سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 112 - صفحه 1

بنام خداوند بخشنده مهربان

سلام استاد جان و خانم شایسته عزیز و همه ی بچه های سفر به دور امریکا

یک قسمت از یک قسمت دیگه بهتر و کامل تر واقعا هم سفر شدن با شما لذت بخشه

شروع این قسمت از سفر با اسمان تمیز با ابر های پنبه ایی قشنگ و اسمان تمیز بدون هیچ آلودیگیه و میوه پاپایای خوش مزه و خوش رنگ یه یک تجربه جدید با همراه دو استاد بزرگوارم

پاپایا یه جورایی توی مایه های خربزه خودمون بود با این تفاوت که پوست وگوشت میوه نرم و لطیفه و داخل میوه هم چه دانه های گرده ریزی داشت و به قول استاد مثل تخم خاویار دیده می شد نوش جونتون و بعد میوه دراگون با اون پوسته نرم و لطیفش که به راحتی از گوشته جدا می شد و اون رنگ دیوانه کننده بنفش با تخم های ریز سیاه که خیلی خوشمزه و لذیذ دیده می شد تا حالا این میوه رو امتحان نکردم و تو برنامه گذاشتم که حتما طعمشو تجربه کنم خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت نعمت های بی اندازت

و ممنون که اون کتاب ها رو بدون ما باز نکردین و گفتین همه با هم اون کتاب ها رو ببینیم چه بسته بندی تمیز و مرتبی و چه کتاب های جالبی از اقای ادوارد و اون شاهکارش و اون کتابی که بهتون هدیه داده بودند که همون نویسنده ایی که در مورد اقای ادوارد تحقیق کرده بود و چند تا جاذبه دیدنی دیگه رو جمع اوری کرده و شاید شما با خوندن اونا تصمیم بگیرید جاذبه های جالب دیگه رو هم برید و از نزدیک ببینید و مثل همین قصر با سنگ های مرجانی تحقیق کنید که رمز و رازشو پیدا کنید و به ما کلی انرژی وامید بدین که هیچ کاری در دنیا وجود نداره که ما نتونیم انجامش بدیم و از پسش بر بیاییم.

اون رستوران هندی چقدر شلوغ بود خدای من چه سر وصدایی بود و اون شوی هندی که داشت جشن عروسی رو نشون می داد و اون غذای های خوش مزه هندی داخل ظرف های منبت کاری شده و ریزه کاری و طرح های کوچیک

بعداز ناهار اون زمین بیسبال چقدر زمین بزرگی بود و قتی شما درون رو روشن کردین و فرستاد تو اسمون از اون بالا که شما رو نشون می داد نسبت به اون زمین چقدر کوچیک دیده می شدین من که تا حالا تجربه دیدن زمین بیسبال رو نداشتم اونم از دید پرنده واقعا لذت بخش بود یه زمین وسیع سرسبز واقعا زیبا بود

و اون موسیقی ارام بخشی که گذاشته بودین و این دید از نگاه پرنده از اون زاویه واقعا رویایی و لذت بخش بود و اون حس پرواز رو به ادم منتقل می کرد که انگار ادم در حال پروازه و داره زیبایی های زمین رو می بینه و چقدر دلنشین وجذاب بود

زمین بیسبال بزرگ و سرسبز و فضای دورو بر خیبابونا ساختمان ها درخت ها از اون بالا چقدر کوچیک دیده می شدن و اون قسمت ساحل و دریا چقدر زیبا و قشنگ دیده می شد اون قسمت هایی که عمق دریا کمتر بود کف دریا دیده می شد و اون قسمت های تیره هم قمست های عمیق دریا بود چقدر کشتی های بادبانی زیبایی بود خیلی زیاد بودند همه قایق سفید وزیبا که با نظم خاصی کنار هم ایستاده بودند یه جوری از این بالا دیده می شد که اینجا تو ریا مثل پارکینگ قایق ها کنار هم منظم چیده شده بودنند یا می شت گفت پارک شده بودند.

بعداز اونجا رفتین اون زیبا و رویایی که چقدر شگفت انگیز بود چه با نظم خاصی درختکاری و گل کاری شده بود و چه ساختمان فوق العاده زیبایی با اون سنگ های سفید با دناه های سیاه که جلوه فوق العاده ایی رو به وجود اورده بود اونجا که استاد می خواستن برن داخل رو ببینن که اون خانوم مهربون گفت اول برین باغ رو ببینین تا بارون نیومده و بعد از اون بیاین و داخل رو هم ببینید.

و شما هم رفتین که اون باغ زیبا رو اول ببینید واقعا چقدر دقیق و منظم درخت ها رو کنار هم کاشته بود که حس رویایی و شگفد رو به ادم می ده و خیلی دقیق و بینظیر کار شده بودند

ورودی باغ چقدر زیبا بود و سنگ فرش هلی باغ چقدر زیبا و دقیق بودند و اونجایی که یذ ساختمون بود و رو به روی ساحل بود چه حیاط دلباز و قشنگی داشت و اون کشتی سنگی روبه روی خونه چقدر رویایی و قشنگ بود که سنگ به این سختی رو چطور با عشق و علاقه به اشکال مختلف در اورد بودند و حالت نرده دور تا دورشو کشید شده بودند خدای من چقدر طرف عاشق کارش بوده که تونسته بار سنگ همچین کشتی زیبایی درستها کنه که واقعا کار زمان بری بوده ولی عشق و عطش همچین شاهکاری رو به وجود می یاره من قبلا کارم سنگکاری بود و می فهمم که کار کردن با سنگ چقدر سخته اونم اگر بیای و همچین شاهکاری رو به وجود بیاری واقعا هنرمند این کارو تحسین می کنم و بهش هزار افرین می گم که چنین اثر فوقالعاده ایی از خودش بجا گذاشته من که از نگاه کردن به اون کشتی سنگی سیر نشدم چقدر دقیق و زیبا سنگ ها رو شکل داده بودند و چقدر زیبا و منظم کنار هم کار کردن واقعا دمش گرم به این هنر و عشق و علاقش

چقدر باغ زیبایی بود هر جا رو نگاه می کردی سرسبزی و زندگی رو می دیدی و اقعا بعضی از ادم ها چه شاهکار هایی از خودشون بجا می زارن و این باغ این اقا در نوع خودش بی نظیره و معلوم می شه که اون شخص چقدر عاشق طبیعت و زیبایی اون بود که چنین با ظرافت و نظم باغ رو به چند بخش تقسیم کرد اونجایی که شما داشتین باغ رو می گشتین صدای رد و برق اومد من عاشق صدای رعد و برقم که تو همچین هوایی تو پارک قدم بزنم و از زیبایی های اطرافم لذت ببرم واقعا لذت بخشه این حس برای من

اونجا که استاد گوشی رو گرفتن و داشتن فیلم می گرفتن و زیبایی ها رو نشون می دادن و استاد گفت هر موقعه گوشی رو از عزیز دلم می گیرم مثل بچه ها یه گوشه اروم وا میسته و خانم شایسته اروم داشتن دورو اطراف رو نگاه می کردند و بعد که گوشیو گرفتن خندیدند و استاد گفت دیدین گفتم وقتی گوشی دستش چقدر خوشحاله وقتی استاد داشد این حرف ها رو می زد صورتش خیلی با مزه بود و منم با خنده شما خنده به لبم اومد و اون لحظه شاد بودم ممنون از حس شوخ طبعی تون استاد عزیزم

زیبایی های این باغ تمومی نداره و هر چه بگم کم گفتم امروز هم بسیار بسیار لذت بردم از تماشای یه سفر فوق العاده زیبا و ارزشمند

خدایا شکرت بابت این همه زیبایی

و از شما دو بزرگوار هم ممنونم بابت این همه زیبایی که مهمون نگاه ما کردین

عاشقتم استاد جان و منتظر قسمت های دیگه هستم

در پناه الله یکتا شاد و سالم و سپاسگزار باشید