فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 118

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1002 روز

    روز17دوره

    جمله ای که همیشه و هر روز تکرار میکنم

    مخصوصا وقتی میترسم نگرانم مضطربم گیجم بلاتکلیفم حس بد دارم

    این جمله میگم

    و خدایی که برایم کافی ست

    انقدر تکرار میکنم تا اروم شم و دقیقا خدا کمکم میکنه تموم میشه همه چیزهای منفی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    معصومه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    سلام به استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوبم

    اول این جمله رو از استاد باید بنویسم،

    اگه تو زندگی با این نیت داری با دیگران ارتباط برقرار میکنی که یه روزی و یه جایی دست تو رو بگیرند تو داری با سرعت هر چه تمام تر خودت رو از ثروت از سلامتی و موفقیت دور میکنی

    و من توی روابط با آدمها که حتی قدرت و یا ثروتی هم نداشتند و یا اینکه قدرتمند بودندطبق همین گفته استاد رفتار میکردم

    با خیلی از آدما احساس خوبی نداشتم وقتی ارتباط برقرار میکردم و تمام زمانی که باهاشون میگذروندم با ورودی های ناخوشایند و احساس غم و ترس و نگرانی میگذشت ولی به خاطر اینکه یه روزی یه جایی به اونا نیاز داشته باشم که دستم رو بگیرن به اون رابطه ها ادامه میدادم و دقیقا زمانی هم که نیاز داشتم اونا نبودن و تازه اون وقت هم بیدار نمیشدم که ببین روی چی حساب کردی ! اون وقت هم به خدا میگفتم ببین چه قدر تنهام کسی نیست حالا بیا خدایا دلت برام بسوزه و یه کاری بکن ! و این سیکل وابستگی مشرکانه و بعد توقع دلسوزی از خدا دوباره و دوباره تکرار میشد

    خدایا شکرت که اون زمان گذشت و اون ارتباطها گسسته شدن

    به خاطر هدایت خدا و آشنایی با این آگاهی ها بود که از این جنس غم و اندوه ها نجات پیدا کردم و دارم تلاش میکنم که در تمام لحظات زندگی چه شادی و چه تضاد ها روی خدا حساب باز کنم هر روز با انواع یادآوری ها به خودم میگم که روی خدا حساب کنم با نوشتن با قرآن خوندن با دیدن و توجه با آفرینش های خدا با گوش کردن فایلها و با فاصله گرفتن از اون ارتباطها دارم تلاش میکنم که روی تنها منبع سلامتی و ثروت و قدرت حساب باز کنم

    سپاسگزارم استاد عباس منش به خاطر این آگاهی بزرگ که بهم دادین این آگاهی بیس تمام مسائل من تو زندگی شد چون خدا رو میشناختم اما نادرست

    خیلی ممنونم از شما و خانم شایسته برای این دسته روز شمار تحول که یاد آوری و نوشتن در مورد این فایلها، به زنده نگه داشتن و پویایی این آگاهی ها بسیار کمک میکنه سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    آلما آسایش گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    روز شمار هفدهم

    سلام استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیز.

    چقدر این فایل ودرسهای این روز شبیه اتفاق این ماه من هست.10 خرداد کارگاه ورزشی شرکت کردم که از پیش نیازهای مربیگری بود.

    از قبل با استاد برگزار کننده آشنایی کمی از طریق صحبت دیگران داشتم وپیشاپیش قضاوتشون کرده بودم وحکممو صادر کرده بودم. شنیده بودم ودر کارگاه قبلی هم خودم با چشمهایی خودم دیدم که بسیار تبعیض قاعل میشن وبه هرکسی که ازش خوشش بیاد وزیاد تمجیدش کنه وقبلا توی کلاسش شرکت کرده باشه نمره خوبی میده وکلا هواشو داره. من با این دید رفتم اونجا ودقیقا همون اتفاق افتاد ومن که زیاد اهل تمجید نیستم مورد لطف ایشون قرار نگرفتم واز ابتدای کارگاه با من لج کردن. در آخر هم منو مردود کردن. با اینکه از خیلی از اونایی که هواشون داشت بهتر عمل کردم. اشتباه من این بود که از قبل برای این وضعیت با افکار خودم دعوتنامه فرستاده بودم. همون چیزی که در افکارم ساخته بودم برام اتفاق افتاد. توی گارکاه با خانم دکتری آشنا شدم که هم گروهی من شد واز قضا شاگرد حضوری استاد عباسمنش در تهران بودن. چیزای قشنگ زیادی ازشون یاد گرفتم. وقتی مردود شدم ایشون بهم گفت حتما خیریت داره. اونموقع ناراحت بودم زیاد درک نکردم. من پول کارگاه رو از همسرم گرفته بودم وخیلی برام سخت بود به همسرم بگم که قبول نشدم وهنوز م بهشون نگفتم. همش میگفتم حالا چطوری این پولی که دادم رو جبران کنم. تا اینکه بواسطه دوستی با خانم دکتر اولین سفارش خیاطی رو ازشون گرفتم وخدا رو شکر بعد از اون دوتا سفارش دیگه گرفتم وفهمیدم که میتونم با کارهای دستی که انجام میدم وتقریبا مهارت خوبی هم دارم میتونم درآمد داشته باشم. باورم نمیشه در این چیزی که فکر میکردم برام شر باشه خیر بزرگی توش بوده. من توی اون کارگاه قدرت رو دستان اون استاد دیدم واین شرک من باعث شد قبول نشم. حالا میدونم هیچ قدرتی جز قدرت خداوند وجود نداره. من از اول باید روی خدا وتوانایی خودم حساب میکردم نه ایشون. بعد اعلام نتایج به یکی از دوستانم که ریس یک هیات مهم ورزشی بود گفتم با استاد حرف بزنه وبرای یه نمره کمتر منو مردود نکنه. ایشونم چندروزی لفتش داد وبعد به جای تماس با استاد فقط یه پیام بهشون داده بود واستاد هم قبول نکرده بود. اشتباه دوومم این بود که باز فکر کردم یه نفر دیگه میتونه کارمو درست کنه . چقدر اشتباهات زیبایی رو مرتکب شدم. تا چند روز قبل با نفرت به این استاد وکارهاش فکر میکردم ولی از دیروز که این فایل رو دیدن ونظرات رو خوندم به اشتباه قشنگم پی بردم. فهمیدم اولا نباید در مورد کسی قضاوت کنم دوم اینکه باید ایمان داشته باشم که همه ی انسانها دستان خداوند هستن برای کمک به من وسوم اینکه از همه مهم تر است اینکه یه قدرت فقط در این جهان هست واون قدرت مطلق خدای عزیزم هست ودیگر هیچ. از امروز فقط برای من یه قدرت بزرگ وجود داره وهرکسی هم برای من کاری کرد از طرف خدا هست واول باید خدارو شکر کنم بعد از ایشون برای اینکه دستان خداوند شدن تشکر کنم.

    داستان اینکه بعضی موقعها ما اتفاقات رو قضاوت میکنیم وروی اونها اسم خیر وشر میذاریم مثل داستان اینه که مادری دست فرزندش رو گرفته واجازه نمیده به اون طرف خیابون بره دوچرخه اش رو بیاره بجه هرچی گریه میکنه مادرش محکم دستشو گرفته . بچه خبر نداره که ماشینی از اون دور میاد ممکنه با بچه برخورد کنه ولی بچه خبر نداره وفکر میکنه جقدر اتفاق بدیه که مامانم نمیذاره به خواسته ام برسم خبر نداره مامانش خیر اونو میخواد. ووقتی ماشین رد شد وخطر رفع شد مادر دستشو ول میکنه تا در امنیت به خواسته اش برسه.

    چه جاهایی که پشت اتفاقات به ظاهر بد خیر بزرگی بوده که ما اجازه ورودشونو ندادیم و دچار شرک شدیم.

    راستی با این چند سفارش تقریبا نصف پول کارگاه رو درمیارم. واین ابتدای کار وکسب درآمد من میشه.

    خدایا شکرت برای این مسیر خیلی قشنگی که توش قدم گذاشتم.

    خدایا شکرت برای آشنایی با استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیزو این سایت بی نظیر وقوانین جهان هستی.

    خدایا شکرت برای تمام درسهایی که هرروز میگیرم.

    در نور باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3855 روز

      سلام خانم پور بابکان عزیز

      خیلی عالی و آموزنده نوشتید تجربتونو.

      خیلی زیاد همه ما از این دست تجربیات داریم و چقدر بقول خود خداوند باز هم ناشکری و ناسپاسی و فراموش می کنیم.

      یاد خدا و ذکر برای همینه

      مداومت برای همینه

      معنای کمال همینه

      خودشناسی همینه

      تکامل برای همینه

      فرو رفتن در خود و باورهای خود برای همینه.

      کار هر صبح و شام مون باید توحید و بیاد آوردن حضور خدا نعمات خدا دقت خدا هوش خدا حمایت خدا و ملکیت و مالک بودن خدا باشه

      من بیام تو ملک خدا بعد از بقیه عوامل توقع داشته باشم؟! عجب!

      چه توقع بیجایی دارم.

      دم تون گرم

      واقعاً صمیمانه براتون شادکامی و ثروت و تن آرامی از خدای منان و همه کاره، می‌خوام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    به نام خدای آسانی ها

    به نام خدای معجزات و زیبایی های آشکار و نهان

    به نام خدای حامی و حمایتگر

    به نام آنکه یک ندایش کافیست برای تمام آنچه از دنیا و زیبایی هایش طلب داری

    و به نام آنکه سیل اجابت هایش را همچون باران زیبای بهاری بر کویر خشک دل و زندگی ام روان میسازد

    به نام آنکه باور دارم همیشه نگاه مهربانش حامی زندگیم است و تنهایی هایم را با نور عشقش روشن می سازد

    به نام آنکه میدانم به آرزوهایم آمین گفته و دستان قدرتمندش در کارند تا آن خواسته ها و رویاها در زندگی ام تجلی یابند

    تا ذوق رسیدن به آنها را حس کنم

    تا لبخندهایی از اعماق وجودم بر لبانم بنشیند

    تا روحم در آسمان زیبایی ها و معجزاتش به پرواز درآید و طعم شیرین اجابتش را مزه مزه کنم

    تا با آن عاشق شوم و عشق را تجربه کنم

    تا اشک های شوق از چشمانم فرو ریزند

    برای رفتن در آغوشش ، برای بغل گرفتنش

    دوستت دارم تنها موجودیه همیشگی دنیای من

    پروردگارم

    (دلنوشته ام برای اول دفتر آروزها و سپاسگزاری هام )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 761 روز

    سلام دوستان عزیز و استاد که به اندازه پدرم دوستتون دارم

    نمیدونید چقدر خوشحالم از تایپ کردن همین جملات ساده چون آبان ماه سال گذشته وقتی که خیلی نوپا بودم و تازه با قوانین و استاد آشنا شده بودم و تازه شروع به خوندن قرآن کردم به این فایل رسیدم و همزمان به آیه 107 سوره بقره یه حسی بهم گفت برو تو سایت و این آیه رو با احساسی که این لحظه بهت دست داده برای بچه ها بنویس تا اون زمان با اینکه چند ماهی بود از فایلهای دانلودی استفاده میکردم حتی به ذهنم خطور نکرده بود عضو سایت بشم فقط تشنه‌ی شنیدن آگاهی ها بودم

    اومدم سراغ سایت تا عضو بشم ولی نتونستم و به همون نام و نشون تا دیروز یعنی به مدت تقریبا 8 ماه به هردری میزدم تو سایت عضو بشم و نمیتونستم

    هر روشی به ذهنم میرسید امتحان کردم ولی همش به خودم میگفتم در زمان مناسبش اتفاق میوفته و بالاخره عضو میشم

    و خیلی معجزه آسا میخواستم تو یه سایتی دوره ای ثبت نام کنم که همیشه ثبت نام میکردم و خیلی معمولی و عادی بود اما اینبار هرکاری میکردم نمیشد و نمیتونستم خودم ثبت نام کنم و اعصابمو بهم زده بود و مجبور شدم به یه کسی پیام بدم تا ثبت نامم کنه و چون این شخص تو کافینت کار میکرد یه چیزی همش مور مورم میکرد که بهش بگو ایمیلتو درست کنه ولی هی مقاومت میکردم ولی شب یه نشونه ای اومد که گفتم صبح حتما بهش پیام میدم و صبح به محض بیدار شدنم اینکارو کردم و به سادگی اون شخص منو تو سایت عضو کرد و گفت نه ایمیلت مشکلی داره نه رمزت و نه سایت و بدون هیچ هزینه ای به راحتی کارم انجام شد

    خدارو شکر که رب ما دستانشو در زمان مناسب و از راه هایی مناسب برای کمک بهمون میفرسته فقط صبر و ایمان میطلبه

    شاید این دوتا کلمه جزو توحیدی ترین کلمات باشن صبر یعنی من مطمئنم به نتایج عالی که برام رقم میزنی و ایمان یعنی ایاک نعبد و ایاک نستعین

    حالا اومدم تا اون کاری که باید انجام بدم

    107بقره:

    《آیا نمیدانید که پادشاهی آسمانها و زمین مختص خداوند است و برای شما یار و یاوری جز خدا نخواهد بود》

    این آیه همزمان بود با آیه ای که میگه اگر بندگان من درباره من از تو پرسیدند بگو من نزدیکم ….

    به قول ملاصدرا مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود

    یار و یاوری جز خدا میخوای؟؟

    کسی جز پادشاه زمین و آسمانها اصلا میتونه یاریت بکنه؟؟

    به قول استاد …گنج ها دست اونه ثروت ها دست اونه ..اونه که اگر باورش کنی تورو از فرش به عرشششش میرسونه اونوقت تو دنبال نون خشکا از دست مردم میگردی

    11تغابن《هرکس به خدا ایمان آورد خدا قلبش را هدایت میکند》

    یهدُقلبهُ

    خدای عزیزم قلبمونو هدایت کن قلبمونو پاک کن از شرک و وجودمونو سرشار از خودت کن

    هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

    کین کیمیای هستی قارون کند گدا را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    زهرا چگینی گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام بر اساتید گرانقدر و همه دوستان عزیزم

    آنچه از این فایل یاد گرفتم:

    تنها خداوند رب العالمین است. اگر این باور در من نهادینه بشه که قدرت مطلق فقط خداست زندگی برای من بهشت می‌شود و نگرانی، ترس، استرس، خجالت و … در مورد همه مسائل از بین میرود. چون تکیه گاهی دارم که از هر کس و چیزی در این دنیا قدرتمندتر و بزرگتر است که اگر من او را باور و به قدرت او ایمان داشته باشم برای من کافیست.

    به هیچ کس جز خداوند اعتبار نمیدهم و توقع کمک از کسی ندارم. عشق و محبت را از کسی گدایی نمی کنم و از وابستگی ها رها میشوم. وقتی همه چیز در درون خودم هست و دیگران را فقط دستانی از طرف خداوند میدانم که همه برای کمک به من آمده اند سپاسگزاری می کنم ولی در ذهن من اعتبار اصلی برای خداوند است. من هم به دیگران کمک میکنم اما نه برای اینکه جایی دست مرا بگیرند. آخ که چقدر من در طول زندگی ام در این مورد شرک داشته ام. خیلی جاها کمک های من برای این بود که اگر بعدها شرایطی برایم پیش امد و به کمک احتیاج داشتم طرف مقابل دست مرا بگیرید و همین توقع باعث خراب شدن روابط زیادی شد. چون من متوقع بار آمده بودم و وقتی آن فرد که من وظیفه اش می‌دانستم که جبران کند نمی خواست یا نمی توانست مرا ناراحت و متنفر می‌کرد و تا مدتها حتی اگر می‌توانستم به کسی کمکی کنم از این کار حس بد داشتم و فرار میکردم. یا مورد دیگر که همیشه با همسرم بحث میکردم که چرا مانند دیگر همکارانت دل مافوق خود را بدست نمیاری که در کنار او پیشرفت کنی و ایشان روزی را دست خدا می‌دانست و برای کمک دیگران ارزشی قائل نبود. حالا میفهمم با اینکه علاقه ای به این آموزش‌ها ندارد اما در این مورد چقدر از من جلوتر است.

    امروز یاد گرفتم رفتار من با دیگران فقط از سر عشق و بدون توقع باشد. اگر واقعا غیر از این بود شهامت داشته باشم و انجام ندهم تا نه نفرتی شکل بگیرد و نه باعث قضاوت و غیبت و پشیمانی شود.

    از آنجایی که همه انسانها تشنه محبت هستند، تا جایی که میتوانم زیبایی های موجود را تحسین می کنم . از اخلاق خوب، موفقیت ها، پیشرفت ها، زیبایی های ظاهر و باطن طرف مقابل صحبت می کنم، تا حال خودم بهتر شود و دنیای بیرون از من هم زیباتر شود ولی صاحب همه این نعمت ها را خدا می دانم.

    خدایا آنچنان دستانمان را محکم بگیر که حتی برای لحظه ای بجز خودت روی هیچ کس دیگری حساب نکنیم و مستقیم و بدون واسطه اجابت کن همه خواسته های خوبمان را. الهی امین

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  7. -
    متینا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 791 روز

    سلام استاد عزیز

    من این فایل رو از دیروز چندین بار گوش کردم و هربار آگاهی های بیشتری بدست آوردم.

    این آگاهی به ذهنم رسید که خداوند وقتی به شیطان اجازه ی تسلط به انسان هارو نداده،پس دیگه انسان ها که اصلاا تسلطی برزندگی همدیگه ندارن.

    یعنی همونطور که شیطان نمیتونه به ما ظرری برسونه و در زندگی ما دخالتی داشته باشه، انسان های دیگه ام نمیتونن با ما ظرری بزنن یا در زندگی ما دخالتی داشته باشن.

    همین جملات که به ذهنم رسید انگاری جرقه ای شد برام که اخه پس دیگه خدا چجوری بگه قدرت اصلی منم،فقط من قدرت مطلق جهانم ،دیگران هیچ قدرتی برای خوشبخت و بدبخت کردن ما ندارن.

    دیگران فقط زمانی میتونن به اصطلاح مارو بدبخت کنن که ما باور کنیم و در اصل اون آدم نیست که مارو بدبخت کرده،بلکه ما فرکانسی ارسال کردیم که در مداری قرار گرفتیم که بازتابش رو دریافت کردیم.

    هرچی فایل رو بیشتر گوش میکنم به درک عمیق تری میرسم…

    سپاسگزارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محمد حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 3115 روز

    سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان خوبم

    ایمان کلمه ای که زیاد شنیدمش ولی درک درستی ازش نداشتم.درک قبلیم ازایمان ،ایمان به وجود خداوند بود.برهان نظم،از روی نظم جهان میشه به وجود خداوند پی برد وهمین.می دونستم که خدا هست وجود داره ولی چه جوری این دنیا رو اداره میکنه هیچی در موردش نمی دونستم.

    اما بعد آشنایی با شما استاد درکم از ایمان فرق کرده.ایمان یعنی ایمان به قدرت مطلق جهان.نه تنها خدا هست بلکه خداوند قدرت مطلق جهانیان هست. واقعا ایمان به اینکه خدا هست کاری انجام نمیده.چون خدا میتونه شکل های متفاوت داشته باشه.بهترین شکلی که میشه خداوند باشه اینه که خدا هست وتنها قدرت جهانه.

    و شرط اجابت درخواست ها رو هم ایمان به قدرت مطلق خودش می دونه.اینکه توحیدی باشیم وشرک نداشته باشیم.

    از خدا می خوام کمک کنه که توحیدی باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    متینا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 791 روز

    سلام استاد عزیزم

    خداوند در قران گفته که ممکنه همه ی گناه هارو ببخشه اما،شرک رو هرگز نمیبخشه.

    اما میبینیم که تمام مسائل و مشکلات ما بخاطر شرکمون هست. تمام گناهان ما بخاطر وجود شرک هست…

    وقتی میخوایم درخواستی از فردی داشته باشیم و بترسیم که اون دربارمون چی فکر میکنه و نکنه که به ما جواب منفی بده،یعنی مشکریم.

    وقتی میخوایم طلب مرخصی کنیم از رئیسمون،اما بترسیم و درخواستمون رو نگیم یعنی مشرکیم…

    وقتی کسی از ما درخواستی داره که ما دوست نداریم که اون کاررو به هردلیلی انجام بدیم اما به اون درخواست نه نمیگیم بخاطراینکه اون شخص ناراحت نشه و یا باما سرلج نیفته،این یعنی ما مشرکیم…

    بودن با فرد یا افرادی که به ظرر ما هستند اما ما به دلایل وابستگی ازهرنظر،اون افراد رو رها نمیکنیم یعنی مشرکیم…

    اینکه اگر فردی با ما بدرفتاری کنه و ما ناراحت و عصبانی بشیم،این یعنی مشرکیم چون انقدر قدرت رو به فرد دادیم تا احساسات مارو کنترل کنه…

    وقتی غصه ی گذشته رو میخوریم یا ترس از آینده داریم،یعنی مشرکیم…

    وقتی کسی(دستی از دستان خدا) برای ما کاری میکنه،خودمون رو مدیون اون شخص میدونیم و تا ابد سرمون جلوش پایینه،این یعنی مشرکیم…

    وقتی اخبارهارو دنبال میکنیم و احساس ترس و ضعف میکنیم یعنی مشرکیم…

    وقتی آزادیمون رو از افراد دیگه ای طلب میکنیم،مشرکیم…

    وقتی که بقیه ی پولمون رو از مغازه دار یا تاکسی طلب نمیکنیم چون برامون مهمه که نکنه اون دربارمون فکر دیگه ای بکنه،مشرکیم…

    وقتی توی رابطه ای هستیم که مارو آزار میده اما ازاون بیرون نمیایم،مشرکیم…

    وقتی توی خیابون سرمون پایینه و چشمامون رو از دیگران میدزدیم،مشرکیم…

    وقتی که کمکی از شخصی میخوایم اما درخواستمون رو نمیگیم،مشرکیم…

    وقتی که میترسیم از رئیسمون طلب حقوق بیشتر یا ترفیع کنیم،مشرکیم…

    وقتی که اون لباسی که دوست داریمو نمیپوشیم،مشرکیم…

    وقتی هزارجور آرایش و… میکنیم و این برخلاف میلمونه،مشرکیم…

    وقتی که فکر میکنیم،پدر و مادر،رئیس دولت و…مسؤول تغییر زندگیمونن،مشکریم…

    وقتی به دعا و سحرو جادو اعتقاد داریم،مشرکیم…

    وقتی احساسمون بده و افسرده ایم،مشرکیم…

    وقتی راحت نمیخندیم،راحت راه نمیریم،راحت غذا نمیخوریم،راحت حرف نمیزنیم،راحت درخواست نمیکنیم،راحت نمیپوشیم،راحت نمیخوابیم،غم داریم،ترس داریم،توقع داریم از غیرخدا و… و… یعنی مشرکیم…

    پس شرک در دل مومن،مانند مورچه ای سیاه بر روی تخته سنگ سیاه در دل تاریکیه شب پنهان است…

    سپاسگزارم استاد برای این فایل باارزش…

    سپاسگزارم مریم جون برای متن زیبایی که نوشتید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3855 روز

      درود و احسنت واقعاً آفرین خانم عباسی عزیز

      خیلی خوب و با دقت اینهمه مثالهای کاربردی و رایج شرک رو زدید واقعاً این چه مورچه ی شرک آلودیه که از دل و رفتارهای ما میزنه بیرون.

      چقدر حال کردم با این مثال هاتون

      چقدر مرور اینا هی به آدم یادآوری می‌کنه تا آدم بیاد به لحظه حال و حواسش بیاد سرجاش و مراقب رفتار و نیت هاش بیشتر باشه

      مدام می‌تونه به کنترل ذهن کنترل نفس و عزت نفس کمک کنه.

      مرسی واقعاً

      خوب باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        متینا عباسی گفته:
        مدت عضویت: 791 روز

        سلام اقای رجبی

        سپاسگزارم بابت نظر محبت آمیز شما…

        خوشحالم که این متن مفید بوده برای شما.

        شما 16 تیر نظرتون رو دررابطه با کامت من ارسال کردید،اما امروز توسط استاد تایید شده و نشر پیدا کرده و این تایم دقیقا درست ترین موقع بود.چون نظر شما و دیدن مجدد کامنت خودم در این روز،برای من نشانه ای واضح بود برای ایده ای که در ذهنم داشتم و خداوند مهر تاییدش رو محکم کوبید…

        مجددا از شما سپاسگزارم بابت بازخوردی که ارسال کردید.

        مسلما مهم ترین و اصلی ترین راه رسیدن به سعادت در زندگی دنیا و آخرت،نداشتن شرک هست.

        هر راهکاری که استاد عزیز به ما میدن،درنهایت به این میرسیم که اول باید شرک نداشته باشیم تا بتونیم اون راهکاررو پیاده کنیم…

        میزان رسیدن ما به عزت نفس روابط،ثروت،سلامتی و… همگی بستگی به میزان مشرک نبودن ما داره.

        امیدوارم حالتون عالی باشه…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سبحان رستم آبادی گفته:
    مدت عضویت: 834 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم و تمامی دوستان گلم.منم زیاد شرک ورزیدم حتی همان زمانهایی هم که فایلهای استادم رو دنبال میکردم و در مسیر نور بودم .بله از رئیس مجموعه مون بت ساختم و چنان بزرگش کردم توی ذهنم و وجودم و تا اسمش نیومد چنان استرسی می‌گرفتم و میگفتم این کلی پارتی داره و خیلی گردن کلفته و نمیشه با این در افتاد و هر چی گفت باید انجام بدی تا بره از اینجا و بابت این تفکر و عملکرد خیلی آسیب خوردم ، خیلی حقیر شدم پیش خودم و سرخورده شدم و از خودم بدم نیومد و خودمو سرزنش میکردم ولی به لطف خداوند خودش و راهنمایی استاد و دوستان بی نظیر م متوجه زندگی توحیدی ، زندگی بر اساس فقط خداوند و همه چیز اونه ما همه بنده او هستیم و اوست که قادر و توانست و اوست که فرمانروای آسمانها و زمین است و همین امر خیلی به من جان تازه ای بخشید و به قول یکی از دوستان مسیر نور که ما پیش هر شخصی میرویم برای کاری تو هر مرتبه یا پستی که باشه باید از دید یه ابزار یا دستی از دستان خداوند او را نگاه کنیم ن از منظر خداوند و باید پیش خودمان کار اصلی رو از خداوند طلب کنیم در وجودمان نه بیفتیم دنبال شخص و خودمان رو خرد کنیم که اون شخص پارتی ما بشود.یا رب تو همیشه به ما نظر کن و لحظه‌ای نظرت رو از ما بر نگردان که آن لحظه،لحظه مرگ مان است.خدایا شکرت بابت این مسیر و بابت این اگاهیا و درک و فهم این مسایل خدایا شکرت .خدایا شکرت.خدایاشکرت.

    از خداوند آرامش.اسایش.روابط سالم.پول و ثروت فراوان.یکتا پرستی مطلق.وسعادات دنیا و آخرت رو برای همه عزیزان آرزومندم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: