ما خالق شرایط خودمان هستیم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر افراد به جای خلق شرایط دلخواه‌، تابع شرایطی شده‌اند که در آن گیر افتاده‌اند.

تنها زمانی از شغلی که دوستش ندارند دست می‌کشند، که مطمئن شوند شغل دلخواهشان آماده و مهیا است. وگرنه خود را با همان شرایط وفق می‌دهند.

تنها زمانی تصمیم به هجرت خواهند گرفت که‌، مطمئن شوند در شهر یا کشور جدید‌، شرایط مساعد و تضمین شده‌ای برای‌شان مهیاست. وگرنه در همان شهر می مانند.

شاید این طرز فکر منطقی تر به نظر برسد، اما هماهنگ با قوانین کیهانی نیست. و در یک کلام، راه زندگی در شرایط دلخواه‌، از مسیر این طرز نگرش نمی‌گذرد.

ما آفریده شده‌ایم تا خالق زندگی و شرایط‌مان باشیم، ما آمده ایم تا شرایط دلخواه‌مان را خلق و تجربه کنیم؛ نه شرایط موجود را.

ما هیچگاه تابع شرایط نبودیم چون می دانستیم که ما خالق شرایطیم… اگر تصمیم گرفته بودیم که خود را با شرایط وفق دهیم،

آیا هرگز چیزی به عنوان، کشاورزی بوجود می‌آمد؟

آیا هرگز صنایع شکل می‌گرفتند؟

آیا می توانستیم از این سر دنیا به آن سر دنیا فقط در کمتر از یک روز سفر کنیم؟

آیا اصلاً نسل مان ادامه می یافت یا بیماری‌ ها ما را از پا در آورده بود!

تمامی تغییراتی که در جهان ایجاد شده، از تکنولوژی های پیشرفته تا انجام کارهایی که حتی همین چند سال پیش غیر ممکن می نمود، حاصل این دیدگاه است که ” ما خودمان خالق شرایط هستیم”

این باوری است که من برای تغییرِ شرایط زندگی ام، ساخته‌ام.

نتایج این تفکر نشان دهنده‌ی درستی این تفکر است. اولین قدمی که باید برای تغییر برداری، ایجاد چنین باوری است.

ایجاد این ایمان که خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم‌، حتی از من هم مشتاق‌تر است وهمواره در این مسیر، هدایتگر من است.

وقتی فضل خداوند و فراوانی جهان را باور می کنیم و ایمان می آوریم که ما قدرت ایجاد و تجربه شرایط دلخواهمان را داریم،  آنگاه دیگر هیچ محدودیتی را نمی پذیریم. دیگر نمی گوییم ببینیم چه می‌شود!

دیگر تردیدی باقی نمی‌ماند. بلکه خواسته مان که مشخص می شود، تنها با ایمان، توکل و اشتیاق، قدم‌های مان را استوار برمی داریم.

ساختن چنین ایمانی، بهایی است که باید برای ساختن شرایط دلخواهت بپردازی. این ایمان تو را در مداری قرار می‌دهد که ایده‌ها، آدم‌ها و همه‌ی آنچه برای تجربه‌ی شرایط دلخواه‌ات نیاز داری، آنجا منتظر و آماده خدمت به تو است.

این وعده خداوند است و به قول قرآن:

«چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده‌ ی خویش است؟!»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    333MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی ما خالق شرایط خودمان هستیم
    25MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده آقایاری شیخ نشین» در این صفحه: 2
  1. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1990 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    امیدوارم که هدایت بشم تا کلامی رو ثبت کنم که بهم کمک کنه درک بهتری از این فایل داشته باشم و تعهدی به خودم بدم که به هر آنچه در این فایل از استادم شنیدم عمل کنم

    نشانه امروز من 1403/11/11

    پرسشی توی ذهنم شکل گرفت از اینکه چرا این خواسته ای که براش اقدام میکنم به هیچ شکلی به اون نتیجه دلخواهم نمیرسه…البته میدونم که فقط هجوم نجواهای بی اهمیت و دروغین ذهنم هستند…من هم سوال داشتم که کجای کار رو اشتباه انجام میدم…خداوکیلی گاهی نرسیدن به یه موضوعی احساس رهایی و آرامش رو از آدم میگیره….عزم رو جزم کردم که این خواسته ای که انقدر برام غول شده رو به حقیقت تبدیل کنم…چون میدونم رسیدن به این خواسته خیلی کمک میکنه که بتونم ایمان محکم تری بسازم…

    جالب بود برام که دیدم یکسال قبل هم باز هم بعنوان نشانه این فایل رو دریافت کرده بودم و توی دفترم نکته برداری کرده بودم…و جالبه که پارسال هم برای همین خواسته اقداماتی انجام دادم و توی دفترم نوشته بودم که نشانه های کوچکی از پیشرفت مشاهده کردم و یادآور شده بودم که باید همین مسیر رو ادامه بدم…اما من اون مسیر رو ادامه ندادم….شاید اندازه اش نبودم…باورهای متضاد داشتم…

    به هر صورت من از مسیر خارج نشدم و وقتی به شرایط اون موقع نگاه کردم دیدم که من با باور کردن گفته های استادم به اندازه ظرف اون موقع تونستم شرایط ام رو روز بروز از همه نظر دلخواه تر کنم…از نظر روابط با خالقم و بندگان خداوند و سلامتی و اندام دلخواه و احساس خوبم به زندگی ام و آزادی مالی و شرایط کاری و آزادی زمانی من هیچ ربطی به سال قبل این موقع ندارم…و قدم هایی تکاملی برای حرکت در جهت خواسته ام برداشتم….

    پس باز هم میام از همین الگو استفاده میکنم…با ظرفی گسترش یافته به فضل الله برای درک توضیحات استادم و استفاده از قوانین خداوند در زندگی ام، با امید بیشتر برای این هدف قدم برمیدارم…و اینکه به چه شکلی و حتی چه زمانی بهش میرسم رو میسپارم به سیستم دقیق و هوشمند جهان که منطبق با قدرت فرکانس های ارسالی من نتایج رو خلق میکنه نه کمتر و نه بیشتر

    این درک رو پیدا کردم که تمرکز روی هدف رو تا حصول نتیجه باید مستمر ادامه بدم

    دقیقا گفتگویی که در ذهنم با ربم شکل گرفت این بود که چه بهایی باید برای خواسته ام بپردازم؟ خواسته ای که نرسیدن بهش بنیان ایمان و توکل من رو به قدرت خلق کنندگی ام هر از چند گاهی متزلزل میکنه و حاضرم هر بهایی بدم تا بهش برسم تا انقدر توی ذهنم نشدنی نباشه و نرسیدن بهش دلیلی بر زخم زبون های ذهن نجواگرم نباشه

    و این بخش از مقاله توی گوشم زنگ زد

    ساختن چنین ایمانی، بهایی است که باید برای ساختن شرایط دلخواهت بپردازی. این ایمان تو را در مداری قرار می‌دهد که ایده‌ها، آدم‌ها و همه‌ی آنچه برای تجربه‌ی شرایط دلخواه‌ات نیاز داری، آنجا منتظر و آماده خدمت به تو است

    وظیفه من، بهایی که من باید بدم، ساخت ایمان هست…ایمان هم که بدون عمل و استمرار در اجرای الهامات حرف مفتی بیشتر نیست

    پس حرف مفت نزنم و روی ذهنم مستمر کار کنم تا در اتصالی محکم با ربم آماده دریافت الهامات و مهیا و سرسپرده برای اجرای بی چون چرای اونها باشم

    شکر از نشانه امروزم از این هدایت الله خبیرم که کاردان به همه چیزه…

    سپاس از استاد توانمندم که هر بار تعهداتمون رو محکم تر میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1990 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    خدایی که بی نهایت تواناست و من باید هربار درکم از قدرت این خدا رو بهبود بدم…و بدونم که من هرگز نمیتونم گستره و ابعاد قدرت و مالکیت این خدا رو بشناسم

    خداوند در قرآن با اشاره به قدرتش بهمون این اطمینان رو میده که هرچه از او بخواهیم براش کاری نداره…منطق اش چیه؟؟؟؟ منطق اش هزاران شگفتی آفرینش اوست که ما با دیدنش سرگیجه میگیریم…و یادم باشه به میزانی که قدرت این خدا رو باور کنم و قدرت رو از عوامل محیطی بگیرم و بدم به خودم و توانایی خلق کنندگی که از سمت خالقم به ذهن من به باورهای من داده شده به همون میزان میتونم شرایط محیطی رو مسخر خودم کنم…

    وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿6٧ زمر﴾

    و خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، در حالی که زمین در روز قیامت یکسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان ها هم درهم پیچیده به دست اوست؛ منزّه و برتر است از آنچه با او شریک می گیرند. (67)

    واقعا وقتی میام توی خیلی از مسائل میبینم شرمنده ام از خدای توانا و فرامانروا که بگم توی اون حوزه ها هنوز قدرتش رو نتونستم باور کنم و توی دلم قدرت میدم به عوامل محیطی

    اما خبر خوب اینه که خداوند هدایتم کرده به این فایلها…به کار کردن متمرکز تر روی باور “من خالق شرایطم هستم” با آموزش های استاد

    و دارم این چند روزه به بهترین شکل و با بیشترین تمرکز ادامه میدم

    به خودم میگم سعیده اگه با این جدیتی که خداوند از تو انتظار داره در حالیکه اومده اصل رو باهات اشتراک گذاشته عملکرد تو رو ببینه ادامه بدی میدونی چی میشه؟؟؟ میدونی مدتی بعد از این چه نعمتهایی توی زندگی ات وارد میشه؟؟؟ میتونی تصور کنی که اگه هدایت خداوند رو ادامه بدی و شیوه کار کردن روی باورهات به شکلی که بهتر باور کنی که جهان مثل آینه فقط واکنش گر به باورهای تو هست رو ادامه بدی به این شکل جدید با تفکر بیشتر با منطقی کردن بیشتر چی میشه؟؟؟

    مشمول وعده خداوند میشی…و چه کسی وفاداتر از خداوند به وعده خودش هست؟! این جمله پرسش نیست ها!!! این از هر جمله خبری خبری تره…این قانونه…میگی نه…بیا بخون وتکرارش کن و به یاد بسپار

    سوره زمر

    وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّهِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ ﴿٧٣﴾

    و کسانی که از پروردگارشان پروا کردند گروه گروه به بهشت رانده می شوند، چون به آن رسند در حالی که درهایش از پیش گشوده شده است، نگهبانانش به آنان گویند: سلام بر شما، پاکیزه و نیکو شدید، پس وارد آن شوید که [در آن] جاودانه اید. (73)

    وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّهِ حَیْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿٧4﴾

    می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که درباره ما به وعده اش وفا کرد، و زمین [بهشت] را به ما میراث داد که هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار می دهیم. چه نیکوست پاداش عمل کنندگان. (74)

    وَتَرَى الْمَلَائِکَهَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ۖ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٧5﴾

    و فرشتگان را می بینی که پیرامون عرش حلقه زده اند، پروردگارشان را همراه ستایش تسبیح می گویند، و در میان اهل محشر به حق داوری شود، و گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که فرمانروای جهانیان است. (75)

    …………………..

    میخوای این سرنوشت نصیب ات بشه پس بیشتر تلاش کن…پس بیشتر به شیوه جدیدی که بهش هدایت شدی و میبینی که داره برات بهتر جواب میده عمل کن…پس تمرکزت رو بیشتر کن…

    …………….

    از این فایل زیبا چه باورها و نکات خوبی یاد گرفتم؟

    استاد میگه هیچ وقت فکر نمیکنه که باید بره جایی ببینه شرایط اونجا چجوریه بعد خودش رو با اونجا وفق بده…یعنی استاد میگه ما اینجوری دنیا نیومدیم که بخوایم خودمون رو باشرایط وفق بدیم…ما انسان ها خالق جهان خودمون هستیم

    که تو باید بگی من میخوام چه شرایطی رو تجربه کنم و باید بگی من میام اون شرایط رو میسازم برای خودم

    ما زندگی رو ایجاد میکنیم…تو باید بگی من چی رو میخوام

    ما اگه قانون رو بلد باشیم و به خداوند ایمان داشته باشیم میتونیم هرجوری که بخوایم زندگی کنیم…

    ما تابع شرایط نیستیم

    من میدونم که میتونم شرایط دلخواه خودم رو خلق کنم

    میدونم که میتونم اونچیزی که میخوام رو بسازم

    میدونم که خالق زندگی خودم هستم

    توام باید این رو بدونی و با این باور میتونی یک زندگی خوب رو بسازی

    و من فکر میکنم که همه لایق این زندگی هستیم اگه خودمون باور کنیم اگه با تغییر باورهامون سطل مون رو بزرگتر کنیم اگه نگاه مون رو به دنیا عوض کنیم …هر چی رو که بخوایم میتونیم خلق کنیم

    اگه سطل مون بزرگتر بشه باران رحمت الهی رو بیشتر دریافت میکنیم

    من هر چیزی که میخواستم رو اونجوری که دلم میخواست خلق کردم…چون باور داشتم من میتونم خلق کنم…باور با ایمان قوی ها نه اینکه یه روز باور داشته باشم و یکماه بگم نمیشه (((((((((اینجا روی صحبت استاد به همه ماهاست که توی حوزه هایی نتونستیم اون پیشرفتی که میخواستیم رو داشته باشیم…مهم نیست اون چیه مهم اینه که ما نتونستیم با استمرار باور من خالق شرایطم هستم رو برای خودمون حفظ کنیم…یعنی به جای تقوا و کنترل نجواهای ذهنمون اجازه دادیم که اون نجواها قدرتمند بشن…….

    نکته ای که من اخیرا بهش پی بردم یعنی شاید از زمانی که دارم از آگاهی های دوره احساس لیاقت استفاده میکنم اون کنترل ورودی های ذهن که استاد انقدر بهش تاکید میکنه من فکر میکردم این حد از تاکید برای کنترل ورودی هایی هست که از بیرون میاد وارد ذهنم میشه مثل رسانه مثل مردم همکاران همسایه…برای همین طوری شده بود که من از حرف زدن با مردم اجتناب میکردم…از اینکه حرفهاشون رو بشنوم میترسیدم…و خلاصه بیشترین تلاش رو برای ایزوله بودن میکردم…که واقعا موثره اما شده بود که دو روز سرکار نبودم و ارتباطم با مردم فقط در حد اینکه توی یک پارک یه لحظه کسی رو ببینم فقط در حد یه سلام و احوالپرسی اما باز میدیدم که حالم اونجوری اساسی خوب نبود…دوستان این موضوع خیلی مهمه…خیییییییییییییلی خییییییییییییلی مهمه….این ها اصولی هستن که استاد توی دوره احساس لیاقت بهمون اموزش میدن…که من خدا شاهده اصلا تابحال اینجوری نمدونستم و وقتی حتی داشتم این فایل ها رو گوش میدادم کمتر با مردم در ارتباط بودم…اما حالم اونجوری خوب نبود…اما نمیفهمیدم علتش چیه….حالا واقعا فکر مکینید علتش چی بود؟ استاد توضیحاتی میدن که بچه جان شما مهمترین فردی که باهاش در ارتباطی خودتی…یه ذهن نجواگر داری که همه حرفهای منفی که شنیده رو ضبط میکنه بعد مثل نوار پخش بارها و بارها توی ذهنت وقتی با خودت تنهایی برات اجرا میکنه و حتی اگه شما حواست نیست اون داره اجرا میشه…اصلا ذهن ما خاصیتش اینه یعنی اصلا بلد نیست که بیاد ازت تعریف کنه…مثلا بگه اااااچقدر خوب بود امروز همکارت از لباس ات تعریف کرد…ولی صد بار بهت میگه که شما توی بچگی فلان سال فلان روز فلان ساعت یکی بهت گفته این لباس اصلا بهت نمیاد…یا تو بی استعدادی…. اصلا اون کسی که ما هیچ وقت فرار نمیتونیم بکنیم ازش و حتی اگه توی سیاهچال بتنی 30 متر زیر سطح زمین سالها باشیم ولی بازم ازش رهایی نداریم همین نجواهاست….

    حالا تمرکز این دوره بی نهایت ارزشمند که الان که دارم مینویسم میبینم واقعا شاید بهترین و اساسی ترین دوره استاد هست تمرکزش روی شناخت این ذهن هست و تمامی مسیرهایی که این ذهن از اون راه ها وارد میشه و بهمون احساس بد میده و نشتی انرژی ایجاد میکنه و آهسته آهسته احساس ما رو میتونه از بهشت به جهنم تبدیل کنه…و چجوری باهاش برخورد کنیم…یاد بگیریم تا بشناسیمش بدونیم که این دشمن ما نیست ولی شیوه کارش تنظیمات کارخونه اش اینجوریه…اما خوبی اش اینه که حالت تنظیمات شخصی روش نصبه یعنی شما میتونی setting خودت رو بهش بدی…چجوری؟ با روش هایی که استاد آموزش میده…یعنی من حتی فکر میکنم اگه تا پایان عمرم فقط روی جلسات 1 و 2 و 11 این دوره تمرکز کنم میتونم جوری این ذهن رو کنترل کنم که بیش از اون چیزی که میخوام برسم و بتونم در ارامش پایدار باشم…

    هرکسی فکر میکنه که نمیتونه در احساس خوب پایدار باشه و نیاز داره تا شیوه هایی رو یاد بگیره که بهش احساس خوب پایدار بده واقعا به این دوره نیاز داره…هر کسی توی جلساتی بیشتر ضعف داره پس فکر کنم با اینکه همه توی همه اش ضعف داریم اما باید تمرکز بذاریم روی اون نقاط ضعف اساسی

    واقعا از خداوند ممنونم بابت اینکه شرایط حضور من در این دوره رو فراهم کرد…اگاهی های این دروه رو به استاد الهام کرد…و داره به همه ما کمک میکنه که اهسته اهسته بتونیم اون بندهای محدودکننده شرک رو از روی ذهنمون برداریم و ایمان پیدا کنیم که ما خالق زندگی مون هستیم))))

    …………

    ادامه فایل

    تمام خواسته های من برای خدا بسیار بسیار ناچیزه…کاری نداره براورده کردن خواسته های من برای خداوند

    جهان هستی اماده است و خوشحاله برای اینکه منو به خواسته هام برسونه… و کمکم میکنه و هدایتم میکنه و حمایتم میکنه خداوند

    من میخوام هم به اون دوستم و هم به شما بگم که شما وقتی که باور کنید خالق شرایط خودتون هستید باور کنید شما هدایت میشید ایده های درست ادمهای درست وارد زندگی تون میشن

    روند طبیعی جهان این هست که ما با رسیدن به خواسته ها…ابعاد خواسته هامون بزرگتر میشن

    و دوست دارم بدونی که واقعا چی رو میخوای

    و دوست دارم برای اونچیزی که واقعا میخوای پاش وایستی و خلق اش کنی و بدونی که ایجاد میشه…واقعا همه چیز رو میتونی ایجاد کنی

    نگاه کن به کره زمین…که شکل الانش با 100 سال قبلش چقدر فرق میکنه…چقدر تحول داشته

    ما زمین رو به همون شکلی که میخواستیم ایجاد کردیم هرکدوم از ما انسان ها به اون شکلی که میخواستیم

    ((((من با داشتن این توانایی و دانایی به این توانایی که من قادر به خلق خواسته هایم هستم به این جهان اومدم….همه اون ناباوری ها حاصل ذهن ادمهایی هست که مسیر خلق خواسته ها رو عوضی رفتن و به بقیه هم گفتن ما رفتیم نشد شما نرید نمیشه…این باعث ایجاد عدم اطمینان از شروع مسیر در خیلی هامون شد…و این عدم اطمینان و ایمان خودمون بود که باعث شد یسری چیزها رو نتونم خلق نکنم…نه تاثیرعوامل بیرونی…خوب حالا چی شد که من بعنوان مثال هدایت شدم به درک دوباره و مرور این قوانین کیهانی؟ چون یسری خواسته ها رو خیلی خیلی قوی میخواستم و نیروی اجابت کننده خواسته هام (رب العالمین) هدایتم کرده تا بهم یاد بده که خودم رو در چه جایگاهی چه وضعیتی قرار بدم که بتونه خواست هام رو به دستم برسونه…که اون هم یک فضای فیزیکی نیست بلکه یه سطح ارتعاشی هست…ارتعاش ایمان…و صبر…یعنی صبر خود عدم ایمان هست…صبر داشتن یعنی ادامه دادن ایمان…یعنی تا یکم بسته دیر میرسه بی حوصله نشم ونگم کو چرا نرسید ((اشتباهی که من در یسری از خواسته ها داشتم که باعث شده شاید در یک قدمی رسیدن بودم اما دور زدم برگشتم…از کجا میگم نزدیک بودم؟ از اینجا که نشانه های زیادی از نزدیکی به خواسته داشتم بهبود هایی که داشتن رخ میدادن))) اما خوبی این قوانین این هست که نیروی ایمان اونقدر قوی هست که اگه ادامه دار بشه میتونه نتایج ده ها برابر بشه…اشاره به ایه 65 سوره انفال که تایید کننده قرآنی این منطق هست

    یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَهٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ ﴿65﴾

    ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز (تشویق کن…انگیزه بده) که اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند [که حقایق توحید و قدرت خدا را…قانون خلق خواسته ها رو] نمی فهمند. (65)

    یعنی چجوری دیگه خدا برای ما توضیح بده و منطق بسازه؟؟؟ یعنی وقتی مومنان پیروز یک جنگ نابرابر میشن با قدرت ایمان نباید در ذهن من این منطق رو بسازه که به جای حساب کردن روی قدرت ذهن خودم روی قدرت خدایی حساب کنم که داره همش ما رو دعوت میکنه به تفکر در ایات خداوند که بتونیم قدرتش رو درک کنیم…من چجور بنده ای باشم که این ایات رو ببینم و بخونم و ازش سطحی رد بشم؟ برای خودم منطق نسازم برای خلق خواسته هام؟ دیگه پس اصلا امیدی به هدایتم نیست اگه من با این ایاتی که از خورشید تابنده تر هستن هدایت نشم…

    اما داستان اینجاست که من اینا رو میخونم ولی یادم میره…یادمه استاد توی قدم دوم میگفتن که هر روز قانون کلی جهان رو به خودشون یاداوری میکنن و ساعتها با خودشون یا خانم شایسته راجع بهش حرف میزنن اما روزی نیست که به خودشون بگن من دیگه در درک این قانون خوب شدم و این چیز تکراری هست…ولی ما که تازه نسبت به استاد انقدر تازه کاریم یه روز خوب کار میکنیم بعد میگیم بابا این قدر این فایل رو دیدم دیگه برام کهنه شده…برای اینکه اون تکراره فقط به صورت روزنامه وار هست…به صورت تکرار یک عبارت تکرار یک ورد هست…بلکه تکرار کردن یه آگاهی به شکلی که ارتعاشی در من ایجاد کنه و احساسم رو بهتر کنه هرگز تکراری و ملال آور نیست….به همین علت شاید برای صلاه هیچ شکلی در قرآن گفته نشده فقط هدف از صلاه گفته شده

    إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی ﴿١4 طه﴾

    همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار. (14)

    ………………..

    الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿٢٨ رعد﴾

    کسانی که ایمان آوردند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشید! دل ها فقط به یاد خدا آرام می گیرد. (28)

    ……………

    پس هدف از صلاه یاد کردن (ذکر) خداوند هست…نوعی از یاد کردنی که آرامش ایجاد کنه….

    من اگه صبح تا شب بیام به خودم بگم من خالق شرایطم هستم اما هیچ احساس خوبی هیچ ارتعاش مثبتی هیچ توکلی هیچ جسارتی در من ایجاد نکنه جز تکرار یک ورد هیچ چیزی نیست…هیچ کارکردی هم نداره…هیچ تاثیری هم نداره…و باعث میشه که من وقتی میرم خواسته هام رو توی ستاره قطبی مینویسم ازش نتیجه ای نمیگیرم و شب ناامید هستم و اصلا از نوشتن سپاسگزاری هام بخش شبانگاه ستاره قطبی ناامید هستم…چون این نجوای ذهنم داره مسخره ام میکنه…ولی وقتی میام روی این باور کار میکنم به شکلی تکرارش میکنم در طی روز…گفتگوهای درونی ام رو به سمتی میبرم که با یاد کردن قدرت خداوند و توانایی هایی که بهم داده احساسم خوب میشه میتونم به اندازه ای که تغییر ایجاد کردم در ارتعاشم از درخواستهام نتیجه بگیرم…درهای جدید و اتفاقات خوب خلق کنم

    مثل همین دیروز که نوشتم از مجله جواب دریافت کنم با اینکه 9 روز بود بهم جواب نداده بودن ناگهان دیروز همه به کار افتادن و ایمیل منو به انتشارات اصلی فرستادن و مشکل حل شد…چون من در ارتعاش دریافت قرار دادم خودم رو

    ………..

    واقعا چقدر طولانی شد!!!!

    نمیدونم چی شد که زیر این فایل این نوشته ها رو نوشتم…اما از استاد یاد گرفتم که از مطالب سرسری رد نشم و هر جا هر گفته نکته ای رو در من بیدار میکنه بهش فکر کنم الگو سازی و باور سازی کنم…البته نوشته فایل خودم از این هم بیشتره چون اونجا مثال های شخصی تری نوشتم…وقتی یه حسی میگه بنویسم میگم حتما قراره اون اگاهی ثبت و منتشر بشه…شاید روزی دیگه به درد خودم یا بنده ای دیگه بخوره

    ………..

    خدایا شکرگزارم از اینکه امروز این حد از درهای جدید آگاهی رو به روی من باز کردی…مگه این آگاهی ها قیمت دارن؟؟؟ امیدوارم ارزش اونها رو بدونم و بهشون عمل کنم

    از آفرینندگان این اثر بی نهایت سپاسگزارم بخصوص استاد عزیزم :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: