ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/11/AX-SITE.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-11-01 09:19:012024-06-08 22:12:49ما خالق شرایط خودمان هستیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود خدمت استاد عزیزم ، از خودم میگم ، شاید به این دلیل نتونستم خالق شرایط خوبی برای زندگی خودم باشم که هیچوقت چیز بزرگی از خدا نخواستم ، همیشه برای خواسته هام و آرزوهام محدودیت قائل شدم ، همینکه در امنیت و آرامش نسبی قرار میگرفتم می گفتم خدایا دیگه بسه ، بیشتر نمیخوام ، فردا را ندیدم ، افقی در نگاه من نبود که بخوام بهش زل بزنم ، شعاع نگاهم کوتاه بود ، و همینکه فضای دوروبرم روبراه باشه و سر آرام بر بالش بگذارم برام کافی بود ، اعتراف میکنم که موفقیت های خودم که هیچ ، حتی موفقیت های شما هم در مغز من نمیگنجه ، با دیدن این فایل انگار زمان برام ایستاد و نتونستم مثل همیشه فی الفور به آموزش هاتون عمل کنم ، زمان ایستاد تا ثانیه طولانی شود ، تا من تامل کنم ، استااااااااد کجایی ؟؟؟؟؟ باور میکنی میترسم آرزو کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باور میکنی که ممممممممن همین خود من بارها جلوی رحمت خدا را گرفتم و دست رد به نعمت هایی زدم که در حال سرازیر شدن به زندگیم بودند ؟؟؟؟؟؟؟؟ از زیادی نعمت میترسیدم ، با خودم می گفتم با اینهمه نعمت چکار کنم ،،،،برای همین هم آرزو هام رشد نکردند ، من از ویلا ، من از ماشین شاسی بلند ، من از پول زیاد ، من از میلیاردر بودن می ترسیدم ، همین الآنش هم از اینکه بهترین و پولدار ترین آدم در شغل خودم باشم میترسم
استاد !!!! زلزله خوب نیست اما بذار من تو را به زلزله تشبیهت کنم ، چون جسم و روح منو با قدرت ده ها ریشتر به لرزه درآوردی ، فهمیدم که انقدر ناتوانم که نمیتونم رویایی برای خودم داشته باشم ، با اینکه درآمدم با فایلهای شما خیلی خوب شده اما ذهنم مقاومت میکنه این چند روز چیزی در وجودم میگفت اگر ماه بعد درآمدت بیشتر شد ، میخوای باهاش چکار کنی؟!!!! وای بر من
استاد حالا میفهمم که چرا نتونستم تمرین اولین قسمت قانون آفرینش را انجام بدم ، نتونستم سناریویی از اتفاقات قشنگ بنویسم ، نتونستم جعبه قرمز آرزوهامو بسازم ، نتونستم تمرین فصل اول کتاب رویاهایی که رویا نیستند را بیشتر دو روز انجام دهم ، حالا میفهمم ، چون من از آرزو کردن ، من از به وقوع پیوستن رویاهای بزرگ میترسم ، و چه بیچاره هستم من که حتی از خیالات قشنگ هم می هراسم
استاد امشب را شب تولد خودم نام گذاشتم چرا که متولد شدم ، استاد از امشب که نه ، چون ذهنم بسیار خسته و درمانده ست انگار که فرمولی عجیب را کشف کرده باشد ، ولی از فردا آرزو میکنم ، آرزوهایی که من با باورهای غلط و افکار منفی خودم سالهاست در آن زیرها مدفونشان کردم ، آنها را بیرون می کشم و جلوی چشمانم ، جلوی تمام این دنیا به نمایش می گذارم ، استاد من این فایل رایگانِ تو را به میلیاردها تومن میخرم ، ما خالق شرایط زندگی خود هستیم
سلام.
حرف دل منو زدین.
سلام به صبح و سلام به خدا
خالق و محدودیت در یک جا نمیگنجد ، باور خالق بودن با نیاز به یک 500 تومانی و انتظار کسب آن و یا اضطراب چگونگی آینده ، کنار آمدن با آنچه نمیخواهیم حتی اگر پله ای برای گذرمان باشد یا بیشتر از آن در مثال شعف انگیز و ناباور شما که واقعا” خواب را از ما ربوده است ، اینها چگونه در کنار هم پذیرفتنی و قابل تحمل است با توجه به اینکه ما تحمل نداریم و باید حرکت کنیم در قرآن کریم خداوند به مهاجرت اشاره کرده بدون در نظر گرفتن محدودیت هایی که ما میبینیم و مثل غل و زنجیر به پاهای ما چسبیده اند شاید باوری باشد که نیازی به اینها ندارد و ما نمیدانیم یا میدانیم و به خاطر ترسهای شیطانی به آن عمل نمیکنیم خداوند اشاره ای به محدودیت در مهاجرت نکرده است پس اشتباه ما کجاست ؟ مثل گرسنه ای به دنبال راهی برای سفر به کشوری دیگر بودم به دنبال چیزی بودم ولی نمیدانستم چیست ، در پی تهیه مقدمات سفر بودم که چشمم به چشمان یک نفر افتاد و غرق آن شد و لحظاتی آنرا تجربه کرد پر بودم و احساس آرامش کردم به خودم گفتم من در این لحظه هیچ چیزی نمیخواهم و اگر آن لحظه ادامه داشت واقعا” سفر برایم بی معنا بود من کیستم ؟ آیا خودم را در دیگران پیدا میکنم ؟ یا در خودم . پس اگر من در خودم گم هستم تجربیاتی که بادیگران داریم چه نقشی دارند؟ گم شده ما چیست ؟ ما قسمتی از یک پازل هستیم یا پازلی هستیم که بدنبال قسمت خالی خودمان میگردیم ، یا این باور محدود کننده من است ؟ مرسی
با سلام به دنیایی زیبا و دوست داشتی
با اینکه هنوز نگاهم به دنیا اینطور نیست و ترسهای زیادی درون و بیرون من نجوا میکند ولی مثل موقعی که داریم از خودمان تعریف میکنیم و ممکن است خودمان هم مسخره کنیم اینقدر به خدا و این دنیا میگوییم که چقدر خوب و عالی است که هست چقدر هیجان انگیز است و چه هدیه هایی برایمان دارد و چه کارهایی که میخواهد برای ما ممکن سازد تا با آن یکی شویم و ریشه های امید درونمان جوانه بزند و زندگی واقعی به همراه خلق آنچه بوده و نبوده را متجلی سازیم چیزی که خدا برایمان خواسته است و به چشمه های نور هدایت شویم،
این استاد آشنا برای همه مان هم یکی از آن چشه های نور است . میخواستم نگاه استاد به دنیا و یا محیطی که به آن وارد میشوند و زندگی میکنند ، اینکه آیا خود را یک جزء میداند که به یک کل میپیوندد یا چیز دیگری است چون اگر خود را یک جزء ببینیم محدودیت هایی را به خود تلقین خواهیم کرد و ممکن است به دیدگاهها و آرزوهایمان راه ندهد و کلی که آنجا هست یک جور مطیع بودن را از ما بخواهد که در تصمیمات بعدی و عدم وابستگی به آنها اثر بگذارد. این دیدگاه را قبلا” حس کرده ام . با تشکری که پایان ندارد .
سلا م بچه ها .من حدود 4 سال است که در مورد قانون جذب مطالعه کردم .اما یه مشکل کوچیک دارم . از کجا میشه فهمید ؟ ما یه چیزی را باور داریم
مرسی مرسی استاد واقعا میشه میشه محدویت تو ذهنمونه بخدا. خیلی حالم خوبه خیلی. اصن حال دادی بخدا. اره میشه هر چی بخوای میشه
سلام استاد عزیز
من همه همیشه وقتی از خواسته هام برای دیگران صحبت میکنم شاید دیگران نیشخند میزنند ولی اصلا برایم مهم نیست چون چند وقت بعدش که به خواسته ام میرسم همه ساکت میشن و چیزی نمیگن . همیشه خودم را لایق بهترینها میدانم تقریبا 3 سال پیش برای خودم جعبه ارزوها درست کردم با تصاویر خواسته هام و نوشتن خواسته هام با جزییات و تابلوی ارزوها ک 1 سال پیش درست کردم با تصویر ویلای مورد علاقه ام و اتومبیلهای مورد علاقه و برگی از دفترچه حساب بانکی با رقم مورد نظرم و چکی با رقم میلیاردی و یک دفتر ارزوها ک در ان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در ان قید شده و یک دفتر شکرگذاری ک صبحها یا وسط روز یا اخر شب یا هر بار که نیاز باشه بابت اتفاق ان لحظه خدا را شکر میکنم و مینوسم شاید روزی 3 بار و یا شاید روزی 10 بار در این دفتر بابت هر چیزی خدا رو شکر کنم و هر لحظه حالم بهتره و نگاهم به خدا کلا عوض شده و کل زندگیم و ب دستان توانمندش سپردم چون میدونم بهترینها رو برام رقم میزنه و حتی خیلی بهتر که منو واقعا شرمنده میکنه و اشکم و در میاره. نمیدونم چطور شکرش و بجا بیارم. فقط میتونم بگم خدایا شکرت واسه هر چی که بخشیدی .
سلام ممنون از پیامهای عالی و بی نظیرتون .
بنده مدتی هست از فایلهای شما و فایلهای انگیزشی دیگری هم دارم استفاده میکنم و دیدگاهم رو دارم به بقیه منتقل میکنم و دوست دارم سمینارهایی برگزار کنم که اولین جلسه رو توی یه اداره برگزار کردم و مردم راضی بودن و باز درخواست کردن که دوباره برم و در مورد مثبت اندیشی و قانون راز صحبت کنم از شما میخوام اگر چیزی هست که بتونه کمک کنه و به یه مدرس انگیزشی مطرح شوم ممنون میشم این کار و راهنمایی رو برای بنده انجام بدید .
با سلام ودرود فراوان خدمت استاد عزیزم آقای عباسمنش.خواستم بخاطر این فایل زیبا وبسیار بسیار که منو تحت تاثیر قرار داد تشکر کنم.استاد واقعا لذت بردم از این سخنرانی وبحث جالبتون وهمچنین لذت بردم بخاطر این مزرعه بزرگ ودوست داشتنی تون که اونور دنیا به دور از هیاهو به دور از جنجال یه جایی رفتین که همیشه من تو رویاهام داشتم.همیشه دوست داشتم یه مزرعه داشته باشم که اونقدر بزرگ باشه که داخلش کوه باشه جنگل باشه با اسب برم به مزرعه که داخلش گندم بکارم.پنبه بکارم.کلی حیوانات اهلی داشته باشم و یه سری کارگر که داخل مزرعه ام کار کنن.تلاش کنن.منم باهاشون کار کنم .بعضی وقتها تنهایی برم وسط جنگل دعا کنم مراقبه کنم …استاد من مهندس هستم.از وقتی با حرفای شما آشنا شدم روش های شمارو به کار بردم و سناریو نوشتم به طرز معجزه آسایی همون سناریو اتفاق افتاد ولی در ابعاد بزرگتر…خیلی اتفاقات عجیب و زیبا رخ داد بعدا که رجوع کردم به دفترچه ام دیدم همه ی اونارو من قبلا نوشته بودم از خداوند سپاسگذاری کرده بودم.باز هم از خدا سپاسگذاری کردم و برای سلامتی شما دعا کردم از خداوند خواستم همیشه سلامت باشین.چون راه موفقیت رو به همه نشون میدین.من واقعا متحول شدم.واقعا معجزات رو دیدم.قبلا با اینکه کتابهای مختلفی میخوندم ولی هیچ وقت نمیتونستم بفهمم که باید چیکار کنم.حالا فهمیدم که همه چیز باور باوره باور..باور ایمان کوههارو جابجا میکنه.فهمیدم که باورهای محدود کننده مثل سیمان وبتن سفت شدن باید شبانه روز 24ساعت رو باورهام کار کنم کار کنم کارکنم تا بلاخره باورهای قدیمی ومحدود کننده رنگ ببازن بجاش باورهای عالی وقوی بیان بشن ملکه ذهن ام ,حرفام ,افکارم , کل زندگیم بشن باورهای قوی تا به نتیجه برسم .استاد دوستتون دارم منتظرم مثل ستاره تو کل دنیا بدرخشی
سلام تنها چیزی که میتونم بگم اینه خدایا شرکت خدایا شکرت خدایا شکرت
برج 1سال 94 بود از کارم استعفا داده بودم فقط به یک دلیل اونم بذری که استاد در دلم گاشته بودکه چطوری ظرف مدت یکسال درامد خودرا 3برابر کنیم من تعهد را ننوشتم ولی با دلم و حسم بهش عمل میکردم 3 ماه اول سال خیلی بهم و خانواده ام و بچه ام سخت گذشت تا جایی که یک شب روبروی مسجدی نشستم و خیلی به در گاهش گریه کردم شاید میخواستم امضایم پررنگتر بشه من از برج 4 با تبلیغ شغل خودم از طریق تراکت اونم خودم شبها میرفتم و به درو دیوار شهر میچسباندم شروع کردم اینقدر به کارم مصمم بودم که تا برج 6 سال 94 من حدود 12 ساعت در کار خودم مطالعه میکردم و فایلهای استاد را گوش میدادم محض بدون اینکه حتی تمیرینی انجام بدهم شاید از خودتون بپرسید از کجا درامد داشتم من از پول یارانه ها و مدام قرض میگرفتم اما ایمان داشتم که پس میدهم بلاخره با کار وتلاش و ایده و مطالعه و یاری خدای خودم اولین درامد من از شغلم رسید تا جایی که اخر سال 94 من حدود 15 میلیون اونم ظرف 6 ماه کسب کردم سال 95 دفتری برای خودم اجاره کردم و پروانه کسب گرفتم ظرف این 6 ماه اول سال حدود 30 میلیون کار کردم که شاید برای بعضیها ناچیز باشه اما من اعتباری در بازار دارم که ازاین بابت ازخدای بزرگ مچکرم الان که دارم این مطلب را مینویسم من 2دفتر کار دارم و 4پرسنل که مجموعه من را تشکیل میدهند من یکسال فایلهای افرینش را خریدم ولی اصلا نگاهشون نگردم تا همین 1 ماه گذشته به خودم اومدم گفتم پسر یه فایل دیدی و فقط گوش دادی خوب اگه عمل میکردی و تمریناتشو انجام میدادی الان بالاتر ازاین جایگاه بودی به همین خاطر توهمین یکماه گذشته فعالیت سایتم بیشتر شده نظر بیشتر میدهم و خودم را متعهد کردم به انجام تمرینات قانون افرینش و تکه کلام از استاد همیشه ورد زبانم اینه که وقتی میخوام به یک موفقیت برسم به همسر میگم 2و3 سال چون خود استاد توی فایل استقال مالی مدام میگه 2و3 سال .
دوستتون دارم در اخر میخوام به صورت تیتر وار این موفقیتها را با دلایل بگم و منتظر باشید با عمل به قانون افرینش تو کار خودم در ایران نفر اول خواهم شد به یاری خدا
ایمان داشتن به خودم و کارم و خدای خودم
مدام موفقیتهای هرچند کوچک را به نزدیکتر کسم هرروز میگفتم
مطالعه و یادگیری مداوم هیچوقت ادعا نمیکنم بلدم و همیشه تشنه یادگیریم
متخصص بودن روی یک موضوع
مدام فایلهای استاد را گوش دادن
هرروز مهمترین کارهایم را انجام میدهم اول کار روی باورهام دوم مطالعه سوم تبلیغات و گرفتن کارو پروژه
فقط در مورد چیزهای که در روز حس خوبی بهم میدهد صحبت میکنم و همکلام میشم
با کسی بحث نمیکنم
و….
دوستتون دارم و خدارا شاکرم که این لیاقت را بهم داد تا در کنارتان باشم و نظرات قشنگتان را ببینم و بخوانم دیگه نمیتونم ادامه بدهم اینقدر دارم اشک شوق میریزم که صفحه کلید را دیگه نمیبینم خدایا دوستتدارم به خاطر این گوهر=عباس منش
واقعا بی نظیر هستید استاد عباس منش عزیز