گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-07-13 08:02:192024-04-30 04:22:17گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آوردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
و آزاده جان که چقدر باعث شد من یک سری قفل های درونم رو بشناسم .
اولین نکته ای که توجهم رو جلب کرد این بود که خانواده آزاده جان با کارکردنشون مشکل داشتن ، خیلیی متعجب شدم از اینکه تونست بدون توجه به حرف خانوادش و بدون اینکه اجازه بده کسی بتونه جلوی خواستش رو بگیره ، هدفش رو پیگیری کرد .
من خودم تا قبل از دیدن این فایل هیچوقت نمیتونستم اگر مخالفتی از طرف خانوادم میشد
بتونم اعتماد به نفسم رو حفظ کنم و اکثر مواقع
انقدر انرژی درونیم پایین می اومد که رهاش میکردم کاری که میخواستم انجام بدم چون اول به خودم اعتماد نداشتم بعدش هم ترس اینکه شاید اشتباه کنم غلبه میکرد .
چقدر برام جالبه که با اینکه مدرک خاصی درخصوص تدریس نداشتن با اعتماد به نفس نزدیک خونشون شماره گذاشتن برای برقراری ارتباط با کسانی که میخوان از این شرایط استفاده کنن .
چقدر برام تعجب انگیز بود که رفتن موسسه های مختلف برای معلمی زبان درصورتی که نه تحصیلاتش رو داشتن و نه مدرکش رو ، واقعااا جسارت زیادی به خرج دادن ، اگر جای ایشون بودم شاید انقدرر به این فکر میکردم که نمیشه و نمیتونم و قبول نمیکنن که کلا بیخیال میشدم و به زندگی عادیم ادامه میدادم .
اینکه خداوند از سمت مردمش آزاده عزیز رو تشویق کرد و اعتماد به نفسش رو چند پله بالابرد خیلی جالب بود ، تونست با جمعی از پسرها ارتباط برقرار کنه که تا قبلش اصلا قلق ارتباطی باهاشون رو بلد نبود …
چقدرر درست و بموقع درخواست افزایش حقوق کرد و احساس لیاقت رو در خودش بالابرد و موقعیت های بهتر براش بوجود اومد.
آزاده جان هم مهارت داشت و هم باورهای درست راجب خودش و هم جسارت که جزو جدایی ناپذیر مسیرش بود .
به خودم که نگاه میکنم و سن 18 سالگی الانم رو باهاش مقایسه میکنم میبینم من همین الان هم نمیتونم انقدری که آزاده جان به خودش اعتماد داشت و جسارت به خرج داد من هم انجامش بدم و به درونم که بیشتر نگاه میکنم
میبینم که اگر بهونه اوردن و فرار کردن از ترس هام رو کنار بزارم بقیه مسیر بهم نشون داده میشه .
ولی واقعا برام سواله که چطوریی انقدر اقدام کردن براش راحت بود و با اینکه میتونست اوضاع خیلی بد پیش بره ، چطوری اقدام کرد و مسیرش رو شروع کرد .
خداروشکر که من این ویدیو رو دیدم
و متوجه یکسری باگ های باوریم شدم
شاید هنوزم ندونم که چطور باید ریشه ای حلشون کنم ولی چون الان میدونم که هستن
سعی میکنم جواب سوالم رو پیدا کنم .
استاد عزیز ممنونم بابت تحلیل فوق العادتون
که خط فکری درست رو به ما هم انتقال میدین و بهمون میگین که چطور باید قدم به قدم خواسته هامون رو دنبال کنیم .
شاد باشین و بسیااار سلامت
سلام به استاد عباسمنش گرامی و خانم شایسته ی عزیز
من چند بار که این فایل رو گوش دادم الان شغل راه انداختم اما پارسال نمی تونستم.1_ درکی که از این فایل کردم باعث پیشرفتم شد. درک من از این فایل این ااست که بعضی از کار ها توی ذهن که میگیم می تونیم در واقع توحم هست. من قبلا یک کار که اصلا حرفه ای نبودم میخاستم توی همون شغل راه بندازم اما نمی شد. و یکی از دیگر ترمز های شغل راه انداختنه اینه که به زور همون اول کار بخای کلی پول بگیری. بعدیشم اینه که بدون رعایت قانون تکامل و بدون ارزش ایجاد کردن و ثابت کردن بخاد بهترین کار جهان رو انجام بده.
2_ من دو سه ماه پیش یک الهامی به ذهنم اومد اما وقتی انجامش دادم نشد اون الهام هدفم شده بود ولی براش هیچ سختی نمی کشیدم دوباره چند بار امتحان کردم کارم انجام نشد بعد یکبار بهم الهام شد که دوباره امتحان کن. بعد که کردم از یک روش دیگه ای امتحان کردم بعد کارم انجام شد بعد الان هم بخاطر اینکه به مسیرم ادامه دادم الان شغل هم دارم. من وقتی فایل آزاده جان رو گوش دادم توی شغل هم هربار کارم رو بهتر می کنم. مثلا روز های اول من کیفیتش یک ذره بد بود اما الان کیفیتش عالی شده.
4_ من از این فایل دیگه هر چی راز بود در یک جمله فهمیدم.( که اگر میخای به جهان ثابت کنی لایق چیزی هستی در مسیرش که هر کاری به ذهنت میاد حرکت کن.) مثلا اگر ما میخاهیم شغل را بندازیم برای اینکه به جهان ثابت کنیم ما لایق شغل هستیم باید در مشیرش حرکت کنیم.و جمله ی بعدی راز ها که از این فایل فهمیدم اینه که ( من یک خواسته دارم. با همین شرایتی کا الان دارم براش حرکت می کنم و دیگه هیچ مانعی و نشدنی فکر و توجه نمی کنم)
5_ برای اینکه هر بار کار کسی عالی تر بشه باید با تکامل پیش بره. و هر بار به کاراش بگه عالیه. من از خودم یک سوالی پرسیدم که انسان موفق یعنی چه کسی؟ بعد به جواب رسیدم که یعنی کسی که از حرکتش در زمینه های علاقش نتیجه کسب کرده باشه.
6_ آدم های موفق مثلا برای 20 ساله دیگشون تصور های بزرگی دارن بعد همون تصور با تکامل به واقعیت تبدیل میشه.
خدانگهدار
موفق باشید
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
من بعد از یک مدتی که این فایل رو گوش راز اصلی ثروت رو فهمیدم.1_ من با دوستم داشتم راجب یک مسئله ای صحبت می کردم بعد فهمیدم که برای اینکه پول به سمتمون بیاد باید( دنبال کار باشیم نه دنبال پول اینطوری خود پول میاد) دلیل واقعی فقر اینه که شما به جای اینکه دنبال علاقت باشی دنبال پول باشی. برای همین شاید پول بیاد ولی زود از دستش میدی چون با توانایی و مهارت خودت نبوده. آزاده جان هم چون همه ی کاراش با مهارت های خودش بود موفق شد. در واقع پول یک کاغذ است اما همون علاقه و مهارت ثروت دائمی است. در واقع مهارت و علاقه ثروت واقعی است.
2_اگر ما زندگی رو با یک مثال قشنگ بگیم مثلا اگر 7 نفر میخان به اردو برن. بعد هر کدوم از افراد مسئولیت یک کار را به عهده می گیرن مثلا یکی تا کردن لباس ها یکی دیگه هم غذا پختن. اگر یکی بگه که من همه کار رو به عهده می گیرم آخر خودش خسته میشه و کارا هم نیمه نصفه تموم میشه. اگر هر کسی کار هایی که بلده و میتونه رو انجام بده توی اردو به همه هم خوش میگذره. یعنی توی زندگی هم وقتی ما به دنیا میایم آفریده شدیم که در جهان با علاقمون سود برسونیم نه با صد تا کار.
3_ راز اصلللللللللللللللی ثروت اینه که اگر وقتی ما شغلی راه می ندازیم برای اینکه ادامه پیدا کنه باید توی عمقش بریم یعنی کامل کامل بریم توش. مثلا اگر فردی میگه من قانون جذب بلدم پس باید عزت نفسش هم خوب باشه. اگر با یک مثال خیلی زیبا بگیم می تونیم بگیم اگر فردی یکم بافتن بلد باشه یک ذره هم دوچرخه سواری بلد باشه یک ذره هم قانون جذب بلد باشه انگار یک اقیانوس بزرگی ولی عمقش 1 سانتی متره یعنی اون فرد کلی کار بلده اما یک ذره یک ذره این آدم هیچوقت به ثروت نمی رسه. و یک نفر هم آن قدر میره توی عمق علاقش که میشه یک اقیانوس عمیق این فرد به ثروت بینهایت میرسه مثل آزاده جان. یک فرد هم اول یک گوشه ی کوچیکی یک آبی میریزه که عمقش 1 میلی متره بعد زیادش نمی کنه اون آبه خشک میشه و اون فرد هم به ثروت نمی رسه. یک فرد هم آب عمیق داره اما آبش کثیفه مثل دزدی و کلاهبرداری ولی اون فرد هم آخرش فقیر میمونه.
4_ راز اصلی موفقیت آزاده جان اینه که توی ( عمق هر کاری که به ذهنش میومده عمل می کرده) ما باید هر کاری که به ذهنمون اومد بریم توی عمقش آزاده توی عمق زبان رفت. توی عمق آرایشگاه هم رفت. و بعضی ها از خودشون می پرسن من که توی عمقش میرم پس چرا من نمی تونم شغل راه بندازم؟ جوابشم اینه که زمانی توی عمیق کاری میری که حرکت کردی و الان شغل راه انداختی.
5_ راز اصلی بعدی اینه که ما باید توی علاقمون مهارت کسب کنیم. شما توی یک فایلتون هم می گفتین که علاقت رو دنبال کن یعنی در علاقت برو مهارت کسب کنید.
6_ مهارت یعنی چه؟ یعنی ما توی یک کاری بتونیم اون رو به بهترین شیوه انجام بدیم. ما زمانی می تونیم بگیم مهارت داریم که به خودمان سابت کنیم که من می تونم این رو به بهترین شکل این کار رو به شما ارائه دهم حالا چطوری به خودمون سابت کنیم؟ با اینکه اون کار رو برای خودمون انجام داده باشیم و مطمئن باشیم اون کار رو بلدیم. آزاده جان هم پیش مامان دوستش انگلیسی یاد گرفت و مطمئن شد که میتونه و بلده.
6_ چرا بعضی ها علاقه ی خودشون رو نمی دونن؟ چون خودشون رو نمی شناسن و عزت نفسشون پایین. آزاده جان چون نیروی درونی خودش رو میشناخت علاقش رو می فهمید. علاقه اینطوری نیست که یک چییزی باشه که ندونی. علاقه مثل اینه که تو رنگ مورد علاقت رو ندونی زمانی علاقت رو می فهمی که عزت نفسش بالا باشه.
7_ آزاده جان هر کاری که انجام می داد بهش ادامه می داد و توی عمقش می رفت اگر یک نفر کارا رو هی ول کنه انگار یک گوشه ای آب جمع میشه بعد زود خشک میشه آزاده جان چون هر کاری رو ادامه می داد آب خشک نشد و شد اقیانوس عمیق پر از آب
موفق باشید
خدانگهدار
با عرض سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و خانم آزاده
این فایل بسیار ارزشمند برای من پر از آگاهی های فراوان و جدید بود و کلمه به کلمه ی حرفهای آزاده جان و استاد عباسمنش برای من ثروت و نعمت بود و درک و دیدگاه خودم رو به اشتراک میگذارم
1_فرکانس قدردان بودن و شکرگزار بودن و راضی بودن و دوست داشتن رو من به وضوح در کلام و احساس آزاده جان دریافت کردم .قدردان بودن از وجود آدمهایی که در مسیر زندگی ایشون قرار گرفتن.
حس رضایت و سپاسگزار بودن و دوست داشتن و محبت داشتن و توجه به نکات مثبت و خوبیها.
2_ هدایت خداوند و اینکه آدمهای هم فرکانس چه زیبا و بدون زجر و سختی ، در زمان درست در مکان درست و در شرایط درست به سمت هم هدایت میشن.و به همین راحتی همدیگر رو توی مهمونی ملاقات میکنن.
3_چقدر آزاده جان از سن کم ، ذهن باز و ثروتمندی داشته .اصلا فکر نمیکرده دیگران و به خصوص فقط بزرگترها میفهمن و درست میگن و من باید هر چی میگن اطاعت کنم و پیرو اونها باشم.بلکه به آگاهی و نیروی نامحدود درونش اعتماد داشته و میدونسته که خودش هم در اون سن میفهمه و به درک و آگاهی خودش اطمینان داشته و چقدر با خودش در صلح بوده .چقدر با نیروی درونش هماهنگ بوده.
در صورتی که در جامعه معمولا گفته میشه بچه ها نمیفهمن و بچه ی خوب ، حرف گوش کن هست و به حرف بزرگترها میره و بزرگترها بهتر و بیشتر ،از خوب و بد آگاه هستن.و همین باورهای نادرست باعث میشه آدم از خودش دور بشه و نتونه به خودش و به تواناییهای خودش و به آگاهی درونی خودش اعتماد کنه و همش فکر کنه بقیه میفهمن و خودش نمیفهمه.
واقعا آزاده جان قابل تحسین هستن.اینهمه هماهنگی با انرژی نامحدود درون .و اینها برای من درسهای مهمی هستن.واقعا من خودم تا مدتها پیش همش کلمه ی نمیدونم توی زبونم بود.و میگفتم نمیدونم علاقه م چیه.نمیدونم چکار باید بکنم. و ……یه عالمه نمیدونم دیگه. و خدا رو شکر که آگاه شدم و فهمیدم من میدونم.خداوند هدایتم میکنه.من به آگاهی نامحدود وصلم.من میفهمم و همینطور دارم به خودم و نیروی درونم نزدیکتر و هماهنگتر میشم.
4_آزاده جان چقدر خوب در سن کم موضوع توانایی و ارزش ساختن و مهارت رو درک کردن.
من همیشه این مثال رو برای خودم میزنم و میگم مثلا کسی که دستور تهیه ی یه غذایی رو بلده تا زمانیکه عمل نکنه و طبق دستور پخت ، اون غذا رو نپزه و نتیجه نگیره و غذای خوب و خوشمزه ای تهیه نکنه نمیتونه بگه من مهارت پختن اون غذا رو دارم.یعنی فقط با داشتن و دونستن دستور پخت و در حالی که هیچ اقدامی برای پخت غذا نکرده نمیتونه ادعا کنه که پختن اون غذا رو بلده و ادعای داشتن مهارت بکنه.و عمل و حرکت هست که دانش و آگاهی رو به نتیجه میرسونه و مهارت رو ایجاد میکنه.و آزاده جان چه زیبا عمل میکرده و البته با باورهای درست و با اقدامی که از باورهای درست.از عزت نفس و اعتماد بنفس نشات گرفته جلو میرفته.و تواناییهایش رو ثابت کرده و ارزش ایجاد کرده.
چه جمله ی زیبایی واقعا.
« اگر تو کاری را انجام بدی و در ازای آن حاضر باشن به تو پول بدن، یعنی این ، ارزش داشته برای اون آدمه »
5_آزاده جان باور توانمند بودن داشتن.باور ارزشمند بودن.باور ارزشمند بودن تواناییهاشون .و به خاطر همین مستقل عمل میکرده و وابسته به کمک دیگران نبوده.و منتظر نبوده کسی کمکش کنه.اگر برای دانش و تواناییهای خودشون ارزشی قائل نبودن اصلا حرکتی نمیکردن.و نمیرفتن خودشون رو معرفی کنن.
و باور خجالت نداشتن.که خوب میدونم باور خود کم بینی و خجالت چقدر جلو حرکت آدم رو میگیره و تا مدتها پیش در مورد خودم اینطور بوده و واقعا مهم و ارزشمند دونستن خود و ارزش قائل بودن برای هر چیزی و هر کاری که بلدیم و اینکه قدردان خودمون باشیم و به خودمون و خدماتی که ارایه میدیم احترام بگذاریم ، همین حرمت به خود ، ما رو هُل میده به جلو و ما رو به سمت موفقیت و ثروت هُل میده.و در مورد خجالت هم که هر چقدر بگم چقدر جلو موفقیت آدم رو میگیره کم گفتم.اگر آزاده جان خجالت میکشید بره و خودش رو معرفی کنه یا مثلا خجالت میکشید کار کنه و بابت کارش پول دریافت کنه ، هیچوقت موفق نمیشد.من خودم توی خانواده ای بزرگ شده بودم که همش میگفتن این کارو نکن زشته.اون کارو نکن آبرومون میره.این حرف رو نزن درست نیست.پول گرفتن زشته .و واقعا پاشنه آشیل خودم رو فهمیدم .و فهمیدم که تا مدتها هر کاری که میخواستم بکنم فکر میکردم زشته و خجالت میکشیدم.و خدا رو شکر که دارم به شدت در مورد این موضوع روی خودم کار میکنم.و فهمیدم که علاقه هام ارزشمندن.خواسته هام ارزشمندن.و من به هر هنری که علاقه دارم همون مسیر قشنگترین و درست ترین و زیباترین مسیر هست.
6_آزاده جان باور دلسوزی نداشته.و اگر باور دلسوزی داشت و مثلا اینطور فکر میکرد که مردم گناه دارن شاید پول نداشته باشن و من بابت خدماتی که ارائه میدم پول نگیرم و ….، این باور فوق العاده نادرست یعنی دلسوزی چقدر آدم رو از ثروت و خوشبختی دور میکنه در حالی که آزاده جان هم خودش و هم دیگران را توانمند و دارا حساب میکرده و باور داشته دیگران پول دارن و برای نیروی درونی خودش و دیگران ارزش قایل بوده و عزت نفس داشته .و برای همین میتونسته از تواناییهاش ارزش ایجاد کنه.
7_آزاده جان حس غرور کاذب نداشته .چون بعضی افراد ممکنه بگن مثلا من وضع خانوادگی خوبی دارم و زشته این کار رو انجام بدم.یا بعضی آدمها که تحصیلات دارن ممکنه فکر کنن من نباید هر کاری کنم و به خاطر همین غرور کاذب ، هیچوقت نمیتونن تکاملشون رو درست طی کنن و موفق هم نمیشن.اما آزاده جان بدرستی و با باورهای صحیح روند تکامل رو طی کردن .
8_کاملا مشخصه که آزاده جان باور فراوانی و توانگر بودن جهان رو داشتن.و اگر باور کمبود داشت نمیتونست بابت کارهایی که میکنه پول دریافت کنه و اگر فکر میکرد مردم پول ندارن یا مثلا اگر یه موسسه نشد دیگه جای دیگه ای برای کار نیست ، هیچوقت موفق نمیشد.بلکه باور داشته همیشه فرصت هست.همیشه موقعیتهای عالی وجود داره.همیشه کار هست.و ……و به خاطر همین باور فراوانی به شرایط نمیچسبیده و رها و آزاد بوده .و مثلا نمیگفته حالا توی این مؤسسه بهم کار دادن ، همینطور سفت بچسبم و هر چی گفتن قبول کنم که دیگه جای دیگه ای پیدا نمیکنم.
9_آزاده جان چون خودش رو خوب میشناخته و با خودش در صلح بوده.هدفش رو میشناخته و تمام تمرکزش روی علاقه و هدفش بوده .و همش به اصل توجه داشته و به حاشیه ها نمی پرداخته.و اجازه نمیداده حواسش روی حاشیه ها پرت بشه.و به همین خاطر از خودش میپرسیده چطور در این شرایط و در این کلاسی که بهم دادن ، به هدف و به نتیجه ی درست برسم و خوب بتونم آموزش بدم.و کاری که فکر میکرده درسته انجام میداده.و چون هدفش کاملا براش مشخص بوده از این شاخه به اون شاخه نمی پریده و کارش رو نصفه نیمه ول نمیکرده بره سراغ یه کار دیگه و در زمینه ی هدفش مدام مهارت کسب میکرده و یاد میگرفته و دانشش رو زیاد میکرده و عمل میکرده و عمیق میشده.در واقع مثل چاه عمیق و پر آب.
10_ باور و ویژگی منظم بودن در آزاده جان باعث موفقیتش شده چون اگه مثلا نامنظم بود و یه روز کار میکرد و یه روز نمیکرد و یا وسط کار ول میکرد و ادامه نمیداد موفق نمیشد و همین ویژگی بی نظمی هم به خاطر عزت نفس کم هست که آدم به خودش و کارش احترام نمیذاره که البته آزاده خانم عزت نفس بالا داشتن و برای خودشون و کارشون ارزش و احترام قایل بودن و بسیار قابل تحسین هستن.
11_ویژگی و باور فعال و پویا بودن و با حوصله بودن و زرنگ بودن و عمل و حرکت کردن چقدر زیاد در موفقیت ایشون تاثیر داشته.و مثلا اگه میگفت حوصلشو ندارم یا کارهاش رو به بعد موکول میکرد.و میگفت فردا میرم یا بعدا این کارو انجام میدم و تنبلی میکرد هیچوقت موفق نمیشد.
این باورها و ویژگیهای آزاده خانم و افراد موفق و البته که اینها ویژگیهای استاد عباسمنش و خانم شایسته ی عزیز هم هستن باعث موفقیت میشن و خدا رو شکر که من در این مدار و فرکانس قرار دارم و دارم روی این باورها کار میکنم.
از همگی تشکر میکنم
سلام دوست عزیز
تغییر زندگی که به سن نیست سن یه چیز توحمی ساخته شده است بعدشم کلی آدم هستن که در پیری به نتیجه رسیدن. مثلا رئیس جمهور آمریکا خودش سن بالایی داره اما عزت نفس داره. بعدشم شما میتونید بگید که الان من تجربه هام بیشتره. یعنی وقتی شما در اون زمان شروع نکردید توی زمان درستش نبوده. باور آزاده جان هم این بود که هیچوقت دیر نیست. به قول مثال ماهی هر وقت از آب بگیری تازه است. شما که همین الان شروع به تغییر کردین بهتر از این است که بمیرید بعد هیچ کاری هم نکرده باشید. زندگی هم تغییرش یک کار راحته و با حرکت میشه پیشرفت کرد. مثل اینکه یک بچه چهار سالش باشه دوچرخه سواری یاد بگیره اما یکی دیگه هفت سال ممکنه همون هفت ساله در سه روز دوچرخه سواری یاد بگیره اما اونی که چهار سالشه در یک هفته پس ربتی به سن نداره یکی از آسنا هام 50سالش بود رفته بود رانندگی بعد شد بهترین کلاس رانندگی یعنی از 18 ساله ها هم بهتر بلد شد.
سلام خدمت استاد عباسمنش گرامی و خانم شایسته ی عزیز
1چند روز پیش من یک کاری داشتم و برم بیرون بعد اونجایی که من می رفتم کارت مخصوص به خودشون رو میخریدن. من همیشه اون کارت رو داشتم ولی نمیاوردم. بعد من کارت مخصوصش یکی داشتم اما یکی دیگه هم بردم. وقتی بردم به مسئولش گفتم که این کارت ها رو می خرید بعد گفت بله می خریم. بعد رفتم فروختمش مبلغ زیادی نبود اما به قول توجه به نکات مثبت شکر گذاری زیادی کردم و مبلغش برام مهم نبود. همین که تونستم ثروت به دست بیاورم خیلی ارزشمنده . بعد از این مسئله و این فایل فهمیدم که اگر مثلا ما بریم توی یک محل دیگه که همین کارت رو نمی خرن بریم کارت بدیم خب کارت را میندازه دور. مثل اینکه به یه بچه ی کوچیک طلا بدی اون بچه ی کوچیک که ارزش این طلا رو نمی دونه یعنی مثلا آزاده جان رفته توی موسسه ی زبان که زبان یاد بده.
2_ما وقتی قدر خودمون رو می دونیم و و ارزش ایجاد کنیم به جا هایی هدایت می شویم که قدر ما رو می دونن و ارزش ایجاد می کنیم.
3_ ارزش ایجاد کردن یعنی ما در جهان سود ایجاد کنیم. آزاده جان با سابت کردن به خودش که من ارزش ایجاد کردم ثروت جذب می کنه. من جهان وقتی به ما بها میده که ما به خودمون سابت کنیم ارزش ایجاد کردیم. همین کارتی که من فروختم ارزش ایجاد کردم که جهان به من بها داد. در واقع آزاده جان دنبال پول نبود دنبال سابت کردن به خود که ارزش ایجاد کرده و وقتی آزاده جان ارزش ایجاد کرد گفت پول بیشتری میخام در واقع مدیر اون موسسه پول نداده بود جهان به آزاده جان بها داده بود.
انگار که این فایل تمام محتوای زندگی رو به من گفت
خدانگهدار
موفق باشید.
سلام به استاد عباسمنش گرامی و خانم مریم شایسته ی عزیز
من از این فایل پر مطلب و پر محتوا هر چه دیدگاه می نویسم تموم نمیشه8_من از این فایل به جواب موضوعی مهمی رسیدم (چطور شغل راه به اندازیم؟) و جوابش هم فهمیدم اگر دقت کنیدآزاده جان در فایل کل موضوعات را گفت و همین باعث شد که من از این فایل کوتاه کلی محتوا بفهمم مثل پول خرج کردن میمونه اون هم اطلاعاتش رو انگار خرج میکنه کسی که مثلا میگه اگر پولام رو خرج کنم تموم میشه مطمئنا یه باور دیگه هم داره اون هم این که اگر اطلاعاتم رو خرج کنم مردم میفهمن برای همین به شغل نمی رسه الان همین آزاده جان اطلاعاتی که انگار خرج کرده باعث این همه پیشرفت شده اول رفته اطلاعات درسیش رو خرج کرده باعث پیشرفت شده بعد رفتی اطلاعات زبان خرج کرده باعث پیشرفت شده پس جوابش میشه یک باور اون هم باور اینکه
آن قدر در جهان ثروت بینهایت و فراوانی است که من هر چیزی را که خرج می کنم بیشتر میشه و ثروت ساخته میشه.
9یک مطلب دیگه ای که درمورد این موضوع بگم اینه که وقتی که ما بخایم ذهن ثروتمند بسازیم باید حرکت کنیم و حرکت یعنی الهامی که به ذهنت میاد عمل کن و همون موقع عمل کنیم.10و مطلب بعدی که فهمیدم از این فایل اینه که چون آزاده جان از هیچی ناراحت نمی شد باعث قوی تر شدنش و پیشرفتش شد. و از هیچی نمی ترسید مثلا از اخراج شدن نمی ترسید برای همین پیشرفت کرد.
11_همین مطالبی که آزاده جان گفت پر محتواییش باعث ثروت شد.
خدانگهدار
موفق باشی
سلام به استاد عباسمنش گرامی و خانوم شایسته ی عزیز
من از این فایل پر آگاه کنندتون چند نکته ی آگاه کننده فهمیدم. داستان آزاده جان پر از مطالب آگاه کننده بود.1_اولیش موضوع قلبه بر ترس هست. اولش آزاده جان یک سری باور داشته بعد با این باور ها زندگی نکرده رفته حرکت کرده. آزاده جان ترس از مسخره شدن را کنار گذاشته و همین باعث پیشرفت شده.
2_من وقتی این فایل قشنگ رو دیدم یک سوال از خودم پرسیدم اون هم اینکه (زرنگی یعنی چه؟)حالا این سوال چطوری برام پیش اومد اون هم اینکه یکی از دوستام می گفت چقدر آزاده خانوم زرنگه. من بهش گفتم دقیقا زرنگی یعنی چه بعد به جوابش رسیدم که یعنی حرکت در واقع حرکت آزاده جان باعث پیشرفتش شد.آزاده جان اول بهش الهام می شد بعد عمل می کرد.
3_من چیز بعدی که فهمیدم اینه که آزاده جان کار هایی که می کرد رها نمی کرد مثلا مقوا داد بعد که تموم شد رفت سراغ بعدی رفت سراغ زبان… .
4_نکته ی بعدی که فهمیدم این است که آزاده جان با در خواست کردن پیشرفت کرد. اول از خونه ی مامان بزرگش بعد از مامان دوستش در خواست کرد بعد از موسسه … .
5_نکته ی مهم بعدی که میخام بگم درمورد این است که اول آزاده جان با کمترین امکانات و رایگان شغل راه انداخت و استاد عباسمنش هم اول با کمترین امکانات کار را شروع کردن. یعنی اول کار مثلا نمی ریم 100بلیارد خرج کنیم مثل جف بیسوز با کمترین امکانات کار را شروع کرد بعد کم کم قدم به قدم با تکامل میز خرید بعد الان ثروتمند ترین مرد جهان است.
6_من دوستم وقتی این فایل را گوش داد گفت آزاده جان اولش عزت نفسش خیلی بالا بوده که به اینجا رسیده. اما من بهش گفتم که با حرکت و عمل آزاده جان تونسته عزت نفسش بالا بره نه از همون اول بالای بالا باشه.
7_من نکته ی مهم بعدی که فهمیدم اینه که هیچ خواسته ای بی جواب نمی ماند. آزاده جان زبان انگلیسی دوست داشت بعد مامان دوستش رو جذب کرد. بعد چون خیلی انگلیسی دوست داشت کشوری جذب کرد که همه انگلیسی حرف می زنن. من فهمیدم که ما هر خواسته ای از ته قلب بخایم بی جواب نمی مونه.
خدانگهدار
موفق باشید
به نام الله یکتا
خدارو صد هزار مرتبه شکر بابت تک تک فایل های بی نظیر سایت، یکی از یکی عالیتر
چقدر فایل پر محتوایی بود. خدارو صد هزار مرتبه شکر
چقدر ویژگی های یک انسان موفق در کلام و رفتار آزاده جان جاری بود.
مهمترین موضوعی که مطرح شد رفاقت با خدا بود، چقدر زیبا از خدا یاد میکرد. چقدر فوق العاده بود. واقعا ادم فکر می کرد خدا فقط برا آزاده جانه
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت سپاسگزاری های که از هر چند جمله بر زبان آزاده جان جاری می شد.
چقدر با اعتماد به نفس فوق العاده حرف می زدید. چه خنده های فوق العاده ای
استاد جان شما چقدر فوق العاده ای که از هر حرف آزاده جان نکات موفقیتش بازگو می کردی
اینکه باید عمل کنی تا هدایت بشی، تا عمل نکنی هیچ اتفاقی نمی افته، استاد واقعا با دیدن فایل های شما مگر میشه بیکار نشست، باورها تغییر می کنند، ایمان قوی تر میشه و خود به خود باعث عملگرایت میشه.
خدایا شکرت
خدایا من عاشقتم
به نام خدای وفور و فراوانی
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خیلی از مصاحبه لذت بردم و خانم آزاده رو تحسین کردم
ویژگی هایی که ایشون دارند و باعث موفقیتشون شده
* ایشون ارتباط دوستانه ای با قدرتمند ترین منبع خیر و برکت در جهان یعنی خداوند، داشتن و دارن
*به ایده هایی که بهشون الهام شده عمل کردن و از مخالفت پدرشون برای داشتن درآمد ، اینرسی نساختن
*با تکیه بر توانایی و استعدادشون با همون امکاناتی که داشتن شروع کردن… با اینکه دانش آموز بودن با خلاقیتشون، خودشون اعلامیه برای خودشون درست کردن برای درس دادن به بچه ها و چون پدرشون مخالف بودن که شماره منزل خودشون رو بدن بجای اینکه بیخیال ایده اش بشه ، دنبال راه دیگه ای گشتن و از پدر بزرگ و مادربزگشون اجازه گرفتن تا شماره منزل اونها رو بدن..
جهان وقتی اشتیاق و اقدام کردن شما و مصر بودن شما رو برای رسیدن به خواسته ای که داری رو ببینه، راه رسیدن به خواسته ات رو بهت نشون میده
*احساس لیاقت داشتن و همین باعث شده درخواست افزایش حقوق بدن
*با هر بار عمل کردن به ایده هاشون اعتماد به نفس خودشون رو تقویت کردن
*شجاعت داشتن و رفتن تو دل ترس هاشون
*نگران حرف مردم، حتی پدرشون نبودن و ازشون بت نساختن توی ذهنشون
*مصمم و جدی هدفشونو دنبال کردن
*با اراده بودن که تونستن توی کشور غریبه دوام بیارن و کسب و کار راه انداختن و بهای رسیدن به این جایگاه رو پرداخت کردن
*معلومه که با خودشون در صلح هستن و حالشون خوبه،خیلی هم خوش خنده هستن
از خدای عزیزم ممنونم که من رو به این سایت که دریایی از آگاهیه هدایت کرد
استاد عزیزم و خانم شایسته ازتون ممنونم بابت فایل های گفت و گو با دوستان، این فایل ها ورودی هایی عالی هستن و باعث الگو گرفتن و کنار زدن بهانه هام شد…
بی نهایت سپاسگزارم