فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 79

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1644 روز

    سلام استاد جانم

    متن فایل شما بیانگر همه حقیقت جهان هست و همیشه در ذهن من جز خدا ابتدا و انتهایی وجود ندارد. به قول خودمون همه دورهامونو هم بزنیم باز باید بیایم پیش خودش.

    خدا همیشه رو سفید کرده همیشه هوامو داشته همیشه به قول شما برای ما خیر میخواد و هر شری به ما میرسه از خودمونه

    تمام صفات نیکو نثار خداونده و خداوند تنها منبع خیر و خوبی هست.

    بعضی وقتا که مغز ارور میده و هی میتازونه خودش و هی میره دنبال ایراد گرفتن جوری خداوند تلنگر میزنه که همه چی عوض میشه.

    بعضی وقتا یهو فکر میکنی همه چی تمومه ولی نور میاد.

    بعضی وقتا فکر میکنی دیگه راهی نمونده یهو برات معجزه میاره.

    خدا خیلی بزرگه و فرمانرواست به معنای واقعی

    هر روز که میگذره و میگذره و میگذره میفهمم که چقدر خداوند بزرگ و به قول خودش در قران تازه میفهمیم کسی که خیلی چیز ها به نظر خودش میدونه در واقع هیچی نمیدونه.

    یعنی وقتی هی ادم به خودش مغرور میشه که به به چقدر من اگاهی دارم و بقیه از من عقبن اونجاست که میفهمونه باباااا کجای کاری اینارو هم نمیدونستی من بهت نشون دادم من گزاشتم تو مسیرت…..

    خدا خیلی آرامش میده وجودش وقتی میفهمی که برات میخواد و برات خوب مینویسه و برات فقط و فقط مهربونی میکنه و عشق میده اونجاست که میفهمی چقدر ناشکره ادم

    چقدر کور میشه و درگیر این جهان مادی

    و باز میفهمیم که فقط اینجا باید لذت برد و رها کرد

    هر وقت درگیر این شدم که بخوام خودم مسائل رو حل کنم و کردیت کار ها رو بدم به خودم فهمیدم که در مقابل پروردگارم چقدر ناتوانم

    اونه که همه چی رو درست بلده بچینه

    اونه که احساس خوب رو میده و خیال راحت رو منتقل میکنه

    هر وقت یادش تو دلمه هر وقت بهش توکل میکنم نجواها پاک میشن استپ میکنن

    ولی وقتی میام هی درگیر روزمره میشم هی میخواد خودم حل کنم هر چیزیو ذهن منفجر میشه و همش افکار بد سراغ ادم میاد

    فقط میتونم الان اینو بگم که استاد عباسمنش خیلی بزرگی خیلی

    هر سری که صحبت های شما رو گوش میدم میفهمم که چقدر به معنای واقعی انسان واقعی هستی

    انسان حقیقی

    انسانی که تکلیفش با خودش و خداش معلومه

    خیلی دوستون دارم استاد واقعا این احساس رو نسبت به هیچ انسانی نداشتم

    خیلی عاشقتونم و ازتون سپاسگزارم برای وجودتون برای حسی که منتقل میکنین

    من به لطف خدا زندم و در مسیر پروردگارم حرکت میکنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    وحیده گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    سلام استاد بی نظیرررم

    واقعا هرچند وقت یه بار باید این فایلو گوش داد

    من داشتم فک میکردم که این چه شرکیه من دارم آخه

    من از کسی انتظار ندارم اصلا و واقعا رییس بانک و فلان و فلان برام فرقی نداره

    ولی من یه اتفاق تکراری برام میفته ، من بخاطر عزیزانم مثلا مامانم با خاله م خوب بودم و سعی میکردم باهاش خوب باشم که با مامانم رابطه ی خوبی داشته باشه و الان میفهمم چرا انقد چالش پیش میومد با اینکه من نمیخواستم

    حالا جالبیش اینکه اون دوتا هرجور میخواستن با هم رفتار میکردنا و من نخود آش کرده بودم خودمو

    فقط دلسوزی بیخود برای مامانم یعنی هم فکر میکردم حال مامانم با شرایط بیرونی میتونه خوب بشه هم شرک واضح که انقدر استرس رفتار با خاله مو داشتم و میتونم بگم میترسیدم البته الان ریشه ترسمو میفهمم، این قضایا مال قبل آشنایی با استاده

    بعد ازدواجم اومدم تهران و ازون رابطه دور شدمو البته یه جا هم شجاعت به خرج دادمو اون قضیه تموم شده تقریبا و دیگه حسی ندارم

    ولی استاد همیشه میگین اگه درونتون عوض نشه تغییر مکان فایده نداره این دقیقا واقعیته من مکانم عوض شد ولی دقیقا اون رابطه سمی رو نسبت به شوهرمو برادرشوهرمو خانواده ش داشتم، یعنی خودمو کندوکاو کردم دیدم اگه همسرم نباشه واقعا من رضایت این آدما بازم مهمه ؟ میبینم اصلااااا پس چراا نمیتونستم نه بگم، چرا فک میکردم باید کمک کنم واتفاقا در آخر هم دید خوبی بهم نداشتن و من بیشتر اذیت میشدم، حالا همسر من خودش آدم مستقلیه ها هرجا رضایت نداشته باشه به راحتی نه میگه، کمک میکنه ولی خودش در اولویته،یعنی این فایلو گوش دادم یه لحظه از خودم حرضم گرفتم و گفتم واقعا شرکتم عجیبه آخه دختر

    حالا الان هم چالشی با هم داشتیم و من تصمیم گرفتم دیگه روی خودم کار کنم و این ترس های واقعا مسخره رو از خودم دور کنم خیلی مسخره ن ولی الان قلبم سنگینه

    قبولش میکنم یکم که فک کردم دیدم این رفتار ریشه در یه سری اتفاقات کودکی داره ولی نمیخوام اصلا بهش فک کنم الان تعهد میدم فقط باورهامو درست کنم و رنگ سفید بریزم روی لین سیاهی که انقدر قلبمو سنگین کرده و کلی انرژی ازم میگیره

    قرآن رو باز کردم و داستان حضرت موسی اومد اونجایی که موسی به خدا گفت میترسیم … و خدا گفت نترسید من با شما هستم😭 همینکه میدونم ترسم مسخره ست و فهمیدم انقدر خدا باهام مهربونه که کمکم میکنه برطرفش کنم بهم قدرت میده، میتونستم همچنان به اون روش مسخره م ادامه بدمو این قلب انقد سنگین نباشه پس همین که دارم شجاعت به خرج میدم خودش مهمه

    فقط باید ایمانمو قوی کنم و واقعیت رو ببینم

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    علی و شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 1656 روز

    به نام خدای مهربان

    روز هفدهم از سفرنامه

    سلام به استاد عزیزم مریم بانو مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش

    امروز این فایل را که نگاه می کردم یاد این پاشنه آشیل خودم افتادم که من خیلی همیشه دنبال پارتی برای سرکار رفتن بودم و همیشه دنبال حامی در زندگیم بودم اما الان این پاشنه آشیل را خیلی ندارم.چون حسابی در این راه نا امید شدم و دست من را در حنا گذاشتند.همه می گفتند که فلان کارها را برای من می کنند اما هیچ کس در دنیا به اندازه سوزنی کاری نکرد.اتفاقاً به میزان باورم به خداوند ،خدواند به من بیشتر هم داد.دیگر خیلی وقت هست این پاشنه آشیل را ندارم.امیدوارم همه زودتر به این نتیجه برسند که سر کسی حساب نکنند.خیلی ممنون از همگی علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    ندا یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2149 روز

    با سلام و احترام به همه دوستان عزیزم

    من امروز نگاه کردم و دیدم که ۷۰۰ و خورده روزه که من عضو این سایت هستم و یادمه روزهایی که بچه ام رو از دست داده بودم به این سمت هدایت شدم و فقط از قسمت عقل کل استفاده کردم و تونستم افکارم رو تغییر بدم. یادمه حالم خیلی بد بود و به نظرم دنیا به آخر رسیده بود نظرات عقل کل خیلی بدرد من خورد و من تونستم با کار کردن رو افکارم بازم بچه دار شم ولی بازم بچه ام رو از دست دادم اینبار بازم ناامید و درمونده بازم تلاش کردم و من دوباره بچه دار شدم ولی اینبار سریع تر از دفعات قبل طعم تلخ از دست دادن رو حس کردم دیگه دکترا و اطرافیان قطع امید کردن من و گفتن خدا نمیخواد و راضی باش به رضای خدا

    ولی یه حسی از درونم دوباره من و به تلاش بیشتر مجبور میکرد اینبار از خدا خواستم هدایتم کنه و با امید زیادی قدم برداشتم و به هیچکس هم چیزی نگفتم چون از نظر دیگران دیوانگی محض بود که من دوباره تصمیم بگیرم برا بچه دار شدن

    خدا هدایتم کرد به سمت به دکتر قدیمی تو شهرمون و قدم به قدم جلو رفتم

    اینبار همه چی و سپردم به خدا و توکل کردم به خودش

    من و همسرم هیچ مشکلی نداشتیم حتی آزمایش هایی رو که انجام داده بودیم تا خارج کشور هم فرستادیم و هیچ مشکلی نبود ولی ….

    اینبار سپردم به خدا

    در کمال ناباوری ماهی که اصلا انتظار نداشتم باردار شدم و جالبه که من از روز اول تا روزی که زایمان کردم یه کلمه رو مرتب از دهن دکترم می‌شنیدم اونم کلمه عالی بود

    هر بار که نوبت چکاپ میشد تو ذهنم فقط میگفتم تنها امیدم خدایا تویی و این دکتر دستی از دستان توست

    ماه به ماه خیلی عالی پیش رفت و زایمانم هم به بهترین شکل ممکن صورت گرفت و خدا بهم یه پسر نازنین داد

    واقعا نمیدونم چطوری شکر خدا رو بکنم

    هر کی از داستان من خبر داشت و فهمید که من پسر دار شدم به کسایی که بچه دار نمی‌شدند و مشکل داشتند پیشنهاد میکنن برید پیش فلان دکتر این بنده خدا جواب گرفته

    ولی من میدونم چه جوری جواب گرفتم

    وقتی که از همه دکترا قطع امید کردم و فقط سپردم به خودش و تنها وتنها قدرت رو در دستان خدای عزیزم دیدم

    خدارو شکر میکنم الان پسرم وارد ماه ۴ زندگیش شده وجالبه که من به خاطر شرایط روحی بد و مالی بازم ناراحت از خدا خواستم هدایتم کنه و به سمت این سایت هدایت شدم خیلی برام جالب بود تازه فهمیدم استاد عباس منش چقدر فایل های طلایی روی سایت داره و من اصلا ندیده بودم شاید اگر ۴ سال پیش دیده بودم زودتر به نتیجه می‌رسیدم

    حالم به خاطر بعضی مسائل خیلی بد بود و الان با دنبال کردن این سفرنامه و دیدن فایل های استاد حالم خوبه دیگه نگران نیستم و آرامش دارم توجه ام روی نکات مثبت زندگیم بیشتر شده

    یه حسی بهم میگه اتفاق های خوبی در راهه

    خیلی ایرادهامو فهمیدم

    یکی همین غر زدن ونالیدن که چرا اوضاع اونجوری که من میخوام نیست

    و الان میگم که اوضاع میخوام‌ چه جوری باشه ومیگم خدا درستش میکنه

    خدا رو سپاسگزارم بابت هدایتم به این مکان

    خدا رو سپاسگزارم که با شما آشنا شدم

    خدا رو سپاسگزارم بابت همه نعماتی گه به ما داده

    مچکرم از شما دوستانی که وقت میزارند و داستان هاشون رو می نویسید و این خودش کلی انرژی میده که ادامه بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    المیرا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1547 روز

    سلام استاد خوبم ومریم جانم

    روز هفدهم سفرم

    تو این چند وقته به خیلی تضادها برخوردم

    واین همیشه تو ذهنم هست که تضادها فقط اومدن که منو قوی تر کنن،تو باید از دل این تضادها درستو بگیری،تضاد باعث بوجود آومدن خواستت می شن

    این تضاد خیلی تضاد سنگینی بود برام،اینکه تواین تضاد باید یاد بگیرم فقط خودم باید به خودم انرژی بدم ،من نیاز به تائید و حمایت هیچکس ندارم

    خدا بهم می گه المیرا فقط خودمم و خودت

    بقیه رو ولش کن،دل بکن از همه

    می خواد توکلمو زیاد کنه

    ایمانمو قوی کنه

    می خواد که من از همه ناامیدشم

    وفقط و فقط به خودش دل بسپرم

    آخه دعای هر روزم اینه که آگاهیمو زیادکنی،منو ارزشمند کنی،کاری کنی که به ارزش درونم پی ببرم

    خدایی خییییلییییی راه جلوم میزاری

    هرچی میاد تو ذهنم فرداش همونی که می خواستم و تو مسیرم قرار میدی

    خدایاااااا می دونم که کمکم می کنی که این تضاد و براحتی پشت سر بزارم

    خدایا شکرت که هستی

    شکرت که استاد عباسمنش هست

    شکرت که آدم های قشنگتو تو مسیرم میزاری که هر روز آگاه تر بشم

    خدایا ازت می خوام نجواهامووو کم کنیییییی

    می خوام که قویم کنیییییی

    خدایااااا هیچ برگی بدون اذن تو از روی درخت نمی افته

    قطعاااااااا خیره هر اتفاقی که می افته

    دنیا بر مبنای خیر بنا شده

    این تضاد پیش اومد که خدا بهم بفهمووونه فقط

    مننننننننننننننن

    حساب کردن رو هرکسی غیر خودش سرابه

    حتی اگه اون آدم عزیزترین کست باشه

    خدایا اگاهی شو دادی قدرت تغییر این باور هم بده

    باوری که تو تمام سلول های بدنم نفوذ کرده

    خیلی درد داره تغیرش

    خیلی نجوا داره

    اما

    اما

    اما

    من اینجام که تغییر کنم

    من خیییلی قویم

    من اشرف مخلوقاتم من می تونم به کمک پروردگارم هر مشکلی و حل کنم

    من به حضورت به وجودت توی قلبم ایمان دارم

    استاد جانم مریم جانم

    دوستون دارم یک دنیا ممنونم ازتون بخاطر وجود پراز عشقتون که واقعا دست خدایین برام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    الهه رنجبرمحبی گفته:
    مدت عضویت: 2633 روز

    بنام خداوند یکتا

    سلام خدمت شما عزیزان

    من دوماه و نیم است که دارم روی خودم کار میکنم شاید قدمتم در سایت زیاد باشه ولی من هیچ وقت مثل این دوماه کار نکردم

    همش فکر میکردم من خدارو قبول دارم

    خدا برای من همه کاری می کنه و…..

    تا امروز رسیدم به این فایل و دیدم من برای یک فروشنده ساده برای محل کار همسرم به هر آدمی که رسیدم گفتم ولی زبانی میگفتم خدا برای من بهترین فروشنده رو کنار گذاشته ودر زمان مناسب‌ خودش میا

    ولی من حرف خودم باور نداشتم و فقط روی آدم های اطرافم حساب میکردم

    میگفتم فلانی ما فروشنده میخوایم

    فلانی کسی می‌شناسی و…..

    خدایا

    خدای خوبم از زبان استاد چقدر خوب بهم گفت الهه تو شرک داری

    تو دست خدارو بستی

    تو به غیر از خدا حساب کردی و……

    این فایل خیلی برام اگاهای داشت

    فقط کافیه بهش عمل کنم و توحیدی عمل کنم من فقط کافیه روی باور توحیدی کار کنم که خدا همه چیز است

    خدا خودش برام همه چیز می شود

    خدا برام روابط ایده آل میشه

    خدا برام ثروت میشه

    خدابرام سلامتی میشه

    خدابرام معنویت میشه

    خداااااا……

    خدای خوبم ممنونم که هر روز در مسیر بهتر قرارم میدی

    به همین زودی من میام و از اتفاقات خوبم تو زندگیم براتون می نویسم سال ۱۴۰۰ سال خوبی بود تا حالا برای من از این به بعد هم خوب و زیباتر میشه

    هرچقدر من توحیدی تر اتفاقات خوب بیشتر 🥰🥰🥰

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سید محمود گفته:
    مدت عضویت: 1549 روز

    سلام استاد عباس منش و خانوم شایسته ودوستان هم فرکانسم 😍😍😍خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که من رو در این مسیر زیبا هدایت کردی من این جمله ها رو واقعا بهشون ایمان دارم وباشوق فراوان می نویسم .من دیروز در مقازه باکسی که مقازرو ازش اجاره کردم به یک مشکلی بر خوردم و اوبه من گفت که باید مقازرو خالی کنی من هم گفتم حتما خالی میکنم و یک روز هس که نرفتم در مقازه و نجواهای شیطان خیلی منو ازیت میکرد ومن تصمیم گرفتم که امروز بیام ببینم چه مشکلی هست که من دراین فرکانس هستم که هرکاری میکنم با مشکل بر میخورم و امروز چند تا فایل از استاد رو گوش کردم و با خودم خیلی درگیر بودم تااینکه گفتم بزار نشانه امروز من رو در سایت بزنم و این فایل زیبا اومد ومن نمیدونید یک حال و احساس دیگه ای پیدا کردم و چند بار فایل گوش کردم متوجه شدم که من باید همه چیرو به خداوند بسپارم ویگم اروم شدم ولی ناگفته نماند من ۴ماه هست که به سایت استاد عباس منش هدایت شدم و این اولین دیدگاهی هس که واقعا واقعا با شوق و ذوق فراوان می نویسم و اشکهایم گاه وقتی میادولی خیلی احساس خوبی دارم که میتونم امروز این دیدگاه رو بنویسم.💚 از خدامیخام که من رو در این مسیر نگه داره و من با تعهد کامل تمرینات محصولات و فایلها رو به خوبی انجام بدم💚استاد من در این چهار ماه چند تا نشانه واقعا واقعا دیدم و ممنونم از شما که این آگاهیهارو در اختیار ما قرار میدید💚خیلی خیلی ازتون ممنونم💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    امین پلنگی گفته:
    مدت عضویت: 2105 روز

    به نام خدایی که به شدت کافیست.

    سلام خدمت استاد گلم که عاشقانه برامون زحمت میکشه و فایل ضبط میکنه.

    و سلام خدمت مریم جان عزیزم که عاشقانه فایل ها رو برامون تدوین میکنه و روی سایت میزاره.

    خب خب خب امروز اومدم که اینجا کامنت بزارم البته که من نزدیک به دو سه ماهه که دارم این فایل رو گوش میکنم و کامنت های دوستان رو میخونم‌ و یادداشت برداری میکنم و خلاصه همه جوره دارم روی خودم کار میکنم و به خودم قول دادم که تا وقتی که از این فایل نتیجه نگرفتم سراغ فایل بعدی نرم. واقعا این فایل منو به خودم آورد و یه تکون اساسی به من داد. هر چقدر که بیشتر به گذشته ام فکر می کنم و خاطرات گذشته رو به یاد میارم بیشتر متوجه شرک تو وجودم میشم.

    من از بچگی دوست داشتم که گوشی لمسی داشته باشم و به جای اینکه از خدا بخوام از بنده ی خدا خواستم که برام گوشی بخره یعنی از پدرم. و جالبه که هرگز به اون خواسته نرسیدم. یادمه که اون موقع ها نزدیک ۱۲ سالم بود و من تا سن ۲۰ سالگی به گوشی نرسیدم. اون موقع هم با چه سختی و ناراحتی و دردسری به یه گوشی ارزان قیمت رسیدم. یعنی میخوام بگم که اگه چشمت به دست بنده ی خدا باشه در هیچ کدوم از قسمت های زندگیت پیشرفت نمی کنی و روز به روز جایگاهت‌ بدتر میشه. پس باید خواسته هامون رو فقط به خدا بگیم و چشم امید به درگاه خدا داشته باشیم. چونکه فقط اونه که میتونه به ما کمک کنه و مارو به خواسته هامون برسونه.

    از استاد عزیزم سپاس گذارم که بی منت این آگاهی هارو به ما یاد میده و به عنوان دستی از دستان خداوند داره به ما کمک میکنه تا زندگی زیبایی رو بسازیم.

    همچنین از شما دوستان گلم سپاس گذارم که وقت گذاشتید و کامنت منو مطالعه کردید.

    انشاءالله هر کجا که هستید در پناه خداوند متعال شاد سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زهره زینلی گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    سلام به همسفرای عزیزم من تصمیم گرفتم تو همین روز خیمه بزنم و چند روزی در این روز توحیدی بمونم و تفکر کنم من میدونستم که خدا غیووره میدونستم که دوست نداره کسی رو به جاش بزاریم تو همه ی امور ولی دانستن کجا و عمل کردن کجا از همین جا از خدایی مهربان خودم عذر میخواهم که چقدر نا دانسته بهش ظلم کردماالبته به خودم ظلم کردم خدایی مهربونم ازت میخوام کمکم کنی تا باورهای توحیدی خودم رو بسازم و تو بشی همه چیز من تو زندگی بشی دوستم بشی مشاورم بشی پزشکم بشی معلمم بشی مشتریم بشی خنده م بشی تک تک لحظات زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    پارسا گفته:
    مدت عضویت: 1723 روز

    با سلام و تشکر فراوان از استاد عباس منش و خانم شایسته ی عزیز که هر روز کلی درس جدید به من میدن

    اول از همه یک تشکر ویژه کنم از خانم شایسته ی عزیز که با متنی که نوشتن روحم رو به پرواز در آوردن . اصلا روز ۱۷ سفرنامه به خودی خود پربرکت ترین و زیباترین سفر عمرم بود و واقعا بهم خوش گذشت . متن خانم شایسته عشقی رو به تصویر کشید که از پشت مانیتور هم میشد حس کرد .خیلی فرکانس حرف های ایشون بالا بود که واقعا من رو به فکر فرو برد . “می‌توانستم خواسته‌هایم را فراموش کنم‌، آنها را زیاده خواهی یا حتی غیرممکن و مال‌ از ما بهتران بدانم و دست از دنبال کردن‌شان بردارم و در بهترین حالت‌، فقط خانم خانه‌داری باشم که … اما روحم همیشه فراتر از اینها را خواسته است…” حالا که نگاه میکنم همه ی ما به واسطه ی رویاهامونه که اینجا ایم . انگار که رویاهامون واسطه ای شدن برای رسیدن به خدا . از خانم شایسته ممنونم که تعهد رو بار دیگر به یادم آوردن . از ایشون ممنونم که تکامل رو بار دیگر به یادم آوردن و گفتند که باید با یادآوری آگاهی های کوچیک ولی خالص و الهی ، باور های قدرتمند کننده رو ساخت . از ایشون بابت تک تک لحظاتی که وقت و انرژی گذاشتن و عشقشون رو با ما شریک شدن ، ممنونم 🙏🙏🙏

    از استاد عباس منش عزیز هم خیلی خیلی ممنونم که با آموزه های امروز کلی آگاهی دادن و فوق العاده بود این فایل طوری که مستقیم وارد پوشه بهترین های من شد و فایل صوتی اش رو هم دانلود کردم تا بار ها بشنوم و باور سازی کنم . خیلی خیلی ممنون 🙏🙏🙏

    برگ ۱۷ سفرنامه : این فایل من رو یاد مطلبی انداخت که پدر عزیزم بار ها برای من نقل کرده . دیدین افرادی که خیلی عالم اند ، خیلی میدونن و به قول معروف چندین و چند دکتری دارن و وقتی باهاشون صحبت میکنین ، خیلی همه ی مسائل رو تحلیل میکنن و خودشون رو دانای کل میدونن ولی اکثرا تو خرج زندگیشون موندن . یکسری افراد هم هستن که خیلی ساده و خوش خیالن و گاها میبینیم که چیز زیادی هم نمیدونن ولی به نعمت و ثروت کلان میرسن . پیامی که خدا از این طریق به من میده اینه که روزی همه دست خداست . افرادی که روی دانسته و علمشون حساب باز میکنن ، به هیج جایی نمیرسن . ولی افرادی که ساده و بی آلاینده ان ، روی نیرویی برتر حساب میکنن و میبینیم که به درجات بالایی هم میرسن . کلا نتیجه ای که باید از این داستان بگیریم اینه که فقط روی خدا حساب باز کنیم .

    درس دیگه ای که از استاد یاد گرفتم این بود که اگر بخوایم کل قرآن رو در یک کلمه خلاصه کنیم ، توحید ، اون کلمه هست . همه چیز به یکتاپرستی ختم میشه و اگه من نوعی بتونم در تمامی لحظات قدرت رو فقط ازان خدا بدونم و مقابل رب تسلیم باشم ، همه چیز به من داده میشود . و به قول الله رزاق : از جایی که فکرش را نمیکنید به شما روزی میدهم . ما رو هیچ کسی جز خدا نباید حساب باز کنیم . باز هم مطمئن تر شدم که ایمان شاه کلید تمام مسائله . و ایمانی که عمل نیاورد ، حرف مفت است .

    باز هم از استاد بابت آگاهی های خالص و نابی که در این فایل به من دادند ، سپاسگزارم .

    در پناه الله مهربان ، عاشق باشین 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: