https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-04-14 05:28:362024-03-01 07:01:48سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 135
198نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یعنی استاد سلام ،دمت گرم ، خیلی مردی ، عاشقتم ،خوشحالم دوباره میبینمت و کلی حرف دیگه …
یاد یکی از دوستام افتاد تو نجف آباد اصفهان یه واژه چُوم دارن که هر جایی یه معنی میده 😂😂
خدایا شکرت چقدر خندیدیم سر این اصطلاح
وقتی ما باور های درستی داشته باشیم و در مسیر درست باشیم و ترمز ذهنی نداشته باشیم و تمام اون پیش فرض ها و قوانینی که افراد و جوامع و قانون گذار ها وضع میکنن را یا نشنویم یا اعراض کنیم ازش اون وقت هر خواسته ای داشته باشیم طبیعی رخ میده برای ما
دلیل نرسیدن ما به خواسته ها همین موانع و ترمز های ذهنی هستن
برا همین عباس برزگر میگه من که مدرسه نرفتم باور دارم دو دو تای خدا هزار تا میشه و چهار تا نمیشه
حالا صد ها هزار دکتر و مهندس و دانشجو و حتی خود ما به صورت منطقی باور داریم دو دو تا چهار تا میشه چون میلیاردها بار تکرار شده
ولی میبینیم واقعیت زندگی عباس برزگر چیز دیگه هست چون خبری از استاندارد ها و قوانین و … نداره
باورها که درست باشن ما همواره در زمان و مکان مناسب با افراد مناسب قرار میگیریم و شرایط خیلی راحت پیش میرن
چقدر قشنگ قانون تکامل را این بندگان خدا رعایت میکنن که فشار و استرس روی خودشون نیارن و لذت ببرن
خیلی باید کار کنم هنوز که این قوانین را درک کنم اون وقت از کل مسیر لذت میبرم فشار به خودم نمیارم دنبال میون بر نیستم ، دنبال وام و شریک نمیرم و هزاران ایده که ذهن منطقی میده را کاری باهاش ندارم
خدایا باورم نمیشد داخل کشتی باشه این همه امکانات عالی چه رستوران و غذا هایی چه باشگاهی و چه اتاق های زیبایی اصلا انگار یه شهر متحرکه
خدایا چقدر فراوانی این فقط یکی از اون کشتی های تفریحی تو یکی از اون جزایر هست خدا میدونه فقط چندین و چنتا کشتی و قایق تفریحی تو کل دنیاست …
خدایا شکرت به خاطر ثروتمند شدن که انسان آزاده نامحدود از هر چیزی بی نهایت بخره بدون توجه به قیمتش البته با تکامل خیلی حس خوبی داره ، حس بی نیازی ، حس خالق بودن ، حس تونستن، حس فراونی و کلی حس خوب دیگه
چند ماه پیش خواستم برم سفر بدون این که آب و هوا را چک کنم رفتم و خوردم به بارون درسته لذت بردم ولی الان تازه درک کردم آقا جان خدا عقل و درک داده و امکانات داده پس تو مواردی که راهکار به ذهن من میاد طبق اون ها عمل کنم جست و جو کنم، پرسش و تحقیق کنم و بعد توکل کنم به خدا و اقدام کنم
همین طور که استاد قبل سفر کلی موارد را چک کرده و تحقیق کرده که چه زمانی بره بهتره
فقط همین تیکه کلی درس داره برام
که خدا این همه توانایی و امکانات داده و باید مسئولیت اون مواردی که تحت کنترل خودم هست را بپذیرم و درست انجام بدم نه این که فکر کنم خدا قراره معجزه کنه برام …
آره معجزه میکنه ولی وقتی سمت خودم را انجام بدم
استاد چقدر خوبه این که شما همیشه خودتون بودید و صداقت داشتید و دارید به ما یاد میدید که حتی پیامبر ها هم نجوای شیطان را داشتن ولی خود من خیلی وقت ها خواستم خودم را کامل نشون بدم حتی تو کامنت نوشتن ها
این جوری درک میکنیم که بابا نجوا های شیطان همیشه هست و همیشه باید روی خودمون کار کنیم
یه نکته قشنگ تو این فایل ها روابط عاطفی زیبا بین آدم ها فارغ از سنشون هست که بارها باید تحسین کنیم تو همون چند دقیقه آخر که استاد صحبت میکردن چنتا زوج نسبتا مسن با عشق دست هم را گرفته بودن و مثل دو تا جوون تازه نامزد کرده بودن واقعا همه چیز این کشور زیباست …
و اما از دقیقه ۲۵ به بعد که اشک منا در آورد و باز هدایت خدا را دیدم و باز حرف زدن خدا را با نشونه های مختلف دیدم
مینویسم که یادم باشه
دارم روانشناسی ثروت ۱ را کار میکنم هنوز جلسه اول هستم چون یه گنجینه پیدا کردم تو کامنت بچه ها و هر بار که متن اون جلسه را میخونم تازه میگم آهان حالا فهمیدم
خوب یه سری هدف ها را مشخص کردم و دارم کار میکنم روی مهارت هام اما دو روز پیش یه حسی بهم گفت درسته داری روی مهارت هات کار میکنی اما یه مدته ورودی مالی نداشتی پس باید یه ورودی مالی داشته باشم و به خودم گفتم الان من از توانایی های که الآن دارم باید استفاده کنم همون طور که قبلا پول ساختم و یه آگهی دیدم و رفتم یه مصاحبه دادم و بقیه اش را سپردم به خدا
امروز صبح داشتم با خودم میگفتم واقعا کار درستی انجام دادم شاید این کار برای من بهتر از اون چیزی باشه که تو ذهن خودم هست چون خواسته من یه شغله که اولا دوست داشته باشم و ثانیا درش توانایی داشته باشم و جای پیشرفت داشته باشه پس به چطورش نمیچسبم
اومدم یه صفحه قرآنم را بخونم (این مدت سعی کردم هر روز اول صبح یه صفحه با معنی بخونم خصوصا با معنی لغت هاش)
و دقیقا آیه ۲۱۶ بقره اولین آیه صفحه ام بود
“کُتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیاً و هو خیرُ لکم و عسی آن تحبوا شیاً و هو شرُ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون ”
” جهاد بر شما مقرر و آن برای شما ناخوشایند است ، و بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان به زیان شماست و خدا میداند و شما نمی دانید ”
تا الان بارها شده دقیقا اون آیه اول صفحه ای که خوندم جوابم بوده یا یه نکته ای داشته اون صفحه برام
ذهن منطقی آیا این تصادفیه؟
آیا این شانسیه ؟
و جالبتر این که استاد آخر این فایل دوباره همین موضوع را گفتن
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
آره استاد جان ما قراره هدف غایی خودمون و خواسته هامون را مشخص کنیم و قراره از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم و شادی و لذت و سلامتی و عشق و ثروت و آزادی را بخواهیم و به چگونگی اون نچسبیم و دست خدا را باز بزاریم
خدایا میدونم خیلی وقت ها دستت را بستم با ذهن منطقی خودم هدایتم کن رها باشم
خدایا کمکم کن تسلیم باشیم
این تیکه ربطی به این فایل نداره ولی چون امروز برام درس داشت مینویسم که بمونه .
یه نکته ای هم که ذهنم را درگیر کرده بود تو همین صفحه قران جواب گرفتم واقعا خدا خیلی راحت و ساده گفته
تو آیه ۲۱۹ بقره
” و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند ، بگو افزون بر نیاز را
آخه خدا این قدر راحت گفته بدون هیچ توضیح اضافی اون وقت ذهن ما درگیر خمس و زکات و بخششه در حالی که استاد بارها گفته وقتی پر بشیم سرریز میشیم یعنی بخواهیم یا نخواهیم چون تو مسیر درستیم خدا هدایت میکنه که کجا انفاق کنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
واقعا تو آسونی را برای ما میخواهی به شرطی که ما اجازه بدیم و خودمون سخت نگیریم
ممنونم از متن زیبای که مینویسی دو از تجربیات و آگاهی هایی که گرفتی رو برای ما بازگو میکنی
شاید باورت نشه ولی من چند نکته از کامنت شما گرفتم که خودم بارها و بارها فایل های استاد رو شنیدم ولی درک نکردم ولی خدا با کامنت شما بهم فهموند انگار باید در زمان درست باشی تا یک چیز های رو متوجه بشی برای خودم میگم این هارو
و تحسینتون میکنم بابت این کامنتی که گذاشتید و آیات زیبای قرآن رو برای ما آوردی ویاداوری کردی به من
من دارم جلسه 4 از قدم 5 رو کار میکنم. استاد دقیقا فوکوس میکنن رو ایه ای که شما بهش هدایت شدید.میخواستم برم سراغ قران و این ایه رو بخونم که وقت نمیشد و پیش نیومد. این هم زمانی باعث شد فقط اشک بریزم و خدا رو حس کنم . بیشتر حرفهای استاد رو درک کنم و باور کنم قانون جواب میده. باور کنم وقتی خدا رو باور میکنی و میسپاری جریان زندگی رو بهش در حالیکه داری تلاش میکنی و رو خودت کار میکنی, اسان میکنه برات اسانی ها رو
ارزوی بهترین ها رو دارم براتون و خدا رو سپاسگزارم که شاگرد استاد عشق , استاد عباس منشم و یکی از اعضا این خانواده صمیمی
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به همه دوستان
سلام به سید نازنین سلام به مریم خانم شایسته عزیز
اول استاد چقدر baby face شدی کاملا معلومه کلی جوون شدی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت قراره بریم هاواایی وای که چقدر من این اسم و این سواحل رو شنیده بودم اسمش رو ولی نمیدونستم قراره با دو تا عزیز دل همسفر بشم و با کشتی فوقالعاده کروز راهی این سفر یک هفته ای بشم و صد البته با ادم هایی فوق اعلده مثبتی که در این سفر من رو همراهی میکنن
استاد نازنین چقدر از دیدن اون لباس های هاوایی استایل شگفت زده شدم چقدر درک کردم و لمس کردم جنس عالی این لباس ها رو و چقدر اون شلوارک کتان ابی اسمانی با مارک های لنگر رو پسند کردم و چقدر اون پیراهن سورمه ای که ی سمتش گل قرمز داشت رو پسند کردم و چقدر خوشگل بود
وای خدای من اون پیراهن زرد رو که دیگه نگو کاملا باب میلم بود باورت نمیشه استاد قشنگ خودم رو داخل اون پیرهن دیدم
چقدر خوش پوش و چقدر داخلش ادم میتونه راحت باشه
و اما شروع ماجرا کشتی فوق العاده کروز چقدر بزرگ بود خدای من چقدر همه چیز سر جای خودش بود تر تمیز و مرتب و فوقالعاده چقدر این رستورانش با محیط دریا و کشتی های چوبی قدیمی طراحی شده بود و چقدر سلف سرویس عالی داشت
چقدر عاشق سالاد و میوه های ارکگانیکش شدم و واقعا من از اون هندونه ها خوردم چقدر شیرین و اب دار بودن
باشگاه بدنسازی و فوق العاده و نظم فوقالعاده ای که این باشگاه داشت و تمیز و مرتب بود و حتی حوله هم گذاشته بودن برای استفادهخ ورزشکارانی که میان اینجا و
سید میاد ی نشر جانب میزنه که نشون میده روی سرشونه هاش خیلی کار کرده
چقدر نور پردازی این کشتی زیبا بود توی شب چقدر به همه چیز فکر کردن از ریز و درشت بزرگ و کوچیک بچه و بزرگسال باشگاه و استخر و همه چیز و همه چیز و این ماجرا و این داستان ادامه دارد تا برسیم به جزایر زیبایی هاوایی و ادامه ماجرا اما یه نکته مهم که این سفر داشت صحبت های استاد از قوانینی بود که اونو هدایت کرده بود به این سفر و وقتی گفت که دوروز بعد از این که ما فلوریدا رو ترک کردیم شنیدیم که ی طوفان اومده و این هم نشانه از هدایت شدن استاد به مکان درست در زمان درست هست هم اون ایمانی که توی قران بهش اشاره شده تا وقتی که مومنین هستند عذابی نیست یا اون ها مثل موسی در زمان مناسب در جای مناسب هستند و اینو بار ها به خودم میگم که در مسیر درست هر اتفاقی برات بیوفته به نفعته هر اتفاقی اگه قرار باشه لذت ببری قطعا و بدون شک به نفع تو خواهد بود حالا کشتی کروز باشه لذت میبریم نبود مگه ما از کوه اتش نشان لذت نبردیم یا هزار جای دیگه
سلام به همه دوستان نازنینم..به به 😍باز هم یه فایل زیبا و بینظیر باز هم دیدنه فراوانی و نعمت و ثروت و شادی😍 خدایا هزاران بار شکرت بخاطر قوانین ثابت و بدون تغییرت..استاد عزیز و خانم شایسته باز هم مثل همیشه جای تحسین دارید که تجلی زیبهاییها و نعمتهای خالق یکتامون هستید..وچقدر جای تحسین داره استاد با تغیراتشون با اون لباسهای شیک و خنک و راحت و اون شلوار که های خوشرنگ و فوق العاده راحت که قطعا با پوشیدنشون تو جزایر هاوایی میشود معنای راحتی و دلچسب بودن زندگی رو حس کرد🥳😍 و باز هم تحسین بابت تغییرات که در زمان کم اون همه تغییر و زیبایی اندامی که به دست آوردین اون هم بدون زحمت و به آسانی ..خدایا شکرت واقعا ..وباز هم تحسین اون فضا و اون مردم فوق العاده مهربان و ثروتمند که اومدن تو کروز و از زندگی لذت میبرن و بازهم تحسین شما دونفر که اینقدر خوبید که هم چین آدمهای بینظیری رو جذب میکنید و چقد لذت بردم از دیدن تورنمنت😍😍 هر چند که حریف پیروز شد ولی در نهایت دیدن مسابقه لذت بخش بود و باز هم تحسین به اینکه بدون عجله و با آرامش در مدار سفر قرار گرفتین و جهان همه چی رو به بهترین شکل کنار هم قرار داد تا شما دونفر بیشتر لذت ببرید و بیشتر سپاسگزار باشید هرچند که اگر هم سفر کنسل میشد شما ها استاد نگاه کردن به قضایا از زاویه مثبت هستید و طبق گفته تون هر اتفاقی بیوفته اون اتفاق خوبه ست..😍باز هم شکر گزاری بخاطر اینکه من چندین روزه روه فایل کنترل ذهن و دوره عزت نفس رو تمرکزی کار میکنم و شما بعدا از چند سال بعد از تهیه کنترل ذهن بازهم در اینجا این نکته رو متذکر شدید :کنترل ذهن: البته که شما تو تمامی دوره ها و حرفاتون این کلمه رو باعشق فریاد میزنید..وبازهم نشانه های واضح خداوند به من ….خدایا شکرت بخاطر فراوانی و تمامی نعمت هایی که مسخرمان کردی تا بتونیم دردنیا و آخرت به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم و لذت ببریم..باز هم ممنون بابت این فایل بینظیر..عاشقتونم😘🌹♥️
سلام ب استاد جانممممم و مریم بانوی بی نظیررررر..با تمامی وجودم دوستون دارم 😍.با چشمانم منتظر دیدن روی ماهتون با گوش هایم منتظر شنیدن صدای گرم وپرانرژیتون .وزبانم در تحسین وستایش شمادر تمام اوقات روزم هستم.وب خود میبالم برای یکی شدن باشما جان هااا.این اولین دیدگاه منه ک بعد از مدتها افتخار فرستادنش رو بدست آوردم.استاد عزیزم ب قول مریم بانو چ زیبا شدی چ جوان شدی هزاران هزار ماشاءالله. من در این فایل نور خدا را درونت باتمام وجودم دیدم خوشا بحالت ک مدار ها را یکی یکی طی میکنید..از تمیزی وپاکی درونتان بی نهایت لذت بردم ک ای انرژی پاک ب بیرون ک شامل آدم ها وتمامی محیط میشد هم رسیده..از تمیزی سقف وکف ودیوارها وپرسنل گرفته تا…خلاصه بگم این سفر استاد جان جوری دیگر است بویی دیگر میدهد رنگی دیگر دارد از روان شدن کارهایتان لذت بردم.وچندین مرتبه بالا رفتن فرکانستان را باتمام وجودم دیدم.الهی ک همیشه شاد سالم خوش اندام قوی مثبت بمانی در کنارمریم عزیزم🥰🥰
امروز به طور تصادفی با این فایل روبرو شدم . چون هنوز فایل های سفر به امریکا را ندیده ام و توی صفحه اصلی که این فایل را دیدم گفتم اشکالی نداره که هنوز شروع نکرده ای از همین فایل درس این فایل را بگیر.
استاد عزیز ممنون که چقدر قشنگ تمام زیبایی ها را به نمایش میگذارید . چقدر لباسایی که خریده بودید مختص این سفر، عالی بودند و چقدر رنگ های شاد و جذاب. چقدر خوشم اومد که جورابای رنگ و وارنگ خریدید و اصلا برای ما چقدر سخته اینجور لباسها را اینجا بپوشیم. ولی اونجا چقدر فضا هماهنگه با رنگ های شاد . و واقعا هر محیطی لباس مخصوص اون محیط را میخواد.
و جالتر از همه برای من سفر شما با این کشتی بود . چون دقیقا دیروز یک کلیپ برای من اومده بود از یک کشتی که چه امکاناتی داشت چقدر زمین بازی و استخر و سالن تاتر و خلاصه چقدر رستوران های مختلف و هر چیزی که توی یک شهر بزرگ داشت در اون کشتی بود. و چقدر من به سفر با این کشتی فکر میکردم و همزمان شد با فایل زیبای شما با کشتی.
از اینکه جای جای این کشتی را نشون میدید واقعا ممنونم.
چقدر تمیزی و نظم را در اینجا میبینیم. همون گردنبند هایی که هنگام ورود به مهمانان داده میشه چقدر زیبا و فکر شده هست. و بیشترین نکته برای من وفور و فراوانی و نعمت است.
در اینجا واقعا من نعمت و فراوانی را میبینم . وفور نعمت را میشه دید. پرسنلی که با عشق کار میکنند و خسته نیستند چون لبریز از نعمت هستند. چون عاشق کارشون هستند . چون عاشق هم هستند به هم احترام میزارن.
نکته مهم اینه که مهمانان به پرسنل فخر نمیفروشند همه یکسان هستند. در این زمان آنها پرسنل هستند و اینها مهمان. و مطمئنن در جایی دیگر حتما همان پرسنل مهمان خواهند بود. یعنی منطورم اینه حس بد ندارند . اون نکته ای که استاد میگه به زیبایی ها عشق بورز و هر چیز زیبایی میبینی بگو به به مبارکشون باشه اینجا به وفور نشان داده میشه.
یعنی پرسنل به مهمانان با عشق خوش آمد می گویند و در دلشان تحسین میکنند و می گویند ورودتون مبارک باشه و سفری عالی را تجربه کنید. من عشق کردم این ها را دیدم.
سالن غذاخوری فراوانی نعمت بود و انرژی مثبت موج میزد. صدای شادی و خنده نشانه وجود خدا در محیط است و تمام اون فضا پر از وجود خدا بود. و من این را حس کردم .
چه اسمون قشنگی چه فضای بیرون قشنگی . چه بازی ساده ولی دلچسبی.
عجب سالن ورزشی بزرگی . به همه چیز فکر کردند که حتی در سفر اون روال زندگی یا همون استایل زندگی هم روی برنامه است. و اون نظم در زندگی برای من باید درسی باشه.
که حتی در سفر هم باید نظم و استایلت را حفظ کنی. و درس های اخر استاد که بی نظیر بود . با افکار مثبت و باورهای مثبت باز هم باید تسلیم بود که چرا ؟ چون انچه خدا برای ما در نظر گرفته حتما بهترین است. وقتی حالت را خوب میکنی و احساست را خوب میکنی و با تمام وجود چیزی را می خواهی ، حالا اگر نشد چون حال دلت خوبه حتما مصلحت خدا در آن است.
و باز هم درس من احساس خوب = اتفاقات خوب
استاد عزیز ممنونم بابت این فایل. من لحظه به لحظه خودم را در این سفر می دیدم حتی لباس هایم را انتخاب کردم و با شما همسفر شدم. لذت بردم و کیف کردم. و پی بردم دنیا چقدر پر از آدم های خوب و پر انرژی و چقدر نعمت خدا در اختیار ما گذاشته . وفور و فراوانی و نعمت را دیدم و احساس خوب را تجربه کردم.
منتظر ادامه سفر شما هستیم که همسفرتون بشیم.
مریم جان ممنون از اینکه وقت میگذاری و با عشق فیلم میگیری .
به نام خدای مهربان خدایی که خالق بینهایت ثروت و نعمت و فراوانی و زیباییه
سلام به همه دوستان عزیز و همسفر و استاد و مریم نازنین
قسمت سوم این سفرنامه هم با خودش کلی آگاهی و زیبایی و فراوانی به همراه داره و من بینهایت خوشحالم که یک قدم بیشتر به آشنا شدن و شناخت بیشتر خواسته ام و نشانه دریافت اون،یعنی سفر با کشتی کروز نزدیکتر شدم ، انگار هر بار برام بیشتر و بیشتر واقعی میشه تجربه کردن اون
امروز روز سومه و باید بریم به سمت تجربه اتفاقهای جدید و فوقالعاده ،اونم با کلی لباسهای قشنگ با استایل هاوایی و گل های قشنگی که هر کجا نگاه میکنی اونارو میبینی و کیف میکنی ، خیلی خیلی مبارکتون باشه، لباس ها خیلی زیبا هستند بخصوص پیراهن های قشنگ و نرم و خنک مریم جان ( چون خودم بیشتر عاشق پیراهنم )
تحسین میکنم این هتل تمیز و زیبارو و تجربه داشتن اقامت فوق العاده در اون رو ، از ویو عالی گرفته تا امکانات و پرسنل خوب
تحسین میکنم شما دو عزیز رو که هر کجا که هستین با خریدهای فراوان جریانی از ثروت و فراوانی رو در اونجا ایجاد میکنین چقدر این ویژگی و ثروتمند بودن شما قابل تحسین ، فوق العاده و عالیه و لذت بیشتری رو از تجربه ویژگی های اون منطقه ای که هستین و از سفرتون میبرین بیشتر و بیشتر میکنه
تحسین میکنم آزادی مکانی شمارو و اینکه هر کجا هستین میتونین کارتون رو با عشق انجام بدین و هیچ محدودتی وجود نداره
تحسین میکنم که هر لحظه تحسین میکنین زیبایی ها رو و اتفاقای قشنگی که توجه میکنین و احساس خوب همیشه در جریانه
تحسینتون میکنم برای این همه تنوع در انتخاب لباس هایی که گرفتین و این که تجربه میکنین اون هارو که خیلی برام جالب بود چیزی که میتونم منم با انجامش کلی بیشتر بشناسم خودم رو سلیقه ام رو و از همه مهمتر تجربه چیزهای جدید رو داشته باشم
تحسین میکنم رابطه فوق العاده بین شما دو عزیز و اون عشق و احترامی که هر لحظه میبینم بین شما
این شهر زیبارو با اسمان آبی و تمیز و درخت های قشنگش، مردم مهربون و فوق العاده اش و پر از حس خوبش میخوایم به سمت تجربه زیبایی های بیشتر ترک کنیم و نشانه اون رو میشه از خوش امدگویی قشنگ این کشتی با گل های زیبا و گردنبندی از صدف متوجه شد
خدای من چقدر جالبه این کشتی ، چقدر همه چیز باهم هماهنگه ،چقدر طراحی قشنگی داره و کلییییی امکانات مختلف و فراوون وجود دارد، راستی میتونین اطلاعات بیشتر در مورد این کشتی رو تو سایتش ببینین
تحسین میکنم همه ادم هایی رو که در این سفر با این کشتی زیبا و مجهز و فوق العاده هستند
تحسین میکنم فراوانی نعمتها و امکاناتی که این کشتی داره
تحسین میکنم برای این انرژی و حس خوبی که در جریانه ، این پیام خوش امد گویی با صدای پر انرژی این خانوم ، کارکنان مهربون و خوش برخوردش و حتی مسافرهایی که لبخندشون رو میشه دید از بازی کردن و شنا کردن و ریلکس کردنشون
بریم ی دست بازی کورن هول کنیم ،یاد خانواده رایان افتادم که چقدر از بازی با اونها هم لذت بردیم، مثل اینجا
چقدر تحسین کردم این مربی ورزشی رو که اینقدر خوش برخورد بود، اینقدر قشنگ ارتباط میگرفت و اینقدر عالی شما رو تحسین میکرد و سوال میپرسید و چقدر تحسین کردم شمارو که خیلی عالی در مورد روشتون توضیحاتی دادین و بازم درک کردم که وقتی طبق قانون عمل میکنی چقدر همه چیز اسون تر میشه چقدر مسیر کوتاه تر میشه و نتیجه ای که درست ترین و بهترینه
خدایا شکرت که بازم آگاهم کردی به قوانین و با توضیح استاد تونستم بهتر درک کنم الخیر فی ما وقع یعنی چی
اینکه مهمه خود هدفه، مهم اینه که تو هدفت یادت نره، وسیله که بسیاره
اینکه خداوند از هزاران طریق میتونه به بهترین شکل هدایت کنه و میکنه ، این وسیله نشد اون یکی ولی باید ایمان داشته باشیم و تسلیم اون باشیم
آدم همیشه دوست داره اون چیزی که میخواد، براش اتفاق بیفته اما باید اجازه بدیم ک خداوند بهترین هارو برای ما انتخاب کنه
باید یادمون باشه هر اتفاقی که بیفته همون خوبه اس،هر اتفاقی بیفته به نفع منه ، درسته من دوست دارم این اتفاق بیفته اما وقتی تسلیمم به خدا مطمئنم که هر جور پیش بره اون بهترین اتفاق برای منه هرچند اگه سخت باشه و به ظاهر ناخوشایند .
درواقع باید رسیدن به اون هدف یعنی مثلا شادی آزادی احساس خوب ، ثروت و . . . نباید به وسیله ها گره بخوره
و باید ایمان داشت به خداوند که بینهایت راه برای رسیدن من به خواسته ام وجود دارد و بگذاریم که خداوند ما رو به بهترین راه هدایت کنه و بهترین اتفاق هارو ایجاد کنه برامون ،اینکه ما با ذهن محدودمون فکر کنیم که فقط همین راه وجود داره ،این کار درستی نیست و باید اجازه داد که خداوند از بینهایت طریق مارو به خواستمون برسونه
پس ما باید یادمون باشه که هدفمون رو مشخص کنیم و اهدافی رو که فکر میکنیم درسته رو درنظر بگیریم و اقدام کنیم اما باید این رو به خدا گفت:
خدایا من میخوام شادی رو تجربه کنم من میخوام سلامتی، نعمت رو ثروت رو عشق رو تجربه کنم خودم فک میکنم اگه به این اهداف برسم اینجوری بهتره اما تو بهتر میدونی که چه مسیری باید برم حتی اگه ظاهرش خوب نباشه و ما تسلیمیم به درگاه تو
یادمون باشه جهان فقط به احساسات ما واکنش نشون میده و باید همیشه سعی کنیم که احساسمون رو خوب نگه داریم ،هرچند اگه کنترل ذهنمون سخت باشه و وقتی احساس خوب داریم خداوند نعمت و ثروت و عشق و شادی رو بینهایت به زندگی ما وارد میکنه
بسیار بسیار لذت بردم از این فضای مثبت با ادمای مثبت نگر و با فرکانس شاد و سازنده که هم جهت هست با هدف جهان
و از لباسهاتون خیلی خوشم اومد با اون رنگبندی و جنس خنکی که دارن و باپوشیدنش روح انسان به پرواز درمیاد وقتیکه نسیم خنک میوزه🥰
.
.
.
یه سوال برام پیش اومد ؛
این سوال از قبلتر ها توی ذهنم بود
اینکه استاد در دقایق پایانی صحبتی کردن درباره اینکه هرچی پیش بیاد به صلاحه
وقتی خدا خیر تعیین نمیکنه و زندگی ما دست خودمونه پس چطور میگیم بسپاریم به خدا ، اگه شد راضی باشم ، نشد هم شکر کنم وبگم خدا میخواد از راه دیگه بهم خیر برسونه در صورتیکه خدا خیروشری برامون در نظر نمیگیره و این ماییم که فکرمیکنیم یه اتفاق خوبه یا بد خدا نقشی تو تعیین سرنوشت ویا اتفاقات زندگی کسی دخالت نمیکنه چه مثبت چه منفی …………..
در اینجا یاد یه ایه ای افتادم که خدا میگه یه سری چیزا هستن که شمافکر میکنید براتون خوبه در حالیکه اون براتون خوب نیست و …….
می خوام یک تجربه بسیار داغ و جالب بگم از اتفاقات این چندروزم که بسیار بسیار برام عجیب در عین حال عبرت آموز بود.
بعد از اینکه به بخش زیادی از خواسته هام رسیدم شکر خدا موفق شدم پول نقدی که برای خرید ماشین رو می خواستم رو داشته باشم و به شکل تمام و کمال برم سراغ ماشینی که الان برای خودم می خوام
بعد از تحقیق یه ماشین رو برای خودم انتخاب کردم و با توجه به اینکه دوست داشتم عزت نفس خودم رو هم بهبود بدم تصمیم گرفتم ماشینی که میگیریم هنوز بوی نوییش مونده باشه و خشک باشه
خلاصه داستان یه ماشین رو انتخاب کردم و شروع کردم به جستجو کردن
در عین ناباوری بالای ۲۰۰ تا بنگاه ماشین و تعدادی سایت فروش ماشین اصلا اون خودرویی که من می خواستم رو نداشت و اگر هر جا داشت تا می خواستم بخرم بعد چند دقیقه صبر کردن میگفت متاسفانه همین الان فروخته شده
بلاخره بعد دو روز یه دونه ماشین پیدا کردم با رنگ دلخواهم که آبی متالیک بود و تهران قرار گذاشتم که برم ماشین رو ببینم
آقا بعد از رسیدن به تهران ساعت ۹ رفتم ماشین رو دیدم و متعجبانه دیوم ماشین بسیا کثیفه و اصلا شسته نشده
خلاصه پشیمون شدم و رفتم گفتم تو این تهران بزرگ قطعا ماشین پیدا میشه
ولی باز هم در عین نابوری بعد از ۴ ۵ ساعت گشتن حتی یک دونه هم پیدا نکردم!!!
خیلی برام عجیب بود من هیچ وقت تو این چهارسالی که با استاد کار می کنمهیچ وقت برای رسیدن به خواسته ای انقدر دست و پا نزده بودم
خلاصه داستان تصمیم گرفتم دوباره برم همون ماشین رو اوکی کنم که کثیف بود
صاحب ماشین نبود ولی دوستش حضور داشت
خلاصه ماشین رو خودم گفتم میشورم و شستم و دیدم بعله …
سقف ماشین اسیدی شده و ….
صاحب ماشین هم گفت نه من هزینه ای کم می کنم و نه مالیات عرف ماشین رو پرداخت می کنم
منم گفتم جایی که حس کنم زور بهم گفته میشه به هیچ وجه زیر بار زور نمیرم
جایی که احساس بد باشه خدا نیست
واقعا کلافه و خسته یه هتل گرفتم و شب گفتم تهران میمونم صبح بر می گردم
آقا من هتل گرفتم و از خستگی از ساعت ۳ ظهر تا ۸ شب خوابم برد و گفتم خوب حالا خدایا مارو آوردی اینجا یه حالی به ما بده قرار نبود که ماشین بخریم چرا مارو آوردی اینجا
یهو حسی همینطوری گفتم برم تئاتر…
آقا یه تئاتر کمدی پیدا کردم به اسم مامان ایران یعنی انقدر خندیدم و انرژی گرفتم که گفتم خدایاااا شکرت تمام دلیل سفرم این بود که منو بیاری اینجا و بخندونی
قطعا خیرتی بوده که ماشین رو نخرم
خلاصه صبح جمعه قبلا از اینکه تهران هواش عجیب غریب بشه برگشتم مشهد
دو روز بعد یعنی یکشنبه یه ماشین دیگه پیدا کردم بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی
ساعت ۶ بلیط اتوبوس گرفتم که مثلا طبق برنامم ساعت ۱۲ برسم که ماشین رو معامله کنم ولی آقا کلا انقدر شرایط پیش اومد که ما ۲ رسیدیم بیرجند
واقعا نزدیک بود حالم خیلی بد بشه چون دوست نداشتم دوباره بمونم ولی گفتم قطعا خیریتی هستش
علی یا بگییییر که تسلیم خدا باشی هدف واقعا مهم نیست مهم اینه که تو مسیر چه چیزی رو میفهمی
اقا دوباره یه هتل گرفتم تو بیرجند
عجب جای باحالی بود تو دل کوه!!!
اولین بار بود یه هتل تو دل کوه میدیدم با درختای خوشگل و درختای شب بو که اصلااااا بوش روانییت می کرد
به جای یک اتاق دو تخته بهم یه اتاق چهارتخته دادن و یه حال مشتی خدا بهمون داد…
آقا برای ناهار چون روزه نبودم طبق رژیم استاد رفتم ناهار یک کباب برگی خوردم از همون رستوران اصلا روانیییت می کرد به کل داستان ماشین رو فراموش کرده بودم ….
بعدازظهر رفتم دیدن ماشین و بنده خدا یهو اونجا گفت ماشین انقدر تومن قیمتش بیشتر شده
خیلی شوک شدم و گفتم ما توافق کردیم و ….
سریع خودم رو کنترل کردم گفتم قطعا توش خیریتی هست علی بند اعداد نباش ( خودمو گول زدم …) و گفتم آقا مشکلی نداره …
فردا بریم واسه معامله
نابورانه فردا صبح وقتی خواستیم بریم بانک ، اون بانک از اون شهر جمع شده بود و به هیچ طریقی نشد پول رو جا به جا کنم و معامله کنسل شد و دوباره دست خالی بلیط گرفتم واسه مشهد…
خیلی تو فکر بودم که خدایا چرا نمیشه؟ چه خیریتی هست که نباید بشه؟؟
حتی تو راه برگشت دو ساعت مونده به مشهد یه دونه دیگه تو مشهد پیدا کردم ولی تا رسیدم مشهد فروخته شده بود…
این دو روز تا چهارشنبه خیلی گیج بودم و میگفتم خدایا دلیل اینکه نباید بشه چی هست تو به من جواب بده …
هر روز هم قیمت این ماشین میرفت بالا و نایاب تر می شد….
آقا بعد از دو روز یعنی دیشب پاسخم رو گرفتم که اصلا من باید یه ماشین بهتر می خریدم با قیمت منطقی تر و اینکه حس بد بهم نده
و بلاخره یه ماشین بهتر از مدل دیگه با رنگ دلخواهم یعنی آبی متالیک پیدا کردم که قیمتش هم با توجه به خشک بودنش از بازار کمتر بود ….
وقتی فکر کردم فهمیدم این ماشین رو قبلا من دلم می خواسته و تو خواسته های یک سال پیشم وقتی این ماشین رو دیدم خیلی تحسینش کرده بودم!!!!
تمرینی که من باید هر روز بکنم اینه که تسلیم باشم و بگم چشم و به قول استاد بگم خدایا اینو می خوام ولی اگر بهترشو داری بده!
همیشه یه بند عربی هست که میگه: الله اعلم
یعنی خدا آگاه تر است
خیلی معنیش عمیقه و این همون چیزی هست که همیشه باید تومسیر کارمون داشته باشیم
سلام دوست عزیزم سید علی عزیز اول اینکه خیلی خوشحال شدم که پیامت رو دیدم و خیلی بابت این درسی که هم برای خودت داشت و هم برای من تحسینت میکنم و ممنونم ازین که این تجربه گران بها رو با ماهم به اشتراک گذاشتی اره واقعا خیلی خوبه که توی همه چیز تسلیم خدا باشیم ولی متأسفانه خیلی وقت ها یادمون نمیره حتی ماهایی که داریم روی خودمون کار میکنیم البته جسارت نباشه این هارو من به خودم میگم که خیلی زود فراموش میکنم که باید همیشه تسلیم خدا باشم آخه اون چیزی که من میخوام با اون چیزی که خدا میخواد بهمون بده زمین تا آسمان فرق داره ما مو میبینیم اون پیچش مو
و چقدر خوشحال شدم ازین که ماشینی که خودت درخواست کرده بودی رو خریدی و من چقدر امیدوارتر شدم به دریافت خواستم که من هم یک ماشین سفید رنگ خشک میخوام و میدونم که خدا به وقتش بهم میده با تمام مشخصاتی که همیشه مینویسم و راجبش صحبت میکنم
و امیدوارم که همیشه به حال خوش و سفرهای خوب از این ماشین زیبات استفاده کنی و احساس عالی باهاش داشته باشی
انشاالله یک روزی من هم از همین خواستم که خرید ماشین هست میام و مینویسم به امید الله مهربانم
چقدرررررررررررر داستان و تجربه تو با جزئیات کامل و به موقع و گویا که ویژگی تک تک کامنت های شماست برامون گوشزد کردی همیشه فایل های استاد که فراوانی باورها و زیبایی هاست کامنت های شما دوستان هم مملو از درس و تاکید بر باورهای درون فایل که خوندشون به آدم سند و اثبات حق بودن و اعتماد یه جور یقین رو بیشتر میکنه چند وقته دارم از شما الگو برداری میکنم چون میدانم به نتایج عالی در هر زمینه ای رسیدین به امید االله مهربانم (به قول شما رفیق مشتی) منم به نتایج و خواسته هام برسم و الگو بشم برای بقیه
برای شما و عادله جان از ثروت از روابط از سلامتی فراتر از تصورتان را خواستارم
از اولش هم میدونستم تمام هدفتون از ارتباط و دوستیابی، اینه که هی نتیجه بگیرین و هی بیاین به اینو اون بگین ببینید ما چقد شاخیم. چقدر خلق کردن بلدیم. هم تو هم عادله.
عادله که همش در حال مقایسه کردن خودش با بقیه بود که یه وقت نتایجش از کسی کمتر نباشه. اگر تو موردی کسی نتیجه بهتری نسبت به اون داشت، افسرده میشد.
ادم قشنگ متوجه فرکانساتون میشد.
تمام کسایی که با عباسمنش کار میکنند، همشون مهربونی و کمک کردن به بقیه رو از یاد میبرن. همشون خودبین میشن و جز خودشون کسیو نمیبینن.
اینم یکی دیگه از اثرات مخرب اموزشهای عباسمنشه.
خدا تو پول و ثروت کمکم کردو به درامد ماهیانه بالای ۱میلیار تومن رسیدم، البته پایدار، اونم تو ۲سالی که کارم رو شروع کردم.(البته اگر تو این سایت میموندم با این اموزشهای غلط پولوط، هنوز به این نقطه نرسیده بودم)
تازه الان تمرکز کرده بودم رو رابطه عاشقانه و میخواستم اینم خلق کنم. خودش کمک میکنه. به هیچ بنده ای نیاز نیس.
البته که الان شما کامنت بنده رو نشونه ای واسه درامد بالا میبینید! برعکس شما، من خیرم به شما رسید.
ولی طوری نیس. ما بخیل نیستیم. از اولشم دنبال برتر بودن تو نتایج و اگاهی هامون و… نبودیم.
تاجایی هم که دستمون برسه، به ادما کمک میکنیم. چون خدا رو گسترش میدیم. و اگر به کسی کمک کنیم نتیجه ای بگیره، قطعا خدارو بیشتر تو زندگیش پیدا میکنه و سهیم شدن درین احساس خوب و فرکانس، قطعا به زندگی خودمون برمیگرده.
حاجی دقیقا خداوند همیشه بهترین ها را برای بنده های شکر گذار و با ایمان که حرکت می کنند ، در نظر دارد.
یک هفته قبل از عید 1401، یک گاز 4 شعله صفحه ای می خواستم برای آشپزخانه ، خلاصه بعد قیمت گرفتن آنلاین و مغازه ها رفتم برای خرید ، خلاصه تو بازار نبود و عید شد و تعطیلات همه بسته بودند قیمت محصولات رفت بالا ..
یک گاز خریدم اینترنتی ولی بعد از تعطیلات 13بدر فرستادند خلاصه گاز اومد تا اومد دیدم صفحه شیشه ای روش یک جاش شکسته خلاصه مرجوع شد و گفتیم عوض کنید اونها هم نکردند و پول رو برامون واریز کردند خلاصه فکر کنم توی اصفهان 30 تا مغازه رفتم نشد (معمولا گاز ها بیشتر، 5 شعله هستند توی بازار )
یک مغازه قبلا رفته بودم هود لمسی خریده بودم به ذهنم اومد که پرس جو کنم بعد در نهایت تعجب گفت پسرم رفته انبار رو تمیز کنه 4 تا گاز 4 شعله تو انبار پیدا کرده چون خرید قدیم هستش 890 هزار تومان بردار یعنی یک میلیون از بازار 1400 ارزانتر خدا رو شکر خدایا شکرت خدایا دمت گرم چقدر تو خوبی ، این داستان رو که شنیدم یاد گاز صفحه ای افتادم ولی دمت گرم خیلی حال کردم با داستانت ….
خدایا شکرت که هر روز داره ظرفم بزرگتر و بزرگتر میشه امشب به یه تضادی بر خوردم از خداجونم هدایت خواستم زدم روی نشانه روزانه م این قسمت از سفر به دور آمریکا اومد تا عکس استادو دیدم متوجه شدم که باید تمرکزمو بزارم روی زیبایی ها و از لحظه های زندگی لذت ببرم باقی کارو برم کنار و بسپارم دست خدا جون خودش بهتراز من میدونه و بلده. فقط کافیه تسلیم باشم.
گفتم ظرفم بزرگ شده بزار یه اتفاقی که چندروز پیش برام افتاده بود رو بگم چون یکم ربط داره به کامنت علی آقای خوشدل عزیز
مثل بقیه روزا صبح من بیدار شدم و آماده شدم تا پسر نازنینم رو ببرم مدرسه از خونه بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و حرکت کردم تقریبا یه یک کیلومتری رفتم که یه دفعه ی یه صدایی از موتورم اومد و دیدم موتورم روشنه ولی زنجیرش نمیچزخه زدم بقل خیابون پسرمو گفتم پیاده بشه خودمم پیاده شدم و زدم جک بقل یه دفعه ی از زیر موتورم یه عالمه روغن خالی شد سری موتورم خاموش کردم
تا حالا همچین اتفاقی نیفتاده بود برام منم نمیدونستم چیکار کنم.
وقت نداشتم باید پسرمو میرسوندم مدرسش تا دیر نشده
گفتم موتورم یجا قفل کنم اول پسرمو ببرم برسونم مدرسه ش تا دیرش نشه
بعد بیام موتورم ببرم موتور سازی ایرادشو بگیره.( خیلی ریلکس و آروم بودم)
خلاصه سری یه تاکسی گرفتم پسرمو بردم رسوندم برگشتم کنار موتور دیدم ساعت 7:30دقیقه صبحه هیچ موتور سازی باز نیست
گفتم برم خونه ساعتای 10ببرم نشون بدم
همینجوری موتور خاموش اوردم تا نزدیک خونه دیدم یه موتورسازی بازه خواستم ببرم نشون بدم قلبم گفت نمیخاد اینجا ببری برو خونه بزار موتورسازیا باز بشه این هیچی از لوازم موتورتو نداره لوازمش نیاز بشه چیکار میکنی.
برو یه موتورسازی که آشناست نشون بده منم گوش دادم اومدم خونه خیلی ریلکس گرفتم تا ساعت 10 خوابیدم
ساعت 10 بود که تلفنم زنگ خورد و یه جایی برای قرار کاریم باید میرفتم
زنگ زدم به دوستم که خودش با اسنپ بیاد نزدیک خونم باهم بریم
با خودم گفتم برم به کارم برسم بعدش میام میبرم موتورمم درست میکنم
خلاصه رفتم و کارمون تا ساعت 6 غروب طول کشید.
و تا رسیدم خونه بازهم موتورسازیا اکثرا بود بسته شده بود.
فردای اون روز موتورمو بردم موتورسازی اونم خیلی خیلی هدایتی پیشه یکی از دستان خداوند که اصلا فکرشو نمیکردم که بنده خدا تعمیرات موتور انجام بده.
موتورمو بازش کرد.
خلاصه شاید باورتون نشه کل هزینه اون اتفاق بظاهر بد 110هزار تومن شد اونم بخاطر باز شدن یه پیچ بود که وقتی بست از روز اولشم نرمتر شد و روغنش خالی شده بود و یه روغن نو انداختم
حالا این داستان گفتم و نتیجه این اتفاق چی بود؟
من روز بعدش وقتی به روز قبل فکر کردم انقد خوشحال شدم و سپاسگزاری کردم که نگو چون فهمیدم دارم مسیرو درست میرم. خدایا سپاسگزارم
*شخصیتم داره تعقیر میکنه.
* ظرفم بزرگ شده
* اعتماد بفسم خیلی خوب شده
* تسلیم خداوند شدم و به هدایتها گوش میدم
* خیلی خوشحال بودم از این نتیجه اصلا به هزینه و سختیاش فکر نمیکردم. مثل یه بچه ذوق زده بودم
از اینکه تا نجواها میخاد استارد بزنه سری دهنشو میبندم
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
*تازه اومدم خونه حتی به هسمرمم درمورد خرابی موتورم نگفتم.( اگه قبلا بود همون اول صبحی همسرمو بیدار میکردم و میگفتم چه اتفاقی افتاده تا بگم چقدر بدشاتسم و از این حرفا )
اونروز
همش یاد فایل دزدیده شدن پیکان دنده آرژانتینی استاد میوفتادم و با خودم میگفتم که این یه امتحان الهی هست و الان باید با عمل نشون بدم چقدر تعقیر کردم
شاید یه اتفاق ساده ی باشه ولی برای من خیلی درس داشت.
من مطمئنم که با تعقیر باورم و روز اول زمانش نبود که موتورمو ببرم تعمیرگاه مثل خراب شدن پله اروی استاد تو سفر به دور آمریکا
استاد رفتن خوشگذرونی و گذاشتن در بهترین زمانش هدایتها میاد و انجام میدن.
آقای خوشدل عزیز ممنونم که با کامنتت بازم یادآوری کردی که ادما خیلی اروم اروم تعقیر میکنن جوری که خودش متوجه نمیشه
اگه واقعا میخاییم نتیجه کارکردنو ببینیم باید همیشه یادآوری بشه و یکجای ثبت بشه.
به نام او که بهترین هادی است
سلام استاد عزیزم و سلام بر مریم جان
و سلام به تک تک اعضای خانواده فرکانسیم
َالوها
ماهالو
یعنی استاد سلام ،دمت گرم ، خیلی مردی ، عاشقتم ،خوشحالم دوباره میبینمت و کلی حرف دیگه …
یاد یکی از دوستام افتاد تو نجف آباد اصفهان یه واژه چُوم دارن که هر جایی یه معنی میده 😂😂
خدایا شکرت چقدر خندیدیم سر این اصطلاح
وقتی ما باور های درستی داشته باشیم و در مسیر درست باشیم و ترمز ذهنی نداشته باشیم و تمام اون پیش فرض ها و قوانینی که افراد و جوامع و قانون گذار ها وضع میکنن را یا نشنویم یا اعراض کنیم ازش اون وقت هر خواسته ای داشته باشیم طبیعی رخ میده برای ما
دلیل نرسیدن ما به خواسته ها همین موانع و ترمز های ذهنی هستن
برا همین عباس برزگر میگه من که مدرسه نرفتم باور دارم دو دو تای خدا هزار تا میشه و چهار تا نمیشه
حالا صد ها هزار دکتر و مهندس و دانشجو و حتی خود ما به صورت منطقی باور داریم دو دو تا چهار تا میشه چون میلیاردها بار تکرار شده
ولی میبینیم واقعیت زندگی عباس برزگر چیز دیگه هست چون خبری از استاندارد ها و قوانین و … نداره
باورها که درست باشن ما همواره در زمان و مکان مناسب با افراد مناسب قرار میگیریم و شرایط خیلی راحت پیش میرن
چقدر قشنگ قانون تکامل را این بندگان خدا رعایت میکنن که فشار و استرس روی خودشون نیارن و لذت ببرن
خیلی باید کار کنم هنوز که این قوانین را درک کنم اون وقت از کل مسیر لذت میبرم فشار به خودم نمیارم دنبال میون بر نیستم ، دنبال وام و شریک نمیرم و هزاران ایده که ذهن منطقی میده را کاری باهاش ندارم
خدایا باورم نمیشد داخل کشتی باشه این همه امکانات عالی چه رستوران و غذا هایی چه باشگاهی و چه اتاق های زیبایی اصلا انگار یه شهر متحرکه
خدایا چقدر فراوانی این فقط یکی از اون کشتی های تفریحی تو یکی از اون جزایر هست خدا میدونه فقط چندین و چنتا کشتی و قایق تفریحی تو کل دنیاست …
خدایا شکرت به خاطر ثروتمند شدن که انسان آزاده نامحدود از هر چیزی بی نهایت بخره بدون توجه به قیمتش البته با تکامل خیلی حس خوبی داره ، حس بی نیازی ، حس خالق بودن ، حس تونستن، حس فراونی و کلی حس خوب دیگه
چند ماه پیش خواستم برم سفر بدون این که آب و هوا را چک کنم رفتم و خوردم به بارون درسته لذت بردم ولی الان تازه درک کردم آقا جان خدا عقل و درک داده و امکانات داده پس تو مواردی که راهکار به ذهن من میاد طبق اون ها عمل کنم جست و جو کنم، پرسش و تحقیق کنم و بعد توکل کنم به خدا و اقدام کنم
همین طور که استاد قبل سفر کلی موارد را چک کرده و تحقیق کرده که چه زمانی بره بهتره
فقط همین تیکه کلی درس داره برام
که خدا این همه توانایی و امکانات داده و باید مسئولیت اون مواردی که تحت کنترل خودم هست را بپذیرم و درست انجام بدم نه این که فکر کنم خدا قراره معجزه کنه برام …
آره معجزه میکنه ولی وقتی سمت خودم را انجام بدم
استاد چقدر خوبه این که شما همیشه خودتون بودید و صداقت داشتید و دارید به ما یاد میدید که حتی پیامبر ها هم نجوای شیطان را داشتن ولی خود من خیلی وقت ها خواستم خودم را کامل نشون بدم حتی تو کامنت نوشتن ها
این جوری درک میکنیم که بابا نجوا های شیطان همیشه هست و همیشه باید روی خودمون کار کنیم
یه نکته قشنگ تو این فایل ها روابط عاطفی زیبا بین آدم ها فارغ از سنشون هست که بارها باید تحسین کنیم تو همون چند دقیقه آخر که استاد صحبت میکردن چنتا زوج نسبتا مسن با عشق دست هم را گرفته بودن و مثل دو تا جوون تازه نامزد کرده بودن واقعا همه چیز این کشور زیباست …
و اما از دقیقه ۲۵ به بعد که اشک منا در آورد و باز هدایت خدا را دیدم و باز حرف زدن خدا را با نشونه های مختلف دیدم
مینویسم که یادم باشه
دارم روانشناسی ثروت ۱ را کار میکنم هنوز جلسه اول هستم چون یه گنجینه پیدا کردم تو کامنت بچه ها و هر بار که متن اون جلسه را میخونم تازه میگم آهان حالا فهمیدم
خوب یه سری هدف ها را مشخص کردم و دارم کار میکنم روی مهارت هام اما دو روز پیش یه حسی بهم گفت درسته داری روی مهارت هات کار میکنی اما یه مدته ورودی مالی نداشتی پس باید یه ورودی مالی داشته باشم و به خودم گفتم الان من از توانایی های که الآن دارم باید استفاده کنم همون طور که قبلا پول ساختم و یه آگهی دیدم و رفتم یه مصاحبه دادم و بقیه اش را سپردم به خدا
امروز صبح داشتم با خودم میگفتم واقعا کار درستی انجام دادم شاید این کار برای من بهتر از اون چیزی باشه که تو ذهن خودم هست چون خواسته من یه شغله که اولا دوست داشته باشم و ثانیا درش توانایی داشته باشم و جای پیشرفت داشته باشه پس به چطورش نمیچسبم
اومدم یه صفحه قرآنم را بخونم (این مدت سعی کردم هر روز اول صبح یه صفحه با معنی بخونم خصوصا با معنی لغت هاش)
و دقیقا آیه ۲۱۶ بقره اولین آیه صفحه ام بود
“کُتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیاً و هو خیرُ لکم و عسی آن تحبوا شیاً و هو شرُ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون ”
” جهاد بر شما مقرر و آن برای شما ناخوشایند است ، و بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان به زیان شماست و خدا میداند و شما نمی دانید ”
تا الان بارها شده دقیقا اون آیه اول صفحه ای که خوندم جوابم بوده یا یه نکته ای داشته اون صفحه برام
ذهن منطقی آیا این تصادفیه؟
آیا این شانسیه ؟
و جالبتر این که استاد آخر این فایل دوباره همین موضوع را گفتن
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
آره استاد جان ما قراره هدف غایی خودمون و خواسته هامون را مشخص کنیم و قراره از لحظه به لحظه زندگیمون لذت ببریم و شادی و لذت و سلامتی و عشق و ثروت و آزادی را بخواهیم و به چگونگی اون نچسبیم و دست خدا را باز بزاریم
خدایا میدونم خیلی وقت ها دستت را بستم با ذهن منطقی خودم هدایتم کن رها باشم
خدایا کمکم کن تسلیم باشیم
این تیکه ربطی به این فایل نداره ولی چون امروز برام درس داشت مینویسم که بمونه .
یه نکته ای هم که ذهنم را درگیر کرده بود تو همین صفحه قران جواب گرفتم واقعا خدا خیلی راحت و ساده گفته
تو آیه ۲۱۹ بقره
” و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند ، بگو افزون بر نیاز را
آخه خدا این قدر راحت گفته بدون هیچ توضیح اضافی اون وقت ذهن ما درگیر خمس و زکات و بخششه در حالی که استاد بارها گفته وقتی پر بشیم سرریز میشیم یعنی بخواهیم یا نخواهیم چون تو مسیر درستیم خدا هدایت میکنه که کجا انفاق کنیم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
واقعا تو آسونی را برای ما میخواهی به شرطی که ما اجازه بدیم و خودمون سخت نگیریم
الوها
ماهالو
یعنی عاشقتونم و کلی چیزای دیگه ….
سلام دوست عزیزم علی جان
ممنونم از متن زیبای که مینویسی دو از تجربیات و آگاهی هایی که گرفتی رو برای ما بازگو میکنی
شاید باورت نشه ولی من چند نکته از کامنت شما گرفتم که خودم بارها و بارها فایل های استاد رو شنیدم ولی درک نکردم ولی خدا با کامنت شما بهم فهموند انگار باید در زمان درست باشی تا یک چیز های رو متوجه بشی برای خودم میگم این هارو
و تحسینتون میکنم بابت این کامنتی که گذاشتید و آیات زیبای قرآن رو برای ما آوردی ویاداوری کردی به من
ازت ممنونم دوست خوبم
موفق و پیروز باشید
سلام اقای شفیعی وقتتون بخیر
من دارم جلسه 4 از قدم 5 رو کار میکنم. استاد دقیقا فوکوس میکنن رو ایه ای که شما بهش هدایت شدید.میخواستم برم سراغ قران و این ایه رو بخونم که وقت نمیشد و پیش نیومد. این هم زمانی باعث شد فقط اشک بریزم و خدا رو حس کنم . بیشتر حرفهای استاد رو درک کنم و باور کنم قانون جواب میده. باور کنم وقتی خدا رو باور میکنی و میسپاری جریان زندگی رو بهش در حالیکه داری تلاش میکنی و رو خودت کار میکنی, اسان میکنه برات اسانی ها رو
ارزوی بهترین ها رو دارم براتون و خدا رو سپاسگزارم که شاگرد استاد عشق , استاد عباس منشم و یکی از اعضا این خانواده صمیمی
سلام
الهیییی شکرت
چقدر کامنت باحالی بود برای من
من تا ی سوال تو ذهنم میومد و از خدا هدایت میخواستم در کمال ناباوری جمله بعدی کامنت شما جوابم بود
شاخام درومدن
بخصوص این تیکه
یاد اون جمله استاد میفتم که گفت نگران نباشید اگه هدایتی را هم متوجه نشدید خدا این قدر تکرار میکنه به طرق مختلف که بفهمید
من روانشناسی ثروت یک رو تازگیا فراهم کردم و دارم عشق میکنم بااین دوره و خدا میخواست این کامنت شمارو که حرفی از روانشناسی ثروت یک بود رو هم ببینم
بسیار کامنت معجزه ای بود برای من
سپاسگزارم
باسلام
فایل زیبایی بود سراسر زیبایی
اندام آماده استاد با قانون سلامتی
پر انرژی بودن استاد و خانم شایسته
مناظر زیبای هاوایی
رستوران زیبا و خوراکی های جذابش
بازی جالب و تورنومنت که برگزار شد
روحیه شاد و عالی مردم
کشتی بسیار زیبا
صحبتهای جالب استاد در مورد خواستن و خداوند
و زیبایی های دیگر خدا را سپاس فراوان از اینهمه زیبایی
وسپاس از استاد عزیز و خانم شایسته
به نام خالق زیبایی
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به همه دوستان
سلام به سید نازنین سلام به مریم خانم شایسته عزیز
اول استاد چقدر baby face شدی کاملا معلومه کلی جوون شدی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت قراره بریم هاواایی وای که چقدر من این اسم و این سواحل رو شنیده بودم اسمش رو ولی نمیدونستم قراره با دو تا عزیز دل همسفر بشم و با کشتی فوقالعاده کروز راهی این سفر یک هفته ای بشم و صد البته با ادم هایی فوق اعلده مثبتی که در این سفر من رو همراهی میکنن
استاد نازنین چقدر از دیدن اون لباس های هاوایی استایل شگفت زده شدم چقدر درک کردم و لمس کردم جنس عالی این لباس ها رو و چقدر اون شلوارک کتان ابی اسمانی با مارک های لنگر رو پسند کردم و چقدر اون پیراهن سورمه ای که ی سمتش گل قرمز داشت رو پسند کردم و چقدر خوشگل بود
وای خدای من اون پیراهن زرد رو که دیگه نگو کاملا باب میلم بود باورت نمیشه استاد قشنگ خودم رو داخل اون پیرهن دیدم
چقدر خوش پوش و چقدر داخلش ادم میتونه راحت باشه
و اما شروع ماجرا کشتی فوق العاده کروز چقدر بزرگ بود خدای من چقدر همه چیز سر جای خودش بود تر تمیز و مرتب و فوقالعاده چقدر این رستورانش با محیط دریا و کشتی های چوبی قدیمی طراحی شده بود و چقدر سلف سرویس عالی داشت
چقدر عاشق سالاد و میوه های ارکگانیکش شدم و واقعا من از اون هندونه ها خوردم چقدر شیرین و اب دار بودن
باشگاه بدنسازی و فوق العاده و نظم فوقالعاده ای که این باشگاه داشت و تمیز و مرتب بود و حتی حوله هم گذاشته بودن برای استفادهخ ورزشکارانی که میان اینجا و
سید میاد ی نشر جانب میزنه که نشون میده روی سرشونه هاش خیلی کار کرده
چقدر نور پردازی این کشتی زیبا بود توی شب چقدر به همه چیز فکر کردن از ریز و درشت بزرگ و کوچیک بچه و بزرگسال باشگاه و استخر و همه چیز و همه چیز و این ماجرا و این داستان ادامه دارد تا برسیم به جزایر زیبایی هاوایی و ادامه ماجرا اما یه نکته مهم که این سفر داشت صحبت های استاد از قوانینی بود که اونو هدایت کرده بود به این سفر و وقتی گفت که دوروز بعد از این که ما فلوریدا رو ترک کردیم شنیدیم که ی طوفان اومده و این هم نشانه از هدایت شدن استاد به مکان درست در زمان درست هست هم اون ایمانی که توی قران بهش اشاره شده تا وقتی که مومنین هستند عذابی نیست یا اون ها مثل موسی در زمان مناسب در جای مناسب هستند و اینو بار ها به خودم میگم که در مسیر درست هر اتفاقی برات بیوفته به نفعته هر اتفاقی اگه قرار باشه لذت ببری قطعا و بدون شک به نفع تو خواهد بود حالا کشتی کروز باشه لذت میبریم نبود مگه ما از کوه اتش نشان لذت نبردیم یا هزار جای دیگه
خیلی سپاسگذارم استاد عزیز
سلام به همه دوستان نازنینم..به به 😍باز هم یه فایل زیبا و بینظیر باز هم دیدنه فراوانی و نعمت و ثروت و شادی😍 خدایا هزاران بار شکرت بخاطر قوانین ثابت و بدون تغییرت..استاد عزیز و خانم شایسته باز هم مثل همیشه جای تحسین دارید که تجلی زیبهاییها و نعمتهای خالق یکتامون هستید..وچقدر جای تحسین داره استاد با تغیراتشون با اون لباسهای شیک و خنک و راحت و اون شلوار که های خوشرنگ و فوق العاده راحت که قطعا با پوشیدنشون تو جزایر هاوایی میشود معنای راحتی و دلچسب بودن زندگی رو حس کرد🥳😍 و باز هم تحسین بابت تغییرات که در زمان کم اون همه تغییر و زیبایی اندامی که به دست آوردین اون هم بدون زحمت و به آسانی ..خدایا شکرت واقعا ..وباز هم تحسین اون فضا و اون مردم فوق العاده مهربان و ثروتمند که اومدن تو کروز و از زندگی لذت میبرن و بازهم تحسین شما دونفر که اینقدر خوبید که هم چین آدمهای بینظیری رو جذب میکنید و چقد لذت بردم از دیدن تورنمنت😍😍 هر چند که حریف پیروز شد ولی در نهایت دیدن مسابقه لذت بخش بود و باز هم تحسین به اینکه بدون عجله و با آرامش در مدار سفر قرار گرفتین و جهان همه چی رو به بهترین شکل کنار هم قرار داد تا شما دونفر بیشتر لذت ببرید و بیشتر سپاسگزار باشید هرچند که اگر هم سفر کنسل میشد شما ها استاد نگاه کردن به قضایا از زاویه مثبت هستید و طبق گفته تون هر اتفاقی بیوفته اون اتفاق خوبه ست..😍باز هم شکر گزاری بخاطر اینکه من چندین روزه روه فایل کنترل ذهن و دوره عزت نفس رو تمرکزی کار میکنم و شما بعدا از چند سال بعد از تهیه کنترل ذهن بازهم در اینجا این نکته رو متذکر شدید :کنترل ذهن: البته که شما تو تمامی دوره ها و حرفاتون این کلمه رو باعشق فریاد میزنید..وبازهم نشانه های واضح خداوند به من ….خدایا شکرت بخاطر فراوانی و تمامی نعمت هایی که مسخرمان کردی تا بتونیم دردنیا و آخرت به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم و لذت ببریم..باز هم ممنون بابت این فایل بینظیر..عاشقتونم😘🌹♥️
سلام ب استاد جانممممم و مریم بانوی بی نظیررررر..با تمامی وجودم دوستون دارم 😍.با چشمانم منتظر دیدن روی ماهتون با گوش هایم منتظر شنیدن صدای گرم وپرانرژیتون .وزبانم در تحسین وستایش شمادر تمام اوقات روزم هستم.وب خود میبالم برای یکی شدن باشما جان هااا.این اولین دیدگاه منه ک بعد از مدتها افتخار فرستادنش رو بدست آوردم.استاد عزیزم ب قول مریم بانو چ زیبا شدی چ جوان شدی هزاران هزار ماشاءالله. من در این فایل نور خدا را درونت باتمام وجودم دیدم خوشا بحالت ک مدار ها را یکی یکی طی میکنید..از تمیزی وپاکی درونتان بی نهایت لذت بردم ک ای انرژی پاک ب بیرون ک شامل آدم ها وتمامی محیط میشد هم رسیده..از تمیزی سقف وکف ودیوارها وپرسنل گرفته تا…خلاصه بگم این سفر استاد جان جوری دیگر است بویی دیگر میدهد رنگی دیگر دارد از روان شدن کارهایتان لذت بردم.وچندین مرتبه بالا رفتن فرکانستان را باتمام وجودم دیدم.الهی ک همیشه شاد سالم خوش اندام قوی مثبت بمانی در کنارمریم عزیزم🥰🥰
با سلام به شما استاد عزیز و مریم جان عزیز
امروز به طور تصادفی با این فایل روبرو شدم . چون هنوز فایل های سفر به امریکا را ندیده ام و توی صفحه اصلی که این فایل را دیدم گفتم اشکالی نداره که هنوز شروع نکرده ای از همین فایل درس این فایل را بگیر.
استاد عزیز ممنون که چقدر قشنگ تمام زیبایی ها را به نمایش میگذارید . چقدر لباسایی که خریده بودید مختص این سفر، عالی بودند و چقدر رنگ های شاد و جذاب. چقدر خوشم اومد که جورابای رنگ و وارنگ خریدید و اصلا برای ما چقدر سخته اینجور لباسها را اینجا بپوشیم. ولی اونجا چقدر فضا هماهنگه با رنگ های شاد . و واقعا هر محیطی لباس مخصوص اون محیط را میخواد.
و جالتر از همه برای من سفر شما با این کشتی بود . چون دقیقا دیروز یک کلیپ برای من اومده بود از یک کشتی که چه امکاناتی داشت چقدر زمین بازی و استخر و سالن تاتر و خلاصه چقدر رستوران های مختلف و هر چیزی که توی یک شهر بزرگ داشت در اون کشتی بود. و چقدر من به سفر با این کشتی فکر میکردم و همزمان شد با فایل زیبای شما با کشتی.
از اینکه جای جای این کشتی را نشون میدید واقعا ممنونم.
چقدر تمیزی و نظم را در اینجا میبینیم. همون گردنبند هایی که هنگام ورود به مهمانان داده میشه چقدر زیبا و فکر شده هست. و بیشترین نکته برای من وفور و فراوانی و نعمت است.
در اینجا واقعا من نعمت و فراوانی را میبینم . وفور نعمت را میشه دید. پرسنلی که با عشق کار میکنند و خسته نیستند چون لبریز از نعمت هستند. چون عاشق کارشون هستند . چون عاشق هم هستند به هم احترام میزارن.
نکته مهم اینه که مهمانان به پرسنل فخر نمیفروشند همه یکسان هستند. در این زمان آنها پرسنل هستند و اینها مهمان. و مطمئنن در جایی دیگر حتما همان پرسنل مهمان خواهند بود. یعنی منطورم اینه حس بد ندارند . اون نکته ای که استاد میگه به زیبایی ها عشق بورز و هر چیز زیبایی میبینی بگو به به مبارکشون باشه اینجا به وفور نشان داده میشه.
یعنی پرسنل به مهمانان با عشق خوش آمد می گویند و در دلشان تحسین میکنند و می گویند ورودتون مبارک باشه و سفری عالی را تجربه کنید. من عشق کردم این ها را دیدم.
سالن غذاخوری فراوانی نعمت بود و انرژی مثبت موج میزد. صدای شادی و خنده نشانه وجود خدا در محیط است و تمام اون فضا پر از وجود خدا بود. و من این را حس کردم .
چه اسمون قشنگی چه فضای بیرون قشنگی . چه بازی ساده ولی دلچسبی.
عجب سالن ورزشی بزرگی . به همه چیز فکر کردند که حتی در سفر اون روال زندگی یا همون استایل زندگی هم روی برنامه است. و اون نظم در زندگی برای من باید درسی باشه.
که حتی در سفر هم باید نظم و استایلت را حفظ کنی. و درس های اخر استاد که بی نظیر بود . با افکار مثبت و باورهای مثبت باز هم باید تسلیم بود که چرا ؟ چون انچه خدا برای ما در نظر گرفته حتما بهترین است. وقتی حالت را خوب میکنی و احساست را خوب میکنی و با تمام وجود چیزی را می خواهی ، حالا اگر نشد چون حال دلت خوبه حتما مصلحت خدا در آن است.
و باز هم درس من احساس خوب = اتفاقات خوب
استاد عزیز ممنونم بابت این فایل. من لحظه به لحظه خودم را در این سفر می دیدم حتی لباس هایم را انتخاب کردم و با شما همسفر شدم. لذت بردم و کیف کردم. و پی بردم دنیا چقدر پر از آدم های خوب و پر انرژی و چقدر نعمت خدا در اختیار ما گذاشته . وفور و فراوانی و نعمت را دیدم و احساس خوب را تجربه کردم.
منتظر ادامه سفر شما هستیم که همسفرتون بشیم.
مریم جان ممنون از اینکه وقت میگذاری و با عشق فیلم میگیری .
خیلی دوستتون دارم ♥️
سپاسگزارم 🙏
بنام خدای یکتا و هدایتگرم به سمت زیبایی ها😍
سلام به عشق ترین ها
به به سفر با کشتی کروز 😍چه هیجان انگیز
همیشه تو رویاهام دلم میخواد برم جزایر هاوایی و بشینم لب ساحلش و خوش بگذرونم اساسی
خدایاشکرت که بمن قبل محقق شدن ارزوم داری هاوایی رو از دوربین عزیزترین های زندگیم نشون میدی
خیلی هیجان دارم این سفر با کشتی شروع بشه😍
وای چه لباس خشکلی خریدین بی نظیره 😍 مبارکتون باشه
اصلا هیکل شما که ادم رو به وجد میاره😍چقدر شما با اراده هستین و این زندگی و این خوشی ها واقعا لایقتونه
چه اتاق جمع و جوری ولی چقدر تمیز و مرتب ادم کیف میکنه این همه تمیزی رو میبینه
چه صفایی میکنن ادم ها
قطعا ادم های پولدار میتونن همچین سفری برن پس ثروتمندشدن چقدر لذت بخشه 😍
و چقدر هم معنوی چون میری و از زیبایی های خدا دیدن میکنی و ایمانت قوی تر میشه
چقدر قشنگ صحبت کردین استاد جانم چقدر به دلم نشست
هر اتفاقی بیفتاده قطعا خیر هست و ما باید تسلیم باشیم
این فایل ها میلیاردها ارزش داره
همه جوره داره باورسازی میکنه برای ما
باور فراوانی نعمت و ثروت
باور لذت بردن از زیبایی ها
باور توکل و ایمان
به نام خدای مهربان خدایی که خالق بینهایت ثروت و نعمت و فراوانی و زیباییه
سلام به همه دوستان عزیز و همسفر و استاد و مریم نازنین
قسمت سوم این سفرنامه هم با خودش کلی آگاهی و زیبایی و فراوانی به همراه داره و من بینهایت خوشحالم که یک قدم بیشتر به آشنا شدن و شناخت بیشتر خواسته ام و نشانه دریافت اون،یعنی سفر با کشتی کروز نزدیکتر شدم ، انگار هر بار برام بیشتر و بیشتر واقعی میشه تجربه کردن اون
امروز روز سومه و باید بریم به سمت تجربه اتفاقهای جدید و فوقالعاده ،اونم با کلی لباسهای قشنگ با استایل هاوایی و گل های قشنگی که هر کجا نگاه میکنی اونارو میبینی و کیف میکنی ، خیلی خیلی مبارکتون باشه، لباس ها خیلی زیبا هستند بخصوص پیراهن های قشنگ و نرم و خنک مریم جان ( چون خودم بیشتر عاشق پیراهنم )
تحسین میکنم این هتل تمیز و زیبارو و تجربه داشتن اقامت فوق العاده در اون رو ، از ویو عالی گرفته تا امکانات و پرسنل خوب
تحسین میکنم شما دو عزیز رو که هر کجا که هستین با خریدهای فراوان جریانی از ثروت و فراوانی رو در اونجا ایجاد میکنین چقدر این ویژگی و ثروتمند بودن شما قابل تحسین ، فوق العاده و عالیه و لذت بیشتری رو از تجربه ویژگی های اون منطقه ای که هستین و از سفرتون میبرین بیشتر و بیشتر میکنه
تحسین میکنم آزادی مکانی شمارو و اینکه هر کجا هستین میتونین کارتون رو با عشق انجام بدین و هیچ محدودتی وجود نداره
تحسین میکنم که هر لحظه تحسین میکنین زیبایی ها رو و اتفاقای قشنگی که توجه میکنین و احساس خوب همیشه در جریانه
تحسینتون میکنم برای این همه تنوع در انتخاب لباس هایی که گرفتین و این که تجربه میکنین اون هارو که خیلی برام جالب بود چیزی که میتونم منم با انجامش کلی بیشتر بشناسم خودم رو سلیقه ام رو و از همه مهمتر تجربه چیزهای جدید رو داشته باشم
تحسین میکنم رابطه فوق العاده بین شما دو عزیز و اون عشق و احترامی که هر لحظه میبینم بین شما
این شهر زیبارو با اسمان آبی و تمیز و درخت های قشنگش، مردم مهربون و فوق العاده اش و پر از حس خوبش میخوایم به سمت تجربه زیبایی های بیشتر ترک کنیم و نشانه اون رو میشه از خوش امدگویی قشنگ این کشتی با گل های زیبا و گردنبندی از صدف متوجه شد
خدای من چقدر جالبه این کشتی ، چقدر همه چیز باهم هماهنگه ،چقدر طراحی قشنگی داره و کلییییی امکانات مختلف و فراوون وجود دارد، راستی میتونین اطلاعات بیشتر در مورد این کشتی رو تو سایتش ببینین
تحسین میکنم همه ادم هایی رو که در این سفر با این کشتی زیبا و مجهز و فوق العاده هستند
تحسین میکنم فراوانی نعمتها و امکاناتی که این کشتی داره
تحسین میکنم برای این انرژی و حس خوبی که در جریانه ، این پیام خوش امد گویی با صدای پر انرژی این خانوم ، کارکنان مهربون و خوش برخوردش و حتی مسافرهایی که لبخندشون رو میشه دید از بازی کردن و شنا کردن و ریلکس کردنشون
بریم ی دست بازی کورن هول کنیم ،یاد خانواده رایان افتادم که چقدر از بازی با اونها هم لذت بردیم، مثل اینجا
چقدر تحسین کردم این مربی ورزشی رو که اینقدر خوش برخورد بود، اینقدر قشنگ ارتباط میگرفت و اینقدر عالی شما رو تحسین میکرد و سوال میپرسید و چقدر تحسین کردم شمارو که خیلی عالی در مورد روشتون توضیحاتی دادین و بازم درک کردم که وقتی طبق قانون عمل میکنی چقدر همه چیز اسون تر میشه چقدر مسیر کوتاه تر میشه و نتیجه ای که درست ترین و بهترینه
خدایا شکرت که بازم آگاهم کردی به قوانین و با توضیح استاد تونستم بهتر درک کنم الخیر فی ما وقع یعنی چی
اینکه مهمه خود هدفه، مهم اینه که تو هدفت یادت نره، وسیله که بسیاره
اینکه خداوند از هزاران طریق میتونه به بهترین شکل هدایت کنه و میکنه ، این وسیله نشد اون یکی ولی باید ایمان داشته باشیم و تسلیم اون باشیم
آدم همیشه دوست داره اون چیزی که میخواد، براش اتفاق بیفته اما باید اجازه بدیم ک خداوند بهترین هارو برای ما انتخاب کنه
باید یادمون باشه هر اتفاقی که بیفته همون خوبه اس،هر اتفاقی بیفته به نفع منه ، درسته من دوست دارم این اتفاق بیفته اما وقتی تسلیمم به خدا مطمئنم که هر جور پیش بره اون بهترین اتفاق برای منه هرچند اگه سخت باشه و به ظاهر ناخوشایند .
درواقع باید رسیدن به اون هدف یعنی مثلا شادی آزادی احساس خوب ، ثروت و . . . نباید به وسیله ها گره بخوره
و باید ایمان داشت به خداوند که بینهایت راه برای رسیدن من به خواسته ام وجود دارد و بگذاریم که خداوند ما رو به بهترین راه هدایت کنه و بهترین اتفاق هارو ایجاد کنه برامون ،اینکه ما با ذهن محدودمون فکر کنیم که فقط همین راه وجود داره ،این کار درستی نیست و باید اجازه داد که خداوند از بینهایت طریق مارو به خواستمون برسونه
پس ما باید یادمون باشه که هدفمون رو مشخص کنیم و اهدافی رو که فکر میکنیم درسته رو درنظر بگیریم و اقدام کنیم اما باید این رو به خدا گفت:
خدایا من میخوام شادی رو تجربه کنم من میخوام سلامتی، نعمت رو ثروت رو عشق رو تجربه کنم خودم فک میکنم اگه به این اهداف برسم اینجوری بهتره اما تو بهتر میدونی که چه مسیری باید برم حتی اگه ظاهرش خوب نباشه و ما تسلیمیم به درگاه تو
یادمون باشه جهان فقط به احساسات ما واکنش نشون میده و باید همیشه سعی کنیم که احساسمون رو خوب نگه داریم ،هرچند اگه کنترل ذهنمون سخت باشه و وقتی احساس خوب داریم خداوند نعمت و ثروت و عشق و شادی رو بینهایت به زندگی ما وارد میکنه
عاشقتونم
بنام خدا🌸
سلام استاد و دوستان گرامی
بسیار بسیار لذت بردم از این فضای مثبت با ادمای مثبت نگر و با فرکانس شاد و سازنده که هم جهت هست با هدف جهان
و از لباسهاتون خیلی خوشم اومد با اون رنگبندی و جنس خنکی که دارن و باپوشیدنش روح انسان به پرواز درمیاد وقتیکه نسیم خنک میوزه🥰
.
.
.
یه سوال برام پیش اومد ؛
این سوال از قبلتر ها توی ذهنم بود
اینکه استاد در دقایق پایانی صحبتی کردن درباره اینکه هرچی پیش بیاد به صلاحه
وقتی خدا خیر تعیین نمیکنه و زندگی ما دست خودمونه پس چطور میگیم بسپاریم به خدا ، اگه شد راضی باشم ، نشد هم شکر کنم وبگم خدا میخواد از راه دیگه بهم خیر برسونه در صورتیکه خدا خیروشری برامون در نظر نمیگیره و این ماییم که فکرمیکنیم یه اتفاق خوبه یا بد خدا نقشی تو تعیین سرنوشت ویا اتفاقات زندگی کسی دخالت نمیکنه چه مثبت چه منفی …………..
در اینجا یاد یه ایه ای افتادم که خدا میگه یه سری چیزا هستن که شمافکر میکنید براتون خوبه در حالیکه اون براتون خوب نیست و …….
به نام رحمان هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
می خوام یک تجربه بسیار داغ و جالب بگم از اتفاقات این چندروزم که بسیار بسیار برام عجیب در عین حال عبرت آموز بود.
بعد از اینکه به بخش زیادی از خواسته هام رسیدم شکر خدا موفق شدم پول نقدی که برای خرید ماشین رو می خواستم رو داشته باشم و به شکل تمام و کمال برم سراغ ماشینی که الان برای خودم می خوام
بعد از تحقیق یه ماشین رو برای خودم انتخاب کردم و با توجه به اینکه دوست داشتم عزت نفس خودم رو هم بهبود بدم تصمیم گرفتم ماشینی که میگیریم هنوز بوی نوییش مونده باشه و خشک باشه
خلاصه داستان یه ماشین رو انتخاب کردم و شروع کردم به جستجو کردن
در عین ناباوری بالای ۲۰۰ تا بنگاه ماشین و تعدادی سایت فروش ماشین اصلا اون خودرویی که من می خواستم رو نداشت و اگر هر جا داشت تا می خواستم بخرم بعد چند دقیقه صبر کردن میگفت متاسفانه همین الان فروخته شده
بلاخره بعد دو روز یه دونه ماشین پیدا کردم با رنگ دلخواهم که آبی متالیک بود و تهران قرار گذاشتم که برم ماشین رو ببینم
آقا بعد از رسیدن به تهران ساعت ۹ رفتم ماشین رو دیدم و متعجبانه دیوم ماشین بسیا کثیفه و اصلا شسته نشده
خلاصه پشیمون شدم و رفتم گفتم تو این تهران بزرگ قطعا ماشین پیدا میشه
ولی باز هم در عین نابوری بعد از ۴ ۵ ساعت گشتن حتی یک دونه هم پیدا نکردم!!!
خیلی برام عجیب بود من هیچ وقت تو این چهارسالی که با استاد کار می کنمهیچ وقت برای رسیدن به خواسته ای انقدر دست و پا نزده بودم
خلاصه داستان تصمیم گرفتم دوباره برم همون ماشین رو اوکی کنم که کثیف بود
صاحب ماشین نبود ولی دوستش حضور داشت
خلاصه ماشین رو خودم گفتم میشورم و شستم و دیدم بعله …
سقف ماشین اسیدی شده و ….
صاحب ماشین هم گفت نه من هزینه ای کم می کنم و نه مالیات عرف ماشین رو پرداخت می کنم
منم گفتم جایی که حس کنم زور بهم گفته میشه به هیچ وجه زیر بار زور نمیرم
جایی که احساس بد باشه خدا نیست
واقعا کلافه و خسته یه هتل گرفتم و شب گفتم تهران میمونم صبح بر می گردم
آقا من هتل گرفتم و از خستگی از ساعت ۳ ظهر تا ۸ شب خوابم برد و گفتم خوب حالا خدایا مارو آوردی اینجا یه حالی به ما بده قرار نبود که ماشین بخریم چرا مارو آوردی اینجا
یهو حسی همینطوری گفتم برم تئاتر…
آقا یه تئاتر کمدی پیدا کردم به اسم مامان ایران یعنی انقدر خندیدم و انرژی گرفتم که گفتم خدایاااا شکرت تمام دلیل سفرم این بود که منو بیاری اینجا و بخندونی
قطعا خیرتی بوده که ماشین رو نخرم
خلاصه صبح جمعه قبلا از اینکه تهران هواش عجیب غریب بشه برگشتم مشهد
دو روز بعد یعنی یکشنبه یه ماشین دیگه پیدا کردم بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی
ساعت ۶ بلیط اتوبوس گرفتم که مثلا طبق برنامم ساعت ۱۲ برسم که ماشین رو معامله کنم ولی آقا کلا انقدر شرایط پیش اومد که ما ۲ رسیدیم بیرجند
واقعا نزدیک بود حالم خیلی بد بشه چون دوست نداشتم دوباره بمونم ولی گفتم قطعا خیریتی هستش
علی یا بگییییر که تسلیم خدا باشی هدف واقعا مهم نیست مهم اینه که تو مسیر چه چیزی رو میفهمی
اقا دوباره یه هتل گرفتم تو بیرجند
عجب جای باحالی بود تو دل کوه!!!
اولین بار بود یه هتل تو دل کوه میدیدم با درختای خوشگل و درختای شب بو که اصلااااا بوش روانییت می کرد
به جای یک اتاق دو تخته بهم یه اتاق چهارتخته دادن و یه حال مشتی خدا بهمون داد…
آقا برای ناهار چون روزه نبودم طبق رژیم استاد رفتم ناهار یک کباب برگی خوردم از همون رستوران اصلا روانیییت می کرد به کل داستان ماشین رو فراموش کرده بودم ….
بعدازظهر رفتم دیدن ماشین و بنده خدا یهو اونجا گفت ماشین انقدر تومن قیمتش بیشتر شده
خیلی شوک شدم و گفتم ما توافق کردیم و ….
سریع خودم رو کنترل کردم گفتم قطعا توش خیریتی هست علی بند اعداد نباش ( خودمو گول زدم …) و گفتم آقا مشکلی نداره …
فردا بریم واسه معامله
نابورانه فردا صبح وقتی خواستیم بریم بانک ، اون بانک از اون شهر جمع شده بود و به هیچ طریقی نشد پول رو جا به جا کنم و معامله کنسل شد و دوباره دست خالی بلیط گرفتم واسه مشهد…
خیلی تو فکر بودم که خدایا چرا نمیشه؟ چه خیریتی هست که نباید بشه؟؟
حتی تو راه برگشت دو ساعت مونده به مشهد یه دونه دیگه تو مشهد پیدا کردم ولی تا رسیدم مشهد فروخته شده بود…
این دو روز تا چهارشنبه خیلی گیج بودم و میگفتم خدایا دلیل اینکه نباید بشه چی هست تو به من جواب بده …
هر روز هم قیمت این ماشین میرفت بالا و نایاب تر می شد….
آقا بعد از دو روز یعنی دیشب پاسخم رو گرفتم که اصلا من باید یه ماشین بهتر می خریدم با قیمت منطقی تر و اینکه حس بد بهم نده
و بلاخره یه ماشین بهتر از مدل دیگه با رنگ دلخواهم یعنی آبی متالیک پیدا کردم که قیمتش هم با توجه به خشک بودنش از بازار کمتر بود ….
وقتی فکر کردم فهمیدم این ماشین رو قبلا من دلم می خواسته و تو خواسته های یک سال پیشم وقتی این ماشین رو دیدم خیلی تحسینش کرده بودم!!!!
تمرینی که من باید هر روز بکنم اینه که تسلیم باشم و بگم چشم و به قول استاد بگم خدایا اینو می خوام ولی اگر بهترشو داری بده!
همیشه یه بند عربی هست که میگه: الله اعلم
یعنی خدا آگاه تر است
خیلی معنیش عمیقه و این همون چیزی هست که همیشه باید تومسیر کارمون داشته باشیم
استاد جانم بهتون خیلی خوش بگذره عاشقتونننم
سلام دوست عزیزم سید علی عزیز اول اینکه خیلی خوشحال شدم که پیامت رو دیدم و خیلی بابت این درسی که هم برای خودت داشت و هم برای من تحسینت میکنم و ممنونم ازین که این تجربه گران بها رو با ماهم به اشتراک گذاشتی اره واقعا خیلی خوبه که توی همه چیز تسلیم خدا باشیم ولی متأسفانه خیلی وقت ها یادمون نمیره حتی ماهایی که داریم روی خودمون کار میکنیم البته جسارت نباشه این هارو من به خودم میگم که خیلی زود فراموش میکنم که باید همیشه تسلیم خدا باشم آخه اون چیزی که من میخوام با اون چیزی که خدا میخواد بهمون بده زمین تا آسمان فرق داره ما مو میبینیم اون پیچش مو
و چقدر خوشحال شدم ازین که ماشینی که خودت درخواست کرده بودی رو خریدی و من چقدر امیدوارتر شدم به دریافت خواستم که من هم یک ماشین سفید رنگ خشک میخوام و میدونم که خدا به وقتش بهم میده با تمام مشخصاتی که همیشه مینویسم و راجبش صحبت میکنم
و امیدوارم که همیشه به حال خوش و سفرهای خوب از این ماشین زیبات استفاده کنی و احساس عالی باهاش داشته باشی
انشاالله یک روزی من هم از همین خواستم که خرید ماشین هست میام و مینویسم به امید الله مهربانم
سلام علی جان
چقدرررررررررررر داستان و تجربه تو با جزئیات کامل و به موقع و گویا که ویژگی تک تک کامنت های شماست برامون گوشزد کردی همیشه فایل های استاد که فراوانی باورها و زیبایی هاست کامنت های شما دوستان هم مملو از درس و تاکید بر باورهای درون فایل که خوندشون به آدم سند و اثبات حق بودن و اعتماد یه جور یقین رو بیشتر میکنه چند وقته دارم از شما الگو برداری میکنم چون میدانم به نتایج عالی در هر زمینه ای رسیدین به امید االله مهربانم (به قول شما رفیق مشتی) منم به نتایج و خواسته هام برسم و الگو بشم برای بقیه
برای شما و عادله جان از ثروت از روابط از سلامتی فراتر از تصورتان را خواستارم
من فکر میکردم ادم کمک کننده ای باشین.
از اولش هم میدونستم تمام هدفتون از ارتباط و دوستیابی، اینه که هی نتیجه بگیرین و هی بیاین به اینو اون بگین ببینید ما چقد شاخیم. چقدر خلق کردن بلدیم. هم تو هم عادله.
عادله که همش در حال مقایسه کردن خودش با بقیه بود که یه وقت نتایجش از کسی کمتر نباشه. اگر تو موردی کسی نتیجه بهتری نسبت به اون داشت، افسرده میشد.
ادم قشنگ متوجه فرکانساتون میشد.
تمام کسایی که با عباسمنش کار میکنند، همشون مهربونی و کمک کردن به بقیه رو از یاد میبرن. همشون خودبین میشن و جز خودشون کسیو نمیبینن.
اینم یکی دیگه از اثرات مخرب اموزشهای عباسمنشه.
خدا تو پول و ثروت کمکم کردو به درامد ماهیانه بالای ۱میلیار تومن رسیدم، البته پایدار، اونم تو ۲سالی که کارم رو شروع کردم.(البته اگر تو این سایت میموندم با این اموزشهای غلط پولوط، هنوز به این نقطه نرسیده بودم)
تازه الان تمرکز کرده بودم رو رابطه عاشقانه و میخواستم اینم خلق کنم. خودش کمک میکنه. به هیچ بنده ای نیاز نیس.
البته که الان شما کامنت بنده رو نشونه ای واسه درامد بالا میبینید! برعکس شما، من خیرم به شما رسید.
ولی طوری نیس. ما بخیل نیستیم. از اولشم دنبال برتر بودن تو نتایج و اگاهی هامون و… نبودیم.
تاجایی هم که دستمون برسه، به ادما کمک میکنیم. چون خدا رو گسترش میدیم. و اگر به کسی کمک کنیم نتیجه ای بگیره، قطعا خدارو بیشتر تو زندگیش پیدا میکنه و سهیم شدن درین احساس خوب و فرکانس، قطعا به زندگی خودمون برمیگرده.
موفق باشید
سلام به شما و بقیه اعضا محترم سایت
چقدر جالب بوده داستان ماشین خریدن شما کلی توش درسهایی رو که طی دوره استاد آموزش میده رو داشتید پس میدادید
احساس خوب اتفاقات خوب
توکل
آسان گیری کارها
چقدر خوب که تونستید انقدر احساساتتون رو کنترل کنید وقتی هی ماشین های مختلف رو میدید و نمیشد بهتون تبریک میگم
ماشین مبارکتون باشه
انشاله باهاش حسابی خوش بگذرونید
شادی و سلامتی تون بی پایان
حاجی دقیقا خداوند همیشه بهترین ها را برای بنده های شکر گذار و با ایمان که حرکت می کنند ، در نظر دارد.
یک هفته قبل از عید 1401، یک گاز 4 شعله صفحه ای می خواستم برای آشپزخانه ، خلاصه بعد قیمت گرفتن آنلاین و مغازه ها رفتم برای خرید ، خلاصه تو بازار نبود و عید شد و تعطیلات همه بسته بودند قیمت محصولات رفت بالا ..
یک گاز خریدم اینترنتی ولی بعد از تعطیلات 13بدر فرستادند خلاصه گاز اومد تا اومد دیدم صفحه شیشه ای روش یک جاش شکسته خلاصه مرجوع شد و گفتیم عوض کنید اونها هم نکردند و پول رو برامون واریز کردند خلاصه فکر کنم توی اصفهان 30 تا مغازه رفتم نشد (معمولا گاز ها بیشتر، 5 شعله هستند توی بازار )
یک مغازه قبلا رفته بودم هود لمسی خریده بودم به ذهنم اومد که پرس جو کنم بعد در نهایت تعجب گفت پسرم رفته انبار رو تمیز کنه 4 تا گاز 4 شعله تو انبار پیدا کرده چون خرید قدیم هستش 890 هزار تومان بردار یعنی یک میلیون از بازار 1400 ارزانتر خدا رو شکر خدایا شکرت خدایا دمت گرم چقدر تو خوبی ، این داستان رو که شنیدم یاد گاز صفحه ای افتادم ولی دمت گرم خیلی حال کردم با داستانت ….
بنام خداوند مهربان..
من امروز در این عید عزیز سعید قربان…
بصورت هدایتی به این فایل هدایت شدم…چقدر برام جالب بود.و شکه شدم…
و من بخاطر. اتفاقی که واسم افتاد، خداوند مرا هدایت کرد به این فایل…
و من جواب سوالمو گرفتم..که تسلیم باشم تا خداوند من را هدایت کنه…
ممنون از این خداوند مهربانی که ما دوستان را دور یکدیگر جمع کرده و با یکدیگر هم فرکانس بشیم…
خوشبخترین انسانها افرادی هستن که در پیشگاه خداوند تسلیم باشن…و فقط بخداوند ایمان داشته باشن تا هدایت بشن…
این سایت فقط خداوند هدایت میکنه..و این استاد عزیز و خانم عزیزشون بازیگر نقش اول هستن…و بقیه به ترتیب….
اگه هماهنگ نباشی در اون نقش محو میشی…و جایگاهت از بین میره…ممنونم سپاسگزارم…
خدایا شکرت بابت هر لحظه از زندگیمون..
خدایا ما را براه راست هدایت کن راه کسانی که نعمت بخشیده ایی نه راه گمراهان😍😍😍
سلام سید علی عزیز
دیدگاهاتون رو خیلی دوست دارم
وبرای من الگو هستید
این مطلب تسلیم بودن و نجنگیدن
برای خواسته
و زوز نزدن رو من خیلی دوست دارم، تو زندگیم دارم تمرین میکنم
تمام خواسته ها باید راحت وارده زندگی مون بشه واگر نمیشه چون من یه ایرادی تو باورهامه
یا قراره بهترش وارد زندگیم بشه
و در کل نباید حسم رو بد کنم
باید باور فراوانی داشته باشم
واینکه در زمان و مکان مناسب خداوند منو به خواستم میرسونه
ولذت ببرم وهمه چیز رو خیر بدونم.
شاد سالم و ثروتمند باشید
سلام علی آقای خودمون.
خدایا شکرت که هر روز داره ظرفم بزرگتر و بزرگتر میشه امشب به یه تضادی بر خوردم از خداجونم هدایت خواستم زدم روی نشانه روزانه م این قسمت از سفر به دور آمریکا اومد تا عکس استادو دیدم متوجه شدم که باید تمرکزمو بزارم روی زیبایی ها و از لحظه های زندگی لذت ببرم باقی کارو برم کنار و بسپارم دست خدا جون خودش بهتراز من میدونه و بلده. فقط کافیه تسلیم باشم.
گفتم ظرفم بزرگ شده بزار یه اتفاقی که چندروز پیش برام افتاده بود رو بگم چون یکم ربط داره به کامنت علی آقای خوشدل عزیز
مثل بقیه روزا صبح من بیدار شدم و آماده شدم تا پسر نازنینم رو ببرم مدرسه از خونه بسم الله الرحمن الرحیم گفتم و حرکت کردم تقریبا یه یک کیلومتری رفتم که یه دفعه ی یه صدایی از موتورم اومد و دیدم موتورم روشنه ولی زنجیرش نمیچزخه زدم بقل خیابون پسرمو گفتم پیاده بشه خودمم پیاده شدم و زدم جک بقل یه دفعه ی از زیر موتورم یه عالمه روغن خالی شد سری موتورم خاموش کردم
تا حالا همچین اتفاقی نیفتاده بود برام منم نمیدونستم چیکار کنم.
وقت نداشتم باید پسرمو میرسوندم مدرسش تا دیر نشده
گفتم موتورم یجا قفل کنم اول پسرمو ببرم برسونم مدرسه ش تا دیرش نشه
بعد بیام موتورم ببرم موتور سازی ایرادشو بگیره.( خیلی ریلکس و آروم بودم)
خلاصه سری یه تاکسی گرفتم پسرمو بردم رسوندم برگشتم کنار موتور دیدم ساعت 7:30دقیقه صبحه هیچ موتور سازی باز نیست
گفتم برم خونه ساعتای 10ببرم نشون بدم
همینجوری موتور خاموش اوردم تا نزدیک خونه دیدم یه موتورسازی بازه خواستم ببرم نشون بدم قلبم گفت نمیخاد اینجا ببری برو خونه بزار موتورسازیا باز بشه این هیچی از لوازم موتورتو نداره لوازمش نیاز بشه چیکار میکنی.
برو یه موتورسازی که آشناست نشون بده منم گوش دادم اومدم خونه خیلی ریلکس گرفتم تا ساعت 10 خوابیدم
ساعت 10 بود که تلفنم زنگ خورد و یه جایی برای قرار کاریم باید میرفتم
اصلا یادم نبود موتورم خراب شده. اومدم برم متوجه شدم ای دل قافل موتور ندارم حالا چیکار کنم
زنگ زدم به دوستم که خودش با اسنپ بیاد نزدیک خونم باهم بریم
با خودم گفتم برم به کارم برسم بعدش میام میبرم موتورمم درست میکنم
خلاصه رفتم و کارمون تا ساعت 6 غروب طول کشید.
و تا رسیدم خونه بازهم موتورسازیا اکثرا بود بسته شده بود.
فردای اون روز موتورمو بردم موتورسازی اونم خیلی خیلی هدایتی پیشه یکی از دستان خداوند که اصلا فکرشو نمیکردم که بنده خدا تعمیرات موتور انجام بده.
موتورمو بازش کرد.
خلاصه شاید باورتون نشه کل هزینه اون اتفاق بظاهر بد 110هزار تومن شد اونم بخاطر باز شدن یه پیچ بود که وقتی بست از روز اولشم نرمتر شد و روغنش خالی شده بود و یه روغن نو انداختم
حالا این داستان گفتم و نتیجه این اتفاق چی بود؟
من روز بعدش وقتی به روز قبل فکر کردم انقد خوشحال شدم و سپاسگزاری کردم که نگو چون فهمیدم دارم مسیرو درست میرم. خدایا سپاسگزارم
*شخصیتم داره تعقیر میکنه.
* ظرفم بزرگ شده
* اعتماد بفسم خیلی خوب شده
* تسلیم خداوند شدم و به هدایتها گوش میدم
* خیلی خوشحال بودم از این نتیجه اصلا به هزینه و سختیاش فکر نمیکردم. مثل یه بچه ذوق زده بودم
از اینکه تا نجواها میخاد استارد بزنه سری دهنشو میبندم
خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
*تازه اومدم خونه حتی به هسمرمم درمورد خرابی موتورم نگفتم.( اگه قبلا بود همون اول صبحی همسرمو بیدار میکردم و میگفتم چه اتفاقی افتاده تا بگم چقدر بدشاتسم و از این حرفا )
اونروز
همش یاد فایل دزدیده شدن پیکان دنده آرژانتینی استاد میوفتادم و با خودم میگفتم که این یه امتحان الهی هست و الان باید با عمل نشون بدم چقدر تعقیر کردم
شاید یه اتفاق ساده ی باشه ولی برای من خیلی درس داشت.
من مطمئنم که با تعقیر باورم و روز اول زمانش نبود که موتورمو ببرم تعمیرگاه مثل خراب شدن پله اروی استاد تو سفر به دور آمریکا
استاد رفتن خوشگذرونی و گذاشتن در بهترین زمانش هدایتها میاد و انجام میدن.
آقای خوشدل عزیز ممنونم که با کامنتت بازم یادآوری کردی که ادما خیلی اروم اروم تعقیر میکنن جوری که خودش متوجه نمیشه
اگه واقعا میخاییم نتیجه کارکردنو ببینیم باید همیشه یادآوری بشه و یکجای ثبت بشه.
همیشه شادو سلامت و پیروز و ثروتمند باشید
درپناه حق