مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اعتماد به نشانه های خداوند؛
- “نگاه توحیدی”، سرمنشا امیدواری در هر شرایطی است؛
- شرکی مخفی به نام “وام”؛
- “وام” یعنی حساب کردن روی چیزی که آن را نداری؛
- قرار نیست برای موفق شدن، شکست بخوری و دوباره بلند شوی و…
- دلیل موفقیت افرادی که بارها شکست خورده اند اما در نهایت موفق شده اند، آن شکست ها نیست بلکه درسی که بالاخره از آن شکست ها گرفتند؛
- از مسیر روان و هموار هم می توان درس های سازنده را آموخت؛
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD380MB24 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد23MB24 دقیقه
سلام و درود بر استاد و اهالی سایت عباسمنش
بازم استاد شما مرز باریک بین دو موضوع رو مشخص کردین
اینکه برای رسیدن به موفقیت و سعادت و خوشبختی لزوما نباید اول سختی کشید و بعد به موفقیت رسید میشه خیلی راحت و آسون از همون اول در زندگی موفقیت رو لمس کرد و انتظار اون رو در زندگی داشته باشم (طبق قانون ، انتظار هر چیزی رو داشته باشی همون وارد زندگیت میشه )به قول استاد میشه در این دنیا سوار بر دوش خدا بشیم و زندگی کنیم و یا اینکه استاد مثالی دارن بعضیا دارن پیاده با پای برهنه مسیر سخت سر بالایی رو میرن بعضیا هم همون مسیر رو با دوچرخه میرن بعضیا دارن پیاده با کلی گاری کهنه که به خودشون بستن و دارن اونها رو به سختی حمل میکنن مسیر رو پیاده میبرن و بعضی ها
هم دارن با ماشین شخصی در حالی که کلی اپشن داره و کولرش در گرما و بخاریش در سرما روشن هست و با راحتی مسیر سر بالایی رو طی میکنن یا همون بهتره بگیم به قول استاد میشه چرخ زندگیمون همیشه روان و راحت باشه
یعنی همه چیز خیلی راحت و ساده و بدون تقلا و سختی برای ما مهیا باشه و ما فقط ازاونها استفاده کنیم اصلا میشه همه ی نعمت های عالی برای ما در اطراف ما باشه فقط کافیه ما دستمون رو دراز کنیم (خواسته ی داشتن اونها رو در دلمون داشته باشیم و برای رسیدن به اونها تلاش کنیم ) وما اونها رو برداریم و ما نخواییم هیچ سختی بکشیم تا به دستشون بیاریم
حقیقتا من به شخصه خانم خانه داری هستم که زندگی آرام و بدون دردسری دارم یعنی اینکه یه جورایی هر چیزی سر جای خودش از همون اول ازدواجم همسرم خونه ی شخصی ویلایی داشت با کلی وسایل عالی برای زندگی و یه سال بعد ماشین خارجی از خودش داشت و بعد چندین ملک و املاک خریدیم و کلی طلا و جواهرات عالی و مسافرت خارجی و آنچنانی داشتم و…..و بعد از دو سال خیلی راحت صاحب دو بچه ی ناز نازی دختر و پسری شدم هر دو سالم روحی و جسمی و توانا و خوش اندام و زیبا با ایده آبهای خوب داشتم و همسرم هم همینطور از لحاظ جسمی و روحی و ظاهری شرایط
بسبار خوبی داشتن حتی خانواده ی سرشناس و عالی در شهر ما دارن که تقریبا بیشتر شهر به واسطه ی پز شکی حاذق برادر و زن برادر ایشون این خانواده رو میشناسن و خدا رو شکر خود من
هم همیشه در زندگی دختر آرام و خونسرد و ساکتی بودم با ظاهر خوب و بسیار ایده آلی که شاید از نظر خیلیها هم بسیار زیبا بودم و هیچ مشکل جسمی هم نداشتم و همیشه سلامت بودم یعنی میخوام بگم مشکل خاصی در زندگی من نبود تا اینکه من به واسطه ی یه قضیه ای باسایت شما آشنا شدم و میدیدم اگر میخوام در مسیر باشم اصلا کارهای استاد که میگه خیلی برام سخت نیستن حالا نمیگم خیلی آسون اما کار بسیار سختی نبود چون من خانه دار هستم آزادی زمانی و مکانی که دارم و خیلی راحت تونستم وقت بزارم و روی خودم کار کنم اون حال خوب و شادی درونی و عشق و سلامتی و ثروت و….رو بیشتر کنم. خدا رو بهتر درک کنم و پیدا کنم و خلاصه انگار حرفهای استاد رو به راحتی میتونستم پیدا کنم و زندگیم عالی بود عالیتر هم شد اما میدیم اطرافیانم در چه مشکلات و مسایلی هستن و اتفاقا تا حدودی هم با سایت آشنا هستن و اما همیشه میگفتن سخته اخه چطور در اوج مشکلات اینطور باشی این کار هر کسی نیست و انگار در ذهن میرفت که تو که الان اینقدر حالت خوبه و کلی زندگیت بهتر شده و مدام در سایتی و آموزشها رو دنبال میکنی که کار خاصی نکردی چون زندگیت همینجوری اوکی
بوده و هست و تو فقط به دنبال کسب آگاهی های این دوره ها هستی و ….. پس تو کار مهم و
اصلی رو نمیکنی فلانی که غرق در مشکلات هست و داره تلاش میکنه اون مشکلات رو درست کنه اون داره کار مهم رو میکنه و اون ایمان اصلی و درستی داره و اون داره به درستی آموزشها رو در زندگی اجرا میکنه نه تو که همه چیز برات فراهم هست چند باری با خودم این حرفها رو مرور میکردم و بیشتر باور میکردم که من با این زندگی که آرام هست و هر چیز در جای درست خودش هست و هر کس داره عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده و من اصلا نیاز نیست کسی رو تغییر بدم ویا تلاش خاصی بکنم که اوضاع زندگیم خوب بشه من خیلی هنر خاصی ندارم من خیلی کار خاصی نکردم و اینقدر به این فکر بها دادم تا یکم روابطم با همسرم تنش کوچکی پیدا کرد اونم برای چی برای اینکه چرا همسرم در مسیر نیست انگار میخواستم تغییرش بدم اون رو نمیپذیرفتم تا اینکه واقعا از جهان چک و لگد ی اما بازم به نسبت بقیه بی درد تر خوردم و به خودم اومدم که نه من چرا اینقدر شرایط رو برای خودم سخت و پیچیده کردم و اصلا چرا تمرکزم رو از روی خودم برداشتم گزاشتم روی همسرم و یا فلاانی که اونها رو درست کنم ؟؟؟ و سریع با اون تضاد کوچیک به خودم اومدم و گفتم باید بر گردم تو مسیر من توانایی تغییر هیچکس رو ندارم و همسرم رو مثل همون روزای اول میپذیرم هر طور که هست با هر سطح افکار و دیدگاه ای که داره و من فقط باید روی خودم کار کنم و جهان وظیفه داره اطراف و اطرافیان من رو با من هماهنگ میکنه والان که استاد این موضوع رو توضیح داد خیلی راحت و با اطمینان بیشتر متوجه شدم نه همون من و زندگی راحت و آرام من و عالی بودن در تمام جنبه ها حق طبیعی من هست همون رون بودن چرخ زندگیم باید باشه نه تنها برای من بلکه برای هر شخصی که در مسیر هست و من قرار نیست مثل اطرافیانم در تمام سالهای زندگیم در این دنیا زجر و سختی بکشم تا خدا در مقابل اون همه سختی کمی پاداش به من بده و بگه آفرین اینم جواب سختیهای که کشیدی و حالا بعد از اون دوباره سختی بکشم تا بازم پاداش اندکی به من بده و این چنین زندگی درست نیست اصلا من باید به خودم بگم مگر خدا با من خصومتی داره و یا خصیصه و یا بخیل ویا نداره که من روخلق کنه و
بعد همیشه زجر بده تا در مقابل اون همه سختی اندکی اسایش و آرامش بهم بده
ثروت حق طبیعی من هست و من باید خیلی راحت ازبینهایت دست های خداوند که در زندگی من هستن مثل همسرم و یا …. اون رو خیلی راحت بدون تقلا دریافت کنم .اصلا ثروت باید به دنبال من باشه نه من به دنبال اون باشم.
سلامتی حق طبیعی من هست و من باید خیلی راحت صاحب اندام سالم و زیبایی باشم بدون اینکه هیچ کار خاصی بکنم .
.
روابط عالی و عاشقانه حق طبیعی من هست و من خیلی راحت بدون اینکه بخواهم همسرم رو تغییر بدم و یا نقش بازی کنم و یا سختی بکشم و …. صاحب کلی عشق و محبت خدایی از طرف همسرم و اطرافیانم که اعتبارش رو میدم به خدا باشم .
من باید صاحب آرامش عمیق و شادی درونی( که همیشه داشتم و دارم و تمام اطرافیان من و حتی گاها همسرم به من میگه خوش به حالت عجب آزادی داری و حال و هوای خوبی داری منم دلم میخواهد این قدر رها باشم ) باشم و این حق طبیعی یک بنده ی مومن و متوکل هست .
من باید صاحب بهترینا در دنیا و آخرت باشم چون خود کسی که من رو خلق کرده وعده این همه نعمت و ثروت در دنیا و آخرت برای بنده ی مومنش داده پس من باید بندگی کنم و خدا هم خدایی کنه اصلا به قول استاد وظیفه ی من بندگی کردن هست و وظبقه ی ارباب ارباب بودنه و من تا حالا کلی نعمت وثروت در زندگیم داشتم اما بازم بهتر و بهترو عالی تر و راحت تر میخوام در زمینه ی فرزندان عالی ،امکانات عالی .حال عالی .خانه و ماشین عالی و طلا . جواهرات عالی ،سلامتی و زیبایی عالی و مکان زندگی عالی ,حساب بانکی عالی ،ملک و املاک عالی ،و مولد ثروت عالی بودن و انسان عالی با شخصیت عالی و تاثیر گذار بودن روو کلی چیز دیگه ی عالی رو همه رو با هم میخوام .
خوشحالم که شاگرد استاد ی چون عباسمنش هستم ،❤️