سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 118 - صفحه 4

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 118

با سلام خدمت استاد و مریم جان عزیزم

بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

اول از همه تشکر میکنم از آقا ابراهیم مدیر فنی سایت برای افزودن قابلیت برو به فایل رسانه که باز هم ی بهبود در خدمت دهی بهتر به کاربران سایته که کار رو واقعا راحت کرده

استاد جان ما از بس با شما و این سایت خوش میگذرونیم که حتی توی خواب هم با شما و مریم جان هستیم

دو شب پیش خواب دیدم که من و شما و مریم جان و خیلی از بچه ها توی ی محوطه ی خیلی بزرگی بودیم یادم نمی اومد کجا بود اما خیلی بزرگ و وسیع بود و همه کنار هم شاد و خوشحال بودیم .لحظات آخر خواب شما و مریم جان من رو درآغوش گرفتین و خدا میدونه که چقدر حس خوبی داشتم با تمام وجودم وجودتون رو حس کردم و چنان انرژی توی وجودم به جریان افتاد که وقتی چشام رو باز کردم و از خواب بیدار شدم ی لبخند عمیقی تمام صورتم رو فرا گرفته بود و بقول خودتون انگار حس میکردم قلبم باز شده .لحظات نابی بود که حتی الان که مرورش میکنم هم حس خوبی بهم دست میده .

ان شا الله که ی روز از نزدیک ببینمتون هم شما و هم مریم جان .

چقدر این یادبود قشنگه با اون رنگ به ظاهر سفیدش رنگی که نماد پاکی و صداقته و ی جورایی آرام بخش هم هست

کلمه برده داری رو که شنیدم یاد بحث ظلمتون افتادم استاد.مفهومی که تا قبل از آشنایی با شما ی جوری به ما گفته بودن که انگار ی کسی هست که به دیگری ظلم میکنه و حالا کی باید بیاد حق اینها رو بگیره .در صورتیکه اینجوری نیست و اگر کسی خودش اجازه نده کسی نمیتونه بهش ظلم کنه

حالا در مورد برده داری هم همین بوده تاز مانی که سیاه پوست ها اجازه میدادن بهشون ظلم میشد از زمانی که دیگه تصمیم گرفتن ضعیف و تو سری خور نباشن شرایط کم کم عوض شد و دیگه ظلمی به اونها نشد

چقدر صحنه ها بی نظیر و رویایی هستن حق دارین استاد میگین زندگی رویایی دارین در تمام جنبه ها واقعا رویاییه اگر کسی با شما نباشه و شما رو نشناسه براش قابل باور نیست این حد از آزادی زمانی و مالی و مکانی ، این حد از رابطه ی عاطفی عالی ، این حد از لذت بردن و تجربه کردن خودتون و دنیای اطرافتون

با دیدن این سریال ها مفهوم حرکت کردن و ایستا نبودن و گسترش دادن خود و جهان رو میشه کاملا درک کرد

مفوم تجربه کردن خودت و بزرگ شدن

مفهوم بهبود دادن و پیشرفت کردن

و چقدر مایی که داریم این صحنه ها رو میبینیم و این قسمت ها رو بزرگ شدیم جوری که اصلا قابل مقایسه با قبل از شروع این سریالها و سفر ها نیستیم

چقدر ما هم متفکرتر و صبورتر و زیبابین شدیم

چقدر سن تجربمون رفته بالا و هی داره میره بالاتر و بالاتر

چه حالی میده توی اون قطاره بشینی و آرام آرام حرکت کنه و محو تماشای اون مناظر بشی یا توی ماشین اتوپایلوت برقی ایلان ماسک و اون رانندگی کنه و تو فقط تماشا کنی گذر کردنت رو از کنار این رودخونه با خیال راحت

چه حالی میده صبح ها قبل از طلوع و غروب ها قبل از غروب بری این جایی که استاد اینا هستن و اون لبه بشینی و توی سکوت نظاره گر این همه زیبایی باشی البته مثل استاد آزادیش رو هم داشته باشی

یا شب ها که چراغ های شهر روشن میشه و مثل ستاره ها توی آسمون میدرخشن

و البته که ی عزیز دل همراه و هم پایه مثل مریم جان هم باشه که نور علی نور میشه

بله ابراهیم لین کولن شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا هنوز هم که هنوز به عنوان بهترین رئیس جمهورآمریکا مطرحه

وبقول استاد وقتی شده رئیس جمهور حتما لیاقتش رو داشته و تکاملش رو طی کرده .رفتم ی سرچی کردم قبل از اینکه رئیس جمهور بشه ی سیاستمدار خوب و ی وکیل خوب بوده که تونسته ی رئیس جمهورخوب هم بشه

چقدر جالبه توی اون کلماتی که روی اون ماگ نوشته شده کلمات :

شجاعت

صداقت

تعهد

به چشم میخوره که از ویژگی های برجسته ی یک انسان موفق هستن که استاد بارها به اونها اشاره کردن شجاعت برای رفتن تو دل ترس ها و ناشناخته ها

صداقت هم با خودت و هم بای دیگران

و تعهد برای کار کردن روی باورها و بهبود دادن شخصیت خودت

و مسلما این ویژگی ها توی لین کولین هم بوده که تونسته ی جنگی به اون عظمت رو مدیریت کنه

چقدر با دیدن این عقابه یاد قانون کبوتر با کبوتر باز با باز جهان افتادم قانونی که بی عیب و نقص داره کار خودش رو انجام میده

و یاد ابهت و اقتدار کشور آمریکا که شایسته ی همچنین اقتداریه چون خودشون رو ارزشمند میبینن جهان هم هر روز بر ارزش و اقتدارشون اضافه میکنه و حالا ی سری کشورهای حسود که نتونستن خودشون به جایی برسن دست به کارهای احمقانه میزنن تا اونا رو بد نشون بدن در حالیکه قانون جهان اینکه که کسی که مسیرش درست باشه نتایجش درست بودنش رو نشون میدن .وقتی نتیجه پیشرفت روز افزونه یعنی مسیر مردم آمریکا درسته و جهان هم از اونها حمایت میکنه و شرایط رو براشون فراهم میکنه

چقدر اون لیوان کوچولوها قشنگ و ناز بودن چقدر وقت میذارن برای نشون دادن ارزش و احترامشون به قهرمانان کشورشون هم یاد انسان های موفق رو زنده نگه میدارن و اینجوری الگوها رو جلوی چشم مردم و خودشون میزران و هم ثروت خلق میکنن

چقدر جالب بود که اون عصاها رو روشون کار نکرده بودن فقط ی رنگی زده بودن و ی تزیین و از همین دارن ثروت میسازن در حالیکه من میشناسم افرادی رو دورو برم که توانایی عجیبی توی درست کردن عصا و وسایل چوبی دارن ولی از این استعدادشون برای خلق درآمد استفاده نمیکنن و دارن کاری رو انجام میدن که از انجام دادنش لذتی نمیبرن ولی اینجا میبینم که یارو از رنگ زدن و تزیین این چوبا لذت مییبره و پول هم میسازه

چقدر با دیدن این کلاه پوشیدن های شما استاد این علاقه در من هم ایجاد شده که داشتن کلاه رو تجربه کنم اونم در طرح ها و رنگ های مختلف

آره مریم جان همون کلاه سرمه ای که اول برداشتی بهتون بیشتر میاد مبارکه

این خونه چه رنگ نماش قشنگه اون سنگهایی هم که توی دیوار اطرافش کار کرده بودن بی نهایت زیبا بودن .چه ویویی بشود

من هم باورم نشد که این قطاره با اون کابل ها میاد و میره چه قدرت فوق العاده ای دارن

چه صحنه ی فوق العاده ای رو فیلم گرفتین استاد اون لحظه ای که قطاره داشت می اومد بالا چقدر آرام بدون هیچ عجله ای چون هدف فقط لذت بردن از مسیره نه صرفا رسیدن به مقصد همون اصلی که باید در رسیدن به خواسته ها رعایت بشه اونوقته که هم لذت میبری هم به خواسته ها میرسی

آبشار زیر زمین ؟؟؟؟!!!!!!!!!

نه فعلا که باور نمیکنم چون نه دیدم نه شنیدم حالا اگر ببینم حتما باور میکنم

خدای من چقدر این ساختمون ورودی آبشار قشنگه ساده اما زیباس .من عاشق این رنگهای شادیم که توی نمای بیرونی سخاتمونهاشونه اصلا آدم به وجد میاد که بره تو ببینه چه خبره

چقدر صدای به هم خوردن سنگها زیبا بود

به چه چیزی اشاره کردین استاد دقیقا خیلی ها هستن واسه همین چشم نظر و امثالهم چقدر هزینه میکنن به خاطر باورهایی که دارن

یکی از بچه ها توی کامنتش به نکته ی جالبی اشاره کرده بودن همین که شما خیلی راحت به همه چی توی اون فروشگاه دست میزنن و براتون مهم نیست که حالا فروشنده چیزی بگه من یکی خودم توی این قضیه مشکل دارم که وقتی میرم مغازه فقط از دور نگاه میکنم و خیلی دست نمیزنم چون فکر میکنم زشته البته ی کم بهتر شدم اما هنوز خوب نیستم

خدای من چقدر از همین نعمت سنگ میشه ثروت خلق کرد چه ایده های زیاد ساده و متنوعی

چقدر باحالن این تیرکمونا کوچیک که بودم یکی دوبار امتحان کردم با تیرکمون اما بقول استاد فقط میخورد به دستم سنگه و ی سانت هم جلوتر نمیرفت خخخخخخ ووقتی میدیم که پسرا خیلی راخت ازش استفاده میکردن برام خیلی عجیب بود غافل از اینکه اونا هزاربار تمرین کرده بودن تا یاد گرفته بودن و من خود بی تمرینم رو با اونا مقایسه میکردم و همین باعث شد بی خیالش بشم . این تیرکمونا یاد تیله بازی افتادم برخلاف تیرکمون بازی تیله بازیم خوب بود

آره استاد بهتر از جارو پرت کردن سمت برونی خخخخخخخ

شما که پیش بینیتون رو کردین استاد

اون جمله های رو مانیتور هم داره همین رو میگه:

ی جایی جلوتر از اینجا ی چیزی هست شگفت انگیزتر از اونچه که میتونین تصورش رو بکنین

خدای من 5 میلیون سال اونوقت من دو ساله میخوام مسیر زندگی چهل سالم رو درست کنم و چقدر عجله میکنم بعضی وقتها

آدم وقتی اینا رو میبینه و به تکاملی که پشت اینها بوده فکر میکنه اصلا مات و مبهوت میشه که چطور اینها ذره ذره روی هم شکل گرفتن تا تبدیل شدن به این چیزی که ما میبینم

وای که چقدر دیدن این صحنه ها قضیه طی کردن تکامل و کمالگرا نبودنی که شما استاد توی دوره عزت نفس ازش صحبت کردین رو برای من مرور میکنه که ما شرایط الان خودمون رو توی ابتدای کارهامون با اونی که تکاملش رو طی کرده مقایسه نکنیم که کار کاملا اشتباهیه

چه شکل های عجیبی اینجا شکل گرفته جالبه به هر کدوم هم ی اسمی دادن انگار ی هویتی مستقل پیدا میکنن اینجوری

چقدر اون آب زلال و شافه و صد درصد هم خیلی سدره با این عمق

این سکه ها رو هم احتمالا برای صدای جالبی که تولید میکنه اونجا انداختن مثل ی سنگی که از بالا میندازی توی چاه آب یا چشمه که تهش سنگیه

یا شاید هم یکی اتفاقی سکش افتاده و صدای جالبی داده واین قضیه تکرار شده

انگار توی گوشم صدای افتادن سکه رو میتونم خوب تصورش کنم و وقتی که تکرار بشه یکی دوتا سه تا و ….. لذت بخشه این کار اونم توی آبی به این زلالی و شفافی

راستش رو بخاین استاد در عین حالی که ابعت و عظمت اینجا آدم رو مبهوت میکنه اما من یکی ی کم احساس ترس هم میکنم از بودن اونجا نمیدونم فقط منم یا بقیه هم این ترس رو دارن اما اگر اینجوری هم باشه باید تحسین کرد اینهمه آدم شجاع رو مخصوصا اونایی که بچه هاشون رو هم آوردن

چه نورپردازی بابا این آمریکایی ها دیگه کی ان نورپردازی اونم توی ی همچین جایی

خدای من اینا چی ان چطوری شکل گرفتن اینا حیرت انگیزن

چقدر همین جا هم شما استاد و مریم جان متفاوت هستین از بقیه البته صدایی از اونها شنیده نمیشه اما معلومه که خیلی دقت نمیکنن اون اندازه که شما دارین توجه و دقت میکنین به این نشانه های تکامل و خلقت

خدایا این نمایش فوق العاده واقعا آدم رو انگشت به دهن میکنه چه عظمتی چه شکوهی اشک آدم رو در میاره چه صحنه ای اونم زیر زمین

ی لحظه یاد حرفهاتون افتادم که جهان به شجاعان پاداش میده اینم پاداش شما و همه ی اون افرادی که حرکت میکنن میخوان تجربه کسب کنن میخوان لذت تجربه رو بچشن از مسیر لذت میبرن به نتیجه هم میرسن

داشتم فکر میکردم ما اینههمه زیبایی روی زمین آمریکا دیدیم ببین زیر زمینش که ناشناخته هست چه زیبایی های نعفته اس حتی همین جایی که من هم نشستم خدا میدونه در اعماق زمین چه خبره و چه شگفتی های وجود داره که من از اونها بی خبرم و همین موضوع توی همه ی جهان صدق میکنه

چقدر اینجا مفهوم خلقت زمین و بعدش پرداختن به خلقت آسمانها توی ذهن آدم مرور میشه که وقتی خداوند میگه اول زمین رو خلق کردیم و به آسمانها این بعده چقدر طول کشیده جل الخالق

همینه که خداوند میگه تفکر کیند در خلقت آسمانها و زمین تازه زمین که یکی خدا میدونه توی اون آسمونها چه خبره و چه اتفاق هایی افتاده و می افته

چقدر صدای تحسین شما استاد از همه بلندتر بود :Oh! My goodness!

به به باز اون رستوران برزیلی ندیده دهنم آب افتاد

اون تنور خفن پشت سرتون همون جاییه انگار که اون کباب ها رو درست میکنن اگر اشتباه نکرده باشم چه ذغال هایی داره ایول

بی نظیره همه چیز از سرسبزی گرفته تا اون رودخانه و پل هایی که از روش رد میشن

تا اون خونه های رنگارنگ و متنوع و اون تقسیم بندی های همیشگی و منظم

تا اون زمین های ورزشی و اون استادیوم فوق العاده

فراوانی پارکینگ ها تا اون بزرگراهی که ماشین ها توش انگار ماشین کوکی هستن

اون ساختمونی که سقفش مثلثی شکل بود

مثل همه ی جاهایی که دیدیم همه جا تمیز و مرتبه و سرشار از فراوانی

و این میکس آخر که دیگه دلمون رو برد حسابی چه عکس های زیبا و حرفه ای

یاد حرفهاتون افتادم که آدم هر کاری رو که بهش علاقه داشته باشه و کمالگرا نباشه و تکامل رو درک کنه میتونه توش با تمرین و تکرار حرفه ای بشه مثل این عکس گرفتن ها و تدوین های عالی

سپاسگزارم از شما و مریم جان