سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 124 - صفحه 13

با نام رب بی همتا

سلام به استاد عزیز و بانو شایسته

و سلام به تمامی دوستانم در مسیر کسب نعمت و لذت

خدای من تا حدی این زیبایی ها وصف ناشدنی هستن که لحظاتی برام غیر قابل دسترس بود و حس کردم تکه های از طبیعت در خلا معلق هستن یا در حال تماشای دیتیلی از زیبایی های زمینی کلاژ شده در قلب آسمان هستم…

مریم بانو با تکان دادن دست ما رو دعوت می کنن به چرخش در دل ازدحامی از زیبایی های چشم نواز که تنها از ارتفاع قابل لمس هستن.

دیدن درون بچه امروز من رو یاد کارکرد اهرم رنج و لذت انداخت(جلسه دوم روانشناسی ثروت یک)

اونجایی که گفتین بیاید تجسم کنید لحظات پایانی انجام کار درست رو و بنویسید که اگر در بازده زمانی چندین ساله مسیر درست و کار درست رو انجام بدید چه نعمت ها و ثروت های در انتظار شماست….

درون دورنمایی از هر آنچه در آینده قرار هست در مقابل دیدگان امون قرار بگیره رو به تصویر کشید و گفت ببین این هست آنچه قرار هست با ارسال فرکانس های مثبت بفرستی به هوا و بعد دیگه فقط ناظر زیبایی ها،شکوه،عظمت و شادی خواهی بود.

با زبان تصاویر گفت فاصله بگیر از شرایط الان و ببین خودت رو در فرای این لحظات و در پرواز به آسمان آرزوهات و بعد ببین توان گذر کردن از اون ها رو داری؟

طنین موسیقی با قلب طبیعت همسو شده و با لالایی جان در هم آمیخته….الهی شکر.

می خواهم آب شوم

در گستره افق

آنجا که دریا به پایان می رسد

و آسمان آغاز می شود

می خواهم با هر آنچه مرا

در بر گرفته است یکی شوم(مارگوت بیگل)

ای جانم استاد عزیز زمانی که در نقشه نشون دادید پیچ های جاده دم اژدها رو تازه متوجه شدم چرا مریم جان به مجسمه های اسکلت گیتار زن اشاره داشتن و گفتن که تو جاده این شکلی شدن….عزیزم ای جانم خدا قوت.

زیبایی پیچ در پیچ جاده همراه با ایستایی قامت درختان رنگ در رنگ،ترکیب شده با آگاهی های خالص و نایاب:

-آگاهانه فقط به خواسته ها توجه کنید

-پشت تمام تجربه ها کانون توجه و جهت دهی به کانون توجه هست که اتفاق می افته

-به هر آنچه که دوس دارم بهش برسم ممکنه درست کردن یه بشقاب چوبی باشه یا تخت یا پرورش مرغ و خروس،دیدن سواحل زیبا و مسافرت به مناطق زیبا یا انجام کاری و یا وسیله ای که خراب شده و باید درست بشه …من شروع میکنم درباره اش مطالعه کردن ،فیلم دیدن مخصوصا تو یوتیوپ

یا تو اینترنت سرچ کردن

و با تمام وجود ساعت ها و روز ها و بعضاً هفته ها می شینم درباره اون چیزی که می خوام تحقیق میکنم و می بینم و اینقدر زیاد این کار رو می کنم که حس می کنم انجامش دادم و بعد هدایت می شوم به انجامش…

اتوبوس مسافربری هم همین طور بود

بدون این که تو ایران دیده باشم…و حتی موتور هم برای خودم نداشتم

اومدم بارها و بارها اتوبوس مسافرتی دیدم،عکس هاش رو ،فیلم هاش رو و مدل های مختلفش رو ….اینقدر زیاد دیده بودم که انگار تجربه اش کرده بودم و در نهایت در واقعیت هم تجربه کردم.

-تفاوت ما با خیلی ها این هست که ما آگاهانه به اونچه که می خوایم توجه می کنیم و درباره اش صحبت می کنیم

و بارها و بارها و بارها درباره مسائلی که می خوایم اتفاق بیفته صحبت می کنیم و یا در مورد خاطرات خوبی که تو سفر های قبلی داشتیم صحبت می کنیم یا چطور به خواسته هامون رسیدیم و سپاسگزاری می کنیم درباره رسیدن به خواسته هامون و یه جورایی کل زندگی ما همینه…

-در 85 درصد مواقع داریم آگاهانه این کار رو می کنیم ….ذهن چموش دوس داره به نازیبایی ها توجه کنه.

-چیز های زیادی تو دنیا هست که جالب نیستن ،ما بهشون توجه نمی کنیم و چیزهای زیادی هستن که بسیار جالبه.

اینکه می بینید تو زندگی ما یا مسافرت های ما اتفاقاتی می افته که فوق العادست و رویاییه، بی نظیره به این دلیله که ما داریم سعی می کنیم این طوری به دنیا نگاه کنیم

نه اینکه این اتفاقات شانسی رخ داده باشه….این یک قانونه که به هر آنچه توجه کنیم وارد زندگیمون میشه…

به خاطر همین من شخصا وقتی می خوام چیزی رو داشته باشم و تجربه کنم ،حالا هر چی که باشه….همین درون رو که دارم قبل از اینکه بگیرم

اینقدر به درون و فیلمبرداری و امکانات و وسایلی

که داره اینقدر ویدیو دیدم،اینقدر تحقیق کردم که اصلا حد و حساب نداره….

-اون زمان های بازی که تو زندگی ما هست و ملت می شینن سریال می بینن…بیهوده ترین کاری که میشه کرد اینکه بشینی فیلم های چرا و پرت نگاه کنی یا بشینی با آدم های بدرد نخور که حرف های بی سر و ته که هیچ ارزشی به زندگی آدم اضافه نمی کنن بشینی و صحبت کنی یا بدتر از همه اینا بشینی تو شبکه های اجتماعی چرندیات مردم رو ببینی که نود و هشت درصدش درباره ناخواسته هاست.

-جای همه این کارها ما می شینیم درباره چیزهایی که می خوایم اتفاق بیفته و تجربه اش کنیم صحبت می کنیم و فکر می کنیم و ویدیو می بینیم،تو گوگل سرچ می کنیم و نتیجه اش شده این چیز هایی که الان تو زندگی ایمون هست.

-این جاده تیل آف درگن که اینقدر زیباست،این هم قسمتی از همین توجه به خواسته ها بوده …

نه فقط درباره جاده ها،درباره خیلی چیزا :زیباترین سواحل امریکا، زیباترین خونه های فلان، بلندترین درختا، قشنگ ترین غارها،همیشه می شینم سرچ می کنم درباره این چیزا که باعث میشه که این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون بشه.

-همین طور که دارید لذت می برید به این فکر کنید و توجه کنید به اینکه اگر دوس دارید تو همچین فضایی باشید درباره اش صحبت کنید و سعی کنید که کانون توجه اتون رو کنترل کنید و جهت بدید به سمت خواسته هاتون و سعی کنید که ورودی ها تون رو کنترل کنید که اصل داستان هم همینه.

-هر چقدر ما ورودی های ذهنمون رو ،همون چیز هایی که می بینیم و می شنویم رو کنترل کنیم و خوراک بهتری به ذهنمون بدیم،نتیجه اش لاجرم زندگی بهتر و اتفاقات بهتر میشه.

-حالا تصمیم بگیرید که می خواید به چی توجه کنید

به چیزی که دوس داری تو زندگیت اتفاق بیفته توجه کنی یا به مسائل ناراحت کننده،مشکلات و بدبختی هایی که نمی خوای تو زندگیت اتفاق بیفته…انتخاب با توئه…

می تونی انتخاب کنی به زیبا بی ها توجه کنی و به زیبایی ها هدایت بشی و یا به نازیبایی ها توجه کنی و به نازیبایی ها هدایت بشی…به هر حال قانون اینه.

سپاسگزارم استاد عزیز امید و انگیزه فوران کرد در وجودم….بی نظیرید شما و نایاب.

از عزیز دل اتون هم سپاسگزارم که با دستان پر مهر و قلب تپنده به سمت زیبایی ها ،در پیچاپیچ این جاده ما رو مهمان این حجم از فراوانی،زیبایی ها و نعمت های خداوندی کردن.