ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 64 (به ترتیب امتیاز)

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Amir Mirdehghan گفته:
    مدت عضویت: 2242 روز

    سلام

    چهاردهمین روز از سفرنامه

    ما خالق شرایط زندگی خودمان هستیم

    واقعا خالق بودن چه حس خوبی بهم میده این که ما از وجود خداییم و خدا همه چیزه چه حس خوبی داره ، این که ما اشرف مخلوقاتیم و جهان در ما جریان داره واقعا حس خوبی به آدم میده

    واقعا بی انصافیه با وجود این همه لطف و عنایتی که خدا بهمون داشته باز هم توانایی های خودمون رو نادیده بگیریم و بدتر این که خودمون رو مسعول زندگیمون ندونیم و تقصیر ها رو گردن کسه دیگه ای بندازیم و یا این که خدا رو مقصر بدونیم

    چیزی که به خصوص تو ایران خیلی زیاده و اکثر مردم نمیخوان قبول کنن که خودشون خالق زندگیشونن و کسی سهمی در زندگی اونا نداره و موقع مشکلات همه رو مقصر میدونن جز باور ها و فرکانس خودشون

    ما بچه های سایت باید خیلی شکرگذار باشیم که تو مدار دونستن این مطالب ناب قرار گرفتیم و حسابمون از 99 درصد مردم جداست

    باید شاکر خدا باشیم بخاطر حس خوبی که از دونستن این مطالب داریم

    ممنون خدا

    🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    سلام خدمت همه دوستان گلم

    این جمله ای که فقط محدودیت ها تو ی ذهن ماست نظر من رو جلب کرد و دیدم ک قدیم ها هم با تغییر ذهن هایشان تونستند کارهایی بکنن که الان برای ما راحته ولی در گذشته محدودیت محسوب میشده مثل ساخت هواپیما ، ماشین و ….

    و جمله فوق العاده بعدی این که هر چه که ما فکر کنیم که ارزوهایمان بزرگ و دست نیافتنی هستن ولی برای خدا خیلی خیلی کوچک هستن و اصلا واسه خدا کار سختی نیست و این فکر باعث میشه که قدرت مند تر به رویاهامون فکر کنیم و انها را دست یافتنی ببینیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    نیلوفر افشون گفته:
    مدت عضویت: 1498 روز

    به نام خدا

    سلام استاد جانم و مریم عزیزم

    استاد بعد دیدن این کلیپ عجیب هیایویی توی من ایجاد شد من چند روزه تصمیم دارم ک چند روز بزم سفر یا جایی باشم به دور از خانواده و فامیل شک داشتم بعد دیدن این کلیپ مطمئن شدم با اینکه یکم سخته ترسناک ولی میخوام امتحانش کنم

    من چند جای سایت این موضوع نوشتم ولی حسم گفت اینجام بگو استاد من دو سال پیش با اینکه خیلی به قانون اشنایی نداشتم این در خواست داشتم ک مستقل زندگی کنم و ازاد باشم بخدا قسم به طور یهویی تصمیم به مهاجرت به شهر دیگه گرفتیم و من یا باید رشتم عوض میکردم یا باید میومندم خوب گفتم میمونم در کامل تعجب بابام گفت من تو میمونیم گفتمش باش بخدا استاد پدر به شدت سخت گیر من ک اوایل عمو عمه پیش میورد تنها نباشم یهویی من یک هفته 10 روز تنها میزاشت خونه من تا 12 شب بیرون میموندم اصلا کسی کاریم نداشت مامان به شدت حساس من بهش گفت به بچه ها میخوایم بریم کافه یکی از پسرا گفت برو شبش امدم خونه گفتم مامان امد پیشمون نشست گفتیم خندیدم هیچی نگفت و واقعا بدون اینکه من سختی بکشمخدا شرایط برام جور کرد و تا دلم بخواد ادمها شدن همدمم و کنارم کسایی ک چشم دیدنم نداشتن و درواقع به هیچ عنوان فکر نمیکردم کمک کنن برام سنگ تمام گذاشتن اصلا اگ من دوری از مادر پدر فهمیدم الان ک نوشتم همش داره یادم میاد چه معجزاتی داشتم استاد ک برای خودم هنوز باور کردنی نیست و بنظرم اینم یه هدایت دیگه ک میگه نیلوفر من یک بار بهترین تجربه برای تنها بودنت بهت دادم چرا چون تو شجاع بودی و نترسیدی منم پاداش دادم بهت و الانم بخوای تنها باشی بهترینا برات میازم تو بخواه من عجابت میکنم و عجیب دلم میگه باید انجام بدی و دوباره تنها بشی دور از خانواده انگار برای ازادی هایی ک میخوام و خلوت داره بهم میگه این بهترین فرصته میخوام برم تو دلش میدونم ک خیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ناهید زرین گفته:
    مدت عضویت: 2080 روز

    سلام استاد عزیزم

    از اول فایل که در مورد روش خودتون صحبت کردید و البته که واقعا به گفته خودتون روش بهتریه اینکه ما بدونیم و باور کنیم که ما هستیم که با افکار و فرکانس هامون شرایطمون رو خلق میکنیم چقدر آرامش بخش و لذت بخشه که باور کنیم ما خالق شرایطیم با ایمان و توکل به خدا که منو یاد ازدواجم میندازه که دقیقا همون فرد با همون شکل و ظاهر تحصیلات خانواده خوب و مهربون که برای منی که پدر و مادرم فوت شد جای خالی خانوادم رو پر کردن، با همون اخلاق و شرایط مالی که توی ذهنم بود سر راهم قرار گرفت البته توی اون دوره از زندگیم توکلم به خدا خیلی زیاد بود و کامل رها بودم و همه چیز رو به خدا سپرده بود هر چند که از قوانین هم آگاه نبودم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    جمال گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    سلام

    استاد بزرگوار ، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    عرض ادب و احترام ، و عرض ارادت دارم خدمت تک تک عزیزانم.

    خدایاشکر ، الهی صدهزار بار ، میلیاردها بار شکر شکر شکر ، که قوانین جهان همیشگی و تغییر ناپذیر است ، خدایا شکر که قدرت خلق خواسته ها و قدرت خلق زندگی هر فردی در اختیار خودش است ، خدایاشکر که من امیدوارم و ایمان دارم که آینده بی نهایت روشن و درخشان است و هر روز زندگی ام در تمام جنبه ها عالی تر و عالی تر میشود.

    استاد عزیزم نمیدانی چقدر خوشحال میشوم موقعی که شما را موفق میبینم و زمانی که مارا بشارت میدهید که هرکس مسیری که من آمده ام را بیاید منزل همین است که میبینید ؛ خدایا شکر ؛ خدایاشکر که من خالق زندگی ام و آینده ام هستم ؛ خدایاشکر که من اهداف و آرزوهای دست یافتنی بیشماری دارم که احساس میکنم لیاقت تمام خواسته هایم را دارم، و این ایمانیست که مرا هر روز برای رسیدن مشتاق تر میکند.

    خدایاشکر که ۱۴مین برگ از سفرنامه ام به من انرژی صدچندان داد تا هدفهایم را واضح تر ببینم و متمرکز شوم برای رسیدن به اهدافم.

    و من همیشه این باور را دارم و سعی در تقویتش دارم که “موفقیت بینهایت آسان بدست می آید”

    خدایا بینهایت تو را سپلسگزارم.

    آرزوی موفقیت و پیروزی روز افزون برای همه دوستان و عزیزانم را دارم ؛ شاد ، سلامت و سعادتمند باشید ❤🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    نگین اخباری گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    🌼🌼سفرنامه روز چهاردهم🌼🌼

    سلام به دوستان عزیزم و همسفران

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته😃

    خداروشکر بابت آگاهی های جدید که نصیبم کرد

    خداروشکر که در مسیر رشد و بهبود هستم

    خداروشکر بابت پیام هایی که بهم می‌رسونه

    فایل امروز خیلی برام تلنگر بود که اگر جایی اون شرایط دلخواه نداشتم و هنوز بهش نرسیدم به خاطر زندان ذهنی خودمه نه شرایط

    و اگر جایی به چیزی رسیدم و شرایط دلخواهم فراهم شده چون باورش کردم میشه

    واقعا استاد الگوی بزرگ فکر کردن هستند👏👌

    از خودم میپرسم که من چقدر می تونم بزرگ فکر کنم؟

    آیا واقعا باور کردم میتونم به چیزهایی که می‌خوام برسم؟

    آیا خودم رو لایق داشتن زندگی رویایی میدونم؟

    یا نه فکر میکنم اونا همش تو داستان هاست و دیگه در اون حد هم نمیشه برام اتفاق بیفته

    و فهمیدم باورهام خیلی محدودتر از اون چیزی که فکر میکنم گاها توهم این رو دارم دونستن صرف قانون می‌تونه بهم کمک کنه اما واقعا جهان به دونسته هام کاری نداره به عملکردم پاسخ میده

    چقدر روی خودم کار میکنم چقدر روی باورهام کار میکنم چقدر روی توحیدی‌تر بودن کار میکنم به همون اندازه نتیجه هم میگیرم.

    امیدوارم با کمک خداوند در این مسیر جدی‌تر گام بردارم و روی خودم کار کنم

    یک موضوعی که مانع این مسئله میشه اینکه من دیدگاهم اینه دراز مدت نگاه میکنم به همه چیز که تا آخر عمرم قراره روی خودم کار کنم

    اما ذهن انسان مقاومت می‌کنه و دوست دارم این دیدگاه داشته باشم که برای امروز فقط روی خودم کار میکنم شکرگزاری میکنم و تلاشم بر اینه که حالم خوب باشه و فردا نمی‌دونم قراره چی بشه

    ممنون از استاد عزیز🌹🌹🌹🌹

    در پناه خداوند تنها نیرو و قدرت جهان شاد و ثروتمند و سلامت باشید🙌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1577 روز

    خداروشکربرای روزچهاردهم ازسفرنامم

    خداروشکر خداهدایتم کرد به این مسیرزیباتانشدنی هایی که بقیه میگفتن ومن هم تکرارمیکردمو شدنی کنم تا آرام آرام گردوغبارنگرش هایی که سالهاست دست وپای من روبرای کارهای بزرگ تربسته روپاک کنم وجاشوباباورهایی پرکنم که به من نوید رویاهای به ظاهردست نیافتنی رومیده

    به من نویدثروت ساختن ازشغل موردعلاقمومیده

    به من نوید شادی وشورعشق بچگانمومیده که ازهرچیز کوچولولذت میبردی وشادبودی ودرلحظه زندگی میکردی

    به من نویدارامش وسلامتی بیشترمیده

    به من نویدیکتاپرستی وارتباط بامنبع رومیده نیرویی که سرچشمه تمام این نعمت هاست نیرویی که ارتباط من بااون همیشگیه

    به من نویدتجربه کردن زندگی به سبک شخصی رومیده

    به من نویدارتباط بااشخاصی رومیده که اهل رشدوپیشرفت هستن وبودن بااونها به من چیزی یادمیده نه حرفای همیشگی وخسته کننده

    به من نویدنخبه شدن درکارموردعلاقمومیده چون من به توانایی هام ایمان دارم من به خدایمان دارم خداهمراه منه نیرویی که کل جهان رومدیریت میکنه بامنه همون خدایی که منوهنرجوی نمونه کلاسمون کردخودش منوبه همه جامیرسونه همون خدایی که دعاهاروسریع اجابت میکنه مثل همین الان که نه ایده ای داشتم فقط بخاطرتعهدم دوس داشتم بیام وبنویسم ونه بسته اینترنت ونه موقعیتی که الان بتونم شارژتهیه کنم گفتم خدایامن تعهدددادم هرروز یه برگ از سفرنامم روبنویسم خودت یه کاری کن ویه حسی بهم گفت کدبسته هاروبزن بااین که رمزدوم کارتمم ندارم وشارژپولی هم نداشتم وزدم ودیدم ۲گیگ اینترنت رایگان ۷روزه داره موندم بخدافقط گفتم خدایاشکرت

    چقدرسریع اجابت میکنی وقتی ترمزی نباشه خداروهزارمرتبه شکر که برگ سفرنامه روزچهاردهم رونوشتم وسپاس گزارخداوندم واین

    یه نشونه خیلی واضح هست خدایی که خواسته های کوچیکمون

    روبراورده میکنه خواسته های بزرگ ترهم برآورده میکنه اون بیش ترازمن دوس داره که من پیشرفت کنم وجهانش روگسترش بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    الهه نوروزی پور گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار خانم شایسته مهربان و دوستان خوبم

    هر بار که این جمله رو که من خالق زندگی و شرایط خودم هستم میشنوم یا با خودم تکرار می کنم چنان احساس قدرت می‌ کنم و چنان انگیزه میگیرم که با تمام وجودم خالق بودن رو لمس می کنم

    اگه امروز روز تویی زندگی من چیزهایی هست که نمیخوام به خاطر اینکه من من خودم رو تابع شرایط میدیدم و خدا را شکر می کنم که هر لحظه با تکرار این جمله و گوش دادن به فایل های آستاد بیشتر و بیشتر باور و ایمانم به این موضوع تقویت میشه

    هر چقدر که بیشتر با قانون آشنا میشم درک کردن حرف هایی که از منطق احمقانه ذهن میاد برام سخت تر میشه و وقتی که میشنوم کسی از منطقی نبودن کاری یا حرفی صحبت می کند دوست دارم بیشتر

    ازش فاصله بگیرم

    آدمها باور ندارند که تنها قدرت مطلقه جهان خداست و بخشی از روح خدا درون آنهاست و بنابراین هر آدم میتونه یک خالق باشه مثل خدا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1669 روز

    بنام خدا

    روز چهاردهم سفرنامه

    خدار و شکر می‌گویم و سپاسگزارم برای روز چهاردهم این سفرنامه زیبا و تاثیر گذار

    این بخش از سفر نامه مثل بخش‌های دیگر خیلی تاثیر بسزای در این سفر لذت بخش روی من داره،در این بخش خیلی چیزهای ارزشمند ی گفته شد و با عمل کردن با اونا میشه به تکامل و خود باوری رسید.

    زندگی همیشه در حال پیشرفته و در حال طی کردن تکامل خودشه حتی باو وجود این همه تضاد و مسائلی که از نظر ما حل نشدنی هستن. اما این انسانهای بی نظیر و فوق العاده تصمیم به حل این مسائل میگیرن و موفق میشن

    مثلا مشکل کم آبی که با این همه تبلیغات گسترده که آب نیست ،کمه .ولی عده ای این باور محدود کننده رو نپذیرفته اند و در کویر خشک و گرم چه چیزهای که درست نکردن،پیست اسکی روی یخ،پارک گل ،آسمانخراش های خیلی زیبا با کلی امکانات،و… و خیلی ترین های دیگر که در این کویر ساخته شد بله این کویر دبی هستش ‌.هر موقع اسم دبی میاد من تحسینش میکنم با این همه پیشرفت که به دست مهندسان و طراحانی که شرایط بد براشون معنا و مفهوم نداره درست شد

    یا مثلا معلولین جسمانی که محدودیت خودشون رو قبول نکردن و با انواع محدودیت‌ها و معلولیت‌ها موفقیت‌های بزرگی کسب کردن که میشه به ورزشکاران پارالمپیکی اشاره کرد،وای که من با دیدن اینا از خودم خجالت میکشم که بعضی وقتا برای تغییر شرایط بد زندگیم حاضر نیستم جای که نشستم عوض کنم چه برسه به شهر و کشور

    استاد عزیزم ازت ممنونم که که اینارو بهمون یاد آور ی میکنید که نباید قربانی شرایط باشیم و باید خودمون شرایط خودمونو خلق کنیم اونم با تلاش ذهنی نه با تلاش جسمی ،باید با غلبه بر ترسهامون زندگی دلخواه خودمونو خلق کنیم ،باید به گسترش جهان کمک کنیم ،باید بهترین خودمون باشیم ،باید از همین جای که هست شروع کنیم ،باید ایمان خودمونو نشون بدیم

    چون بقول خودتون خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم ،حتی از من هم مشتاق تر ه و همواره در این مسیر هدایتگر من است.

    دوستتون دارم و عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محسن هاشم‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    سلام به استادعباس منش ودوستان عزیزم خیلی خوشحال هستم که درجمع شماهستم خداراهرروزسپاسگذارم که من هدایت کرده درخانواده قشنگ وعشق میخواستم درباره تجربه زندگیم که برمیگرد به دوران کودکی که عزت نفس بالای قرارگرفتم فقط سریک تعریف پدرم ازمن درخواست کرداخرشب ساعت 12بودگفت برودرب خونه عمویم یک وسیله بگیرم براش بیارم به تمام داداش هایم که بزرگترازمن بودنگفت نرفتن ترسیده بودن ومن توکل کردم بخدا ورفتم وباخداصحبت میکردم وخیلی عجله کردم ازترس ولی به سلامتی برگشتم وازانجا بود که خودم راباورکردم میشود وپدرم به تمام دوستان واشنایان وفامیل تعریف من میکرد والان من درهرشرایطی ودرهرشغلی که باشم به راحتی به موفقیتش میرسمنم وحتی نفراول شدم درورزش ودرس خواندن واولین نفربودم درکل خانواده پدرومادرم به دانشگاه رفتم درشغل های متفاوت داشتم که چه درروستابودیم چه ووقتی اصفهان مهاجرت کردیم من9سال داشتم درکنارخیابان هادستفروشی وسیگارمیفروختم تابلومیوه فروشی کنارخیابان میگرفتم تمیزکاری انجام میدادم وان روزهابود که من قدرتمندهستم ومن خیلی ازشغلها راتجربه کردم الان میفهمم که به نفع من بوده من الان میفهمم که عاشق چه کاری هستم و الان دارم تکامل انجام بشه به این بیزنسی که دارم عشق میورزم وبعد میزارمش برای درامد غیرفعال وبعدبه موقع خداخودش هدایتم میکنه به ساختمان سازی تاکامنت بعدبای بای بای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: