گفتگو با دوستان 64 | سرمایه گذاری روی خودت

سلام استاد عزیزم. مریم جان و آزاده ی زیبا و توحیدی ک اینقدر قشنگ میخندی و ارامش داری عزیزم. ارامشت روزافزون❤

اولین جمله هایی ک گفتی خیلیی خوب بود. برای من بود و من رو ب فکر فرو برد ک حواسم باشه. روی خودم در این زمینه کار کنم…ما گاهی اوقات اعتماد ب نفسی رو در خودمون ایجاد میکنیم ک کاذبه..مثلا بابامون ی شخص مهمیه یا همسرمون و ما اعتماد ب نفس میگیریم ک اره من بچه فلانیم یا همسر فلانیم..در حالیکه شما خیلیی قشنگ گفتین ک من ب عنوان ی انسان چ توانایی دارم ک از طریقش اعتبار بگیرم. اعتباری رو ک از جانب خودتون نبوده قبول نمیکردین…خودم اعتبارم رو بسازم.

مورد بعدی این هست ک ی عده ای مثل خونوادتون میان درمورد موضوعی ب شما کمک میکنن ولی خب کمک اونا دردیو از شما دوا نمیکنه ولی شما اونقدر سپاسگزارین ک ب جای بدگویی ازشون زاویه دیدتون رو تغییر میدین و میگین اونا نیتشون خیر بوده میخواستن ب من کمک کنن ولی خب نگاهشون با من فرق داشته. این خیلی قشنگه و ب من ی درسیو میده چون اطراف منم همچین ادمایی هستن ک من میدونم نیتشون خیره حتی اگه منو کنترل میکنن ولی مسیرشون با من یکی نیست، دیدگاهشون یکی نیس و ب جای غر زدن زاویه دیدم رو تغییر بدم و این باور رو در خودم بسازم ک با تغییر نگاه و احساسم اتفاقات خوب برای من رخ میده.

تضادها: تضادهایی ک تو زندگی من هستن میان ک خواسته های منو واضح کنن و من وقتی بهشون برخورد کردم باید خوشحال باشم و بیام خواسته هامو بنویسم و راه حل هایی ک خداوند بهم میگه انجام بدم، تسلیم باشم و بدونم او بیش تر از من میدونه و عملیشون کنم…

این جمله توحیدیتون چ قدر قشنگ بود و من ب خودم گفتم اره اگه کسی واقعا ب این باور رسیده باشه دیگه همش حالش خوبه و این دیدگاهتون ب منم حس خوب داد ک خدا تنها فرمانروای مطلق هست و فقط برای من بهترینارو میخواد. پس چرا خوشحال نباشم و چقدر این دیدگاه توحیدیه و ب ما ارامش میده..

غرور بیجا رو بذاریم کنار. قدم برداریم و قدم ب قدم اعتبار و اعتماد ب نفس رو درخودمون بسازیم..

ما الان داریم میوه های این درخت رو میبینیم، موفقیت ازاده جان رو ولی یک گراندش ی سری چیزاس ک باید طی بشه تا ب موفقیته رسید.مواردی از قبیل: صداقت، ارزش قائل شدن برای مشتری و رضایتش و رضایت خودمون، حرفه ای شدن و کسب تخصص در حیطه مورد نظر، نپذیرفتن شرایط موجود و تلاش برای تغییرش، تلاش و پشتکار و ناامید نشدن، خوش خلقی، طی کردن تکامل و ساختن اعتماد ب نفس و اعتبار ب صورت قدم های متوالی ‌، نداشتن غرور…

چ قدر شخصیتتون پر از اعتماد ب نفس بوده ک وقتی نمیخواستین اون خانم وکیل رو ببینین صادقانه گفتین و چ قدر توحیدی ک وقتی گفتن ممکنه شمارو بیرون کنن گفتین مشکلی نداره و من میرم ب سالن رو ب رویی..شما این اعتبار رو برای خودتون ساختین و وابسته نبودین ب اون سازمان. گفتین اینجا نشد، من میرم اونجا مت اونقدر سرمایه های درونیمو رشد دادم ک بخوانم و بیان دنبالم..همون رزقی ک دنبال ما میدوه…ب قول حضرت علی

و بعد همون خانم میشه دستی از طرف خدا ک چه قدر بهتون محبت میکنه و بعدش از طریق ایشون کسب تجربه میکنین و این نتیجه ارزش قائل شدن برای خودتون و کارتون هست ک گفتین من با کسی ک حالش خوب نیست کار نمیکنم..

با هر ادمی معاشرت نداشته باشیم.برای خودمون و وقتمون ارزش قائل باشیم…

چ قدر اعتماد ب نفس ک با کسی ک برای کارتون ارزش قائل نمیشه کار نمیکنین..

و چقدر قشنگ و چ دیدگاه زیبایی..

این تجربه رو منم دارم ک تو اگه برای ی ادمی ک خوشحال نیس و حالش خوب نیس هرکاری بکنی بی منت میکنه..و ب خودم گفته بودم ک اینکارو نمیکنم دیگه..چون برای من و کار من ارزشی قائل نمیشه..

خیلی خوب بود

ممنونم ازتون. ب امید ایمان و عمل..❤❤❤❤