سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 119 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

189 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    سلام استاد عزیزم استاد عباس منش عزیز.

    سلام استاد عزیزم مریم خانم شایسته عزیز.

    بی نهایت دوستون دارم. استاد چقدر خوبه که آگاهانه به نکات مثبت توجه میکنید. این خیلی عالیه مثلا همین درختی که در موردش صحبت کردید. این خیلی جالب بود واسه من.

    استاد چقدر جالبه کاری که آقای جو سالاتان انجام داده. من تو یکی از فایلهای دیگرون در موردش شنیده بودم. واقعا چقدر جالبه که وقتی آدم کاری که عاشقش هست را انجام بده اینجوری ازش درآمد کسب میونه و خدا هدایتش میکنه.

    استاد چقدر خوبه این آزادی زمانی و مکانی شما. بی نهایت زیباست، میدونید من الان از لحاظ فرکانسی جایی هستم که دیر به دیر و با مدت کم میتونم مسافرت کنم. امیدوارم بتونم هر وقت خواستم بتونم برم مسافرت و در مسافرت هم درآمد کسب کنم.

    اونجایی که اون رودخانه زیبا را دیدید، خیلی جالب بود، اینجوری زیبایی ها را دیدن و اون سخن جالبی که خانم شایسته زد. زیبایی های اینجا اند لس هست.

    استاد چقدر این تکاملی که میفرمایید طی کردیم خوب طی شده و درسی که به من میده اینه که بتونیم تعادل رو برقرار کنیم و در رابطمون تکامل را طی کنیم.

    استاد چقدر جالب که از همون موقع نظرتون بوده که این کارو بکنید و الان تراک کمتر دارید‌. این خیلی جالبه.

    استاد عزیزم منم تایید میکنم که چقدر این سریال سفر به دور آمریکا تاثیرگذار بوده و هست.

    من میتونم به جرات بگم که زندگی من با فایلهای گفتگو با استاد و سفر به دور آمریکا تقریبا خیلی بهتر شد و خیلی باورم و خیلی ایمان قوی تر شد به این مسیر، به این آموزش‌های شما.

    بی نهایت خانم شایسته ازتون سپاسگزارم که این فایلهای سفر بدور آمریکا و زندگی در بهشت را آماده کردید. دستتون درد نکنه. خیلی ازتون ممنونم.

    استال عاشقتونم‌که اینقدر خوب پارتنرتون را می‌شناسید و اینقدر نکات مثبت ایشان را می‌بینید.

    این عالیه. این تیکه که توی همه ی زمینه ها شما ذهنتون را کنترل می‌کنید واسه من پرایس لسِ.

    این نکته مهمیه که منم باید خوب رعایت کنم.

    استاد چه خوبه که دوست دارید که مستقل باشید و پارتنرتون هم مستقل باشه…

    استاد چقدر راحت میتونید در مورد روابطتان جلوی هم صحبت کنید. این عالیه.

    استاد چقدر خوبه گفتن نکات مثبت خانم شایسته عزیز.

    استاد من تا الان قکر میکردم خیلی کارها رو من باید انجام بدم ولی با دیدن این فایل به این فکر کردم که خوب چرا واسه من نه؟

    عالی بود این فایل. واقعا عالی بود.

    و استاد چه نکته جالبی

    فکر نکنید اگه همون آدم قبلی باشید، تجربه جدید میتونید تجربه کنید. این خیلی عالی بود استاد.

    استاد اونجا که در مورد پراید گفتید هم خیلی عالی بود. عاشقتم استاد. کاش اون روز تو چهارباغ پیش هم بودیم.

    چقدر جالب. استاد لحظه لحظه این فایل عالیه من باید همشو بنویسم. خیلی عالیه.

    استاد جونم چقدر خوبه که خانم شایسته اینقدر ذوق میکنه. ریزه و آیدر را حتما میرم.

    اگر می‌خواهیم تجربه های خوبی داشته باشیم ما باید آدمهای بهتری باشیم.

    یه نکات مثبت توجه کنیم.

    استاد اون تیکه آخر یاد اون کامنت دوستمون تو سفر آخر افتادم که میگفت سپاسگزاری همون ذوق شماست استاد که با اینکه وسط بهشت زندگی میکنید، اینجوری ذوق میکنید با دیدن این زیبایی ها. خیلی برام ارزشمنده این دیدن زیبایی ها. خیلی. بی نهایت.

    استاد واقعا همینطوره که شما میفرمایید، هرکاری که من آسون گرفتم به راحت ترین روش ممکن حل شده و هر کاری که عجله داشتم و به خودم سخت گرفتم، یه جورایی سرویس شدم.

    استاد اون قضاوت کردن هم نکته خیلی عالی ای بود که من واقعا از روی فایلی که شما در مورد اون سخنان حضرت موسی با خداوند و دیدگاه های مختلف به اون قسمت داشتید، از اون روز سعی کردم قضاوت نکنم.

    استاد امیدوارم خیر دنیا و آخرت نصیب خودتون و خانم شایسته عزیز بشود هر روز ان شاالله.

    عاشقتم استاد جونم عاشقتم مریم خانم.

    امیدوارم هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1313 روز

    سلام

    تشکر ویژه دارم از خانم شایسته عزیز برای آماده کردن فایل های سفر بدور امریکا و زندگی در بهشت، واقعا هرچه قدردانی کنم کمه

    تحسین میکنم استاد عزیزم رو ک قدردانی میکنن از خانم شایسته، از زحماتشون تشکر میکنن و ویژگی های مثبت شون رو به ما میگن تا ماهم الگو بگیریم ازشون

    یکی از ویژگی های ایشون اینه ک پایه هستن برای هر اتفاقی، و انعطاف پذیر هستن

    مثل بعضی از همسفرا ک خود منم تجربه سفر داشتم با اینطور آدم ها ک غر میزنن، لوس بازی میکنن، شرایط رو سخت میگذرونن و اصن لذتی نمیبرن از سفر، و باعث میشن به بقیه هم خوش نگذره

    و این رفتارها نشاءت گرفته از کمبود عزت نفسه، اینکه میخوان دیده بشن و مورد توجه قرار بگیرن

    دقیقا منم اصلا حال نمیکنم با اینجور آدما،و بعد از اولین سفر و یا بیرون رفتن دیگه کات میشن، البته ک من خیلی خیلی روابطم با بقیه کم شده و فقط تنها میرم بیرون و چقدر لذت بخش تر هست ؛)

    دقیقا منم خیلی حسم بد میشه اگر کسی مراقبم باشه و یا نگرانم باشه، خوشبختانه اصلا حس ترحم و دلسوزی و نگرانی توی پدر و مادر من نبوده و نیست :))) حالا این طرز رفتار و شخصیت شون برای من موهبت شده درصورتی ک قبلا اونارو رو مقایسه میکردم با بقیه

    ینی وقتی یه سری رابطه هارو می بینم میگم خدایا شکرت شکرت ک من یاد گرفتم اول باید عاشق خودم باشم، اول باید خودم به یک آدم قوی تبدیل بشم بعد خدا خودش هدایت میکنه منو ب یک رابطه بدون وابستگی و درست

    استاد گفتین ( من نه کسی رو حمایت میکنم و نه میخوام کسی منو حمایت کنه )

    این یک رابطه توحیدی هست، این رابطه بدون وابستگی هست، رابطه ای ک خدا رو اصل و اولویت قرار بدیم، رابطه ای ک اول رابطه و عشق ب خودم درست شده بوده از قبل، رابطه 2 انسان مستقل

    نکات

    همه چی خیلی راحت تر میشه وقتی ک یک همسفری باشیم ک

    اولا اصلا اهل غر زدن و سوسول بازی و ناز کردن نباشیم

    دوما بشدت همکاری کنیم

    استاد این همکاری عه خیلی قشنگه ینی خیلی باعث زیباتر شدن روابط میشه، نه فقط در سفر در همه جا در خانه، محل کار، بیرون هرجا، ینی اینکه خودت پیش قدم بشی برا کمک ب دیگران حتی کمک های بسیار ریز ها، مثلا شما در رو برای خانم شایسته باز میکردین، یا خانم شایسته درب صندوق ماشین رو براتون نگه میداشت وووو

    این رفتارها این همکاری ها خیلی باعث زیبایی روابط میشه

    ما انسان های اجتماعی هستیم این رفتارها رو ک انجام بدیم باعث صلح و آرامش درون مون میشه، باعث عشق ورزیدن ب خودمون و انسان های اطراف مون میشه و خودمون حس قشنگی می گیریم از این کمک مون

    بارها شده دیدم بعضیا برای شوآف و دیده شدن خواستن کمکی بکنن و فقط سروصدای الکی کردن ک من دارم کمک میکنم، درصورتی از زیر همون کار در میرن و کامل و درست انجامش نمیدن، این رفتار منزجر کننده رو ک من دیدم یاد گرفتم بدون سروصدا کردن برم کمک و نیازی ب تایید و چه چه و به به دیگران نداشته باشم، و بدون جهان ب ادا و اطوار ما پاسخ نمیده، جهان ب درستکاری و صداقت و مسئولیت پذیری ما پاسخ میده

    اتفاقا من خودم یاد گرفتم توی بیرون رفتن ها، توی مسافرت ها بیشترین وسیله ممکن رو ک میتونم بردارم، با اینکه مثلا خواهرهای خودم میخوان ب اصطلاح زرنگ بازی دربیارن و از زیر کار در برن و یا دنبال یک وسیله سبک و شیک می گردن ک برش دارن :)))،  ولی من میدونم همین تغییر رفتار من باعث تغییر رفتار اونام میشه

    استاد: دلیل اینکه این سفرها داره خوب و راحت پیش میره، بخاطر ذهنیت و آسان گرفتن استاد و خانم شایسته هست، بخاطر انعطاف پذیر بودن شون، سخت نگرفتن ب خودشون، عاشقانه و بدون انتظار باهم همکاری کردن، کمک کردن توی هر حالتی، پشتیبان همدیگه بودن، غر نزدن

    خوش گذشتن ب پول داشتن ربطی نداره بچه ها، من با همون پراید هم نصف ایران رو گشتم، شبها توی ماشین می خوابیدیم، با یک پیک نیک و املت بهترین لذت رو می بردیم

    نکته دیگه ذوق کردن موقع دیدن زیبایی هاست

    بیان کردن احساسات واقعی

    شما هرچقدر ذوق بیشتری برای زیبایی ها و نعمت های خدا داشته باشی، جهان هم بیشتر ب شما زیبایی و لذت هارو می چشونه

    استاد این داستان و گفتید، اتفاقا من چند روز پیش خواهر کوچیکم رو بردم یک جایی ک جنگل طور و هایکینگ و رودخونه و اینا داشت، چون خودم قبلا کشف اش کرده بودم و خیلی خیلی لذت برده بودم انقدر بالا پایین پریده بودم ک خدا هدایتم کرده بود، دوست داشتم ب بقیه هم نشون بدم حتی ب پدرم هم پیشنهاد دادم بیا باهم بریم ولی خوب من نمیتونم کسی رو مجبور کنم چون در فرکانس اش نیستن، واقعا بعضی اوقات میگم چرا افراد هیچ حرکتی نمیزنن چرا نمیخوان از لذت ها و نعمت های این دنیا استفاده کنن مگه ما ربات ایم ؟؟

    خلاصه من خواهرم ک 7 سال از من کوچیک تره رو بردم، آقا جان دریغ از یه ذوق، بهش میگفتم الان می برمت یه ویویی بهشته بهشت، بعد می دیدم فِس، بعد دیگه کلا مسیرمون جدا شد من جلو تر میرفتم و حرف میزدم با خودم و خدام و تجسم میکردم و ذوق میکردم برا هر چیز و ایشون هندزفری تو گوش، گفتم اوکی بزار لذت اش رو اونطور ک دوست داره بگذرونه

    ینی اون تفاوت لذت بردنه رو دیدم این ذوق تو وجودم رو حس کردم اینکه زندگی بدون ذوق و شوق هیچه هیچ، من دوست دارم وقتی میرم تو طبیعت صدای طبیعت رو بشنوم صدای آب،بلبل، نسیم، با خدام حرف بزنم ولی می بینم خیلی ها آهنگ گوش میدن و هندزفری میزارن، یاد حرف شما افتادم استاد ک گفتین بعضیا میخوان حجم مغزشون رو پر کنن، بابا همون وقتو بزار با خودت حرف بزن، ببین چند چندی با خودت، چی میخوای از این جهان، برا چی ب دنیا اومدی

    خلاصه ک تصمیم قطعی گرفتم ک ب تنهایی بیرون رفتم خودم ادامه بدم چون خیلی خیلی برام لذت بخش تره ؛))

    و اینکه حس عذاب وجدان نداشته باشم نسبت ب خواهرام، و اینو بدونم من نمیتونم باعث خوشحالی کسی بشم، هر کس باید خودش بتونه حالشو خوب کنه

    نکته

    اگر ما میخواهیم تجربه های بهتری داشته باشیم، ما باید خودمون آدم های بهتری شویم

    باید آدم منعطف تری بشیم

    باید آدم توجه کننده ب نکات مثبت باشیم، تو دل هر شرایطی

    حتی اگر اوضاع جاهایی ک سخت میشه باز باید سعی کنیم یک نکته مثبتی رو پیدا کنیم، باید سعی کنیم نیمه پر لیوان رو ببینیم، بگیم خداروشکر از این بد تر نشد

    و این نوع ذهنیت هست ک مارو هدایت میکنه ب بهترین سفر و بهترین زندگی و بهترین اتفاقات

    هرچقدر ما ب زیبایی های بیشتری توجه کنیم، جهان مارو ب زیبایی های بیشتری هدایت خواهد کرد

    باید سعی کنیم ک نزاریم این ذوق ها برامون عادی بشه، زندگی زیباست اگر ما در لحظه باشیم و احساس خوشبختی در لحظه رو داشته باشیم

    من هم سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز ک برامون نکات و درس های زندگی رو از استاد عزیز فیلم گرفتن، سپاسگزارم از هردو استاد عزیزم، خانم شایسته و استاد شما الگوی زندگی ما هستین

    تحسین میکنم این عشق واقعی و زیباتون، این تحسین کردن همدیگر، این نکات مثبت رو بیان کردن، انقدر هر دو عزیز نکته مثبت دارین ک ؛)) بوس بوس بوس

    آسان گیر برخود کارها کز روی طبع

    سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    زندگی رو بر خودت آسون بگیر

    لذت ببر

    خیلی گیر ندیم، خیلی غر نزنیم

    وسواس نداشته باشیم روی همه چی

    بپذیریم شرایط رو

    استاد من خودم این شعر رو خیلی خیلی بکار میبرم، مثلا یه موقع هایی قرار بوده مهمون بیاد برامون (البته خونه ما نسبتا مهمون زیاد میاد) مثلا من قبلا خیلی غر میزدم خیلی شرایط رو سخت میکردم برا خودم، چون خیلی ترجیحم ب تنهایی و تنها بودن هست و اکثر مهمونی هارو نمیرم، این یک مسئله ای بود ک من ب خودم میگفتم باید خودتو کنترل کنی و ب خودت آسان بگیری ک خیلی خیلی پیشرفت کردم تو این زمینه

    یه مسئله دیگه این بود ک من وقتی رفتم سرکار جدیدم، با اینکه کار جدید بود، همکاران جدید بود، و همکاران میخواستن کارو برام سخت کنن و فاز عجله و استرس بهم بدن، من در کمال آرامش ب خودم آسون میگرفتم و کارم رو در کمال آرامش و بدون توجه ب حرف هاشون انجام میدادم و کارو برا خودم آسون میکردم و خودم رو ب آرامش دعوت میکردم ؛))) و اتفاقا از همون روز اول مورد تشویق مدیرمون قرار گرفتم

    متشکرمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    ممنون استاد از توضیحاتتون

    و چقدر عالی که همیشه بدنبال راحتیتون هستید و اگه هر شخص دیگه ای بود فکر این بود که خب بازدید میگیره فروش بیشتر میکنه و… پس حتی اگه دوسش ندارم هم انجامش میدم

    اما قانون همیشه برای شما ثابته چیزیکه دوس دارید فقط انجام میدین مهم نیست نتیجه انجام دادن و ندادنش چیه

    رستوران سلف سرویس که همه تنوع غدایی داره

    چقدر عالی و نتنوع یعنی برای هر کشوری را غداش گداشتع انقدر تنوع عالیه

    درخت زیبای پارکینگ که دو رنگ هست و با نور خورشید زیباییش چند برابر شده

    رابطه زیبای شما و مریم جان که عالی هست هر دو مکمل هم و پایه هم

    اینکه مریم جان انقدر مستقل هستن و در فیلم برداری عالی هستن با حوصله و صبر و تمیز و مرتب قابل تحسینه

    چقدر خوب شما با تمام جزییات از ویژگی های خوبشون تعریف میکنید

    و این توجه شما خیلی این رابطه را زیبا تر کرده

    تمیز و مرتب بودن من بارها از مریم جان یادگرفتم وقتی، در فایلهای زندگی در بهشت طبقه بندی کردن انجام داد دقیقا منم انجام دادم دیدم بی نظیر شد

    وقتی استاد گفتن هر روز بخش هایی را تمیز میکنن که اصلا کثیف نشه فهمیدم خب هر روز یک جاهایی تمیز میکنم خونه همیشه مرتبه و دقیقا جواب داد و من خیلی الان راحتم

    و فیلم گرفتن مریم جان به من هم این حس داد که منم بیشتر فیلم بگیرم و الان دقیقا این مدلم و عاشق فیلم گرفتن

    ومریم جان واقعا فوق العاده هستن

    از ظاهر اراسته، خونه اراسته، مرتبی، حوصله و تمرکزشون من همیشه لدت میبرم

    اینکه متمرکز میشن عالیه وقتی فیلم میگیره واقعا داره فیلم میگیره و این تمرکز بی نظیره

    بارها تلاش کردم بیشتر از قبل متمرکز باشم و دیدن مریم جان هر بار بهم یاداوری کرد تمرکز کردن چطور هست وقتی موند داخل خونه تا فایلها را تکمیل کنه تمرکز یعنی این، وقتی کاری انجام میدم هیچکاری کنارش نیست و فقط همون کار هست که انجام میشه تمرکز یعنی این

    ممنون استاد و مریم جان که همیشه بهترینها را به ما یادمیدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

    تمرکز بر زیبایی های این فایل ارزشمند

    هر بار که این فایل رو میبینم

    در درجه‌ی اول چقدر تحسین میکنم خصوصیات اخلاقی و شخصیتی مریم خانوم عزیز رو

    و دوماه که میبینم خیلی شبیه هستن به خصوصیات اخلاقی خودم

    و من واقعا خودم هم همینطور هستم

    خیلی پایه

    خیلی صبور

    خیلی انعطاف پذیر و همیشه در سفر هام سعی کردم جوری رفتار کنم و منطق باشم که به همه خوش بگذره

    و هر کجا هم که دیدم دیگه اون افراد یا طرف مقابل با خصوصیات اخلاقی و اولویت های من سازگار نیست

    آروم آروم خیلی نرم ازشون فاصله گرفتم

    و قبلا خیلی دیر این کارو میکردم

    الان سعی میکنم زود تر افراد نامناسب با اولویت های شخصیم رو حذف کنم،

    البته تمام دوستانی که تو زندگی ما میان و ما باهاشون اخت پیدا میکنیم به خاطر فرکانس حال حاضر خود ما میان تو زندگیمون

    و خب در طول مسیر هرکجا که ما یا اون افراد اختلاف فرکانسی پیدا کنیم باهم خب بالطبع دیگه با هم لذت نمی‌بریم‌

    در مورد قضاوت

    همین چند ماه پیش بود که تو خلوت هام وقتی که سیمم خیلی عمیق وصل شده بود الله

    خداوند دقیقا این رو به من گفت که هرگز چیزی رو قضاوت نکن

    فقط مشاهده گر باش و انتخاب کن همین

    فقط ببین زیبایی هارو ببین

    همه چیز درسته در جایگاه قضاوت نیستی

    و اونجا به خاطر تموم قضاوت هایی که میکردم و کرده بودم توبه کردم

    و بعد از اون خیلی بهتر شدم حالا من به صورت کلامی که تا به حال خیلی کم شاید کسی رو قضاوت کردم

    یعنی در موردش صحبت کردم

    اما از لحاظ ذهنی که واقعا این ذهنه همیشه در حال قضاوت کردن خودمون آدمها شرایط و اتفاقات هست

    و ما هستیم که باید جلوی این قضاوت های ذهن رو بگیریم و بهش اجازه ی جولان ندیم،

    و در مورد مثال آسان گیر کارها کز روی طبع جهان سخت میگیرد بر مردمان سخت کوش،

    از وقتی با شما استاد جانم آشنا شدم

    خیلی بهتر شدم

    خیلی

    بدو بدو و عجله هام خیلی کمتر شده

    تقلا کردن هام خیلی کمتر شده

    قبل از هر کاری

    می‌شینم فکر میکنم و سعی میکنم راحت ترین و ساده ترین شیوه ی اجرای اون کارو پیدا کنم

    و خیلی جاها هم طبق عادت مسیر آسان برام مسخره میاد و نمی‌رم انجامش بدم به جاش مسیر سخت رو انتخاب میکنم

    اما دارم سعی میکنم یاد بگیرم

    که خداوند آسانه

    قانونش آسانه

    زندگی آسونه

    پول ساختن آسونه

    ایده های خداوند آسونه

    اصلا هرچی آسون تر خدای گونه تر

    هر چی راحت تر خدای گونه تر

    هرچی تقلا بیشتر شیطانی تر

    هرچی زور زدن و بدو بدو و عجله کردن شیطانی تر

    چون واقعا تو ذهن ما راحت طلبی خیلی خیلی بد تعریف شده و

    اگر می‌خواین محصولی تولید کنیم بیشترین تلاش و زجر رو براش میکشیم تا بلکه لایق بشیم

    اگر می‌خواین یک کار هنری درست کنیم باورمون اینه که حتما خیلییی باید روش کار کنیم بلکه بتونیم با قیمت بالا بفروشیم

    در صورتی که هستن افرادی که از چیز های بسیار ساده خیلی راحت خیلی راحت که به دید ما خیلی ساده و مسخره میاد دارن ثروت میسازن

    همین امروز یه کلیپی دیدم که طرف سیب زمینی های مونده ی مغازه ها و خونه هارو جمع می‌کنه و روشون جمله ی انگیزشی می‌نویسه و می‌فرسته برای مشترکینش

    خب

    از دید خیلی هامون میگیم این شد مگه کار؟

    اما اون داره ارزش و مفهوم رو میفروشه

    حالا برای اینکه بتونیم این باورو در خودمون ایجاد کنیم باید تا میتونیم از این الگو ها به ذهنمون نشون بدیم تا احساس لیاقتمون بره بالا و ایده های ساده که با شرایط فعلیمون قابل انجامه ،انجام بدیم

    تا ثروت بسازیم یا همون کارهایی که قبلا داشتیم انجام می‌دادیم رو ارزشمند بدونیم و این فرکانس احساس لیاقت و ارزشمندی باعث میشه که مشتری های بیشتر و بهتر که قدر کارهای مارو می‌دونم به سمت ما هدایت بشن،

    استاد خدارو شکر واقعا تحسینتون میکنم بابت آزادی مالیتون

    واقعا باعث افتخارم هست که استاد عملگرایی مثل شما دارم

    و این باور رو به من میده که من هم به زودی میتونم این شرایط رو تجربه کنم

    اگر با تعهد کانون توحهمو ببرم به سمت زیبایی ها

    یادمه وقتی که بچتازه وارد سایت شده بودم

    من هم به تقلید از بقیه بچه های سایت

    توجه میکردم به این زیبایی هایی که تو فایل ها هست و واقعا هم به طرز معجزه آسایی نعمت ها داشت بیشترو بیشتر وارد زندگیم میشد ،

    الان هم می‌خوام دوباره شروع کنم چبیشتر تمرکز و توجهمو بگذارم روی زیبایی ها

    در حال حاضر بعد از مسیر خودشناسی که طی سال گذشته سپری کردم،

    خدارو شکر بستر با توانایی هام و علایقم آشنا شدم

    و یه جورایی ذهنم از اون درگیری در مورد مسیر مورد علاقم آزاد تر شده

    کمتر به چی؟ چطور؟ چگونه؟ فکر میکنم

    و با توجه به آگاهی های دوره ها سعی میکنم که خودم رو در فرکانس مثبت و به قول دوره ی جدید بر مومنتوم مثبت حفظ کنم

    و همش این سوال رو از خودم بپرسم

    که چطور بیشتر از زندگیم از این لحظه از همین جایی که هستم لذت ببرم؟

    چطور آسون تر بگیرم به خودم و دیگران؟!

    چطور کارها و ایده هارو تو ذهنم آسون تر کنم؟

    چطور باورهای مناسب هم جهت با خواسته هام ایجاد کنم؟

    چطور به احساس بهتر برسم؟

    چطور سپاسگذار تر باشم به خاطر نعمت های که تو زندگیم هست؟

    و این ها باید سوالهای اساسی زندگیم باشه

    چون همه ی نعمت ها در راستی این سوال ها و انجام جواب این سوال ها وارد زندگیم خواد شد انشاالله

    مشتاقانه می‌خوام دوره‌ی هم جهت با جریان خداوند و البته دوره ی ثروت 3 رو خریداری کنم

    چون امسال فکر میکنم سال حل مسائل اساسی زندگی باشه و می‌خوام انشاالله قدرت حل مسئله رو به صورت ریشه ای تو وجودم پرورش بدم

    و می‌خوام در مسیر مورد علاقم مسائل روحل کنم و ثروت ایجاد کنم انشالله ،

    واقعا از خداوند می‌خوام کمکم کنه آگاهی ها و درکم از قوانین بیشتر در ذهنم تثبیت بشه و بتونم در. زمان مناسب از درک و آگاهی مناسب استفاده کنم تا بتونم ذهنم رو بهتر کنترل کنم برای دریافت نعمت های خداوند

    انشاالله

    استاد جان دوستتون دارم

    مریم خانوم دوستتون دارم

    شما الگوی همسر ایده آل برای من هستین

    و خودم هم سعی میکنم هر روز بهتر بشم

    تا بتونم روابط بهتری رو تجربه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فاطمه فضائلی گفته:
      مدت عضویت: 1269 روز

      سلام داداش گلم

      تو بحث کارهای هنری که گفتی

      اگر می‌خواین محصولی تولید کنیم بیشترین تلاش و زجر رو براش میکشیم تا بلکه لایق بشیم

      اگر می‌خواین یک کار هنری درست کنیم باورمون اینه که حتما خیلییی باید روش کار کنیم بلکه بتونیم با قیمت بالا بفروشیم

      من چون نقاشی مینیاتور انجام میدم کاملا افتاده بودم تو این سیکل که هرررررچی بیشتر کار کنم روی نقاشیم بهتره و خب مینیاتور هم رییییز و این کار کردنه بی نهایت شده بود برام با این فکر که اون موقع ارزش داره و انقدر دیگه این سیکل باطل ادامه پیدا کرده بود که اگه یه کار هنری می دیدم که کم کار بود اصلا طرف رو هنرمند حسابم نمی کردم . یه جایی به بعد دیگه به لطف خدا این موضوع رو متوجه شدم یکم کوتاه اومدم و نتیجش مثلا این شد که هزینه دوتا کار برای یه کار حساب میشد و خب باید بیشتر باید روی این موضوع کار کنم که کارهای من به اندازه کافی ارزشمند و حرفه ای هست

      نمیدونم این سختی کشیدن تو هنر از کجا اومد سراغمون . من که هنوزم مقاومت دارم که کارهای خیلی ساده رو با قیمت های بالا ببینم ولی دیگه میدونم حداقل این فکر رو باید خلافشو به خودم ثابت کنم

      من انقدر کارم خوب بود که بیست سالم که بود یه دوستام منو مربی یه بخشی از نقاشی های اموزشگاهش کرد و من شاگردهام ده پونزده سال ازم بزرگتر بودن ولی اونقد احساس میکردم من چیزی بلد نیستم و خاک این کارو نخوردم خیلی راحت از دستش دادم

      کامنت شما مثل همیشه خوب و ارزشمند بود . امیدوارم موفق و شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی میرفخررجایی گفته:
        مدت عضویت: 1529 روز

        فاطمه جان سلام

        درود برتو

        امیدوارم عالی باشی

        فاطمه جان من دقیقا خودم دارم حس میکنم که با تغییر همین باورها

        و دیدن الگو ها

        و فهمیدن قدرت باور و احساس لیاقت نسبت به خودم و کارم

        میبینم که رفتارم داره تغییر می‌کنه

        می‌دونی

        یعنی به جای اینکه بیام طبق الگوی رفتاری گذشتم رفتار کنم

        میام میگم چرا؟

        براچی باید مثلا اینو انجام بدم؟

        چرا اینطوری نه؟

        چرا ساده تر نه؟

        بعد با پرسیدن همین سوالات آروم آروم ایده های بهتر میاد ایده های ساده تر کم هزینه تر راحت تر لذت بخش تر

        و در نهایت میبینم که همونم مشتری داره و بعضاً خیلییی بیشتر از قبل خریدار داره

        به خاطر چی؟

        به خاطر تغییر زاویه دید و نگاهم ،

        الگو الگو

        هی باید الگو ببینیم که افراد از کارهای خیلی ساده دارن پول های خیلی زیاد به دست میارن،

        اون وقت این باور تو ذهن ما می‌شکنه که برای ارزشمندی کارمون مهم نگاه خودمون به کارمون و فروانیه

        و هیچ عامل دیگه ای در فروش محصولات ما تاثیری نداره،

        و میبینیم که بازخورد ها تغییر می‌کنه نتایج تغییر میکنه،

        فاطمه جان

        سعی کن پاک کنی هرچی که قبلا میدونستی

        و بشین و یک‌ موزیک الهام بخش که خودت بیشتر باهاش ارتباط برقرار میکنی بگذار

        و برو تو دنیای خودت

        وصل شود به الهاماتت

        و با اون پیش برو

        با همون حسه

        هرجا هر چی گفت انجامش بده

        حست گفت در رنگ تر ، پر رنگتری کن

        حست گفت اینجا دیگه بسه ، دیگه بس کن،

        حست گفت اینو اضافه کن اضافه کن،

        با دست و دلبازی تموم به حسن توجه کن،

        هر جا حست گفت تموم،همین کافیه و چقدرررررر زیبا و خفن شده،

        تمومش کن، و قلبش کن و به عرصه ی نمایش بگذار،

        و باور تو در بیرون بازتاب پیدا میکنه،

        من واقعا توصیم به خودم و هنرمندان اینه که فقط روی باور فراوانی کار کنن،

        فقط در مورد کاری که انجام میدن احساس ارزشمندی کنن،

        این دو تا حس رو در وجودشون فعال کنن، بیگ بنگ ها رخ میده،

        موفق و پیروز باشی فاطمه جان

        حتی میتونی بهتر و پولساز تر از استاد فرشچیان باشی

        چون خدای اون با خدای تو یکیه

        اون فقط وصل بوده به خودش و الهاماتش

        و تکاملشو طی کرد تا ما الان به این استاد فرشچیان میشناسیمشون

        ،تو هم میتونی،

        در پناه خدا باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          فاطمه فضائلی گفته:
          مدت عضویت: 1269 روز

          سلامی دوباره

          فکر کنم خودت میدونی چقدر انرژی کلماتت بالاست ولی در هر صورت من بازم میگم که چه انرژی الهی ای داشت نوشته هات . کاملاااا معلومه تجربش کردی

          مرسی از توصیه هات اتفاقا منم خیلی خودمو درگیر این کردم که تو هنرم خیلی پیشرفت داشته باشم مخصوصا امسال چون خیلی نسبت به قبل نسبت به اهداف کاریم شفاف تر شدم و واقعا تصمیم گرفتم رها نکنم دیگه مسیرم رو

          اینکه موفقیت های هنریم رو مینویسم و روزی دوسه بار میخونم . موقع کار خودمو تحسین میکنم با خودم حرف میزنم و…. این کارها شدت مهم بودن کارمو بیشتر کرده همون کاری که جلسه یازده لیاقت استاد یادمون داد

          ولی راستش در مورد الهامات انگار فراموش میکنم از خدا کمک بگیرم . چندباری قبلا این کار رو کردم و کاملا هدایتی نقاشی کردم و واقعا نتیجه شگفت انگیزی بهم داد ولی بازم یادم میره ….. مرسی که بهم یاداوری کردی باید حتما از الهاماتم استفاده کنم اخه میدونی واقا باید اجازه داد تا خدا وارد بشه

          چندباری کامنت هات رو راجب این خوندم که تو بوکس و فن زدن از خدا کمک گرفتی . اگه دوست داشتی راجبش برام بنویس

          از استاد فرشچیان هم نوشتی این مدت بعضی وقتا میشد یه طرحی از استاد رو میزاشتم جلوم و با نگاه بهش می کشیدمش و خب به لطف گیفت های الهی ای که تو هنر خدا بهم داده واقعا کارهای قشنگی رو خلق میکردم ولی کارهامو انقدر لایق ندونستم که در حد استاد بدونم

          واقعا امیدوارم پیشرفت های زیادی داشته باشم

          همینطور برای شماهم پیشرفت های زیادی رو از خدا میخوام

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            علی میرفخررجایی گفته:
            مدت عضویت: 1529 روز

            سلام دوباره فاطمه جان

            خدارو شکر میکنم که توی قلم و گفته هام جاری میشه،

            در باره تجربه دریافت الهامات و اجراشون،

            هم برای شما می‌نویسم هم برای خودم و دوستان

            به نظرم هروقت میخوای وارد کاری بشی باید تمام وجودت توی لحظه ی حال باشه

            حتی

            قبل از اینکه وارد اون کار بشی

            حالا برای من توی رینگ و مبارزه بود

            برای شما نقاشی

            برای پدرم خلق آثار چرمی

            و هر کس توی هرکاری

            ،

            قبل از اینکه بخواد اون کارو انجام بده حالا چه موقع بیداری چه موقع خوابیدن

            چشمانم ببند

            و تصور کن که داری اون کارو با تمام وجودت به بهترین شکل ممکن انجامش میدی

            از همه ی جنبه ها بهش نگاه کن

            و حسش کن که اون کارو به نحو احسنت انجام دادی

            و از نظر خودت و دیگران اون کار عالی شده و بی نظیر شده

            این باعث میشه که طبق قانون

            اون کار به همون شکلی که توی ذهنت ساختی پیش بره

            ،

            حالا موقع انجامش

            باید توی لحظه حضور کامل داشته باشی

            و باور به اینکه یک نیرویی همراهته که کارها و انجام میده

            از کجا میفهمی باورش کردی

            خیالت راحته

            اعتماد به نفس داری

            بهش توجه داری

            و احساست در کل خوبه و آرومی ،

            حالا باید ببینی که چطور میتونی موقع انجام کارت توی لحظه حضور داشته باشی؟

            برای مثال

            من موقع تمرین بوکس یک آهنگی میگذارم که باهاش ارتباط برقرار میکنم و حس من رو عمیق می‌کنه بهم انگیزه میده هیجان میده و منو غرق در تمرین و الهامات و خلاقیت میکنه،

            موقع نقاشی و کار هنری هم تحربم این بوده که با یک موزیک هنری و الهام بخش طبق علاقه ی خودم

            اون موزیکی که عشق رو تو وجودم فعال می‌کنه میگذارم

            و صادقانه و عاشقانه سعی میکنم توی لحظه حضور داشته باشم

            که نتیجش احساس خوبه

            و خودت میفهمی که وصلی

            و این احساس خوب در لحظه اجازه میده که خداوند در تو جاری بشه ،و اون چیزی که شب قبل روز قبل یک ساعت قبل تجسم کردی که داشتی به نحو احسنت انجام میدادی در تو جاری میشه،

            و خودت از کارت لذت میبری ،

            از کارهای دیگران الهام بگیر

            اما موقع کار

            حتی از کار قبلیت هم نخواهد که کپی کنی

            اجازه بده توی لحظه خداوند در تو جاری بشه

            و این اثرات با اثر قبلیت متفاوت باشه ،

            من اینو توی رینگ خیلی خوب تجربه کردم

            می‌دونی

            فکر کن وسط یک معرکه گیری کردی

            تو فرصت فکر کردن نداری

            اونجاست که خلاقیت شکوفا میشد

            من هیچ وقت نرفتم حریف هامو ببینم و آنالیز کنم

            فقط با توکل و ایمان میرفتم توی رینگ و میگفتم از پسش بر میام خداوند بهم کمک می‌کنه

            و هر بازی من با بازی قبلیم متفاوته حتی سبک بازیم توی راند اول با راند دوم می‌دیدی متفاوته

            و بهم میگفت با این حریف اینطوری مبارزه کن

            این راندو اینطور برو جلو

            الان دستاتو بنداز پایین

            الان برو تو لاک دفاعی

            .

            حالا من قبلا فکر میکردم خودم عقل کلم

            بعد نگو

            اینا همش هدایت و الهامات خداوند بوده

            و تو این لحظه کردین و اعتبار تموم موفقیت ها و خلاقیت هامو میدم به خدای درونم که همواره بامنه و به من کمک می‌کنه و منو هدایت می‌کنه و راهنمایی میکنه،

            ،

            فقط کافیه باورش کنیم که هست

            که با ما صحبت می‌کنه

            که میتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم و ازش بپرسیم و اون حوابمونو بده

            ،

            و بهترین حس دنیاست وقتی پیداش میکنی

            بی‌نیاز میشی از بیرون

            توی هیچ کاری نمیتونی نه به خودت و نه به دیگران دروغ بگی

            چون اون از طریق قلبت بهت آلارم میده که داری مسیر غلط رو میری

            حتی توی تولید محصولت

            کی میفهمی صادقانه و عاشقانه داری کارتو انجام میدی ؟

            از احساس خوبت

            هرکجا حست رفت به سمت اسحساس بدون داری یک چیزی رو اشتباه انجام میدی

            و اگر با خودت صادق باشی

            سریع مسیر درست بهت گفته میشه و تو انجامش میدی

            و اون وقته که تو به محصولات صد در صد باور و یقین داری ،

            توی بحث قیمت گذاری

            میتونی توی شروع کار با قلبی پاک و نگاهی مثبت

            با مشتریت روراست باشی

            خودت یه عددی رو در نظر بگیر یک مقدار بالاتر از باورت

            بعد با مشتریت هم صحبت کن

            اگر داری مثلا به مغازه دار میدی

            صادقانه هم بخواه به اون خیر برسونی هم به خودت

            یعنی باتوجه به باور خودت اولا هدایت میشی به محله ها یا مغازه هایی که با باور تو تقریبا هم جهت باشه ،

            بعد توی قیمت دادن

            خب بالاخره هر دو طرف می‌خوان خیر ببینن،

            اینم تاکید میکنم توی شروع کار ،

            بعد که باورات قوی شد فرمون میفته دست خودت،

            از خودشم نظر بخواه

            بگو من این قیمت مد نظرمه

            شما فکر میکنید تو چه قیمتی میتونید هم سود خوبی ببرید هم راحت تر بفروشید،

            یعنی با قصد و نیتی اینکه میخوای به اون هم خیر برسونی

            این باعث ایجاد حس اعتماد بین تو و همکارت میشه

            اینطوری خودتم احساس خوبی داری و از رضایت مشتریت هم حالت خوب میشه و این احساس در تو ایجاد میشه که داری به اون کمک می‌کنی که سود ببره

            خودتم سود میبری،

            توی فروش شخصی، یعنی به مصرف کننده ی اصلی ،

            همه چیز به باور خودت بر میگرده

            که چقدر هم کارتو قبول داشته باشی هم قیمتی که روی کارت گذاشتی ،

            باید یه قیمت بگذاری که خودت باورش کنی

            بعد بازخورد هم از مشتریانت بگیر

            ولی نذار روت تاثیر بگذاره

            روی قیمتی مانور بده که همو خودت قبولش داری هم وقتی مثلا به چند نفر یا به اطرافیان گفتی اوناهم میگن خیلی عالی و خیلی منطقیه

            بعد صد در صد فروشت اتفاق میوفته

            اما نباید این اصلو یادمون بره

            که کار کردن روی باور هامون و کانون توجهتون اصله

            یعنی هرچقدر به موارد ثروت آفرین و فراوانی توجه کنیم

            و اون احساس خوبه رو که از توجه به فراوانی در ما ایجاد میشه تجربه کنیم

            میبینیم که اتفاقات در بیرون بدون اینکه کار خاصی بخوای انجام بدی تغییر می‌کنه

            عددی که برای محصولت گذاشتی منطقی میشه برای ذهنت

            و اونوقت مشتری هایی رو جذب میکنی که خیلی راحت و نقد خرید می‌کنن،

            ،

            پس هرچقدر موقع انجام کارمون

            مثلا شما

            موقع انجام نقاشیت

            نیتت پاک و دلال و خالص باشه

            یعنی به حس عشق و نیت اینکه می‌خوام یه نقاشی بکشم که هم خودم از دیدنش لذت ببرم و کسی که میخواد بخره هرچقدر این احساس دلال تر و خالص تر و صادقانه تر و عاشقانه تر باشه

            بازخورد در مورد کارت فضایی میشه

            برای بحث قیمت باید فراوانی رو باور کنیم فقط

            ،

            و درنهایت میشه رضایت از کارمون از درآمدمون از زندگیمون از جهان از خودمون از همه چی،

            ،

            خدارو شکر ،

            باید تا میتونیم ارزش صداقت رو توی وجودمون تقویت کنیم

            و سعی کنیم توی همهی کارهامون تو همه صحبت هامون تو همه رفتارمون اعمال کنیم

            چون فرکانس صداقت هم جهت با جریان خداونده

            و هرچیزی غیر از اون

            از ترس میاد

            و ترس از طرف غیر از خداست

            ،

            پس سعی میکنیم روی نیت هامون کار کنیم

            حتی توی تصاویر ذهنیمون

            نیتمون در جهت صداقت و خلق ارزش باشه،

            اونوقت اصلا نمیشه ثروتمند نشی پر مشتری نشی پر رزقو روزی نشی

            ،

            فاطمه جان در پناه خدا

            برات آرزوی بهترین هارو میکنم از خدای متعال

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
            • -
              فاطمه فضائلی گفته:
              مدت عضویت: 1269 روز

              ممنونم داداش گلم

              خیلییییی حرفات برام الهام بخشند، کارهای پدرتون که واقعا تحسین برانگیزن اینکه یه هنرمند انقدر جسارت داشته باشه که هنر جدیدی رو پایه گذاری کنه، خب واقعا الهام بخشه، البته من همیشه استاد هنرهای اصفهان رو تحسین میکردم و کارهاشونو می دیدم.

              دیروز که کامنتت را خوندم و بعدش رفتم سراغ کارام یه تخته نرد شصت سانتی دستم بود که واقعا قلمگیری به این بزرگی برام کار راحتی نبود ولی حین کار سعی میکردم به جای چیزای دیگه به این فکر کنم که خدا میتونه تو قلم من جاری بشه

              اکثر وقتها موقع کار فایل های استاد رو گوش میدادم ولی تمرکزم رو از بین میبرد، سعی میکنم این بار موقع نقاشیم براش بیشتر ارزش قائل باشم و در لحظه باشم و به کارم توجه کنم

              نکته های خیلی خیلی فوق العاده ای گفتی

              در کل میخوام بگم هرچی که گفتی الان نیازم بوده، راجب باور فراوانی هم این دوماهی که هر روز سعی میکردم حواسمو ببرم به فراونی ها، انقدرررر سفارش اومده که تا نزدیک سقف تخته چیدیم و یه عالمه مس قلمزنی شده که نقاشی بشن برای صادرات

              ولیی ولی ولی من تابحال خیلی کم شده خودم فروش شخصی داشته باشم اکثرا با بازار میدون کار کردم. برای همین خیلی برام مهمه که کلا سبک کارو عوض کنم

              علی اقا باورت نمیشه اهنگی که گفتی اتفاقا چند روز پیش من یه اهنگ از استاد شحریان گذاشته بودم بعد دوستم گفت نمیدونم واقعا اهنگه روی کار تاثیر داره یا اینم بخاطر ورودی و باوریه که ساخته شده که اهنگ تاثیر داره که الان انگار خدا جواب سوالمو داد

              ممنون که برام نوشتی، با حوصله و زیبا، نوشته هات برام ارزشمندن

              امیدوارم موفق و شاد و پر از حس های خوب باشی

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    قسمت بسیار زیبای 119 و داستان درسهای عالی این فایل بشدت درسی

    عاشق غذای درست شده با آتیش چوبم

    تحسینتون میکنم که نمی دونین مقصد بعدیتون کجاست

    استاد جان گفتین فقط این درخته رو بهتون نشون بدم این قسمتی که آفتاب بهش می خوره براش قرمز رنگ شده ولی این قسمت رو که در واقع آفتاب نمی خوره می بینی

    چقدر زیبا و رویایی بود

    اون گوریل خیلی زیبا جلب توجه میکرد و چقدر هنر معماریشون بی نظیر و زیباس

    اون ساختمونه نمادی از خراب شدن داشت موقع حمله کینگ کونگ و سقوط کرده بود.

    چقد ساختمونا رنگهای زیبایی داشتن

    داستان اون کشاورزه رو گفتین ک خیلی آدم معروفیه خیلی آدم دوست داشتنی ، جو سالتان

    تحسین استاد شایسته ک گفتین استاد شایسته ک راهنمایی شون تموم شد اصلا توی خیابون روسری نمی پوشیدن جالب بود

    تحسین میکنم صداقتتون رو ک میگین استرس داشتین موقع رانندگی کردن و موقع رانندگی کردن موقع پارک کردن

    گفتین ما نه آمریکا رو درست بلد بودیم و نه اینکه اون ماشین ماشین ساده ای بود برای رانندگی . اتوبوس به اون گندگی

    استاد شایسته نتونست کمکتون کنه

    گفتین وقتی ایشون فیلمبرداری می کنه عملا فقط فیلمبرداری می کنه یعنی نمی تونه یه کار دیگه ای بکنه یعنی تمرکز ش رو کار خودشه

    تحسین میکنم ب خاطر روابط عالی ک ساختین

    گفتین کلا یه جاهای دیگه کوتاه اومدم یعنی یه دونه من مقاومت داشتم و ایشونم به شدت دوست داشت که این کار رو بکنه ما یه جورایی تعادل رو رعایت کردیم یه جاهایی من قبول نکردم کل داستانو

    یه جاهای دیگه هم کوتاه اومدم

    یعنی راضی تریم تو جای خودمون باشیم تا جایی که حالا همه دیگرانم هی میان مثل هتل

    تحسین میکنم استاد شایسته رو گفتن من کلی ایمیل جواب می دادم . منم با شما زندگی کرده بودم دیده بودم چطور همین لحظه زندگی شما چطور دارید عمل میکنین ب اصل عمل ب قانون رو خیلی توی زندگی شما یاد گرفتم و گفتم چقدر خوب می شد

    یعنی همیشه این توی پس زمینه ذهن بود وقتی این سوالات توی ایران مطرح می شد می گفتم چه خوب میشد که مثلا یه فیلمی هم می گرفتم از زندگی شما و بچه ها میدیدن . کاش بیست و چهار ساعت از زندگی شما رو ب بچه ها نشون بدم که مثلا ببینن شما مثلا توی موارد مختلف چه واکنشی دارین

    دقیقا بعد توی اون سفر که این فرصت فراهم شد هدف من فقط این بود که مثلا من این موضوعاتی که بچه ها دارن آموزش می بینن رو

    نشون بدم که استاد خودش تو زندگیش چجوری داره انجام می ده به من کمک کرده از همه لحاظ

    استاد جان گفتین استاد شایسته تو بحث مسافرت خیلی مشخصه ایشون خب خیلی پایه است پایه ست برای هر اتفاقی یعنی اصلا اینجوری نیست که مثلا من دیدم بعضی از خانم ها رو دیدم مثلا یه مسافرت می خوان برن آقا همش غر می زنن اینجا کسیف بود اینجا می خوایم بشینیم مثلا زمین کثیف من اونجا رو دوست ندارم اون آقا چرا اون کار رو کرد نمی دونم مثلا این حالت ها رو بعضی آقایون دارن که به شدت تو زندگیشون میخوان حمایتگر باشن و اینا من اصلا از اون آقایون نیستم من دوست دارم که هم نمی خوام کسی منو حمایت کنه و نه من نمی خوام کسی رو حمایت کنم خب یعنی دوست دارم یه آدم مستقل باشه با من و رابطه ام تا حالا رابطه هایی که داشتم با خانم های متفاوت همشون این ویژگی رو داشتن ولی ایشون تو این ویژگی از اونا باز چند پله فلکسیبل تر و مستقل تر و منعطف تر هست به خاطر همین خیلی راحته مسافرت کردن وقتی که ایشون هست وقتی که ایشون هست مثلا وسایل رو جمع می کنه یه جوری چمدون رو جم میکنه

    و اونا رو تا کرده قشنگ بسته بندی کرده . لباس ها به حدی تا شده و مرتب و مودب و دقیق که شاید بگم مثلا وسایل سه تا چمدون توی یه چمدون جا گرفته و این چیزیه که ایشون تو ذاتشه

    سفرهای مختلف مثلا شرایطی پیش اومده که باید شب تو ماشین می خوابیدیم با اینکه خب بالاخره این ماشین این چنینی خب ماشین راحتی نیست برای خوابیدن شب مخصوصا وقتی کلی سفر کردی

    آقا هر اتفاقی بیفته ایشون اوکیه ها یعنی هر مسئله ای پیش بیاد نه غرغر تا حالا من دیدم این همه مدت نه بهانه شنیدم نه اینکه آقا چرا اینجوریه چرا اونجوری

    همه چیز خیلی خیلی راحت تر می شه وقتی که یه همسفر مثل ایشون باشه که

    اولا اصلا اهل غر زدن و شکایت کردن و سوسول بازی و ناز ناز کردن اینا نباشه

    دوما به شدت همکاری کنه

    درس دیگ اینکه گفتین

    اونایی که دنبال رابطه های خوب هستید اونایی که دوست دارید تجربه های اینچنینی داشته باشید تجربه های این چنینی اینجوری به وجود می آد ها فکر نکنید شما اگه همون آدم قبلی باشید با همون ادا و اصول قبلی می تونید

    ب این تجربه ها هدایت بشین امکان نداره زهرمارتون می شه

    دلیل اینکه من اینقدر تجربه دارم توی آدما به خاطر اینکه بازم اونایی که از قدیم منو می شناسن می خب ایشون خیلی راحته خیلی راحت می گیره

    خیلی راحت در واقع منعطفه خیلی کمک میکنه

    آدم خب دوست داره اینجور آدما رو

    استاد شایسته خیلی خوب ذوق می کنه

    در واقع چیزایی که ما ذوق می کنیم چه دوربین باشه چه دوربین نباشه همین ذوق رو داریم تازه دوربین نباشه ده برابر بیشترشه و اینکه ذوق می کنه می دونید یعنی یه حالتیه این ذوق واقعی

    چون فرکانس با ادا اطوار درست نمی شه ایشون چون خیلی ذوق می کنه هر کجا هر اتفاق جالبی که افته خیلی ذوق می کنه

    منم خب آدم ذوقی ام ایشون آدم ذوقیه این باعث می شه که یه جورایی من دوست داشته باشم که جاهایی بریم که مثلا ایشون ذوق کنه یعنی انگار که مثلا ناخودآگاه آدم دوست داره که مثلا چی می گن سورپرایز کنه همسفرشون خب حالا فرض کنید همسفر من یه آدمی بود که مثلا ما می رفتیم تو دل جنگل ذوق نکنه

    واقعیتش اینه که اگر ما می خوایم تجربه های بهتر داشته باشیم ما باید آدمای بهتری شویم تنها راهش اینه

    خب ما باید آدم بهتری بشیم ما باید آدم منعطف تری بشیم ما باید آدم توجه کننده به نکات مثبت بشیم

    هر چقدر شما به زیبایی ها توجه کنید زیبایی های بیشتری وارد زندگیتون می شه

    اگه ما تغییر کنیم جهان بچه ها به تغییرات ما امکان نداره واکنش نشون نده وقتی ما بهتر می شیم وقتی ما باورمون بهتر می شه

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

    کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش

    حافظ میگه خدا به من گفت نمی خوام سر خوشبختی رو سر می فروش رو از تو پنهان کنم گفت سره چی بوده حالا سر این بوده که گفت آسان گیر بر خودکارها که از روی طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    گفت آسون بگیر زندگی رو بر خود آسون بگیر لذت ببر خیلی گیر ندید خیلی غر نزنید خیلی وسواس نداشته باشید روی همه چی

    سعی کنیم که قضاوت هم نکنیم آره چیزی که نمی دونید رو در موردش قضاوت نکنید

    عاشق تونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه‌ی عزیزانم

    خدایا شکر بابت نشانه ی امروزم که قرار کلی آگاه تر بشم و به خودشناسی بیشتری برسم و و قدم بعدی را بردارم

    ــ خدایا شکر بابت این همه تجربه و آگاهی که از این فایل ها به ما میرسونی و از طریق این دو عزیز وارد زندگی ما می‌کنی و چقدر اطلاعات و اگاهی های اصلی را درک میکنیم و بهش میرسیم که باعث میشه با توجه کردم بهشون به سمتشون هدایت بشیم و وارد زندگیمون میشه و من دارم احساس میکنم که به زودی و البته در زمان مناسب قرار سفر کنم و خواسته ای که دارم در حال اجابت شدن و اونم اینه که با علاقه و مهارتم در سفر کردن پول به دست بیارم و این خیلی آسان امکان پذیر و این خیلی راحت واسم اجابت میشه و من لایق بهترینم و شگفت انگیزم و خیلی به مهارتهام ایمان دارم و خداوند همه کار واسم میکنه.

    ــ خدایا شکر بابت این همه فراوانی و تنوع غذایی خوشمزه و مقوی که به صورت نامحدودی برای هرکسی وجود داره چه قدر تنوع غذایی فراوان بود از انواع کشور ها به شکل های مختلف غذاهای خوشمزه را چیده بودن

    در این لحظه انتخاب من برای نوش جان کردن غذا با توجه به آنچه که دیدم :یه ترکیبی از کلم بروکلی و گوجه و خیار و کاهو واسه سالاد انتخاب میکردم و از قسمت آمریکای هر آنچه که گوشتی بود را انتخاب میکردم و میزنم بر بدن به به چه شود نوش جانم .

    ــ چقدر تنوع نعمت داریم مثل خورشید که خودش هزاران نعمت داره مثل درخت که خودش هزاران نعمت داره و حالا اگر فقط همین دوتا با هم ترکیب بشن چقدر نعمتهای فراوان دیگری به وجود میاد مثل همین درختی که استاد نشون داد که یه قسمت به خاطر نوازش آفتاب رنگی شده و استاد عزیزم تحسینتون میکنم که این چنین با دقت این زیبایی و شگفتی ها را میبینید و به اشتراک می‌گذارید .

    ــ چه ایده ی خفنی از این فایل بهم داده شد و حالا که من دوست دارم سفر کنم و با علاقم و از عشق و علاقم در سفر پول بسازم مستندی درست کنم و زیبایی و اتفاقات خوب و به اشتراک بگذارم و کلا بلاگر این مسیر باشم و با استفاده از این مهارت و ویژگی های شگفت انگیزی که در اجرا کردن و استفاده از صدام دارم فیلم بسازم و به اشتراک بگذارم که این هدایت خداوند است و امروز اولین کلیپ میسازم و در پیج اینستا گرام میذارم و خداوند هدایتم می‌کنه و بهم میگه چیکار کنم

    خدایا شکر که داری بهم میگی و میتونم این روش زندگیم را در یوتیوب هم بذارم و پیش ببرم و کلا این سبک زندگیم میشه که همه جوره این درخواست داشتم و داره اجابت میشه یعنی هم سفر میکنم و هم پول فراوانی میسازم و هم معروف میشم

    (این کامنت در قسمت جعبه مومنتوم مثبت فایل های هدایتی بذارم و خداوند در ادامه ی مسیرم یه عزیز دل همراه وارد زندگیم می‌کنه که همه جوره با باورها و خواسته های من اوکی باشه و خداوند در زمان مناسب این کار واسم می‌کنه و همه جوره هوای منو داره و راه بهم نشون میده و همه کار برام می‌کنه .

    ــ خدایا شکرت که در ادامه فایل استاد هم توضیح میدن با امکاناتی که داشتیم چه سفرهای خوبی را تجربه کردیم و نصف ایران گشتیم که بازهم هدایت خداوند است و داره بهم میگه که با هر امکاناتی که داری شروع کن که همه جوره باهات هستم و هدایت و حمایتت میکنم و همه چی امکان پذیر و میشه .

    تعهد میدم که آنچه که در این نشانه بهم گفته شد را همین امروز انجامش بدم و اولین قدم بردارم

    ــ آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم

    خداجون سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3578 روز

    چقدر برام جالب و چقدر عجیبه که کسانی که خودشون اینقدر دقیق و درست قانون تکامل رو توضیح میدن در یک مورد مربوط به خودشون برای طی تکامل اینقدر مقاومت دارن

    من با چشمای خودم تکامل جلوی دوربین اومدن خانم شایسته رو دیدم

    اون روزی که در میهمانی خانه دوست امریکائی تون (همون که هر کسی غذاشو آورده بود و قرار بود دور هم مسابقه فوتبال ببینین) وقتی دوربین برای اولین بار و بطور اتفاقی برای یکی دو ثانیه روی ایشون رفت یکدفعه جا خوردن و انگار میخواستن خودشونو کنار بکشن (جالبه بدونین من از کامنت بچه ها که نوشته بودن چشممون به جمال خانم شایسته روشن شد فهمیدم که توی فیلم بودن و از سر کنجکاوی فیلم رو مجدد نگاه کردم. همون فایل که بلوز و شلوار سفید پوشیده بودن)

    یا اولین باری که کنار هم صندلی گذاشته بودین و قرار بود ایشون در مورد موضوع خاصی از فعالیتشون در سایت توضیحی بدن . کاملا” معلوم بود کمی خجالت میکشیدن و خودشونو جمع میکردن

    و مقایسه کنین با احساس الانشون در مقابل دوربین که چقدر ریلکس و راحتن

    آیا این تکامل نیست?

    من به این دلیل خیلی ظریف حالتهای ایشون رو رصد میکردم چون خودم داشتم تمرین فیلم گرفتن از خودم برای پیج اینستام میکردم هدفم این بود که از منطقه امنم خارج بشم بنابراین با گوشت و پوستم لمس میکردم که این حرکت و این تغییر چقدر سخته

    و البته که ربطی به حجاب نداره . من داشتم این تمرین رو با مانتو و شال انجام میدادم با این وجود خیلی برام سخت بود و با همت زیاد و قدم به قدم برام آسون شد

    .

    ببخشین که رک و راست حرفمو زدم

    هر چی باشه شاگرد خودتونم🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1883 روز

    سلام استاد جانم

    سلام مریم جانم

    امیدوارم تا اینجای سفر بهتون خوش گذشته باشه ما که خیلی لذت بردیم و استفاده کردیم من به شخصه عاشق مریم بانو هستم و دوست دارم تو تمام فایلا باشه انقد ک حضورش باعث احساس خوب میشه

    دوست دارم ی فایلی از خودشون و روند اشنایی با قانون رو برامون بزارن یعنی مثل استاد ک میگه من از کارگری و مسافرکشی به اینجا رسیدم ایشون هم برامون بگن که چ روندی رو گذروندن به نظرم خیلی میتونه مفید باشه و الگو بده به ما(البته اون جاهایی از زندگیشون که قابل گفتنه و خیلی خصوصی نیست)

    سپاسگزارم از شما دو تا عزیز ک انقد ب ما اگاهی های ناب و خالص میدین و ما رو در زندگی زیبای خودتون شریک میکنین💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

    در پناه خداوند مهربان شاد و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    پوريا عليپور گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    سلام و درود استاد عزیز

    ممنون که این همه شما به ما زیبایی هارو نشون میدید باورتون شاید نشه وقتی مثلاً شما اسم کشتی نوح تو اون منطقه رو میارید من سریع ویدئو رو متوقف میکنم تو گوگل مپ اونجا رو سرچ میکنم بعد تو گوگل عکس هاشو میرم میبینم تا این حد علاقه واقعاً

    حتی در مورد این دوستمون که میفرمایید قراره برید ببینیدش که ابداعاتی در حوزه کشاورزی داشته سعی میکنم زودتر تحقیق کنم

    و اینکه چقدر خوب راجب ویژگی های مثبت خانم شایسته صحبت کردید همسر منم میتونم بگم تو مسافرت تو برداشتن وسایل و پیچیدنش همینجوریه … و چقدر خوبه خانم هایی که رونده هستن و نیازی نیست چیزی بهشون بگی یعنی دقیقاً اون چیزی که توی ذهن تو هست رو به بهترین نحو جوری پیاده میکنن که یا میگی دقیقاً منم بودم همین کارو میکردم یا میگی این چقدر بهتر از من انجامش داده☺️

    خدایی وقتی رو باور هات کار میکنی هدایت میشی به همچین روابطی ☺️

    راسی استاد یه پیشنهاد داشتم

    میتونید یک روکش ملحفه مانند درست کنید با سایز استاندارد که وقتی تشریف میبرید هتل روی تخت ها بکشید که حداقل بهداشتی تر هست و بعد از هر بار استفاده شسته میشه.

    من شخصاً این کارو میکنم و حداقل دیگه از بابت محل استراحت خیالم راحته روکشی روی تخت و بالشت کشیده میشه که مخصوص خودمه.

    و خدارو هزاران هزاران هزاااااران بار شکر که با شما همچین جاهایی رو میبینیم

    من از وقتی شمارو دیدم اولویت مهاجرتم گذاشتم امریکا و میگم خدا منو به اندازه ای که رو باور هام کار کنم هدایت میکنه به جاهایی که مورد علاقه منه و من بهشون توجه میکنم.

    دوستون دارم استاد ❤️😍 عاااااشقتم استاد ❤️😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سمانه موحد گفته:
    مدت عضویت: 4049 روز

    سلام به همه دوستان

    من نمیخام هر چی که دیدم و بنویسم میخام روی ی تیکه حرف استاد ک گفت اشاره کنم و در باره اون صحبت کنم

    من قویا میگم که عاقا تکامل برای ماها بود نه مریم عزیزم

    من خودم وقتی دوسال پیش سفر ب دور امریکا شروع شد دنبال چگونگی پوشش این عزیز بودم و همش میگفتم کاش میدیدم که چطور لباس میپوشه اصلن حجاب داره نداره!!! و تقریبا خ پیگیر توی هر قسمت بودم بحدی که دقیق یادم نیست ولی برای اولین بار تصویری نه کاملا مشخص از مریم عزیزم روی سکوریت یه رستوران افتاد و یادمه ویدئو رو نگه داشتم بارها عقب و جلو کردم تا بتونم اطلاعات بیشتری دستم بیاد🤦‍♀️🤦‍♀️ استاد عزیز شما ک با مردم قم زندگی کردید و گفتین خونواده تون مذهبی بودن و هنوزم هستن و خ بهتر درک میکنید. منم باورهای محدود کننده داشتم هزاران بار حتی توی این سن بهم گفتن عاقا ی تار موهات بیرون باشه حلقه اویزت میکنن از اون تار مو!!! تو اتیش جهنم میسوزی و خ خ خ حرفای دیگه ک منو محدود کرد و باعث شد من ب خدای خودم شرک بورزم، من خدا رو ی جور دیگه باور کرده بودم ی جلاد به معنای واقعی کلمه ک انگار منتظره من موهام بیاد بیرون، شلوارم کوتاه باشه، نماز نخونم، روزه نگیرم و … تامنو ب اشد مجازات برسون و زندگی دنیایی مو جهنم کنه😔😔 و همیشه از اینکه شاید احکام اسلام البته ب گفته دیگران خوب انجام ندم عذاااب وجدان شدید داشتم. اونجا ک مریم جونو دیدم خ مقاومت داشتم ب قول خونواده ام مثل پیرزن ۷۰ ساله حرفا اومد توی ذهنم! ی چند روزی درگیر بودم تا ب خودم فهموندم ک اینطوری نیست ولی من بیشتر از ۳۰ سال داشتم و این اراجیف توی کوشم زمزمه شده بود!!! باید اقدام عملی میکردم، نشونه دیدن و تصمیم گرفتم از عذاب وجدان نخوندن نماز کم کنم، چون تو ذهنم نبود همین ک نماز ی وعده رو نخونم خدا تق میزنه تو سرم، یا با شوهرم و دیگران دعوام میشه، یا پولم حیف و میل میشه و … و واقعا هم اتفاق میفتاد🤔🤔🤔 روی خودم کار کردم نوشتم ک عاقا این خبرا نیست و همش حرفه مصداقمم فقط مریم عزیزدل بود! دیگه الان از اون عذاب وجدان خبری نیست، از اون اتفاقات بد، فکرای مخرب و من ازادم و خدارو خ بیشتر از قبل قبول دارم و انگار خدام بیشتر هوامو داره بیشتر معجزه نشون میده بیشتر نشونه میده تا اینکه شد و من مریم عزیزدل و کامل دیدم وای ک چقدر خوشحال شدم چقدر ذوق کردم و چقدر از ازادی ایشون لذت بردم حتی وقتی دوره حجاب استاد و گوش دادم مقاومتم خیلی پایین اومده و حرفای استاد و راحت قبول کردم.

    پس با اطمینان میگم فقط دیدن چهره ساده و زیبای ایشون چقدر برای من درس داشت و چقدر ایشون برام الگو شدن

    الگوی زن ساده ک من تقریبا دیگه ارایش نمیکنم

    الگوی لباس راحت ک هر جا هر طور راحت باشم لباس میپوشم و خودمو بخاطر دیگران و حرف مردم اصلن اذیت نمیکنم

    میخام الگو شدن این خانم زیبا رو توی زندگیم بیشتر بگم

    مریم عزیزم ممنونم ک برام الگو شدی

    تا وقتی خونمو تمیز میکنم با عشق و علاقه باشه نه غر زدن و حرص خوردن

    تا وقتی غذا درست میکنم از عشقم داخلش بریزم و سپاسکذار خداوند بخاطر فراوانی

    تا وقتی باغچه کوچیکمون میرم فقط منم ک درختا رو هرس میکنم، علف هرزه میکنم، ابیاری میکنم و در بک کلام باغبونی میکنم و هر بار با هر کاری ب زندگی خودم و ساختن باور درست کار میکنم

    تا حتی نگم زن هستم و نباید فلان کار کنم و به حرف مردم کارگری یا بدتر حمالی میکنم ولی من با عشق انجام میدم

    تا هر وقت از کار خستم بازم تنها برم با عشق غذا درست کنم و هربار شما رو دیدم ک باهم کار میکنید سپاسگذار خدا باشم و تحسینتون کنم ( تقریبا همسرم هیچ کاری رو با من انجام نمیده در صورتی ک من عاشق با هم کار کردنم ولی من از این تضاد استفاده میکنم)

    و خ چیزای دیگه ک الان توی ذهنم نیست

    خدایا شکرت و ممنون از شما استاد و مریم عزیزم که برام الگو شدید

    هنوز خیلی کار دارم ک بتونم عالی ذهنمو کنترل کنم ولی در حدی ک باور دارم، ایمان دارم و عمل میکنم نتایج شم میبینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: