مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و همه بچه های عزیز و پرانرژی.
من این مورد رو میخوام هر سری توی تمام کامنتهام بنویسم تا هم یاداوری و تکرار برای خودم باشه و هم بچه های سایت میخونن با این چهارچوب کامنت در مورد فایل بنویسن تا به رشد خودشون کمک بشه👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👈👈 من میخوام از این به بعد سبکم در نوشتن کامنت توی همه دوره ها و فایلها طبق این چهارچوب باشه، به این شکلی که استاد توی دقیقه 55 فایل جلسه دوم ثروت 1 میگه:
هرکجا توی فایل که به یک درکی رسیدی، stop کن و بیا
درک ت رو بنویس،
تصمیماتی که باید بگیری رو بنویس،
مثالهایی که به ذهنت میاد رو بنویس،
الگوهایی که به ذهنت میاد رو بنویس،
یعنی این نباشه که فقط گوش کنی مثل رادیو،
هرکجا که یک ایده ایی امد،
یک درکی کردی،
یه چیزی رو فهمیدی،
در مورد رفتاهای خودت در گذشته چیزی فهمیدی
یا هرچی که بود همونجا stop کن و بنویس، بذار که اینجوری رشد کنی.
زود نخواه که بری سراغ جلسات بعد،
چون تا وقتی که ما تغییر نکنیم، نتایج تغییر نمیکنه، برای تغییر هم ما باید واقعا روی خودمون کار کنیم، روشش هم همینه که درکی که از فایلها بدست میاریم رو بنویسیم. اولش شاید درک کمتر باشه ولی هرچقدر که کار میکنی و هرچقدر بیشتر در مدار قرار میگیری درک ت بیشتر و بیشتر میشه.
——————————————————————————————————————————————————————————————————————————————–
سلام به استاد عزیزم و همه بچه های خوب و پرانرژی
تا دقیقه 4:00
وقتی استاد به آزاده خانم دوست عزیزمون گفتن خودتون معرفی کنین چقدر عالی از استاد تشکر کردن و اینطوری نبود که بگه مثلا شما دست خدا شدین و ازت ممنونم و… یعنی توی دلش ممکن بگه ولی از طرف مقابلشون نهایت تشکر کردن
نکته بعدی که برای من نکته ست، اینه که آزاده جان گفتن من با استاد ارتباط گرفتم از طریق یوتیوب و دیدم چقدر حرفهای استاد نزدیک به من و چیزی که دنبالشم.
خب میخوام اینو به خودم یادآوری کنم که ببین مهرداد تو وقتی روی خودت کار کنی و اصولی کار کنی و متعهد باشی و مدارت بره بالا و بالا و بالا نیاز نیست تو دنبال کسی باشی، نیاز نیست پول خرج کنی برای اینکه بشناسنت، نیاز نیست خودتو به در و دیوار بزنی، فقط به ایده هایی که بهت گفته میشه عمل کن، بقیـــــــــــــــــــــه که هم یمدار ت بشن، خودشون میان توی مسیر قرار میگیرن و محصولات تو، کسب و کار تو رونق میگیره و ثروت جاری میشه به هزاراااااااااااان طریقی که بیشتر از 5 تا راه به ذهنت نمیرسه.
میخوام بگم آزاده جان میخواستن که پیشرفت کنن، تغییر کنن، دنبال بودن، درخواست داشتن و طبق قوانین سیستم طبق آیه 186 سوره بقره، درخواستِ درخواست کننده رو اجابت میکنم هرکسی که مرا بخواند پاسخش میدم، جهان پاسخ میده ولی باید یه سری شرایط انجام داده باشی تا به بهترین مسیر هدایتت کنه. و آزاده جان به مسیر استاد هدایت شدن و محصولاتش خریدن و خوب روی خودشون کار کردن. حالا نکته مهمتر
اینقدر روی خودش کار کرده، اینقدر نتیجه گرفته که ایندفعه توی مدار نزدیکتر و فیزیکی استاد قرار گرفته، و استاد توی چندین تا مهمونی دیده و نتایجش اینقدر خوب شده که، استاد اینقدر تحسین شون میکنه و باهاشون مصاحبه کرده.
بازم میخوام به خودم بگم، من یه زمانی دوست داشتم استاد از نزدیک ببینم اونم به این دلیل که از استاد بت ساخته بودم برای خودم تا اینکه استاد یه فایلی اون سالها گذاشتن که نه از خودشون و نه از بقیه بُت درست نکنین و …… خب من این درک رو که پیدا کردم و خیلییییی روی خودم کار کردم و خداروشکر الان دوست دارم استاد رو ببینم ولی نه با اون دیدگاه، با این دیدگاه که با افراد قدرتمندی مثل استاد باشم و ارتباط داشته باشم، تا هر لحظه یادبگیرم، تا پیشرفت کنم تا قویتر بشم تا بزرگتر بشم، تا لذت ببرم از زندگی واقعی و مسیر درست زندگی کردن چون استاااااادمِ.
حالا صحبت های آزاده جان و استاد در مورد مهمونی ها دقیقا داره به من اینو میگه دنبال (از نوع چسبندگی و وابستگی) نباش، روی خودت کار کن، روی ذهنت، روی حال خوبت، روی مهارت هات بقیه چیزا خودشون میاد، اینکه میاد یعنی در مدارشون قرار میگیری و باهاشون برخورد میکنی نیاز نیست دست و پا بزنی و عجله کنی.
یعنی آزاده جان نمیتونست دنبال استاد باشه که پیداش کنه؟؟؟ ولی ببین اجازه داد ظرفش آماده بشه و در زمان و مکان درست جاری بشه به سمت استاد و توی یه مهمونی با هم اشنا بشن و …
بذار ظرف وجودیت آماده بشه، شاگرد که آماده باشه استاد از راه میرسه…. من که آماده باشم همه چیزایی که میخوام از راه میرسه من باید مسیر خودم رو برم و حال خوب داشته باشم.
مهاجرت و تحسین. چقدر خوبه استاد این نوع فایلهارو میذارین که بیشتر و بیشتر در عمل با عملکرد خودتون آشناتر بشیم. واقعا ببین مهرداد، استاد چقدر عالی داره تحسین میکنه و مخصوصا موضوع مهاجرت رو. این نشونه هارو ببین مهرداد، این هدایت هارو ببین، هدایت میخوای؟؟؟ اینا همین… مهاجرت کار هرکسی نیست، آدم باید شجاع باشه که مهاجرت کنه.
دنیا، دنیایِ شجاعانِ، این جهان فقط به شجاعان پاسخ میده. فقط شجاعان…
تا دقیقه 11:00
با اینکه آزاده جان توی خانواده ایی به قول خودشون از لحاظ مالی خوبی بودن ولی دلشون میخواسته به ارزش برسن.
چیزایی که برام توی این دقایق خیلی توی ذهنم بلد بود، اقدم و حرکت شون بوده. اقدام و حرکتی که خیلی چیزا باهاشون موافق نبوده از جمله خانواده، از جمله عرف جامعه که یک دختر مخصوصا 20 سال پیش که بخواد کار کنه و پول در بیاره، از جمله مسخره شدن توی اون سن برای نوع تبلیغ خودش
ولیییییییییییییی با همه اینا اقدام میکنه، حرکت میکنه، از آپارتمان خودشون شروع میکنه برای درسهای بچه ها، بعد از این اقدام ایده میاد که تبلیغ کنه، روی مقوا و توی کوچه بزنه، اخه کی اینکارارو توی اون سن میکنه؟؟؟ نه اینکه کسی نباشه میخوام بگم وقتی خودتو باور داشته باشی، اهدافت رو، ارزشمندی که برات مهمه، اینا بهت انگیزه میده و اینکه عزت نفس بالایی داشته باشی یعنی همه اینا نه کامل ولی کنار هم باعث میشه اینطوری حرکت کنی و اقدام کنی و بری جلو حتی اگر همه چیز علیه ت باشه.
یه نکته ایی دیگه اینکه قدرت ذهنشون خیلی قویتر از نجواها بوده و غلبه میکرده و در کنارش عشق. عشق فراوانی که به کاری که میخواسته انجام بده چون هر قدمی که براش برمیداشته لایه لایه درونش رو شکوفا تر میکرده.
تا دقیقه 12:00
به خاطر عشق شدیدشون به زبان انگلیسی خداوند هدایتشون کرده به دوستی که مادرش آمریکایی بود و ایشون درخواست تدریس خصوص میده و زبان انگلیسی رو به لحجه امریکایی یادمیگیرن.
یعنی عشق اینقدر شدید بوده و اینقدر دوستمون با خودش خوب بوده که به چنین مکانی و زمانی و انسانی هدایت شده که مسیرش رو با کیفیت تر و ساده تر و روون تر طی کنه همراه با لذت.
تا دقیقه 16:00
هرجا یه توریستی میدیدن میرفتن هرجوری شده باهاش حرف بزنن که زبونشون بهتر بشه…
میخوام بگم مهرداد شما اقدام های عملی دوست عزیزمون آزاده جان ببین، ببین چجوری عمل کرده و این عملها و قدم ها بوده که بعدش هدایت شده به مادر دوست شون، یعنی من میگم توی سال 2022 میلادی توی این زمان هرکسی بگه من زبان میخوام یادبگیرم چجوری، یا با کی صحب کنم، یا چجوری لهجه یادبگیرم و یا ……….. کاملا با تمام احترام میگم داره چرت میگه و همه اینا بهونه ست، چونکه اینقدرررررررررررررررررررررر اپلیکیشن هایی برای همین قضایا ساخته شده با کلی امکانات خفن تر، پادکست ها و کتابهای صوتی انگلیسی که سطح بندی برای شنیدن داره و …………… یعنی جهان در حال گسترش، جهان در حال پیشرفته شدن، جهان در حال بهتر شدن و وسعت گرفتن و از همه چی زیاده واقعا هیچ جای بهونه ایی نیستتتتتتتتت مهرداد نیست که نیست
دقیقا همین قضیه مهرداد توی برنامه نویسی هم همینطوره هاااا خودت دیگه میدونی چه خبره پسسسسسسس هر بهونه و دلیلی بیاری از کار نکردن و … فقط حرف مفت محضضضضضضضِ.
حالا ایده میومده و به قول خودشون با ترسهایی که داشته ولی یه نیرویی هم توی درونش میگفته که میشه و چقدر با این نیرو ارتباط داشته، به قول خودشون بهترین رفیقش خداوندِ، درست بالا و پایین میشده ارتباطش ولی بوده یاد جمله افتاد توی دوره روانشناسی ثروت1 جلسه 3 افتادم که گفتن :
“” ولی از وقتی که دارم به مدت طولانی روی خودم کار میکنم شبیه هواپیمایی هستم که هی داره تصحیح مسیر میکنه، هیچ هواپیمایی نیست که از لحظه ایی که بلند میشه توی خط مستقیم به سمت مقصد حرکت بکنه، اینا هی با یه زاویه ایی مسیرشون تصحیح میکنن، مثل قایق های بادبانی که مسیرشون برای رسیدن به مقصد تصحیح میکنن، مستقیم به سمت مقصد نمیرن هی به صورت زیگزاگی، هی دارن تصحیح مسیر میکنن، هی یه ذره دور میشن دوباره به سمتش حرکت میکنن ولی چون زمان زیادی به سمت مقصد حرکت میکنن و زمان خیلی کمی از مسیر گمراه میشن در نهایت به هدفشون میرسن”””
تا دقیقه 19:00
خدایی مهرداد ببین، دوستمون آزاده میره یه آموزشگاه زبانی با ترسی که داشته ولی توجه به شجاعتش میکنه و میره که تست بده، مدیر اون موسسه میگه میتونی 30 نفر رو اخه تدریس کنی و دو دل بوده ولی چون آزاده جان با یه قدرتی رفته و البته اینو یادت باشه خدا هرلحظه داره هدایتت میکنه، هرلحظه هااااااا…. میگه که به من شانس بدین یعنی ببین چقدر خودشو باور داشته
بعدش میبینه طرف دو دل میگه هرکلاسی که بقیه معلم ها نمیخوان به من بدین. و بهشون بچه های 3 تا 5 سال میده.
بنظر من یکی از سخت ترین کارا تدریس کردن بچه های 3 تا 5 سال چون فقط باید بفهمیشون و عشق داشته باشی من تا این جای فایل نمیدونم میگن که عشق تدریس به بچه هارو داشتن یا نه ولی اینو میدونم وحشتناک عشق تدریس رو داشتن حالا هرکسی و میخواسته بهترین خودش رو تدریس کنه.
حالا نکته جالب دیگه برای خودم اینه که این دنیا بازیِ و ما امدیم بازی کنیم فقط کافیه قوانین بازی رو بدونیم و تمام.
بچه ها همیشه بهترین راهنما برای ماها هستن و چقدر زیبااااا آزاده عزیز فهمید که باید با بازی بهشون یاد بده حالا این یعنی چی؟؟
یعنی اینکه این ذات انسان تا یه چیزی براش ساده و آسون و جذاب و مفرح بخش نباشه انجامش نمیده، علاقه نداره به انجامش
برای همین ما باید همیشه برای کارهامون اینکارو بکنیم و شاید بپرسین خب راهکارش چیه؟؟؟
راهکارش اهرم رنج و لذت…. راهکارش چرایی نوشتن…. با اینا میتونی منطقی برای خودت بسازی که اون کار رو جذاب و اسون و لذت بخش کنی و بعدش با دل و جون انجامش میدی.
و نکته بعدتی که استاد توی دوره عزت نفس هم میگن جایزه دادن
ما هم باید به اندازه کارایی که میکنیم به همون اندازه نه بیشتر و نه کمتر به خودمون جایزه بدیم، جایزه وسیله ایی برای تشویق و محرکی برای ادامه دادن و این بنظرم توی اوایل مسیر خیلی خوبه.
تا دقیقه 24:00
نکته اول: تشویق خانواده هاا… وقتی شما با عشق و قدرت میرین سراغ چیزی که عاشقشین چون عاشقشی جنس عمل کردن اصلا قابل توصیف نیست دقیقا از خودم یادم میاد زمان بسکتبال که بازی میکردم و چجوری تست میدادم که همیشه نفر اول بودم با اختلاف نسبت به 20 نفر دیگه تیم.
و پاداششون دوستمون گرفتن، اون تشویق دیگران که تشویق خداوند بوده، یعنی هدایت خداوند بوده برای اینکه اعتماد به نفس و خودباوری دوستمون بیشتر بشه.
و البته یه نکته دیگه دوستمون آزاده جان اینه که گفتن اینه که اینا حتما میخوان بگن اخراجی ولی عیبی نداره من تجربه گرفتم و میرم سراغ یه موسسه دیگه…… یعنی ببین مهرداد اینطور نبوده که نا امید بشه و بگه دیگه زندگی تموم یا دیگه نمیشه کاریش کرد یا من خوب نبودم و نیستم و خودخوری و تخریب خود داشته باشه، اتفاقا میگه عیبی نداره میرم سراغ یه موسسه دیگه من تجربه یادگرفتم یعنی مهرداد ببین چقدر این دوستمون آزاده جان فوق العاده بوده رابطه ش با خودش، چقدر خودشو دوست داشته، چقدر عزت نفس داشته و افرین میگم و هزار بار تحسینت میکنم برای همچین شخصیتی و نتایجی…
نکته دوم: کلاسی که به آزاده جان دادن رده سنی 12 سال تا 22 سال بوده و همه پسر و به قول خودش شوک شده که یعنی چی و مخصوصا اینکه خودشون دختر و تا به حال توی همچین جوی نبودن
حالا نکته قشنگش اینه که آزاده جان خودش رو با شرایط هماهنگ نمیکرده، بلکه شرایط رو با سیستم خودش یکی میکرده.
این مهارت رو به طرز فوق العاده ایی انجام میداده، خب کِی میتونی مهرداد شرایط رو طبق سیستم خودت بکنی؟؟؟؟ زمانی که خودتو باور داشته باشی، زمانی که قدم برداشته باشی، زمانی که در مسیر عشق و علاقه ت حرکت کرده باشی، زمانی بها داده باشی برای این هدفت، زمانی که تمرین و ممارست و تکرار داشته باشی، زمانی که با خداوند رفیق باشی یعنی با خودت رفیق باشی، زمانی توی دل ترسهات بری با اینکه میترسی و نگی من حالا چیکار کنمم؟؟ به جاش بگی خب باشه، من چجوری باید مدیریت کنم به سبک خودم.؟؟؟
و نکته سوم که قشنگ خودشون هم گفتن اعتماد به نفس شون رفته بود بالاتر و درخواست حقوق بیشتر رو کردن.
این یعنی عزت نفس بالا، یعنی اعتماد به نفس بالا، یعنی خیلی خودشون باور داشتن و البته با اقدام کردن و نتیجه گرفتن و شجاعت ها به این سطح رسیدن و به راحتی درخواست حقوق بیشتر رو کردن که حقوقی رو بهشون دادن که به افراد فوق لیسانس میدادن در صورتی که خود دوستم آزاده جان هنوز دانشگاه نمیرفت
مهرداد فهمیدی چی گفتم بهت؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستمون آزاده جان نه تنها مدرک نداشت بلکه دانشگاه هم نرفته بوداااااااا، ببین که عوامل بیرونی توی رقم زدن نتایجی که تو میخوای هیچ قدرتی ندارن حتی اگر قوانین کشوری و موسسه و دانشگاهی و ….. بگه. تو درست جلو بری با باورهای قدرتمند، عوامل بیرونی یه ذرررررررره هم تاثیر ندارنااااااااااااااااا اینم یه الگوی منطقی خیلی عالی دیگه
این یعنی اصولی و طی تکامل جلو رفتن.
این یعنی قدم به قدم رو برداشتن همراه با لذت بردن، همراه با عششششق کردن، همراه با کلی احساس خوب…
دقیقه 25:50
تا قبل از شروع نکته هایی که استاد میخواستن بگن من برداشت خودم رو مینویسم تا ببینم چقدر درک کردم و آیا نزدیک به استاد یا نه
ببینین وقتی رشد و پیشرفت میکنین و مهمتر از همه قدم برمیدارین، قدمهایی با باورهای قدرتمند، با ایمان، با حرکت، با شجاعت خداوند چناااااااان حمایت میکنه جهان چنان حمایت میکنه که میبینیم دوستمون ایده های خیلی عالی برای اموزش دادن فهمیده، ما میگیم خلاقیت ولی اینا دقیقا ایده هایی که برای افراد در مسیر درست هستن میاد، در مسیر عشق شون با باورهای قدرتمند هستن. بچه هارو میبردن توی طبیعت تا زبان انگلیسی رو بیشتر لمس کنن، یعنی طبیعی تر بشه براشون با صحبت در منطقه ایی که توش قرار دارن. یا ایده اینکه چون خیلیا میخوان مهاجرت کنن یا سفر برن برای این دسته افراد گرامر اونقدر فعلا مهم نیست و بیشتر مکالمه مهم و اینکه با چه ترفندهایی اینکارو انجام بده اینارو جز خدا کی به آدم میگه آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مهرداد کی میگه ؟؟؟ نه بگو ذهن نجواگر مهرداد بگوووووووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟ بگو ببینم چرا ساکتی پس بگووووووو؟؟؟
و افرادی رو در مسیرت قرار میده که بیشتر باور کنی خودت و مهارتت رو مثل فرزند سفیر ایران در امریکا
اینا پاداش و هدایت همه چی رو خدا باهم میده توی زمان و مکان مناسبش.
و میبینیم که در این مسیر ازاده جان با افراد زیادی آشنا میشه، کلی ادم رو میشناسه، اخلاقیات و رفتارها چه همه تجربه کسب کرده از آموزش، از آموزش به بچه های 3 سال تا هرچقدر که بودن، از ترفند ها، از بروز بودن ها، از نوع ارتباطات، از بکار بردن انگلیسی در زندگی خودش و………. ایناهاست که استاد دائما میگه در مسیر عشق خودتون باشین.
دقیقه 27 به بعد
اولا خداروشکر میکنم برای اینکه درکم اینقدر بهتر از قبل شده که قبل از اینکه صحبت های استاد گوش بدم نکته هایی گفتم که خیلی نزدیک به نکته های استاد در مورد مسیر زندگی آزاده عزیز بود و خوشحالم و از خدا میخوام که خودم به همین درک هایی که بهم داد و من فقط مینوشتم عمل کنم. عملگرا شدم و دارم میکنم ولی عملگراتر بشم، میخوام خیلی بیشتر به این درکها عمل کنم، هم از لحاظ کیفی و هم عمقی و هم کمی.
از الان میخوام نکته هایی که خود استاد میگن رو بنویسم.
1- با اینکه نیاز مالی نداشته، خودکفا بشه، تصمیم گرفته که ارزش ایجاد کنه، ارززززششششششششش، تصمیم میگیره ارزش ایجاد کنه فارغ از موضوع مالی یه ارزشی خلق کنم که افراد بخاطرش پول پرداخت کنن این یعنی من کار بزرگتری کردم.
2- با وجود مخالفت ها برای خودش راه بسازه، بابا قبول نمیکنه شماره بدم برم با مادربزرگ صحبت کنم اینا همون چیزایی که بهش میگم ایمان، تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد، شما قدم رو برمیداری و اولین ایده ایی که به ذهنت میرسه رو انجام میدی و بعد ایده بعدی گفته میشه. مثلا اول روی مقوا بنویسم هرکسی که هر درسی نیاز داره من درس میدم بعدش هدایت بشی یعنی وقتی شما حرکت میکنی و شما قدم برمیداری شما هدایت میشی این کلیدِ
اینکه میگن نه یکی به من کار بده من همه کار میکنم نه این نیست…. شما قدم برمیداری و شما خلق میکنی موقعیت رو.
3- توی یادگیری زبان خودشو بهتر بهتر کنه یعنی علم ش رو بیشتر کنه و به روز کنه.
4- بعد این شجاعت و این اعتماد به نفس یه دختر 18 ساله که خودباوری میخواد که چالش هارو میپذیره، بچه های 3 تا 5 سال بعدش جهان بهش جایزه میده و بعد اعتماد به نفس میره بالا.
خود باوری اینجوری میره بالا، توی عمل، توی افزایش مهارت ها، توی عمل کردن، نتایج گرفتن، خودباوری بیشتر میشه.
5- میره آموزش به افرادی که سن شون بیشتر میشه، فیدبک میگیره که برای این سن یه استراتژیک دیگه ایی رو برای تدریس داشته باشم.
6- وقتی خودشو ثابت کرده، یعنی لیاقتش رو ساخته (باید اول لیاقتت رو بسازی تا پاداش های بیشتر بگیری یا اصلا پاداش بگیری(این جمله تون استاد عجیب جرقه ایی بود برای من، خیلی زنگ ها زد خیلیییییی، خیلییییییی کلید ارزشمندی گفتین )) ایشون دوستمون میره انجام میده و درخواست حقوق بیشتر میکنه و طرف مجبور حقوقی بده که به فوق لیسانس ش میده.(نه اینکه بشی خونه بگی من لایق بهترین ها هستم پس تا این حقوق رو بهم ندن جایی نمیرم کار بکنم).
7- هیچوقت خودتون بیکار نکنین و همیشه یه ورودی داشته باشین بعدش میگن استاد چجوری ورودی داشته باشیم؟؟؟ من که سربازم، من که دانشجو هستم، من که…. راهش پیدا کن، راهش رو پیدا کن…. دوستمون آزاده جان راهش پیدا کرده این یه الگوی منطقی، ایشون نه به پولش نیاز داشته، پدر پولداری داشته، مقاوت های زیادی برای انجام کارش داشته ولی راهش پیدا کرده و رفته نتایج بزرگ گرفته و بعدش گفته باید درآمد من بره بالاتر و البته که جهان تاییدش کرده
8- اینا همون درسهایی که هرفردی توی زندگیش به هر دستاوردی رسیده. شما اگر نگاه کنین اینا مشترکِ.
این داستان ادامه دارد…..
استاد خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم ازتون
فوق العاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااده بود
خیلیییییییییییی لذت بردم
نمیدونین الان چه حسی دارم و نمیدونین مغزم چجوریه الان درونم چجوریِ کلی ارامش و درک آگاهاهی و حس میکنم میخوام بترکم
مخصوصا
مخصوصا استاد این نوع نکته نویسی که اخرای جلسه 2 ثروت 1 گفتین فوق العاده ست.
یعنی از زمانی که دارم اینطوری فایلهاتون گوش میدم و میبینم اصلا معجزه کرده برای من
معجزه بخداااا
همین روشی که اول همه کامنتهام جدیدا مینویسم
ممنونم ازتون استااااااااااااااااااااااااااد عششششششق من.
سلام به محمد عزیزم دوست خوبم
خیلی ممنونم از لطف و محبتت و مرسی از انتقال تجربه ایی که از وضعیت خودت بهم دادی.
خیلی مرسی عزیزم.
من کامنتت که میخوندم، یه چیزی رو توی حرفات خیلی پررنگ دیدم و در همون راستا یه چیزی رو خیلی کمرنگ.
عجله کردن رو پررنگ و تکامل رو کمرنگ
رفتم توی صفحه شخصی ت و دیدم دوره جهان بینی توحیدی هم داری. بعدش رفتم توی قسمت “کامنتهای من در محصولات” ت و دیدم اونجا توی دوره جهان بینی توحیدی کامنتی نذاشتی، حالا یا دیدی و کامنتی نذاشتی یا ندیدی ولی بنظرم اگه اون دوره رو دیده بودی این موضوعات رو نمیگفتی
حالا چرا میگم، به این دلیل که توی جلسه اول استاد در مورد هدف داشتن و اقدام و عمل در مورد اهداف و ایده ها میگه
جلسه دوم و سوم دوتا یک ساعت و نیم در مورد موضوع تکامل میگه که زندگی من رو تغییر دادِ چون پاشنه آشیل من بعد از فراوانی واقعا کمالگراییِ.
حالا هرکدوم از این جلسات یه جلسه دومی دارن که در مورد موضوعات مختلف مخصوصا احساس خوب و نوع نگاه به زندگی میگه استاد
جلسه 4 در مورد فراوانی
که بخش دوم این جلسه در مورد تکامل و کنترل ذهن
جلسه 5 مختص در مورد کنترل ذهن و نجواگر ذهن که اصلا برای چیه و کارش چیه
جلسه 6 مختص در مورد اینه که احساس خوب چیه و چجوری احساس خوب داشته باشیم
ووووووو……………..
.
.
.
.
بازم بگم یا این هدایت رو میپذیری و توی این چند روزی که امدی روی خودت کار کنی میری سراغ این دوره ؟؟؟؟؟؟؟
انجامش میدی یا نه؟؟؟؟؟
چون من اتفاقی همین که این فایل امد نیومدم بنویسمش به این دلیل که همیشه وقتی استاد فایلی میذاره من با فاصله یکی دو روزه میبینم و یکی دو روز بعدش کامنت میذارم ولی اینبار همون لحظه دانلود کردم و دیدم و نوشتم و فرستادم… آیا اینا اتفاقیِ؟؟؟؟
آیا اتفاقی که کامنتم بیاد جزو 3 تا کامنت محبوب که بیشتر بُلد بشه و دوستان عزیزی مثل شما هدایت بشن بهش و تغییراتی ایجاد بشه براشون که همه اینا هدایت و منم دست خداوندم، اعتبارش با خودش و نه من، من فقط هرچی گفت رو جاری کردم بخدا.
آیا اتفاقی که شما بیای برای من کامنتی بذاری با این جزئیات که شاید میتونستین نذارین و حوصله نکنین و من بخونم و بهم گفته بشه که اینارو بهتون بگم و دوره جهان بینی توحیدی پیشنهاد بشه مخصوصا اینکه دارینش و توی این بازه زمانی باشه که میخواین روی خودتون کار کنین ؟؟؟؟
من که فکر نمیکنم دوست عزیزم اینا اتفاقی باشه و یقین دارم که هدایت و باید شما برین دوره جهان بینی توحیدی رو ببینین
من جلسه 2 و 3 دوره جهان بینی توحیدی و البته جلسه اولش هم همینطور شاید شاید شاید باور نکنی
برای هرکدومش نزدیک 1 ماه تا یک ماه نیم وقت گذاشتم و فقط تکرارشون میکردم و اینقدر گوش دادم و دیدم که پاشنه آشیلم ضعیف و ضعیف تر بشه و بعد از هر چند هفته ایی دوباره میرم گوش میدم
باید بها بدی
بهشت را به بها دهند نه بهونه
سوره بقره
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
اگر بندگان من، در مورد من از تو پرسیدند(بگو) نزدیکم
درخواستِ، درخواست کننده رو اجابت میکنم (هرکسی که مرا بخواند پاسخش میدم، هرچی که بخواد، هرجوری که بخواد، هرجوری که من رو باور کنه پاسخش میدم )
پس (آنها) باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیارن تا راهشان را بیابند (اونها هم باید به من ایمان بیارن اونها هم باید من رو باور کنن تا رشد کنن)
اگر میخوای رستگار بشی و رشد کنی تسلیم ش باش و هدایتی که میکنه رو انجام بده بقیه چیزا درست میشه
قربونت بشم دوست خوبم
خیلی ممنونم کامنت خوبی نوشتی برام
و بهت تبریک میگم برای فروش های میلیاردی ت واقعا تحسین ت میکنم
با قدرت ادامه بده
اگه اونو تونستی بیشتر ش هم میتونی و توی بقیه حوزه های زندگیت هم میتونی بترکونی
همیشه شاد و سلامت و موفق و سعادتمند و در آرامش و ثروتمند در پناه تنها فرومانراوی کیهان باشی