گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-07-13 08:02:192024-04-30 04:22:17گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آوردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سارا رکنی
سلام استاد عزیزم!
امروز این فایل رو باز کردم و به خودم گفتم که این فایل مال امروز منه و یه چیزیه مرتبط به من، مثل تمام فایل هایی که همیشه بازمیکنم و دقیقا مرتبط با شرایط همون لحظه است و شما توش راهنماییم میکنین. اصلا خیلی عجیب و در عین حال مثل معجزه است! بعدتا آزاده جان صحبت کردن دیدم مثل من معلم هستن، فقط من معلم فرانسه ام و خیلی مشابه با آزاده جان همینقدر مصراومدم جلو. اولین تجربه های تدریسم ترم دو لیسانس، توی راه برگشت از دانشگاه تا خونه بود(نزدیک به یک ساعت و نیم طول میکشید)که من به هرکسی دوست داشت رایگان فرانسه یاد میدادم( مثلا دانشجوهای زبان انگلیسی که چندواحد زبان دوم فرانسه داشتن) و کم کم شروع کردم به شناخته شدن. همیشه باور داشتم که من دنبال کار نمیرم و اون میادبه دنبالم و همه چیز عالی همینطوری پیش رفت. و من الان یه معلم فرانسه ی سی ساله ای هستم که به تهران اومدم(یه مهاجرت کوچیک) و در تمام این سالها با خواستن از خدا واقدام کردن، روز به روز شرایطم بهترشده، توی یه رابطه ی خیلی خیلی عالی هستم و در حال دستم رو پر کردن برای قدم های بعدیمم. از سه سال پیش که یکی از شاگردام شما رو به من معرفی کرد زندگی و در آمد من زیر و رو شد و روزی هزار بار خداروشکر میکنم که قانونو فهمیدم و دارم اجراییش میکنم و خداروشکرکه خدادست های زیبایی داره مثل شما استاد عزیزم و مریم جان عشق♥️
به نام آرامش دهنده قلب ها 🍃
سلام به استاد عزیزم
من این فایل های خانم آزاده رو همون موقع که گذاشتید با شوق و ذوق گوش میدادم و شیفته شخصیت ایشون شدم
اما در حال حاضر من یک روزه به یه تضادی برخورد کردم
یه حسی تو وجودمگفت بیا تمرکز کن رو این فایل ها کمکت میکنه!!
منم به حسم گوش کردم و همین الان که داشتم این فایل رو تو دفترم نکته به نکته یاداشت میکردم
فهمیدم چرا قلبم این حرف رو به من زده :)
من مدتیه که برای کار مربی گری میرم به باشگاه های مختلف پیشنهاد میدم که البته این کار به من برای قدم اول الهام شده بود و منم به هدایت خدا گوش کردم و انجامش دادم
و تا به حال موفق به اینکه جایی کلاس بگیرم نشدم
ولی ایمان داشتم من باید قدم بردارم باییییید درسته من خیلی حرفه ای و لایقم ولی این یه حرف نیست یه احساس که باید ایجاد کنم
واسه همین حس خوبی داشتم به اینکار
چون به خاطرش باید ترسمو میذاشتم زیر پام
غرور بی خودمو بزارم زیر پام و قدم بزارم تو راهی که بهش ایمان دارم
حالا من دیروز پیش مربی خودم بودم که چهار سال پیشش آموزش دیده بودم ولی خب سه سال بود که ندیده بودمش از سر دلتنگی رفتم ببینمش داخل سالن باشگاهش
وقتی فهمید میخوام مربی شم یسری نصیحت کرد که خب انصافا حرفای قشنگی زد و خودشم همینطور عمل کرده بود و نتایج خوبی گرفته بود
اما یه بخشی از حرفاش خیلی اذیتم کرد
و من بعد اون مکالمه خیلی احساس بدی داشتم
چون مربی ای بود که قبولش داشتم سخت بود بگم بیخیال حرف دیگران و اولش خیلی مقاومت داشتم
به منگفت اینکه میری تو باشگاه ها شماره میدی برای اینکه برات شاگرد بگیرن یا کلاس بزارن اشتباهه
تو باید انقدر ارائه ات قوی باشه که آدما بیان دنبالت .
و من خیلی خیلی با خودم کلنجار رفتم و حرف زدم خیلیییی زیاد گفتم اگه ناراحتم اون حرفا با قسمتی از وجود من در تضاده !
اون قسمت چیه؟
بله دقیقا همینه که خدا میگه از تو حرکت از من برکت!
من باید حرکت کنم
این کار کجاش غلطه !
من برای این ارائه که مربیم گفت باید برم باشگاه هایی که مربی میخان یا نه؟
و الان که این فایل رو مجدد گوش کردم
میخاستم از خوشحالی گریه کنم
از خوشحالی اینکه خدای من
چقدر واسه این حرفا آمادم
چقدر مقاومت ندارم
چقدر آمادم که قدم بردارم تا به خدا بگم من رابطه ام باهات فقط کلامی نیست !
قلبیه!!!! قلبی که پر از ایمان به توعه 💗
و ایمانی که به من عمل و حرکت میده❤️🔥
خدایا شکرت که هربار هدایتممیکنی به فایلی که لازمه گوش کنم
استاد و خانم آزده از شما هم بسیار سپاس گزارم ❤️🌼🌼🌼
به نام مهربان پروردگارباسخاوتِ هدایت گرم
من دراین فایل باورهای قدرتمند کننده وباوربه فراوانی آزاده جون رو دیدم
دیدم که چون عزت نفس داشتن و قلبا خودشونو باورداشتن
وچون از خانواده پولداری بودن ،برای همون باورهای ثروت سازشون خیلی خوب بوده تونستن به راحتی نرخ خدماتشون رو بالا ببرن ،واحساس لیاقت وخودارزشمندی داشتن
این همون چیزیه که من بایدبسیار در خودم بسازم وتقویتش کنم
همون ریشه ای هست که میوه هایی چون استقلال مالی رو باخودش به همراه داره
استاد بارها تاکید کردند که عزت نفس بیس واساس همه موفقیت هاست و خداروشکر ایشون داشتند و البته باعمل گرایی ها شون هربار اعتمادبنفس شوند رو تقویت کردند
ایشون شجاع هستند و خودشون فرمودن از همیشه باخداوند ارتباط خوبی داشتند وقطعا شجاعتشون بخاطر ایمان وباورقلبشون به خداوند هست
خیلیییی لذت بردم حرفای آزاده جون رو شنیدم وتحسینشون کردم وبرای خودم الگو برداری کردم و سپاسگزارم از استاد عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدن وسپاسگزارم از مهربان پروردگارباسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی تا ازاین آگاهی ها بهرمند بشم
عاشقتونم
عشق برای همه بچه های سرزمین عباسمنش ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💚❤️❤️
به نام خدا
سلام
این دیدگاهی که اینجا مینویسم صرفا یک ردپاست برای خودم :)
این دیدگاه در ساعت 3:27 بامداد جمعه 11 شهریور 1401 نوشته میشه
امشب حدود 2 ساعت قبل برای خدا یک نامه نوشتم و ازش خواستم که من رو هدایت کنه تا رسالتم رو پیدا کنم و این فایل یک نشونه از سایت بود که جواب من رو بهم داد. (تازه الانی که دارم این کامنت و مینویسم هنوز ویدئو رو ندیدم! این برداشت های من صرفا از متنی هست که برای این فایل نوشته شده :) )
1) هدایتت میکنم ولی فقط فهمیدن هدایت ها کافی نیست! باید بهشون عمل کنی :)
2) برای عمل کردن به هدایت ها اراده داشته باش :)
3) انرژی ت رو خوب و مثبت کن. خودت باید واسش اقدام کنی :)
4) نترس. شجاع باش. شجاعت به خرج بده. من اینجام :)
5) برای خودت لیاقت و حس لیاقت بساز. باور کن که لیاقت داشتن هرچیزی که میخوای رو داری :)
ب نام الله یکتا
سلام استاد عزیزم و مریم خانوم مهربان و خانوم آزاده خوش خنده و قوی 😄
عجب فایل خفنی بود عجب هدایت عالی بود
آفرین ب خانوم آزاده قوی و خوش خنده ایول داری واقعا …
آره استاد عزیزم دقیقا ارزش و لیاقت رو ما خودمون میسازیم چیزیه ک در درون ماست و از درون باید ساخته بشه دقیقا من بک گراند زدم ب گذشته از خودم یادم اومد اون زمانی ک در دوره ای سربازی بودم تو ی قسمتی خدمت میکردم ک عملا هیچ کاری من انجام نمیدادم و این بسیار آزار دهنده بود برا من و من شروع کردم ب تغییر جایگاهی ک داشتم ک بتونم کارای عملی انجام بدم ک روز راحتر برام تموم بشه.
رفتم ی قسمتی از پادگان و خیلی خوشحالتر از قبل بودم .ک من تو این قسمت جدید شروع کردم ب کسب درآمد کردن (یعنی من شروع کردم یکسری بارهای ضایعات خریداری کردن از پادگان و بجاش یا پولشو بهشون میدادم یا اینکه یکسری ظرف و ظروف برای قسمت تغذیه و فروشگاه یگان تهیه میکردم و می آوردم )ک اینم بگم من خودم تلاش کردم و این کار رو هدایتی برای خودم فراهم کردم و کلی پول ساختم جوری شده بود خدمت سربازی من ک اصلا کسی من رو ب عنوان سرباز نمیشناخت و همه ب چشم یک طرف معامله با پادگان میدیدن و چقدر از من بابت کارایی ک میکردم تقدیر و تشکر کردن و حتی ب عنوان سرباز نمونه ای سال هم انتخاب شدم ک کلی ثروت خوابیده و مرده رو برای یگان زنده کرده بودم …الان ک صحبت از ساختن شد و صحبت از اینکه باید همیشه ورودی باش فهمیدم ک من هیچ موقع ایستا نیستم و همیشه سعی میکنم ب الهاماتی ک بهم میشه عمل کنم (اما متاسفانه تموم مواقع ن اینجوری نیستم و خیلی وقتا الهامات بهم میشه اما من تنبل بازی در میارم یا بهتره بگم ترس وجودمو میگیره و انجام نمیدم)الان متوجح شدم ک چرا درامد من ثابت مونده و تغییری نمیکنه چند ماهیه و فکر میکنم ک من ارزش کارمو متوقف کردم و لیاقتمو رهاش کردم ک من واقعا لایق خیلی بهتر و بیشتر از این مبلغا هستم انشالله ب امید خدا یکسری هدایتا شدم ک دارم انجامشون میدم و دقیقا امشب استاد جان شما درست گفتین وقتی بهمون الهام میشه باید حرکت کرد نباید صبر کرد ک ترس ها بر ذهنمون غلبه کنه و نزاره ک حرکت کنیم …انشالله ک خداوند کمکم کنه ک بتونم در راه درست قدم های محکم و ثابتی بردارم انشالله ک خداوند ب هممون عنایت کنه و مارو در زمره ای بندگان نیکو و درست کارش قرار بده
استاد جان عاشقتم مریم خانوم فوق العاده ای دوربین شکار لحظه های خانواده سپاسگزارم یا میتونم بگم چشم سوم خانواده 😄 آزاده خانوم سپاسگزارم ک بسیار عالی من از صحبت های شما هدایت شدم و فهمیدم ک وقتی الهامی بهمون میشه نباید صبر کرد فقط باید دلتو قرص کنی و حرکت کنی و خداوند زودتر کارهارو انجام داده
دوستون دارم عاشقتونم در پناه الله یکتا شاد پیروز سلامت و ثر تمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید 😘😘😘😘
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همچنین آزاده خوش:اخلاق و خوش خندی ی عزیز 💞
برای بار دوم هست که این فایل را گوش میکنم و لحظه به لحظه ی صحبت های آزاده جان را تجسم میکنم
ممنون بابت تهیه این فایل انرژی بخش
آفرین به همتت آزاده جان که از همون دوران نوجوانی اینقدر تلاش و پشتکار داشتی 👏
چقدر راحت و قشنگ راجع به بهترین رفیقت یعنی خدا صحبت میکنی .
آزاده جان تو لیاقتت را با تلاشت به جهان هستی ثابت کردی و پاسخت را دریافت کردی💝
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و مریم جان و همچنین آزاده خوش:اخلاق و خوش خندی ی عزیز 💞
برای بار دوم هست که این فایل را گوش میکنم و لحظه به لحظه ی صحبت های آزاده جان را تجسم میکنم
ممنون بابت تهیه این فایل انرژی بخش
آفرین به همتت آزاده جان که از همون دوران نوجوانی اینقدر تلاش و پشتکار داشتی 👏
چقدر راحت و قشنگ راجع به بهترین رفیقت یعنی خدا صحبت میکنی .
آزاده جان تو لیاقتت را با تلاشت به جهان هستی ثابت کردی و پاسخت را دریافت کردی.
به نام الله یکتای بخشنده
خدایاشکرت برای تک تک فایل های پر از آگاهی و مثال های واضح برای درک قوانین و تغییر باورها
سلام استاد عزیزم ممنونمم سپاسگذارمم برای همه ی این فایل های باارزشی که با عشق آماده میکنی دوستتون دارمم ❤
نکاتی ک من در این لحظه از این فایل نوشتم :
تحسین میکنم آزاده خانم با اعتماد به نفس و شاد و مهربوون و ثروتمند و چقدر دوست داشتنی و صادق هستند ایشون
یکی از نگاه های آزاده خانم : اهمیت نمیدادم که بقیه جامعه چی فکر میکنن و چ دیدگاهی دارن حتی خانواده
آزاده جان با اینکه پدرشون وضعیت مالی خوبی داشتن اما خواسته که خودش درآمد داشته باشه و توانایی هاشو ببینه و ارزش بیافرینه و با وجود مخالفت های سخت و جدی خانوادش کاری و که میخواسته رو انجام داده
ایشون چشمش به توانایی ها و کارهایی که خودش می تونه انجام بده و وجود خودش دوخته بوده نه حمایت خانواده و نه اعتبار و ثروت پدرش و حساب نکرده روی کس دیگه ای و خواسته خودش جهان خودشو بزرگتر کنه و تجربه های جدید و موفقیت های شاید به ظاهر کوچیک اماا با ارزش و کسب کنه تا آمادهی رفتن به مدارهای بالاتر و آمادهی انجام کارهای بزرگتر بشه و به خودش اعتماد کنه که از پس حل هر مسئله و چالشی برمیاد
زهرا ببین از همون کاری که بلد بوده و همون امکاناتی که داشته شروع کرده کمکِ درسی به بچهای محلشون (همین لحظه و همین امکانات بهترین زمان برای شروع هست)
و وقتی هم دوست داشته توی سن ۱۸ سالگی تدریس زبان کنه با وجود اینکه اطرافیان آذر خانم می گفتن نمیشه چون نیاز به مدرک فوق لیسانس هست و تو نداری و دانش آموزی و هنوز دانشگاه نرفتی و مخالفت خانواده هم بوده و ترس های خودش که نکنه مسخرش کنن ک تو هنوز خودت بچه ای و میخای توی موسسه ما درس چی بدی! اما ایشون از خداوند خواستن ک بهش یه جرعتی بده که بتونه به ترس هاش غلبه کنه چون فقط خودش مهمه و هیچ محدودیتی بیرون از اون وجود نداره و انجامش داده
و باز برای شروع کارر که یه کلاس با بچهای ۳ تا ۵ ساله بهش دادن و چ اطمینانی به خودش داشته و این چالش و هم سعی خودشو کرده تا به بهترین شکل انجامش بده و جا نزده و ادامه داده
و چ خوب گفتن که اگ اینجا نشد میرم ی موسسه دیگه یعنی نگران از دست دادن کار نبودن یا فکر نمیکرده این تنها فرصته
و میبینم که اصلا هیچ کدوم از اون فاکتورهایی که اطرافیانش میگفتن اصلا مهم نبود و ایشون با جسارت و حمایت خداوند و حرکت ها و سعی و ایده های خودش تونست کلاس هایی و که حتی بقیه معلم ها نخواستن ، نمیتونستن ادارش کنن و سختترین کلاس ها بوده رو ازش نتیجه عالی بگیره و به جایی میرسن مبلغی که بهشون میدادن همونی بوده که به یک فوق لیسانس زبان میدادن
و هدایت های خدا و دستانش توی مسیر هر لحظه هست مثل مادر آمریکایی یکی از دوستاش یا توریست ها و یا همینکه اون موسسه درخواست ایشونو پذیرفت و بهش اعتماد کرد و فرصت داد که خودشو ثابت کنه همه ی اینا تورو آماده میکنه و شرایط و مهیا میکنه اگرر که تو مشتاق حرکت باشی اگه بخای و شجاع باشی و همه جوره دنبال راه حل برای رسیدن به هدفت باشی و عمل کنی .
و ایشون هر دفعه وقتی اوضاع زندگیش عالی بوده تغییر کرده
چقدر با یه احساس عالی و لبخند زیبااشون گفتن من یه رفاقتی با خدا دارم و بهتریننن رفیقمه و چقدر من آدم خوشبختی هستمم 😍 ایجانم خدایاشکرتت
زندگی با حرکت زیبا میشه
برای همتون ی زندگی همیشه راحت و لذت بخش از خداوند میخام و الهی همیشه مسیر رسیدن به خواسته هاتون راحت و پر از احساس خوب باشه و سلامت باشید
سلام و عرض ادب
من اکنون سومین بار است که این قسمت از مصاحبه را گوش میدادم
در حین گوش دادن اگاهی را دریافت کردم که دوست دارم برای شما از ان اگاهی بگویم من یک تجربه ی شبیه ازاده جان با تفاوت های زیاد در شخصیت و پیشینه ازاده جان دارم که از تطبیق این تجربه و تفاوت ها و تشابه های ان اگاهی امروز را دریافت کردم.
من وقتی از دانشگاه مقطع لیسانس فارغ التحصیل شدم در یک مدرسه غیر انتفاعی به عنوان کاد ردفتری مشغول به کار شدم روز سوم کارم بود که متوجه شدم معلم عربی بچه های تجدیدی نیامده ، قرار بود معلم برای بچه هایی که فردا می بایست در امتحان شهریور شرکت کنند یک کلاس برگزار کند که به دلایلی نیامده بود این تجربه برای سال 80می باشد من از مدیر مدرسه خواستم که به بچه ها درس بدهم اما نه به این دلیل که مثل ازاده جان قوی در درس عربی بودم چون من در دبیرستان 4 بار عربی را افتاده بودم درنظام جدید و خیلی خوب میدانستم درد ان بچه ها چیست ان روز به ان ها درس دادم و قرار بود فردا ساعت 9 از ان ها امتحان گرفته شود به بچه ها گفتم ساعت 7 صبح بیاید مدرسه باز من با شما کار کنم با کادر اداری مدرسه هم هماهنگ کردم که برای ساعت 7 مدرسه باز باشد اما این اتفاق نیافتاد فردا ساعت 7 صبح من و بچه ها بودیم اما مدرسه تعطیل بود گفتم اشکالی نداره انجا یک خانه ای در حال ساخت و ساز بود ما اجرها را اوردیم من روی انها نشستم بچه ها هم نشستند و من نکات رو گفتم چون دقیقا میدانستم مشکل کجاست و بچه ها امتحان خیلی خوبی دادند و مادر ها بسیار قدردان شدند و مدیر مدرسه برای مهرماه کلی به من کلاس عربی داد که البته من از انجا رفتم و استخدام دانشگاه شدم این تجربه ی تقریبا مشابه من با ازاده جان بود اما موقعیت من با ازاده جان خیلی فرق میکرد او از موضع قدرت به بچه ها درس داد چون زبان نقطه ی قوتش بود اما من از نقطه ضعفم به ان بچه ها درس دادم اگاهی که گرفتم این بود که : چه نقطه ضعف و چه نقطه قوت همگی انرژی هستند و اگر ما بتوانیم از ان ها استفاده کنیم میتوانیم به تجارب دلخواه برسیم پس اگر بعضی از ما همانند ازاده جان در خانواده ثروتمند نیستیم دلیلی نیست که به جایگاه دلخواه نرسیم ما میتوانیم از همان نقاط ضعف به قدرت برسیم اگر این نبود تمامی فرزندان خانواده های ثروتمند می بایست موفق باشند که اینطور نیست و تمامی خانواده های فقیر باید ناکام باشند که اینطور نیست . قرار گرفتن استاد کنار ازاده جان نیز تقویت همین اگاهی هست یکی از نقاط ضعف به این جا رسیده است و دیگری از نقاط قوت
با سلام و عرض ادب خدمت عزیزانم
مصاحبه کامل با خانم ازاده رو دیدم و امروز مجدد از اول یک دور دیگه گوش کردم برام خیلی جالب بود ایشون از سن کم باورهای عالی داشتن و قدم ها رو حساب شده بر میداشتن
ایشون با اینکه نیاز مالی نداشتن دوست داشتن ارزشی ایجاد کنند و بابتش پول بگیرند هدفشون پول نبوده و میخواستند خدمتی ارائه کنند برعکس اکثریت که دنبال علاقشون نمیروند و فقط میخان پول دربیارن که گذران زندگی باشه توی این مسیر ایشون شروع به یادگیری میکنند از اطرافیان و … و با به چالش کشیدن خودشون حتی با صحبت کردن با توریست ها دنبال افزایش مهارت بودند و توی این راه آرام آرام اعتماد به نفسشون بالا میره ایشون عملگرایی رو کامل اجرا کردند بدون ایراد و قدم بعدی نداشتن باور مخرب که مدرک تحصیلی ندارم پس بیخیال هدفم ولی باز هم با یه حرکت حساب شده پا روی این باور میذارند و برای مصاحبه اقدام میکنند و عنوان میکنند هر کاری انجام میدهند تا توی این کار حرفی برای گفتن داشته باشن و بعد از خودشون سوالات خوب میپرسند و باز هدایت ها از راه میرسه و ایشون توی کارشون تمام سعیشون رو میکنن که بهترین باشن حالا نوبت دنیاست که جواب بده تقدیر تشکر بالا رفتن لول کاری و … از راه میرسه حالا اعتماد به نفسه خیلی بهتر شده احساس لیاقتش متناسب با اعتماد به نفسه بالا تر رفته اینجاست که استاندارهای ایشون بالاتر میره حقوق و مزایای بهتر طلب میکنند و تایم کاری بهتری درخواست میکنند و …. این روش واقعا خلاصه و مفید یک نقشه راهه برای موفق شدن در هر کاری عالی هستی خانم ازاده آن شالله که بتونم از راه و روشتون به بهترین حالت ممکن استفاده کنم