گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته ها

سلام به استاد عزیزم وخانوم شایسته عزیز و همه عزیزان سایت.من هنوزم دارم به محتوای این فایل فکر میکنم و ی چیز جالب که من ی پسر 9ساله دارم اصولا 80درصد مواقع غر میزنه و حرف عرشیای عزیز که حتی توی سفر هم ایراد میگیرفت منو یاد پسرم انداخت و چقد خوشحال شدم ی بچه ای غر میزنه و ایراد میگیره چقد عالی رشد میکنه این حد نگرشش مثبت میشه اصلا احساس کردم پسر منم قطعا پتانسیل عالی شدن رو داره البته درکنار 80در صد مواقع غر زدن گاهی اونقدر عالی از ی موضوع منفی نسبت به خودش جنبه ی مثبتش رو میگه من شوکه میشم مثلا ی بار چون دفتراش که سیمی بودن رو جوری استفاده میکرد که پاره میشدن دفعه بعد ی دفتر معمولی بهش دادم و گفت من این مدلی دوست ندارم گفتم چون نمیتونی از اون مدل دفترا خوب استفاده کنی اینبار ساده داشته باش تا کم کم متوجه بشی از دفتر و کتابات بهتر مراقبت کنی ولی در جواب به من فوراً گفت اتفاقا این دفترا ی خوبی دارن ی قسمتی از خط دفتر میره لای تا شدن دفتر و خط کوتاه میشه و املای 5 خط هرشبم زودتر تموم میشه و دگه یکبار هم نگفت من از این دفترا راضی نیستم من چندین بار دیدم که کاری که در ظاهر میتونه باعث ناراحتیش بشه رو از ی دید دگه نگاه کرده و برای خودش مناسبش کرده وقتای که غر میزنه به خودم میگم این بچه همونی هست در جواب اتفاقای به ظاهر بد دیدشو عوض می‌کنه پس این خیلی قوی میشه و سعی میکنم به غر زدنش توجه نکنم و الان نسبت به پسرم نگاهم خیلی بیشتر تغییر کرد که پسر کوچولوی من خیلی هم عالیه و اونو در جایگاه موفقیت دیدم و این حرفی که میگیم خدا از ما بیشتر میخواد ما ثروتمند و موفق باشیم مثل احساس خودم به پسرم میدونم من از اون بیشتر مشتاقم موفقیت و ثرومند شدن و شاد بودنش رو ببینم این احساس به من میگه پس ببین خدا چقد بیشتر از تو میخواد تو ثروتمند و موفق باشی احساس خودم به پسرم رو مثل احساس خدا به خودم میبینم وقتی خنده و شادی پسرم رو میبینم لذتش خیلی زیاده انگار دنیا رو بهم دادن و همیشه این وقتا میگم پس ببین خدا چقد مشتاق توئه جهانی که ازش متولد شدم مشتاق گسترش منه و من مشتاق گسترش فرزندم.دوستتون دارم⁦️⁩