فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 90
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
ردپای روز ۱۷ام
فقط روی خدا حساب باز کن
سلام به استاد و مریم عزیز
واقعا وقتی فقط روی خدا حساب میکنی درهای لطف و رحمتش رو از بینهایت طریق برات باز میکنه
زمانی میرسه که ناامیدی ، استرس داری ، میترسی اما اگه ایمانت قوی شده باشه حتی به اندازه اَرزَن اون وقت که به همون اندازه هم بهت کمک بیشتری میکنه
زمانی من روی خودم کار میکردم و غافل از اینکه هرچقد روی خودم کار میکنم، خودم رو به خدا نزدیکتر میکنم و ایمانم رو قویتر میکنم
اما کنار این کار کردن ها ترمزهای گذشته وجود دارن که یکی یکی خودشون رو نشون میدن
این فایل رو همه ما تجربه اش کردیم بارها رو بارها
زمانی بود که من روی آدمها حساب باز میکردم و نتیجه هم نمیگرفتم اما نمیدونستم چرا ؟ همش ناراحت و ناامید بودم که چرا فلانی روی حرفش نموند چرا اینکارو کرد چرا نشد چرا ، چرا ، چرا
الان میدونم چرا
تمام اون نشدنها بدلیل شرک کورکورانه و ریز من بود که نمیدونستم و به جای تکیه به خدا به آدمها تکیه میکردم و وقتی جواب نمیگرفتم ناامید و کِرخت میشدم
زمانی که راه جدیدی رو برای شغلم آغاز کردم روی چندین نفر حساب باز کرده بودم
کسانی که فکر میکردم اگه اونا نباشن من از پس کارام برنمیام هرکدوم به نحوی
تو اون برهه داشتم روی خودم هم کار میکردم اینجا بود که خدا داشت منو وارد راهی میکرد که خودم هم خبر نداشتم
داشت منو بزرگ میکرد به همون اندازه ای که من داشتم ایمانم رو قویتر میکردم و به خدا تکیه میکردم خدا داشت آدمهای رو که روشون حساب باز کرده بودم رو از کنارم به هربهانه ای دور میکرد تا من رشد کنم
اولش برام سخت بود اما واقعا دیدم تنها نیستم کسی هست بزرگتر و خوش قول تر از اونا کسی که هر زمان ترسیدم آرومم کرد ، هر زمان ناامید شدم با نشون دادن راه حل امیدوارم کرد، هرزمان نمیدونستم چی باید بگم کلمه گذاشت سر زبونم
یواش یواش به خودم اومدم و فهمیدم که همه اینا برنامه خودش بوده تا بهم بگه سحر، عزیزم تو قویترین دختری هستی که بهش نیاز داری ، تو توانمندترین نیروی هستی که بهش نیاز داری ،تو با ارزشمند ترین کسی هستی که باید کنار خودت نگهش داری ، من هر لحظه کنارتم و راه رو برات هموار میکنم انقدر بهت یادواری میکنم تا بفهمی تو بی نیاز ترین دختر روی زمینی
تو فقط به من نیاز داری نگران نباش چون تمام قدرت اسمان و زمین در دست من
وای چقدر این جمله برام اشناست با گوشت و پوست و خونم حسش کردم
زمانی بود که یه کار بزرگ گرفته بودم البته برای اون موقعِ من بزدگ بود ، میترسم و نگران بودم کسایی که بهشون امید داشتم یهو تنهام گذاشتن حالم بد بود تا جایی که میگفتم کلا کنسل کنم و نرم اما یه نیروی درونی بهم میگفت تو میتونی به هر قیمتی که شده برو تنها نیستی
به خودم گفتم باید بری تو دل ترست مگه شک داری خدا هست؟ رفتم و باور نکردنی بود جوری نیروی غیبی به دادم رسید که همه انگشت به دهن مونده بودند حتی خود من
انقدر خوب بود که الانم هر بار میترسم و نکرانم برای شروع کاری اون روزا رو برای خودم مثال میزنم که خدا چطوردستت رو گرفت و تنهات نذاشت نترس و برو جلو چون تمام قدرت دست اونه
واقعا این فایل در زمانی به دستم رسید که باید میرسید واقعا جهان هوشمند و خدا میدونه بنده اش به چی نیاز داره تا ارومش کنه و این فایل بهترین هدیه ای بود که میتونست خدا بهم بده باید دوباره به یاد میاوردم که چقدر خدا بهم نزدیکه
ممنونم استاد بابت اینهمه حرفای قشنگ و عالیتون ممنونم برای اینکه بهمون یاداوری میکنید راهی که نعمت خدا توشه کدوم سمتیه
خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ، نه کسانی که به انها غضب کرده ای و نه گمراهان
خداجونم توحید رو در من جاری کن تا بیشتر محو زیبایت بشم
عاشقتم استاااااااد دوستت دارم الهی که بمونی برامون سالم و سلامت ❤❤❤❤😍😍😍🙏🙏🙏
من هم از شما سپاس گزارم دوست عزیز
کامنت شما برای من نشونه بود انگار خدا از زبون شما با من حرف میزد
منم این روزا تو دل یه تضاد بزرگم و تازه خودش رو پیدا کردم و روی هیچ کسی دیگه حساب نکردم
سخته ترس داره اما احساسم بهم میگه مسیر رشد تو از همین راهه
از خودش خواستم که دستم رو بگیره من رو هدایت کنه
باز هم ازتون متشکرم آرامش و حال خوب مهمون همیشگی قب تون ❤️💐
سلام به همه دوستان عزیز
هر چقدر بیشتر فایلها رو میرم جلو متوجه میشم که چقدر در جهل و شرک زندگی میکردم.
واقعا چقدر منتظر بودم که دیگران برام کاری انجام بدن و به قول استاد اون روزها بدترین روزهای زندگیم بوده.
چقدر احساس بدی داشتم وقتی منتظر بودم که دیگران برام کاری انجام بدن.
ولی الان با نهایت لذت با خدای خودم صحبت میکنم و احساسم بهم میگه راه و درست اومدم.
خدایا تنها قدرت جهان تو هستی و تنها عامل پیشرفت من هم تویی.
خدایا روی هیچکس غیر از تو حساب باز نمیکنم.
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی.
الهی بی دلیل شکرت 🤲
هر روز یه قدم و امروز قدم هفدهم از این سفر هیجان انگیز …
خیلی چیز ها را این فایل به من یاد آوری کرد و میخوام با شما به اشتراک بگذارم …
تنها روزی دهنده رب العالمین هست و بقیه دست های اون . رب العالمین بی نهایت دست داره و هربار از یه دست به من روزی میده . گاهی اوقات هم از دستی بهم روزی میده که عقلم بهش نمیرسه و یه جورایی سورایزم میکنه … 😙😙😙
وقتی میگم تنها منبع رزق و روزی هست :
یعنی مشتریان به من روزی نمیدن ، الله هست که از طریق مشتریان وارد زندگی م شده
یعنی اطرافیان به من حس خوب نمیدن ، الله از طریق اونها داره با من ارتباط برقرار میکنه
یعنی من خودم به ایده هام نرسیدم ، الله اون ایده ها را انداخته تو کله م …
و خیلی قشنگه این طرز نگاه ، این واقعیت که تنها منبع رزق و روزی خودشه …
این جوری من نگران هیچی نیستم ، چون میدونم که اون روزی رسان من هست نه بنده هاش
هرچی بخوام از خودش میخوام نه بنده هاش …
من فکر نمیکنم مشتریان دارند به من سود میرسونن ، این الله هست که از طریق اونها به من سود میرسونه و ممکنه فردا از طریق دیگر مشتریان به من سود برسونه …
من فکر نمیکنم که شغل من باعث شده من کسب درآمد داشته باشم ، من فکر میکنم الله از طریق این شغل داره به من پول میرسونه و اگه فردا این شغل نبود اصلا طوری نیست چون الله هزاران دست داره برای اینکه به من روزی برسونه ….
من تصمیم گرفتم فقط روی خودش حساب باز کنم . هرچی خواستم از اون بخوام
من روی قدرتی حساب باز کردم که اگر کل مردم جهان متحد بشن و بخوان بهم آسیب برسونن اندازه پشه نمیتوانند کاری بکنند چون من روی قدرت فرا زمینی حساب کردم ….
این یعنی تسلیم بودن ، یعنی اینکه من نا توانم اما تو توان مند ترین توان مندان هستی و من روی تو حساب کردم ….
نتیجه این توحید آرامش هست ، چون میدونی خودش کارش را بلده ، خودش میدونه چی کار کنه
الهی شکرت ……..
یعنی واقعا واقعا نگران هیچی نیستم چون هیچکس از الله وفادار تر به عهد ش نیست …
ما عهد بستیم که من فقط روی اون حساب کنم اون هم زمین و آسمان ها را مسخر من کنه .
دیگه هیچ آدمی تو ذهنم بزرگ نیست ، هیچ آدمی را خدای خودم حساب نمیکنم …
چون خدای خودم خیلی قدرتمند تره ، همیشه حواس ش بهم هست ، همیشه دوستم میداره و همیشه عاشقمه به شرطی که بندگی ش را بکنم ….
فقط رب . حتی شام خوشمزه دیشب هم رب از طریق مادرم رسوند نه مادرم …
الهی شکرت خدایا شکرت
واقعا عشق است و خودت ، واقعا که تویی که فقط میتونی به من خیر برسونی بقیه هیچ کارن …
عاشقتم مرسی که برای پیشرفت ت وقت گذاشتی 🌷❤️
سلام
روز هفدهم
فکر میکنم این شرک ، با افزایش سن بیشتر شده توی وجود خیلیامون
وقتی که بچه بودیم،به راااحتی شبطنت میکردیم
نگران چیزی نبودیم
اینات داشتیم که همه چیزخوب پیشمیره
ولی بعد بزرگ تر شدیم
رفتیم مدرسه
کم کم باور های شرک آلود مارو احاطه کردن
نگران چیزای کوچیک مثل نمره شدیم
و این اتفاقا هی تکرار شد
و وااقعا باور های شرک آلود اتقدر زیادن که قابل تشخیص نیستن….
و وقتی تصمیم گرفتیم که عوض شیم، و جهان تغییرمون رو دید
بهمون واقعا کمک کرد…
به نام الله یکتا
روز هفدهم
فقط روی خدا حساب باز کن
چقدر این جمله زیبا بود و چقدر ما کمتر روی خدا حساب باز میکنیم….وقتی این فایل و میدیدم به این فکر میکردم چی شد و از کجا شروع شد که ما اینقدر قدرت خدا رو کم دونستیم توی زندگیامون ….باوجود اینکه خدای مهربانم اینهمه نشانه بهمون داده وبارها وبارها بهمون ثابت کرده که هر وقت با خدا بودیم و پشتمون رو تکیه دادیم به خداوند به معنای واقعی پادشاهی کردیم تمام کائنات گوش به فرمان ما شدند…کارهامون براحتی پیش رفت ….اما دوباره و دوباره فراموش کردیم و چوبش رو هم خوردیم.
استاد مهربونم این فایل رو باید هزاران بار گوش کرد و گوش کرد و گوش کرد تا بشه جزئی از وجودمون تا روزی بشه که با اعمال و رفتار و کردارمون ثابت کنیم که واقعا واقعا واقعا هیچ برگی بدون اذن خداوند به زمین نیفتاده و نمیوفته….الله اکبر الله اکبر که این باور چه آرامشی توی وجودمون بوجود میاره…
خیلی خیلی ممنونم ازتون استاد بزرگوار که باورهای زیبا رو بهمون یاد میدین.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بهنامخداوندبخشندهمهربان
سلامیگرمبهاستادومریمجانموتمام دوستان
عالیام،امیدوارمحالدلهمگیعالیباشه،
امروزقدمدرروزهفدهمسفرگذاشتهام،
روزیسرشارازامید،سرشارازحسنابخداوندی،
ارتباطبیشترباپروردگارم،حرفزدنباهاش.
چقدرفایلاستادعالیبود،ممنونماستاد
فقطامروزازصبحکهدارمبهافکارمآگاهانهنگاه
میکنم،میبینمذهنمبهدنبالفکرکردنراجعبهاینو
آنوتماماتفاقاتیکهباعثبشهمنحالمبهمبریزه،
وازشرکنگمکه،رومسیاههجلویپروردگارم،
آخهچرا،چقدرقدرتدادمبهبقیهکهحتیتوتنهایی
خودمهمبقیهتوذهنمنهستن،درحالتجزیه
وتحلیلبقیهآدمهامغیرازخودم،ومیخواهمخودم
برایخودم
باخودم
عشقکنمفارغازهرآدمیوهرنگاهی،
خدایا
منتنهاتورادارموفقطهمازتومیخوامبرایمانم
بیفزایی،
ظرفوجودیمرابزرگکن
خدایمن
مراببخش
خدایوهابم
شایدکهالاندرذهنمشرکزیادیاست
امادروجودم،درقلبم،حقیقتپیداست
وچیزیجزایمانبهربنیست
کهنیروییکهخداونداست
وامروزازخداخواستمواینجانیزبهعنوانردپا
مینویسم،کهپروردگارمازتومیخواهم،میخواهم،
تاایمانیفوقالعادهدرموردپروردگارمبسازمو
اعتمادکنمبهتنهاربجهانواحساسآرامش
دربندبندوجودمحسکنم.
خداراصدهزارمرتبهشکر
بنام هستی بخش جهان هستی
دورو و سپاس فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان گلم.
خدا رو بی نهایت شکر میکنم که تونستم با ی کم تاخیر ولی دیدگاهم رو بذارم.
خدا رو شکر برگ هفدهم هم در کنار شما عزیزان بودم.
چقدر جمله قشنگ و آرامش بخشی هست اسم این فایل.
فقط روی خدا حساب باز کن.
نمیدونم چی بنویسم که جلوی اشک هایم رو بگیره.
چقدر خدایی که توسط استاد پیدا کردم جنسش فرق میکنه.
چقدر حالم رو قشنگ و زیبا میکنه.
چقدر ذهنم رو باز میکنه
چقدر احساسم عالی میشه.
چقدر صحبت کردن و شناختنش واسم راحتر میشه.
چقدر ایمانم به قوانینش بزرگ تر و قوی تر میشه.
چقدر زاویه دیدم به دنیا و همه چی عوض میشه.
چقدر امیدم به زندگی بیشتر میشه
چقدر فرکانسم مثبت میشه و مدارم فرق میکنه.
چقدر نتایج از روزنه های کوچیک و باارزش خودشو تو زندگیم نشون میده.
چقدر دوستای خوبی تو این مسیر پیدا میکنم
چقدر اتفاق های خوبی به اندازه تغییر نگاه و فرکانس و احساسم در من ایجاد میشه.
چقدر من آدم بهتری میشم
چقدر ایده های خوبی بهم الهام میشه
چقدر آگاهیی های ناب و با ارزش نصیبم میشه
چقدر جهان هستی برام جالب و قشنگ تر میشه
چقدر قشنگی های بیشتری تو زندگیممیبینم
چقدر گزینه های واسه شکر گذاریم بیشتر میشه
چقدر آروم میشم
چقدر عجله کردن در من کم شده
و چقدر……………
خدایا ممنونمازت
این فایل رو گوش دادمدیدم من خودم با الگو ها و باور های اشتباه قبلیم داشتم اشتباه راه رو میرفتم.
و از خدا فاصله میگرفتم
شرکخفی
مثل راه رفتن مورچه تو دل تاریک شب روی سنگسیاه چه حرف قشنگی
قول میدم رو خودم ک باور هام کارکنم.
و چقدر به اعتناد بیشتر حال میده.
خدایا تو همیشه آغوشت واسم بازه تا برگردم.
ممنون و سپاس بخاطر همه چی
دوستتون دارو عاشقان هستم.
🙏🙏🙏💐💐❤
سلام به خانواده بزرگم وصمیمیم
واقعا من تجربه این حس خوب سپردن بخدارا چندین بار تجربه کرده ام ولی ذهن چموش ماونجواهای شیطانی همیشه می خواند ماراازمسیر دور کنند
واقعا چرابچه ها بااینکه این اصل را می دانیم دوباره موقع برخوردباناخواسته ها سراغ اولین وسیله دم دستمون یعنی موبایل می رویم وشروع میکنیم باقدرت عقلمون به حل مشکل بپردازیم واز هرکسی کمک بخواهیم چراان لحظه توکل به خداکه اصل کاراست نمی کنیم واجازه نمیدهیم تاخودش راه حل رابه ما بگویید
امابچه ها خاصیت این فایل این است که وصل شدن به منبع اصلی رایاداوری می کند وانگارباگوش دادن به ان به ارامش خاصی می رسیم فقط با کار کردن برروی باورهامون باید این رابیشتر به مرحله اجرا دراوریم
درضمن دوستان عزیزم هرچند دراین مورد پیشرفت کوچکی هم دارید خودتان راتحسین وتایید کنیداین یعنی فرستادن فرکانس مثبت وقرارگرفتن درمسیر درست است
ازشما استاد بزرگ وخانم شایسته بسیار سپاسگزاریم که ما دراین مسیر کمک می کنید
خدایاسپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
سلام به همگی اعضای خانواده عزیزم و سرپرست این خونواده که استاد عزیزمون هستند و مارو به راه راست هدایت میکنن .
راستش وقتی فک میکنم که خدا برای انسانها حتی از مادر هم مهربونتره اشکم جاری میشه مگه میشه کسی از مادر مهربونتر باشه و بچش رو دوست داشته باشه اره میشه اونم خداییه که هر لحظه حواسش به ماهست ولی ما ممکنه حتی اون رو اندازه مادرمون دوست نداشته باشیم ولی اون ناراحت نمیشه ولی من خداروشکر همیشه خدارو مهربون دیدم و میدونم اگه زندگیم مشکل مالی دارم تقصیر خدا نیست تقصیر خودمه میدونم که فقط باید از خودش بخوام هدایتم کنه فقط از خودش بخوام کمکم کنه البته بعضی وقتها خیلی سخته که ذهنمون رو کنترل کنیم خیلی سخته .باید قلبمون رو خدایی کنیم توی قلبمون باورش کنیم نه فقط روی زبون نه فقط شعار بدیم ولی ته قلبمون بترسیم که کی رییس شد از کی کمک بگیریم سراغ کی بریم باید توی عمل ایمانمون رو نشون بدیم خدا خودش خیلی خوب میفهمه توی قلبمون چی میگذره مومن واقعی کسیه که تحت هر شرایطی از هیچی نترسه همین ترس نداشتن یه جور ایمانه حتی ترس از تاریکی نشانه شرکه باور داشتن به چشم زخم شرکه و خیلی چیزهای دیگه .باور داشتن به ایاک نعبد و ایاک نستعین خودش به تنهایی ایمان کامل رو برامون به ارمغان میاره .خدای مهربانم با چه زبانی شکرت را به جابیارم و چگونه قدردان نعمتهات باشم خدای عزیزم به خاطر سلامتی که بهم عطا کردی شکرت گویم یا به خاطر افراد مهربانی که دستان تو هستند در اطرافم خدای عزیزم به خاطر فرزندان سالمی که به من عطا کردی شکرت کنم یا به خاطر مهرو محبتی که در دلشان نسبت به من جاری کردی خدای عزیزم به خاطر همسر مهربانی که در این مسیر زندگی همراهم کردی شکرت کنم یا به خاطر ارامشی که در قلبم جریان دارد به خاطر آگاهیهایی که هرروز با آنها من را هدایت میکنی شکرت کنم یا به خاطر روزیهایی که به سمتم روانه میکنی به خاطر تواناییهایی که در وجودم قرار دادی شکرت کنم یا به خاطر صبر و حوصله ای که در ذاتم قرار دادی ای خدای عزیزم هرکدام از این نعمتها را روزها و سالها باید شکر گفت .از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید .
ای خدای مهربانم وقتی این همه نعمت و رحمت به من از جانب تو روانه شده پس چگونه به غیر تو رو آورم واین طریق بندگی نیست که به کسی رو بیارم که سرسوزنی نسبت به من رحم و مروت نشان نداده و من انتظار گشایش کارهایم را از او داشته باشم .یا حتی از پدرم یا برادرم که اعضای خانواده من هستند هم نباید انتظار داشته باشم چون همگی تحت فرمان و سیطره خداوند هستند وقتی روی خدا حساب باز کنیم همه زمین و آسمان در جهت به نتیجه رساندن خواسته من تلاش میکنند چون خداوند اونها رو مسخر ما کرده فقط،ما باید طبق قانون پیش بریم و روی خدا حساب کنیم .درپناه خدای مهربان باشید
سلام!
وقتی که به این فایل از روزشمار زندگی هدایت شدم، ذهنم گیر کرد روی جمله ای که خانم شایسته عزیزم نوشته بودن که در اصل همون گفته همیشگی استاد هست.
برای شروع این مسیر، برای انجامش، تعهدی غیرقابل مذاکره بده. من همیشه این رو می شنیدم، هیجان زده می گفتم آره این کار رو انجام میدم و ته دلم هم یه ترس بزرگی داشتم که نکنه یه وقت دوباره وسط مسیر ولش کنم و همیشه در 120ددرصد مواقع هم این کارو می کردم و دائم بابت این قضیه نالان و گریان بودم.
دیروز اما وقتی داشتم متن خانم شایسته رو می خوندم گفتم نه ببین این نمیگه بهتره که تعهد غیر قابل مذاکره داشته باشی. نمیگه شد شد نشد هم حالا یکمی دیرتر به نتیجه می رسی. همین وقت بود که تجربیات گذشتم هم اومدن کمکم و من با اعماق وجودم درک کردم که تعهد غیرقابل مذاکره ندادن چه تاثیری توی زندگی و حال روحی من داره.
از دیروز به این ور هی با خودم میگم، حواست باشه وسط راه کنار نکشی، جا نزنی، تصمیمی می گیری پاش وایسا و قشنگ عین یه زن وایسا پای حرفت. به خاطر خودت و آرزوها و حال خوبت. اون اول که میخوای تعداد روزها رو مشخص کنی، با ترس و عدم قطعیت این کار رو انجام نده که حالا دیدی این وسط اومدم و فهمیدم این ایده اشتباه بود.
خانم. این صحبت از طرف شیطان ذهنته. میدونم میدونی، خواستم بگم تا کاملا مطمئن باشی که تو هیچ ضعفی توی عمل کردن به ایده هات نداری الا یه ضعف، اونم اینه که ذهنت رو کردی فرمانده و خودتو پس زدی و هی بعدش میگی چرا حال من اینقدر متغیره، چرا یه لحظه خوبم، یه لحظه بدم. بخاطر اینکه عزیز من خاصیت ذهن اینه، خاصیتش اینه که بازیت بده.
میدونین کجا حالم خوب شد وقتی خوندم شرایط غیر قابل مذاکره یعنی هیچ چیزی جلوی انجامش رو نگیره، هیچ چیز و هیچ چیز. هیچ شرایط و عامل بیرونی سخت.
انگار که تا حالا اینا رو میخوندم و می شنیدم اما نمی فهمیدم یا نمیدیدم. حالا دیگه فقط تصمیم می گیرم بی تبصره. حالا دیگه نمیترسم از اینکه روی قول و تعهدم بمونم یا نه. حالا دیگه دنبال ریشه های عدم قطعیت توی وجود خودم نمی گردم. یه کلام ختم کلام باید تعهد غیر قابل مذاکره بدم تا زمانی که ایده ی جدید بهم برسه.
می رسیم به مبحث شیرین خداوند.
حالا وقتشه که روی خدا حساب باز کنم. که جلوی تمام صداهای ذهنم بایستم و در جواب حرف های آزار دهنده ای که میگن اگه اشتباه کردی، اگه گیج شدی، اگه موندی چی؟ اگه بعد چند وقت فهمیدی که توی اشتباه بودی چی؟
جواب قطعی من به این صداها اینه که:
خدا واسه من کافیه، خدا داره هدایتم می کنه و من صد در صد بهش اعتماد دارم. اگه بعد از اینکه به خدا توکل کردم در ظاهر امر هم اشتباه کرده باشم، مطمئنم اون اشتباهم قراره بهم کلی نکته بگه، قراره کلی بهترم کنه. پس من 100 درصد به خدا اعتماد دارم و دیگه نمی ترسم و شب و روز فقط روی اون تعهد غیر قابل مذاکره کار می کنم که همه چیزه.
حالا بیایم برسیم به مبحث همچون زهر ترس از آدما که هنوزم که هنوزه دارم ازشون میترسم اما توی یه قالب دیگه.
این بار ترسم اینجوری خودشو نشون میده.
آدمایی که باهاشون خوب نبودم و همیشه ضعیفم میکردن رو حذف کردم و گذاشتم کنار. اونا برای مدت طولانی نبودن و الان که برگشتن من به خودم هزار آفرین می گم بخاطر حذف کردنشون.
الان که مدار و ارتعاشم بالا رفته، دیگه حتی اصلا اون چند ثانیه ای که قبلا میتونستم تحملشون کنم رو هم ندارم و بطور بسیار عجیبی بدنم شروع می کنه به ری اکشن دادن تا دیگه چیزی رو تحمل نکنم.
از پریروز دوباره دلشوره و طرز تفکر پاره پوره ام شروع کرده بودن. اینا دوباره برگردن توی زندگیم چی کار کنم. چطوری ری اکشن نشون بدم. وای دوباره همه چیز مثل قبل میشه. من نمیخوام. من اینو نمیخوام…..
الان که دارم تایپ می کنم میگم مگه کسی غیر از تو و خدای خودت خالق زندگیته؟ از چی می ترسی؟ چرا با فکر کردن زیاد بهشون خودت رو تبدیل به آهن ربا می کنی که اونا رو جذب کنی. اونام مثل خودت مثل بقیه ادمن. اونا هم ضعف هایی دارن. قرار نیست همه ادمای دنیا با همه انسان ها خوب باشن و مراوده کنن. نترس. تو هیچ وقت تا حالا ندیدم که یک اشتباه رو دوبار تکرار کنی. نترس تا زمانی که خودت نخوای اجازه هیچ کاری رو به کسی نمیدی.
نترس. از خودت نترس. از اشتباه هایی که ممکنه بکنی نترس. چون خدا از همشون بالاتر و قوی تره. تو یه بار به خدا توکل کردی و خدا وسط راه ولت نمی کنه. وقت هایی که ضعیف شدی ولت نمی کنه. یه نگاهی به سه سال قبلت تا الان بکن ببین پیشرفت کردی یا پسرفت اونم در حالیکه به زعم خودت بارها و بارها از مسیر خارج شدی، مراقب افکارت نبودی. خدا رو فراموش کردی. خدا پای قولش ام وایساده بود توی تمام این مدت و تمام خواسته هات رو از ریز تا درشت واست برآورده کرده.
عزیزم! فقط ترس از دیگران و حساب باز کردن روی آدمای دیگه شرک نیست. همین که تو از خودت هم میترسی، از نتونستن خودت، از نداشتن اراده میترسی اونم بعد از اینکه از خدا کمک خواستی، هدایت راهنمایی خواستی هم یعنی شرک و همین تفکر محدود کننده هم جلوتو می گیره.
فقط روی خدا حساب باز کردم و مطمئنم خدا منو به همه آرزوهام میرسونه.