ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 94 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/11/AX-SITE.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-11-01 09:19:012024-06-08 22:12:49ما خالق شرایط خودمان هستیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد گرامی و خداقوت به همه عزیزان امیدوارم همه با عزم و اراده جلو بریم
باید این فایل را بارها و بارها گوش بدیم واقعا ما خالق شرایط هستیم در حالی که ترجیح بیشتر انسانها این هست که تابع شرایط باشند چون نمی خواهند به خودشون زحمت بدهندو گاهی اوقات حتی نمی دانیم که دقیقا چه می خواهیم برای همین تابع شرایط می شویم تا راحت تر باشیم
چون تغییر و تحول زحمت دارد و هدف و انگیزه داشتن هم برای خیلیها زحمت دارد و از پس ذهنشون بر نمیان برای همین انسان ترجیح می دهد که بی هدف روزها را سپری کنه در حالی که نمی داند که با کار کردن روی باورها بدون زحمت توسط خداوند رحمان در مسیری درست قرار میگیریم
سلام استاد
استاد جان میدونم که این متن رو میخونی چون توی فایل میگفتین خیلی خیلی دلتون میخواد که نظراتمونو بخونین پس خواهش میکنم به این سوال من پاسخ بدین
چه راهکار عملی برای دور کردن شهوترانی و پرداختن به مسائل بیهوده و … هست؟
سلام
فایلو گوش گردم نکات مثبتی داشت مثل همیشه ولی آقای عباس منش در این فایل از علاقه به شکار کردن صحبت کردند . فکر نمی کنم گرفتن جان یک جاندار که مخلوق خداوند ه لذتی داشته باشه راستش تعجب کردم که این جمله را از آقای عباس منش شنیدم احساس خوبی نداشتم.
سلام به استاد عباس منش عزیز ان شاءالله که تا اخر عمر به سلامتی و شادی زندگی کنید و از نعمتهای خداوند به خوشی استفاده کنید ولی استاد من یه سوال دارم به نظر شما چرا خداوند اینهمه که تو قرآن به انسانها وعده داده که به من نزدیک بشید و ایمان بیارید من تو این دنیا و اون زندگی ابدی و بهشت بهترین نعمتها رو در اختیار شما قرار میدم و تو خیلی از کتابا خوندم کسانی که مثلا نماز شب رو بخونن و بنده مخلص خداوند باشن و کارهای نیک انجام بدن خداوند چندین شهر با عظمت و نعمتهای بیشماری بهشون عطا میکنه که تو ذهن ما گنجایش نداره …60هزار حوری بهشتی به استقبال اون شخص بهشتی میان که هر کدام اگر روی زمین بیان کل زمین از زیبایی اونا مدحوش میشن ما چه بلایی سر باور و افکارمون اومده که خدا رو باور نداریم و این همه قرآن خوندیم به راحتی از کنارش گذشتیم و دچار بی ایمانی شدیم و مشکلات زندگی ما رو از پا درآورده به یه انسان متوسل شدیم ما رو کمک کنه …مگه اون قاری بین المللی قرآن تو ایران دچار اون همه فساد اخلاقی نشد چرا فکر کرده کارش از خدا پنهانه وقتی داره کلام خدا رو قرائت میکنه این ایمان به خدا چرا اینقدر کم رنگه تو جامعه من خودم تا قبل از دانشگاه شب و روز قرآن میخوندم و نماز شب میخوندم ولی همین که رفتم دانشگاه کل ایمانم رو به خدا از دست دادم … حرف من اینه ما چرا باید اینقدر ساده و زود عظمت خدا به اون بزرگی رو نادیده بگیریم و حرفهاشو باور نکنیم ولی حرفهای استاد عباس منش رو که یه بنده خدا هست و به قول دوستمون فقط فرمول موفقیت رو تو زندگیشون به اجرا درآوردن رو اینقدر با جون و دل بپذیریم و براش ذوق کنیم من براتون احترام زیادی قائل هستم و شما رو دوست دارم ولی حرفهایی که خانم سابق شما زد منو خیلی تحت تاثیر قرار داد و شوکه شدم به هر حال میشه این سوال منو جواب بدین که چرا خدا رو ما زود فراموش میکنیم؟ و سرگرم این دنیا شدن و ثروتمند بودن و هواپیما داشتن تو سر ما میفته و دوست داریم از زندگی لذت ببریم و تو تنهایی خودمون حال کنیم چرا شما این همه ثروت بدست آوردین تو ایران نموندین و اطلاعات قرآنی خودتون رو به اون اقشاری که هیچ وقت به اینترنت دسترسی ندارن و تو جهالت زندگی میکنن ندادین من تو یه شهرستان دور افتاده مرزی ایران زندگی میکنم که میبینم مردم همشهری من برا شام شب محتاج هستن من برم به اینا بگم خدا رو باور کن تو دنیا یکسری قوانین هست اگه بهش عمل کنی توام به ثروت میرسی ایا حرف منو قبول میکنن ؟!شمایی که خدا این وظیفه رو به دوشتون گذاشته چرا برا هدایت این ملت تلاش نکردین و زود در رفتین ؟ دیدین که حرفای شما تاثیر گذاره و بیشتر از خدا تونستین تاثیر بزارین رو ماها پس چرا شما هم رسالت خودتون رو فراموش کردین و سرگرم آرزوهای دور و دراز دنیایی شدین؟ شما بارها گفتین رسالت من اینه توحید و یکتا پرستی رو گسترش بدم ولی شما با این اوصاف دیگه رسالت خودتون رو فراموش کردین…من میبینم کاربرهای سایت بیشترشون دچار بهت و حیرت شدن برا اون زندگی که شما برا خودتون ساختین… واقعا خیلی جای تعجبه که ما ذهنمون اینقدر بسته اس و آیات قرآن رو فراموش میکنیم وقتی میبینیم که حضرت سلیمان هم با داشتن ثروت و مال زیاد از یاد خدا غافل شد وقتی یک روز تا شب سرگرم رسیدگی به اسب هاش شد و از عبادت خدا غافل شد تو ایات 31 تا 35 سوره ص این موضوع عنوان شده …فقط امیدوارم این پیام منو بزارین رو سایت وگرنه به صداقت ایمان شما شک میکنم .
سلام
استاد عباسمنش و هرشخص دیگری که وظیفه و رسالت خودش رو گسترش توحید بدونه ، برای اینکه بتونه روی ذهن ها تاثیر بذاره باید اول خودش نتیجه گرفته باشه . مگه میشه کسی که توی فقر و بدبختی هست بیاد از توحید بگه و مردم هم حرف هاش رو باور کنن ؟ مسلمه که نه و مشخصه که با پیشرفت افرادی مثل آقای عباسمنش هست که نگرش توحید و یکتاپرستی توی ذهن مردم جا باز میکنه . چون این شخص میاد و میگه من امروز توی یکی از بهترین نقاط جهان آزادانه زندگی میکنم و خانه ای دارم به وسعت 60 هکتار با این امکانات و … و چیزی که به من کمک کرده توحید و یکتاپرستی هست . البته که من قصد دفاع از آقای عباسمنش یا شخص دیگه ای رو ندارم . خود من به شخصه از الان به بعد جور دیگه ای به حرف های استاد گوش میدم چون نتیجه ای که گرفتن رو دیدم . نعمت های خدا برای استفاده کردن هستند . ان شااله که آقای عباسمنش هر روز و هرروز به ثروت و موفقیت بیشتری دست پیدا کنند . همینطور من و شما دوست خوبم.
موفق باشید .
سلام خانم فروتن،یه قسمت از نظر شما برام خیلی جالب بود:
از وقتی به دانشگاه رفتم ایمانم رو از دست دادم!!!
ببخشید این چه ایمانیه که با رفتن به دانشگاه از بین می ره؟و آیا هر کی به دانشگاه می ره ایمان واعتقاداتش رو از دست می ده؟!
توی شرکت ما هم شخصی اومد که حداقل هزار نفر مرید داشت!ولی پول همشون رو (به اسم کار مضاربه ای )برداشت ورفت و به ریش همه داره می خنده!!! وچون وجهه مذهبی خوبی داشت همون مریدان و نماز اول وقت خونها،تو شرکت ما دیگه نماز هم نمی خونن!!!!(وفکر کنم ثواب نمازهاشون رو باید برن از اون کلاهبردار بگیرن!)
خانم فروتن، من اعتقاد دارم انسان باید ایمانی در خودش درست کنه که هیچ چیزی در دنیا نتونه از بین ببردش.
موفق باشید.
سلام آقای علیرضا باورکنید من وقتی دانشگاه رفتم با چشم خودم دیدم استادهایی که دکترای علوم دینی داشتن و مدرس قرآن بودن و تو حوزه تدریس میکردن دچار چه فسادهادی اخلاقی بودن و واقعا منو از خدا و ایمان به خدا دور کردن و به عظمت خدا قسم تو دانشگاه ما هیچ وقت این موضوع عنوان نشد که به دختری تجاوز کردن و اون دختر خودشو تو خابگاه دار زد و هیچ وقت اون مرد دستگیر نشد و خواهرش هم کلاس من بود گفت اطلاعات اومده کل خانواده منو برده بود چنان تهدیدشون کرده بود که تا اخر عمر سکوت بکنن و خود من رفتم با یکی از استادهام که دکترای فلسفه داشت حرف بزنم دیدم گفت نظرت چیه باهم صیغه محرمیت بخونیم که بیشتر بتونم کمکت کنم با یکی دیگه از استادها حرف زدم و در اتاقش رو بست و منو بوسید همینهایی که سر کلاس از ایمان میگفتن بی خداترین ها بودن و سر کلاس یکی از درسهای معارف با یه حاج آقایی کلاس داشتیم من یه کلمه گفتم نزدیک بود منو به حراست و اخراج از دانشگاه بکشونه و خیلی دیگه از مواردی پیش اومد که باعث شد خیلی از خدا دور بشم وقتی تو محیط علمی این اتفاقا میفته من واقعا شک کردم به درستی این ایمانم…استاد دانشگاه از نظر من یه وجه و ارزش زیادی داشت و فکر میکردم هر چی اونا میگن درسته و لابد ما داریم اشتباه میکنیم…ولی متاسفانه این الگوهای ما جای نزدیک کردن ما به خدا دارن ما رو از خدا دور میکنن
سلام
انسان ها همه نوع قشری دارند و متفاوت هستند و ایمان آنها
این باور شما اشتباه هست که شما از روی استاد فلسف یا استاد قران یا عباس منش میخواهید به عظمت خدا پی ببرید
اینکه یک قاری قران یا ی اخوند یا ی استاد فلسفه یا …. کار نادرست کنند این دلیل این نمیشه ما به عدم وجود خدا یا عدم درک خدا یا دلسرد شدن از شناخت خدا نا امید شویم
این اشتباه است که ما از طریق اساتید دانشگاه و افراد بخواهیم به توحید یگانگی و خدا ایمان بیاوریم
افراد در سرنوشت خویش اختیار و آزادند
دلیل نمیشه چون افرادی ما دیدیم فاسد بوده اند از خدا قطع امید کنیم
اصلا بقول شما و ی دوست دیگه فکر کنم آقای یاسینی بودند شما تصور کنید آقای عباس منش همه اون چیزهایی که گفتید صحیح باشند در موردش و حتی موارد بدتر آیا ما باید فقط از ایشان الگو بگیریم ؟؟؟؟؟؟
خیر
ایا اگه اساتیدی اونجور که شما فرمودید بودن ما باید احساس و درکمون نسبت بخدا عوض بشه
هر کس در زندگی رسالت و هدفی دارد
رسالت ما هم برا هر کدوممون واضح و مشخصه
بر اساس ازادی و اختیار مختاریم اون را رقم بزنیم
خیام گفت:
آبـادی میخــانه ز ویــرانــی ماست
جــمعیت کــفر از پــریــشانی ماست
اســــلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلـمانــی ماست
سرکارخانم فروتن
با سلام
تمام چیزهایی که نوشتید رو قبول دارم واین رو هم می دونم که متاسفانه روز به روز وضعیت فرهنگی ومذهبی داره خرابترمی شه ولی این یه نشونه است!این همون معنی حدیث معروفه که نگه داشتن دین در آخرالزمون مثل نگه داشتن آتش در دسته!
خواهر عزیز،آیا می شه آتش رو در دست چقدر نگهداشت؟دینداری هم در این دوران سخته ومطمئن باشیم این نوع دینداری ارزشش از زمان پیغمبرص اگه بیشتر نباشه کمتر نیست(والبته شدنیه) ،چرا که حضرت محمدص در جمع اصحابش فرمود: چقدر مشتاق دیدار برادارانم هستم.اصحاب گفتند: مگر ما برادران شما نیستیم.فرمودند:برادران من در آخرالزمان می آیند، کسانی که من رو ندیده اندو به اسلام ایمان میارند.
خواهرعزیز، سرکارخانم فروتن ….فکر می کنید کسانی که دربرابر حضرت علی ع در جنگهای ایشان ایستادند، نماز نمی خوندند؟ برای شما می گویم نه تنها نمازهای واجب ، که نمازشب می خوندند واکثرا حافظ قرآن بودند….
همین شمری که ما همیشه بلافاصله پس از شنیدن اسمش لعنش می کنیم(که البته مستحق لعن خداهم هست)در رکاب وسپاه علی ع درجنگ صفین جنگید وجانباز شد و درحجی که قبل از واقعه کربلا رفته بود، در حکمی که از او پرسیدند: که اگر یک حاجی
پشه ای روبکشه وخون پشه روی لباسش باشه، چه کارباید انجام بده؟ بهترین حکم فقهی رو داد! یعنی اینکه او فقیه بود!پس چرا شمر باید عاقبتی این چنین پیدا کند؟ما نمونه هایی این چنین در تاریخ زیاد داریم (وهمیشه تاریخ تکرار می شود).
ودر شبی که حضرت علی ع قبل از یکی از جنگهایشان، به اطراف لشگر سرکشی می کردند، صدای قرآن بسیار زیبا وحزینی به گوش می رسید، یکی از اصحاب علی ع با حسرت گفت:ای کاش من یکی از موهای خواننده این قرآن بودم!
فردا بعد از جنگ حضرت علی ع همان صحابیش که دیشب آن آرزو رو کرده بود رو صدا کرد ویکی از کشته های دشمن رونشون داد وگفت این فرد همان کسی است که دوست داشتی موی تن او باشی!
من علت این بدعاقبتی ها رو از کلام امام خمینی ره می دهم:اگر علم انسان، انسان رو به خدا نرسونه حجاب است وآن هم حجاب اکبر وانسان رو از خدا دورتر ودورتر می کنه.(علمی که در اون تهذیب وتربیت نفس نباشه).
خواهر عزیز، وقتی در واقعه عاشورا امام حسین ع برای لشگر یزید صحبت کرد وبرایش هلهله کردند تا صدای ایشان به لشگر نرسه، یکی از اصحاب امام حسین ع پرسید: که چرااین مردم حرف شما را نمی شنوند؟مگر نمی دانند شما نوه رسول خدا وپسر علی ع هستی؟امام حسین ع فرمودند:چرا می دانند ولی شکمهای ایشان از حرام پر شده است.
خواهر عزیز،نمی خواهم وقت شما را بگیرم من هم دلم می سوزد من هم آنقدر دلم از این همه به ظاهر دینداری (بعضی)می سوزد ولی چاره ای نداریم وبدانیم از همه داغدارتر امام زمان عج است که اینگونه دینداران تیشه به ریشه دین خدا می زنند ولی یک مطلب مشخص است وآن هم عاقبت هر فرد است،جایی عالمی می گفت:روز قیامت که نهانها آشکار می شود عده ای به جهنم می روند که همه تعجب می کنند وعده ای هم به بهشت می روند که مردم باور نمی کنند.
خواهر عزیز به نظرمن شکایت کردن از وضع فرهنگی اسفناک ، کاری برای ما انجام نمی ده وتکلیف ما رو مشخص نمی کنه وروز به روز ما رو بلاتکلیف تر می کنه،بلکه باید ریشه این بی ایمانی ها وبدعاقبتی ها رو پیدا کنیم وعبرت بگیریم تا خودمون خدای ناکرده گرفتار نشیم.
در انتها به شما وهمه خواهران وبراداران سرزمینم می نویسم که خداوند متعال با رسول باطنی(عقل)ورسولان ظاهری(پیامبران وامامان معصوم علیهم السلام)راه درست را به ما نشان داده است ما می توانیم به اختیار خود گناه کنیم یا از گناهان دوری کنیم والبته با کمک ومدد خدای مهربان چشمانمان و دامان خود را از گناهان پاک نگهداریم وبابت همین اختیار است که بهشت وجهنم معنا پیدا می کند.
خواهرعزیز خداوندمتعال خیال همه را راحت کرده است!خدا برای همه چیز در دنیا وسیله سنجش قرارداده است وبرای دینداری دردنیا وآخرت علی ع را قرار داده است.
خدارو شکر می کنم که سالیان سال است هر فردی رو می خوام از لحاظ دینداری بسنجم به امیرالمومنین علی ع ورفتار واعمال ایشان می سنجم واین نوع سنجش به لطف خدا ،تاحالا اجازه نداده خطا کنم ومطمئن هستم اگر شما هم بااین میزان دیگران را بسنجید، هیچوقت دچار اشتباه نخواهید شدودیگه ملاک دینداری افراد رو حرف خوب زدن ونماز شب خوندن و..نمی دونید.
خواهر عزیز ، خداوند هیچکس رو در این دنیا تنها نگذاشته،آقای بهجت ره می فرمود:اگه کسی بخواد خوب باشه در و دیوار به اذن الله معلم او خواهند شد والا ابوجهل در کنار پیامبرص هدایت نشد.(چون خودش نخواست.)
خواهر عزیز ،شما وهمه خواهران سرزمینم ، برای عاقبت به خیری می توانیم از نماز وحجاب کمک گرفته وما مردان وپسران این سرزمین از نماز وچشم پوشی برحرام از خداکمک بگیریم تا به مدد خداوندمتعال وتوجهات امام عصر عج از سربازان واقعی ایشون باشیم وخودمون وخانوادمون رو از آتش جهنم نجات بدهیم ودر دنیا وآخرت در بهشت پروردگار، به شادی وسلامت زندگی کنیم.
از شما می خواهم برای هدایت من وتمام دختران وپسران سرزمینمان ایران عزیز دعا کنید ومن هم (اگر قابل باشم) دعا می کنم شما هم راه درست ومستقیم الهی رو پیدا کنیدودراین راه مستقیم ثابت قدم باشید که :(ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین) وبدونید کسی که خدا رو داشته بشه هیچوقت تا ابد تنها نیست وخداوندبرای مومنین کافیه.(ونگران نباشید که خدا با پرهیزکاران ومتقینه).
از صمیم قلب برای شما وهمه دختران وپسران سرزمینم ، آرزوی سلامتی دین ودنیا،شادی وخوشحالی وثروت دردنیا وآخرت دارم.
موفق باشید.
امیدوارم سایت استاد عباس منش ، پاسخ من رو کامل وبا امانت داری بیارند.باتشکر
یاعلی مدد.
سلام آقای علی رضا ممنونم از صحبتهاتون خیلی آرامش گرفتم این ماجرا مال چند سال قبل بود که من سن و سال کمی داشتم و یه دختر ساده شهرستانی بودم و تو خانواده فقیری زندگی کرده بودم که نه روابط اجتماعی زیادی داشتم نه هیچ تجربه ایی و چون تو کل خاندان ما یه ادم تحصیل کرده نبود و مشکلات زیادی تو زندگیم دیده بودم من احساس میکردم ادمایی که تحصیل کرده هستن و دکترا دارن و عضو هیئت علمی دانشگاه هستن حتما شعور و درک خیلی زیادی دارن و احترام خیلی زیادی براشون قائل بودم و خودم رو در برابرشون خوار و حقیر میدیدم و به شما حق میدم اگه درک نکنید چون جای من و افکار ساده لوحانه من نبودین…وقتی کسی که الگوی رفتاری شما باشه خام ترین حرکت و رفتار هم داشته باشه بازم چون اون ادم برات بزرگه میگی نه حتما این درست میگه و من دارم اشتباه میکنم این ادم حسابیه و من نیستم این حق داره هر طور رفتار کنه و من حق ندارم …تو اون زمان من از طرف یکی از ادمایی که جانباز جنگ بود و استاد دانشگاه بود و همه در برابرش تعظیم میکردن و حاجی میگفتن چنان بلایی سر من آورد و تحقیر و خورد شدم که تا یکی دو سال دچار افسردگی مزمن شدم و خدا رو شاهد میگیرم اگه با سایت استاد عباس منش آشنا نشده بودم به فکر خودکشی افتاده بودم چون هیچ معنایی برا زندگیم پیدا نمیکردم …اون مرد هم خیلی قشنگ از امامای معصوم حرف میزد …ولی خدا رو شکر الان هزاران فرسنگ از اونی که بودم فاصله گرفتم از لحاظ موفقیت ایمان شادابی روابط عالی و روحیه ام خیلی زیاد تغییر کردم به خدا هم خیلی نزدیکم و خدا رو شناختم و با عشق عبادتش میکنم
استاد من تاالان فکر میکردم اگه جامعه ای که توش زندگی میکنیم یکسری محدودیت ها رو داره ما نباید بهش توجه کنیم و کار خودمونو کنیم خدا بهمون کمک میکنه که از لحاظ قانونی به مشکل برنخوریم ? ولی الان شما گفتین اگه جایی که زندگی میکنیم محدودیت هایی داره باید تغییر مکان بدیم، یکم گیج شدم لطفا کسی میتونه توضیح بده مرسی
سلام بر شما عزیز دل، من با کار کردن روی باورهام و روی روابطم خیلی تونستم از این موضوعات اعراض کنم، اعراض یعنی بی توجهی، اما باید این نکته رو در نظر داشته باشیم برای جا به جا شدن و هجرت کردن ما باید باورهای ذهنیمونو درست کنیم و گرنه هجرت نمیتونه کمک شایانی به ما بکنه، ما باید توجه خودمون از سیاست و اخبار و بحث های بیهوده بر داریم و روی کلیپ ها، اموزه ها، و بخش کل بزاریم، از فقر به فراوانی، از خشم به شادی، از نفرت به مهربانی، از کینه به ببخش از حسادت به تشویق، بزاریم و این پله ها به ما کمک میکنه که یواش یواش مکان، و محیط ما به وسیله بینهایت دستان خداوند تغییر کنه، و اون موقع است که حجرت معنی پیدا میکنه، ما تا حالمون در مکان فعلی خوب نباشه در هیچ جای دنیا خوب نمیشه، عاشق همتونم
سلام دوست عزیز
خدا به ما کمک میکنه در صورتی که ما احساسمون رو خوب ن.ه داریمو توجه مون روی زیبا یی ها باشه جهان راهی نداره جز اینکه ما رو هدایت کنه به جاهای بهتر وزیباتر که امکانات بیشتر وبهتری داره
این درصورتیه که ما از دل تضادها خواسته هامون رو شناسایی کنیم
موفق شاد وپیروز باشید
با سلام خدمت دوستان عزیزم
همجا هدایت ردی ازخودش داره مخصوصا توی هرفایلی
ما خودمون شرایطمون رو خلق میکنیم
کسایی که کسب و کاری دارن برای خودشون خوب این موضوع رو میفهمن اونا میدونن که
حس و حالشون و افکارشون کانون
توجه اونا چقد مهم و حیاتیه
من به خودم تعهد میدم که امروز
که روز چهاردهم سفرنامس که باهم شروعش کردیم
خیلی بیشتر روی این باور کارکنم که ما خالق شرایطمونیم
توی هرلحظه
چون هربار که ازمسیر خارج شدم هدایتم کرد به سمتی که
بفهمم راه درست کدومه و راه اشتباه کدوم
سپاسگذارم ازت استاد بابت این سایت زیبا
جناب عباس منش عزیزم
خواهش می کنم که فکری به حال اعضای سایت کنین که خارج از ایران هستن و دسترسی به بانک ایرانی ندارن برای خرید محصولات.
ممنونم از اینکه هستید
با سلام استاد بزرگ من مدتی هست مثبت اندیشی هیپنوتیزم انجام میدهم و با همه اینها اشناهستم استاد بزرگ مثل اینکه وزنه برداری وزنه ای را بالای سرش ببرد و احساس کند توان بالابردن ان را ندارد و امکان انداختن ان را هم ندارد که حتما اسیب می بیند در یک نقطه ای قرار گرفته است که تمام راه های برایش بسته شده نه اشناییی نه کسی که بتواند یک روزنه داشته باشد مثل شخصی که در تاریکی مطلق گیر کرده باشد باید یک نقطه سو سو بکند تا شتابان به سویش برود وقتی نوری ندارد در این تاریکی به کدام طرف حرکت کند تا به ارامش برسد مدتی است در این حالت هستم لطفا راهنماییم کنید استاد محتاج شما هستم بانکها همه به من فشار اوردن وامها همه از تاریخ سررسید گذشته پول سودی از یک طرف همچنین انسانی دیده اید ؟؟؟؟؟ ایا میتواند این شخص روزی به اوج برسد
من هم حرف دوست عزیزم :سپیدار: رآ تکرار مینویسم! (جناب عباس منش عزیزم
خواهش می کنم که فکری به حال اعضای سایت کنین که خارج از ایران هستن و دسترسی به بانک ایرانی ندارن برای خرید محصولات.)تشکر
سلام به همه همسفران.وقتی به روشنی مشخص میکنی که چی میخوای اونوقت همه اتفاقات دست به دست هم می دهند تا خواستت وارد زندگیت بشه.من از زمانی که تصمیم گرفتم کیفیت زندگیم بالا ببرم و تبدیل به کسی بشم که همیشه می خواستم اتفاقاتی رخ داد که هر لحظه دارم به خواسته هام نزدیک تر بشم و همه ی این اتفاقات یک شبه پیش نیومد هر کدوم زمانی پیش اومدن که من آمادگی دریافتشون داشتم.