https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-04-14 05:28:362024-03-01 07:01:48سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 135
198نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به کسی که نامش، یادش، حرف هاش ،منو به یاد خدا می اندازه و تجلی خدا را به وضوح در وجودش میبینم.
از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: بهترین دوست کیست؟ فرمودند: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش به علم شما بیفزاید و کردارش یاد قیامت را در شما زنده کند.
خدایا شکررررررررت که همچون دوستی را به ما عنایت کردی.
در مخیلم نمی گنجید یه زمانی از دیدن یه زن با لباس ساحلی ،بدم نیاد، تازه حس خوب راحتی و آزادی هم بهت بده ،وای خدای من قبلا تو چه جهنمی زندگی میکردم
خدایا شکررررررررت بخاطر این همه زیبایی، که دقیقا توصیف بهشت رو میشه از این تصاویر درآورد،
بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر می شود ،چه بر روح و روان ام آمده خدایا که این چنین شیفته و دلبسته ات شدم نمی دانم در کدامین وادی عشق پا گذاشته ام که لحظه به لحظه با ندا هات عشق بازی می کنم . خدای من تنها جایی که میتونم راحت احساس ام رو بگم اینجاست، که تو تو می گویی و من مینویسم،
بگو تا بنویسم از مهربانیت،از وهابیت ت از رحمانیتت از عطوفتت به من که لحظه به لحظه کنار منی و مرا راهنمایی می کنی.
دیدن این سفرنامه برای من مثل زندگی، نه خود زندگی در بهشت است.
خدایا شکررررررررت دوستت دارم.و ممنون که منو با بنده خوبت آشنا کردی، بنده موحد و با ایمان .
کامنت شما رو حس کردم که از دلی پر از عشق میاد، از یک انسان نوساخته و خودساخته. انسانی که چشم هاشو شسته و جملگی همه عشق شده و بوی وادی عشق به معبود میده…واقعا خوشحالم برای داشتن چنین دوستانی در این خانواده صمیمی که اینقدر عالی و بانگرش هستند.
این قسمت کامنتت اشـک منو هم تو چشمام حلقه کرد:
نمی دانم در کدامین وادی عشق پا گذاشته ام که لحظه به لحظه با ندا هات عشق بازی می کنم . خدای من تنها جایی که میتونم راحت احساس ام رو بگم اینجاست، که تو تو می گویی و من مینویسم،
واقعا ممنونم که نوشتی ممنونم که هستی.
برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از خداوند یکتا خواهانم
استاد باورتون میشه من تا چند لحظه اصن باورم نمیشد ک شما وارد اتاقتون در کشتی شدین هی میگفتم اخه استاد چرا هتلشو عوض کرد مگ قبلی چه مشکلی داشت 😂😂😂😂😂😂😂در این حد عالی بود اصن امکانتش شبیه امکانات کشتی نبود حداقل تعریف کشتی رو توی ذهن من یکی خیلی عوض کردین😂😂😂😂عاشقتونم😂😂♥️♥️♥️
استاد خیلی تحسینتون میکنم بابت ثروتمند بودنتون بابت آزادیتون بابت اندام زیباتون بابت درکتون از قانون بابت توحید و مرد عمل بودنتون استاد شما و مریم جون عزیزم آنشرلی مو قرمز هاوایی فوق العاده هستید
استاد باورتون میشه من مانتوی مدرسم تنگ بود برام یعنی من ۵۵ کیلو بودم بعد دوسال ک کرونا بود و مدرسه نمیرفتیم شدم ۷۲ بعد خب الان وقت خرید لباس مدرسه نیست واسه اطمینان رفتم گشتم پیدا نکردم بعد بابام گفت خب بدوز و ازین حرفا من گفتم نه اتفاقا تضاد خوبیه ک برگردم ب اندام خودم گفتم بهشون الان ک ماه رمضونه من بهتون نشون میدم که من به اندام قبلیم برمیگردم و به هرچی ک میخوام میرسم استاد باورتون نمیشه مانتوم بسته نمیشد ولی با گذشت ۵ روز از ماه رمضون مانتوم الان خداروشکر بسته میشه😂😂😂یه کوچولو هم تو تنم گشاده نمیدونم وزنم چند کیلو کم شده ولی انشالله میرسم به اون ایده آل خودم استاد نه که فکر کنید رژیم سفت و سخت گرفتم یا ورزش خاصی میکنم نههههه فقط دیگ اشتهای کاذب قبلی خیلی تو وجودم کم شده کمتر میخورم و فکر میکنم این مسیر درسته چون توش زور نمیزنم انگار ک جهان دید من مصمم شدم به کاهش وزنم دید من برای جلوگیری از بهونه ها رفتم به خانوادم گفتم ک اقا من تا اخر ماه میرسم به اندام دلخواهم چون فقط ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم بعد انگار یه سری تغییرا ایجاد شد اشتهام کم شده راحت شده برام ک یه سری چیزا نخورم و خداروشکر میکنم ک با شما در این مسیرم
استاد من ظهر بود ک فیلمتون و دیدم ولی حرفی نمی جوشید ک بنویسم رفتم سراغ درسم دوباره الان ساعت هشت و شیش دقیقه شب برگشتم ک کامنتا رو بخونم ک یکی نوشته بود دو دوتا ی خدا چهارتا نیست هزارتاس از طرفی هم دیشب خواب دیده بودم ک خدا بهم گفت حرکت کن میتونی اول بشی توی همین زمان میتونی کشوری اول بشی حرکت کن استاد با اینکه اومدم برناممو تکاملی چیدم ولی دیدم هنوزم دارم زور میزنم حرفای اخر فیلمتون و این قسمتی ک توی کامنتا خوندم بهم گفت تو رها باش تسلیم خدا باش و بیا تکاملت و به صورت لگاریتمی بچین تا یه مدت یکی یکی قدم ب قدم برو جلو بعد ک تکامل و تثبیت کردی بهش تصاعد بده استاد حتی همین جمله ای ک نوشتم حس کردم از درونم جوشید انگار یکی منو یاد اون حرفتون انداخت ک گفتین پیشرفت خطی نیست لگاریتمیه
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹
اقا من اول بگم تو ۲ تا قسمت از ذوق و هیجان جیغ زدم ….. قشنگ احساس کردم ادرنالین خونم رفت بالا مثل زمانی که میرم شهر بازی سوار یه چیز هیجان انگیز میشم
خدایا من اصلا عادت نداشتم به این حس ها چقد خوووووب بود بازم دلم می خواد ببینم اون داخل چه خبره
نزدیکه یک ماه بود که تو اینستا وقتی می خواستم به ثروت توجه کنم این کشتی ها رو میدیدم و‌میگفتم وای عجب چیزی هستن 😍 توش چیکار میکنن 😍 چقد رویایی
واقعا رویایی بود
قشنگ مثل رویاهایی که تو‌بچگیم داشتم از زندگی و توش زندگی میکردم
استاد ممنونم که انقد رو خودت کار کردی که الان اونجایی و با دیدن این چیزا آدم انگیزش چندین برابر میشه وقتی میبینه این همه تلاش هاش چه نتایجی داره
چه نتیجه ای بهتر از زندگی رویایی
اول فایل که دیدمتون گفتم خدایا این کیه بازم واسه تغییرات ظاهریتون یکم طول کشید ارتباط برقرار کنم قشنگ مقاومت ذهنم رو احساس میکردم
البته راضیش کردم گفتم بابا خودشه ، چقد جووون شدین 😍 عمر داره معکوس میچرخه واستون و دارین به نوجوونی میرسین
من که تو دوره سلامتی نیستم ولی میدونم با همچین ظاهر پوست و … قطعا درون بدن هم به همین سن و سال میچرخه
یاد در پرتو آگاهی ۵ اگه اشتباه نکنم افتادم که توش گفته بودین هر سال بدن جدیدی داریم
پس اگه حافظه و ذهن رو عوض کنیم میشه در عرض یکسال کل فاکتورهای گذر عمر رو برعکس کرد چون همه چیز تو ذهنه
خدایا شکرت تجربه عالی بود
خدایا شکرت قبلا هم من وقتی می خواستم برم مسافرت یا یه کاری کنم میرفتم سرچ میکردم ولی اون کجا و این کجا
اون موقع میرفتم سفرهای معمولی افراد دور و برم رو‌میدیم و انرژی و‌الگو‌میگرفتم
الان چه میبینم
اون موقع در همون حدی که میدیدم واسم اتفاق افتاد
پس الان هم درین حدی که دارم میبینم و حتی فراتر اتفاق میوفته 😍
این سنت خداست و تغییری درش نیست 😍
انقد دلم خواست اونجا باشم هی داشتم به خودم میگفتم تو رو خدا آروم باش الان نری یکسره بدون تکامل رو خودت کار کنی بزنی پدر من و دربیاری آروم باش و ذوق کن ولی یادت باشه کم کم بهش میرسی و تکاااامل یادت نره 😍
اونقدی که هم فرکانس شدم با فضای اونجا و از تعریف های زیباتون لذت بردم که مطمئنم فرکانسم ارسال شد و در حال پردازشه الان و بهم برخورد میکنه حتما 😍 با عشق و اشتیاق منتظر برگشت فرکانس عزیزم هستم که ارسال کردم 😍😍
چقد خوبه که آدم وقتی یه جا میره غرق اونجا و حس اونجا شه، چطوری ؟ مثلا همین خرید کردن هاتون که رفتین لباسی رو خریدن که مخصوص همونجاست
سفر یعنی این یعنی غرق جایی شم که رفتم
مثلا من میدیدم خیلی ها میرن مسافرت خارجی اونجا دنبال رستوران ایرانی می گردن
همش واسم سوال بود ؟ خب میری اونجا که اونجا رو تجربه کنی دیگه ، غذای ایرانی که تو خونه و ایران هم میتونم بخورم
میرم مسافرت که نهایت لذت رو ببرم چرا که اون لذته مدار من رو شیفت میکنه سمت بالا که من رو آماده تغییرات میکنه که من رو از منطقه امنم خارج میکنه
سفر باعث سبک شدنم و باعث تغییر کردنم میشه
سفر تجربه چیزهای جدیده که به من و وجود من عمق میده ، به احساسات من عمق میده به روح من عمق میده
خدایا شکرت که من رودر مدار دیدن این زیبایی ها قرار دادی
می دونم که وقتی یه نغمت یا شرایطی قراره واسم اتفاق بیوفته اول اون رو باید تحسین کنم وقتی که میبینم یکی دیگه داره
پس تحسین میکنم این همه آزادی مالی مکانی زمانی و البته ذهنی رو که بهتون اجازه تجربه همچین جاهایی رو داده
تحسین میکنم اون همه کارکردن های مستمر و با عشقتون رو که باعث این نتایج شده
تحسین میکنم وصل بودن به الله رو که باعث هدایتتون به اینجا شده
تحسین میکنه خدای زیبا رو که این همه زیبا و لذت رو آفریده اونم برای من
ممنونم از خدا که من اشرف مخلوقات کرده برای تجربه این همه لذت و شادی
من منتظر فایل های جدیدتون از سفر رویاییییتون هسسسسسستتتتم
استاد باورت میشه اومدم سحری بخوابم، تمرین فانوس دریایی ام رونوشتم شکرگزاری هامو کردم و یکهو دلم خواست بیام قبل خواب به سایت سربزنم، بعد یــهو دیدم وووووواوووووو قسمت جدیدسفر به دور آمریکا روی سایته اونم با عکس بینظیر استاد بینظیر استایلم اونم با یک بینظیر پرتره که کاملا عشق پشت این عکس رو حس کردم. اصلا انگار منو برق گرفت پاشدم هندزفری که اتفاقا به تازگی با همسرم از قطار دوطبقه کرج_صادقیه خریدیم رو پیدا کردم وهمونجا آنلاین زدم رو فایل و نگاه کردم.خدایا چقدر خوشحالم چقدر.نمیدونی استاد چقدر خوشحالم که در این سفــر با شما هستم، همراه شمــا هستم و در فرکانس دیدن این همـه هستم نمیدونید چقدر خوشحالم از درون و یک لبخند بزرگ تمام نشدنی روی لب هام هست و این منم که فقط یهو رفتم لپ تاپ رو هم روشن کردم ونت دادم تا راحت بتونم کامنت تایپ کنم و بذارم و بعد برم بخوابم. خدایـــا شکــرت.یعنی استاد باورتون میشه منم هدایتی اومدم.من نمیدونم شما کی روی سایت گذاشتید قطعا تازه گذاشتید چون ۰ دیدگاه نشون میده که کمتر از ۱۰ ساعت هست که روی سایت اومده.خدایا یعنی خوشحالم از این هدایت، از این که آسان میشم برای آسانی ها. از اینکه حس میکنم تو صــف نفر اولــم با افتخار.واقعا خیــلی خیلــی خوشحــالـم.واقعــا خیــلی خیـلی سپاســگزارم استاد چقدر این حرف های آخرتون رولازم داشتم ودارم باید فردا (البته امروز همون فرذاست که صدای جیک جیک و چه چه پرنده ها میگه صبح شده) تا شب بارها و بارها این فایل رو ببینم وتو این کشتی بیشـــتر بچرخم.خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سفر به دور آمریکا_قسمت ۱۳۵
ادامه سفــر در مجمع الجزایر هووایــی
به به در این صبح رویایی و با صدای مریم و چهره هر روز جوان تر و خوش استایل تر استاد روبرو میشیم که خبر خوب ایــنه که داریم آماده میشیم که بریم کــروز انشالله به امید الله
بعد از سه روز هتل رو ترک میکنیم و قبلش یک آنباکسینگ و رونمایی از لباسهای هووایین استایل داریم. فوق العاده بود فوق العاده زیبا، باکیفیت و خوش رنگ و شاد…
خدایا چند سایز استاد کوچیکتر شدین از سایز ۴۰ الی ۴۳ رسیدین به ۳۰ تا ۳۲.یعنی سایز مــن یا شاید الان کوچکتر از سایز مــن.خدایا چه لباس هایی بود چقدر زیبا، چقدر کوچیک، چقدر خوش طرح، چقدر باحال چی بگم بخدا واقعا خــفن رو هم رد کردیــن. استاد وقتی سایز ها رو نشون دادی و جلوی خودتون میگرفتین من بیشتر درک کردم که شما چقدر تغییر کردین. اتفاقا نشانه ی من دیروزم یک قسمت از سفر به دور آمریکا بود با خودم گفتم خدایا استاد چقدر تغییر کردهو از این سفـر تا اون سفـر.(این مدت من همش نشانه های منم بیشتر توی سفر به دور امریکا یا گشت و گذارهایی که در زندگی در بهشت داشتیم هست، قشنگ احساس میکنمم کهمن الان اصلا اینجا نیستم اونجــام)واقعا لباس های مریم جان که فوق العاده کوچیک شده، واقعا چطور، دارین چه میکنید با قانون سلامتی و مرزهای سلامتی ذهن مــا.دمپایی های هووایین استایل رو ببین. خدایا لباس های نخــی،بلوز ، پیراهن اونم با چه جنس های نرم و عالی و رنگ و طرح های عالی مریم رجان و ببین که چقدر قشنگن. دیدنش هم روح آدم رو جلا میده. واقعا مبارک تون باشه به شادی و عشق بپـوشید.
سوار اوبر میشیم و از دین مناظر شهر ومکالمه استاد و راننده لذت میبریم . چقدر زیبا، چقدر تمیز ، چقدرر فراوانی، چقدر ثروت، چقدر نعمت، چه هوایی خدایا شکرت
به به میرسیم به مقصد برای رفتن به کشتی اونم به چه استقبال عالـی وقشنگی مواجه میشیم با دستان خداوندی که ایستاد تا در بدو ورود هم با اون گردنبندهای عالی حس خوب بدن
WELCOME TO NORWEGIAN CRUISE LINE
این خوش آمد گویی و انداختن رسم گردنبند ها در شادی ها و حس خوب دادن چقدر خوبه.اونم با یکآهنگ زیبا که در پس زمینه بود.
وارد کــشتی میشم.اونم کشتی کــروز و به مقصد جزایر هووایی. واقعا خدایا شکرت(من خیلی دوست دارم کشتی سوار بشم واین خواسته رودر من شدیدتر کردین ممنونم.
خدایا در اتاق رو ببین، چقد خفن چه با کیفیت چه متریالی، چه رنگی، چه با تکنولوژی ونهایت امنیت
به به استاد داخل هست خوش اومدیم
الــوهــا
خدایا چی بگم از این اتاق خوب و باحال و دنج. چه ویویی داریم خدایا. کشتی همه چیزش خیلی باحاله.ممنون که حمام و سرویس بهداشتی رو هم به ما نشون دادین عالی بود واقعا من سپاسگزارم.سشوار هم داره. همه چی گذاشتن مرتب و منظم. آینه قدی اش منو گرفت چقدر باحاله
ماهالــو
الــوهــا
یک کلمه هایی که همه کار رو باهم انجام میده سپاسگزاری سلام و حال و احوال و….
میریم به رستوران کشتــی
خدایا کافه رستوران خدایا شهری بود برای خودش. چقدر تنوع کیک، چقدر تنوع غذای گرم و سرد، چقدر تنوع سالاد ساده یا مخلوط، چقدر سوپ، چقدر غذای گوشتی، چقدر نان های متنوع،چقدر میوه های تازه و خوشمزه، چقدر نوشیدنی، چقدر چقدر فراوانی، تمیزی، راحتی، چقدر سرآشپزها و کارگزهای مرتب و خوب، چقدر فضای خوب
میریم تو حیاط و محوطه باز کشتی
به به یک مسابقه هم میدیم و لذت میبریم. چقدر اون آقا خوب بود که دست تکون داد به مــا
چقدر چیز جالبی بود که اون گل ها طبیعی بود توی گردنبندها منم ببوش رو حس کردم و این از همون گل هایی بود تقدیم ما کردی و چندین تا شو به گردنت خدا انداخت مریم جان. استاد پردنبندی صدف های شما هم خیلی جالب بود و اینکه طبیعی بودند و صدا میدادند باحال بود.
با بازی کورن هول قبلا با دوستان آمریکایی مون بازی کردیم و آشنا شدیم جالبه که اینجا هم بازی کردند
نمای بالا کشتی رو ببین
واقعا برای خودش شهریــه، چه عظمتی واقعا. من تو کف این همه هستم که چطور روی اب میمونه و حرکت میکنه
خدایا عکاسی میکنیم و اون قسمت
قبل رو میبینیم که عکس اش از کجا بوده از اینجا. خدایا شکرت
وای منظره رو….
دور زدیم و برگشتیم میبینیم که شیک و مجلسی چمدان هامون رو هم برامون آوردن دم در
خدایا شکرت
خب باشگاه و فیتنس کشــتی رو ببین
خدایا این کشتی رو آب و این همه تجهیزات. ورزش کردن با یک ویــو متحرک
البته قراره فردا برین چون برنامه ورزشی فرداست.مربی باشگاه رو ببین که استاد براش جالبه که چطور کار میکنه و چطور این اندام رو ساخته و قطعا کرک و پرش ریخته البته استاد مراقب قلبش و اعتمادبنفسش باش نیفــته.استاد داری قدم های جهانی شدن رو خوب طی میکنی ومن حس میکنم.
خدایا اون صفحه شطرنجرو ببین چقدر بزرگ
هر جا تو راهرو ها یک وسیله سرگرمی و زیبایی هست. چقدر فکر شده، چقدر تکنولوژی به کار رفته.
صحبت عالی آخر فایل استاد معرکه معرکه معرکه
داستان از اونجا پیش میره که با دونفر تو کشتی صحبت میکنند که دوسال و نیم در انتظار بودند تا کشتی حرکت کنه و بتونن بیان و استاد میپرسه شما کی ثبت نام کردید بوک کردید؟استاد میگه ما چند هفته است
سلام سلام سلام به‌به چقدر لذت بردم . امروز تو تمرین ستاره قطبی گفتم خداجون دلم می خواد امروز یه روز عالی باشه برام، دلم می خواد لذت ببرم از لحظه هام. برای همین چند مورد با خودم گفتم که دوست دارم این اتفاقات بیفته و در کنارش گفتم خدایا توهم منو یه سوپریز کن و یه کیفی به من بده! اینا رو گفتم و اومدم سایت می خواستم یکی از محصولاتی رو که خریده بودم دانلود کنم و گوش بدم ولی دیدم یه قسمت دیگه از سفر رو گذاشتین بازش کردم و حال خوبم رفت رو سقف 🥳🥳🥳چقدر این فایل انرژیش بالا بود شما می گفتین اونجایی که هستین انرژیش خیلی بالاس آدماش خیلی خوبن باور کنین من از این راه دور از فرسنگها اینورتر این انرژی خوب رو گرفتم و این انرژی اول صبحی منو به اوج برد. چقدر لذت بخش بود کشتی کروز😍 منم دوست دارم سفر باهاش رو تجربه کنم تو ته ذهنم داشتم قبلنا ولی برام غیر قابل باور بود اون موقعها که با شما آشنا نشده بودم یه جورایی خودم رو از فکر کردن بهش منع میکردم مثل بچگیمون که بزرگتریها برای اینکه به چیزی که نمی خوان دست بزنیم می گفتن جیزه ،منم انگار تو ذهنم برای چیزایی که دوست دارم تجربه کنم و بهشون فک میکرم یه صدایی انگار میگفت هیس جیزه! حتی اجازه نمی داد فکر کنم با این منطق که تو که بهش نمی رسی پس فکر نکن بهش تا بعدا سرخورده نشی!!!
ولی حالا فرق کرده من دیدم با کمک فایلهای شما که با تعییر ذهنم می تونم هرآنچه بخوام رو توی زندگیم خلق کنم بهترینش این بود من همیشه دلم می خواست استقلال مالی داشته باشم و دستم تو جیب خودم باشه ولی از بس هم دهه های من یعنی دهه شصتیا شنیده بودیم که کار نیست شغل نیست و باور کرده بودم اینو دیگه داشتن شغل برام مثل تابو شده بود همش می گفتم اگه بتونم حتی ۲۰ هزار تومن درآمد داشته باشم و بدونم این پولو خودم درآوردم این تابو می شکنه و به کمک شما و با کار کردن روی خودم از جایی که فکر نمی کردم بهم پیشنهاد کار شد اونم یه شغل دورکاری که از خونه می تونستم انجام بدم باورتون نمیشه چقدر خوشحال بودم همسرم زد تو ذوقم و مخالفت کرد ناراحت شدم اما نا امید نه!!! گفتم باید ایمانم رو نشون بدم گفتم قدرت زندگی من که دست اون نیست قدرت دست خداست اونکه کار رو برای من جور کرده شرایط انجامش هم جور می کنه و دوباره از فایلهاتون یاد گرفته بودم که هر اتفاقی بیفته همون اتفاق خوبه است همون جمله ای که امروز تو این فایل بازم گفتین و چقدر باور قدرتمندی هست این باور و امروز یاد گرفتم این باور یعنی تسلیم بودن در برابر فرمانروا.
چقدر دوست دارم به جای خدا بگم فرمانروا برام قدرت بیشتری داره!
داشتم میگفتم که..با خودم گفتم که هر اتفاقی بیفته همون اتفاق خوبه است یعنی چه همسرم بگه آره چه بگه نه مصلحت اونه و می دونستم من تو مدار پول درآوردن قرار گرفتم و اگه این نشه خداوند از یه جای بهتر یه کار بهتر برام جور می کنه و سعی کردم با این باورها ذهنم رو کنترل کنم چون من از ۲۰ سالگیم آرزوی داشتن درآمد داشتم و این پروسه ۱۵ سال جز آرزوهام بود! و من چه شبهایی رو که قانون رو نمی دونستم و با گریه می خوابیدم که چرا در زمونه ای به دنیا اومدم که کار نیست و به همه چیز و همه کس بدبین بودم! بگذریم که حالا باورهام خیلی با اون روزا فرق کرده. بالاخره همسرم موافقت کرد من به کمک شما با باورهایی که ساختم تونستم ماه گذشته یعنی اسفند ماه پارسال اولین درامد زندگیم رو به دست بیارم و همون روز ۲ تا محصول از شما بخرم . خدایا شکرت💝🙏 حالا ایمانم به اینکه خودم می تونم زندگیم رو خلق کنم چند قدم بهتر شده منی که یه روزی حتی خودم با دستای خودم ،خودم رو از فکر کردن به چیزایی که دوست داشتم محروم میکردم حالا می گم میشه این منم که زندگیم رو خلق می کنم برای همین الان بعد اینکه کامنت رو می نویسم می خوام برم تو لیست آرزوهام بنویسم سفر با کشتی کروز و یه عکس خوشگل هم کنارش از کشتی بذارم. خدایا شکرت همین سورپریز قشنگی بود. ممنون استاد عزیزم مریم جون که انقدر سخاوتمندید و لحظات خوبتون رو با ما شریک می شید این چند فایلی که از سفر گذاشتین و دیدم انگار باهاتون سفر کردم انقدر که حالم خوب شده با فایلهاتون ازتون سپاسگزارم زنده باشین شاد باشید سلامت باشید💪🙏🙏💗💗💗👍👍🌸🌸🌸🌸😘😘😘😘
سلام، قلب من با خوندن این تجربه ی لذت بخش اعتماد به خدا به لرزش افتاد
و الان متوجه شدم چرا از دیدگاه شما سریع عبور نکردم، چون دوباره خدا میخواست به من نشون بده که نتیجه ی ایمان و توسل به درگاه خدا، میشه رسیدن به خواسته و یه عالمه حس خوب که تو نوشته ی شما جریان داشت و من خوشحالم از اینکه برای بار دیگه هدایت شدم خدایا شکرت
دوست عزیزم برای شما بهترین هارو طلب میکنم از خدای متعال و مهربانمون
در پناه حق شاد، سلامت، ثروت مند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
خیلی از کامنت شما لذت بردم و خیلی حس خوبی بهم داد واینو یک نشانه ای برای خودم می بینم چون تقریبا همه‌ی حرفایی که نوشته بودید با شرایط الان من مشترک بود
خدارو شکر که به کامنت شما برخوردم و این و به فال نیک می گیرم
در این فایل چیزی که نظر منو ب خودش جلب کرد جدا از همه اون زیباییها جمع بودن حواس استاد ب اصل قانون و همینطور ساده کردن و پیاده کردن قوانین در عمل هست
یعنی در تمام لحظات زندگی حواسش ب قانون هست و دونه ب دونه با ظرافت تمام اموخته هاش رو ب مرحله اجرا میذاره و نهایتا نتیجه اش هم مشخصه …
دومین مطلب اینکه استاد خیلی راحت و ساده قوانین جهان رو در این سفر یا هر سفر دیگه ای که داشته ب زبان ساده اموزش میده
براش فرقی نمیکنه تو هواپیما یا تو کشتی توی خونه یا توی شهر باشه اموزش قانون رو همراه با تصاویر و کلام بصورت انلاین در ساده ترین شکل ممکن ارائه میده چیزی که ب وضوح تفاوت ایشون و دیگر اساتید در این حوزه رو نشون میده
از کلمه های قلمبه و سلمبه برای اموزش قوانین استفاده نمیکنه گیج کننده نیست بشکل بسیار ساده قابل اجراست طوری بهت اموزش میده دوست داری زودتر بری سفر و قوانین اموخته شده از استاد رو ب مرحله اجرا بذاری و لذت عمل کردن ب قوانین رو بچشی…..
یعنی تمام ان چیزی که در کتابهای موفقیت خوندی و سمینارها شنیدی رو ب شکل خیلی روان شده و قابل درک مشاهده میکنی …این کار رو برای بچه ها بسیار ساده میکنه ….
واقعا این اموزشها در نوع خودشون بی نظیرن….استرس عمل کردن ب قوانین رو نداری ….تازه هیجان هم داری برای عمل کردن ب انها….
در کل میخوام بگم عمل کردن ب قوانین خیلی چیز عجیب و غریبی نیست همینی که داریم میبینیم هست ب همین سادگی قابل اجراست منتهی کمی همت میخواد کمی اراده و کنترل ذهن و شجاعت میخواد ….
ادما همه چی رو خیلی خوب میدونن اما نمیتونن بهشون عمل کنن ….دنیا ب چیزهایی که میدونیم جواب نمیده بلکه ب اعمال ما جواب میده …حرف زدن و دانستن هیچ ارزشی نداره تا وقتیکه بهشون عمل نشه …ب نظر من استاد ادمیه چیزهایی که در کتابها خونده رو ب شکل عملی هم داره نشون میده ..
تنها تفاوت بازنده و برنده در عمل کردن ب دانسته هاست …
یک اصل پایداری در موفقیت وجود داره مبنی بر اینکه : کائنات ب اعمال ما پاداش میده….
وقتی ما خواست مون برای اقدام ب عمل کردن جدی باشه ادمهای اطراف مون نیز ب شکل جادویی ب خواسته مون و ب ما توجه ویژه ایی میکنن این همون قدرت قانون جذب هست یعنی وقتی که شما تصمیم تون جدیست ارتعاشاتی هم که ب جهان ساطع میکنین کار خودشون رو میکنن ….
باید با قدرت اراده و تعهد بتونیم با تکرار و تکرار عمل کردن ب این اموزشها عادت سازی کنیم تا جایی که بصورت اتوماتیک ب همین شکل زندگی کنیم با یک بار یا دوبار عمل کردن ب شیوه درست قانون جواب نمیده باید انقدر این مسئله تکرار بشه تا جزیی از زندگی ما بشه اون موقع هست که زندگی ما برای دیگران بشکل جادویی جلوه میکنه و میگن ما ادمای خوش شانسی هستیم
همه میدونیم چیزی بنام شانس در جهان وجود ندارد شانس رو ما خودمون با عمل کردن ب قوانین ب وجودش میاریم …انسانهای موفق بشدت عمل محور هستن
این فایل برای من درسهای فراوانی داشت …تا دست ب کار نشیم هیچ اتفاقی نمیفته …
اگر کشتی بسمت ما نمیاد ما سمت ان شنا کنیم کسی که در این مسیر قدم گذاشته تسلیم شدن بی معناست …..میتونیم فقط با دیدن این فایل و صحبتهایی که استاد در اخر فایل کرد درسهای زیادی رو الگو برداری کنیم
سپاسگزارم ….
فایل بسیار زیبایی بود امیدوارم سفر لذت بخشی رو تجربه کنین…
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به همه دوستان
سلام به سید نازنین سلام به مریم خانم شایسته عزیز
اول استاد چقدر baby face شدی کاملا معلومه کلی جوون شدی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت قراره بریم هاواایی وای که چقدر من این اسم و این سواحل رو شنیده بودم اسمش رو ولی نمیدونستم قراره با دو تا عزیز دل همسفر بشم و با کشتی فوقالعاده کروز راهی این سفر یک هفته ای بشم و صد البته با ادم هایی فوق اعلده مثبتی که در این سفر من رو همراهی میکنن
استاد نازنین چقدر از دیدن اون لباس های هاوایی استایل شگفت زده شدم چقدر درک کردم و لمس کردم جنس عالی این لباس ها رو و چقدر اون شلوارک کتان ابی اسمانی با مارک های لنگر رو پسند کردم و چقدر اون پیراهن سورمه ای که ی سمتش گل قرمز داشت رو پسند کردم و چقدر خوشگل بود
وای خدای من اون پیراهن زرد رو که دیگه نگو کاملا باب میلم بود باورت نمیشه استاد قشنگ خودم رو داخل اون پیرهن دیدم
چقدر خوش پوش و چقدر داخلش ادم میتونه راحت باشه
و اما شروع ماجرا کشتی فوق العاده کروز چقدر بزرگ بود خدای من چقدر همه چیز سر جای خودش بود تر تمیز و مرتب و فوقالعاده چقدر این رستورانش با محیط دریا و کشتی های چوبی قدیمی طراحی شده بود و چقدر سلف سرویس عالی داشت
چقدر عاشق سالاد و میوه های ارکگانیکش شدم و واقعا من از اون هندونه ها خوردم چقدر شیرین و اب دار بودن
باشگاه بدنسازی و فوق العاده و نظم فوقالعاده ای که این باشگاه داشت و تمیز و مرتب بود و حتی حوله هم گذاشته بودن برای استفادهخ ورزشکارانی که میان اینجا و
سید میاد ی نشر جانب میزنه که نشون میده روی سرشونه هاش خیلی کار کرده
چقدر نور پردازی این کشتی زیبا بود توی شب چقدر به همه چیز فکر کردن از ریز و درشت بزرگ و کوچیک بچه و بزرگسال باشگاه و استخر و همه چیز و همه چیز و این ماجرا و این داستان ادامه دارد تا برسیم به جزایر زیبایی هاوایی و ادامه ماجرا اما یه نکته مهم که این سفر داشت صحبت های استاد از قوانینی بود که اونو هدایت کرده بود به این سفر و وقتی گفت که دوروز بعد از این که ما فلوریدا رو ترک کردیم شنیدیم که ی طوفان اومده و این هم نشانه از هدایت شدن استاد به مکان درست در زمان درست هست هم اون ایمانی که توی قران بهش اشاره شده تا وقتی که مومنین هستند عذابی نیست یا اون ها مثل موسی در زمان مناسب در جای مناسب هستند و اینو بار ها به خودم میگم که در مسیر درست هر اتفاقی برات بیوفته به نفعته هر اتفاقی اگه قرار باشه لذت ببری قطعا و بدون شک به نفع تو خواهد بود حالا کشتی کروز باشه لذت میبریم نبود مگه ما از کوه اتش نشان لذت نبردیم یا هزار جای دیگه
یعنی استاد سلام ،دمت گرم ، خیلی مردی ، عاشقتم ،خوشحالم دوباره میبینمت و کلی حرف دیگه …
یاد یکی از دوستام افتاد تو نجف آباد اصفهان یه واژه چُوم دارن که هر جایی یه معنی میده 😂😂
خدایا شکرت چقدر خندیدیم سر این اصطلاح
وقتی ما باور های درستی داشته باشیم و در مسیر درست باشیم و ترمز ذهنی نداشته باشیم و تمام اون پیش فرض ها و قوانینی که افراد و جوامع و قانون گذار ها وضع میکنن را یا نشنویم یا اعراض کنیم ازش اون وقت هر خواسته ای داشته باشیم طبیعی رخ میده برای ما
دلیل نرسیدن ما به خواسته ها همین موانع و ترمز های ذهنی هستن
برا همین عباس برزگر میگه من که مدرسه نرفتم باور دارم دو دو تای خدا هزار تا میشه و چهار تا نمیشه
حالا صد ها هزار دکتر و مهندس و دانشجو و حتی خود ما به صورت منطقی باور داریم دو دو تا چهار تا میشه چون میلیاردها بار تکرار شده
ولی میبینیم واقعیت زندگی عباس برزگر چیز دیگه هست چون خبری از استاندارد ها و قوانین و … نداره
باورها که درست باشن ما همواره در زمان و مکان مناسب با افراد مناسب قرار میگیریم و شرایط خیلی راحت پیش میرن
چقدر قشنگ قانون تکامل را این بندگان خدا رعایت میکنن که فشار و استرس روی خودشون نیارن و لذت ببرن
خیلی باید کار کنم هنوز که این قوانین را درک کنم اون وقت از کل مسیر لذت میبرم فشار به خودم نمیارم دنبال میون بر نیستم ، دنبال وام و شریک نمیرم و هزاران ایده که ذهن منطقی میده را کاری باهاش ندارم
خدایا باورم نمیشد داخل کشتی باشه این همه امکانات عالی چه رستوران و غذا هایی چه باشگاهی و چه اتاق های زیبایی اصلا انگار یه شهر متحرکه
خدایا چقدر فراوانی این فقط یکی از اون کشتی های تفریحی تو یکی از اون جزایر هست خدا میدونه فقط چندین و چنتا کشتی و قایق تفریحی تو کل دنیاست …
خدایا شکرت به خاطر ثروتمند شدن که انسان آزاده نامحدود از هر چیزی بی نهایت بخره بدون توجه به قیمتش البته با تکامل خیلی حس خوبی داره ، حس بی نیازی ، حس خالق بودن ، حس تونستن، حس فراونی و کلی حس خوب دیگه
چند ماه پیش خواستم برم سفر بدون این که آب و هوا را چک کنم رفتم و خوردم به بارون درسته لذت بردم ولی الان تازه درک کردم آقا جان خدا عقل و درک داده و امکانات داده پس تو مواردی که راهکار به ذهن من میاد طبق اون ها عمل کنم جست و جو کنم، پرسش و تحقیق کنم و بعد توکل کنم به خدا و اقدام کنم
همین طور که استاد قبل سفر کلی موارد را چک کرده و تحقیق کرده که چه زمانی بره بهتره
فقط همین تیکه کلی درس داره برام
که خدا این همه توانایی و امکانات داده و باید مسئولیت اون مواردی که تحت کنترل خودم هست را بپذیرم و درست انجام بدم نه این که فکر کنم خدا قراره معجزه کنه برام …
آره معجزه میکنه ولی وقتی سمت خودم را انجام بدم
استاد چقدر خوبه این که شما همیشه خودتون بودید و صداقت داشتید و دارید به ما یاد میدید که حتی پیامبر ها هم نجوای شیطان را داشتن ولی خود من خیلی وقت ها خواستم خودم را کامل نشون بدم حتی تو کامنت نوشتن ها
این جوری درک میکنیم که بابا نجوا های شیطان همیشه هست و همیشه باید روی خودمون کار کنیم
یه نکته قشنگ تو این فایل ها روابط عاطفی زیبا بین آدم ها فارغ از سنشون هست که بارها باید تحسین کنیم تو همون چند دقیقه آخر که استاد صحبت میکردن چنتا زوج نسبتا مسن با عشق دست هم را گرفته بودن و مثل دو تا جوون تازه نامزد کرده بودن واقعا همه چیز این کشور زیباست …
و اما از دقیقه ۲۵ به بعد که اشک منا در آورد و باز هدایت خدا را دیدم و باز حرف زدن خدا را با نشونه های مختلف دیدم
مینویسم که یادم باشه
دارم روانشناسی ثروت ۱ را کار میکنم هنوز جلسه اول هستم چون یه گنجینه پیدا کردم تو کامنت بچه ها و هر بار که متن اون جلسه را میخونم تازه میگم آهان حالا فهمیدم
خوب یه سری هدف ها را مشخص کردم و دارم کار میکنم روی مهارت هام اما دو روز پیش یه حسی بهم گفت درسته داری روی مهارت هات کار میکنی اما یه مدته ورودی مالی نداشتی پس باید یه ورودی مالی داشته باشم و به خودم گفتم الان من از توانایی های که الآن دارم باید استفاده کنم همون طور که قبلا پول ساختم و یه آگهی دیدم و رفتم یه مصاحبه دادم و بقیه اش را سپردم به خدا
امروز صبح داشتم با خودم میگفتم واقعا کار درستی انجام دادم شاید این کار برای من بهتر از اون چیزی باشه که تو ذهن خودم هست چون خواسته من یه شغله که اولا دوست داشته باشم و ثانیا درش توانایی داشته باشم و جای پیشرفت داشته باشه پس به چطورش نمی‌چسبم
اومدم یه صفحه قرآنم را بخونم (این مدت سعی کردم هر روز اول صبح یه صفحه با معنی بخونم خصوصا با معنی لغت هاش)
و دقیقا آیه ۲۱۶ بقره اولین آیه صفحه ام بود
“کُتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیاً و هو خیرُ لکم و عسی آن تحبوا شیاً و هو شرُ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون ”
” جهاد بر شما مقرر و آن برای شما ناخوشایند است ، و بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان به زیان شماست و خدا می‌داند و شما نمی دانید ”
تا الان بارها شده دقیقا اون آیه اول صفحه ای که خوندم جوابم بوده یا یه نکته ای داشته اون صفحه برام
ذهن منطقی آیا این تصادفیه؟
آیا این شانسیه ؟
و جالب‌تر این که استاد آخر این فایل دوباره همین موضوع را گفتن
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
آره استاد جان ما قراره هدف غایی خودمون و خواسته هامون را مشخص کنیم و قراره از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم و شادی و لذت و سلامتی و عشق و ثروت و آزادی را بخواهیم و به چگونگی اون نچسبیم و دست خدا را باز بزاریم
خدایا میدونم خیلی وقت ها دستت را بستم با ذهن منطقی خودم هدایتم کن رها باشم
خدایا کمکم کن تسلیم باشیم
این تیکه ربطی به این فایل نداره ولی چون امروز برام درس داشت مینویسم که بمونه .
یه نکته ای هم که ذهنم را درگیر کرده بود تو همین صفحه قران جواب گرفتم واقعا خدا خیلی راحت و ساده گفته
تو آیه ۲۱۹ بقره
” و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند ، بگو افزون بر نیاز را
آخه خدا این قدر راحت گفته بدون هیچ توضیح اضافی اون وقت ذهن ما درگیر خمس و زکات و بخششه در حالی که استاد بارها گفته وقتی پر بشیم سرریز میشیم یعنی بخواهیم یا نخواهیم چون تو مسیر درستیم خدا هدایت میکنه که کجا انفاق کنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
واقعا تو آسونی را برای ما میخواهی به شرطی که ما اجازه بدیم و خودمون سخت نگیریم
من دارم جلسه 4 از قدم 5 رو کار میکنم. استاد دقیقا فوکوس میکنن رو ایه ای که شما بهش هدایت شدید.میخواستم برم سراغ قران و این ایه رو بخونم که وقت نمیشد و پیش نیومد. این هم زمانی باعث شد فقط اشک بریزم و خدا رو حس کنم . بیشتر حرفهای استاد رو درک کنم و باور کنم قانون جواب میده. باور کنم وقتی خدا رو باور میکنی و میسپاری جریان زندگی رو بهش در حالیکه داری تلاش میکنی و رو خودت کار میکنی, اسان میکنه برات اسانی ها رو
ارزوی بهترین ها رو دارم براتون و خدا رو سپاسگزارم که شاگرد استاد عشق , استاد عباس منشم و یکی از اعضا این خانواده صمیمی
ممنونم از متن زیبای که می‌نویسی دو از تجربیات و آگاهی هایی که گرفتی رو برای ما بازگو میکنی
شاید باورت نشه ولی من چند نکته از کامنت شما گرفتم که خودم بارها و بارها فایل های استاد رو شنیدم ولی درک نکردم ولی خدا با کامنت شما بهم فهموند انگار باید در زمان درست باشی تا یک چیز های رو متوجه بشی برای خودم میگم این هارو
و تحسینتون میکنم بابت این کامنتی که گذاشتید و آیات زیبای قرآن رو برای ما آوردی ویاداوری کردی به من
می خوام یک تجربه بسیار داغ و جالب بگم از اتفاقات این چندروزم که بسیار بسیار برام عجیب در عین حال عبرت آموز بود.
بعد از اینکه به بخش زیادی از خواسته هام رسیدم شکر خدا موفق شدم پول نقدی که برای خرید ماشین رو می خواستم رو داشته باشم و به شکل تمام و کمال برم سراغ ماشینی که الان برای خودم می خوام
بعد از تحقیق یه ماشین رو برای خودم انتخاب کردم و با توجه به اینکه دوست داشتم عزت نفس خودم رو هم بهبود بدم تصمیم گرفتم ماشینی که میگیریم هنوز بوی نوییش مونده باشه و خشک باشه
خلاصه داستان یه ماشین رو انتخاب کردم و شروع کردم به جستجو کردن
در عین ناباوری بالای ۲۰۰ تا بنگاه ماشین و تعدادی سایت فروش ماشین اصلا اون خودرویی که من می خواستم رو نداشت و اگر هر جا داشت تا می خواستم بخرم بعد چند دقیقه صبر کردن میگفت متاسفانه همین الان فروخته شده
بلاخره بعد دو روز یه دونه ماشین پیدا کردم با رنگ دلخواهم که آبی متالیک بود و تهران قرار گذاشتم که برم ماشین رو ببینم
آقا بعد از رسیدن به تهران ساعت ۹ رفتم ماشین رو دیدم و متعجبانه دیوم ماشین بسیا کثیفه و اصلا شسته نشده
خلاصه پشیمون شدم و رفتم گفتم تو این تهران بزرگ قطعا ماشین پیدا میشه
ولی باز هم در عین نابوری بعد از ۴ ۵ ساعت گشتن حتی یک دونه هم پیدا نکردم!!!
خیلی برام عجیب بود من هیچ وقت تو این چهارسالی که با استاد کار می کنمهیچ وقت برای رسیدن به خواسته ای انقدر دست و پا نزده بودم
خلاصه داستان تصمیم گرفتم دوباره برم همون ماشین رو اوکی کنم که کثیف بود
صاحب ماشین نبود ولی دوستش حضور داشت
خلاصه ماشین رو خودم گفتم میشورم و شستم و دیدم بعله …
سقف ماشین اسیدی شده و ….
صاحب ماشین هم گفت نه من هزینه ای کم می کنم و نه مالیات عرف ماشین رو پرداخت می کنم
منم گفتم جایی که حس کنم زور بهم گفته میشه به هیچ وجه زیر بار زور نمیرم
جایی که احساس بد باشه خدا نیست
واقعا کلافه و خسته یه هتل گرفتم و شب گفتم تهران میمونم صبح بر می گردم
آقا من هتل گرفتم و از خستگی از ساعت ۳ ظهر تا ۸ شب خوابم برد و گفتم خوب حالا خدایا مارو آوردی اینجا یه حالی به ما بده قرار نبود که ماشین بخریم چرا مارو آوردی اینجا
یهو حسی همینطوری گفتم برم تئاتر…
آقا یه تئاتر کمدی پیدا کردم به اسم مامان ایران یعنی انقدر خندیدم و انرژی گرفتم که گفتم خدایاااا شکرت تمام دلیل سفرم این بود که منو بیاری اینجا و بخندونی
قطعا خیرتی بوده که ماشین رو نخرم
خلاصه صبح جمعه قبلا از اینکه تهران هواش عجیب غریب بشه برگشتم مشهد
دو روز بعد یعنی یکشنبه یه ماشین دیگه پیدا کردم بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی
ساعت ۶ بلیط اتوبوس گرفتم که مثلا طبق برنامم ساعت ۱۲ برسم که ماشین رو معامله کنم ولی آقا کلا انقدر شرایط پیش اومد که ما ۲ رسیدیم بیرجند
واقعا نزدیک بود حالم خیلی بد بشه چون دوست نداشتم دوباره بمونم ولی گفتم قطعا خیریتی هستش
علی یا بگییییر که تسلیم خدا باشی هدف واقعا مهم نیست مهم اینه که تو مسیر چه چیزی رو میفهمی
اقا دوباره یه هتل گرفتم تو بیرجند
عجب جای باحالی بود تو دل کوه!!!
اولین بار بود یه هتل تو دل کوه میدیدم با درختای خوشگل و درختای شب بو که اصلااااا بوش روانییت می کرد
به جای یک اتاق دو تخته بهم یه اتاق چهارتخته دادن و یه حال مشتی خدا بهمون داد…
آقا برای ناهار چون روزه نبودم طبق رژیم استاد رفتم ناهار یک کباب برگی خوردم از همون رستوران اصلا روانیییت می کرد به کل داستان ماشین رو فراموش کرده بودم ….
بعدازظهر رفتم دیدن ماشین و بنده خدا یهو اونجا گفت ماشین انقدر تومن قیمتش بیشتر شده
خیلی شوک شدم و گفتم ما توافق کردیم و ….
سریع خودم رو کنترل کردم گفتم قطعا توش خیریتی هست علی بند اعداد نباش ( خودمو گول زدم …) و گفتم آقا مشکلی نداره …
فردا بریم واسه معامله
نابورانه فردا صبح وقتی خواستیم بریم بانک ، اون بانک از اون شهر جمع شده بود و به هیچ طریقی نشد پول رو جا به جا کنم و معامله کنسل شد و دوباره دست خالی بلیط گرفتم واسه مشهد…
خیلی تو فکر بودم که خدایا چرا نمیشه؟ چه خیریتی هست که نباید بشه؟؟
حتی تو راه برگشت دو ساعت مونده به مشهد یه دونه دیگه تو مشهد پیدا کردم ولی تا رسیدم مشهد فروخته شده بود…
این دو روز تا چهارشنبه خیلی گیج بودم و میگفتم خدایا دلیل اینکه نباید بشه چی هست تو به من جواب بده …
هر روز هم قیمت این ماشین میرفت بالا و نایاب تر می شد….
آقا بعد از دو روز یعنی دیشب پاسخم رو گرفتم که اصلا من باید یه ماشین بهتر می خریدم با قیمت منطقی تر و اینکه حس بد بهم نده
و بلاخره یه ماشین بهتر از مدل دیگه با رنگ دلخواهم یعنی آبی متالیک پیدا کردم که قیمتش هم با توجه به خشک بودنش از بازار کمتر بود ….
وقتی فکر کردم فهمیدم این ماشین رو قبلا من دلم می خواسته و تو خواسته های یک سال پیشم وقتی این ماشین رو دیدم خیلی تحسینش کرده بودم!!!!
تمرینی که من باید هر روز بکنم اینه که تسلیم باشم و بگم چشم و به قول استاد بگم خدایا اینو می خوام ولی اگر بهترشو داری بده!
همیشه یه بند عربی هست که میگه: الله اعلم
یعنی خدا آگاه تر است
خیلی معنیش عمیقه و این همون چیزی هست که همیشه باید تومسیر کارمون داشته باشیم
سلام دوست عزیزم سید علی عزیز اول اینکه خیلی خوشحال شدم که پیامت رو دیدم و خیلی بابت این درسی که هم برای خودت داشت و هم برای من تحسینت میکنم و ممنونم ازین که این تجربه گران بها رو با ماهم به اشتراک گذاشتی اره واقعا خیلی خوبه که توی همه چیز تسلیم خدا باشیم ولی متأسفانه خیلی وقت ها یادمون نمیره حتی ماهایی که داریم روی خودمون کار میکنیم البته جسارت نباشه این هارو من به خودم میگم که خیلی زود فراموش میکنم که باید همیشه تسلیم خدا باشم آخه اون چیزی که من میخوام با اون چیزی که خدا میخواد بهمون بده زمین تا آسمان فرق داره ما مو میبینیم اون پیچش مو
و چقدر خوشحال شدم ازین که ماشینی که خودت درخواست کرده بودی رو خریدی و من چقدر امیدوارتر شدم به دریافت خواستم که من هم یک ماشین سفید رنگ خشک میخوام و میدونم که خدا به وقتش بهم میده با تمام مشخصاتی که همیشه مینویسم و راجبش صحبت میکنم
و امیدوارم که همیشه به حال خوش و سفرهای خوب از این ماشین زیبات استفاده کنی و احساس عالی باهاش داشته باشی
انشاالله یک روزی من هم از همین خواستم که خرید ماشین هست میام و مینویسم به امید الله مهربانم
چقدرررررررررررر داستان و تجربه تو با جزئیات کامل و به موقع و گویا که ویژگی تک تک کامنت های شماست برامون گوشزد کردی همیشه فایل های استاد که فراوانی باورها و زیبایی هاست کامنت های شما دوستان هم مملو از درس و تاکید بر باورهای درون فایل که خوندشون به آدم سند و اثبات حق بودن و اعتماد یه جور یقین رو بیشتر میکنه چند وقته دارم از شما الگو برداری میکنم چون میدانم به نتایج عالی در هر زمینه ای رسیدین به امید االله مهربانم (به قول شما رفیق مشتی) منم به نتایج و خواسته هام برسم و الگو بشم برای بقیه
برای شما و عادله جان از ثروت از روابط از سلامتی فراتر از تصورتان را خواستارم
حاجی دقیقا خداوند همیشه بهترین ها را برای بنده های شکر گذار و با ایمان که حرکت می کنند ، در نظر دارد.
یک هفته قبل از عید 1401، یک گاز 4 شعله صفحه ای می خواستم برای آشپزخانه ، خلاصه بعد قیمت گرفتن آنلاین و مغازه ها رفتم برای خرید ، خلاصه تو بازار نبود و عید شد و تعطیلات همه بسته بودند قیمت محصولات رفت بالا ..
یک گاز خریدم اینترنتی ولی بعد از تعطیلات 13بدر فرستادند خلاصه گاز اومد تا اومد دیدم صفحه شیشه ای روش یک جاش شکسته خلاصه مرجوع شد و گفتیم عوض کنید اونها هم نکردند و پول رو برامون واریز کردند خلاصه فکر کنم توی اصفهان 30 تا مغازه رفتم نشد (معمولا گاز ها بیشتر، 5 شعله هستند توی بازار )
یک مغازه قبلا رفته بودم هود لمسی خریده بودم به ذهنم اومد که پرس جو کنم بعد در نهایت تعجب گفت پسرم رفته انبار رو تمیز کنه 4 تا گاز 4 شعله تو انبار پیدا کرده چون خرید قدیم هستش 890 هزار تومان بردار یعنی یک میلیون از بازار 1400 ارزانتر خدا رو شکر خدایا شکرت خدایا دمت گرم چقدر تو خوبی ، این داستان رو که شنیدم یاد گاز صفحه ای افتادم ولی دمت گرم خیلی حال کردم با داستانت ….
از اولش هم میدونستم تمام هدفتون از ارتباط و دوستیابی، اینه که هی نتیجه بگیرین و هی بیاین به اینو اون بگین ببینید ما چقد شاخیم. چقدر خلق کردن بلدیم. هم تو هم عادله.
عادله که همش در حال مقایسه کردن خودش با بقیه بود که یه وقت نتایجش از کسی کمتر نباشه. اگر تو موردی کسی نتیجه بهتری نسبت به اون داشت، افسرده میشد.
ادم قشنگ متوجه فرکانساتون میشد.
تمام کسایی که با عباسمنش کار میکنند، همشون مهربونی و کمک کردن به بقیه رو از یاد میبرن. همشون خودبین میشن و جز خودشون کسیو نمیبینن.
اینم یکی دیگه از اثرات مخرب اموزشهای عباسمنشه.
خدا تو پول و ثروت کمکم کردو به درامد ماهیانه بالای ۱میلیار تومن رسیدم، البته پایدار، اونم تو ۲سالی که کارم رو شروع کردم.(البته اگر تو این سایت میموندم با این اموزشهای غلط پولوط، هنوز به این نقطه نرسیده بودم)
تازه الان تمرکز کرده بودم رو رابطه عاشقانه و میخواستم اینم خلق کنم. خودش کمک میکنه. به هیچ بنده ای نیاز نیس.
البته که الان شما کامنت بنده رو نشونه ای واسه درامد بالا میبینید! برعکس شما، من خیرم به شما رسید.
ولی طوری نیس. ما بخیل نیستیم. از اولشم دنبال برتر بودن تو نتایج و اگاهی هامون و… نبودیم.
تاجایی هم که دستمون برسه، به ادما کمک میکنیم. چون خدا رو گسترش میدیم. و اگر به کسی کمک کنیم نتیجه ای بگیره، قطعا خدارو بیشتر تو زندگیش پیدا میکنه و سهیم شدن درین احساس خوب و فرکانس، قطعا به زندگی خودمون برمیگرده.
خدایا شکرت که هر روز داره ظرفم بزرگتر و بزرگتر میشه امشب به یه تضادی بر خوردم از خداجونم هدایت خواستم زدم روی نشانه روزانه م این قسمت از سفر به دور آمریکا اومد تا عکس استادو دیدم متوجه شدم که باید تمرکزمو بزارم روی زیبایی ها و از لحظه های زندگی لذت ببرم باقی کارو برم کنار و بسپارم دست خدا جون خودش بهتراز من میدونه و بلده. فقط کافیه تسلیم باشم.
گفتم ظرفم بزرگ شده بزار یه اتفاقی که چندروز پیش برام افتاده بود رو بگم چون یکم ربط داره به کامنت علی آقای خوشدل عزیز
مثل بقیه روزا صبح من بیدار شدم و آماده شدم تا پسر نازنینم رو ببرم مدرسه از خونه بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و حرکت کردم تقریبا یه یک کیلومتری رفتم که یه دفعه ی یه صدایی از موتورم اومد و دیدم موتورم روشنه ولی زنجیرش نمیچزخه زدم بقل خیابون پسرمو گفتم پیاده بشه خودمم پیاده شدم و زدم جک بقل یه دفعه ی از زیر موتورم یه عالمه روغن خالی شد سری موتورم خاموش کردم
تا حالا همچین اتفاقی نیفتاده بود برام منم نمیدونستم چیکار کنم.
وقت نداشتم باید پسرمو میرسوندم مدرسش تا دیر نشده
گفتم موتورم یجا قفل کنم اول پسرمو ببرم برسونم مدرسه ش تا دیرش نشه
بعد بیام موتورم ببرم موتور سازی ایرادشو بگیره.( خیلی ریلکس و آروم بودم)
خلاصه سری یه تاکسی گرفتم پسرمو بردم رسوندم برگشتم کنار موتور دیدم ساعت 7:30دقیقه صبحه هیچ موتور سازی باز نیست
گفتم برم خونه ساعتای 10ببرم نشون بدم
همینجوری موتور خاموش اوردم تا نزدیک خونه دیدم یه موتورسازی بازه خواستم ببرم نشون بدم قلبم گفت نمیخاد اینجا ببری برو خونه بزار موتورسازیا باز بشه این هیچی از لوازم موتورتو نداره لوازمش نیاز بشه چیکار میکنی.
برو یه موتورسازی که آشناست نشون بده منم گوش دادم اومدم خونه خیلی ریلکس گرفتم تا ساعت 10 خوابیدم
ساعت 10 بود که تلفنم زنگ خورد و یه جایی برای قرار کاریم باید میرفتم
زنگ زدم به دوستم که خودش با اسنپ بیاد نزدیک خونم باهم بریم
با خودم گفتم برم به کارم برسم بعدش میام میبرم موتورمم درست میکنم
خلاصه رفتم و کارمون تا ساعت 6 غروب طول کشید.
و تا رسیدم خونه بازهم موتورسازیا اکثرا بود بسته شده بود.
فردای اون روز موتورمو بردم موتورسازی اونم خیلی خیلی هدایتی پیشه یکی از دستان خداوند که اصلا فکرشو نمیکردم که بنده خدا تعمیرات موتور انجام بده.
موتورمو بازش کرد.
خلاصه شاید باورتون نشه کل هزینه اون اتفاق بظاهر بد 110هزار تومن شد اونم بخاطر باز شدن یه پیچ بود که وقتی بست از روز اولشم نرمتر شد و روغنش خالی شده بود و یه روغن نو انداختم
حالا این داستان گفتم و نتیجه این اتفاق چی بود؟
من روز بعدش وقتی به روز قبل فکر کردم انقد خوشحال شدم و سپاسگزاری کردم که نگو چون فهمیدم دارم مسیرو درست میرم. خدایا سپاسگزارم
*شخصیتم داره تعقیر میکنه.
* ظرفم بزرگ شده
* اعتماد بفسم خیلی خوب شده
* تسلیم خداوند شدم و به هدایتها گوش میدم
* خیلی خوشحال بودم از این نتیجه اصلا به هزینه و سختیاش فکر نمیکردم. مثل یه بچه ذوق زده بودم
از اینکه تا نجواها میخاد استارد بزنه سری دهنشو میبندم
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
*تازه اومدم خونه حتی به هسمرمم درمورد خرابی موتورم نگفتم.( اگه قبلا بود همون اول صبحی همسرمو بیدار میکردم و میگفتم چه اتفاقی افتاده تا بگم چقدر بدشاتسم و از این حرفا )
اونروز
همش یاد فایل دزدیده شدن پیکان دنده آرژانتینی استاد میوفتادم و با خودم میگفتم که این یه امتحان الهی هست و الان باید با عمل نشون بدم چقدر تعقیر کردم
شاید یه اتفاق ساده ی باشه ولی برای من خیلی درس داشت.
من مطمئنم که با تعقیر باورم و روز اول زمانش نبود که موتورمو ببرم تعمیرگاه مثل خراب شدن پله اروی استاد تو سفر به دور آمریکا
استاد رفتن خوشگذرونی و گذاشتن در بهترین زمانش هدایتها میاد و انجام میدن.
آقای خوشدل عزیز ممنونم که با کامنتت بازم یادآوری کردی که ادما خیلی اروم اروم تعقیر میکنن جوری که خودش متوجه نمیشه
اگه واقعا میخاییم نتیجه کارکردنو ببینیم باید همیشه یادآوری بشه و یکجای ثبت بشه.
سلااااااااااااااااااااام به عشقای خودم
سلام به کسی که نامش، یادش، حرف هاش ،منو به یاد خدا می اندازه و تجلی خدا را به وضوح در وجودش میبینم.
از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: بهترین دوست کیست؟ فرمودند: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش به علم شما بیفزاید و کردارش یاد قیامت را در شما زنده کند.
خدایا شکررررررررت که همچون دوستی را به ما عنایت کردی.
در مخیلم نمی گنجید یه زمانی از دیدن یه زن با لباس ساحلی ،بدم نیاد، تازه حس خوب راحتی و آزادی هم بهت بده ،وای خدای من قبلا تو چه جهنمی زندگی میکردم
خدایا شکررررررررت بخاطر این همه زیبایی، که دقیقا توصیف بهشت رو میشه از این تصاویر درآورد،
بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر می شود ،چه بر روح و روان ام آمده خدایا که این چنین شیفته و دلبسته ات شدم نمی دانم در کدامین وادی عشق پا گذاشته ام که لحظه به لحظه با ندا هات عشق بازی می کنم . خدای من تنها جایی که میتونم راحت احساس ام رو بگم اینجاست، که تو تو می گویی و من مینویسم،
بگو تا بنویسم از مهربانیت،از وهابیت ت از رحمانیتت از عطوفتت به من که لحظه به لحظه کنار منی و مرا راهنمایی می کنی.
دیدن این سفرنامه برای من مثل زندگی، نه خود زندگی در بهشت است.
خدایا شکررررررررت دوستت دارم.و ممنون که منو با بنده خوبت آشنا کردی، بنده موحد و با ایمان .
خدایا به من کمک کن که بشتر بشناسمت.
استاد و مریم عزیزم دوستتون دارم عاشقتونم
سلام به شما دوست عباسمنشی ام
سلام به شیدا محمدی عزیز
کامنت شما رو حس کردم که از دلی پر از عشق میاد، از یک انسان نوساخته و خودساخته. انسانی که چشم هاشو شسته و جملگی همه عشق شده و بوی وادی عشق به معبود میده…واقعا خوشحالم برای داشتن چنین دوستانی در این خانواده صمیمی که اینقدر عالی و بانگرش هستند.
این قسمت کامنتت اشـک منو هم تو چشمام حلقه کرد:
نمی دانم در کدامین وادی عشق پا گذاشته ام که لحظه به لحظه با ندا هات عشق بازی می کنم . خدای من تنها جایی که میتونم راحت احساس ام رو بگم اینجاست، که تو تو می گویی و من مینویسم،
واقعا ممنونم که نوشتی ممنونم که هستی.
برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از خداوند یکتا خواهانم
ارادتمند شما فهیمه
سلام به عزیزای جانم
سلام به خدای درونتون چقدر خوبید شما
استاد باورتون میشه من تا چند لحظه اصن باورم نمیشد ک شما وارد اتاقتون در کشتی شدین هی میگفتم اخه استاد چرا هتلشو عوض کرد مگ قبلی چه مشکلی داشت 😂😂😂😂😂😂😂در این حد عالی بود اصن امکانتش شبیه امکانات کشتی نبود حداقل تعریف کشتی رو توی ذهن من یکی خیلی عوض کردین😂😂😂😂عاشقتونم😂😂♥️♥️♥️
استاد خیلی تحسینتون میکنم بابت ثروتمند بودنتون بابت آزادیتون بابت اندام زیباتون بابت درکتون از قانون بابت توحید و مرد عمل بودنتون استاد شما و مریم جون عزیزم آنشرلی مو قرمز هاوایی فوق العاده هستید
استاد باورتون میشه من مانتوی مدرسم تنگ بود برام یعنی من ۵۵ کیلو بودم بعد دوسال ک کرونا بود و مدرسه نمیرفتیم شدم ۷۲ بعد خب الان وقت خرید لباس مدرسه نیست واسه اطمینان رفتم گشتم پیدا نکردم بعد بابام گفت خب بدوز و ازین حرفا من گفتم نه اتفاقا تضاد خوبیه ک برگردم ب اندام خودم گفتم بهشون الان ک ماه رمضونه من بهتون نشون میدم که من به اندام قبلیم برمیگردم و به هرچی ک میخوام میرسم استاد باورتون نمیشه مانتوم بسته نمیشد ولی با گذشت ۵ روز از ماه رمضون مانتوم الان خداروشکر بسته میشه😂😂😂یه کوچولو هم تو تنم گشاده نمیدونم وزنم چند کیلو کم شده ولی انشالله میرسم به اون ایده آل خودم استاد نه که فکر کنید رژیم سفت و سخت گرفتم یا ورزش خاصی میکنم نههههه فقط دیگ اشتهای کاذب قبلی خیلی تو وجودم کم شده کمتر میخورم و فکر میکنم این مسیر درسته چون توش زور نمیزنم انگار ک جهان دید من مصمم شدم به کاهش وزنم دید من برای جلوگیری از بهونه ها رفتم به خانوادم گفتم ک اقا من تا اخر ماه میرسم به اندام دلخواهم چون فقط ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم بعد انگار یه سری تغییرا ایجاد شد اشتهام کم شده راحت شده برام ک یه سری چیزا نخورم و خداروشکر میکنم ک با شما در این مسیرم
استاد من ظهر بود ک فیلمتون و دیدم ولی حرفی نمی جوشید ک بنویسم رفتم سراغ درسم دوباره الان ساعت هشت و شیش دقیقه شب برگشتم ک کامنتا رو بخونم ک یکی نوشته بود دو دوتا ی خدا چهارتا نیست هزارتاس از طرفی هم دیشب خواب دیده بودم ک خدا بهم گفت حرکت کن میتونی اول بشی توی همین زمان میتونی کشوری اول بشی حرکت کن استاد با اینکه اومدم برناممو تکاملی چیدم ولی دیدم هنوزم دارم زور میزنم حرفای اخر فیلمتون و این قسمتی ک توی کامنتا خوندم بهم گفت تو رها باش تسلیم خدا باش و بیا تکاملت و به صورت لگاریتمی بچین تا یه مدت یکی یکی قدم ب قدم برو جلو بعد ک تکامل و تثبیت کردی بهش تصاعد بده استاد حتی همین جمله ای ک نوشتم حس کردم از درونم جوشید انگار یکی منو یاد اون حرفتون انداخت ک گفتین پیشرفت خطی نیست لگاریتمیه
استاد عاشقتونم انشالله ک کلی بهتون خوش بگذره منتظر ویدیو های بعدیتون هستیم
بنام خالق زیبایی ها تنها قدرت مطلق دنیا
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹
اقا من اول بگم تو ۲ تا قسمت از ذوق و هیجان جیغ زدم ….. قشنگ احساس کردم ادرنالین خونم رفت بالا مثل زمانی که میرم شهر بازی سوار یه چیز هیجان انگیز میشم
خدایا من اصلا عادت نداشتم به این حس ها چقد خوووووب بود بازم دلم می خواد ببینم اون داخل چه خبره
نزدیکه یک ماه بود که تو اینستا وقتی می خواستم به ثروت توجه کنم این کشتی ها رو میدیدم و‌میگفتم وای عجب چیزی هستن 😍 توش چیکار میکنن 😍 چقد رویایی
واقعا رویایی بود
قشنگ مثل رویاهایی که تو‌بچگیم داشتم از زندگی و توش زندگی میکردم
استاد ممنونم که انقد رو خودت کار کردی که الان اونجایی و با دیدن این چیزا آدم انگیزش چندین برابر میشه وقتی میبینه این همه تلاش هاش چه نتایجی داره
چه نتیجه ای بهتر از زندگی رویایی
اول فایل که دیدمتون گفتم خدایا این کیه بازم واسه تغییرات ظاهریتون یکم طول کشید ارتباط برقرار کنم قشنگ مقاومت ذهنم رو احساس میکردم
البته راضیش کردم گفتم بابا خودشه ، چقد جووون شدین 😍 عمر داره معکوس میچرخه واستون و دارین به نوجوونی میرسین
من که تو دوره سلامتی نیستم ولی میدونم با همچین ظاهر پوست و … قطعا درون بدن هم به همین سن و سال میچرخه
یاد در پرتو آگاهی ۵ اگه اشتباه نکنم افتادم که توش گفته بودین هر سال بدن جدیدی داریم
پس اگه حافظه و ذهن رو عوض کنیم میشه در عرض یکسال کل فاکتورهای گذر عمر رو برعکس کرد چون همه چیز تو ذهنه
خدایا شکرت تجربه عالی بود
خدایا شکرت قبلا هم من وقتی می خواستم برم مسافرت یا یه کاری کنم میرفتم سرچ میکردم ولی اون کجا و این کجا
اون موقع میرفتم سفرهای معمولی افراد دور و برم رو‌میدیم و انرژی و‌الگو‌میگرفتم
الان چه میبینم
اون موقع در همون حدی که میدیدم واسم اتفاق افتاد
پس الان هم درین حدی که دارم میبینم و حتی فراتر اتفاق میوفته 😍
این سنت خداست و تغییری درش نیست 😍
انقد دلم خواست اونجا باشم هی داشتم به خودم میگفتم تو رو خدا آروم باش الان نری یکسره بدون تکامل رو خودت کار کنی بزنی پدر من و دربیاری آروم باش و ذوق کن ولی یادت باشه کم کم بهش میرسی و تکاااامل یادت نره 😍
اونقدی که هم فرکانس شدم با فضای اونجا و از تعریف های زیباتون لذت بردم که مطمئنم فرکانسم ارسال شد و در حال پردازشه الان و بهم برخورد میکنه حتما 😍 با عشق و اشتیاق منتظر برگشت فرکانس عزیزم هستم که ارسال کردم 😍😍
چقد خوبه که آدم وقتی یه جا میره غرق اونجا و حس اونجا شه، چطوری ؟ مثلا همین خرید کردن هاتون که رفتین لباسی رو خریدن که مخصوص همونجاست
سفر یعنی این یعنی غرق جایی شم که رفتم
مثلا من میدیدم خیلی ها میرن مسافرت خارجی اونجا دنبال رستوران ایرانی می گردن
همش واسم سوال بود ؟ خب میری اونجا که اونجا رو تجربه کنی دیگه ، غذای ایرانی که تو خونه و ایران هم میتونم بخورم
میرم مسافرت که نهایت لذت رو ببرم چرا که اون لذته مدار من رو شیفت میکنه سمت بالا که من رو آماده تغییرات میکنه که من رو از منطقه امنم خارج میکنه
سفر باعث سبک شدنم و باعث تغییر کردنم میشه
سفر تجربه چیزهای جدیده که به من و وجود من عمق میده ، به احساسات من عمق میده به روح من عمق میده
خدایا شکرت که من رودر مدار دیدن این زیبایی ها قرار دادی
می دونم که وقتی یه نغمت یا شرایطی قراره واسم اتفاق بیوفته اول اون رو باید تحسین کنم وقتی که میبینم یکی دیگه داره
پس تحسین میکنم این همه آزادی مالی مکانی زمانی و البته ذهنی رو که بهتون اجازه تجربه همچین جاهایی رو داده
تحسین میکنم اون همه کارکردن های مستمر و با عشقتون رو که باعث این نتایج شده
تحسین میکنم وصل بودن به الله رو که باعث هدایتتون به اینجا شده
تحسین میکنه خدای زیبا رو که این همه زیبا و لذت رو آفریده اونم برای من
ممنونم از خدا که من اشرف مخلوقات کرده برای تجربه این همه لذت و شادی
من منتظر فایل های جدیدتون از سفر رویاییییتون هسسسسسستتتتم
😍😍😍😍
به نام خدای مهربان به نام رب… تنها فرمانروای جهانیان….
خدایا تو هدایتم کن که چه بنویسم
سلام به استاد خوش اندام وخانم شایسته خوش استایل وتوحیدی
وسلام به تک تک چشم های
زیبایی که این کامنت رو داره میخونه
خدای من
این جلسه خودش یه فایل تمرکز بر نکات مثبت… زیبایی ها وتسلیم بودن در مقابل خداوند رو به ما یاد میده
خدایا من پا ندارم
من تسلیمم
تو مرا ببر به مسیر صاف… به مسیر
درست… به مسیری که پر است از نعمت… ثروت.. سلامتی.. برکت.. و زیباییها
خدای عزیزم مرا در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده
خدایا ازت سپاسگذارم که مرا هدایت کردی به سایت استاد گلم
خدایا شکرت برای خرید لباس های استاد وخانم شایسته
خدایا شکرت برای این همه زیبایی و خوش اب وهوا بودن هاوایی
خدایا شکرت برای این همه هدایت خداوند
چقدر این هاوایی زیباست
چقدر این مردم در صلح هستند
چقدر فضای مثبتی داره این هاوایی
واین خواسته را در دل ما زنده میکنه که ما هم فراتر از این جایی
که الان هستیم فکر کنیم
وبدانیم که میشود فراتر رفت وفکر کرد
وباور کرد وعمل کرد
خدایا شکرت
استاد عزیزم تشکر میکنم برای
اماده کردن تمام قسمتهای
که برای ما اماده میکنید
…. از 15 سال پیش تا الان….
سپاسگزارم
در پناه خداوند شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا واخرت باشید
به امید دیدار
سپاسگذارم
🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸💓💓💓💓💓💓💓💓😘😘😘😘😘🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏💓
به نام فرمانروای آسمــان ها و زمیــن پهنـاورش
سلام به استاد عزیزم ومریم بانو نازنینیم
سلام به دوستان همسفر و هم مسیرم
سلام سلام سلام
استاد باورت میشه اومدم سحری بخوابم، تمرین فانوس دریایی ام رونوشتم شکرگزاری هامو کردم و یکهو دلم خواست بیام قبل خواب به سایت سربزنم، بعد یــهو دیدم وووووواوووووو قسمت جدیدسفر به دور آمریکا روی سایته اونم با عکس بینظیر استاد بینظیر استایلم اونم با یک بینظیر پرتره که کاملا عشق پشت این عکس رو حس کردم. اصلا انگار منو برق گرفت پاشدم هندزفری که اتفاقا به تازگی با همسرم از قطار دوطبقه کرج_صادقیه خریدیم رو پیدا کردم وهمونجا آنلاین زدم رو فایل و نگاه کردم.خدایا چقدر خوشحالم چقدر.نمیدونی استاد چقدر خوشحالم که در این سفــر با شما هستم، همراه شمــا هستم و در فرکانس دیدن این همـه هستم نمیدونید چقدر خوشحالم از درون و یک لبخند بزرگ تمام نشدنی روی لب هام هست و این منم که فقط یهو رفتم لپ تاپ رو هم روشن کردم ونت دادم تا راحت بتونم کامنت تایپ کنم و بذارم و بعد برم بخوابم. خدایـــا شکــرت.یعنی استاد باورتون میشه منم هدایتی اومدم.من نمیدونم شما کی روی سایت گذاشتید قطعا تازه گذاشتید چون ۰ دیدگاه نشون میده که کمتر از ۱۰ ساعت هست که روی سایت اومده.خدایا یعنی خوشحالم از این هدایت، از این که آسان میشم برای آسانی ها. از اینکه حس میکنم تو صــف نفر اولــم با افتخار.واقعا خیــلی خیلــی خوشحــالـم.واقعــا خیــلی خیـلی سپاســگزارم استاد چقدر این حرف های آخرتون رولازم داشتم ودارم باید فردا (البته امروز همون فرذاست که صدای جیک جیک و چه چه پرنده ها میگه صبح شده) تا شب بارها و بارها این فایل رو ببینم وتو این کشتی بیشـــتر بچرخم.خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سفر به دور آمریکا_قسمت ۱۳۵
ادامه سفــر در مجمع الجزایر هووایــی
به به در این صبح رویایی و با صدای مریم و چهره هر روز جوان تر و خوش استایل تر استاد روبرو میشیم که خبر خوب ایــنه که داریم آماده میشیم که بریم کــروز انشالله به امید الله
بعد از سه روز هتل رو ترک میکنیم و قبلش یک آنباکسینگ و رونمایی از لباسهای هووایین استایل داریم. فوق العاده بود فوق العاده زیبا، باکیفیت و خوش رنگ و شاد…
خدایا چند سایز استاد کوچیکتر شدین از سایز ۴۰ الی ۴۳ رسیدین به ۳۰ تا ۳۲.یعنی سایز مــن یا شاید الان کوچکتر از سایز مــن.خدایا چه لباس هایی بود چقدر زیبا، چقدر کوچیک، چقدر خوش طرح، چقدر باحال چی بگم بخدا واقعا خــفن رو هم رد کردیــن. استاد وقتی سایز ها رو نشون دادی و جلوی خودتون میگرفتین من بیشتر درک کردم که شما چقدر تغییر کردین. اتفاقا نشانه ی من دیروزم یک قسمت از سفر به دور آمریکا بود با خودم گفتم خدایا استاد چقدر تغییر کردهو از این سفـر تا اون سفـر.(این مدت من همش نشانه های منم بیشتر توی سفر به دور امریکا یا گشت و گذارهایی که در زندگی در بهشت داشتیم هست، قشنگ احساس میکنمم کهمن الان اصلا اینجا نیستم اونجــام)واقعا لباس های مریم جان که فوق العاده کوچیک شده، واقعا چطور، دارین چه میکنید با قانون سلامتی و مرزهای سلامتی ذهن مــا.دمپایی های هووایین استایل رو ببین. خدایا لباس های نخــی،بلوز ، پیراهن اونم با چه جنس های نرم و عالی و رنگ و طرح های عالی مریم رجان و ببین که چقدر قشنگن. دیدنش هم روح آدم رو جلا میده. واقعا مبارک تون باشه به شادی و عشق بپـوشید.
سوار اوبر میشیم و از دین مناظر شهر ومکالمه استاد و راننده لذت میبریم . چقدر زیبا، چقدر تمیز ، چقدرر فراوانی، چقدر ثروت، چقدر نعمت، چه هوایی خدایا شکرت
به به میرسیم به مقصد برای رفتن به کشتی اونم به چه استقبال عالـی وقشنگی مواجه میشیم با دستان خداوندی که ایستاد تا در بدو ورود هم با اون گردنبندهای عالی حس خوب بدن
WELCOME TO NORWEGIAN CRUISE LINE
این خوش آمد گویی و انداختن رسم گردنبند ها در شادی ها و حس خوب دادن چقدر خوبه.اونم با یکآهنگ زیبا که در پس زمینه بود.
وارد کــشتی میشم.اونم کشتی کــروز و به مقصد جزایر هووایی. واقعا خدایا شکرت(من خیلی دوست دارم کشتی سوار بشم واین خواسته رودر من شدیدتر کردین ممنونم.
خدایا در اتاق رو ببین، چقد خفن چه با کیفیت چه متریالی، چه رنگی، چه با تکنولوژی ونهایت امنیت
به به استاد داخل هست خوش اومدیم
الــوهــا
خدایا چی بگم از این اتاق خوب و باحال و دنج. چه ویویی داریم خدایا. کشتی همه چیزش خیلی باحاله.ممنون که حمام و سرویس بهداشتی رو هم به ما نشون دادین عالی بود واقعا من سپاسگزارم.سشوار هم داره. همه چی گذاشتن مرتب و منظم. آینه قدی اش منو گرفت چقدر باحاله
ماهالــو
الــوهــا
یک کلمه هایی که همه کار رو باهم انجام میده سپاسگزاری سلام و حال و احوال و….
میریم به رستوران کشتــی
خدایا کافه رستوران خدایا شهری بود برای خودش. چقدر تنوع کیک، چقدر تنوع غذای گرم و سرد، چقدر تنوع سالاد ساده یا مخلوط، چقدر سوپ، چقدر غذای گوشتی، چقدر نان های متنوع،چقدر میوه های تازه و خوشمزه، چقدر نوشیدنی، چقدر چقدر فراوانی، تمیزی، راحتی، چقدر سرآشپزها و کارگزهای مرتب و خوب، چقدر فضای خوب
میریم تو حیاط و محوطه باز کشتی
به به یک مسابقه هم میدیم و لذت میبریم. چقدر اون آقا خوب بود که دست تکون داد به مــا
چقدر چیز جالبی بود که اون گل ها طبیعی بود توی گردنبندها منم ببوش رو حس کردم و این از همون گل هایی بود تقدیم ما کردی و چندین تا شو به گردنت خدا انداخت مریم جان. استاد پردنبندی صدف های شما هم خیلی جالب بود و اینکه طبیعی بودند و صدا میدادند باحال بود.
با بازی کورن هول قبلا با دوستان آمریکایی مون بازی کردیم و آشنا شدیم جالبه که اینجا هم بازی کردند
نمای بالا کشتی رو ببین
واقعا برای خودش شهریــه، چه عظمتی واقعا. من تو کف این همه هستم که چطور روی اب میمونه و حرکت میکنه
خدایا عکاسی میکنیم و اون قسمت
قبل رو میبینیم که عکس اش از کجا بوده از اینجا. خدایا شکرت
وای منظره رو….
دور زدیم و برگشتیم میبینیم که شیک و مجلسی چمدان هامون رو هم برامون آوردن دم در
خدایا شکرت
خب باشگاه و فیتنس کشــتی رو ببین
خدایا این کشتی رو آب و این همه تجهیزات. ورزش کردن با یک ویــو متحرک
البته قراره فردا برین چون برنامه ورزشی فرداست.مربی باشگاه رو ببین که استاد براش جالبه که چطور کار میکنه و چطور این اندام رو ساخته و قطعا کرک و پرش ریخته البته استاد مراقب قلبش و اعتمادبنفسش باش نیفــته.استاد داری قدم های جهانی شدن رو خوب طی میکنی ومن حس میکنم.
خدایا اون صفحه شطرنجرو ببین چقدر بزرگ
هر جا تو راهرو ها یک وسیله سرگرمی و زیبایی هست. چقدر فکر شده، چقدر تکنولوژی به کار رفته.
صحبت عالی آخر فایل استاد معرکه معرکه معرکه
داستان از اونجا پیش میره که با دونفر تو کشتی صحبت میکنند که دوسال و نیم در انتظار بودند تا کشتی حرکت کنه و بتونن بیان و استاد میپرسه شما کی ثبت نام کردید بوک کردید؟استاد میگه ما چند هفته است
بله داستان هدایت تو دل این داستان هست.
داستانآســان شدن برای آســانی هاست
سلام سلام سلام به‌به چقدر لذت بردم . امروز تو تمرین ستاره قطبی گفتم خداجون دلم می خواد امروز یه روز عالی باشه برام، دلم می خواد لذت ببرم از لحظه هام. برای همین چند مورد با خودم گفتم که دوست دارم این اتفاقات بیفته و در کنارش گفتم خدایا توهم منو یه سوپریز کن و یه کیفی به من بده! اینا رو گفتم و اومدم سایت می خواستم یکی از محصولاتی رو که خریده بودم دانلود کنم و گوش بدم ولی دیدم یه قسمت دیگه از سفر رو گذاشتین بازش کردم و حال خوبم رفت رو سقف 🥳🥳🥳چقدر این فایل انرژیش بالا بود شما می گفتین اونجایی که هستین انرژیش خیلی بالاس آدماش خیلی خوبن باور کنین من از این راه دور از فرسنگها اینورتر این انرژی خوب رو گرفتم و این انرژی اول صبحی منو به اوج برد. چقدر لذت بخش بود کشتی کروز😍 منم دوست دارم سفر باهاش رو تجربه کنم تو ته ذهنم داشتم قبلنا ولی برام غیر قابل باور بود اون موقعها که با شما آشنا نشده بودم یه جورایی خودم رو از فکر کردن بهش منع میکردم مثل بچگیمون که بزرگتریها برای اینکه به چیزی که نمی خوان دست بزنیم می گفتن جیزه ،منم انگار تو ذهنم برای چیزایی که دوست دارم تجربه کنم و بهشون فک میکرم یه صدایی انگار میگفت هیس جیزه! حتی اجازه نمی داد فکر کنم با این منطق که تو که بهش نمی رسی پس فکر نکن بهش تا بعدا سرخورده نشی!!!
ولی حالا فرق کرده من دیدم با کمک فایلهای شما که با تعییر ذهنم می تونم هرآنچه بخوام رو توی زندگیم خلق کنم بهترینش این بود من همیشه دلم می خواست استقلال مالی داشته باشم و دستم تو جیب خودم باشه ولی از بس هم دهه های من یعنی دهه شصتیا شنیده بودیم که کار نیست شغل نیست و باور کرده بودم اینو دیگه داشتن شغل برام مثل تابو شده بود همش می گفتم اگه بتونم حتی ۲۰ هزار تومن درآمد داشته باشم و بدونم این پولو خودم درآوردم این تابو می شکنه و به کمک شما و با کار کردن روی خودم از جایی که فکر نمی کردم بهم پیشنهاد کار شد اونم یه شغل دورکاری که از خونه می تونستم انجام بدم باورتون نمیشه چقدر خوشحال بودم همسرم زد تو ذوقم و مخالفت کرد ناراحت شدم اما نا امید نه!!! گفتم باید ایمانم رو نشون بدم گفتم قدرت زندگی من که دست اون نیست قدرت دست خداست اونکه کار رو برای من جور کرده شرایط انجامش هم جور می کنه و دوباره از فایلهاتون یاد گرفته بودم که هر اتفاقی بیفته همون اتفاق خوبه است همون جمله ای که امروز تو این فایل بازم گفتین و چقدر باور قدرتمندی هست این باور و امروز یاد گرفتم این باور یعنی تسلیم بودن در برابر فرمانروا.
چقدر دوست دارم به جای خدا بگم فرمانروا برام قدرت بیشتری داره!
داشتم میگفتم که..با خودم گفتم که هر اتفاقی بیفته همون اتفاق خوبه است یعنی چه همسرم بگه آره چه بگه نه مصلحت اونه و می دونستم من تو مدار پول درآوردن قرار گرفتم و اگه این نشه خداوند از یه جای بهتر یه کار بهتر برام جور می کنه و سعی کردم با این باورها ذهنم رو کنترل کنم چون من از ۲۰ سالگیم آرزوی داشتن درآمد داشتم و این پروسه ۱۵ سال جز آرزوهام بود! و من چه شبهایی رو که قانون رو نمی دونستم و با گریه می خوابیدم که چرا در زمونه ای به دنیا اومدم که کار نیست و به همه چیز و همه کس بدبین بودم! بگذریم که حالا باورهام خیلی با اون روزا فرق کرده. بالاخره همسرم موافقت کرد من به کمک شما با باورهایی که ساختم تونستم ماه گذشته یعنی اسفند ماه پارسال اولین درامد زندگیم رو به دست بیارم و همون روز ۲ تا محصول از شما بخرم . خدایا شکرت💝🙏 حالا ایمانم به اینکه خودم می تونم زندگیم رو خلق کنم چند قدم بهتر شده منی که یه روزی حتی خودم با دستای خودم ،خودم رو از فکر کردن به چیزایی که دوست داشتم محروم میکردم حالا می گم میشه این منم که زندگیم رو خلق می کنم برای همین الان بعد اینکه کامنت رو می نویسم می خوام برم تو لیست آرزوهام بنویسم سفر با کشتی کروز و یه عکس خوشگل هم کنارش از کشتی بذارم. خدایا شکرت همین سورپریز قشنگی بود. ممنون استاد عزیزم مریم جون که انقدر سخاوتمندید و لحظات خوبتون رو با ما شریک می شید این چند فایلی که از سفر گذاشتین و دیدم انگار باهاتون سفر کردم انقدر که حالم خوب شده با فایلهاتون ازتون سپاسگزارم زنده باشین شاد باشید سلامت باشید💪🙏🙏💗💗💗👍👍🌸🌸🌸🌸😘😘😘😘
سلام، قلب من با خوندن این تجربه ی لذت بخش اعتماد به خدا به لرزش افتاد
و الان متوجه شدم چرا از دیدگاه شما سریع عبور نکردم، چون دوباره خدا میخواست به من نشون بده که نتیجه ی ایمان و توسل به درگاه خدا، میشه رسیدن به خواسته و یه عالمه حس خوب که تو نوشته ی شما جریان داشت و من خوشحالم از اینکه برای بار دیگه هدایت شدم خدایا شکرت
دوست عزیزم برای شما بهترین هارو طلب میکنم از خدای متعال و مهربانمون
در پناه حق شاد، سلامت، ثروت مند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
سلام دوست عزیز و گرامی
خیلی از کامنت شما لذت بردم و خیلی حس خوبی بهم داد واینو یک نشانه ای برای خودم می بینم چون تقریبا همه‌ی حرفایی که نوشته بودید با شرایط الان من مشترک بود
خدارو شکر که به کامنت شما برخوردم و این و به فال نیک می گیرم
بهترین هارو برای شما آرزومندم.
بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
سلام ….
چیزی که من در این فایل اموزشی زیبا اموختم :
در این فایل چیزی که نظر منو ب خودش جلب کرد جدا از همه اون زیباییها جمع بودن حواس استاد ب اصل قانون و همینطور ساده کردن و پیاده کردن قوانین در عمل هست
یعنی در تمام لحظات زندگی حواسش ب قانون هست و دونه ب دونه با ظرافت تمام اموخته هاش رو ب مرحله اجرا میذاره و نهایتا نتیجه اش هم مشخصه …
دومین مطلب اینکه استاد خیلی راحت و ساده قوانین جهان رو در این سفر یا هر سفر دیگه ای که داشته ب زبان ساده اموزش میده
براش فرقی نمیکنه تو هواپیما یا تو کشتی توی خونه یا توی شهر باشه اموزش قانون رو همراه با تصاویر و کلام بصورت انلاین در ساده ترین شکل ممکن ارائه میده چیزی که ب وضوح تفاوت ایشون و دیگر اساتید در این حوزه رو نشون میده
از کلمه های قلمبه و سلمبه برای اموزش قوانین استفاده نمیکنه گیج کننده نیست بشکل بسیار ساده قابل اجراست طوری بهت اموزش میده دوست داری زودتر بری سفر و قوانین اموخته شده از استاد رو ب مرحله اجرا بذاری و لذت عمل کردن ب قوانین رو بچشی…..
یعنی تمام ان چیزی که در کتابهای موفقیت خوندی و سمینارها شنیدی رو ب شکل خیلی روان شده و قابل درک مشاهده میکنی …این کار رو برای بچه ها بسیار ساده میکنه ….
واقعا این اموزشها در نوع خودشون بی نظیرن….استرس عمل کردن ب قوانین رو نداری ….تازه هیجان هم داری برای عمل کردن ب انها….
در کل میخوام بگم عمل کردن ب قوانین خیلی چیز عجیب و غریبی نیست همینی که داریم میبینیم هست ب همین سادگی قابل اجراست منتهی کمی همت میخواد کمی اراده و کنترل ذهن و شجاعت میخواد ….
ادما همه چی رو خیلی خوب میدونن اما نمیتونن بهشون عمل کنن ….دنیا ب چیزهایی که میدونیم جواب نمیده بلکه ب اعمال ما جواب میده …حرف زدن و دانستن هیچ ارزشی نداره تا وقتیکه بهشون عمل نشه …ب نظر من استاد ادمیه چیزهایی که در کتابها خونده رو ب شکل عملی هم داره نشون میده ..
تنها تفاوت بازنده و برنده در عمل کردن ب دانسته هاست …
یک اصل پایداری در موفقیت وجود داره مبنی بر اینکه : کائنات ب اعمال ما پاداش میده….
وقتی ما خواست مون برای اقدام ب عمل کردن جدی باشه ادمهای اطراف مون نیز ب شکل جادویی ب خواسته مون و ب ما توجه ویژه ایی میکنن این همون قدرت قانون جذب هست یعنی وقتی که شما تصمیم تون جدیست ارتعاشاتی هم که ب جهان ساطع میکنین کار خودشون رو میکنن ….
باید با قدرت اراده و تعهد بتونیم با تکرار و تکرار عمل کردن ب این اموزشها عادت سازی کنیم تا جایی که بصورت اتوماتیک ب همین شکل زندگی کنیم با یک بار یا دوبار عمل کردن ب شیوه درست قانون جواب نمیده باید انقدر این مسئله تکرار بشه تا جزیی از زندگی ما بشه اون موقع هست که زندگی ما برای دیگران بشکل جادویی جلوه میکنه و میگن ما ادمای خوش شانسی هستیم
همه میدونیم چیزی بنام شانس در جهان وجود ندارد شانس رو ما خودمون با عمل کردن ب قوانین ب وجودش میاریم …انسانهای موفق بشدت عمل محور هستن
این فایل برای من درسهای فراوانی داشت …تا دست ب کار نشیم هیچ اتفاقی نمیفته …
اگر کشتی بسمت ما نمیاد ما سمت ان شنا کنیم کسی که در این مسیر قدم گذاشته تسلیم شدن بی معناست …..میتونیم فقط با دیدن این فایل و صحبتهایی که استاد در اخر فایل کرد درسهای زیادی رو الگو برداری کنیم
سپاسگزارم ….
فایل بسیار زیبایی بود امیدوارم سفر لذت بخشی رو تجربه کنین…
تشکر …..
به نام خالق زیبایی
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به همه دوستان
سلام به سید نازنین سلام به مریم خانم شایسته عزیز
اول استاد چقدر baby face شدی کاملا معلومه کلی جوون شدی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت قراره بریم هاواایی وای که چقدر من این اسم و این سواحل رو شنیده بودم اسمش رو ولی نمیدونستم قراره با دو تا عزیز دل همسفر بشم و با کشتی فوقالعاده کروز راهی این سفر یک هفته ای بشم و صد البته با ادم هایی فوق اعلده مثبتی که در این سفر من رو همراهی میکنن
استاد نازنین چقدر از دیدن اون لباس های هاوایی استایل شگفت زده شدم چقدر درک کردم و لمس کردم جنس عالی این لباس ها رو و چقدر اون شلوارک کتان ابی اسمانی با مارک های لنگر رو پسند کردم و چقدر اون پیراهن سورمه ای که ی سمتش گل قرمز داشت رو پسند کردم و چقدر خوشگل بود
وای خدای من اون پیراهن زرد رو که دیگه نگو کاملا باب میلم بود باورت نمیشه استاد قشنگ خودم رو داخل اون پیرهن دیدم
چقدر خوش پوش و چقدر داخلش ادم میتونه راحت باشه
و اما شروع ماجرا کشتی فوق العاده کروز چقدر بزرگ بود خدای من چقدر همه چیز سر جای خودش بود تر تمیز و مرتب و فوقالعاده چقدر این رستورانش با محیط دریا و کشتی های چوبی قدیمی طراحی شده بود و چقدر سلف سرویس عالی داشت
چقدر عاشق سالاد و میوه های ارکگانیکش شدم و واقعا من از اون هندونه ها خوردم چقدر شیرین و اب دار بودن
باشگاه بدنسازی و فوق العاده و نظم فوقالعاده ای که این باشگاه داشت و تمیز و مرتب بود و حتی حوله هم گذاشته بودن برای استفادهخ ورزشکارانی که میان اینجا و
سید میاد ی نشر جانب میزنه که نشون میده روی سرشونه هاش خیلی کار کرده
چقدر نور پردازی این کشتی زیبا بود توی شب چقدر به همه چیز فکر کردن از ریز و درشت بزرگ و کوچیک بچه و بزرگسال باشگاه و استخر و همه چیز و همه چیز و این ماجرا و این داستان ادامه دارد تا برسیم به جزایر زیبایی هاوایی و ادامه ماجرا اما یه نکته مهم که این سفر داشت صحبت های استاد از قوانینی بود که اونو هدایت کرده بود به این سفر و وقتی گفت که دوروز بعد از این که ما فلوریدا رو ترک کردیم شنیدیم که ی طوفان اومده و این هم نشانه از هدایت شدن استاد به مکان درست در زمان درست هست هم اون ایمانی که توی قران بهش اشاره شده تا وقتی که مومنین هستند عذابی نیست یا اون ها مثل موسی در زمان مناسب در جای مناسب هستند و اینو بار ها به خودم میگم که در مسیر درست هر اتفاقی برات بیوفته به نفعته هر اتفاقی اگه قرار باشه لذت ببری قطعا و بدون شک به نفع تو خواهد بود حالا کشتی کروز باشه لذت میبریم نبود مگه ما از کوه اتش نشان لذت نبردیم یا هزار جای دیگه
خیلی سپاسگذارم استاد عزیز
به نام او که بهترین هادی است
سلام استاد عزیزم و سلام بر مریم جان
و سلام به تک تک اعضای خانواده فرکانسیم
َالوها
ماهالو
یعنی استاد سلام ،دمت گرم ، خیلی مردی ، عاشقتم ،خوشحالم دوباره میبینمت و کلی حرف دیگه …
یاد یکی از دوستام افتاد تو نجف آباد اصفهان یه واژه چُوم دارن که هر جایی یه معنی میده 😂😂
خدایا شکرت چقدر خندیدیم سر این اصطلاح
وقتی ما باور های درستی داشته باشیم و در مسیر درست باشیم و ترمز ذهنی نداشته باشیم و تمام اون پیش فرض ها و قوانینی که افراد و جوامع و قانون گذار ها وضع میکنن را یا نشنویم یا اعراض کنیم ازش اون وقت هر خواسته ای داشته باشیم طبیعی رخ میده برای ما
دلیل نرسیدن ما به خواسته ها همین موانع و ترمز های ذهنی هستن
برا همین عباس برزگر میگه من که مدرسه نرفتم باور دارم دو دو تای خدا هزار تا میشه و چهار تا نمیشه
حالا صد ها هزار دکتر و مهندس و دانشجو و حتی خود ما به صورت منطقی باور داریم دو دو تا چهار تا میشه چون میلیاردها بار تکرار شده
ولی میبینیم واقعیت زندگی عباس برزگر چیز دیگه هست چون خبری از استاندارد ها و قوانین و … نداره
باورها که درست باشن ما همواره در زمان و مکان مناسب با افراد مناسب قرار میگیریم و شرایط خیلی راحت پیش میرن
چقدر قشنگ قانون تکامل را این بندگان خدا رعایت میکنن که فشار و استرس روی خودشون نیارن و لذت ببرن
خیلی باید کار کنم هنوز که این قوانین را درک کنم اون وقت از کل مسیر لذت میبرم فشار به خودم نمیارم دنبال میون بر نیستم ، دنبال وام و شریک نمیرم و هزاران ایده که ذهن منطقی میده را کاری باهاش ندارم
خدایا باورم نمیشد داخل کشتی باشه این همه امکانات عالی چه رستوران و غذا هایی چه باشگاهی و چه اتاق های زیبایی اصلا انگار یه شهر متحرکه
خدایا چقدر فراوانی این فقط یکی از اون کشتی های تفریحی تو یکی از اون جزایر هست خدا میدونه فقط چندین و چنتا کشتی و قایق تفریحی تو کل دنیاست …
خدایا شکرت به خاطر ثروتمند شدن که انسان آزاده نامحدود از هر چیزی بی نهایت بخره بدون توجه به قیمتش البته با تکامل خیلی حس خوبی داره ، حس بی نیازی ، حس خالق بودن ، حس تونستن، حس فراونی و کلی حس خوب دیگه
چند ماه پیش خواستم برم سفر بدون این که آب و هوا را چک کنم رفتم و خوردم به بارون درسته لذت بردم ولی الان تازه درک کردم آقا جان خدا عقل و درک داده و امکانات داده پس تو مواردی که راهکار به ذهن من میاد طبق اون ها عمل کنم جست و جو کنم، پرسش و تحقیق کنم و بعد توکل کنم به خدا و اقدام کنم
همین طور که استاد قبل سفر کلی موارد را چک کرده و تحقیق کرده که چه زمانی بره بهتره
فقط همین تیکه کلی درس داره برام
که خدا این همه توانایی و امکانات داده و باید مسئولیت اون مواردی که تحت کنترل خودم هست را بپذیرم و درست انجام بدم نه این که فکر کنم خدا قراره معجزه کنه برام …
آره معجزه میکنه ولی وقتی سمت خودم را انجام بدم
استاد چقدر خوبه این که شما همیشه خودتون بودید و صداقت داشتید و دارید به ما یاد میدید که حتی پیامبر ها هم نجوای شیطان را داشتن ولی خود من خیلی وقت ها خواستم خودم را کامل نشون بدم حتی تو کامنت نوشتن ها
این جوری درک میکنیم که بابا نجوا های شیطان همیشه هست و همیشه باید روی خودمون کار کنیم
یه نکته قشنگ تو این فایل ها روابط عاطفی زیبا بین آدم ها فارغ از سنشون هست که بارها باید تحسین کنیم تو همون چند دقیقه آخر که استاد صحبت میکردن چنتا زوج نسبتا مسن با عشق دست هم را گرفته بودن و مثل دو تا جوون تازه نامزد کرده بودن واقعا همه چیز این کشور زیباست …
و اما از دقیقه ۲۵ به بعد که اشک منا در آورد و باز هدایت خدا را دیدم و باز حرف زدن خدا را با نشونه های مختلف دیدم
مینویسم که یادم باشه
دارم روانشناسی ثروت ۱ را کار میکنم هنوز جلسه اول هستم چون یه گنجینه پیدا کردم تو کامنت بچه ها و هر بار که متن اون جلسه را میخونم تازه میگم آهان حالا فهمیدم
خوب یه سری هدف ها را مشخص کردم و دارم کار میکنم روی مهارت هام اما دو روز پیش یه حسی بهم گفت درسته داری روی مهارت هات کار میکنی اما یه مدته ورودی مالی نداشتی پس باید یه ورودی مالی داشته باشم و به خودم گفتم الان من از توانایی های که الآن دارم باید استفاده کنم همون طور که قبلا پول ساختم و یه آگهی دیدم و رفتم یه مصاحبه دادم و بقیه اش را سپردم به خدا
امروز صبح داشتم با خودم میگفتم واقعا کار درستی انجام دادم شاید این کار برای من بهتر از اون چیزی باشه که تو ذهن خودم هست چون خواسته من یه شغله که اولا دوست داشته باشم و ثانیا درش توانایی داشته باشم و جای پیشرفت داشته باشه پس به چطورش نمی‌چسبم
اومدم یه صفحه قرآنم را بخونم (این مدت سعی کردم هر روز اول صبح یه صفحه با معنی بخونم خصوصا با معنی لغت هاش)
و دقیقا آیه ۲۱۶ بقره اولین آیه صفحه ام بود
“کُتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیاً و هو خیرُ لکم و عسی آن تحبوا شیاً و هو شرُ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون ”
” جهاد بر شما مقرر و آن برای شما ناخوشایند است ، و بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان به زیان شماست و خدا می‌داند و شما نمی دانید ”
تا الان بارها شده دقیقا اون آیه اول صفحه ای که خوندم جوابم بوده یا یه نکته ای داشته اون صفحه برام
ذهن منطقی آیا این تصادفیه؟
آیا این شانسیه ؟
و جالب‌تر این که استاد آخر این فایل دوباره همین موضوع را گفتن
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
آره استاد جان ما قراره هدف غایی خودمون و خواسته هامون را مشخص کنیم و قراره از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم و شادی و لذت و سلامتی و عشق و ثروت و آزادی را بخواهیم و به چگونگی اون نچسبیم و دست خدا را باز بزاریم
خدایا میدونم خیلی وقت ها دستت را بستم با ذهن منطقی خودم هدایتم کن رها باشم
خدایا کمکم کن تسلیم باشیم
این تیکه ربطی به این فایل نداره ولی چون امروز برام درس داشت مینویسم که بمونه .
یه نکته ای هم که ذهنم را درگیر کرده بود تو همین صفحه قران جواب گرفتم واقعا خدا خیلی راحت و ساده گفته
تو آیه ۲۱۹ بقره
” و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند ، بگو افزون بر نیاز را
آخه خدا این قدر راحت گفته بدون هیچ توضیح اضافی اون وقت ذهن ما درگیر خمس و زکات و بخششه در حالی که استاد بارها گفته وقتی پر بشیم سرریز میشیم یعنی بخواهیم یا نخواهیم چون تو مسیر درستیم خدا هدایت میکنه که کجا انفاق کنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
واقعا تو آسونی را برای ما میخواهی به شرطی که ما اجازه بدیم و خودمون سخت نگیریم
الوها
ماهالو
یعنی عاشقتونم و کلی چیزای دیگه ….
سلام اقای شفیعی وقتتون بخیر
من دارم جلسه 4 از قدم 5 رو کار میکنم. استاد دقیقا فوکوس میکنن رو ایه ای که شما بهش هدایت شدید.میخواستم برم سراغ قران و این ایه رو بخونم که وقت نمیشد و پیش نیومد. این هم زمانی باعث شد فقط اشک بریزم و خدا رو حس کنم . بیشتر حرفهای استاد رو درک کنم و باور کنم قانون جواب میده. باور کنم وقتی خدا رو باور میکنی و میسپاری جریان زندگی رو بهش در حالیکه داری تلاش میکنی و رو خودت کار میکنی, اسان میکنه برات اسانی ها رو
ارزوی بهترین ها رو دارم براتون و خدا رو سپاسگزارم که شاگرد استاد عشق , استاد عباس منشم و یکی از اعضا این خانواده صمیمی
سلام دوست عزیزم علی جان
ممنونم از متن زیبای که می‌نویسی دو از تجربیات و آگاهی هایی که گرفتی رو برای ما بازگو میکنی
شاید باورت نشه ولی من چند نکته از کامنت شما گرفتم که خودم بارها و بارها فایل های استاد رو شنیدم ولی درک نکردم ولی خدا با کامنت شما بهم فهموند انگار باید در زمان درست باشی تا یک چیز های رو متوجه بشی برای خودم میگم این هارو
و تحسینتون میکنم بابت این کامنتی که گذاشتید و آیات زیبای قرآن رو برای ما آوردی ویاداوری کردی به من
ازت ممنونم دوست خوبم
موفق و پیروز باشید
سلام
الهیییی شکرت
چقدر کامنت باحالی بود برای من
من تا ی سوال تو ذهنم میومد و از خدا هدایت میخواستم در کمال ناباوری جمله بعدی کامنت شما جوابم بود
شاخام درومدن
بخصوص این تیکه
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
من روانشناسی ثروت یک رو تازگیا فراهم کردم و دارم عشق میکنم بااین دوره و خدا میخواست این کامنت شمارو که حرفی از روانشناسی ثروت یک بود رو هم ببینم
بسیار کامنت معجزه ای بود برای من
سپاسگزارم
به نام رحمان هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
می خوام یک تجربه بسیار داغ و جالب بگم از اتفاقات این چندروزم که بسیار بسیار برام عجیب در عین حال عبرت آموز بود.
بعد از اینکه به بخش زیادی از خواسته هام رسیدم شکر خدا موفق شدم پول نقدی که برای خرید ماشین رو می خواستم رو داشته باشم و به شکل تمام و کمال برم سراغ ماشینی که الان برای خودم می خوام
بعد از تحقیق یه ماشین رو برای خودم انتخاب کردم و با توجه به اینکه دوست داشتم عزت نفس خودم رو هم بهبود بدم تصمیم گرفتم ماشینی که میگیریم هنوز بوی نوییش مونده باشه و خشک باشه
خلاصه داستان یه ماشین رو انتخاب کردم و شروع کردم به جستجو کردن
در عین ناباوری بالای ۲۰۰ تا بنگاه ماشین و تعدادی سایت فروش ماشین اصلا اون خودرویی که من می خواستم رو نداشت و اگر هر جا داشت تا می خواستم بخرم بعد چند دقیقه صبر کردن میگفت متاسفانه همین الان فروخته شده
بلاخره بعد دو روز یه دونه ماشین پیدا کردم با رنگ دلخواهم که آبی متالیک بود و تهران قرار گذاشتم که برم ماشین رو ببینم
آقا بعد از رسیدن به تهران ساعت ۹ رفتم ماشین رو دیدم و متعجبانه دیوم ماشین بسیا کثیفه و اصلا شسته نشده
خلاصه پشیمون شدم و رفتم گفتم تو این تهران بزرگ قطعا ماشین پیدا میشه
ولی باز هم در عین نابوری بعد از ۴ ۵ ساعت گشتن حتی یک دونه هم پیدا نکردم!!!
خیلی برام عجیب بود من هیچ وقت تو این چهارسالی که با استاد کار می کنمهیچ وقت برای رسیدن به خواسته ای انقدر دست و پا نزده بودم
خلاصه داستان تصمیم گرفتم دوباره برم همون ماشین رو اوکی کنم که کثیف بود
صاحب ماشین نبود ولی دوستش حضور داشت
خلاصه ماشین رو خودم گفتم میشورم و شستم و دیدم بعله …
سقف ماشین اسیدی شده و ….
صاحب ماشین هم گفت نه من هزینه ای کم می کنم و نه مالیات عرف ماشین رو پرداخت می کنم
منم گفتم جایی که حس کنم زور بهم گفته میشه به هیچ وجه زیر بار زور نمیرم
جایی که احساس بد باشه خدا نیست
واقعا کلافه و خسته یه هتل گرفتم و شب گفتم تهران میمونم صبح بر می گردم
آقا من هتل گرفتم و از خستگی از ساعت ۳ ظهر تا ۸ شب خوابم برد و گفتم خوب حالا خدایا مارو آوردی اینجا یه حالی به ما بده قرار نبود که ماشین بخریم چرا مارو آوردی اینجا
یهو حسی همینطوری گفتم برم تئاتر…
آقا یه تئاتر کمدی پیدا کردم به اسم مامان ایران یعنی انقدر خندیدم و انرژی گرفتم که گفتم خدایاااا شکرت تمام دلیل سفرم این بود که منو بیاری اینجا و بخندونی
قطعا خیرتی بوده که ماشین رو نخرم
خلاصه صبح جمعه قبلا از اینکه تهران هواش عجیب غریب بشه برگشتم مشهد
دو روز بعد یعنی یکشنبه یه ماشین دیگه پیدا کردم بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی
ساعت ۶ بلیط اتوبوس گرفتم که مثلا طبق برنامم ساعت ۱۲ برسم که ماشین رو معامله کنم ولی آقا کلا انقدر شرایط پیش اومد که ما ۲ رسیدیم بیرجند
واقعا نزدیک بود حالم خیلی بد بشه چون دوست نداشتم دوباره بمونم ولی گفتم قطعا خیریتی هستش
علی یا بگییییر که تسلیم خدا باشی هدف واقعا مهم نیست مهم اینه که تو مسیر چه چیزی رو میفهمی
اقا دوباره یه هتل گرفتم تو بیرجند
عجب جای باحالی بود تو دل کوه!!!
اولین بار بود یه هتل تو دل کوه میدیدم با درختای خوشگل و درختای شب بو که اصلااااا بوش روانییت می کرد
به جای یک اتاق دو تخته بهم یه اتاق چهارتخته دادن و یه حال مشتی خدا بهمون داد…
آقا برای ناهار چون روزه نبودم طبق رژیم استاد رفتم ناهار یک کباب برگی خوردم از همون رستوران اصلا روانیییت می کرد به کل داستان ماشین رو فراموش کرده بودم ….
بعدازظهر رفتم دیدن ماشین و بنده خدا یهو اونجا گفت ماشین انقدر تومن قیمتش بیشتر شده
خیلی شوک شدم و گفتم ما توافق کردیم و ….
سریع خودم رو کنترل کردم گفتم قطعا توش خیریتی هست علی بند اعداد نباش ( خودمو گول زدم …) و گفتم آقا مشکلی نداره …
فردا بریم واسه معامله
نابورانه فردا صبح وقتی خواستیم بریم بانک ، اون بانک از اون شهر جمع شده بود و به هیچ طریقی نشد پول رو جا به جا کنم و معامله کنسل شد و دوباره دست خالی بلیط گرفتم واسه مشهد…
خیلی تو فکر بودم که خدایا چرا نمیشه؟ چه خیریتی هست که نباید بشه؟؟
حتی تو راه برگشت دو ساعت مونده به مشهد یه دونه دیگه تو مشهد پیدا کردم ولی تا رسیدم مشهد فروخته شده بود…
این دو روز تا چهارشنبه خیلی گیج بودم و میگفتم خدایا دلیل اینکه نباید بشه چی هست تو به من جواب بده …
هر روز هم قیمت این ماشین میرفت بالا و نایاب تر می شد….
آقا بعد از دو روز یعنی دیشب پاسخم رو گرفتم که اصلا من باید یه ماشین بهتر می خریدم با قیمت منطقی تر و اینکه حس بد بهم نده
و بلاخره یه ماشین بهتر از مدل دیگه با رنگ دلخواهم یعنی آبی متالیک پیدا کردم که قیمتش هم با توجه به خشک بودنش از بازار کمتر بود ….
وقتی فکر کردم فهمیدم این ماشین رو قبلا من دلم می خواسته و تو خواسته های یک سال پیشم وقتی این ماشین رو دیدم خیلی تحسینش کرده بودم!!!!
تمرینی که من باید هر روز بکنم اینه که تسلیم باشم و بگم چشم و به قول استاد بگم خدایا اینو می خوام ولی اگر بهترشو داری بده!
همیشه یه بند عربی هست که میگه: الله اعلم
یعنی خدا آگاه تر است
خیلی معنیش عمیقه و این همون چیزی هست که همیشه باید تومسیر کارمون داشته باشیم
استاد جانم بهتون خیلی خوش بگذره عاشقتونننم
سلام دوست عزیزم سید علی عزیز اول اینکه خیلی خوشحال شدم که پیامت رو دیدم و خیلی بابت این درسی که هم برای خودت داشت و هم برای من تحسینت میکنم و ممنونم ازین که این تجربه گران بها رو با ماهم به اشتراک گذاشتی اره واقعا خیلی خوبه که توی همه چیز تسلیم خدا باشیم ولی متأسفانه خیلی وقت ها یادمون نمیره حتی ماهایی که داریم روی خودمون کار میکنیم البته جسارت نباشه این هارو من به خودم میگم که خیلی زود فراموش میکنم که باید همیشه تسلیم خدا باشم آخه اون چیزی که من میخوام با اون چیزی که خدا میخواد بهمون بده زمین تا آسمان فرق داره ما مو میبینیم اون پیچش مو
و چقدر خوشحال شدم ازین که ماشینی که خودت درخواست کرده بودی رو خریدی و من چقدر امیدوارتر شدم به دریافت خواستم که من هم یک ماشین سفید رنگ خشک میخوام و میدونم که خدا به وقتش بهم میده با تمام مشخصاتی که همیشه مینویسم و راجبش صحبت میکنم
و امیدوارم که همیشه به حال خوش و سفرهای خوب از این ماشین زیبات استفاده کنی و احساس عالی باهاش داشته باشی
انشاالله یک روزی من هم از همین خواستم که خرید ماشین هست میام و مینویسم به امید الله مهربانم
سلام علی جان
چقدرررررررررررر داستان و تجربه تو با جزئیات کامل و به موقع و گویا که ویژگی تک تک کامنت های شماست برامون گوشزد کردی همیشه فایل های استاد که فراوانی باورها و زیبایی هاست کامنت های شما دوستان هم مملو از درس و تاکید بر باورهای درون فایل که خوندشون به آدم سند و اثبات حق بودن و اعتماد یه جور یقین رو بیشتر میکنه چند وقته دارم از شما الگو برداری میکنم چون میدانم به نتایج عالی در هر زمینه ای رسیدین به امید االله مهربانم (به قول شما رفیق مشتی) منم به نتایج و خواسته هام برسم و الگو بشم برای بقیه
برای شما و عادله جان از ثروت از روابط از سلامتی فراتر از تصورتان را خواستارم
حاجی دقیقا خداوند همیشه بهترین ها را برای بنده های شکر گذار و با ایمان که حرکت می کنند ، در نظر دارد.
یک هفته قبل از عید 1401، یک گاز 4 شعله صفحه ای می خواستم برای آشپزخانه ، خلاصه بعد قیمت گرفتن آنلاین و مغازه ها رفتم برای خرید ، خلاصه تو بازار نبود و عید شد و تعطیلات همه بسته بودند قیمت محصولات رفت بالا ..
یک گاز خریدم اینترنتی ولی بعد از تعطیلات 13بدر فرستادند خلاصه گاز اومد تا اومد دیدم صفحه شیشه ای روش یک جاش شکسته خلاصه مرجوع شد و گفتیم عوض کنید اونها هم نکردند و پول رو برامون واریز کردند خلاصه فکر کنم توی اصفهان 30 تا مغازه رفتم نشد (معمولا گاز ها بیشتر، 5 شعله هستند توی بازار )
یک مغازه قبلا رفته بودم هود لمسی خریده بودم به ذهنم اومد که پرس جو کنم بعد در نهایت تعجب گفت پسرم رفته انبار رو تمیز کنه 4 تا گاز 4 شعله تو انبار پیدا کرده چون خرید قدیم هستش 890 هزار تومان بردار یعنی یک میلیون از بازار 1400 ارزانتر خدا رو شکر خدایا شکرت خدایا دمت گرم چقدر تو خوبی ، این داستان رو که شنیدم یاد گاز صفحه ای افتادم ولی دمت گرم خیلی حال کردم با داستانت ….
سلام به شما و بقیه اعضا محترم سایت
چقدر جالب بوده داستان ماشین خریدن شما کلی توش درسهایی رو که طی دوره استاد آموزش میده رو داشتید پس میدادید
احساس خوب اتفاقات خوب
توکل
آسان گیری کارها
چقدر خوب که تونستید انقدر احساساتتون رو کنترل کنید وقتی هی ماشین های مختلف رو میدید و نمیشد بهتون تبریک میگم
ماشین مبارکتون باشه
انشاله باهاش حسابی خوش بگذرونید
شادی و سلامتی تون بی پایان
بنام خداوند مهربان..
من امروز در این عید عزیز سعید قربان…
بصورت هدایتی به این فایل هدایت شدم…چقدر برام جالب بود.و شکه شدم…
و من بخاطر. اتفاقی که واسم افتاد، خداوند مرا هدایت کرد به این فایل…
و من جواب سوالمو گرفتم..که تسلیم باشم تا خداوند من را هدایت کنه…
ممنون از این خداوند مهربانی که ما دوستان را دور یکدیگر جمع کرده و با یکدیگر هم فرکانس بشیم…
خوشبخترین انسانها افرادی هستن که در پیشگاه خداوند تسلیم باشن…و فقط بخداوند ایمان داشته باشن تا هدایت بشن…
این سایت فقط خداوند هدایت میکنه..و این استاد عزیز و خانم عزیزشون بازیگر نقش اول هستن…و بقیه به ترتیب….
اگه هماهنگ نباشی در اون نقش محو میشی…و جایگاهت از بین میره…ممنونم سپاسگزارم…
خدایا شکرت بابت هر لحظه از زندگیمون..
خدایا ما را براه راست هدایت کن راه کسانی که نعمت بخشیده ایی نه راه گمراهان😍😍😍
من فکر میکردم ادم کمک کننده ای باشین.
از اولش هم میدونستم تمام هدفتون از ارتباط و دوستیابی، اینه که هی نتیجه بگیرین و هی بیاین به اینو اون بگین ببینید ما چقد شاخیم. چقدر خلق کردن بلدیم. هم تو هم عادله.
عادله که همش در حال مقایسه کردن خودش با بقیه بود که یه وقت نتایجش از کسی کمتر نباشه. اگر تو موردی کسی نتیجه بهتری نسبت به اون داشت، افسرده میشد.
ادم قشنگ متوجه فرکانساتون میشد.
تمام کسایی که با عباسمنش کار میکنند، همشون مهربونی و کمک کردن به بقیه رو از یاد میبرن. همشون خودبین میشن و جز خودشون کسیو نمیبینن.
اینم یکی دیگه از اثرات مخرب اموزشهای عباسمنشه.
خدا تو پول و ثروت کمکم کردو به درامد ماهیانه بالای ۱میلیار تومن رسیدم، البته پایدار، اونم تو ۲سالی که کارم رو شروع کردم.(البته اگر تو این سایت میموندم با این اموزشهای غلط پولوط، هنوز به این نقطه نرسیده بودم)
تازه الان تمرکز کرده بودم رو رابطه عاشقانه و میخواستم اینم خلق کنم. خودش کمک میکنه. به هیچ بنده ای نیاز نیس.
البته که الان شما کامنت بنده رو نشونه ای واسه درامد بالا میبینید! برعکس شما، من خیرم به شما رسید.
ولی طوری نیس. ما بخیل نیستیم. از اولشم دنبال برتر بودن تو نتایج و اگاهی هامون و… نبودیم.
تاجایی هم که دستمون برسه، به ادما کمک میکنیم. چون خدا رو گسترش میدیم. و اگر به کسی کمک کنیم نتیجه ای بگیره، قطعا خدارو بیشتر تو زندگیش پیدا میکنه و سهیم شدن درین احساس خوب و فرکانس، قطعا به زندگی خودمون برمیگرده.
موفق باشید
سلام علی آقای خودمون.
خدایا شکرت که هر روز داره ظرفم بزرگتر و بزرگتر میشه امشب به یه تضادی بر خوردم از خداجونم هدایت خواستم زدم روی نشانه روزانه م این قسمت از سفر به دور آمریکا اومد تا عکس استادو دیدم متوجه شدم که باید تمرکزمو بزارم روی زیبایی ها و از لحظه های زندگی لذت ببرم باقی کارو برم کنار و بسپارم دست خدا جون خودش بهتراز من میدونه و بلده. فقط کافیه تسلیم باشم.
گفتم ظرفم بزرگ شده بزار یه اتفاقی که چندروز پیش برام افتاده بود رو بگم چون یکم ربط داره به کامنت علی آقای خوشدل عزیز
مثل بقیه روزا صبح من بیدار شدم و آماده شدم تا پسر نازنینم رو ببرم مدرسه از خونه بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و حرکت کردم تقریبا یه یک کیلومتری رفتم که یه دفعه ی یه صدایی از موتورم اومد و دیدم موتورم روشنه ولی زنجیرش نمیچزخه زدم بقل خیابون پسرمو گفتم پیاده بشه خودمم پیاده شدم و زدم جک بقل یه دفعه ی از زیر موتورم یه عالمه روغن خالی شد سری موتورم خاموش کردم
تا حالا همچین اتفاقی نیفتاده بود برام منم نمیدونستم چیکار کنم.
وقت نداشتم باید پسرمو میرسوندم مدرسش تا دیر نشده
گفتم موتورم یجا قفل کنم اول پسرمو ببرم برسونم مدرسه ش تا دیرش نشه
بعد بیام موتورم ببرم موتور سازی ایرادشو بگیره.( خیلی ریلکس و آروم بودم)
خلاصه سری یه تاکسی گرفتم پسرمو بردم رسوندم برگشتم کنار موتور دیدم ساعت 7:30دقیقه صبحه هیچ موتور سازی باز نیست
گفتم برم خونه ساعتای 10ببرم نشون بدم
همینجوری موتور خاموش اوردم تا نزدیک خونه دیدم یه موتورسازی بازه خواستم ببرم نشون بدم قلبم گفت نمیخاد اینجا ببری برو خونه بزار موتورسازیا باز بشه این هیچی از لوازم موتورتو نداره لوازمش نیاز بشه چیکار میکنی.
برو یه موتورسازی که آشناست نشون بده منم گوش دادم اومدم خونه خیلی ریلکس گرفتم تا ساعت 10 خوابیدم
ساعت 10 بود که تلفنم زنگ خورد و یه جایی برای قرار کاریم باید میرفتم
اصلا یادم نبود موتورم خراب شده. اومدم برم متوجه شدم ای دل قافل موتور ندارم حالا چیکار کنم
زنگ زدم به دوستم که خودش با اسنپ بیاد نزدیک خونم باهم بریم
با خودم گفتم برم به کارم برسم بعدش میام میبرم موتورمم درست میکنم
خلاصه رفتم و کارمون تا ساعت 6 غروب طول کشید.
و تا رسیدم خونه بازهم موتورسازیا اکثرا بود بسته شده بود.
فردای اون روز موتورمو بردم موتورسازی اونم خیلی خیلی هدایتی پیشه یکی از دستان خداوند که اصلا فکرشو نمیکردم که بنده خدا تعمیرات موتور انجام بده.
موتورمو بازش کرد.
خلاصه شاید باورتون نشه کل هزینه اون اتفاق بظاهر بد 110هزار تومن شد اونم بخاطر باز شدن یه پیچ بود که وقتی بست از روز اولشم نرمتر شد و روغنش خالی شده بود و یه روغن نو انداختم
حالا این داستان گفتم و نتیجه این اتفاق چی بود؟
من روز بعدش وقتی به روز قبل فکر کردم انقد خوشحال شدم و سپاسگزاری کردم که نگو چون فهمیدم دارم مسیرو درست میرم. خدایا سپاسگزارم
*شخصیتم داره تعقیر میکنه.
* ظرفم بزرگ شده
* اعتماد بفسم خیلی خوب شده
* تسلیم خداوند شدم و به هدایتها گوش میدم
* خیلی خوشحال بودم از این نتیجه اصلا به هزینه و سختیاش فکر نمیکردم. مثل یه بچه ذوق زده بودم
از اینکه تا نجواها میخاد استارد بزنه سری دهنشو میبندم
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
*تازه اومدم خونه حتی به هسمرمم درمورد خرابی موتورم نگفتم.( اگه قبلا بود همون اول صبحی همسرمو بیدار میکردم و میگفتم چه اتفاقی افتاده تا بگم چقدر بدشاتسم و از این حرفا )
اونروز
همش یاد فایل دزدیده شدن پیکان دنده آرژانتینی استاد میوفتادم و با خودم میگفتم که این یه امتحان الهی هست و الان باید با عمل نشون بدم چقدر تعقیر کردم
شاید یه اتفاق ساده ی باشه ولی برای من خیلی درس داشت.
من مطمئنم که با تعقیر باورم و روز اول زمانش نبود که موتورمو ببرم تعمیرگاه مثل خراب شدن پله اروی استاد تو سفر به دور آمریکا
استاد رفتن خوشگذرونی و گذاشتن در بهترین زمانش هدایتها میاد و انجام میدن.
آقای خوشدل عزیز ممنونم که با کامنتت بازم یادآوری کردی که ادما خیلی اروم اروم تعقیر میکنن جوری که خودش متوجه نمیشه
اگه واقعا میخاییم نتیجه کارکردنو ببینیم باید همیشه یادآوری بشه و یکجای ثبت بشه.
همیشه شادو سلامت و پیروز و ثروتمند باشید
درپناه حق
سلام سید علی عزیز
دیدگاهاتون رو خیلی دوست دارم
وبرای من الگو هستید
این مطلب تسلیم بودن و نجنگیدن
برای خواسته
و زوز نزدن رو من خیلی دوست دارم، تو زندگیم دارم تمرین میکنم
تمام خواسته ها باید راحت وارده زندگی مون بشه واگر نمیشه چون من یه ایرادی تو باورهامه
یا قراره بهترش وارد زندگیم بشه
و در کل نباید حسم رو بد کنم
باید باور فراوانی داشته باشم
واینکه در زمان و مکان مناسب خداوند منو به خواستم می‌رسونه
ولذت ببرم وهمه چیز رو خیر بدونم.
شاد سالم و ثروتمند باشید