سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 110 - صفحه 2

192 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    سلام به استاد عزیز و تمام کسایی که این کامنت رو میخوان مطالعه کنن.

    من فقط یک بار میشه که این فایل رو دیدم بعد از اینکه روی سایت اومد.

    اول از همه که استاد خیلی ممنونم که در آخر فایل گفتین که چه طور این ادم یه قلعه رو تونست به تنهایی و بدون هیچ ماشین الاتی و چیز دیگه ای این قلعه رو بسازه و چه قدرررررررر ساده بود اون ایده ای که استفاده شده بود حالا چه برای ساخت این قصر چه برای ساخت اهرام مصر و چه برای تخت جمشید.

    استاد من یادمه که چه قدر مستندهای زیادی رو دیدم در مورد تئوری هایی که ادم فضایی اومدن و اینا رو با یه بشکن ساختن و رفتن در صورتی که از طرف دیگه این موضوع مثلن برای تخت جمشید وجود داشت که دو تا پادشاهی اومده بود و رفته بود تا این بنا ساخته شده بود.

    یعنی از یک طرف من میشنیدم که سالها طول کشیده تا ساخته بشه اون بناهای عظیم و از یه طرف میشنیدم که آدم فضاییا با یه بشکن اومدن ساختن و رفتن و تموم.

    حالا خداروشکر فهمیدم واقعیت رو و چه قدر منطقی بود چه قدر ساده بود جواب این سوال!اینقدر ساده و بدیهی که آدم هایی باور نمیتونن بکنن و میان ساعتها مستند در مورد این اهرام میسازن و البته که تماشاچی ها هم کم نیستن.

    میخوام در مورد یه آگاهی دیگه ای که از این فایل گرفتم هم بگم.

    من با دیدن این فایل سوال بزرگ توی ذهنم جواب داده شد به خاطر همون مستندهایی که گفتم و بعد اومدم و نگاه کردم به الگوهای موفقی که در زمینه ی کاری من در جهان مشغول به کار هستن.

    کسایی که بسیار موفق و بسیار پولساز هستن و در سطح جهانی شهرت دارن.

    خداوند هدایتم کرد و نشستم یکی از مصاحبه های نفر اول دنیا تو حوزه ی کاری خودم رو دیدم.

    استاد باورتون نمیشه این فرد برای اولین بار بعد از اونهمه شهرتی که داره همین امسال داخل دبی یک نمایشگاه برای اولین بار داخل خاورمینه اجرا میکنه و این نمایشگاه توی روز چهارمش مجموعا ۱۰،۰۰۰ بازدید کننده داشت و یکی از آثارش رو جدیدترین بود اونجا به نمایش گزاشته بود.

    ایشون خیلی سبک متفاوتی دارن نسبت به هنرمندان معمولی که نزدیک هممون هستن و یکی از سبک هایی که به نمایش گزاشته بود اثری بود که یک کوسه ی چندین متری (تقریبا اندازه ۱۰ تا قد یه ادم) رو گزاشته بود داخل یک محفظه ی خیلی بزرگ فرمالدهید(موزه هایی که رفتین نوزاد بچه نگهداری میکنن داخل مثل همونا فقط این کوسه بود داخلش)

    و واقعا ترسناک بود این کار

    از ایده ها یی که چرا این کار رو انجام داد و یا نطرش چی بود در موردکار خودش میگزرم و میرم سراغ قسمتی که این ایده اومده بود سراغش که اصلا بیاد و این کار رو انجام بده.

    شاید باورتون نشه ولی این کار این هنرمند که مثل اینکه خیلی زیادم پربازدید و عالی بوده از یک تلفن ساده شروع شده بود.

    یک کوسه رو در سواحل پیدا میکنن که مرده و بدنش تا حد زیادی سالمه،موزه منابع طبیعی اون شهر مکانی نداشته تا اون لاشه رو نگهداری کنه،این اقام کلن با اون موزه همکاری داشته به خاطر اثرهای قبلیش که بازم حیوانات مرده در فرمالدهید بودن،موزه با ایشون تماس میگیره میگه ما جا نداریم نگهش داریم شما میخوای؟

    و این میشه که این اثر خیلی بزدگ ساخته میشه و تبدیل میشه به محبوبترین اثر اون نمایشگاه یه طورایی.

    بعد من اومدم دیدم که تمام اون افراد موفقی که موفق شناخته میشن همینطورن راه حلهای ساده دارن ،ایده هاشون از ساده ترین چیزها شروع میشه،یک جادوی فوقالعاده ای ندارن که یهو بگن عجی مجی لا ترجی و بشن موفق ترین و پول دارترین و عالی ترین،همش تکامل بوده مثل ساخت تخت جمشید از ساده هه شروع شده بعد هی بررگتر شده ،حتی ادوارد داستان ما هم قطعا براش این اتفاق افتاده.

    این اقا قبلن خیلی از این اثرهای حیوانات مرده داشت هر حیوونی که بگین ولی اول از کوچیک شروع کرده بود تا رسیده بود به بزرگترا و هی این وسط معروف تر پولساز تر و کار بلد تر شده بود.

    باهاش مصاحبه که میکردن خیلی جوابهای ساده و منطقی داشت در مورد کارهاش و چیز پیچیده ای نبود.

    این فایل به من یاد داد که من دقیقا سرجای درست خودمم تو مسیر تکاملمم و دارم راه رو درست میرم و باید به جای عجله صبر بیشتری رو داشته باشم و مراقب باشم که تکاملم رو خودم طی کنم.

    امیدوارم این اگاهی ای که من امروز فهمیدم به درد یک نفر بخوره چون باعث شد بفهمم مسیر موفقیت سادست سخت نیست

    و من هم میتونم این مسیر رو بگزرونم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1885 روز

    سلاممممممممممممم

    دیگه نتونستم ننویسم😂😂😂😍😍

    انقدر حالم خوبه خوبه خوبه که نگم براتون😍

    اول از همه راجب این حال خوبم بگم که داستانش چیه

    من تو این چند وقت تغییر کردم

    من بقول استاد از اون دسته ادما بودم که توهم قانون جذب داشتن

    بقول استاد از این حرفا که خدا در مائه و ما در خداییم 😁😂😂

    فقط در حد حرف

    و راستش میترسیدم از اینکه عمل کنم و نتیجه نده

    و این داستان رو اومدم جلو

    و از تضاد های کوچیک که متوجه شون بودم

    رسیدم به تضاد های بزرگ و بزرگ تر

    انگار خدا داشت این اخرا با پوتک میزد تو سرم😂😂😁

    واقعا دیگه دردم اومد خسته شدم شدید

    یعنی به نقطه ی بریدن رسیده بودم که یا باید درست شه همه چی یا باید بمیرم

    قشنگ حس میکردم هیچ راه دیگه ای نیست

    و اونجا بود که از فاز حرف زدن درومدم

    تو اون تایم توهم زدنم که پول میاد نمیدونم لندکروز میاد خونه تو بهترین محله یجوری میاد خدا خودش یجوری میرسونه

    این تضاد های حداقل برای من بزرگ میومدن و دیگه یه جایی

    به خودم گفتم آقا چرا جواب نمی‌دهد!!!

    پس کو

    چیشد

    چرا هیچی تغییر نکرد همه چی همونه که هست

    خیلی با خدا صحبت میکردم که یه جوری هدایتم کن

    بگو کجای کارم اشتباهه

    و یه فایلی ز استاد دیدم تو یکی از فن پیج ها تو اینستا

    و اونجا بود که گفتن اوه اوه

    گرفتم داستان چیه

    نکته کلیدی این بود وقتی باور های تو تغییر کنن رفتار تو تغییر میکنه

    باید شخصیت بصورت بنیادین عوض بشه

    باید عمل کنی

    و این دقیقا بخشی بود که در من صفر بود یعنی عمل

    چرا ؟ چون میگفتم خب احتمال این هست که نشه پس ولش ون

    بشه خوبه ها ولی شاید نشه

    و اینجا بود که زندگیم عوض شد

    انگار خدا داشت باهام حرف میزد

    و با رعایت تکامل شروع کردم به عمل

    وقتی عمل رو وارد زندگیم کردم همراه کار روی شخصیتم

    معجزه شد

    واقعا معجزه شده

    انقدر همه چی عالیه انقدر همه چی عالیه عالیه عالیه که نگم

    من تا قبل از این عمل کردن تو مسیر علایق

    فقط فکرم این بود به پول برسم چقدر از زندگیم لذت ببرمااااا چه خوشی بگذره

    ولی اون تایم همش زجر و فشار بود

    ولی الان که تو مسیر علایقم فارغ از اینکه نتیجه بدهد یا نه دارم میرم جلو

    یک لذتی دارم از زندگیم میبرم که نگو

    اصلا این که مهارت داره افزایش پیدا میکنه باعث شده عزت نفسم بیشتر شه

    اینکه دارم یک بار بلاخره اراده ی قوی خودمو رو میبینم که ثبات دارم عزت نفسم بیشتر شده با خودم حال میکنم

    همش دارم میخندم

    و از مسیر دارم نهایت لذت رو میبرم

    اصلا فکرم به سمت نتیجه نیست دیگه

    ۹۰ درصد تمرکزم رو الانه رو حال و چون تو مسیر علایقم

    چون دارم ایده ها رو تو کارم خلق میکنم دارم عشق میکنم دارم لذت خالص میبرم

    حس میکنم رشد کردم الان

    حس میکنم بلاخره عوض شدم

    حس میکنم تغییر شخصیته توم داره رخ میده اونم با ثبات

    مخصوصا فایل ۴۲ یا ۴۳ ۴۴ سریال سفر به دور امریکا

    که یه فیلم ۴۰ ۵۰ دقیقه ای هست که توضیح میدین راجب اینکه سرمون تو کار خودمون باشه قضاوت نکنیم بددهن نباشیم مسخره نکنیم غیبت نکنیم

    تا احاطه بشیم با آدمای جدید

    خیلی رو این موضوع دارم کار میکنم

    و آگاهانه هرچقدر که میتونم دارم جلوی این داستان هارو میگیرم

    و سعیم فقط تمرکز روی نکات مثبت همه ی افراد و دعای خیر و خوشی کردن براشون هست

    خلاصه که استاد جان و خانم شایسته عزیز

    محشرین، بینظیرین، اصلا توی هیچ کلمه ای نمیشه توصیفتون کنم

    من طوری شده که الان تقریبا هرروز دارم خلاصه یا با گوشی یا با سیستم سایت رو چک میکنم

    و میام ببینم چی رو بیلبورد سایت هست که ببینمش

    خدارو میلیاردها بار شکر که این سایت هست

    این سایت فوق العادس

    فقط قسمت دانلود رایگان سایت ادمو بلکل تغییر میده

    خداروشکر که هم فرکانسم با خانواده ی صمیمی و بینظیر عباسمنشیهاااااااا😍😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤

    انشالله همیشه شششااااااد سااااالمم و غرررق نعمت باشیم همگی 😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤❤🧡🧡🧡🧡🧡🧡🔥🔥🔥🔥🔥

    خدانهگدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    سمیه خورسندی گفته:
    مدت عضویت: 1828 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

    و سلام به همه همراهان سفر به دور آمریکا طبق معمول دیدن چهره هردوتون ی آرامشی بهم میده که نگو… عاشقتونم

    خیلی خوشحالم که دوباره داریم سفر میکنیم به مناطق مختلف آمریکا

    میدونم که دنیایی که خدا آفریده هزاران جای دیدنی داره و خداروشکر هر چند از صفحه گوشی لایق دیدن زیبایی های جهان هستیم.

    خدایا شکرت بابت یک سفر دوباره🙏

    به نظر من سفر یعنی تجربه یعنی بردباری یعنی اکتشاف یعنی پختگی

    هربار که سفر میکنیم درسهای زیادی میگیریم وبا مسائل زندگی با صبوری بیشتری برخورد میکنیم.

    چه حس خوبی داشتن استاد اول ورود به قلعه وقتی گفتن خیلی خوشحالم. حس رضایت رو میشد از چهرشون فهمید.

    من هم باید جوری زندگی کنم که هر لحظه از خودم راضی باشم.

    چه قلعه زیبایی راستش عکس اول این فایل خیلی چشممو گرفت و کنجکاوم کرد که ببینم چیه چقد اینجا زیباست😲

    استاد چقد خوب همه چیزو با قوانین پیگیری و ثابت میکنید چقد خوب همیشه دنبال دلیل اتفاقات هستید نه صرفا چیزی که میشنوید یا حتی میخونید.

    چون خیلی از ماها فکر میکنیم اگر چیزی رو از کتاب بخونیم دیگه صد در صد درسته ولی اصلا اینطور نیست.

    ممنونم بابت این فایل هایی که با عشق برای ما تهیه میکنید و در اختیار مون قرار میدید

    امیدوارم که بتونم با ارسال دیدگاهم به طور مستمر قدردان شما باشم🙏

    سفر خوبی رو براتون آرزو میکنم

    در پناه الله یکتا 😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی ابودردائی گفته:
    مدت عضویت: 2570 روز

    سلام اُستاد عزیز

    واقعا درسی که من از این ویدئو یادگرفتم آن است

    که ما نیز برای اینکه در زمینه ی این قوانین اُستاد شویم ، نیاز به صبر و تکامل داریم و واقعا می شود با یک زمان طولانی و صبر میتوان به همه چیز رسید .

    برای اینکه من در مدار مثبت اندیشی قرار گیرم ، لازم است که این شکل از صبر و باور را در خود ایجاد کنم

    به همین سَبک و سیاقی که این قلعه ساخته شده ، ۲۰ سال طول کشیده

    ما هم یاد بگیریم که آرام آرام یک فرصتی طولانی مدت و با عشق برای خود بگذاریم و قلعه ی درونی تود رابسازیم

    و هرشکلی که بخواهیم و هر نوع انسانی که بخواهیم از خود بسازیم

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3363 روز

    سلام و احترام

    چقدر این فایل زیبابود و برای من بسیاربه موقع بود

    امروز داشتم رویاهای دوره کودکی ام را مرور می کردم بعد گفتم همان طور که آن و آن شدو من هیچ کاری نکردم بعد این هم می شود که استاد عزیز کاملا به آن اشاره کردند خدایاشکرت استادم ممنونم

    بعد برای خودم موفقیتهایم رامی گفتم و دقیقا دقیقا این سوالی بود که برای اهرام مصر من هم داشتم ولی فراموشش کرده بودم از وقتی که کتاب سینوهه را خوانده بودم بعضی وقتها یادم می افتادمی گفتم حالا آن کاره واجبتره بعدمی روم برای تحقیق و می گذاشتمش کنار. استادممنونم که اینها را گفتید نمیدانید چقدر دوست داشتم بدونم .

    قانون را خودم را هم بکشیم همینی هست که هست نمی شه طوری دیگری باشد جن و من ووو الکیه و اصلا نیست

    وقتی خوب به نقشه نگاه کردم که البته کم است باید بیشتر نگاهش کنم. یک حرفی را می خواهد بزنه یعنی چیدمانش و چیزی که ساخته است یک مفهومی دارد اینکه چی کجا باشه برایش مفهوم داشته است توانستم یک چیزیهایی را بفهمم ولی الان نتوانستم کاری دارم ولی خوب نگاهش کنم می فهمم

    همه چیز بر اساس اشکال هندسی بود و هر کدام خمیده و یا شکسته بود یک مفهومی را می خواست برسانه

    خود آن جاده ای که اینها را درآن گذاشته بوده است خودش یک حرفی را داشت از زوایای مختلف که نشان میدادید به نظر من یکی از حروف انگلیسی بود .

    به خودم گفتم چقدر با جن و انس راحت میشودمردم را گول زد متاسفم

    بوی عشق از آن ساخته ها می آمد و عشق قشنگ معلوم بود حتی اگر داستان عشقی اش را نمی دانستم.

    به نظر من همه چیز حالت قلبی داشت اگر نبود در پنهانش یک جورایی می شدردپایی از عشق را پیدا کرد.

    نمی دانید این فایل چه نشانه خوبی برایم داشت با توجه به افکاری که داشتم این نمونه بود برایم کلی برایم نشانه داشت تشکر

    امروز کلی با خودم صحبت کردم گفتم میشه میشه میشه آینا میشه باور کن که میشه و دقیقا این فایل این را به من نشان داد به حرفای زیبای شما

    وقتی از نیروی جاذبه صحبت کردید پیش خودم گفتم نیروی جاذبه نیروی جاذبه است اگر طبق قوانین باشی جذب میشه محال که نشه بایدبشه

    زاویه های درستی در آن کارهایش بود حتی رو به سوی چیزی که بود مفهموم داشت مثلا اینکه صندلیها را صاف نساخته بود به سمت هم زاویه داشت

    چقدر زیبا بود

    چقدر این کشور به میراث فرهنگی اهمیت میدهد

    وقتی معماران میخواهندنقشه بکشند اول جای همه چیز را مشخص می کنند این آدم به نظر من نقشه را از قبل ساخته بوده است

    دوست دارم نظر خانم شایسته را بشنوم چون در اینکار مهارت دارند امیدوارم در فایلهای بعد صحبت کنند

    وقتی از بالا به آن نگاه می شد خیلی مفهوم میشد که از آن درآورد

    عشق چه کارها که نمی کند همه چیز عشق است ومن این را هر شب میگویم و با تجسماتی عشق به خدا راوارد بدنم میکنم

    قانون طبیعت بوده است و هست و خواهد بود این قانونها ثابت هستند و اصلا هم عوض بشو نیست.

    خانه سازی بچه ها را که با لگو انجام می دهند؛ این از بالا شبیه آن بود و انگار که تخیلاتش را ساخته باشد.

    سلامتی قانون داره استاد مرسییییییییییییییییی

    تمام درونش را می خواسته با هر کدام از این ساخته ها نشان دهد انگار هر کدامشان با آدم صحبت میکرد.

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    🌼🌼🌼

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    ممنون که زیبایی های این سفر رو با ما هم به اشتراک میذارید😍

    چقدر توانایی‌های انسان زیاده و وقتی اون انگیزه برای رسیدن به خواسته زیاد بشه انسان به قدرت بسیار زیادی دست پیدا میکنه و میتونه کارهای بزرگ و عجیبی انجام بده مثل ادوارد

    که توسط کارش تونسته تا ابد ثروت بسازه

    یا تخت جمشید که هممون حیرت میکنیم از تکه سنگهای بسیار بزرگ یا نقاشی هاشون روی سنگ ها که مثل شابلون همشونو شبیه هم دراوردن و خیلی عجیبه و زیبا

    قطعا قوانین جهان هستی تغییر نمیکنند و نمیشه جاذبه رو زیر سوال برد

    خود ادوارد هم گفته که من قانونشو میدونستم و‌ از همین قوانین استفاده کرده نه اینکه قوانین رو تغییر بده

    ما توانایی‌هامونو یادمون میره و خودمونو دست کم میگیریم و توانایی‌های بقیه رو هم باور نمیکنیم

    و بهانه‌های مختلف میاریم که لابد آدم فضایی‌ها کمکش کردن

    مثل همون بهونه‌ای که برای ثروت میاوردیم که لابد دزدی کرده یا چیزای دیگه

    و دیگه خیال خودمونو راحت میکردیم که خب پس من که نمیتونم با آدم فضایی‌ها ارتباط برقرار کنم پس کنسله

    خدایا بهمون کمک کن تا هربار قانون رو بهتر و بهتر درک کنیم و بهش عمل کنیم

    تک تک جاهایی که می‌رید کاملا تمیز و مرتبه با آسمون آبی پر از ابرهای زیبا و گیاه ها و گلهای صورتی و دریاچه‌های زیبا و تمیز❤️

    من عاشق این خط‌کشی های پررنگ هستم و پارکینگ‌های زیادی که بسیار تمیز و مرتبند و از بالا هم این نظم بهتر دیده میشه و دیگه نمیخواد درگیر جای پارک باشی و شهر هم شلوغ و بهم ریخته نمیشه

    تو همه فایلهاتون دارید از خواسته هایی میگید که شاید یادتونم رفته اما بخاطر توجه بسیارتون و قرار گرفتن تو مسیر درست و شاد دونه دونه دارید بهشون میرسید و ذوق میکنید

    ما هم با ذوق داریم این سفر رو دنبال میکنیم و منتظر قسمت‌های بعد و مکان‌های زیبایی که میرید هستیم😍❤️‍🔥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام

    استاد جان عاشقتم که انقدر خوشحالی که داری به جایی میری که ۱۵ سال پیش تو کافی نت دانشگاه بندرعباس راجع بهش تحقیق کرده بودید و تو همایش هایی که داشتید صحبت میکردید در مورد این فردی که موفق شده بود کاری بزرگ رو به تنهایی به انجام برسونه coral castle قلعه ای مرجانی که فردی به نام ادوارد با ۱۵۰ سانتی متر قد و با وزن ۴۵ کیلو گرم با وجود بیماری سل به تنهایی این قلعه رو با صخره های مرجانی به وزن ۲۰ تا ۳۰ تن ساخته و با ابزارهای اولیه در همون زمان به اون شکل داده و موزه ای شده که مردم ازش بازدید میکنند و در سال ۱۹۵۰ نیز این مرد فوت کرده

    وبلاکی که در مورد این موضوع توضیحاتی داده بر این مبنا بوده که این فرد به خاطر یک شکست عشقی اومده به یک منطقه و تصمیم گرفته که این قلعه و خونه رو برای عشقش بسازه و در تاریکی شب تنها در روشنی نور ماه و با یک فانوس این صخره های مرجانی رو جمع میکرده و رو هم سوار میکرده و کسی ندیده که چجوری این کار رو انجام میداده و به کسی هم این فرد توضیح نمیداده که چطوری این کار رو انجام میداده نظریاتی که راجع به انجام این کار هنری از سمت افراد متفاوتی داده شده که بهشون اشاره میکنیم یه نظریه این بوده که بچه ها تو تاریکی شب دیدند که این فرد یه وردی میخونه و این سنگها مثل بادکنک سبک و راحت بالا میرفته و رو هم قرار میگرفته و هر وقت هم از خودش میپرسیدند میگفته من قانونی در مورد جاذبه و مغناطیس و اهرم فهمیدم که درک این قانون به من کمک میکنه و نظریه دیگه این بوده که میگفتند این قسمت از زمین نیروی جاذبه و مغناطیسم به نقطه صفر رسیده و جابجا شده و میشده این کار رو انجام داد و ۳هزار سال پیش احرام مصر و ۲ هزار سال پیش تخت جمشید رو بدون هیچ ابزار و ماشینهای بزرگی ساختند در حالی که انجام این کارها با این علم و تکنولوژی که امروزه هست هم بسیار کار سختی و نیاز به ماشینهای صنعتی خیلی بزرگ و سنگینی هست تا این سنگها رو بلند کنه و یه نظریه دیگه هم اینه که ادم فضایی ها یا جن ها به ادوارد کمک کردند تا تونسته این قلعه سنگی رو بسازه چون برای افراد قابل درک نیست که چجوری یه فرد تونسته با ۴۵ کیلو وزن این سنگهای عظیم و بزرگ رو جابجا کنه و کلی هم خلاقیت به خرج داده و تقویم و ساعت روز رو و ستاره قطبی و تشخیص فصلها رو با شکل هایی که تراشیده رو این سنگها ایجاد کرده هات تاپ و کلی شکلهای دیگه مثل میز و صندلی هم با این سنگها درست کرده و این تور لیدر هم که قسمتهای مختلف این موزه رو معرفی میکرد از رازی که برملا نشده و مرموز هست صحبت میکرد و هیجان بیشتری به این موضوع میداد و میگفت این رازی هست که تا ابد مخفی میمونه و خود این فرد هم با اینکه چندین کتاب نوشته ولی اشاره ای به نحوه ساخت این موزه نداده و خودش میدونسته که چقدر از دید مردم این کار عجیبه و برای همین هم برای بازدید از این موزه پول دریافت میکرده و ذهنی ثروتمند داشته و برای کارش ارزش قائل بوده

    استاد جان همیشه برای ذهن منطقی و پرسشگرشون بررسی هایی رو انجام میدند که با منطق بهش برسند و به شنیده ها اکتفا نمیکنند کاری که همیشه به ما هم توصیه میکنند که با منطق و تحقیق و بررسی به درک موضوعات به درستی برسیم و فقط به شنیده ها بسنده نکنیم و مستندی که نشون دادید استاد جان کاملا واضح و روشن مردی جلوی دوربین و چشم مردم داشت اون بلاک های سیمانی رو چجوری با قرار دادن اهرم و چند قطعه چوب به صورت الکلنگ و با شستن خاک های زیر اون بلاکها چجوری به راحتی اون بلوکهای بزرگ و سنگین رو جابجا میکرد و به صورت ایستاده در میاورد و میتونست بلوکهای با وزن ۱۰۰۰ تن رو هم با همین شیوه بدون هیچ ابزار و ماشینالاتی به راحتی و تنهایی جابجا کنه وقتی این مستند رو استاد و ما دیدیم کاملا برامون منطقی شد که میشه با این شیوه فقط با صرف زمان صبوری و ادامه دادن با شوق و اشتیاق با این جابجایی اهرم الکلنگی این بلاکهای سنگین رو جابجا کرد و نیاز به نیروی جسمی خاصی نیست فقط صبر و حوصله و اشتیاق برای انجام این کار میخواد و احرام مصر و تخت جمشید هم به همین شیوه ساخته شده یعنی این قوانین طبیعی جهان هست که هیچ تغییری در اون ایجاد نشده و ثابت هست ولی بسیاری از افراد میخواند که با دیدگاه فرا زمینی و غیر منطقی و خرافی این کار ها رو نشدنی جلو بدند و مثلا بگند که یه نیروی فرا ماورایی بوده که این اتفاق ها رو رقم زده در حالی که قوانین طبیعت ثابته قانون جاذبه و چسبندگی ملکولی ثابت هستند و الان برای ما قابل درک هست که جزر و مد میتونسته راه رو در دریا باز کنه و موسی در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار گرفته و تونسته طبق قانون ثابت طبیعت از این زمان مناسب جزر و مد دریا استفاده کنه و از دریا عبور کنه

    همه ما ذهنی داریم که تحمل رنج رو نداره و دنبال توجیح کردن ناکامی هاش هست و برای فرار از رنج میاد موفقیت افراد رو در هر زمینه ای چه ثروت چه روابط چه سلامتی توجیح میکنه که نه این موفقیت به خاطر این عامل بیرونی رخ داده در حالی که رسیدن به این موفقیتها درک قوانین ثابت الهی در این زمینها هست و عمل به قانون طبق قانون جهان هستی لاجرم تو رو به خواستت میرسونه و هیچ رمز و راز و کار عجیب و غریبی برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای انجام نشده ادوارد افردی بوده که با توجه به اینکه از گذشته خودش و خاندانش تو منطقه ای بودند که با سنگ کار میکردند ایشون توانایی این کار رو یاد گرفته بوده و طبق قوانین طبیعت این کار رو انجام میداده و هدایت شده به خاطر بیماریش به جایی گرم و مرطوب و تونسته به الهاماتش عمل کنه و این موزه رو بسازه و با ذهن ثروتمندی که داشته میتونسته از این کار درامد هم کسب کنه کل کاری که ما باید بکنیم اینه قوانین رو درک و بهش عمل کنیم و در مسیر هم همه ما هدایت میشیم و به نتیجه مطلوب هم میرسیم اگر ادامه بدیم استقامت بورزیم بنابراین نزاریم ذهن ما موفقیت دیگران رو به خاطر یه دلیل بیرونی و خاص که از قضا ما هم نداریم گولمون بزنه و از حرکت ما رو باز داره باید با شور و اشتیاق به مسیر درست فقط ادامه بدیم تا هدایت بشیم به دریافت خواسته هامون

    رستوران محلی با ریویویی خفن که مریم جان و استاد غذا های خوشمزه ای رو سفارش دادند در ظروفی قدیمی هم سرو شده این غذا ها مریم جانم باربیکیو مرغ و پوره سیب زمینی و استاد جان هم دنده گوساله که خیلی ظاهر خوشمزه ای داشت نوش جونتون استاد و مریم جانم عااااشقتونم ❤ ❤ ❤ ❤ خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ سودا ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    حوری باختری گفته:
    مدت عضویت: 1737 روز

    به نام خدای زیباییها

    زیباییهای این قسمت: قلعه ی مرجانی

    سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جانم و همه چشم های زیبابین

    استادجانم این قسمت ، با چه جمله ی شادی بخشی شروع شد. این جمله ی کوتاه شما میتونه شادی رو به دلهای آماده،القا کنه، میدونید! همونطور که “افسرده دل، افسرده کُنَد انجمنی را”

    خنده هم خنده میاره

    شادی هم شادی میاره

    حس خوب، هم میتونه تزریق بشه، حتی با یک نگاه، یک لبخند یایک کلمه یا درحد همین جمله ی خیلی خوشحالمِ شما که من چندین بار این تیکه رو زدم عقب، هی شما گفتی خیلی خوشحالم، هی مریم جان با اون احساس قشنگش گفتند عاااااششششقتم…. و بعدش خدایاشکرت گفتنِ شما

    من این چندتا جمله رو امروز تا شب تکرار میکنم ، تکرار و تکرار

    و میدونم

    همین احساسِ high که از تکرار این جملات میگیرم میتونه معجزه ی امروزم رو بسازه

    اول اینو بگم که وقتی شما گفتید اِدوارد شکست عشقی داشته و همزمان،بیماری داشته و اما چنین اثر فوق العاده ای رو از خودش بجا گذاشته، شگفت زده شدم.

    چون بعد از شنیدن جملاتی شبیه این که کسی شکست خورده و بیمار باشه قطعا بعدش می شنیدیم که از همه بریده و گوشه نشین شده یا بدتر. و اما این آدم، از دو تا تضادی که هرکدومش میتونه یه آدم ضعیف رو از بین ببره، استفاده کرده و با شورِ عشقی که داشته از تضاد هاش پله ساخته و در طی ۲۰سال با طی کردن تکامل یکی یکی از پله ها بالارفته و همچین اثری خلق کرده. درواقع ، اون عشق بوده که اون قلعه رو ساخته

    بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد

    و انقدر خوب قانون جهان رو رعایت کرده که از کاری که بخاطر عشق وعلاقه اش انجام داده،کلی هم پول ساخته، طوری که بعداز قرن ها، هنوزم اون اثر، داره پولسازی میکنه!

    استاد، این علاقه ی شما بعد از ۱۵سال، چه قشنگ تبدیل به این سفر زیبا و درنهایت رسیدن به این خواسته شد که وارد این قلعه بشید و حتی قوانین ساخت این قلعه رو کشف کنید. خدای من!

    هدایت، چه کارها که نمیکنه

    اجرای درستِ قوانین، چه کارها که نمیکنه

    تعهد به اجرای قوانین، چه کارها که نمیکنه

    و خدا برای بنده ی موحد متوکل باایمانش، چه کارها که نمیکنه

    چقد خوبه که خواسته ها نمی میرند، حتی اگه فراموششون کرده باشیم که البته این فراموشیه همون رها کردن هست

    ما خودمون اگر متعهد وصبور باشیم و ایمانمون جای درستش باشه و باتقوا بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم و قوانین جهان هستی رو با احساس خوب رعایت کنیم، صد تای آدم فضایی ها رو حریفیم.

    اصلا ما با این قانونی که خداوند تو قرآن گفته و استادعزیزم به زبان فارسی میگه خودمون یه پا آدم فضایی میشیم و کارهایی میکنیم که عقل هیچ بنی بشری بهش قد نمیده

    استاد ، این قسمت خیلی خیلی درس داشت برای من که در دفتر عیّاردارم نوشتم و خیلیاشو اینجا اشاره نکردم چون چشمانِ زیبای زیبابینی که داره این کامنت رو میخونه از خوندنش خسته میشه

    درضمن، از دیدن زیباییهای این قسمت هم غافل نبودم و هر لحظه که نمای دوربین عوض میشد ،فایل رو stop میکردم و کلی به آسمون وابرهای زیبا ، درخت های سرسبز، رنگ های چشم نواز، قلعه ی مرجانی، سنگ های سوراخدار و زیبا که تضاد برای اونها هم اتفاق افتاده و زیباترشون کرده نگاه میکردم و احسنت میگفتم و لذت می بردم

    استادجانم، درچندماهِ گذشته، با پررنگ تر کارکردنم در سایت و خوندن کامنت دوستانِ عاشقم و تغییرِ صدوهشتاد درجه ایه سبک زندگیم،

    اتفاق های خوبتری داره تو زندگیم میوفته، اتفاقاتی که جنسش با گذشته خیلی متفاوته، که اگر این دیوانگی اجازه بده آروم بگیرم، میام و می نویسم.

    عاشقتانه دوستتون دارم قدرنفسهام

    به اندازه ی تمام زیبایی هایی که تو زندگیم اومده.به اندازه تمام معجزات خدای وهاب، به اندازه ی تمام بغض هایی که از شادی و شکرگزاریست، به اندازه ی اشکهای زلالی که از نزدیک بودنِ پروردگار جاری میشه ، انقدر نزدیک… که از خودِما به ما نزدیکتره

    الهی شششککککرررر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    ملورین گفته:
    مدت عضویت: 1832 روز

    |!¤‘~“~’¤!| از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر

    یادگاری که در این گنبد دوار بماند |!¤‘~“~’¤!|

    سلامی سرشار از عشق با تمامی وجودم دارم به شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و اعضای محترم و صمیمی سایت و سپاسگزار خداوند هستم که هر روز به مسیرهای بهتر و زیباتری هدایت میشم و سپاسگزار شما استاد خوبم هستم که هر روز بیشتر و بیشتر ذهن ما رو برای درک عمیق تر قوانین به چالش میکشید،خدایا شکرت🙏

    واقعا ساخت این قلعه مرجانی خلاقیت و عشق محض و در نهایت هدایت پروردگار هست و یک ابداع و نو آوری که فقط از یک ذهن با باورهای درست و قوی و در بالاترین فرکانس با درک درست از قوانین 🥀 صبر و شکیبایی فراوان و ایمان میتونه تبدیل بشه به چنین قلعه ایی زیبا طی بیست سال که بعد از چندین سال تحسین همگان رو برانگیخته کرده و کلی ذهن افراد رو به چالش کشیده که چطور یک فرد با وزن ۴۵ کیلوگرم و با قد ۱۵۰ سانت صخره هایی به وزن بیست تن رو اون هم شب هنگام بدون هیچ کمکی به زیبایی تمام و با اصول درست روی هم چیدمان شگفت زده داشته باشه و تازه اونقدر به خودش باور داشته باشه که مطمئن باشه این مکان یک موزه هست و بعدها هم همچنان موزه خواهد ماند و منبع درآمد هم خودش و هم آیندگان باشه.

    پس نتیجه میگیریم که وقتی باور داشته باشی که میشود تمام غیرممکن ها،ممکن خواهد شد،همانطور که انسان به فضا سفر کرد،همانطور که تخت جمشید با عشق ساخته شد،همانطور که تاج محل ساخته شدو…..

    استاد عزیزم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم که هر روز با استناد از حقایق ذهن ما رو مطمئن تر میکنید که میتوان به تمام خواسته دست پیدا کرد حتی خواسته هایی که از کودکی در ذهن ما بوده و همیشه فکر میکردیم که نمیشه اما الان مطمئن هستیم که میشه همانطور که شما پانزده سال پیش درباره این قلعه مرجانی تحقیق کردید و به طور کاملا اتفاقی به همین مکان هدایت شدید و نمونه های زیادی از این جنس هدایت ها در زندگی همه ما اتفاق افتاده و درک کردیم.

    `•.,¸¸,.•´¯ پرودگارا هر روز و هر لحظه طلب هدایت بیشتر و درک ببشتر نشانه ها رو دارم برای خودم و تمام دوستان خوبم در سایت الهی عباس منش ¯`•.,¸¸,.•´

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    سلام

    خدای من چه سنگایی با چه عظمتی !!

    اون خانومه راهنمای تور چههه با عشق داره توضیح میده !! تنوع شغلا رو ببین !!!

    من اولش دوست داشتم فکر کنم که احتمالا یک نیروی عجیب و غریبی به این اقا کمک کرده تا سنگا رو جابه حا کنه ..

    مثلا ادم فضای ها اومدن کمکش یا چه میدونم نیروهای عجیب و غریب متافیزیکی داشته که تونسته این کارو انجام بده با این زیبایی و عظمت !!

    ولی وقتی بدونی که باااابا طرف ۲۰ سال برای این ماجرا وقت گذاشته دگ اون وقت برای ذهنت منطقی میشه که نه بابا ادم فضایی ها در کار نبودن …

    پس چی در کار بوده؟؟

    یک باور و یک عشق و یک استمرار

    هر روز اومده کار کرده و یه سری قواعد رو رعایت کرده و موفق شده و تااااازه چقدر ذهنشم ثروتمند بوده که تونسته از همون اول برای خودش درامد زایی کنه از این کار !!!

    یعنی در نگاه اول ادم فکر میکنه که این ادممم واااااای چقدر سختی کشیده و چقدر زجر اور بوده این کارش …

    در صورتی که نههههه این داشته لذت میبرده اصلا زجر نکشیده و چون باوراشم راجب پول خوب بوده برای خودش منبع درامد هم درست کرده !!

    ولی نکته چیه ؟؟

    ادما دوست دارن موفقیت افراد رو شانسی جلوه بدن یا اتفاقی جلوه بدن یا بگن نیروهای اهریمنی در کار بوده یا استعداد داشته یا اجنیان کمکش کردن یا پارتی داشته ووووو

    خب این بنده ی خدا اولا که بدن نحیف و بی جونی داشته کلا بدبخت ۴۰ کیلو بوده خب !!!

    پارتی و استعداد نمیخواد که !!!

    فقط یک عشق داشته و یک باور که میشود..

    و چون باوراشم راجب پول خوب بوده برای خودش درامد زایی کرده ..

    پس کلا این اقا داشته لدت میبرده اصلا زجر نکشیده..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: