ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 69 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/11/AX-SITE.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-11-01 09:19:012024-06-08 22:12:49ما خالق شرایط خودمان هستیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز ۱۴ ام
من ادم مستقلی نبودم همیشه میترسیدم و میگفتم من از پس زندگی بر نمیام اما با همین ۲ جلسه عزت نفس همش فکر میکنم به یه زندگی مستقل چیزی که هیچ وقت جراتشو نداشتم فک کنم بهش عجیبه چطور خواسته ها شکل میگیره وقتی ما اگاهیمون بالا میره و الان معنی حرفای شما و توی این فایل که میگید میرم و میسازم اونچه رو که میخوام با دور بودن از افراد نامناسب و ساختن باورهای درست در تنهایی چیزی که یه رو جزیی از ترسای من بوده جز موانع من بوده برای حرکت الان شده خواسته من.ممنونم خدایا که اینقدر نیروی خیرت قدرت داره که وقتی اماده تغییر میشی همه چیز به سرعت درونت تغییر میکنه.
ممنونم از استادم و خانم شایسته عزیز
با نام و یاد خدا سلام به همه عزیزانم در خانواده صمیمی عباسمنش
استاد گرامی، از شما بابت ضبط این فایل ها ممنونم. شما یه الگو ارزشمند هستید برای ما که بدون چشمداشت و با قلبی پاک ما رو هدایت میکنید به مسیر صحیح زندگی و اگه فردی با این قضیه مشکل داره و ذهنش اینارو دروغ فرض میکنه به خاطر محدودیت هایی هست که اون فرد برای خودش توی ذهنش داره . این حرفا هیچ ضرری که برای شما نداره هیچ بلکه به رشد شما بیستر کمک میکنه و اون فرد خودش رو از خواسته ها و برآورده شدنشون دورتر و دورتر میکنه . اما خودش مطلع نیست ریشه نرسیدنش به خواسته هاش، از کجا آب میخوره.
استاد عزیزم، من همیشه شما رو به خاطر باورهای زیبا و ارزشمندتون تحسین میکنم و از خداوند برای خودم و شما و همه دوستانم که در مسیر رشد و تکامل زندگیشون هستن، هدایت دائمی رو خواستارم.🤲🤲
بله، ما خالق همه شرایط زندگی خودمون هستیم، چه خوب و چه بد و شما الگوی زنده و حاضر ما هستید که من هزاران بار به درگاه خدا شکرگذار این موهبت عظیم هستم.
دوستتون دارم . همیشه پاینده باشید⚘⚘
(امروز روز ۱۴ ام از این سفر به یاد ماندنی بود)♥️♥️
خدایا شکرت برای هدایتم به این فایل زیبا امروز با از دست دادن تدریسم مطمینم اتفاقات فوق العاده ای درانتظارم هست همونطور که ایده ی الهی من چند روزی گفته شده و من مصمم هستم به حرکت در مسیر خداوند.خدایا سپاس برای حضورت در هرلحظه و هر لحظه درونم غوغایی میشود از صحبت با تو خدایا شکر که تورا دارم و از دست دادنی نمیبینم فقط خلق کردن هست و بس سپاس
جانه تو و جانه دلم نیمه ی پنهان دلم
من کران تا کران آمدم بی نشان یک نشانه بفرست
گر ز من کردی یاد بوسه ای دست باد عاشقانه بفرست عاشقانه بفرست
رفتی و خزان شد گریه بی امان شد دل ز هر چه ترسید عاقبت همان شد
غیر مُردنم نیست دل خوشی نگارا دلخوش توام که میکُشی تو ما را
از من به غیر از خبری چیزی نمانده ببری دگر چه خواهی
به قصد جانه من بیا ولی بیا بُکُش مرا به هر گناهی , به هر گناهی
در زندگی قبلی ام یادم میاد یک روز تصمیم به نمایندگی دادن به شهر های اطرافم گرفتم و نمونه جنسا گذاشتم تو ماشین تنهایی راه افتادم اول صبح تا پاسی از شب که برگردم به شهر خودم شب اول که داشتم برمیگشتم باران تندی گرفت ، خیابان ها خالی شدن از مردم و ماشین ،چنتا شهر مونده بود تا برسم یک دفعه ماشین خاموش شد و دیگه روشن نشد ، تو اون بارون یکی اومد کمکم ماشین رفت تعمیرگاه ، صبح روز بعد ماشین مادرم و گرفتم دوباره رفتم ، آخر شب خسته ولی پربار درحال برگشت دوباره بارون و ماشین خاموش شد ساعت حوالی ۲ شب بود ، ماشین رفت تعمیرگاه ، هنوز قسمتی از ویزت یک سری از شهرها مونده بود تا کارم تموم بشه ، پس ماشین رفیق گرفتم و دوباره رفتم و دوباره شب موقع برگشتن ماشین خاموش شد و روشن نمی شد ، یادم نمیره تو اون بارون پیاده شدم و رو به آسمون به خدا گفتم داری باهام حال میکنی چون میدونی من دست بردار نیستم حتی اگر تمام ماشین های روی زمین خراب شن چون تو میدونی من از پول ساختن و خرج کردنش ، گروه ساختن و بزرگ شدن چه لذتی میبرم و تو این مسیر
هیچ مشکلی برام مهم نیست و فقط لذت منو بیشتر میکنه این گونه اتفاقات که در زندگی من کم نبود هیچ زیبادم بود چون دقیقا میفهمم که فاصله ام با دیگران چقدر بیشتر بیشتر میشه از نظر تجارت و رسیدن به من کار راحتی نیست چون من توانایی انجام کارهای بزرگ و نشدنی دارم و با این اتفاقات قدرتم بیشتر بیشتر میشد و دست از خواسته هیچ موقع بر نمیداشتم و نمیدارم .
در حال حاضر به خواست خدا و مسیر زیبای زندگیم حدودا ۲ ساله که هیچ پولی نساختم هیچ پولی ، و به کمک فرشتگان که خدا برام فرستاده هزینه زندگیم میچرخه که واقعا کم هم نیست ولی خدا میدونه که پولی که خودم بدست میاوردم برام لذت داشت ولی این کمک ها فقط خوردم میکنن دقیقا ، ۲ ساله شکر و لذت باهمن ۲ ساله ،من فرق صبر تحمل میدونم و هر روز کارم ساختن فضای کاری جدیدم به همراه صبر ، تلاش و شکرگزاریه و هر روز اشک میریزم برای خودم و فقط دارم رو خودم و اهدافم و طرح های که دارم کار میکنم
من دقیقا دارم ۲ ساله تو آتیش میرقصم
چون میدونم خدام کیه
تو این ماه امید زیادی دارم که اولین پول بسازم
و در حال حاضر هم هیچ ایده ای براش ندارم به غیر از تحسین کردن نعمتهاش و تایید سیستمش
امیدوارم دیگه از این منزل عبور کنم
برام دعا کنید چون در حد مرگ در حال رقصم تو اتیشم و دیگه رمقی نموده برام، خدایا تنها امیدم دستان توه
و خدا رو شکر میکنم که تا به این لحظه زندگیم فهمیدم قدرت ، تلاش ، استعداد ، هوش بالا ، آگاهی از سیستم ، عمل به سیستم به تنهایی کاری از دستشون بر نماید ، ولی زمانی که با هم بشن ، تبدیل میشن به عمل صالح که همون هدایت به کارهایی که مایل به انجامشون هستیم
خداوندا نعمت هدایت شدن به دست تو بر ما بیشتر بیشتر کن با هر نفسی که میکشیم و دیگه هیچ موقع من و از خودت دور نکن در هیچ زمانی .
من در آتش آب نخواهم شد
من در آتش آبدیده و محکم تر میشم .
و ممنون از تو استوره من عباس منش که این فضای بسیار زیبا ساختی که بتونیم با همدیگه حرف دل بزنیم .ممنونم بخاطر اینکه زیبایی ها رو به ما نشون میدی و امید رو تو دل ما زنده نگه میداری توسط خداوند چقدر تو زیبایی و از خداوند بزرگ می خوام که هر روز نعمتهای زندگیت بیشتر بیشتر بشه و امید به زندگی بهتر ساختنت بیشتر بیشتر بشه و دعا میکنم که هر روز بهتر بهتر زندگی کنی و جهان را جای بهتری برای زندگی دیگران بکنی
موفق باشی
خدا ، خدا نگهدار تو و خانواده تو باشه و هست .
راستی قرآن منم آبی رنگ بود و زیپ هم داشت.الان جلومه
سلام استاد عزیز،من چند سالی بود همش به این موضوع که وقتی پول ندارم به چه شکل میتونم حتی یه چیز کوچیک بخرم و همش بی پولی و فقر را تجربه میکردم ،ولی واقعا با توکل به خدا و تغییر باورهام و روی خودم و افکارم کار کردم دیدم که واقعا بخواهی و فکرت مثبت باشه به راحتی همه چیز وارد زندگیت میشه خدا را شاکرم که چیزهایی که دوست داشتم تو مدت یک ماه خریدم و مهم تر از همه که حالم خوبه ،سپاسگزارم و از استاد عزیزم ممنون که به من کمک کردکه حالم و افکارم خوب بشه و من منتظر چیزهای گنده تر هستم و باور دارم که بهشون میرسم.
به نام خدای عدالت گستر
چهاردهمین روز سفرنامه
تاهمین چن سال پیش فکر میکردم خودم نمیتونم هیچ تغییری تو زندگیم بدم وهمیشه جبر بر من حاکمه
جبر جامعه جبرخانواده جبر موقعیت جبر مکانی وهزاران جبری که میتونست منو به این باور برسونه که من تقصیری ندارم مقصر اینا هستن
حس میکنم پاشنه اشیل من همین موضوعه تا یه اتفاق یا یه ناخواسته ای پیش میومد همش میگشتم دنبال کسی که بتونم اونو مقصر جلوه بدم ومسعولیت رو ازرو دوش خودم بردارم
فکر میکنم این راحترین راه برای دست رودست گذاشتن و هیچ کاری نکردنه
تازه یه ژست مظلوم هم میگرفتم که باعث میشد همیشه گریه ام به راه باشه
اینایی روالان باجرعت مینویسم که ازاون ادمی که بودم فاصله دارم خیلی زیاد به قدری که حتی میتونم کامل تحلیلش کنم
ماوقتی یه کم ازخودمون فاصله میگیریم واز دور به خودمون نگاه میکنیم تازه میتونیم با دلیل ومنطقی ایرادهای خودمون رو ببینیم
تازه میشیم نفر سوم و خودمون رو کامل تحلیل میکنیم
چه کسی بهتر ازما میتونه ازدل ما خبر داشته باشه ازنیتهای ما خبر داشته باشه هیچ کس جز خداوند که هیچ سری وهیچ دلی ازش پوشیده نیس پس چه کسی بهتر ازخودم میتونه به من کمک کنه
جز خودم وخدای خودم
منو خدا یه تیم بی نقصیم یه تیم همه فن حریف
زمانی خدای درونم روپیدا کردم که به خودم دقیق شدم و همه چیز رو درون خودم جستجو کردم
هیچ مسعله ای نبود که بخوام پیدا کنم ودلیلش بیرون ازمن باشه
همه رفتارهام خواسته هام باورهام رفتارهای دیگران بامن اتفاقات شرایط همه وهمه ازدرون من اغاز میشد
وقتی اینو فهمیدم وتلاش کردم درک کنم چنان نیروی انرژی مثبتی درمن جاری شد که تمام تن متلاطم منو جلا داد عین یه نسیم روح بخش روح انگیز
روح منه روح انگیز رو بهاری کرد
خدایا من تعهد داده ام به تغییر
من تعهد داده ام به سمت باورهای خیر همانهایی که مختص بندگان پاک سرشت توست
همانهایی که دراین خانواده بزرگ عباس منش گرد هم جمع شدیم
همینکه من اینجام همینکه شما نوشته من رو میخونین این یعنی نشانه نشانه از خاص بودن همرنگ جماعت نشدن مثل بقیه جامعه نتیجه نگرفتن
خدایا من به چشمم امروز دیدم وقتی من پیشرفت میکنم وقتی من گسترش پیدا میکنم باعث رشد خیلی ها میشم من هرروز میبینم وهرروز ایمان میاورم بیشتر وبیشتر به اینکه همه راهای عالم که من کوچه به کوچه خانه به خانه کوی به کوی داشتم میگشتم ازخودم میگذرد
صراط مستقیم هر کس ازقلب خودش میگذره ازتو که ازمن جدا نیستی تو درمنی ومن درتو
خدایا دوست دارم تاخود صبح بنویسم از حس حضور از حس حضور ازتو ازعشق از بندگی از تسلیم
خدایا شکرت بخاطر امروزت بخاطر این نوشته زیبا تو در زبان من جاری شدی تا بنویسم برای بندگان متعهدت برای انسانهای ازاده ازادگی پسند
شکر معبود من
بنام خدای هدایتگر
چهاردهمین روز سفرنامم (دور دوم)
سلامی پر از عشق بر عزیزان
خدارو شکر میکنم بابت این هماهنگی ها و هدایت هر لحظه اش
امروز داشتم به تصمیمی که این روزها گرفتم فکر میکردم.تحلیل و بررسی این تصمیم با ذهن منطقی قابل پذیرش نبود و مدام من رو در تردید قرار میداد.
الان حدود دو ماه هست که خونه پدرم زندگی میکنم.خودم ساکن اهواز هستم و ترم اخر کارشناسی ارشد.موندنم در خونه پدر بدلیل شرایط مالیم هست و من استقلال مالی ندارم.
تو این مدتی که خونه پدر هستم منتظر اتفاق افتادن شرایط خوب بودم بلکه بتونم برگردم اهواز اما اون شرایط خوب اتفاق نیوفتاد.در واقع من منتظر این بودم که پولی به دستم برسه و بعد حرکت کنم.
تا اینکه دیروز تصمیم گرفتم برگردم و حرکت کنم بدون پشتوانه ای. تصمیم گرفتم که برگردم و برای اون ایده ای که چند روز پیش بهم داده شد قدم بردارم.این تصمیم من همراه با شک وتردید بود و گهگاهی ذهن منطقی میگفت که با عقل جور در نمیاد و تو پشتوانه ای نداری که حرکت کنی و فعلا بمون.مثل همیشه میگفت که بشین ببینیم چی میشه…
اما این بار نخواستم بهش توجه کنم و ندایی درونی می گفت:
“وقتی حرکت می کنی نیروهای غیبی به کمکت میان” (صحبت های استاد در یکی از فایل های انگیزشی).
تا اینکه فایل امروز رو خوندم انگار خداوند با من صحبت میکرد و چنان ایمان و آرامشی در من شکل گرفته که تا به حال نداشتم.نمیدونم چجوری حس و حالم رو بیان کنم واقعا.
در این دو ماهی که اینجا هستم بشدت در تلاش بودم که از این فرصت استفاده کنم و بر روی باورهام مخصوصا عزت نفسم کار کردم. کاملا درک کردم که این آرامش و ایمان من بخاطر رشد عزت نفسم هست.خیلی تمرین کردم که عزت نفسم رو به اندازه کافی برای برداشتن اولین قدم، رشد بدم و تقریبا همین کار هم کردم و بعد از این رشد بود که این ایده ثروت ساز بهم الهام شد.
در دور اول این سفرنامم، خیلی از فایل ها رو درک نمیکردم بخصوص فایل هایی که از ایمان صحبت میکرد.اما به لطف خدای مهربان و هدایتش باز به سمت شروع دوباره این سفرنامه هدایت شدم و این بار چیزهایی درک میکنم که قبلا فقط می شنیدم.
کم کم دارم خود واقعیم رو پیدا میکنم.عباسی که نترس ، شجاع و اراده ای پولادین داشت و عاشق تغییر بود.امروز تونستم به اندازه کوچکی به اون عباس بچگی تبدیل بشم و تلاش میکنم که این احساس رو قوی تر کنم.
خدارو هزاران بار شاکرم بابت این هدایت لذت بخش که بزرگترین ثمرش آرامشی عمیق هست.
استاد عزیز و خانم شایسته خیلی دوستون دارم و ازتون ممنونم که انقدر عاشقانه دارید رشد ما رو تماشا میکنید و لذت می برید.
همتون رو به خدای مهربان می سپارم
شاااد و ثروتمند بااشید در پناه الله یکتا
“” الحمد الله رب العالمین””
سفرنامه روز چهاردهم
سلام خانواده ی عزیزم
چقد خوبه که بدونی خودت خالق شرایط زندگیت هستی ما به دنیاا نیومدیم که خودمونو با شرایط وفق بدیم ما اومدیم که شرایطو به نفع خودمون تغییر بدیم
باید از خودم بپرسم من چیو میخوام؟چه شرایطیو باید خلق کنم؟ما انسان ها قدرت خلق کردن داریم ما اشرف مخلوقاتیم ما از روح خدا هستیم به خدا باید ایمان داشته باشیم اون موقس که معجزه ها از درو دیوار میریزه تو زندگیمون البته معجزه از لحاظ بقیه چون ما اونقد به خدامون باورداشتیم که از همون اول میدونستیم میرسیم
مهساا تو باوراتوو درست کن در مدار درست قرار میگیری وقتی تو مدار درست قرار بگیری ادماای درست شرایط درست به راحتی وارد زندگیت میشن
استاااااد شما چه لذتی بردییین وقتی هرخواستتون رو به راحتی خلق میکردین و میکنین مثل یه برنامه نویس کدشو میدین و بعد به دستش میارین وای خدایاا چه لذتی داره…اره اینه همون زندگی که من میخواام خدایااشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
استااد من چندروز پیش گفتم بزار امروز چندتا خواسته کوچیک انتخاب کنم ببینم چجوری اتفاق میفته نمیدونم 3 تا بود یا 4 تا دقیقاا همشون اتفاق افتاد حتی گفتم امروز میخوام بارون بباره هوا افتابی بوداا بعدش بارون بارید یا یه دسری میخواستم تو ذهنم به مامانم نگفتم اون روز عصرر تا شب همش درمورد همون دسر با من حرف زدو فرداشم درست کرد خودشم دسری که اصلا حرفش نبوداا
وکلی اتفاقای دیگهه
استااااااد این فااااایل خودش کلی حرف داره برای گفتن ازتون ممنونم که همچین فایلای بی نظیری رو باما به رایگان به اشتراک گذاشتین
دوستون دارم خانواده عزیزن
سلام وسپاس
واقعا چنین دستاوردهایی برازنده چنین باورهایی هست.خدایا هزاران بار شکر.دیدن مظاهر فراوانی واینچنین ایمانی آتش شوق وتوکل وایمان بیشتر به خدا رو درمن فروزان میکنه.آدم احساس میکنه که واقعا واقعا هیییییچ گونه محدودیتی در جهان هستی وجود نداره ذهن انسان به آیه طلایی وپیش گویانه ((وسخرنا لکم ما فی السموات وما فی الارض)) که آسمانها وزمین وهرآنچه که در آن است رو به تسخیر شما درآوردیم نزدیکتر ونزدیکتر میشه.خدایا هزاران بار شکر.استاد واقعا از ته دل بخاطر این همه پول وثروت وفراوانی وایمان وتوکل وسلامتی وباورهای الهی وبی نهایت بهت تبریک میگم وواقعا بادیدن این فایل اشک شوق از چشمانم سرازیر شد.خدایا شکرت.باتمام وجود واشتیاقم از خدای مهربون میخوام که کمک کنه تا باورهامون رو ارتقا بدیم تا درهای فراوانی ونعمت وپول وزیباییها وسلامتی وشرایط عالی وایده آل به روی ما باز وگشوده بشه.استاد شما باعث دلگرمی من برای به تحقق رسیدن تمام آرزوها ورویاهای دور ودراز من هستین واقعا سپاسگزارم.باور کنید تقریبا تک تک اون آرزوهایی رو که شما گفتین منم خیلی وقت بود که داشتم والان دوباره همشون برام زنده شدن وانگار نسیمی از ایمان وتوکل به روی اونها وزیدن گرفت. 60 هکتار ویلا در بهترین کشور وبهترین ایالت وبهترین نقطه ایالت وشایدم بهترین نقطه دنیا دارای ساحلی روشن وزیبا ,درختای تودرتو,آهووگوزن,خونه وسیع وبی نهایتی که با میل وسلیقه صد درصدی خودت درستش کردی!!!
اونم فقط با ایمان وتوکل وبرداشتن قدمهای بسیار ساده ای که از عهده هر کسی برمیاد وتداوم روی این گامهای الهی وساده!!!
بنظر بهشتی وخارق العاده میاد وشوق واشتیاق وامید به زندگی وایمان انسان رو صدها هزار برابر میکنه. مهربانی خدا ووسعت وبی نهایت بودن منابع وامکانات ومعادن و نعمتها رو برامون هزاران بار بیشتر تداعی میکنه.چه ایمان وسادگی زیبایی!!!
فقط با تثبیت وتقویت ایمانمون به خداوند متعال با دیدن نعمات وزیباییها وشکر وتایید وتحسین اونها این اتفاق میفته ,زیبا نیست?حیرت انگیز وبسیار بسیار ساده نیست?
خدا میخواسته همینو به ما بگه که تو قرآنش یادآوری کرده که:
((اِنَّ الارض یَرِثُها عبادیَ الصالِحوُن))
تبریک میگم استاد وتحسینتون میکنم.
اگر شما تونستین من هم میتونم همه میتونن به یاری خداوند وبا ایمانی قوی وخالص وروبه ارتقا به هر آنچه در خیال ورویای خود دارم خواهم رسید.
الهی هزاران مرتبه شکر
عاشقتونم
چهاردهمین روز سفرنامه…
سلام…
من چقدر عاشق این جمله هستم ک : ( خداوندبرای بهبود شرایطم، حتی از من هم مشتاق تر است وهمواره در این مسیر، هدایتگر من است)
من خالق زندگی خودم هستم اره واقعا همینطوره…
چرا باید ب من شغلی الهام بشه و اشتیاقی برای دستیابی بهش در من ایجاد بشه ک قبلا اصلا بهش ب عنوان شغل نگاه نمیکردم!! و در حد علاقه ای ک به این شغل داشتم فقط میرفتم تو اینستاگرام و عکسایی ک مربوط ب طراحی دکوراسیون داخلی هست نگاه میکردم و لذت میبردم.. اما الان دارم ب عنوان شغل بهش نگاه میکنم و هرروز بخاطر اینکه این ایده ب یک تصمیم گرفته شده ولی عملی نشده تبدیل نشه حتی شده یک کار کوچیک دارم برای تحققش انجام میدم.. هرروز حتی شده یک قدم برای عملی کردنش برمیدارم تا تو ذهنم این ایده دفن نشه و بخواد خاک بخوره..
مطمئنم خدا ک میبینه ب الهامی ک بهم کرده بی اعتنایی نکردم و دارم براش تلاش میکنم خب خوشش میاد از این تلاشم و باخودش میگه اهان ببین این بنده ی با ایمان منه، ببین چطور فقط یک الهام بهش کردم دیگه از جاش بلند شد و هرروز دارم میبینم برای رسیدن بهش حتی شده ی قدم کوچیک داره برمیداره، و از هیچ کسم جز من انتظار کمک نداره، حتی از همسرشم حاضر نیس هیچ کمکی بگیره و هرروز ب من میگه: خودت این شغل رو ب من الهام کردی خودتم هدایتم کن.. این همون بنده ایه ک من میخواستم ک فقط چشمش ب دستای من باشه و از من فقط کمک بخواد، حالا ک ایمانش بهم ثابت شد و بهم نشون داد چقدر مشتاقه ک ب این کار برسه، خب منم هدایتش میکنم و میبرمش ب مسیری ک فقط زیبایی و لذت بردن باشه و ب (راحتی) ب تمام خواسته هاش میرسونمش..
خدایا ممنونم ازت..
قدم امروزم برای دستیابی ب شغلی ک میخوام، نوشتن سناریو بود.. البته سناریو نوشتن رو بلد نیستم ولی ی بار اتفاقی تو ی فایل میکس شده ای از حرفای استاد، ک جناب اقای رضا عطارروشن درستش کرده بودن و اینو داخل کانال تلگرام قرار داده بودن دیدم استاد دارن میگن : (بشین فصل اخر زندگیتو اونجوری ک میخوای بنویس) از بعد از شنیدن این جمله تو اون فایل من همش میخواستم بیام اینکارو بکنم ولی خب نمیدونستم چی بنویسم و در واقع اصلا هیچ تصویری از فصل اخر زندگیم نداشتم جز همینی ک الان هستم خواهم بود فقط اونموقع دیگه پیر شدم!!!!!! انقدر بی هدف بودم!!! اما امروز انقدر ب اینکه من خودم میتونم زندگیمو اونجوری ک میخوام خلق کنم ایمان اورده بودم ک نشستم چند صفحه نوشتم از زندگی رویاییم، چیزایی نوشتم ک قبلا تو رویاهامم نبود اما الان نشستم بااعتماد ب نفس نوشتمشون و چقدر حس خوبی داد بهم و اصلا حتی یک بارم این سوالای مزخرف ب ذهنم نیومد
( اگه نشد چی؟ اگه نتونستم چی؟ اخه چجوری؟ من ک الان ی زن خونه داره بی درامد هستم ک دارم تو ی شهرستان کوچیک زندگی میکنم چجوری میخوام ب این خواسته های ب این بزرگی برسم؟ و …) و قشنگ ایمان دارم ک ب این خواسته ها و ب این درجه از موفقیت میرسم چون من خدارو دارم و همین خدا برام کافیه..
ی چیزی هم ک امروز ب ذهنم اومد این بود ک:
مگه خدا نمیتونس پولی ک برای تهیه دوره ۱۲ قدم لازم دارم یا پولی ک برای اموزش دوره انلاین دکوراسیون داخلی نیاز دارمو بهم بده؟ قطعا ک ب راحتی میتونه این پولو از هر طریقی برام برسونه اما اینکه این پولو درحال حاضر بهم نمیده واسه اینه ک میخواد من از همین اول راه خودم مسائلی ک واسم پیش میاد رو حل کنم تا تجربه کسب کنم و با حل کردنشون اعتماد ب نفسم بالاتر بره و همین تجربه ها در اینده خیلی بهم کمک میکنن، خدا داره از بالا منو نگاه میکنه و از هزارتا راهی ک منو ب خواسته ام میرسونه این راهو برام انتخاب کرده چون اون داره انتهای تمام این مسیرایی ک منو ب خواسته ام میرسونه میبینه و این مسیری ک منو بهش هدایت کرده دیده موفقیتاش و ثروتها و پیشرفتاش بیشتر از بقیه مسیرا هست واسه همینم منو ب بهترین مسیر هدایت کرده.. ولی من چون با مسیرم هم سطح هستم و فقط دارم همین چند قدم جلوی پامو میبینم ک چقدر سخته و اون وسطا و اخرای مسیرمو( ک ب چ موفقیاتی رسیدم و چ پیشرفتایی کردم و ب چ ثروتها و نعمتها و برکتهایی رسیدم و در واقع ب هرچی ک الان میخوام و حتی بیشتر از اینی ک الان میخوام رسیدم) نمیبینم، برام قدم برداشتن و پیش رفتن سخته و ممکنه کمی دلسرد هم بشم ولی بازم ایمانمو حفظ میکنم و ادامه میدم چون خدا داره منو از بالا نگاه میکنه و میدونه ب کجا و چجوری هدایتم کنه ک ب نفعم باشه و میگم خدا ک منو تو این مسیر اورده خودشم درست و حسابی هدایتم میکنه، همینطور ک تاالان باهمین ایده های کوچولو کوچولو در حد مدارم هدایتم کرده وقتی هم ادامه بدم و مدارم بالاتر بره هدایتایی هم ک ازش دریافت میکنم ب اندازه اون مداری ک توش هستم و اون اندازه ظرفی ک برای خودم ساختم بزرگتر میشن.. همه چیز تکامل میخواد حتی دریافت هدایت از خدای عزیزم..
اگه الانم برای همون شغلمم بهم پول نمیده ک بتونم تو دوره های اموزشیش شرکت کنم چون حتما میخواد خودم اموزشش رو یاد بگیرم( ک البته نمیدونم چجوری!!!!!!!) ولی حتما میتونم…و من ب این باورم کسی ک خودش اموزش چیزی ک تو هرررر زمینه ای میخواد رو یاد میگیره خیلی خلاقتر از بقیه افرادی میشه ک رفتن دوره های اموزشی اون کار خاص رو یاد گرفتن، چون اونی ک خودش رفته دنبالش و حتی از دوره های رایگان یا ویدیوهای یوتوبم کمک نگرفته با ازمون و خطا ب ی چیزایی رسیده ک شاید اون افراد تو دوره های اموزشی یاد نگیرن یا حتی اون استادی هم ک یادشون میده از وجود همچین چیزی خبرم نداشته باشه و اینجوری اونی ک خودش ب روش ازمون و خطا رفته دنبال یادگیریش ی سرو گردن از بقیه جلوتره و نتیجه کاراشم خلاقتر و متفاوت تره ، ولی بقیه همه ی الگوی تکراری از کسی ک اموزش دیدن میشن و خروجی کارهاشونم همه مثل هم و تکراری میشه!!!!
یادمه یکی دو سال پیش ک عروسک سازی رومی مد شده بود من با ی خانمی اشنا شدم ک عروسکاش سبک خاصی داشت و خیلی متفاوت تر و زیباتر از بقیه همکارانش ک همین مدل عروسک رو درست میکردن بود و چند برابر همکاراش مشتری و سفارش داشت اما بقیه کسایی ک دقیقا همین مدل عروسکارو میساختن برای فروش همه شون تکراری کار میکردن و همشون عروسکاشون بسیار شبیه ب هم بود و در واقع تنها کسی ک متفاوت بود همین خانم بود!!! بعد من ب این خانم دایرکت دادم پرسیدم از کجا اموزش دیده ک کاراش با بقیه انقدر متفاوت و زیباتره؟ گفت من از جایی اموزش ندیدم و حتی ویدیو های اموزشی رایگان هم ک تو گوگل هست من نرفتم ببینم و همش با ازمون خطا بوده ک ب اینجا رسیدم!!!! وقتی اولین عروسکی ک ساخته بود ازش عکس واسم فرستاد اصلا باورم نمیشد ک کار این خانم باشه بس ک کج و کوله و بی ریخت بود!!!!!!! و الانم من این خانم رو الگوی خودم قرار میدم و مطمئنم خدا هدایتم میکنه چون میدونه من جز خودش از هیچ کس دیگه انتظار کمک ندارم… مخصوصا الان ک این سناریوی بلند بالا و بسیار زیبا و عالی رو واسه خودم نوشتم نیازمند ی الهامیه ک قشنگ پوست انداخته باشه و از نو متولد شده باشه.. و خدا هم وقتی دیده من این موفقیت شغلی و این خواسته هارو ازش میخوام برام این مسیر رو انتخاب کرده تا از همین اول راه با برخورد ب مسائل خودم بتونم حلشون کنم و ازشون بگذرم و در اینده ک مسائل بزرگتری سرراهم قرار میگیرن ازشون نترسم و شیوه حل کردنشونو بلد باشم و ب راحتی بتونم ازشون گذر کنم…
ب قول استاد: ( پیشرفت پیشرفت میاره ، موفقیت موفقیت میاره، انجام کارها اعتماد ب نفس میاره، و این اعتماد ب نفس باعث انجام خیلی از کارای دیگه میشه)
پس نیاز بود ک من همین اول مسیر قرار بگیرم و از هیچی شروع کنم (همونطور ک استاد بعد از مهاجرتشون ب بندر عباس از هیچی شروع کردن و بعدم ب تهران بازم از هیچی شروع کردن) و خودم زندگی خودمو خلق کنم ن با گرفتن پول از همسرم برای تامین هزینه کلاس اموزشیم یا تامین محصول ۱۲ قدم استاد خودمو بدون طی کردن تکاملم و گذروندن اول مسیرم، خودمو بندازم وسطای مسیرم و مثل ی پل از مسائل اول راهم بدون برخورد باهاشون و حل کردنشون و کسب کردن تجربه عبور کنم و اینجوری از وسطای مسیر ب بعد ک برای من در واقع انگا اول مسیرم میشه خب ب طبع مسائل هم بزرگتر خواهند شد و من چون اون مسائل کوچولو اولای مسیر رو حل نکرده ازشون گذر کردم حالا اینجاس ک ب مشکل میخورم و نگران و مضطرب و عصبی میشم و ذهنی هم ک نا ارام باشه نمیتونه ایده ها و هدایتهارو دریافت کنه…
خدایا ازت سپاسگزارم برای دریافت این اگاهی های باارزش ک بهم قوت قلب و ایمانی چند برابر میده تا انگیزمو، ارادمو و امیدمو از دست ندم و ب حرکت ادامه بدم…
خدایا کمکم کن ک بتونم تو این مسیر بمونم و با هدایتهات منو ب سمت مسیرهای اسونتر راهنمایی کن..
مرسی خداجونم..
به نام خالق یکتا
🌷چهاردهمین روز سفر🌷
عرض ادب و احترام خدمت خانواده صمیمی خانم شایسته نازنین که این سفر زیبا رو ساختن و عشقم استاد عباسمنش عزیز که راه زندگی کردنو به ما یاد میدن
فایل روز چهاردهم و مطالبش مثل بقیه فایلها بی نظیر بود خدارو هزاران مرتبه سپاسگذارم که مارو خالق زندگی خودمون کرد خداروشکر که ما میتونیم شرایط رو اونجوری که به دلخواهمون است خلق و فقط و فقط باید باور کنیم که میتونیم ما میتونیم هرچیزی رو اونجوری که میخوایم خلقش کنیم این جهان پر است از فراوانی پر است از نعمت با این باور دیگه نگران کمبود نیستیم دیگه هیچ نگرانی از کمبود پول مشتری کار و یا هرچیز دیگه ای نیستم و با باور درست هر چیزی رو که میخوایم میسازیم شکرت ای خدای مهربان🙏🙏🙏🙏