https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-22 08:26:142024-02-26 19:21:33سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 107
236نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این فایل یکی از قشنگ ترین فایل های سریال سفر به دور آمریکا تا اینجا برای من بود.
فایلی که با تماشای آسمون آبی با ابرهای پفکی زیبا شروع شد و به پایان رسید.
همیشه دیدن خرید شما از فروشگاه های بزرگ آمریکا من رو هیجان زده میکنه و به احساس خوب میرسونه.
این فروشگاه ها برای من نمادی از ثروت و فراوانی ، اینکه از هرچیزی با هر تنوعی که بخوای میتونی اینجا پیدا کنی.
و چقدر ثروت شما قابل تحسینه که به راحتی میتونین از این فروشگاه ها وسایلی که میخواین و لباس هایی که دوست دارین رو خرید کنین .
هرجا که خسته میشین میتونین هتل بگیرین و استراحت کنین .
قطعا یکی از دلایل این آزادی عمل ثروت شماست ، و دیدنش برای من این باور رو تقویت میکنه که:
چقدر ثروتمند شدن با شکوهه.
و در نهایت لذت تماشای شما دو عزیز که سوار بر اسکوتر ، این ترِیل زیبا رو طی کردین و اوج این فایل هم گوش جان سپردن به آهنگ زیبایی بود که باز هم اشکهای من رو جاری کرد.
چقدر این روزها هرجا اسم خدا میاد من اشکهام راحت سرازیر میشه.
خدایی که همینجاست ، ساده ی ساده بین ماهاست.
خدا رو شکر میکنم که این لطافت روح رو به من هدیه داده که هرجا اسمش رو میشونم دستم رو میذارم رو قلبم و به گریه می افتم.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و سلام به همهی دوستان …
خدایا شکرت که فصل دوم سفر به دور آمریکا شروع شد و من چقدر خوشحال شدم ….
نکته خیلی مهمی که من یاد گرفتم اینه هدایت وقتی استاد تمام زندگیش را بر این اصل سوار کرده واقعا من ازش یاد میگیرم مثال سادش این مرغ ها و خروس را با اعتماد به رب گذاشتن تنها و این همش درس داره ، یا کلام مریم جان که گفت ما رو هدایت حساب باز کردیم ، آه خدایا شکرت منم می خواهم این را تجربه کنم .…
این سفر کوتاه پر از فرکانس مثبت هست که باید ازش سو استفاده کرد …
راستی استاد این درون که من عاشق هستم و چقدر دارم تصویر سازی میکنم برا داشتن این وسیله و قرار هست چه زیبایی های را به ما نشان بده
سپاسگزارم که این همه زیبایی را با ما به اشتراک میزارید تا ما هم بتوانیم روی ثروت و فراوانی و نعمتها و زیبایی ها تمرکز کنیم
خدای مهربونم شکرت به خاطر همه ی نعمتها و زیباییها و پولها و ثروتهای بی نهایت و بی شماری که به ما عطا کردی
در این فایل چیزی که خیلی به چشم میخورد نعمت ،فراوانی، زیبایی،عشق ،روابط عالی ،آرامش، ثروت و…..است.خدارو شکر
استاد مهربانم خدارو شکر میکنم که در بین این همه زیبایی ،نعمت فراوان .روابط خوب ،عشق ،ثروت و…..هستید که لایق هستید چون تکامل رو طی کردید و متعهد به هر آنچه آموزش میدهید هستید و قانون رو به درستی استفاده کردید
چقدر عالیست فروشگاه هایی که رفتید و همه چیز با نظم و مرتب و گواهی دهنده فراوانی و ثروت است
واقعا لذت بردم
و اینکه با اسکوترها در جایی که اقامت کردید دور زدید و دوربین پیشرفته ای که همه جا رو از بالا تحت کنترل دارد و نشان میدهد.خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
و در آخر آهنگی که روی فایل قرار دادید فووووووق العاده بود و بی نهایت لذت بردم و میخوام دانلودش کنم….
خدارو شکر میکنم که خدا شما رو سرراه زندگیم قرار داد
خدارو شکر میکنم که هر لحظه و هر ثانیه در زندگیم هدایتگر و حمایتگرم است.
تا اول فایل در مورد ست آپ کردن مرغ وجوجه ها صحبت کردید وگفتید کارایی که لازم وضروری بوده رو براشون انجام دادید یعنی سهم خودتون رو تا جایی که ممکن بوده انجام دادید باقی رو سپردید به خدا و اومدید برای یه مسافرت دوباره؛ توی ذهنم یه چراغی روشن شد وشاید بهتره بگم توی ((قلبم)) یه چراغی ؛ نوری پدیدار شد ویه صدایی واضح وبلند بهم گفت: عزیزم سفر زندگی در این دنیای مادی هم به همین شکله…
اینکه تو اومدی تواین دنیا و یه سهم ونقش کوچیکی داری که خالقت نسبت به شناختی که ازت داره در حد توانت اون رو برات قرار داده؛ که تو می تونی با انجام درست همون سهم ونقشت به مسیر زیبای زندگیت با خیال راحت وآسوده ادامه بدی….
فایل رو استپ کردم گفتم بیام این الهامات رو اینجا مکتوب کنم…
من همون آدمی هستم که تو فایل 170 سفربه دور امریکا کامنت گذاشته بودم که استاد جانم مریم جانم؛ من جایی زندگی می کنم(( گیلان)) که هر چی از یه طبیعت زیبا توی ذهن داشته باشید داره..
جنگل ودشت و دریا و رودخونه و شالیزار و باغهای چای ومیوه و کوه و آبشار و آب گرم های طبیعی و حیوانات اهلی و وحشی و….چهار فصل کامل..
هرچی تعریف کنم کم گفتم؛ امااااا اون زمان هروقت پامو از خونه میذاشتم بیرون فقط جسمم رفته بود و فکر وذکرم توی خونه ی توی مسائل حل نشده توی درس و کتاب پسرم توی کارهایی که باید فرداش انجام میدادم…خلاصه فکر ودل و حواسم همه جا بود و جایی که بهشت بود وباید لذت می بردم نبود!!!
تو اون کامنت من از استاد خواستم یعنی دعا کردم برای خودم وشاید دلم خواست استاد ومریم عزیزم دعا کنند برام که منم، ایمان و رهایی و آرامشی از جنس ایمان ورهایی و آرامش اونها داشته باشم ودر لحظه ی اکنون زندگی کنم..
و دعام مستجاب شد چون این خواسته ی قلبی من بود…
استاد قشنگم خیلی عالی جواب سوال وراهکار این مسئله رو برام توضیح دادند توی یه فایل دیگه وقتی مریم جان کامنت منو خوندن واین باعث شد من یه ابزار قدرتمند داشته باشم که سوای اون حرفهایی باشه که فقط در حد حرف وشعار در من بود مثل اینکه فقط میگفتم مینا در لحظه زندگی کن ولی باز نمی تونستم دست از نگران بودن ودلواپسی هام بردارم..
استاد گفتند من در مورد گذشته سعی کردم ادمهایی رو که از دستشون ناراحتم ببخشم تا از فکر در موردشون رها بشم!!
خب ماها زیاد می شنویم که میگن ببخش چون تو لایق آرامش هستی!!!
ولی خب آوردن این جمله توی عمل سخته وقتی همش فکر میکنی دیگری فلان جا فلان بدی رو در حقت کرده وبهت آسیب زده!!!
اما استاد قشنگم با دوره ی بی نظیر 12 قدم ؛ براستی که قدم به قدم دست منو گرفت و بهم فهموند که کسی وچیزی در این جهان هستی قدرت آسیب زدن به من رو نداشته ونداره ومن تمام طول عمرم خودم با نادانی ومشرک بودنم بوده که به خودم آسیب زدم واون نداشتن شناخت از خودم وخداوند و قوانیش بوده که شرایط و آدمهایی رو سر راهم قرار داده که به شکل باورهای مخربم وتوجهاتم به زندگیم جذب میکردم والبته که آسیب هم می دیدم واینکه بهم یاد داد که هر کسی مثل خود منه گذشته می تونه نادان وناآگاه باشه و هر حرفی زده هر کاری کرده که به چشم من بد بوده ودر من ایجاد خشم ونفرت و کینه و ترس و درد ورنج کرده؛ از روی ناآگاهیش بوده وچه بسا خود من هم در گذشته به خیلی ها بدون شک آسیب زدم چه با نگاهم چه با کلام ورفتارم وحتی ناخواسته…
پس دیگران رو وحتی خودم رو بخشیدم وازشون رها شدم و آرامشی رو که لایقش هستم به خودم هدیه دادم…
و همچنین استاد گفتند که سالهاست ذهنشون رو تربیت کردند که با هیچ دلیل ومنطقی به افکار منفی وترسها بها ندند؛ چون در اینصورت مثل این می مونه که دانسته دستشون رو کردند توی آتیش!!
آیا هیچ انسان عاقلی اینکارو میکنه؟
چون واقعا افکار منفی آدمو آتیش میزنه واز درون میسوزونه وباعث میشه لحظه ها وساعات و روزها وشبهای زندگی آدم بسوزه وپوچ ونابود بشه واز بین بره؛ همین لحظه ها وساعات وروزها وشبهایی که اگر من برای خودم ارزش بخوام وخودم رو دوست داشته باشم وباور داشته باشم که گذشته گذشته ونمیشه تغییرش داد پس الان که فرصتش رو دارم از همین حالا شروع کنم که حداقل آینده ی بهتری که از در کنار هم قرار گرفتن همین امروزها تشکیل میشه داشته باشم..
ومن با همین راهکارهای شما استاد قشنگم که دقیقا در پاسخ کامنت من گفتید تونستم این رهایی وایمان رو تمرین کنم…
اوایل یه کم سخت بود ولی وقتی با سپردن بارهای روی سینه وقلب و روی دوشم به خداوند کوچولو کوچولو بهش اعتماد کردم پاسخ اعتمادم رو هم سریع میگرفتم واین اعتماد به اینکه من فقط باید سهم خودم رو انجام بدم وخداوند سهمش رو به درستی انجام میده رها شدم …
من الان مدتهاست شاید 2 سال واندی میشه که میرم تنهایی مسافرت شهرهای مختلف ایران؛ به محض اینکه سوار هواپیما یا هر وسیله ی نقلیه دیگه ای میشم انگار کنده میشم ورها میشم از تمام تعلقاتم…..
چون قبل سفر اول از خدا میخوام که منو ببره مسافرت وجا ومکانش رو برام انتخاب کنه وبرام نشونه بفرسته؛ نشونه ها که اومد بلیط رو میگم برام بگیره چمدونم رو جمع کنه وبا بهترین ادمها همسفرم کنه وبا بهترین بندگانش هم صحبت وهم نشینم کنه وبهترین خوراکیها رو نسیبم کنه تو سفر ومنو ببره قشنگ همه جا بگردونه و صحیح وسالم و دلشاد برگردونه خونه…
یعنی زمام تک تک اموراتم رو در سفر میسپارم بهش وحتی اگر به تضادی بربخورم نمی گم ای بابا چی شد پس چرا اینجوری شد؛ بلکه سعی میکنم باور داشته باشم اینم بخشی از این سفر هست واومده که بهم درسی بده وتجربه ی دلنشین دیگه ای باشه برام که راه رو نشونم میده …
و دیگه پسرم وخونه و شهرم و کارم وهمه چیز رو رها می کنم به الله قسم طوری شدم که مدتهاست هرجا میرم حتی توی همین شهر خودم چهارتا کوچه وخیابون انورتر؛ اصلا پامو از خونه میذارم بیرون با تک تک سلولها وهوش وحواسم دقیقا با روح وروانم وقلبم وذهنم دقیقا همراه با جسمم همونجایی هستم که باید باشم…
انگار جهان من بخش بخش میشه ومن مثل یه مشاهده گر در لحظه اکنون با تمام روح وجسم وجانم باخودم همراه هستم با خودم ونه هیچ جای دیگه ای….
وجالبه وقتی توی خونه ی خودم یا محل کارمم هستم یا مهمانی دقیقا همین شکلی شدم…دقیقا همونجا هستم ودیگه انگار یادم میره گذشته وآینده وحتی گاهی از خاطر میبرم که کی بودم وکی خواهم بود…
واینها همه با لطف ورحمت خداوند نسیبم شده چون خدا دید که چقدر دلم میخواد در لحظه ورها زندگی کنم واشتیاقم رو دید وبه اشتیاقم پاسخ داد…
این رهایی وایمان و آرامش از اونجایی نسیب وقسمتم شد که هم مطمعن شدم ویقین پیدا کردم که من اومدم توی این جهان که با لذت زندگی کنم و هم یقین پیدا کردم که وقتی من سعی میکنم هر لحظه با تواضع وفروتنی وبا نام ویاد خدا و با صداقت و راستی ودرستی زندگی کنم وهر لحظه از خودش هدایت بخوام و مطمعن باشم که منو خدا داریم شراکتی این زندگی واموراتش رو پیش می بریم …دیگه رهاااااا شدم اونقدر رها که هرشب میگم من آماده ام اگر میخوای منو ببر باخودت من ازت راضی ام واز زندگی که این چندسال اخیر داشتم و خیلی بیشتر از اینکه شوق زندگی در این جهان رو داشته باشم شوق دیدار تو وبودن در کنار تو رو دارم در جهانی که میدونم زیباتر از این زندگی واین جهانه…
حالا چرا به این درک رسیدم؟
چون از وقتی سعی کردم وسعی میکنم تسلیمش باشم ودر برابرش متواضع و در برابر تضادها صبور و امیدوار می بینم که چطور همه چیز به زیبایی شروع میشه وبه سرانجام میرسه…
وقتی می بینم همچین خالق و همچین صاحب اختیاری دارم که تمام هم وغمش شاد بودن وخوشبخت بودن منه…
هم توی این جهان واین زندگی در کنارش خوش هستم وهم میدونم هزاران برابر بیشتر وبهتر از این خوشی ها رو در جهان دیگه باهاش تجربه میکنم….
دیگه خوردن املت و نون وپنیر و نشستن روی زیلو و روفرشی و یا نشستن روی خاک و خوابیدن توی چادر توی جنگل و یا خوردن بهترین وخوشمزه ترین وگرونترین غذاها تو بهترین هتل ها ورستوران ها …
یا زندگی توی یه خونه ی 70و80 متری و یا زندگی توی لاکچری ترین ویلاها به چشم من همگی یکی هستند و برای من نعمت وبرکتی عظیم از سمت خدا وفرقی نمیکنه پوشاک وخوراک و اموال و نام و مکان و شغل و …..
مهم اینه من یه آدمم که اومدم خودم رو تجربه کنم هم در شادی وهم در غم وهم در خوشی وهم در سختی ….
شکر الله مهربان رو که کمکم کرد تا به این درجه وبه این درک برسم که البته بسی از دست دادنهای دردناک وبسی تنهایی کشیدنها و بسی دست تنگی ها و بسی رنج ودردها باعث شد که به این نقطه برسم….
که بفهمم اونچه که به چشمم بدی روزگار اومد و جبر خداوند همه از نادانی وجهالتم بود وگرنه خداوند سراسر خیر هست وخوشی…
چرا از وقتی که متواضع تر صبورتر قانع تر..با ایمانتر و یکتاپرست تر شدم زندگی دیگه لحظه های سخت نداره؟ و به هرچی پیش بیاد خوش آمد میگم؟؟؟
چون از وقتی نشستم سرجاااام ودارم فقط اون چیزی که باید ولازم هست وسهم خودم هست رو انجام میدم از وقتی بیشتر سکوت میکنم تا صدای خدا وجهان هستی رو بشنوم بیشتر ارامش دارم بیشتر خوشحالم وبیشتر رضایت درونی دارم…
اصلا انگار هیچ کاری جز خوش بودن ولذت بردن ندارم توی این زندگی شکر الله مهربان..
اخه دیگه در بند وگرفتار مقایسه ها وقضاوتها و تهمت ها و من میخوام بیشتر میخواهم ها و بده وبده وبده نیستم شکر خدا….
وقتی از اون همه خواستن وترس از دست دادن رها شدم نوبت جهان هستی شد….
همش میگه بگو عزیزم چی میخوای تا بهت بدم؟؟؟
منم میگم هیچی هرچی هست هرچی دارم از لطف وکرم توست فقط اجازه بده دوست ورفیقت باشم وکنارت باشم….
ای بابا مال واموال و شهرت ومحبوبیت و ….میخوام چیکار از اونچه که برای درست زندگی کردن منو کفایت میکنه؟
برای کی میخوام بذارم؟
اصلا گیرم من پادشاه کل ایرانم؛
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
من میخوام همینی که هستم باشم و هرچه که خدا بهم داده ومیده کافی هست به الله قسم که من جز دوستی ورفاقت وبودنش چیزی نمیخوام…
چه توی شهر چه توی روستا چه چوپون بشم تو دل صحرا فقط میخوام ببینمش وحسش کنم کنارم ودلم قرص باشه به بودنش…تا اینکه این زندگیم تموم بشه وبرم پیشش..
از وقتی اینجوری شدم همش به هر جا نگاه میکنم دلم میخواد سجده کنم از اینهمه لطف ورحمتی که در حق من وهمه ی بندگانش داشته وداره….
منتهی ماها یادمون رفت اصلا برای چی اومده بودیم و اصلا کار اصلیمون توی این دنیا چیه؟
استاد جانم بدون شک خدواند لیاقت شما رو دید ومسئولیتی به این بزرگی رو به شما سپرد که راهنما و پیام آور وهدایت کننده ی میلیونها نفرباشید وماهارو به راه راست هدایت کنید …
حالا معلوم شد که این مسئولییت بزرگ اصلا سخت نبوده فقط کافی بود بهش ایمان داشته باشید خودش تمام این سالها بهتون گفت چیکار کنید که خدا وخرما رو باهم داشته باشید …
که شکر الله همرو باهم بهتون بخشید…
حالا قرار نیست که 5 تا انگشت مثل هم باشند خدا برای هر کسی برنامه ای داشته وداره..
مهم اینه که با ایمان و یقین پیش بری..بهش اعتماد کنی در هر نقشی که هستی هر جای این جهان فقط باید از خودش بخوای که هر لحظه بگه چیکار کنی…
به قول خودش؛ خوب وبد مارو هر لحظه داره بهمون الهام میکنه اگر اجازه بدیم اگر گوشها وچشم هاوقلبمون رو روی صدای ذهنمون وهر صدا و نگاه وچیز دیگه ای ببندیم ودر سکوت خواهان دیدن وشنیدن وحس کردن حضورش باشیم…
به اینجا که برسی با دیدن لذت بردن وخوشی دیگران هم قند تو دلت آب میشه وذوق میکنی وشکر خدا رو به جای میاری انگار خودت داری اون همه شادی وخوشی رو تجربه میکنی که البته که نسیب خودت هم میشه..
مثل دیدن روی ماه شما استاد قشنگم ومریم قشنگم که تمام این سالها با شادی شما شادی کردم و دعا کردم هر روز وهر لحظه وتا همیشه غرق خوشبختی باشید
وزندگیم شکر الله مهربان هر روز در امنیت وآرامش بیشتری سپری میشه..
هرجا هستید در پناه امن خداوند باشید..
برم باقی فایل رو ببینم وبیاموزم وبه یاد بیارم و عهد وپیمانم ومیثاقم رو با خدای بزرگ ومهربونم محکتر کنم که یادم بمونه من اومدم اینجا که لذت ببرم وشادی کنم حتی با دیدن لذت وشادی هم نوعانم …
داده های تو نعمت و نداده هایت از روی قانون و حکمته و در زمان و مکان مناسب ظهور پیدا میکنن
امروز خیلی دلم گرفته بود از همون اول صبح شروع کردم به شکرگزاری
بعد به دوستم پیام دادم و گفتم خیلی آشفته و مبهوتم انگار گم شدم توی یه جای غریب
انگار کارم زندگیم همه چی بهم ریخته است
دوستم گفت برو تو سایت ی فایل ببین و بعد خود واقعیت باشو در موردش بنویس
دنبال نشونه امروزم بودم که به این فایل زیبا هدایت شدم. با آهنگ زیبای مورد علاقه من خدا همین جاست.
این فایل رو بارها قبلا دیده بودم
اما امروز با دیدن دوباره این همه زیبایی و حال قشنگ شما دوتا عزیز و شاد که همیشه خودتون هستید بدون نقاب
حال دلم خیلی عالی تر شد در تمام لحظات دیدن فیلم لبخندی قشنگ داشتم و خدارو شکر میکردم
کلا ذهنم خاموش شد توی این لحظات
و گفتم دوستم حق داره میگه خود واقعی بودن خیلی متفاوته
رفتار شما توی سفر توی خرید توی غذا خوردن اونقدر قشنگ و طبیعی و ساده است که آدم فکر میکنه خودش اونجاست و خودشه داره این کارها رو انجام میده
عزت نفس بالا داشتن و خود واقعی بودن مهم ترین اصل زندگیه
آدم وقتی عزت نفس داره وقتی خودشه
بهتر از زندگیش لذت میبره
خیلی خوشحال شدم و با دیدن این زیبایی ها با اینکه توی ایام عید جز واسه خرید مدت هاست بیرون نرفتیم احساس کردم سیر دلم طبیعت بودم و لذت بردم
خیلی ممنونم از شما دوتا عزیز که حال خوبتون رو اینطوری به ما منتقل میکنید.
من خودم میتونم هر جایی خواستم برم ولی بچه هام اهل تفریح و بیرون رفتن نیستن
نمیدونم شاید از پدرشون الگو گرفتن ولی چه خوب بود اگه از خودم الگو برداری میگردن
قبل از جدایی از همسرم بیشتر مهمونی ها و سفرهام تنها بودم. اون موقع هم بچه هام و پدرشون تنهایی و نشستن پای فیلم و توی خونه رو ترجیح میدادن به رفتن توی دل طبیعت و این حجم از زیبایی های خدا رو دیدن
همیشه میگفتم خدا بهمون سفارش کرده
و قل سیرو فی الارض
در زمین خدا بگردید و عبرت ها بگیرید.
ولی خب هیچ وقت تلاش های من فایده نداشت. الان با اینکه تنها الگوی بچه ها منم بازم بودن توی خونه رو بیشتر دوست دارن
ولی قانون جهان همینه
من نمیتونم حال هیچ کسی رو حتی فرزند خودمم تغییر بدم.
همیشه به خودم آرامش میدم و میگم به امید خدا وقتی خودشون آمادگی پیدا کنن هدایت میشن به دیدن این زیبایی ها
و یا شاید با توجه به افکار خودشون فعلا براشون لازمه زندگی رو اینجوری طی کنن
ولی خب ی مادر هر جای دنیا خوشش باشه دلش میخواد بجه هاشم اونجا باشن و این خوشی هارو تجربه کنن
چقدر حیفه که دنیایی به این زیبایی داشته باشیم ولی مثل یک موجود ثابت یک جا بمونیم. من عاشق سفر و گشتن تو طبیعت خدا و صدای پرنده ها و نغمه زیبای رود و سنگ ها و کوهها و این همه موجودات شگفت انگیز عالمم.
ان شاءالله ی روزی میشه که ببینم بچه هام مثل خودم عشق سفر شدن و در حال لذت بردن در مسیر زیبایی های جهان بی نظیر هستن.
ممنونم از دوست عزیزم که گفت بیام اینجا حالم دلم عالی شد.
چقدر عالی چقدر ررررربی نظیر تصویر فیلم برداری صحبت ها ،اینقدر دلم میخواد شبیه شما هرجای جهان میخوای بری برم میخوای غذا بخوری بخورم میخوای لباس بخری بخرم بدون هیچ فکری که چقدر قیمتشه !!!!! میدونی استاد جان من خوب میفهمم این زندگی بدون نقص که تماما برپایه هدایت های الله استوار شده ،اسکوترسواری این درختان سرسبزی عجیب خیلی سرسبز نیستند من که خودم خیلی لذت میبرم از تمام کارهای شما منتهی مدتی در سایت نبودم و از یوتیوب برنامه شما را دنبال میکردم در هر صورت معجزه شد که اینجام الله سپاسگزارم یه چیزو تو این مدت یاد گرفتم همه چیز فقط همین کلمه هست الله.
از خدا میخوام که در این سال جدید خداوند در هر لحظه هدایتم کند و همیشه احساس خوب را تولید کنم و در این فضا یوتیوب بارگزاری کنم از الله میخوام که خودش برای من در این سال سابسکرایب هزاران نفری بگیری منو به سمت هدف های راهنمایی کند صحبت های بازگو کنم که بازدید هزاران تایی و میلیونی به امید الله بدست بیارم این خانه را هم الله برای ما به قیمت عالی بفروش بگذارد صاحب خانه جدید خودم و اتومبیل خودم بشوم الله سپاسگزارم زنده باد استاد سید حسین عباس منش که این سال ها حمایتمکرد
به نام خدایی که همینجاست.
سلام به استاد عزیز و مریم جان
سلام به همسفران این سفر زیبا
این فایل یکی از قشنگ ترین فایل های سریال سفر به دور آمریکا تا اینجا برای من بود.
فایلی که با تماشای آسمون آبی با ابرهای پفکی زیبا شروع شد و به پایان رسید.
همیشه دیدن خرید شما از فروشگاه های بزرگ آمریکا من رو هیجان زده میکنه و به احساس خوب میرسونه.
این فروشگاه ها برای من نمادی از ثروت و فراوانی ، اینکه از هرچیزی با هر تنوعی که بخوای میتونی اینجا پیدا کنی.
و چقدر ثروت شما قابل تحسینه که به راحتی میتونین از این فروشگاه ها وسایلی که میخواین و لباس هایی که دوست دارین رو خرید کنین .
هرجا که خسته میشین میتونین هتل بگیرین و استراحت کنین .
قطعا یکی از دلایل این آزادی عمل ثروت شماست ، و دیدنش برای من این باور رو تقویت میکنه که:
چقدر ثروتمند شدن با شکوهه.
و در نهایت لذت تماشای شما دو عزیز که سوار بر اسکوتر ، این ترِیل زیبا رو طی کردین و اوج این فایل هم گوش جان سپردن به آهنگ زیبایی بود که باز هم اشکهای من رو جاری کرد.
چقدر این روزها هرجا اسم خدا میاد من اشکهام راحت سرازیر میشه.
خدایی که همینجاست ، ساده ی ساده بین ماهاست.
خدا رو شکر میکنم که این لطافت روح رو به من هدیه داده که هرجا اسمش رو میشونم دستم رو میذارم رو قلبم و به گریه می افتم.
خدایا این حال رو از من نگیر
در پناه الله یکتا باشیم همگی :)
به نام الله هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و سلام به همهی دوستان …
خدایا شکرت که فصل دوم سفر به دور آمریکا شروع شد و من چقدر خوشحال شدم ….
نکته خیلی مهمی که من یاد گرفتم اینه هدایت وقتی استاد تمام زندگیش را بر این اصل سوار کرده واقعا من ازش یاد میگیرم مثال سادش این مرغ ها و خروس را با اعتماد به رب گذاشتن تنها و این همش درس داره ، یا کلام مریم جان که گفت ما رو هدایت حساب باز کردیم ، آه خدایا شکرت منم می خواهم این را تجربه کنم .…
این سفر کوتاه پر از فرکانس مثبت هست که باید ازش سو استفاده کرد …
راستی استاد این درون که من عاشق هستم و چقدر دارم تصویر سازی میکنم برا داشتن این وسیله و قرار هست چه زیبایی های را به ما نشان بده
خدایا شکرت بابت این فایل توحیدی
به نام خالق زیبایى ها
باسلام به استاد عباس منش
خانم شایسته عزیز
ودانشحوهاى هم فرکانس وهم مدارم
خداروشاکرم که سال جدید روبادوره ى جدید
هم جهت باجریان خداوند شروع کردم
خداروسپاسگزارم نشانه ى امروزم هدایت شدم به این فایل توحیدى
خدایاسپاسگزارم براى این همه فضل وبخش اش وفراوانى وثروت که دراین فایل به چشم مى خوره
خدایا بازم دلم لرزید بازم ایمانم بیشتروبیشتر شد که ازرگ گردن به من نزدیکترى
موضوعى که چند روزفکرم رومشغول کرده وحقوق ام هست که نمى خوام بازش کنم وهمهاش مومنتوم مثبت روتکرارمى کنم
احساس ام روخوب نگه مى دارم
سپاسگزارى مى کنم ازنعمت هایى که دارم وتک تک شون روبه زبونم میارم البته تااندازه اى که مى تونم
البته زبانم قاصرازشکرگزارى تمام نعمت هاست
امروزهصردوباره ذهنم درگیربود ومى گفتم خدایا خودت به من بگو چى بگم
چیکارکنم
اخرشب هست وباخودم گفتم بذارببینم نشانه ام به من چى مى گه
عالى بودوپرازاکاهى ودیدن ثروت ها وفراوانى ونعمت وووووو
که به من منیژه مى گه نترس
ایمان داشته باش
خداروباورداشته باش
باورش کن بعد نتیجه روببین
تسلیم شو مراحل روطى کن بعد به مرحله ى عمل مى رسى
پایان فایل معجزه ى ناب امروزم بود
اهنگ بى نظیر توحیدى اش
خداهست
خداهمین جاست پس من بربال هایش سوارمى شم وپادشاهى مى کنم خودش کارهاروانجام میده
پس باورم بیشتروبیشترشد که خدامنواسون مى کنه به اسونى ها
ازمقاله سوم امروز هم که درمورد دوره ى هم جهت باجریان خداوندبود یادگرفتم که خداوند به موقع اش پیچ گوشتى رومیده به دست ام ومى گه
منیژه جونم بنده ى سپاسگزارم
پیچ این دستگاه شل هست محکمش کن درست میشه
یاپیچ اش سفت کمى شل کن که دنده هاراحت بچرخند
یه جورابى به موقع اش که میشه خودش چرخ زندگى ام روروغن کارى میکنه
دراین دوره یادگرفتم باورمرجع روکه فراوانى هست
فراوانى وفضل وثروت
سلامتى
عشق
نعمت
ثروت
هست
یادگرفتم موفقیت کسى باعث نمیشه ماموفق نشیم
یادگرفتم باوردیگررو
الخیرفى ماوقع
هراتفاقى مى افتد حتى به ظاهرناراخت کننده دردرون اون اتفاق خیرى براى من هست
چندروزاخیر یک مثال بارز داشتم که کامنت دوره گذاشتم
یادگرفتم به جاى اینکه به خواسته هام توجه کنم وپافشارىبراى داشتن شون بکنم
سپاسگزار نهمت هایى که دارم بکنم
سپاسگزاراستادتوحیدى ام که مراقبه اش بى نظیر بود
سپاسگزار دوستان هم مدارم که خوندن کانت هاى پرازتجربه شون باعث میشه مفهوم فایل هاى استادروبهترتجربه کنم
سپاسگزارخانم سعیده شهریارى براى کامنت هاى ناب وتوحیدى شون که قران روبیشتردرک مى کنم
سپاسگزارهمسرمهربون اوصبورم باشم که درسال هاى پیشین منوباکمال گرایى هایم پذیرفته
سپاسگزارخودم هستم وخودم روهمون طورى که هستم دوست دارم بانکات قوت ونکات ضعف خودم
سپاسگزاردوست مهربونم مهرى جون هستم که دانشجوى استادهستند ودستان خدابراى هدایت من به این دانشگاه
سپاسگزارخودم هستم که لایق هدایت به این دانشگاه توحیدى بودم وبه خواست خداهدایت شدم
سپاسگزارخودم هستم که باتکرارمومنتوم مثبت احساس ام روخوب نگه مى دارم
یادگرفتم هروقت احساس ام منفى شد براى خودم تایم اوت بگیرم ومومنتوم مثبت روجایگزین کنم
خداوندا سپاسگزارم که روزبه روزدانه اى که درخاک حاصلخیز وخوب کاشتم رشد مى کنه
عزیزان نمى دون ازکى فایل ام روشروع کردم اماالان که تموم شد ساعت٢۴:۴۵ دوازده وچهل وپنج دقیقه شب هست
براى تک تک تون
ارامش
سعادتمندى
ثروت
نعمت
فضل وبخشش اش وفراوانى مى خوام
به نام خداوندی که هر آنچه دارم از آن اوست
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
با سلام به استاد عزیز و مریم بانوی عزیزم
خیلی عالی و فوق العاده بود
سپاسگزارم که این همه زیبایی را با ما به اشتراک میزارید تا ما هم بتوانیم روی ثروت و فراوانی و نعمتها و زیبایی ها تمرکز کنیم
خدای مهربونم شکرت به خاطر همه ی نعمتها و زیباییها و پولها و ثروتهای بی نهایت و بی شماری که به ما عطا کردی
در این فایل چیزی که خیلی به چشم میخورد نعمت ،فراوانی، زیبایی،عشق ،روابط عالی ،آرامش، ثروت و…..است.خدارو شکر
استاد مهربانم خدارو شکر میکنم که در بین این همه زیبایی ،نعمت فراوان .روابط خوب ،عشق ،ثروت و…..هستید که لایق هستید چون تکامل رو طی کردید و متعهد به هر آنچه آموزش میدهید هستید و قانون رو به درستی استفاده کردید
چقدر عالیست فروشگاه هایی که رفتید و همه چیز با نظم و مرتب و گواهی دهنده فراوانی و ثروت است
واقعا لذت بردم
و اینکه با اسکوترها در جایی که اقامت کردید دور زدید و دوربین پیشرفته ای که همه جا رو از بالا تحت کنترل دارد و نشان میدهد.خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
و در آخر آهنگی که روی فایل قرار دادید فووووووق العاده بود و بی نهایت لذت بردم و میخوام دانلودش کنم….
خدارو شکر میکنم که خدا شما رو سرراه زندگیم قرار داد
خدارو شکر میکنم که هر لحظه و هر ثانیه در زندگیم هدایتگر و حمایتگرم است.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
تا اول فایل در مورد ست آپ کردن مرغ وجوجه ها صحبت کردید وگفتید کارایی که لازم وضروری بوده رو براشون انجام دادید یعنی سهم خودتون رو تا جایی که ممکن بوده انجام دادید باقی رو سپردید به خدا و اومدید برای یه مسافرت دوباره؛ توی ذهنم یه چراغی روشن شد وشاید بهتره بگم توی ((قلبم)) یه چراغی ؛ نوری پدیدار شد ویه صدایی واضح وبلند بهم گفت: عزیزم سفر زندگی در این دنیای مادی هم به همین شکله…
اینکه تو اومدی تواین دنیا و یه سهم ونقش کوچیکی داری که خالقت نسبت به شناختی که ازت داره در حد توانت اون رو برات قرار داده؛ که تو می تونی با انجام درست همون سهم ونقشت به مسیر زیبای زندگیت با خیال راحت وآسوده ادامه بدی….
فایل رو استپ کردم گفتم بیام این الهامات رو اینجا مکتوب کنم…
من همون آدمی هستم که تو فایل 170 سفربه دور امریکا کامنت گذاشته بودم که استاد جانم مریم جانم؛ من جایی زندگی می کنم(( گیلان)) که هر چی از یه طبیعت زیبا توی ذهن داشته باشید داره..
جنگل ودشت و دریا و رودخونه و شالیزار و باغهای چای ومیوه و کوه و آبشار و آب گرم های طبیعی و حیوانات اهلی و وحشی و….چهار فصل کامل..
هرچی تعریف کنم کم گفتم؛ امااااا اون زمان هروقت پامو از خونه میذاشتم بیرون فقط جسمم رفته بود و فکر وذکرم توی خونه ی توی مسائل حل نشده توی درس و کتاب پسرم توی کارهایی که باید فرداش انجام میدادم…خلاصه فکر ودل و حواسم همه جا بود و جایی که بهشت بود وباید لذت می بردم نبود!!!
تو اون کامنت من از استاد خواستم یعنی دعا کردم برای خودم وشاید دلم خواست استاد ومریم عزیزم دعا کنند برام که منم، ایمان و رهایی و آرامشی از جنس ایمان ورهایی و آرامش اونها داشته باشم ودر لحظه ی اکنون زندگی کنم..
و دعام مستجاب شد چون این خواسته ی قلبی من بود…
استاد قشنگم خیلی عالی جواب سوال وراهکار این مسئله رو برام توضیح دادند توی یه فایل دیگه وقتی مریم جان کامنت منو خوندن واین باعث شد من یه ابزار قدرتمند داشته باشم که سوای اون حرفهایی باشه که فقط در حد حرف وشعار در من بود مثل اینکه فقط میگفتم مینا در لحظه زندگی کن ولی باز نمی تونستم دست از نگران بودن ودلواپسی هام بردارم..
استاد گفتند من در مورد گذشته سعی کردم ادمهایی رو که از دستشون ناراحتم ببخشم تا از فکر در موردشون رها بشم!!
خب ماها زیاد می شنویم که میگن ببخش چون تو لایق آرامش هستی!!!
ولی خب آوردن این جمله توی عمل سخته وقتی همش فکر میکنی دیگری فلان جا فلان بدی رو در حقت کرده وبهت آسیب زده!!!
اما استاد قشنگم با دوره ی بی نظیر 12 قدم ؛ براستی که قدم به قدم دست منو گرفت و بهم فهموند که کسی وچیزی در این جهان هستی قدرت آسیب زدن به من رو نداشته ونداره ومن تمام طول عمرم خودم با نادانی ومشرک بودنم بوده که به خودم آسیب زدم واون نداشتن شناخت از خودم وخداوند و قوانیش بوده که شرایط و آدمهایی رو سر راهم قرار داده که به شکل باورهای مخربم وتوجهاتم به زندگیم جذب میکردم والبته که آسیب هم می دیدم واینکه بهم یاد داد که هر کسی مثل خود منه گذشته می تونه نادان وناآگاه باشه و هر حرفی زده هر کاری کرده که به چشم من بد بوده ودر من ایجاد خشم ونفرت و کینه و ترس و درد ورنج کرده؛ از روی ناآگاهیش بوده وچه بسا خود من هم در گذشته به خیلی ها بدون شک آسیب زدم چه با نگاهم چه با کلام ورفتارم وحتی ناخواسته…
پس دیگران رو وحتی خودم رو بخشیدم وازشون رها شدم و آرامشی رو که لایقش هستم به خودم هدیه دادم…
و همچنین استاد گفتند که سالهاست ذهنشون رو تربیت کردند که با هیچ دلیل ومنطقی به افکار منفی وترسها بها ندند؛ چون در اینصورت مثل این می مونه که دانسته دستشون رو کردند توی آتیش!!
آیا هیچ انسان عاقلی اینکارو میکنه؟
چون واقعا افکار منفی آدمو آتیش میزنه واز درون میسوزونه وباعث میشه لحظه ها وساعات و روزها وشبهای زندگی آدم بسوزه وپوچ ونابود بشه واز بین بره؛ همین لحظه ها وساعات وروزها وشبهایی که اگر من برای خودم ارزش بخوام وخودم رو دوست داشته باشم وباور داشته باشم که گذشته گذشته ونمیشه تغییرش داد پس الان که فرصتش رو دارم از همین حالا شروع کنم که حداقل آینده ی بهتری که از در کنار هم قرار گرفتن همین امروزها تشکیل میشه داشته باشم..
ومن با همین راهکارهای شما استاد قشنگم که دقیقا در پاسخ کامنت من گفتید تونستم این رهایی وایمان رو تمرین کنم…
اوایل یه کم سخت بود ولی وقتی با سپردن بارهای روی سینه وقلب و روی دوشم به خداوند کوچولو کوچولو بهش اعتماد کردم پاسخ اعتمادم رو هم سریع میگرفتم واین اعتماد به اینکه من فقط باید سهم خودم رو انجام بدم وخداوند سهمش رو به درستی انجام میده رها شدم …
من الان مدتهاست شاید 2 سال واندی میشه که میرم تنهایی مسافرت شهرهای مختلف ایران؛ به محض اینکه سوار هواپیما یا هر وسیله ی نقلیه دیگه ای میشم انگار کنده میشم ورها میشم از تمام تعلقاتم…..
چون قبل سفر اول از خدا میخوام که منو ببره مسافرت وجا ومکانش رو برام انتخاب کنه وبرام نشونه بفرسته؛ نشونه ها که اومد بلیط رو میگم برام بگیره چمدونم رو جمع کنه وبا بهترین ادمها همسفرم کنه وبا بهترین بندگانش هم صحبت وهم نشینم کنه وبهترین خوراکیها رو نسیبم کنه تو سفر ومنو ببره قشنگ همه جا بگردونه و صحیح وسالم و دلشاد برگردونه خونه…
یعنی زمام تک تک اموراتم رو در سفر میسپارم بهش وحتی اگر به تضادی بربخورم نمی گم ای بابا چی شد پس چرا اینجوری شد؛ بلکه سعی میکنم باور داشته باشم اینم بخشی از این سفر هست واومده که بهم درسی بده وتجربه ی دلنشین دیگه ای باشه برام که راه رو نشونم میده …
و دیگه پسرم وخونه و شهرم و کارم وهمه چیز رو رها می کنم به الله قسم طوری شدم که مدتهاست هرجا میرم حتی توی همین شهر خودم چهارتا کوچه وخیابون انورتر؛ اصلا پامو از خونه میذارم بیرون با تک تک سلولها وهوش وحواسم دقیقا با روح وروانم وقلبم وذهنم دقیقا همراه با جسمم همونجایی هستم که باید باشم…
انگار جهان من بخش بخش میشه ومن مثل یه مشاهده گر در لحظه اکنون با تمام روح وجسم وجانم باخودم همراه هستم با خودم ونه هیچ جای دیگه ای….
وجالبه وقتی توی خونه ی خودم یا محل کارمم هستم یا مهمانی دقیقا همین شکلی شدم…دقیقا همونجا هستم ودیگه انگار یادم میره گذشته وآینده وحتی گاهی از خاطر میبرم که کی بودم وکی خواهم بود…
واینها همه با لطف ورحمت خداوند نسیبم شده چون خدا دید که چقدر دلم میخواد در لحظه ورها زندگی کنم واشتیاقم رو دید وبه اشتیاقم پاسخ داد…
این رهایی وایمان و آرامش از اونجایی نسیب وقسمتم شد که هم مطمعن شدم ویقین پیدا کردم که من اومدم توی این جهان که با لذت زندگی کنم و هم یقین پیدا کردم که وقتی من سعی میکنم هر لحظه با تواضع وفروتنی وبا نام ویاد خدا و با صداقت و راستی ودرستی زندگی کنم وهر لحظه از خودش هدایت بخوام و مطمعن باشم که منو خدا داریم شراکتی این زندگی واموراتش رو پیش می بریم …دیگه رهاااااا شدم اونقدر رها که هرشب میگم من آماده ام اگر میخوای منو ببر باخودت من ازت راضی ام واز زندگی که این چندسال اخیر داشتم و خیلی بیشتر از اینکه شوق زندگی در این جهان رو داشته باشم شوق دیدار تو وبودن در کنار تو رو دارم در جهانی که میدونم زیباتر از این زندگی واین جهانه…
حالا چرا به این درک رسیدم؟
چون از وقتی سعی کردم وسعی میکنم تسلیمش باشم ودر برابرش متواضع و در برابر تضادها صبور و امیدوار می بینم که چطور همه چیز به زیبایی شروع میشه وبه سرانجام میرسه…
وقتی می بینم همچین خالق و همچین صاحب اختیاری دارم که تمام هم وغمش شاد بودن وخوشبخت بودن منه…
هم توی این جهان واین زندگی در کنارش خوش هستم وهم میدونم هزاران برابر بیشتر وبهتر از این خوشی ها رو در جهان دیگه باهاش تجربه میکنم….
دیگه خوردن املت و نون وپنیر و نشستن روی زیلو و روفرشی و یا نشستن روی خاک و خوابیدن توی چادر توی جنگل و یا خوردن بهترین وخوشمزه ترین وگرونترین غذاها تو بهترین هتل ها ورستوران ها …
یا زندگی توی یه خونه ی 70و80 متری و یا زندگی توی لاکچری ترین ویلاها به چشم من همگی یکی هستند و برای من نعمت وبرکتی عظیم از سمت خدا وفرقی نمیکنه پوشاک وخوراک و اموال و نام و مکان و شغل و …..
مهم اینه من یه آدمم که اومدم خودم رو تجربه کنم هم در شادی وهم در غم وهم در خوشی وهم در سختی ….
شکر الله مهربان رو که کمکم کرد تا به این درجه وبه این درک برسم که البته بسی از دست دادنهای دردناک وبسی تنهایی کشیدنها و بسی دست تنگی ها و بسی رنج ودردها باعث شد که به این نقطه برسم….
که بفهمم اونچه که به چشمم بدی روزگار اومد و جبر خداوند همه از نادانی وجهالتم بود وگرنه خداوند سراسر خیر هست وخوشی…
چرا از وقتی که متواضع تر صبورتر قانع تر..با ایمانتر و یکتاپرست تر شدم زندگی دیگه لحظه های سخت نداره؟ و به هرچی پیش بیاد خوش آمد میگم؟؟؟
چون از وقتی نشستم سرجاااام ودارم فقط اون چیزی که باید ولازم هست وسهم خودم هست رو انجام میدم از وقتی بیشتر سکوت میکنم تا صدای خدا وجهان هستی رو بشنوم بیشتر ارامش دارم بیشتر خوشحالم وبیشتر رضایت درونی دارم…
اصلا انگار هیچ کاری جز خوش بودن ولذت بردن ندارم توی این زندگی شکر الله مهربان..
اخه دیگه در بند وگرفتار مقایسه ها وقضاوتها و تهمت ها و من میخوام بیشتر میخواهم ها و بده وبده وبده نیستم شکر خدا….
وقتی از اون همه خواستن وترس از دست دادن رها شدم نوبت جهان هستی شد….
همش میگه بگو عزیزم چی میخوای تا بهت بدم؟؟؟
منم میگم هیچی هرچی هست هرچی دارم از لطف وکرم توست فقط اجازه بده دوست ورفیقت باشم وکنارت باشم….
ای بابا مال واموال و شهرت ومحبوبیت و ….میخوام چیکار از اونچه که برای درست زندگی کردن منو کفایت میکنه؟
برای کی میخوام بذارم؟
اصلا گیرم من پادشاه کل ایرانم؛
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
من میخوام همینی که هستم باشم و هرچه که خدا بهم داده ومیده کافی هست به الله قسم که من جز دوستی ورفاقت وبودنش چیزی نمیخوام…
چه توی شهر چه توی روستا چه چوپون بشم تو دل صحرا فقط میخوام ببینمش وحسش کنم کنارم ودلم قرص باشه به بودنش…تا اینکه این زندگیم تموم بشه وبرم پیشش..
از وقتی اینجوری شدم همش به هر جا نگاه میکنم دلم میخواد سجده کنم از اینهمه لطف ورحمتی که در حق من وهمه ی بندگانش داشته وداره….
منتهی ماها یادمون رفت اصلا برای چی اومده بودیم و اصلا کار اصلیمون توی این دنیا چیه؟
استاد جانم بدون شک خدواند لیاقت شما رو دید ومسئولیتی به این بزرگی رو به شما سپرد که راهنما و پیام آور وهدایت کننده ی میلیونها نفرباشید وماهارو به راه راست هدایت کنید …
حالا معلوم شد که این مسئولییت بزرگ اصلا سخت نبوده فقط کافی بود بهش ایمان داشته باشید خودش تمام این سالها بهتون گفت چیکار کنید که خدا وخرما رو باهم داشته باشید …
که شکر الله همرو باهم بهتون بخشید…
حالا قرار نیست که 5 تا انگشت مثل هم باشند خدا برای هر کسی برنامه ای داشته وداره..
مهم اینه که با ایمان و یقین پیش بری..بهش اعتماد کنی در هر نقشی که هستی هر جای این جهان فقط باید از خودش بخوای که هر لحظه بگه چیکار کنی…
به قول خودش؛ خوب وبد مارو هر لحظه داره بهمون الهام میکنه اگر اجازه بدیم اگر گوشها وچشم هاوقلبمون رو روی صدای ذهنمون وهر صدا و نگاه وچیز دیگه ای ببندیم ودر سکوت خواهان دیدن وشنیدن وحس کردن حضورش باشیم…
به اینجا که برسی با دیدن لذت بردن وخوشی دیگران هم قند تو دلت آب میشه وذوق میکنی وشکر خدا رو به جای میاری انگار خودت داری اون همه شادی وخوشی رو تجربه میکنی که البته که نسیب خودت هم میشه..
مثل دیدن روی ماه شما استاد قشنگم ومریم قشنگم که تمام این سالها با شادی شما شادی کردم و دعا کردم هر روز وهر لحظه وتا همیشه غرق خوشبختی باشید
وحالا خودم مدتهاست احساس خوشبختی وآرامش درونی دارم…
وزندگیم شکر الله مهربان هر روز در امنیت وآرامش بیشتری سپری میشه..
هرجا هستید در پناه امن خداوند باشید..
برم باقی فایل رو ببینم وبیاموزم وبه یاد بیارم و عهد وپیمانم ومیثاقم رو با خدای بزرگ ومهربونم محکتر کنم که یادم بمونه من اومدم اینجا که لذت ببرم وشادی کنم حتی با دیدن لذت وشادی هم نوعانم …
شادی شادی میاره…
شاد باشید در پناه امن خداوند عزیزانم
به نام الله یکتا که هر آنچه دارم از آن اوست
مینای عزیز سلام
با تک تک جملات کامنت زیبایت روحم سرشار از شوق و اشتیاق شد و اشک ریختم و تحسین ات کردم
بارها زمزمه کردم خوشا به حالت دختر که چقدر خوب قوانین و اصول رو فهمیدی و عمل کردی و پاداشش رو که آرامش هست گرفتی
واقعا تحسینت میکنم و تبریک میگم بهت
امیدوارم من هم بتوانم همچون شما دوست عزیز در این مسیر الهی ثابت قدم و متعهد بمانم
اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم
خدایا شکرت
سلام استاد جان و بانو شایسته عزیز
عیدتون مبارک باشه
خدایا شکرت برای هر آنچه هست و هر آنچه نیست.
داده های تو نعمت و نداده هایت از روی قانون و حکمته و در زمان و مکان مناسب ظهور پیدا میکنن
امروز خیلی دلم گرفته بود از همون اول صبح شروع کردم به شکرگزاری
بعد به دوستم پیام دادم و گفتم خیلی آشفته و مبهوتم انگار گم شدم توی یه جای غریب
انگار کارم زندگیم همه چی بهم ریخته است
دوستم گفت برو تو سایت ی فایل ببین و بعد خود واقعیت باشو در موردش بنویس
دنبال نشونه امروزم بودم که به این فایل زیبا هدایت شدم. با آهنگ زیبای مورد علاقه من خدا همین جاست.
این فایل رو بارها قبلا دیده بودم
اما امروز با دیدن دوباره این همه زیبایی و حال قشنگ شما دوتا عزیز و شاد که همیشه خودتون هستید بدون نقاب
حال دلم خیلی عالی تر شد در تمام لحظات دیدن فیلم لبخندی قشنگ داشتم و خدارو شکر میکردم
کلا ذهنم خاموش شد توی این لحظات
و گفتم دوستم حق داره میگه خود واقعی بودن خیلی متفاوته
رفتار شما توی سفر توی خرید توی غذا خوردن اونقدر قشنگ و طبیعی و ساده است که آدم فکر میکنه خودش اونجاست و خودشه داره این کارها رو انجام میده
عزت نفس بالا داشتن و خود واقعی بودن مهم ترین اصل زندگیه
آدم وقتی عزت نفس داره وقتی خودشه
بهتر از زندگیش لذت میبره
خیلی خوشحال شدم و با دیدن این زیبایی ها با اینکه توی ایام عید جز واسه خرید مدت هاست بیرون نرفتیم احساس کردم سیر دلم طبیعت بودم و لذت بردم
خیلی ممنونم از شما دوتا عزیز که حال خوبتون رو اینطوری به ما منتقل میکنید.
من خودم میتونم هر جایی خواستم برم ولی بچه هام اهل تفریح و بیرون رفتن نیستن
نمیدونم شاید از پدرشون الگو گرفتن ولی چه خوب بود اگه از خودم الگو برداری میگردن
قبل از جدایی از همسرم بیشتر مهمونی ها و سفرهام تنها بودم. اون موقع هم بچه هام و پدرشون تنهایی و نشستن پای فیلم و توی خونه رو ترجیح میدادن به رفتن توی دل طبیعت و این حجم از زیبایی های خدا رو دیدن
همیشه میگفتم خدا بهمون سفارش کرده
و قل سیرو فی الارض
در زمین خدا بگردید و عبرت ها بگیرید.
ولی خب هیچ وقت تلاش های من فایده نداشت. الان با اینکه تنها الگوی بچه ها منم بازم بودن توی خونه رو بیشتر دوست دارن
ولی قانون جهان همینه
من نمیتونم حال هیچ کسی رو حتی فرزند خودمم تغییر بدم.
همیشه به خودم آرامش میدم و میگم به امید خدا وقتی خودشون آمادگی پیدا کنن هدایت میشن به دیدن این زیبایی ها
و یا شاید با توجه به افکار خودشون فعلا براشون لازمه زندگی رو اینجوری طی کنن
ولی خب ی مادر هر جای دنیا خوشش باشه دلش میخواد بجه هاشم اونجا باشن و این خوشی هارو تجربه کنن
چقدر حیفه که دنیایی به این زیبایی داشته باشیم ولی مثل یک موجود ثابت یک جا بمونیم. من عاشق سفر و گشتن تو طبیعت خدا و صدای پرنده ها و نغمه زیبای رود و سنگ ها و کوهها و این همه موجودات شگفت انگیز عالمم.
ان شاءالله ی روزی میشه که ببینم بچه هام مثل خودم عشق سفر شدن و در حال لذت بردن در مسیر زیبایی های جهان بی نظیر هستن.
ممنونم از دوست عزیزم که گفت بیام اینجا حالم دلم عالی شد.
چقدر عالی چقدر ررررربی نظیر تصویر فیلم برداری صحبت ها ،اینقدر دلم میخواد شبیه شما هرجای جهان میخوای بری برم میخوای غذا بخوری بخورم میخوای لباس بخری بخرم بدون هیچ فکری که چقدر قیمتشه !!!!! میدونی استاد جان من خوب میفهمم این زندگی بدون نقص که تماما برپایه هدایت های الله استوار شده ،اسکوترسواری این درختان سرسبزی عجیب خیلی سرسبز نیستند من که خودم خیلی لذت میبرم از تمام کارهای شما منتهی مدتی در سایت نبودم و از یوتیوب برنامه شما را دنبال میکردم در هر صورت معجزه شد که اینجام الله سپاسگزارم یه چیزو تو این مدت یاد گرفتم همه چیز فقط همین کلمه هست الله.
سال نو 1404 مبارک
از خدا میخوام که در این سال جدید خداوند در هر لحظه هدایتم کند و همیشه احساس خوب را تولید کنم و در این فضا یوتیوب بارگزاری کنم از الله میخوام که خودش برای من در این سال سابسکرایب هزاران نفری بگیری منو به سمت هدف های راهنمایی کند صحبت های بازگو کنم که بازدید هزاران تایی و میلیونی به امید الله بدست بیارم این خانه را هم الله برای ما به قیمت عالی بفروش بگذارد صاحب خانه جدید خودم و اتومبیل خودم بشوم الله سپاسگزارم زنده باد استاد سید حسین عباس منش که این سال ها حمایتمکرد
سلااام گرم و پر از عشق من به روی ماهتون
وای که چقدر منم عاشق ددرم استاد جون
روحیه ی کودکانه تون تحسبن برانگیزه
الهی شکرت که توفیق دیدن و حظ بردن از این همه زیبایی قشنگی و لدت سفر نصیبم شد دوباره
مرسی که دوباره شروع کردین سفرهای دل انگیزمون رو
مریم جون زیبا چه عینک قشنگی
خیلی بهت میاد عزیزم
مبارکت باشه
من عاشق سفرم استاد
یه همراه خوب یه کمپر فوق العاده بزنم تو دل جاده
جالبه همین الان که داشتم فایل رو میدیدم با همکارم در مورد سفر با RV و تراک کمپر و ماشین شخصی صجبت میکردیم
خیلی لدت بخشه
چقدر آسمون زیباست با ابرهایی که مثل یه کوه سفید از شیشه پشت ماشبن دیده میشن
خدایا شکرت برای این همه تمیزی و نظم و زیبایی چیدمان مواد غذایی و میوه ها و سبزیجات
چقدر همه چیز خوشگل چیده شده
همه چی یکدست ومرتب
وای که چقدر حال میده خرید از این فروشگاه فوق العاده publics
من فاشق خرید کردن مواد غذایی از فروشگاهها و سوپر مارکتهای بزرگ و منظم و با کیفیت هستم
خیلی حال میکنم
خدایی روحم به پرواز در اومد از این همه نعمت و فراوانی خوشگل
نوش جونتون مرغ کنتاکی خوشمزه
چه ایده ی خوبی
اتاقهایی که کشیدن سبگار ممنوعه
و همه ی وسایل خوشبو و تمیزن
خدایی حال میده بعد از چند بار توقف و خرید کردنها روی یه تخت تمیز تو یه هتل خوب استراحت کنی و انرژی بگیری برای ادامه دادن
دوست دارم این مدل سفرهای هتلی رو
از خدای وهابم میخوام این تجربه های دلچسب رو
اتفاقا چند وقت پیش بود رفتم به یه رستوران بزرگ که قسمتی رو اختصاص داده بود به افرادی که سیگلری نیستن و اون محوطه ممنوع بود سبگار کشیدن
خیلی لذت بردم
خدایادشکرت برای شروع سفرهامون
خدایا شکرت برای تجارب جدید مون و آگاهی های ناب در طول سفر
استاد جان و
مریم عزیزم بسیار سپاسگزارم از شما
من خیلی چیزا یادگرفتم از شما و سفرهاتون
از آمریکا و این همه زیبایی و گستردگی در کسب و کار و تنوع و فراوانی در این کشور ثروتمند
منتظر اتفاقا ت زیبا هستم
سپاسگزار خدای نازنین م هستم برای حضورم در کنار شما انسانهای فوق العاده
دوستون دارم خیلی زیاد