابم داشتم به حرفاشون فکر میکردم دیدم دلایل مخالفت اونها و حتی تردید خودم برای ادامه صحبت فقط و فقط ترس هست.ترس از نقطه امن بیرون اومدن،بیکار شدن،دوری از خانواده، جای غریب،آدم های غریبه،مسلط نبودن به زبان اونجا، نداشتن کار هنوز و ….

از خدا خواستم که راه درست رو بزار جلوم هدایتم کن که تو همیشه تنهاترین و درست ترین هدایت کننده هستی و امروز اومدم سرکار لپ تاپ رو روشن کردم گفتم خب بریم ببینیم سایت چی میخواد امروز بهم بگه، با چه فایلی قراره خدا جوابم رو بده که دیدیم گفت و گو با دوستان اونم بحث یه خانم که مهاجرت کرده! خدایا دیگه چطوری میخوای به من بگی نترس ادامه بده من هواتو دارم؟

انقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که خواستم این حس و حالم رو امروز اینجا ثبت کنم. ممنونم ازتون استاد که همیشه بهترین هستین برای من.