فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 85

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Fariba t گفته:
    مدت عضویت: 1399 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان هم فرکانسی

    سفرنامه روز هفدهم

    فکر میکنم یکی از دلایل اصلی آرامش درونیم تو این مدتی که وارد یایت شدم و فایلهای استاد رو گوش میدم اینه که به ربوبیت خدا ایمان بیشتری پیدا کردم و این باعث شده نگرانی از من دور بشه.

    این روزا دارم میبینم چه برای چیزی نگران باشم چه نباشم فرقی نداره و همه چیز داره میگذره حتی خیلی بهتر.

    چندوقت پیش نگران قطع رابطم با یه آدمی بودم که قرار بود چیزی ازش یاد بگیرم. اون آدم هم مدار من نبود و ما دائم در بحث و جدل بودیم. یه شب تصمیم گرفتم رابطمو قطع کنم و گفتم اگر قرار باشه چنین مهارتی رو آموزش ببینم خدا از بی نهایت راه برام مییر رو روشن میکنه.

    رابطمو قطع کردم اما اون آدم خودش بعد از قطع رابطه فایل آموزشی رو برام فرستاد.

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم❤️

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم

    ما عادت کردیم وقتی وارد یه مشکل میشیم ،وقتی تو شرایط سختی قرار میگیریم،یا با دست خودمون اون مشکل حل کنیم یا با دست دیگران.چون احساس تنهایی میکنیم از بنده خدا می‌خواهیم اون مشکلو برامون حل کنه.

    اگه درونمون، تو مسیر الهی قرار نگرفته باشه،هیچ نتیجه ای الهی هم حاصل نمیشه.

    وقتی از درون باور میکنیم همه چی خداست و بالاتر از هر قدرت یه قدرت بزرگی هستش و خودمونو تسلیم اون قدرت میکنیم همون لحظه تموم مشکلات از دوشمون برداشته میشه.ناخود آگاه تمام سختی ها و مشکلات به اون میسپاری، و اون موقع احساس سبکی میکنیم .

    وقتی صاحب همه چیز خداست چرا از بنده هاش بخواهیم .تنها از تو میطلبم .و اگه قرار باشه از یه دست کمک بگیرم اونو خدا میاره تو زندگیمون ،تو نگران هیچ چیز نباش .

    ما اگر باور کنیم که غیر از خدا یاوری نداریم ،هیچ وقت احساس تنهایی نمی‌کنیم. فقط کافیه این دید گاهو تغییر بدیم ،اونوقت می‌بینیم زندگیمون چقدر تغییر میکنه .

    زمانی که باورها فقط الله باشد سلامتی و ثروت و ارامشمون الهی میشه. وصل میشیم به خدا

    وقتی خدا پشتت هیچ کس حریفت نمیشه و خدا بارها تکرار کرده که من برای تو کافی هستم .

    همه چیز خداست ،مالک یوم الدین خداست،من از همه چیز بی نیازم ،همه چیز ماله منه وقتی مالک خداست

    تحمل نکن مسیرو لذت ببر از مسیر ،چون خدا پشت و پناه ماست .

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    عاشقتونم و دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ملیحه قنبری فیروزآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    🌍به نام کسی که من را به راه راست هدایت کرد🌍

    روز هفدهم سفرم✈

    سلام به دستان پر مهر پروردگارم ، خالق جهان هستی

    استاد نازنینم و مریم جان مهربانم🤗

    از زمانی که یاد گرفتم افسار زندگیم رو به قلبم بدم تا راهنمایم باشه آرامش گرفتم و احساس نزدیکی ، به خداوند داشتم.و فقط از خداوند انتظار دارم که کارهامو انجام بده و چقدر لذت بخشه،منت کسی بالا سرت نیست چون تو آفریده ی اونی ، و اون رو باور کردی و بهش ایمان آوردی

    این دغدغه برای من بود که یک جا بنشینم و در کمال آرامش نکته ای که از فایلی دریافت کردم رو بنویسم،اما این نوشته ی مریم جان عزیزم، وکه انگار روبروی من نشسته و به من داره می گه که در هر شرایطی متعهدباش،و زمانی رو که به نوشتن این نکته اختصاص دادی رو تغییر نده،و چقدر خوشحال شدم و سپاسگزارم که یک راه حل برای دیدن نظرات خودمون به ما دادید،چه ایده‌ ی فوق‌العاده ای، جالبه من یک صفحه برای خودم تو واتسپ ایجاد کردم واول اونجا برای خودم تایپ می کنم،بعد کپی پیس می‌کنم توی قسمت نظرات که قبل از ارسال‌ ویرایش کرده باشم،اما الان با این ایده ی مریم جان عزیزم،متوجه شدم که من چه کار جالبی انجام دادم، که خودم اصلا نسبت به این موضوع بی توجه بودم.سپاسگزارم،سپاسگزارم، سپاسگزارم 🌟🙏

    شنیدن این فایل زیبا،من رو یاد اوایل کارم انداخت که فکر میکردم که هرچی دوست و فامیل و آشنا داشته باشم پرونده ی بیشتری خواهم داشت،و چه اشتباه محضی،اما الان میدونم کسی جز❤الله❤ باعث پیشرفت من نشد از زمانی که باورش کردم و بهش ایمان آوردم

    خدایا بخاطر هدایت شدنم به مسیر الهی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 🌟🙏🌟

    آرزوی بهترینها دارم🍂🌹🍂🌹🍃🌹🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1577 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    سلام خدمت عزیزانم

    آخ استاد من هرچقدرازشماممنون باشم کمه ک باعمل به الهامتون بانگاه زیباتون ب قرآن وخدا منو وهزاران نفروومیلیونهانفرو باخداآشناکردین

    من نمیدونم چجورخدای خودمو شاکرباشم چجورشکرشوبجابیارم شکراین نعمت عظیمش رو این هدایتش رو ک من خواستم واونم هدایت کرد من درخواست دادم واونم پذیرفت منوبه راه راست هدایت کرد

    این اولین فایلی بود ک درسایت شماباعث شد من خدایه خودمو بشناسم باعث شدبه شرکم پی ببرم باعث شد ایاک نعبدوایاک نستعین رو باورکنم وعمل کنم

    الان ۲۴۲روزه ک من دیگ ازکسی کمک نمیخوام کمکی ک فک میکردم فقط به دست آدما میتونه زندگیم روتغییربده ۲۴۲روزه ک دارم باخدای خودم باعشقم شبم رو روز وروزم روشب میکنم ۲۴۲روزه ک من آرامشی داریم ک باسرسپردن به خدای خودم وباشناختن قوانین ثابتش به دستش آوردم وتانفس میکشم ازدستش نمیدم

    استاد شما منوبه حدای خودم رسوندین شمامنوبه تنها کسی ک میتونم تاابدروش حساب کنم رسوندین شما تمام وابستگی های وجودم ب بیرون روازبین بردین ومنووابسته به خدای خودم کردین خدایی ک همیشه بود ومن نبودم خدایی ک همیشه دیدومن ندیدم خدایی ک همیشه بهتریناروبرام میخواست من عجول بودم مشرک بودم

    خدایاشکرت ک هدایتم کردم خدایاشکرت ک دارمت خدایاشکرت ک دیگ تنهانیستم هیچوقت بودن باآدما منوازتنهایی رهانمیکرد همیشه این حس تنهایی باهام بودولی الان دیگ تنهانیستم دیگ تنهانیستم🥲😍🥰

    خدایی رودارم ک تانفس میکشم کنارمه هواموداره تنهام نمیذاره دستمورهانمیکنه همیشه دربدترین شرایط آرومم میکنه همیشه بم میگ نترس من هستم من باتوام دروجودتو فقط کافیه به درونت نگاه کنی کافیه منوباورکنی کافیه دعوتموبپذیری بهم ایمان بیاری توکل کنی من برات کن فیکون میکنم

    خدایاااآاااااا میخوام داااادبزنم ک من عاااااشقتم عاااشقتم عااااشقتم معبودم پروردگارم ربم من به تومحتاجم به هرآنچه ازتوبه من برسه محتاجم من فقیرم دربرابرت هیچی نیستم من تسلیم توهم زندگیم دردستان تو خودت زندگیم رونقاشی کن من فقط میخوام ازنقاشیات لذت ببرم

    خدایاشکرت شکرت شکرت چ حس زیبایی فکرکردن باخدام حرف زدن باهاش 😍🥰😍😍😍😘

    اهدناصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم….

    درپنااااه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشین🥰😍😘🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    علیرضا پرهیزکار گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    سلام به دوستای هم فرکانس و دوستان عزیزم

    استاد من توی این سه چهارماه روی هرکی حساب کردم در رابطه با اون موضوعاتی که بهش علاقه داشتم ‌نشد که برام اتفاق بیوفته

    یه مدتی بود از یک نفر کمک خواستم ولی هی اولش اون شخص گفت باشه بزار من میرم از فلان دوستم که خیلی هم خوبه توی این زمینه ای که تو کمک میخوای ازش میخوام کمکت کنه و استاد هر روز بیشتر حساب میکردم روی این کمک و همش فکر میکردم آره اگه این شخص کمکم کنه خیلی برام خوب میشه خیلی میتونم پیشرفت کنم و استاد کلی اتفاقا به ظاهر بد و تضاد و ناخواسته به خاطر همین حساب کردن روی کمک دوست اون شخص هر روز دشات برام پیش میومد

    روی کمک دیگران نباید حساب کنیم باید فقط خدا رو ببینم و حتی موقعی که انسان ها میگن ما کمکت میکنیم حتی اون لحظه هاهن نباید وابسته شیم به کمکشون و نگاهمون به خدا باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مینا الیاسی گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

    برگ هفدهم از سفرنامه رو آغاز میکنم.

    من واقعا از خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که بخاطر این سفر زیبا و تکاملی.چون هر دفعه دارم با هر فایل خودمو به روز رسانی میکنم و اطلاعات جدید وارد مغزم میکنم و سعی میکنم اونها رو در زندگیم عملی کنم و استفاده کنم از این گنج بی نظیر.

    این فایل بسیار بسیار تاثیر گذار به یادم آورد که فقط و فقط باید رو خدا حساب باز کنم نه کس دیگ چون این عین شرکه.پیامبر میفرمایند شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه خیلی پنهانه…!!

    و واقعا واقعا چقدر این جمله زیبا و درسته چون ما انسان ها نمی‌فهمیم داریم شرک میورزیم داریم اعتبار و ارزش یه کاریو میدیم به مردم فک میکنیم اونا کارمونو راه میندازن روشون حساب میکنیم و غافل از اینک این خداست که داره کارارو برامون انجام میده…اینجور وقتا خیلیییی بدجور آدم سیلی میخوره از همونایی که بهشون باج داده از همونایی که روشون حساب کرده و تمام اون شرایط و تمام اون پیشرفتایی که به ظاهر کرده بود همه به یکباره از دست میرن تا یاد بگیریم که فقط و فقط باید رو خدا حساب کرد.بنظرم تکمیل کننده این فایل،فایل توحید عملی قسمت۵ که اونم واقعا وااااقعااااا بی نظیرههههه.خدایا شکرت

    خیلی دوستتون دارم.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    به نام خدا سلام

    روز هفدهم

    شرک تو رفتار من خیلی زیادن و به قول حضرت محمد مثل راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است

    من از مهاجرت می ترسم چرا ؟ چون شرک دارم

    چون تو شهر غریب و یا تو کشور غریب کسی رو نمی شناسم و تنها می مونم. فامیلی ندارم تا کمکم کنند اگه به یک مسئله ای بر خوردم

    و اینها باورهای من بودن که تازه کشوشوون کردم و بوی شرک می دن

    اگه توی زندگیم با این نیت با افراد کار می کنم یا با این نیت ارتباط برقرار می کنم یا به این شکل به مردم نگاه می کنم که یک جایی یک روزی دست منو بگیرن، با سرعت هر چه تمام تر خودمو از خوشبختی و از سلامتی و از ثروت دور می کنم.

    تنها منبع رزق، سلامتی، ثروت، خوشبختی رو خداوند بدونم . خداوند فرمانروا و صاحب اختیار جهانه و تمام ثروت و قدرت و تمام هر آنچه که در جهان است در اختیار خداوند است.

    اون کسی که فقط می تونه برای من کاری انجام بده خداونده

    اگه من با خداوند باشم و در تمام وجودم و در تمام ذهنم و در لایه لایه های باورهای درونیم فقط خدا رو منشا قدرت ببینم

    قدرتو تو وجودم به کی می دم؟

    کیست که جلوی اراده خدا رو بگیره؟

    هیچ برگی بدون اذن خداوند روی زمین نمی افتد

    از هیچ کس انتظار نداشته باشم چون هیچ کس نمی تونه به من کمک کنه تنها کسی که می تونه به من کمک کنه خداست

    و هر چیزی رو که می خوام رو بهش بگم و مطمئن باشم که از یک جایی که من نمی دونم جورش می کنه و باور کنم که خداوند

    قدرت این رو داره که از جایی که به عقلم نمی رسه واسم هر چیزی که می خوام رو جور میکنه

    فقط روی خدا حساب کن و روی هیچ کس حساب نکن

    به رفتارهام که نگاه می کنم و دقیق می شم می تونم کلی شرک رو پیدا کنم. تو کارم که با آدمها ارتباط برقرار می کنم و وقتی نمی تونم محصولم رو بهشون بفروشم کلی ناراحت میشم و برای مدتی دست از کار بر میدارم. الان که یکم دقت کردم دیدم علت این که از اون آدم ها نه شنیدم بخاطر این بود که من روی اونها حساب کرده بودم. من فقط باید روی خدا حساب کنم. خدایا به من روزی فراوان بده. خدایا انبوه مشتری ها رو به سمتم روانه کن و اگه کسی بهم گفت نه ناراحت نمیشم چون خدا قراره به من روزی فراوان بده اگه از دست این نشد از دست دیگه ای روزی بهم میده.

    باز هم یک شرک دیگه. توی کارم بعضی وقت ها پیش میاد که کاری انجام میدم که مشتری خوشش بیاد و یا تو رودروایسی گیر کنه و بهم نه نگه و از من خرید کنه و همیشه وقتی این فکر رو می کنم و اینجوری رفتار می کنم فروشم به نه ختم میشه و علتیش باز هم شرکه

    اگر بپرسم قادر مطلق و تنها منبع قدرت کیست، جواب افراد بسیار زیادی، این است که خداوند، منبع همه قدرتهاست. دست خداوند بالاتر از همه دست هاست.

    جواب شان خداست اما رفتارشان چیز دیگری است. برای آنها وعده رئیس بانک، واقعی تر از وعده ی خداوندی است که می گوید:

    من نزدیکم و اجابت می کنم دعای هر فردی که من را اجابت نماید.

    خدایا این کلمات داره منو دیوانه می کنند. یک عمر با شرک زندگی کردم و انتظار داشتم که به خواسته هام برسم و خوب زندگی کنم

    یادمه وقتی توی قران خوندم که وقتی که موسی رفت پیش فرعون و گفت که من فرستاده خدا هستم و از من پیروی کنید و از خدا بترسید که تنها فرمانروا و صاحب اختیار جهان خداست فرعون گفت من که می دونم پروردگار جهان خداست ولی فرمانروا و صاحب اختیار تو و تمام افرادی که اینجا هستند من هستم و اگه بخوام می تونم تو رو نابود کنم. دیوانه شدم دیوانه از این که دقیقا من و همه ما اینجوری فکر می کنیم . قبول داریم خدا پروردگار جهانه ولی قبول نداریم فرمانروا و صاحب اختیار و پیش خودم گفتم وای که سعیده تو هم در مقام فرعون هستی کسی که از بچگی فکر می کردی یکی از بدترین انسان های عالم هست. اخه تو هم مثل اون فکر می کنی

    پیش هیچ فردی که قدرتمنده و یا ثروتمنده احساس ضعف و ناتوانی نکن بدون که تو با خدای قدرتمندت، قدرتمند ترین فرد جهانی. تو اشرف مخلوقاتی و خودت رو بالا ببین و رفتاری نکن که در مقام اشرف مخلوقات نباشه.

    خدا را سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فائزه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1398 روز

    سلام به استاد بزرگوار وهمگی اعضا

    سلام به همه ی هدایت شده ها به راه راست

    کسانیکه خدا دستشون رو گرفته و به اینجا رسونده که لایق این مدار هستنن که چنین درهای گرانبهایی که به قول استاد عزیزم پرایس لس هستنو قیمتی نمیشه روشون گذاشت رو بشنون

    من دو ماهی هست که با سایت آشنا شدم خدارو شکر سرشارم از انرژی هدایت الهی، هدایتی که بعد از سی سال شکستن قلبم وبه درد اومدنش از طرف کسانی که دور یا نزدیک بخاطر نگاه مشرکانه ی خودم بهم ضربه زدن و من بی پناه خسته از چک و لگدهائی که دنیا هر روز بخاطر گمراهی خودم روز به روز ناامیدتر عقب نشینی میکردم

    ولی حالا مقتدرانه به قول استاد که تو این فایل میفرمایند میگم خدایا بهت تکیه میکنم و هراسی از ضربات آدمها وشرایط ندارم چون میدونم که لایق شدم پناه ببرم به خدائی که قدرت مطلق در دستشه و زندگیم رو به بهترین نحو بسازم و پیش ببرم

    که از همین ابتدای راه نشونه ها و‌حتی نتایج برام ظاهر شدن

    ومن فقط میگم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1561 روز

    سلام به همه عزیزانم و‌همراهان همیشگی سفرنامه

    روز ۱۷ سفرنامه

    مریم جون اینکه گفتین باید متعهد بشیم ک روزانه این نوشتن و اثر گذاشتن رو انجام بدین دیدم تو این مدت واقعا من متعهد نبودم فایل ها رو‌گوش میکردم اما دستم رو‌نوشتن نمیرفت ممکن بود بینش دو روز یا سه روز فاصله میفتاد اما فایل ها رو گوش میکردم اما الان متوجه میشم تا وقتی که ننویسیم نمیتونیم عمیق تر به نکاتش پی ببریم وقتی مینویسیم دقتمون باالاتر میره و ی سری مقایسه هایی تو ذهنمون شکل میگیره بین حرفای استاد و زندگی خودمون ک ببینیم چقد تو زندگیمون ما ب قانون عمل میکردیم؟ یا چقد باورهامون درسته؟ چقد ایمان داریم؟

    فقط روی خدا حساب باز کن

    وقتی عمیق به حرفای استاد فکر کردم دیدم تو حرف زدنم با مدیرهای بخش های بزرگ همیشه استرس دارم همیشه دست و‌پام میلرزه خب ک این هم بخاطر کمبود اعتماد بنفس هست هم بخاطر اینه ک اون ادم تو ذهن من جایگاه بالایی داره اگه من فقط رو خدا حساب باز کنم دیگه در خرف زدنم و خواسته هایی ک دارم در مقابل مدیر یا هر شخص دیگه دچار استرس و نگرانی و ترس نمیشم چون تو‌ ذهنم قدرت اصلی رو مربوط ب خدا میدونم از امروز ب بعد هروقت در شرایطی قرار گرفتم ک نیاز بود با مدیری یا مسئولی صحبت کنم ب خودم اینو گوشزد میکنم ک فقط قراره من رو خدا حساب باز کنم و هر چیزی ک اتفاق بیفته در نهایت بنفع من خواهد بود خدا منو قراره تو بهترین شرایط قرار بده و بهترین بندگانش رو برای کمک ب من میفرسته اینجوری ارامش بیشتری هم دارم و هم میتونم با ارامش و اعتماد بنفس بالاتری هم صحبت کنم

    این هفته من برای ترجمه مقالم از فارسی ب انگلیسی برای یکی از دوستانم فرستادم ک چک کنه چون انگلیسیم زیاد خوب نیست و با گوگل ترنزلیت ترجمه کرده بودم نیاز داشتم یکی چک کنه برای دوستم فرستادم ک اگه پسرداییش زمان داشت اینکار رو برام انجام بده اما دوستم گف ک باید بری پیشش و میخواد ی سری توضیحات بده و راهنمایی کنه یعنی ی جورایی میخواست بقولا بپیچونه دیگه اما من گفتم نه اگه زمان داشت چک کنه اگه نه هم ک ممنون تو اون لحظه یکم ناراحت شدم چون من برای این دوستم خیلی کارا کرده بودم و خیلی کمکشون کرده بودم الان توقع داشتم ک اون هم هرجور شده ی کمکی بهم کنه حالاب هر طریقی ک هست اما الان ب خودم اومدم من زمانیکه بهش کمک کردم ایا ب این فک میکردم ک اون هم باید ی زمانی اینکار رو جبران کنه؟! دیدم بله من همچین توقعی داشتم و من نباید توقعی از هیچکس داشته باشم اگه من ب هرکسی ی زمانی کمک کردم نباید منتظر این باشم ک جبران بشه برام من باید فقط رو خدا حساب کنم و بعد از این جواب گفتم خب خدا من میسپارم ب خودت اگه ک چک کرد هیچ اگه نه هم خودت دستانت رو بفرست با اینکه هنوز نتیجه مشخص نیست اما میدونم ک خدا خودش از هر طریقی باشه این مسئله رو برام حل میکنه

    کلا من ادمی هستم ک توقعم از همه تو همه زمینه ها بالا بوده اما از وقتی با این سایت اشنا شدم متوجه شدم ک نباید از هیچکس جز خدا توقع و انتظار کاری داشت و رو هیچکس جز خودش حساب باز نکنم

    خدایا شکرت💚

    استاد جون و مریم عزیزم خدا رو شاااکرم بخاطر وجود شما دو عزیز و گروه خوب و سایت عالی تون

    ازتون بی نهایت متشکرم 💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    سلام به همگی

    روز هفدهم سفرنامه ام

    الان که فکر میکنم با روز اول که وارد این سفرنامه شدم هم فرق کردم

    خیلی عاشقانه تر سفرنامه ام رو دنبال میکنم ، حس و حالم بهتر شده و این سفرنامه باعث شده تعهدم به سایت و آموزه ها بیشتر بشه و یاد بگیرم مداوم تو هر شرایطی رو خودم کار کنم ، قبل سفرنامه چون تعهد نداده بودم اومدن تو سایت و کامنت ‌خوندن ( کنترل ذهن ) برام پخش و پلا بود ولی الان منظم و هدفمند شده

    و این نکته عالی سفرنامه هست

    حالا که لذت نظم و متعهد بودن و مداوم کار کردن تو سایت بهم منتقل شده ، ناخودآگاه شبیه اهرم رنج و لذت شده تا بعد سفرنامه هم رو همین تعهدمون برای هر روز کار کردن رو‌خودم بمونم

    مریم عزیزم واقعا ازت سپاسگذارم 🌹🌹🌹

    وقتی متن ابتدای سفرنامه رو می خونم با اینکه نوشتاری هست ولی برای من صوتی هست

    من نمی خونم ….. فقط صداتو میشنوم که داری این ها رو میگی

    به جای اینکه با صدای خودم بشنوم ❤️❤️❤️

    اونجایی که گفتی همیشه تو وجودت خودت رو فراتر از یک زن فقط با ویژگی های متعارف زنونه میدونستی قلبم باز شد ❤️

    این حس برای من خیلی آشناست و مثل نور یه شمعی هست که تو هیچ شرایطی نمی تونم خاموشش کنم ❤️🌹

    کلماتت قدرت داره ، انرژی داره و پر از حس های خوبه

    چقد خوبه که خداوند شما رو تو جایگاهی گذاشته که می تونی از همه توانایی هایی که خدا بهت داده استفاده کنی و تاثیر بزاری و این حس فراتر از بودن فقط به عنوان یک زنه ❤️❤️ اینکه از تواناییات در جهت رشد خودت و دنیا استفاده کنی 🌹

    راجع به این فایل خواستم به مطلبی رو بگم

    یادمه استاد میگفت از بچگی هر وقت دعواش می شد و روی دوستاش حساب می کرد همه پشتش رو خالی می کردن و تنها می موند و اینطوری براش رقم خورد که حامی نداره و

    همین باعث شد روی کسی حساب نکنه چون درک کرد که نتیجه حساب کردن رو دیگران چیه !!

    منم همچین حس هایی رو در گذشته داشتم و همیشه یاد گرفته بودم رو دیگران حساب نکنم و خودم رو انسان توحیدی می دونستم !!!

    ولی می خوام بگم این یه طرف قضیه هست

    اون سر قضیه اینه که تو رو خودت هم حساب نکنی ❌

    نخوای مسائل رو به شیوه خودت ، تک و تنها یا با عقل خودت بدون حساب کردن روی نیروی بزرگ‌تر و سپردن بهش انجام بدی

    این شیوه رو چندین و چند سال اجرا کردم ‌و هنوز که هنوز داشته آشیلمه

    خواستم بگم این هم شرکه این هم حساب کردن رو غیر خداست …. بعضی جاها هم دلیلش کمبود عزت نفس و غرور کاذبه !!

    در حالی که خیلی دیدم وقتی سپردم بهش یه طوری درست می کرد همه چیز رو که من اگه خودمو می کشتم سال ها وقت میزاشتم هم نمی تونستم حلش کنم !!

    شیطان تو ذهنم اینجور مواقع می کفت ….. اینطوری نمی چسبه ها ، تو باید حس کنی خودت انجام دادی تا واست لذت بخش باشه ، اینطوری راحت فایده نداره ! همونطوری راحت ممکنه سست بشه و اصلا چرا انقد راحت !!!!! تو باید خودت انجام بدی تا تو ذهنت به خودت و توانایی هات افتخار کنی ( ولی این طرز فکر درستی نبود )

    من می تونم به خدا بسپارم و به خودم افتخار کنم که ایمانم باعث شد کارم درست شه ! اینم دستاورده

    به قول استاد تو ۱۲ قدم من هزینشو با کنترل ذهنم دارم میدم من هزینه انجام شدن کارهامو با کنترل ذهنم دادم

    کاری که دیگران سختشونه انجام بدم و اینطوری شد که ذهنم داره کم کم قبول میکنه

    و اینکه اوایل خیلی ناراحت بودم ازینکه از بچگی تنها و بدون حامی بودم ‌وهمه علیه من و کارهام بودن و واسم سنگ تراشی می کردن

    ولی الان که خودم رو با همون افراد مقایسه میکنم می بینم همون اتفاق های به طاهر ناراحت کننده باعث شد من خدا رو پیدا کنم و رابطه عمیقی باهاش برقرار کنم و بتونم بزرگ‌ترین حامی دنیا رو داشته باشم و به دیگران قدرت ندم چون تو ذهنم قدرت خدا رو خیلی خیلی فراتر از بنده هاش میدونم و این خیلی منطقی هست چون

    انسان ها رو خدا خلق کرده پس چطوری میتونن از خدا قدرتمند تر باشن !!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: