سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 134 - صفحه 2

به نام خداوند فراوانیها

ازدست و زبان که برآید کزعهده شکرش به درآید؟!!

الله اکبر،الله اکبر ازاین حجم از زیبایی،نعمات،و فراوانی.

مگه داریم ؟؟ مگه میشه؟؟؟

چقدر زیبایی میتونه دریک نقطه زمین به این شکل درکنار هم جمع بشه واقعا؟؟

آیا واقعا ذهن آدمی قدرت درک همه این زیبایییها و نعمات را بطور یکجا داره؟؟ من که فکرنمیکنم.

از آسمان آبی و پاکش تا دریای بلوری و آرامش بخشش،از آتشفشان شگفت انگیزش که بامهربانی داره به مردمش

فقط مهر و عشق رو هدیه میده،وانگار اون هم نتونسته درمقابل این همه زیبایی و لطف خداوند مقاومت کنه و غریزه

آتشفشانیشو از یاد برده.

از لحظه لحظه این سمفونی زیبای طبیعت درکنارهم،پرندگان،آبها،درخت ها و گیاهان ،کوهها و ابرها

وای خدا احساس میکنم بهشت همینجاست دقیق درهمین نقطه کره زمین.

زبونم قاصره از ستایش اینهمه زیبایی و ستایش خالق این طبیعت.یعنی صبحمونو ساختی استاد جان.وبهتره بگم روزمونو ساختی بااین همه فرکانس فوق العاده.

چقدر شما و خانم شایسته نازنین رو دراین فایل تحسین کردم که انگار هرلحظه جهان داره شمارو بیشترو بیشتر به قلب زیباترینهاش میبره،وقتی ازکوچکترین نعمتهاش به راحتی نمی گذرید.وقتی هرلحظه باعشق و ذوق کودکانه در موردیه جوجه کوچولو که شاید صدتاشو توخونه خودتون دارید صحبت میکنید.

یادمه تویه فایلی میگفتین “ما هیچ چیز درجهان برامون تکراری نمیشه” واین ویژگی انگاردرشما نهادینه شده.

و شما شدی نماد واقعیه “شکر نعمت نعمتت افزون کند”

و شاید کسی باورنکنه حتی درک این موضوع به ظاهر خیلی خیلی ساده هم تکامل میخواد.من احساس میکنم به تازگی دارم بهتر و بیشتر این موضوع رو درک میکنم.که وقتی من بایه حس خیلی ساده و عمیق و بایه حال خوب شکرگزار نعماتی باشم که دارم ،بخوام یا نخوام نعمتها وظیفه خودشون میدونن بیان و وارد زندگیم بشن.بهمین راحتی.

مشکل ما دقیقا ازجایی شروع میشه که فکرمیکنیم ،حالا بذار فلان ویلارو فلان جا بخرم،حالا بذار صابخونه بشم،حالا بذارفلان ماشین فلان کلاس و بخرم،حالا بذار بچه داربشم،حالا بذارفلان سفرخارجی و برم و… بععععددد شکرگزارتر میشم..نههههه تو اگر نمیتونی از صدای جوی روان سرکوچت لذت ببری ،ایراد از جایی که هستی نیست،ایراد از ذهن تویه که هنوز لذت بردن رو بلد نیست.به همین ساددگی.

وقتی می بینم در یکی ازبهترین نقاط جهان بازهم درحال سپاسگزاری و شکرگزاری هستین،میتونم قشنگ بفهممم که چطور از باغچه توی خونتون درهمون بندرعباس وتهران هم لذت میبردین.به همین سادگی قانون جهان برام تعریف شد،به همین سادگی.

و درآخر یه نکته جالبم بگم که من ازروزی که باقوانین آشنا شدم ،چون خیلی هم عاشق سسفر هستم همیشه یکی ازخواسته هایی که نوشتم سفر به هاوایی بوده وهست.کلا علاقه خاصی به سفربه جزایردارم.و تازه استارت این کاررو از سال 1400زدم.

اما بعدمدتها ازهفته پیش دوباره دلم خواست سفربه دور امریکارو مروری بکنم تایه اب بندی فرکانسی انجام داده باشم.چندروزی ازین تصمیم و عمل نگذشته بود که دیدم ای وایییی منننن هاوایییییییی، نمیدونید باچه ذوق وشوقی این دوقسمت رو بارها نگاه میکنم.واین رو یک نشونه فوق العاده از پروردگار مهربانم میدونم که درهیچ لحظه ای من رو بدون هدایت و بدون نشونه های قشنگ رها نکرد.

عاشقتونم همین.