فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 108

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مستانه اقبالهء گفته:
    مدت عضویت: 2099 روز

    به نام خداوندی که از رگ گردن به ما نزدیکتره

    سلام به استاد عزیز ومریم بانو ودوستان عزیزم در این سایت توحیدی

    خدارو شکر می کنم که این فایل نشانه ی امروز من بود وخداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد به بهترین استاد دنیا وبهترین سایت توحیدی

    توحیدی یعنی فقط یک قدرت در جهان هست واون هم بزرگترین فرمانروای جهان رب العالمین هست که ما هر چه می خواهم فقط باید از او بخواهیم

    شرک یعنی قدرت دادن به دیگران وعوامل بیرونی

    وقتی برادران یوسف می خواستند اورابه چاه بیفکنند

    یوسف لبخندی زد

    یهودا برادر یوسف پرسید چرا میخندی ؟

    اینجا که جای خنده نیست

    یوسف گفت:روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند با اینکه برداران نیرومندی دارم

    اینک خداوند همین برادران را برمن مسلط کرد

    تا بدانم نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد

    آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست

    سوره ی زمر آیه ی36

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1080 روز

    سلام

    به

    حسین عزیزم

    و

    دوستان خوبم،دوستانی که مثل اعضای یک اتاق فکر در یک مجموعه بزرگ بنام جهان،دارن روی بهبود مسائل ذهنی و باورها و اجرای قوانین حاکم بر این مجموعه کار میکنن تا هم خوده اعضا و هم این مجموعه بهتر و سریع تر پیشرفت کنه

    من خوشحالم که اینجام

    من خوشحالم که در این مسیرم

    من خوشحالم که دیگه شبیه دیگران فکر نمی‌کنم

    من خوشحالم که دیگه شبیه به دیگران نتیجه نمیگیرم

    من خدایی را کشف و درک کردم که مرا مجزا کرده از بدنه جامعه،

    من قدرتی را لمس کردم و بهش ایمان پیدا کردم که هر چقدر میزان این ایمان رو تقویت کنم بیشتر بهم نعمت و ثروت میده

    من جهان را با چشمی دیگر میبینم، چشم طبیعی

    من ثروت را با دید دیگر میبینم،دید طبیعی

    من سلامتی و نعمت ها و ثروت ها رو در هر نقطه از جهان به وضوح و به وفور میبینم و لمس میکنم

    پس من روی این قدرت حساب باز میکنم

    پس من به این خدا تکیه میکنم

    پس من به سیستم و منبعی اتکا میکنم که خلق کرده جهانی بی انتها را،این یعنی قدرت بی نهایت این خدا،این یعنی آنقدر تواناست،آنقدر هوشمنده که جهانی را به نام کیهان خلق کرده و مدیریت میکنم یا هدایت می‌کند که این جهان کیهان به هیچ عنوان ته ندارد

    پس این قدرت خیلی مناسبه برای تکیه کردن بهش،چون او با این همه عظمت و قدرت پس می‌تواند مرا در موقعیت و شرایط قرار دهد که دلخواه منه،که درون شرایطی که ساخته شده توسط خداوند حالم خوبه،یعنی من به نقطه عطف میرسم یا رسیدم

    من به خداوندی یقین دارم که یکی از کوچکترین خلقیاتش خورشید با آن همه عظمت است،این ستاره تنها یکی از میلیاردها ستاره در جهان هستی است،این به این معناست که من روی این قدرت می‌توانم حساب کنم و با قانون و سیستمی که وضع کرده پیش برم و قطعا موفق میشم

    خدا منم

    خدا تویی

    خدا گنجشکه

    خدا دریاست

    خدا عشقه

    خدا بارونه

    خدا رودخونه

    خدا خورشیده

    خدا سرماست،خدا گرماست

    خدا خنده یک کودکه

    خدا بیان عشق بین دو معشوقه

    خدا سلامتیه

    خدا ثروته

    خدا حس لذت بخش داشتن ثروته

    خدا حس زیبای خرید خانه ها و اتومبیل هاست

    خدا حس آرامش داشتن استقلال مالیِ

    خدا لذت زیبای سفر در جهانه

    خدا چشم ست

    خدا گوش است

    خدا جان آسا

    خدا همه چیز است

    خدا همه چیز است

    جهان از این سیستم به وجود آمده و آرام آرام تکامل پیدا کرده و هنوز هم ادامه دارد

    من در هر کاری دیگه فقط روی خدا حساب میکنم

    من قدرت های انسانی رو تدی ذهنم پاک کردم

    من تمام خواسته هام رو فقط از خدا میخوام

    من انسان ها رو دوست دارم اما بهشون قدرت نمیدم

    من با توجه به خواسته هام و کار کردن به وقفه روی خودم طی این نزدیک یک سال اخیر، و لمس روند تکامل و بالا رفتن مدارم،در یک مسیری قرار گرفتم برای کسب ثروت،و جوری زیبا خدا هدایتم کرد به این نقطه و این ایده رو به من داد که وقتی بهش فکر میکنم فقط و فقط خدا رو شکر میکنم

    من حس میکنم وقتی مدار انسان بالا میره و در مدار مناسب برای دریافت قرار میگیره جهان برای تحقق خواسته هام سرچ میکنه درون من،که من در چه چیزی توانایی دارم،و موقعیت و شرایط و انسان ها رو در باب یکی از علائقم بر سر راه من خلق می‌کند و من با استفاده از این موقعیت ها و پیاده کردن اون ایده و عمل کردن به الهامات و هدایت الهی به راحتی،تاکید می‌کنم به راحتی به خواستم میرسم و ثروتمند میشم

    دوستان من در یک موقعیتی از کسب ثروت قرار گرفتم که به قول قرآن به غیر الحسابه،خدا منو جوری هدایت کرد و ایده ای به من داد،که اون ایده رو من داشتم ولی هیچوقت عملیش نمیکردم و بازخورد پیاده شدن این ایده و اقدام عمل در این مسیر بخدا قسم بی نهایت ثروت می سازه

    پس من فقط روی قدرت خداوند حساب میکنم

    من هیچم و او داناست،من خلیفه خدا هستم

    من خوده خدام،چون خدا درونمه،چون از تکامل جهان او،من خلق شدم

    من عاشق این قدرت و پروردگارم

    هوشمند ترین سیستم و قدرت جهان پشتوانه من است و قطعا من ثروتمند و سعادتمند میشوم

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    چه آرامشی داره اون لحظه که تنها منبع رو خداوند میبینی… تنها نیروی خوشبختی و ثروت و رزق و تنها فرمانروا رو خداوند میبینی… و بلعکس قدرت دادن به غیر فقط استرس و اضطراب توب دلمون میندازه چون ممکنه به هزار روش سرمون کلاه بذارن و این حس نگرانی دقیقا خلاف قانونه… وقتی به وعده بنده خدا دلگرم میشیم وعده خود خداوند باید دلمون رو قرص قرص کنه… خداوند خودش فرموده که روزی ما بر عهده اوست پس دیگه نگران چی باشیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 904 روز

    abasmanesh.com

    بسم الله الرحمن الرحیم

    من دو سال قبل با این سایت اشنا شدم و فقط سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو دیدم و بقیه فایل ها اموزشی رو نمیدیدم چون که داشتم دوره ی جذب دیگه را میدیدم و نمیخواستم تمرکزم رو دوگاله کنم

    الان شکر خدا امدم سایت عباسمنش و اکانت قبلی رو خارج شدم و الانه با اکانت جدید عضو شدم و به خودم تعهد دادم که از امروز که اول بهمن ماه هست به صورت تمرکزی فقط روی این سایت بی نظیر کار کنم و اولین فایلی که هدایت شدم برا گوش دادنش این فایل بی نظیر بود.

    الان که این فایل رو میبینم دقیقا در شرایطی هستم که از همه چیز و همه کس بریدم و امدم که به صورت جدی رو خدا حساب کنم و الان درک میکنم که خداوند با تضاد ها مسیر رو برام روشن کرده و باید قدردان تضاد ها باشیم که امدن بهمون بگن که باید چی رو بخوایم.

    خدا جونم انقدر ضربه اش رو خوردم وقتی که زیادی رو خودم حساب باز کردم – وقتی که زیادی روی کسانی که قرار بود بهم کمک کنن حساب باز کردم – انهایی که قرار بود ازم حمایت کنند بعد از مدتی چنان رها شدم وخداوند طبق قوانینش تمام درها رو بروم بست تا بیام و مسیر درست رو دریابم…

    نمیدونم چرا قبلا این همه شرک داشتم – چرا خود خدا را قبول نداشتم – چرا باورش نکردم – چرا باور نکردم که هدایت میکنه من رو در هر لحظه – چرا باور نکردم که از طریق قلبم با من صحبت میکنه…

    خدایا از این همه شرک خسته شدم و امدم که فقط روی تو حساب باز کنم – امدم که رابطه ام رو بهتر کنم – امدم که تغییر کنم – اومدم که رو عزت نفسم کار کنم – امدم که عشق بورزم نسبت به خودم – امدم رو باور های بازدارنده ام کار کنم – امدم که ثروتمند بشم – امدم که هدایت رو درک کنم – امدم که مثل قبل ضعیف عمل نکنم و شاگرد عالی سایت عباسمنش دات کام بشم – میخوام قوی باشم و فقط رو خدا حساب کنم – امدم که قدرت رو از همه بگیرم و فقط به خدای خودم بدمش..

    خدایا امروز میخوام توبه کنم به خاطر توهم هایی که زدم و گفتم من بدون نیاز به خدا میخوام موفق بشم – من تنهایی میتونم یا مواقعی که رو دستان خدا حساب کردم.

    چه اگاهی های بی نظیری:

    اینکه با افراد بتونم ارتباط بر قرار کنیم خوب هست به شرطی که روی انها حساب باز نکم.

    اینکه مسیر درست رو طی کنم: فقط باور داشته باشم که خداوند میتونه بهم ازادی – ثروت – سلامتی و… رو بده

    اگه میخوام به درامدی برسم که به قول قران به غیرالحساب هست – اگه میخوام بزینسی داشته باشی که تمام افراد جهان برام کار کنن فقط باید با خدا باشم و روی ان حساب باز کنم.

    تنها منبع خوشبختی و رزق و سلامتی فقط و فقط و فقط الله

    رب در قران 998 بار امده انهم به معنی پروردگار و قدرت جهان :

    این همون تشخیص اصل از فرع هست – اینکه در مورد حجاب و نماز و.. دو الی سه بار در قران امده در حالی که توحید و توکل این همه در قران امده و هیچ کس روش تمرکز نداره و انهایی که مذهبی هستند هم همواره از ریل درست خارج میشن و ان شرک خفی رو در وجودشان دارند – وام میگیرن – دنبال پارتی هستند – به رئیس جمهور بها میدن – روی دلار و سکه و بورس …حساب باز میکنن و اصلا ارزش خلق نمیکنند.

    90 درصد افرادی که از دوره های روانشناسی ثروت ی مقدار نتیجه گرفتن و بعد نتایجشون استپ شده به خاطر شرک خفی است در وجودشان

    کل قران در یک کلمه “توحید”

    سپاس اللهی که پروردگار جهانیان هست و قدرت دست اوست

    کسی که روی خدا حساب میکنه میگه فلان شخص فلان مجوز رو بهمون نمیده باشه خداوند از ی دست دیگه اش بهم میده…

    کسی تهدیدت مینکه تو میگی اون کارش رو بلده تو تلاشت رو بکن.

    هر تهدیدی که برا پیامبران – ابراهیم – موسی – محمد بود ، نمیگفتن که ما ی اشتباهی کردیم ی بتی شکوندیم فرعون نمرود تو به بزرگی خودت ببخش – پیامبر میگفت تمام تلاشت رو برای نابودی من انجام بده از هیچ کاری در مقابل من فرو گذار مباش تو منتظر باش ما هم منتظریم…

    چه توحیدی ، چه اعتقاد به ربی – من که واقعا اشک در چشمانم جاری میشه – این طور ایمان عملی باعث میشه این طور نتایج ماندگار بشه – این که بعد هزاران سال اسمشون در تاریخ ماندگار شده…

    اگر از جایی اخراجت کردن نگران نباش که از اون جا اخراج شدی – بلکه هزاران فرصت – هزاران کار – هزاران نعمت برای تو وجود داره اگه به قدردت خداوند باور داشته باشی.

    خدا را صد هزار مرتبه شکر بابت این اگاهی های بی نظیری که در مسیرم قرار دادی.

    کیست که خداوند به خواد اراده کنه بکشه بالا بکشتش پایین

    کیست که خداوند به خواد اراده کنه بکشه پایین بکشتش بالا

    ی مومن واقعی کسی هس که از هیچ کسی انتظار نداشته باشه.

    قدرت افراد رو تو ذهنت کم کن – کم کردن قدرت از افراد به معنی بی احترامی به انها نیست.

    قدرت رو از همه افراد بگیر و فقط به خدا بده.

    چه حرکت خفنی بود که انشتین انجام داده : اگه رئیس جمهور امریکا مستر پریزدنت میخواد لباس های من رو ببینه راهنمایش کن به سمت کمد لباس هام – اگه امده من رو ببینه من تو خونه ام با این لباس ها راحت ترم.

    چه باور قسنگی که خداوند ان روز ها من رو دوست داشت که این بلا را سر من آورد که من فقط ان رو به عنوان قدرت انتخاب کنم.

    خدا را صد هزار مرتبه شکر بابت این فرصت بی نظیر برای گوش دادن بارهای بار این فایل و عمیقا لذت بردن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    پونه زرگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1707 روز

    سلام و عرض ادب و احترام به استاد عزیزم

    سلام به دوستان عزیز خصوصا اعضای فعال سایت که تک تک نوشته ها کمک می‌کنه به تمرین کردن ماها و تقویت باورهامون

    وقتی فکر میکنم میبینم هر جا توکل کردم جواب گرفتم

    تازه من با قانون آشنا نبودم قدیما

    یادم میاد عجیب خدا خودش رو بهم نشون داد و پررنگ تر از جاهای دیگه تو ذهنم مونده

    من سالها قبل کیترینگ داشتم،خوب قوانین جهان هستی رو نمی‌دونستم و بدلیل باورهای اشتباه فکر میکردم با سخت کار کرده که نتیجه میاد

    خوب جهان هم همون می‌داشت جلوم

    حدود ساعت 4 بعد از ظهر بود،

    کیترینگ من نزدیک میدان فردوسی بود و اصلاحات ناهار بازار

    یعنی دیگه بعد از جمع و جور کردن کارا،میرفتیم برای فردا

    بچه های پیک رفته بودن،من حساب و کتاب ها رو انجام داده بودم

    اجاره و بیمه رو با تلاش زیاد پرداخت کرده بودم

    و نوبت قبض گاز رسید

    واقعا حسابم خالی بود

    دریافتی خاصی هم نداشتم،فروش روزانه هم صرف هزینه ها میشد

    خلاصه پول گاز حدود 500هزار تومانی اومده بود

    نشسته بودم پشت میزم و تو فکر

    به خدا گفتم،خدایا تو که میبینی چطور در حال دوندگی ام

    خودت یه کاربر بکن من نمیدونم واقعا این و دیگه چطور پرداخت کنم

    داشتم بلند میشدم که برم سمت خونه،تلفن زنگ خورد

    یه کارگاه تولیدی لباس بود،از من غذا می‌گرفتن و هفتگی تسویه میکردن

    آخرین بار بهم زنگ زدن و یه مسأله آتش سوزی براشون پیش اومده بود و طلب من و نداده بودم

    یه آقایی همراه برادرشون بودن

    چندین ماه گذشته بود،منم دیگه پیگیری نکردم چون به صداقتشون ایمان داشتم که اگه گفتن مشکلی پیش اومده،راست میگن

    خلاصه اون روز دیرتر از همیشه ،بلند شدم راه بیفتم که تلفن زنگ خورد

    دیدم اون آقا هستن،بهم گفت خانم زرگرزاده شماره کارت بده من این بدهی رو واریز کنم

    477هزار تومان

    خشکم زده بودحدود سه ماهی بود که خبری ازشون نداشتم

    هیچ وقت یادم نمیره

    به خدا گفتم چقدر بزرگی خدایا

    پول کارت به کارت شد

    و قبض گاز براحتی پرداخت شد

    و شاید مهمتر از هر چیز دیگه

    پیرمردی بنام آقای محمدی اومد تو مجموعه من بعنوان آشپز

    خدایا تو رو میدیدم من لحظه لحظه کنارش.

    برام پدری میکرد،,( من سالها قبل پدرم فوت شدن) با جون و دل کارهام رو پیش میبرد،کمک میکرد جلوی هزینه های اضافی گرفته شده( در حالیکه آنهایی که با کار غذا آشنا هستن می‌دونن که جاهای دیگه کلی مراقبن که افرادی که تو مجموعه کار میکنم مواد اولیه رو از بین نبردن،اصراف نکنن….) در حالیکه آقای محمدی صرفه جویی هم میکرد و اینقدر وارد بود و با تجربه که باعث شد خیلی زود شناخته شدم و سفارش ها بالا رفت و شرکت ها میومدن سراغم ،هر وقت خسته میشدم،کلی با حرفهایش که همه اش کلام خدا بود و از توکلش به الله بود ،ارومم میکرد

    ببین اگه قانون رو میدونستم و باورهام درست بود چقدر شرایطم فرق میکرد

    ولی اون روزها خدا با من بود بخاطر همه ی این اتفاقات قشنگ

    خدایا شکرت که یادآوری این خاطرات چقدر حس توکلم رو تو کار جدیدم بیشتر و بیشتر کرد برام

    خدایا شکرت برای حضور استاد عباس منش تو زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    امیررضا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1648 روز

    سلام استاد عزیزم ،خدایاشکرت که هدایتم کردی به این فایل و دیده من نسبت به تو کلی تغییر کرد ،

    چند روزیه که دارم روی عزت نفسم کار میکنم و هر روز فایل های دوره ی عزت نفس رو گوش میدم و کامنت های دوستان رو میخونم و از تجربیاتشون استفاده میکنم تا عزت نفسم رو بالاتر و بالاتر ببرم ،

    از طریق کامنت یکی از دوستان به این فایل هدایت شدم،متوجه شدم عزت نفس یعنی توحید ،توحید یعنی هیچ کسی رو بجز خداوند توی ذهنمون بزرگ نکنییم،

    عزت نفس یعنی روی خدایی حساب کنم که همیشه هست و برخلاف مخلوقاتش فناپذیر نیس

    عزت نفس یعنی به کسی به واسطه ی قدرتش توی ذهنمون قدت ندهیم و بلکه به خدای اون فرد که منع تمام قدرته ،توی ذهنمون قدرت بدیم،

    عزت نفس یعنی هر کاری رو میتونیم یادبگیریم چون خداوندی که کل کیهان رو خلق کرده مارو هدایت میکنه به ما کمک میکنه

    عزت نفس یعنی رهایی و رهایی یعنی عدم وابستگی و عدم وابستگی یعنی میدونم هست میدونم ،میدونم خداست که داره به من روزی میده ،خداست که داره به من عشق میده خداست که به من سلامتی میده و ادم ها دستان خداوند هستن و خدا بی نهایت دست داره ، پس من به خدا وابسته میشم ن به بنده ی خدا ،

    خداست که لیاقت وابستگی رو داره ،

    عزت نفس یعنی هیچ کسی از من برتر نیس فقط خداونده که از من برتره ،تواناتره ،،همیشگیه و وقتی با یه ادمی روبرو میشی که به نظرت خیلی زیباست خیلی قدرتمنده ،و …اون ادمه رو توی ذهنت بزرگ نکنن اونو بهش قدرت نده اونم یه ادمه مثل تو و تو چیزی از اون کم نداری ،و به خدای اون ادم قدرت بده ، خدارو تحسین کن که همچین ادم زیبایی رو افریده و به یاد بیار که خدایا تنها منبع زیبایی توهستی ،

    همیشه فکر میکردم که اگه خدا بخواد به من کمک کنه باید از همین ادم هایی که دور و برمه استفاده کنه

    فک میکردم فقط از طریقه همون یه نفر میتونه بهم عشق بورزه فک میکردم و این فکر باعث میشد که خدارو فراموش میکردم و میگفتم خب حالا دوتا دستی بچسب به این ادمه و بیوفت دنبالش و هر کار میگه بکن و حواست باشه حالش بد نشه تا اینم بهت محبت کنه ،و بعد چنااان خداوند از طریق همون فرد میییزد توی گوشم که تا یکماه نمیتونستم حتی از جام بلند شم ،فقط بخاط اینکه به اون ادم قدرتی رو دادم که ماله خدابود ،توی ذهنم جایگاهی رو بهش دادم که ماله خدا بود ،و به این اگاهی ها نرسیده بودم که بابا اون عشقه اون محبته و همه ی اون ادم های خوب که توی یه مدت خیلی کوتاهیی وجود داشتن بخاطر این بود که تو به صورت ناخوداگاه به خداوند نزدیک تر شده بودی ،و خدا خودش رو از طریق اون فرد بهت نشون داده بود و وقتی که بهش وابسته شدی و خدارو فراموش کردی خیلی زود اون رابطه ام تموم شد ،،.

    وقتی به تجربه های زنگیم نگاه میکنم اونوقت متوجه میشم که تمام اون اتفاق های ناگوار و اون سیلی خوردن ها و ….به خاطر شرک بوده بخاطر بزرگ کردن ادم ها توی ذهنم و خیلی خیلی خداروشکر میکنم که اون اتفاقا افتادن و باعث شدن که من به خودم بیام من با این مساعل اشنا بشم و بتونم عزت نفس رو در خودم ایجاد کنم و توی این مسیر قرار بگیرم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1232 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و استاد گرامی

    روز هفدهم از سفرنامه من

    این فایل چقدررررر تاثیر گذار بود برای من

    من زمانی که این چیز هارو نمیدونستم همیشه فکر میکردم که من باید راهی پیدا کنم که یکی بهم کمک کنه

    هیچوقت خدارو به اینصورت نشناخته بودم و فکر نمیکردم که دنیا اینجوری باشه و یه همچین قوانینی وجود داشته باشه

    مدت ها پیش تو شرایطی بودم که دوستی داشتم که از نظر مالی کمکم میکرد و من انقدر ترس از دست دادن این شرایط داشتم و انقدر از خدا دور بودم که فقط داشتم رو این ادم حساب میکردم به طوری که زندگیم طوری شده بود که هر موقع که ایشون میخواست من بدون اینکه بهانه ای بیارم مجبور بودم که کارشو انجام بدم چون میترسیدم که نتونم از پس خودم برمیام که دیگه اصلا حتی از داشتن اون پول هم لذت نمیبردم و همینطور اوضاع برام سخت تر میشد..

    تا اینکه

    تواین مدت که به لطف هدایت خود خدا، تونستم با قوانین آشنا بشم خیلی چیزها تغییر کرد

    واقعا وقتی فکرشو میکنم که یه زمانی چقدر از همه چی پرت بودم و چطور همون خدایی که همیشه فراموشش میکردم دستمو گرفت و اینطور هدایتم کرد تا با خودش و قوانینش آشنا بشم مثل یه معجزه برام میمونه

    و الان که این فایل گوش میکردم تمام این چیزها یادم اومد و وقتی اینهمه تغییر در خودم دیدم به خودم افتخار کردم که تونستم این جرات و جسارت داشته باشم و با توکل به خدا پا رو ترسام بذارم و شرایطمو تغییر بدم و

    دوست دارم که هر روز ایمانم بیشتر بشه و این شرک های نهفته رو هم بتونم از بین ببرم و تمام مسیر زندگیمو با خدا پیش برم و لذت ببرم

    اینکه از بین این همه آدمی که تو این دنیا زندگی میکنن ما الان تو این سایت، این مکان استرلیزه از همه لحاظ، هستیم و قوانین میدونیم و داریم برای بهتر شدن، برای توحیدی شدن و ایمانمون تلاش میکنیم، واقعا مورد رحمت خدا هستیم و خدا چقدر دوسمون داره که این راه بهمون نشون داده و مارو با استاد آشنا کرده تا بهتر هدایت بشیم

    من به شخصه تو مسئله توحید خیلی باید رو خودم کار کنم و هنوز خیلی چیزهارو باید در خودم به وجود بیارم

    و این فایل میذارم تو پلی لیستم و انقدر گوشش میدم که هر روز بهم یادآوری بشه که کی بودم و چقدر تغییر کردم و همیشه باید رو خدا حساب کنم

    همه این حرفا و نوشته ها خیلی به خودم کمک میکنه و سپاسگزارم از خانم شایسته بخاطر این سفر پر از معجزه و احساس خوب

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    منصور نصیری گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    باور ثروت و شرک مخفی

    چسبیدن به «هر چیزی» یعنی باور کمبود و شرک

    وقتی بواسطه قوانین الهی مثلا به موقعیتی می‌رسیم که خوشایند است.

    با آدم‌هایی برخورد می‌کنیم در فرکانس فعلی که ممکن است انقدر با آنها به ما خوش بگذرد که بخواهیم همانجا توقف کنیم. چگونه؟

    با کلک ذهن.

    که دیگه رسیدی همینو نگه دار.

    یعنی ذهن از طریق آگاهی ها تو را برای اینکه بیشتر پیشرفت نکنی مجاب میکند که آفرین نتیجه داد دیگه بسه. ذهن میگه دو دستی بهش بچسب. حواست باشه از بین نره. خراب نشه. اینایی که رسیدی بهش از بین نره. مراقب باش. نگران باش. حواست جمع باشه…

    اما اما اما

    همین هشیاری کمک میکنه که ما بدونیم هیچ زمانی هیچ گونه چسبندگی ای نیاز نیست. چون چسبندگی یعنی زور زدن برای نگه داشتن.

    در صورتی که طبق قانون همجنس‌ها کنار هم بشکل اتوماتیک قرار میگیرند و خدا از طریق دستانش روزی ما را میرساند.

    پس نیازی به نگرانی نیست.

    هر لحظه هر کسی مشغول ارسال ارتعاش است.

    وقتی تو روی خودت کار میکنی ممکن است مثلا همکار کنونی تو که خیلی هم برایت عزیز است روی خودش کار نکند.

    این یعنی دارد به مدار پایین تر میرود.

    آیا تو هم باید با او به مدار پایین بروی؟ نه.

    تو به مرور مدارت را قوی تر میکنی و در هر مدار دوستان بهتر و همکاران بهتری پیدا میکنی.

    چون قانون درست عمل میکند و این حتمی است.

    حالا ممکنه اون همکار هم روی خودش کار کنه و هم مدار باقی بمونید و با هم پیشرفت کنید. چه بهتر…

    و چی ازین بهتر که این کنار هم بودن بدون چسبندگیه…. هر کسی داره جداگانه روی خودش کار میکنه و قطعاااا بالا میره‌..

    برعکسش هم ممکنه که من روی خودم کار نکنم اما اون همکار روی خودش کار کنه در این صورت هم چسبندگی احساس خیلی خیلی بدی خواهد داشت برای فرد چسبنده… و حتمن دچار خودتخریبی میشه چون ملاک حال خوبش اون شخص مقابله

    (به نوعی متصله این صحبت با A Person و H Person)

    کار کردن روی خود یعنی تکرار شنیدن بینش و باورهای جدید

    و انجام تمرینات عملی عزت نفس پ ثروت

    هشیاری و اصلاح باورها و انجام هرگونه تمرینی که کمک میکند به اصلاح واقعی باورها

    این نکته بسیار مهم است.

    ادامه بده…

    این یعنی حتا نگران تایید اون شخص هم مدار هم نباید بود… تایید رو تا ابد باید از خداوند و قلب گرفت…

    خدایا شکرت برای این آگاهی‌ها

    ..

    ضمن اینکه چسبندگی یعنی نیست. یعنی شانسی بوده. به نوعی زیر سوال بردن باورهاییه که باهاشون همین نتیجه کسب شده.

    همچنین چسبیدن به سک شخص یعنی شانسی شد. همینو بچسبم پسفردا برام فلان کارو میتونه بکنه

    این یعنی من بنده‌ی اون ادم شدم و رضایت اون برام مهمه…

    و این یعنی بت درست کردیم ازش و گذاشتیمش جای خدا

    هر کی میخواد باشه

    در صورتی که ما باید فقط و فقط از خدا بخواهیم و همه رو دست خدا ببینیم. ازشچن سپاسگزار هستیم اما دست خدا هستن.

    و این یعنی شرک دیگه

    بت ساختن یعنی شریک گرفتن برای خدا

    که نتیجه ش خودتخریبی و سقوطه

    خدایا شکرت که با تو همه چیز ممکنه

    خدایا شکرت برای این اگاهی ها

    دوستت دارم خدای عزیزم

    مرسی استاد عباسمنش

    مرسی استاد شایسته

    من فقط میخوام بچسبم به خدا

    فقط میخوام رنگ خدایی بگیرم

    به قول یه آیه‌ای از قرآن (کتاب خواندنی): رنگ خدایی بپذیرید. و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است.

    همرنگ خدا بودن سعادت است و عزت

    همرنگ جماعت بودن خواری و ذلت

    خدایا شکرت برای هدایتم به راه درست

    و شجاعت استقامت در این راه

    .

    و این شعر توحیدی زیبا که یه روز بهم الهام شد تقدیم به همه مومنان این مسیر پر از فراوونی:

    همه رنگها ببینی ز وجود نور رویم

    مپسند رنگ‌ها را و بیا بیا به سویم

    م.

    (اشاره به نور خورشید و تبدیلش به رنگ‌های مختلف از طریق منشور؛)

    خبرای خوب قراره بدین هاااا شمایی که دارید میخونید این پیامو

    شکر از وجود همه تون

    همت تون رو و استقامتتون رو تحسین میکنم

    تو سرما با عشق دارم تایپ میکنم

    قرای عاشقان این راه

    شکرررررر

    موزیک ملت عشق رو دریابید از روزبه نعمت الله…. که از یکی از بچه های سایت تو یکی از کامنتها هدایتی متوجهش شدم….

    بی نظیره برای قدم زدن و موزیک شنیدن لابلای فایلهاااا

    شکررررر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1225 روز

    به نام رب تنها قدرت جهانیان

    روز هفدهم

    قدرت دست خداست از چی و کی بترسم و قدرت بدم

    خدایی که من تسلیمش میشم زندگیمو به بهترین شکل کن فیکون می‌کنه نیاز به کسی نیست

    من ایمان دارم و هر لحظه از خدا هدایت میخام جواب میده با نشونه ها با اتفاقها

    خدایی که جهان قوانینش بدون تغییره

    زبان قاصره از قدرت بی پایان خداوند

    یک کلام خدایم برایم کافیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1021 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان

    یه آگاهی از طریق قرآن بهم داده شد دوس دارم زیر این فایل بنویسم،

    بخاطر احساس شور و شوق و قدرت و لیاقتی ک درونم ایجاد شد ، فهمیدم این آگاهی درستیه

    خداوند وقتی جهان رو خلق کرد ، بخشی از روند خلقت و رسالت آفرینش رو میخاست بذاره به عهده آسمان ها و کوه ها و ,,, اما اون گردن نگرفتن و انسان اینو قبول کرد و این مسئولیت خلقت رو به عهده گرفت

    اما فراموش کرد رسالت شو و بعدا همه چیو گردن پدران و عوامل بیرونی میندازه

    خداوند میگه مگ من هدایت گر تو نبودم؟؟؟

    اوکی فراموش کردی بخاطر محدودیت هات ، چرا به زحمت ندادی خودتو مارو به یاد بیاری؟ مگ این همه نشونه برات نفرستادم

    اصلا از خودت نپرسیدی این جهان چطور به وجود اومد؟ یا خود تو چطور از خون و نطفه و ،،، تبدیل شدی به این آدم پرادعا؟

    من یاد گرفتم فقط به خدا وصل شم و به او ایمان داشته باشم ، بقیه ای وجود نداره اصلا

    خدایا شکرت

    ممنون از استاد عزیز ، یکی از دستان و پیام آوران خداوند

    این فایل رو خیلی دوس دارم بارها نگاش کردم ، امشبم دیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: