دیدگاه زیبا و تأثیرگذار نوید عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
دوست دارم اسم این قسمت رو بزارم: زیباترین ۳۰ دقیقهای که در عمرم تجربه کردم.
تو قسمتِ قبلی من پیشِ خودم گفتم اگر من بودم از این مکان خارج نمیشدم حتی اگر گارد ویژه امریکا هم میومد بازم نمیتونست منو از اونجا بیرون کنه و دوست داشتم بارها و بارها راهروهای اون مکان رو طی کنم و از زیباییهاش لذت ببرم. چون انقدر زیبایی و انقدر خلاقیت تو هر قدم از این مکان هست که نمیشه با یک بار رفتن همه شو دید.
واقعأ تصاویر از دید دِرون به من این حس رو میده که خودم دارم اون مکان رو با چشمِ فیزیکیِ خودم تجربه میکنم درست حسِ تجسم و رویاپردازی رو به من میده. چه ذهن زیبا و خلاقی داشته کسی که این مجموعه fairy land رو خلق کرده. چه ذهنِ مثبتی داشته و با به تصویر کشیدن و خلق کردنِ هر آنچه که بهش احساسِ خوبی میداده تونسته این مکانِ زیبا و جادویی رو خلق کنه.شاید عاشقِ کارتون بوده و از کودکی انقدر با رویاهای کودکانه خودش زندگی کرده و کرده تا این مجموعه رو خلق کرده و تونسته با خلق این مجموعه در مکانی که از دیدِ عموم بی حاصلترین زمین میتونسته باشه زیبایی و ثروت خلق کنه.
این باور در ذهنم جا میگیره که اگر از دیدگاهِ عموم و ذهنِ محدود خودم در خانواده ظاهرا نامناسبی به دنیا اومدم، اگر در زمانه به ظاهر ناناسبی به دنیا اومدم، اگر در کشورِ به ظاهر ناناسبی به دنیا اومدم، اگر طبقِ نظر سنجی شرایطی برای رشد در محیطی که من هستم وجود نداره و هر نوع اگری از این نوع، باید آگاه بشم که ایناا همه نجواهای شیطانه برای اینکه منو به مسیر فقر و گمراهی دعوت کنه. وگرنه این اسناد و تصاویر داره بهم ثابت می کنه که در هر شرایطی میشه زیبایی رو خلق کرد.
میشه از دلِ محدودیتها و در هر محیطی، زیبایی و ثروت رو خلق کرد. حتی در دل یک روستایی که زمینش سنگیِ و قابل زراعت نیست. میشه از ساده ترین چیزها هم به زیباییهای جهان اضافه کرد، هم به انسانها لذت و احساسِ خوب داد و هم ثروت ساخت.
اونجا که روی نیمکت سنگی نشستید تا از صدای اون آبنما لذت ببرید، دقیقأ خواسته من بود و درست لحظه ای که وارد شدید به اون قسمت با خودم گفتم من میشینم اینجا و از صدای آب لذت میبرم برای دو سه ثانیه چشمام و بستم و صدای آب رو با لذت به خوردِ ذهنم دادم.
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مکان و این امکانات تا زیباییها رو بیشتر و بیشتر تجربه کنم.بی خود نیست که بینِ میلیونها سایت و رسانه من دارم از این سایت تغذیه میشم. قطعأ ذهن و باورهای خوبی دارم که به اینجا هدایت شدم و با توجه و تمرکز بر زیباییها میتونم به زیباییهای بیشتری هدایت بشم و نویدِ این رو به من میده که در مسیرِ تجربه کردنِ این جنس زیباییها هستم. هر روزِ این سفر داره لذتبخشتر و زیباتر میشه به لطف الله هدایتگر. خدایا همواره ما را در مکان مناسب و زمان مناسب با زیباییهای فراوان هم مدار کن.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 121508MB32 دقیقه
به نام تنها قدرت جهان
سلام
دیشب که دیدم استاد توی اینستاگرام اون کلیپ زیبا رو گذاشتن و نوید زیباییهای بیشتری رو میدن باخودم گفتم یعنی از اینم بیشترررررر؟!!!!! مگه داریم، مگه میشه!!! و جواب اینه که بله. هیچ حد و مرزی برای زیباییها تعریف نشده ، هیچ حد ومرزی توی هیچی وجود نداره .
هیچ نهایتی نیست و هیچ خط پایانی در این مورد وجود نداره.
این قسمت هم بی نهایت زیبایی و بی نهایت درس داشت.
درمورد اون خانم های شاد و خوش انرژی که اونجا کارمیکردند باید بگم چقدر تحسین برانگیز بودند. چقدر انسانهای درمسیری باید باشند که یه همچین جایی دارن کار میکنن عشق میکنن و ثروت میسازن و پول درمیارن.
و همین بین که داشتم بهش فکر میکردم مریم جانم درمورد زیبایی محل کارشون به چه نکته ای اشاره کرد که :
این زیبایی حاصل اینه که مدام دارند بهش رسیدگی میکنند.
این جمله یعنی : اگر ذهن زیبا میخوای، باید مدااااام شاخه های بیمار و هرز درخت افکارتو هرس کنی.
یعنی اگر کنترل ذهن میخوای ، مدام بهش توجه کن. مدام نشانه ها رو دنبال کن، مدام روی ایمان و باورت کارکن مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن
یعنی اگه مسیر زیبا میخوای، مدام رو زیباییها تمرکز کن، رو نکات مثبت. و…. و…. و نکته اش همین کلمه ی مداومت هست.
اون آسیاب آبی هم خیلی برام جالب بود. من که عاشق نوستالژی بودنش شدم، و چه باحال بود که درست همون لحظه که دوربین رفت روش، شروع حرکتش رو نشون داد. با این حرف مریم جون که:
چرخ اول که راه افتاد دیگه….
بله، دقیقا ،سختیش فقط حرکت اوله، استارت اول رو که بزنی دیگه باقیش استارت نمیخواد و حرکت میکنه.
یاد قدم ها افتادم و یاد حرف استاد که چقدر تاکید میکنن که: تو قدم اول رو بردارر.. قدمهای بعدی بهت گفته میشه… تو حرکت کنننننن، تو ایمانتو نشون بدههههه، باقی مسیر ، نشون داده میشه.
این آسیاب آبی، تمام نیرویی که به کار برد همین حرکت اول بود، که باوجودی که آب رو پایین میریخت و آسیاب هنوز نمی چرخید، از کارنیوفتاد و ادامه داد وانقدر آب ریخته شد تا بالاخره چرخ آسیاب راه افتاد و دیگه نیازی به زور زدن نداشت و دیگه به قول استاد ، چرخ زندگیش انگار روغنکاری شد و خیلی رون می چرخید و البته اون طرف هم آب نباید قطع بشه دیگه. و اون مداومته رو باید درحرکتش حفظ کنه.
درپناه خدای مهربان
پایدار باشید
عاشقتونم❤️