ما خالق شرایط خودمان هستیم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر افراد به جای خلق شرایط دلخواه‌، تابع شرایطی شده‌اند که در آن گیر افتاده‌اند.

تنها زمانی از شغلی که دوستش ندارند دست می‌کشند، که مطمئن شوند شغل دلخواهشان آماده و مهیا است. وگرنه خود را با همان شرایط وفق می‌دهند.

تنها زمانی تصمیم به هجرت خواهند گرفت که‌، مطمئن شوند در شهر یا کشور جدید‌، شرایط مساعد و تضمین شده‌ای برای‌شان مهیاست. وگرنه در همان شهر می مانند.

شاید این طرز فکر منطقی تر به نظر برسد، اما هماهنگ با قوانین کیهانی نیست. و در یک کلام، راه زندگی در شرایط دلخواه‌، از مسیر این طرز نگرش نمی‌گذرد.

ما آفریده شده‌ایم تا خالق زندگی و شرایط‌مان باشیم، ما آمده ایم تا شرایط دلخواه‌مان را خلق و تجربه کنیم؛ نه شرایط موجود را.

ما هیچگاه تابع شرایط نبودیم چون می دانستیم که ما خالق شرایطیم… اگر تصمیم گرفته بودیم که خود را با شرایط وفق دهیم،

آیا هرگز چیزی به عنوان، کشاورزی بوجود می‌آمد؟

آیا هرگز صنایع شکل می‌گرفتند؟

آیا می توانستیم از این سر دنیا به آن سر دنیا فقط در کمتر از یک روز سفر کنیم؟

آیا اصلاً نسل مان ادامه می یافت یا بیماری‌ ها ما را از پا در آورده بود!

تمامی تغییراتی که در جهان ایجاد شده، از تکنولوژی های پیشرفته تا انجام کارهایی که حتی همین چند سال پیش غیر ممکن می نمود، حاصل این دیدگاه است که ” ما خودمان خالق شرایط هستیم”

این باوری است که من برای تغییرِ شرایط زندگی ام، ساخته‌ام.

نتایج این تفکر نشان دهنده‌ی درستی این تفکر است. اولین قدمی که باید برای تغییر برداری، ایجاد چنین باوری است.

ایجاد این ایمان که خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم‌، حتی از من هم مشتاق‌تر است وهمواره در این مسیر، هدایتگر من است.

وقتی فضل خداوند و فراوانی جهان را باور می کنیم و ایمان می آوریم که ما قدرت ایجاد و تجربه شرایط دلخواهمان را داریم،  آنگاه دیگر هیچ محدودیتی را نمی پذیریم. دیگر نمی گوییم ببینیم چه می‌شود!

دیگر تردیدی باقی نمی‌ماند. بلکه خواسته مان که مشخص می شود، تنها با ایمان، توکل و اشتیاق، قدم‌های مان را استوار برمی داریم.

ساختن چنین ایمانی، بهایی است که باید برای ساختن شرایط دلخواهت بپردازی. این ایمان تو را در مداری قرار می‌دهد که ایده‌ها، آدم‌ها و همه‌ی آنچه برای تجربه‌ی شرایط دلخواه‌ات نیاز داری، آنجا منتظر و آماده خدمت به تو است.

این وعده خداوند است و به قول قرآن:

«چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده‌ ی خویش است؟!»

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سحر» در این صفحه: 1
  1. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1653 روز

    رد پای روز ۱۴ ام

    سلام به استاد عزیز و مریم بانوی زیبا

    سلام به همسفرانم در این سفرنامه جذاب و عالی

    ( ما خالق شرایط خودمان هستیم )

    یه زمانی بود که فکر میکردم قربانی شرایط و اتفاقات زندگیم هستم

    شرایط خونواده و کمبودهام

    شرایط اقتصادی شهر و کشورم

    شرایط و امکانات تحصیلات

    تو اون شرایط بود که ناامید و سرخورده بودم هرکاری که میکردم اتفاق خوبی تو زندگیم نمیوفتاد و دنبال راه چاره بودم

    انقدر این در و اون در میزدم که یه کار پیدا کنم تا از این شرایط بد مالی و خونوادگی دربیام که فقط خدا میدونه

    هرکاری که بهم پیشنهاد میدادن میرفتم حتی پایین ترین کارها رو انجام میدادم اما بازم اون اتفاقی که باید بیوفته نبود

    یه روز به جای رسیدم که از همه چی خسته شدم از کمبود های عاطفی ، از کمبود های مالی ، از نبودن خوشی های موندنی ، از نبود حال خوبم ، از همه چی

    گفتم دیگه این شهر نمیمونم میرم ، میرم جایی که بتونم زندگی کنم اینجا دیگه داره خفه ام میکنه حالم خیلی بد بود کلی گریه کردم و تصمیم گرفتم برم کارامو انجام دادم که برم

    اون موقع بود که رها کرده بودم و دل به دریا زده بودم ، اما خودم نمیدونستم

    خدا شد چراغ روشن راهم و برام ازطرف شوهر خواهرم ، یه کار نیمه دولتی پیدا شد . باید ازمون میدادم گفتم این میتونه زندگیمو عوض کنه خوندم ۲ماه شب و روز خوندم برای ازمون

    روز ازمون خیلی استرس داشتم اما توکل به خدا کردم و رفتم

    هرچی بلد بودم نوشتم نمره خوبی گرفتم و قبول شدم

    زندگی داشت رنگشو از سیاه و سفید به خاکستری تغییر میداد خیلی خوشحال بودم

    کارشو دوست داشتم زمان دست خودم بود هر وقت میخواستم میرفتم سر کار و هروقت نه خونه میموندم و بهترین شرایط برای من ناامید بود بعد از یه مدت یه کاره پاره وقت دیگه گرفتم و ۲روز میرفتم سر کار و زندگی برام بهتر و زیبا تر شد

    هرچی گذشت اتفاقای بهتری برام افتاد و من رشد کردم و رشد واقعی من از وقتی شروع شد که با فایل های انگیزشی و قانون جذب اشنا شدم و رفته رفته و یواش یواش کل زندگی من تغییر کرد و الان به جایی رسیدم که در حال حاضر از شرایطم راضیم و خدارو بابتش شکر میکنم اما بیشتر میخوام و درخواستهامو هر چند وقت یه بار جدید میکنم چون فهمیدم که هرچی بخوام خدا بهم میده و من خالق زندگیمم نه هیچ کسی دیگه اون سحری که منتظر رسیدن کسی بود تا بتونه بهش تکیه کنه و حالشو خوب کنه تبدیل به سحری شده که تکیه گاه خیلی هاست و حال خیلی ها رو خوب میکنه و این بزرگترین دستاورد من تو این چند سال

    اگه تا الان رشدم خیلی خوب نبوده داستان سر شاخه به شاخه پریدنم بوده نه چیز دیگه

    اینکه نمیدونستم داستان واقعی زندگی چیه اما الان میدونم اصل چیه

    اصل اینکه حواسم به قانون باشه

    حال خوب = اتفاقات خوب

    تمام تلاشمو میکنم که هر روز حالم خوب باشه

    و بهترین نتیجه ها رو از دنبال کردن و گوش دادن به فایل های شما استاد عزیزم بدست آوردم

    شما یادم دادید ناامید نشم ، قوی بمونم ، تو تاریکی حواسم به نور باشه هر چند دور دست و کوچیک باشه، روی خودم تمرکز کنم، به رشد خودم کمک کنم ، امیدم فقط به خودم و خدای خودم باشه

    اینا رو من از شما یاد گرفتم و البته کلی راه دارم تا به خواسته هام برسم اما میدونم سرعتی که دارم تو این مسیر حرکت میکنم خیلی زیاد و به زودی به کلی از خواسته هام میرسم

    و همه رو مدیون خدا، شما و دوستان خوبم هستم

    براتون یه دنیااااااا عشق و سلامتی و روزی فراوان آرزومندم

    دوستتون دارم زیاااااااد❤❤❤❤😘😘😘😘🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: