استاد حضور شما و مریم جان و همه ی آدم های داخل اون کشتی داره این باور رو بخوبی نشون میده که وقتی مسیر هماهنگ با قانون رو ادامه می دی، آرام آرام همه خواسته هامون محقق می شن. همون اصلی که شما توی دوره قانون آفرینش آموزش می دید.
استاد جان من قبلا ی کم مقاومت داشتم در خواستن و تجسم کردن خواسته هام اما الان مدتیه که دیگه مقاومت ها دارن کمرنگ و کمرنگ تر میشن که اگر برای استاد و مریم جان شده برای من هم میتونه بشه فقط باید مسیر قانون رو ادامه بدم و با تسلیم و سرسپردگی به خداوند اجازه بدم که اون کارها رو برام انجام بده. درگیر چگونگی نباشم و سمت خودم رو انجام بدم و احساسم رو خوب نگه دارم. اوقته که خواسته هام خود به خود اتفاق می افته.
واقعا این صحنه ها این سکوت و این صداها دیوانه کننده اس اما بقول یکی از دوستان، این افکارشون و طرز نگاه آدمها به مسائل هست که ی جایی رو بهشت میکنه یا جهنم .درسته که این مکان ها و این کشتی و این جزیره ها رویایی هستن اما برای کسی که باورهای زیبایی رو بصورت بنیادین در خودش ساخته باشه با لذت همراهه، نه برای هر کسی و این اون نکته ی مهم و کلیدی ماجراست. اگر شما و مریم جان دارین لذت میبرین از بودن اونجا، به خاطر اینه که روی باورهاتون کار کردین. به خاطر همین ی موجودی مثل مرغ یا خروس با اون صداش همون زیبایی رو برای شما داره که اون کشتی با اون عظمت و شکوهش.
پس صرف بودن در یک مکان زیبا مهم نیست، مهم اینه که باورهای درونی ما زیبا باشند تا به قول شما از هر جایی و هر ماجرایی بتونیم زیبایی بیرون بکشیم و روش متمرکز بشیم و در احساس خوب باشیم. این پیام اصلی این فایل هاست برای من که اگر بتونم باورهای قدرتمندکننده ای در وجودم بسازم و بتوانم به خاطر اون باورها از همین جایی که هستم لذت ببرم، اونوقته که طبق قانون لاجرم به جاهای زیباتری هدایت می شم و زیبایی های بیشتری رو تجربه می کنم.
افرادی که اینجا هستند، چقدر لباس هایی با رنگ شاد میپوشن. حتی نگاه کردن به اینهمه رنگ هم روحیه آدم رو عوض می کنه. حالا که صحبت از لباس و دیدن خریدهای شما شد، استاد جان من از وقتی که زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم سایزم تغییر کرده و همه ی لباس هایی که اسفند ماه خریده بودم برام گشاد شدن مخصوصا شلوارهام . فکر میکنم از سایز 42 رسیدم 38 .خیلی منتظرم که وقتی یک ماه دگیه برای خرید شلوار میرم، ببینم چقدر سایز شلوارم تغییر کرده .
و اما بعضی از آیه های مربوط به به تسخیر درآمدن دریا :
للَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۲﴾جاثیه
وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۴﴾ نحل
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ(ابراهیم 32)
سپاسگزارم استاد. مسافرت با کشتی کروز به جزایر هاوایی هم رفت توی دریم برد من.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 140477MB31 دقیقه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«مَّن کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَهَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا»
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺯﻭﺩﮔﺬﺭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ، ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻋﻄﺎ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﻭﺯﺥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﻜﻮﻫﻴﺪﻩ ﻭ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﺩﻫﻴﻢ(١٨)
«وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا»
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻠﺎﺷﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﻨﻨﺪ ، ﭘﺲ ﺗﻠﺎﺷﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﻣﻘﺒﻮﻝ ﺍﻓﺘﺪ (١٩)
«کُلًّا نُّمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا»
ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻧﻴﺎ ﻃﻠﺐ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺧﻮﺍﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﻄﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻭﻋﻄﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺷﺪﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ (٢٠)
«انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَلَلْآخِرَهُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا»
ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪﻳﻢ ، ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﺑﺮﺗﺮ ، ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ (٢١)
(سوره أسراء)
—————————————————————————
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت.
با توکل به قدرت و هدایت و یاری رب العالمین برای این فایل که نشانه امروزم بود، میخوام کامنت بنویسم و از خداوند میخوام چیزی رو بر قلبم الهام کنه که مایه آگاهی و رشد شخصیتم باشه ، و من رو به انسان بهتری تبدیل کنه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه فراوانی و این همه آگاهی و این همه زیبایی و این همه نعمت و ثروت. خدا رو شکر بخاطر نعمت این دفتر مشقی که هر چقدر بخوایم میتونیم بنویسیم و بنویسیم و بنویسیم و نگران قضاوت دیگران نباشیم.
میگن یه روزی یه آقایی میره پیش یه بزرگی که کلی شاگرد و مرید داشته و یه سوالی میپرسه ،و اون شخص (عالم یا بزرگ یا عارف) میگه من نمیدونم. اون شخص پرسشگر ناراحت میشه میگه یعنی چی نمیدونم ، این کلاه (یا عمامه) به این بزرگی گذاشتی سرت و اینقدر شاگرد داری و میگی «نمیدونم» ؟؟ اون شخص جواب میده این کلاه من اندازه دانسته های منه و اگر قرار بود کلاهی به اندازه ندانسته هام به سرم بذارم باید اون کلاه اندازه یک کوه بزرگیش بود. حجم ندانسته های ما از جهان هستی و قوانین بسیار بسیار بیشتر از دانسته های ماست. پس بخاطر همینه ما هر روز و شب محتاجیم به خداوند وصل باشیم و به اندازه تکامل و ظرفیت وجودمون از هدایتها و آگاهی های خداوند استفاده کنیم، و رشد کنیم و گسترش پیدا کنیم. ما هیچوقت نمیتونیم ادعا کنیم اونقدری میدونیم که دیگه به خداوند احتیاج نداریم. « ما همیشه و همواره محتاج و نیازمند به عطای پروردگارمون هستیم».
این فایل بینهایت زیبایی رو به تصویر کشیده ، اونقدر زیاد که واقعاً نمیدونم از کدوم قسمتش صحبت کنم. از زیبایی های طبیعی و دریا و غروب و آسمون و ابرهای زیبا ، تا زیبایی های وفور نعمت ها و ثروتها.
این کشتی کروز واقعاً خیلی باورهای منو تحت تأثیر قرار داد. بزرگترین کشتی که من تجربه کرده بودم توی نیروی دریایی، مرحوم ناو لجستیکی خارک بود که خیلی از نظر من بزرگ و هیولا بود. مابقی همه شناورهای کوچیک بودن. نهایتاً دو سه طبقه و نهایتاً چند ده تا کابین. (بعضیا حتی کلاً 3 تا کابین استراحت داشت)
ولی اینکه این همه کابین فقط توی طبقه 7 کشتی واقعاً فوق العاده است. چند روز پیش توی گوگل خیلی اتفاقی تیتر و تصویر یه خبری رو دیدم از یه کشتی کروز بنام سیلور اسپریت که از وسط به صورت افقی کشتی رو برش زدن و یه قطعه 15 متری مشابه بدنه کشتی رو ساختن و به وسط کشتی اضافه کردن. (مورد مشابهش رو توی ایران دیدم روی یه کشتی باربری انجام شد ولی ابعاد کشتی کروز خیلی هیولاست و بخاطر تنشهایی که به کشتی وارد میشه، محاسبات پیچیده ای داره، با این بکگراند که کشتی کروز قراره مسافر جابجا کنه و امنیت افراد خیلی خیلی مهمه)
اون ماجرای پرواز با هلیکوپتر هم جالب و جذاب و خواستنی بود و به شخصه خیلی دوست دارم تجربه اش کنم ولی خداییش با این حجم از فراوانی توریست چرا هلیکوپتر سبک ایرباس H125 رو انتخاب کردن. این حجم از فراوانی مسافر رو فقط هلیکوپتر Mi-26 میتونه پاسخگو باشه ، (هرچند خودم سیکورسکی UH60 بلک هاوک رو ترجیح میدم ؛ پیشنهاد میکنم هلیکوپتر میل 26 رو سرچ کنید و ابعادش رو ببینید، خیلی هیولاست، بزرگترین هلیکوپتر فعال حال حاضر جهان، و نکته جالبش اینکه قبلاً یه هلیکوپتر دیگه بوده از این هم بزرگتر ولی الان فعال نیست، بنام Mil-V12 )
—————————————————————————
صحبتهای استاد عباس منش در مورد باور فراوانی خیلی خیلی مهم بود. و البته اعتراف میکنم با اینکه قلبم به صداقت و درستی این صحبتها گواهی میده ولی ذهنم هنوز مقاومت داره که بینهایت فراوانی و ثروت رو بپذیره. اعتراف میکنم خیلی تلاش نیاز دارم برای تقوا و کنترل ذهن از اینکه ذهنم رو جهت دهی کنم به الگوهایی که فراوانی رو تقویت میکنه و نتایج هم البته گواه این ماجراست. استاد همیشه میگه با نتایج تون صحبت کنید. جدیداً دارم یه تغییرات کوچیکی رو میبینم. همون مثال آینه است. هر چقدر جلوی آینه دستتو بیاری بالا آینه هم همونقدر دستشو میاره بالا. نیست که من دستمو بیارم بالا و آینه بگه نه من فقط تصویر یه انگشت رو میارم بالا. شاید من توهم بزنم فکر کنم تغییر کردم ولی آینه که عادلانه رفتار میکنه. آینه کاری نداره حواسم نبود، قانون رو یادم رفت، یا باشه تو تغییر کردی ولی من با تاخیر نتیجه رو بهت نشون میدم. اگر من یه انگشت تکون بدم آینه یه انگشت رو نشون میده، اگه دستمو بیارم بالا آینه دست رو نشون میده، اگه حرکت جلو بازو هالتر بزنم آینه هم جلو بازو هالتر نشون میده.
چند سال پیش انیمیشن inside out رو دانلود کردم که ببینمش، از سال 2015 که اکران شد من اینساید اوت رو توی هارد داشتم و هر بار دیدنش رو به تعویق مینداختم. چند وقت پیش inside out 2 اکران شده. و دیشب به بهانه کنترل ذهن تصمیم گرفتم اینساید اوت 1 و 2 رو با هم ببینم. این دوتا انیمیشن امتیاز بسیار بالایی دارن(بالای 90٪). و بیش از اون چیزی که برای کودکان باشه برای بزرگسالان مناسبه. توی این دوتا انیمیشن به زبان ساده نحوه ساخته شدن باورها رو در انسان نشون میده. مخصوصاً اینساید اوت دو، که با ترسیم یه الگوی تصویری، باورهای غلط ریشه دار رو بهمون نشون میده، اینکه ترسها و اضطراب های ما چطوری شکل میگیرند(درسته به زبان ساده و انیمیشنه ولی اینکه برای ذهن باور پذیر بشه خیلی موثره). ترس از کمبود و ناکافی بودن، و تلاش و تقلای فراوان برای هماهنگ کردن خودمون با دونه دونه باورهای غلط جامعه. درحالیکه ما هزاران بار با باورهای کمبود و محدود کننده بمباران شدیم و همیشه بهمون گفتن کمبود هست، کمتر مصرف کنید ، صرفه جویی کنید ، رسانه ها دائماً گفتن مرغ و تخم مرغ و گوشت و میوه و آب و فلان کمه، مردم کمتر مصرف کنن. کمبود همه چیز حتی هوای پاک برای تنفس… ولی وقتی میری قرآن رو باز میکنی میبینی خداوند گفته: «از نعمتهای پاکیزه ای که رزق شما قرار دادیم استفاده کنید و خداوند رو بندگی کنید» خود خداوند تاکید داره که «خزائن آسمانها و زمین در اختیار خداست» و شما کمبود رو باور نکنید، بینهایت فراوانی هست، ولی انسان کمبود رو باور میکنه و کمبود رو به دیگران هم توصیه میکنه. لابلای این همه ناتوانی بشر چند نفر پیدا میشن که روی توحید و فراوانی و بینهایت بودن نعمتها تمرکز بذارن. و چه تعهد و جهاد اکبری لازمه برای سرچ و جستجوی هزاران الگوی موفق در خلق فراوانی و ثروت، تا این ذهن چموش از موضع اضطراب و کمبود عقب نشینی کنه و آرامش و لذت فراوانی رو بپذیره، لذت ارتباط با خداوند رو بپذیره. حتی ببینیم میلیونها ساله این سیاره میزبان حیات بوده، از دایناسورها گرفته تا زنبورهای عسل همه و همه از بینهایت نعمت متنعم بودن، بعد ما توی پنجاه، صد سال اخیر که کرکره دکان های خبری رفته بالا دچار ترس و استرس و وحشت شدیم از کمبود نعمت و ثروت.
چند روز پیش داشتم به ماجرای حضرت ابراهیم فکر میکردم ، خب داستان تولد ابراهیم هم خیلی شبیه داستان تولد موسی ست. نمرود خواب میبینه که یه کودکی متولد میشه و همه حکومت و تاج و تختش رو شخم میزنه. زنان باردار رو زیر نظر میگیرن و پسرهایی که متولد میشدن رو میکشن و مادر ابراهیم مجبور میشه از شهر خارج بشه و یه جایی توی کوه پناه بگیره و ابراهیم رو اونجا متولد کنه و تا زمان نوجوانی ابراهیم اون رو به شهر نیاره. ابراهیم در محیطی ایزوله بزرگ میشه. انسان از کودکی به صورت طبیعی با دوتا ترس متولد میشه، ترس از صدای بلند و ناگهانی و ترس از ارتفاع. حتی یه کودک اگه یه افعی هم روبروش باشه، ازش نمیترسه. ولی به مرور زمان این ترسها رو از محیط و جامعه کسب میکنه، این ترسها در واقع همون قدرت دادن به عوامل بیرونیه، و قدرت دادن به عوامل بیرونی مساوی ست با شرک. بخاطر همینه ابراهیم در حالیکه یه نوجوان بوده از مردم جامعه هیچ ترسی نداره و راحت عقیده اش رو ابراز میکنه، و همیشه میگفته شما مردم چقدر تباهید که چیزی رو میپرستین که خودتون با دست خودتون ساختینش؟ (چقدر شبیه بعضی از رفتارهای ماست، پرستش چیزی که خودمون ساختیمش) ؛ و بتها رو میشکنه و وقتی هم قراره بندازنش توی آتیش ، این بزرگوار حتی از آتیش هم ترس نداره. (ابراهیم وقتی بتها رو میشکنه یه نوجوان یا جوان بوده که هنوز هم به جایگاه پیامبری نرسیده بوده ، ولی ایمان و شجاعت و توحید رو در قلبش داشته)
هر چقدر ما الگوهای شرک آلود و ترس آور رو میبینیم و بقول فرمایش استاد توجه میکنیم و در موردش صحبت میکنیم باعث میشه باورهای ترس و شرک در وجود ما شکل بگیره و دائماً فرکانس ترس و شرک وجودمون رو احاطه کنه. و نتایج هم چیزی جدا از باورهای ما نیست.
چقدر جا داره روی این جمله ساده ولی بسیار گرانبهای استاد تمرکز بذارم ، «شما به سمتی هدایت میشوی که به آن توجه میکنی»
شما به سمتی هدایت میشوی که به آن توجه میکنی، شما به سمتی هدایت میشوی که به آن توجه میکنی. چند روز پیش رفتم بیرون، (درکل توی عسلویه زیاد بیرون نمیرم مگه اینکه نیاز بشه) داشتم به ساختمانهای نوساز توجه میکردم. توی همین محله ای که هستیم بیش از 4-5 تا ساختمون نوساز رو میدیدم بسیار زیبا با نمای تمام سنگ و نورپردازی که هنوز یه نفر هم توی این ساختمانها ساکن نشده. خب اینجا ساختمانها رو یه جا اجاره میدن. یهو یه ساختمان 12 یا 20 واحدی رو به یه شرکت اجاره میدن برای خوابگاه پرسنل ، یه ذره پول پیش میگیرن شاید هر واحد زیر صد میلیون تومن. ولی اجاره ماهیانه اش بین 25 تا 40 میلیون ممکنه باشه. حالا شما یه ساختمان 20 واحدی رو تجسم کن. چقدر پول پیشش میشه و چقدر اجاره ماهیانه اش ؛ هر چند من ساختمانهایی رو میبینم به جرأت شاید 30-35 واحد باشه. همین الان که توی خوابگاه هستم بیخ گوشم صدای ساخت و ساز و ابزار از ساختمون بغلیمون میاد که در حال ساخت هستن. این یعنی جریانی از ثروت برقراره که این ساختمون در حال ساخته (نه یه ثروت راکد ، بلکه یه جریان پویا و زنده)
چند روز پیش مسئول تاسیسات خوابگاه مون داشت برام حرف میزد که همزمان پیمانکاری یه خوابگاه برای یکی از پتروشیمیها رو گرفتن و تا الان بیش از 30 میلیارد تومان فرش و مبل و یخچال و تلویزیون و کولر توی خوابگاه نصب کردن و هنوز 50 میلیارد دیگه در دست اقدام دارن. یه قلم جنس میگفت بالای 70 تا کولر اسپیلت نصب شده. این اگه اسمش فراوانی نیست پس چیه. حالا کدوم ثروتمند بزرگواری بوده که 70 تا کولر موجودی انبار داشته رو نمیدونم. یا اون فرش فروش عزیز و ثروتمندی که بالای 20-30 فرش با کیفیت عالی بهشون فروخته. یه قرارداد 3 ساله بسته شده به ارزش 500 میلیارد برای خوابگاه و بیمه و سایر موارد رفاهی پرسنل یکی از پتروشیمیهای مطرح عسلویه. الحمدلله رب العالمین. اینها همه نمود عینی ثروته، اینها همه فراوانیه. بعد من و آدمهای دور برم دغدغه کمبود مسائل پیش پا افتاده رو داریم. چند روز پیش یکی از فایلهای دوازده قدم رو گوش میدادم، استاد داره میگه: «تمام موضوع ثروت به ذهن مربوط میشه». نه حتی 99٪ ، بلکه 100٪ ؛ تا وقتی من دغدغه کمبود آب معدنی و تخم مرغ رو دارم جهان هم همینا رو میذاره سر راه من. من تا حالا ندیدم هیچکدوم از همکارای من توی مسیری که میریم سر کار یه حرف مثبت بزنه در مورد فراوانی. (من خودم یکی شون هستم، یه وقت توهم نزنم که من با اونها فرق میکنم ، همینکه در مدار این آدمها هستم یعنی من هنوز تغییر نکردم) ولی به اندازه ای که تغییر میکنم نتایج میاد.
مثلاً همین چند روز پیش بود یه تماسی داشتم. و اینکه چند نفر بدون اینکه من خبر داشته باشم و حتی من بشناسم شون پیگیر این بودن که برای من یه پیشنهاد کاری رو ارائه کنن توی یکی از پتروشیمیهای مطرح عسلویه. وقتی بهم زنگ زدن اولین چیزی که من گفتم این بود. من سنم رفته بالا و پتروشیمی ها نیروی جوان میخوان. حالا من چند سالمه 37 و خورده ای دو سال پیش همکار من با سن نزدیک به 48-50 سال از مجتمع گاز رفت پتروشیمی ولی این عدد سن توی ذهن من یه ترمز قوی بود. و با موفقیت هم این ترمز عمل کرد. من دنبال پیشنهاد نبودمااا، پیشنهاد دنبال من اومد, با اینکه اونها میدونستن من چند سالمه و چند سال سابقه کار دارم، ولی بعداً خود همونها بهم جواب رد دادن. چرااااااا ، بخاطر ترمز ذهنی بسیار قوی من.
هر چند من بهش مثبت نگاه کردم گفتم این چقدر شبیه سرگذشت رزا ست که توی فایل کلاب هوس میگفت: «رزا این نیم پله پیشرفته ، بقیه اصلا جواب نمیدادن، بالاخره یکی جوابتو داد و گفت نمیخوایمت»؛ قبلاً من پیگیر پیشنهاد ها بودم. و جواب رد میدادن. الان پیشنهاد خودش اومده سراغ من. (این نکته رو هم بگم من بابت همین پیشنهاد و هم دوبار هدایت گرفتم از قرآن هر دوبارش یبار 37 سوره نور بود «رجال لا تلهیم تجاره و لا بیع» یبار هم 38-39 سوره حج «ان الله یدافع عن الذین آمنوا»… )
من انگشتمو جلوی آینه تکون دادم، آینه هم همونقدر بهم تصویر نشون داد. شاید من فکر کنم دو دستی دارم جلوی آینه بال بال میزنم. ولی اینکه من چی فکر کنم مهم نیست. اون چیزی که آینه داره نشون میده مهمه.
—————————————————————————
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت این سایت و این همه فایلهای زیبا و آگاهی بخش. حتی خود اینکه این روزها من روی فایلهای آموزشی دارم تمرکز میذارم و نشانه های روزانه ام با همون موضوعات داره بهم نشون داده میشه خودش نشان از عدالت قوانین حاکم جهانه.
وقتی هدایت خواستم برای نوشتن کامنت هدایت شدم به سوره اسراء و واقعاً انتخاب یه آیه خیلی سخت بود. همه اش هدایت بود و هر آیه رو میشد از زوایای مختلفی تحلیل کرد و ازش درس گرفت. واقعاً یه جورایی هم حق میدم به اون مترجم بزرگوار که از ترجمه بعضی از آیات ناتوان بمونه. واقعاً چطوری میشه آیه 20 رو ترجمه کرد؟ «کُلًّا نُّمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا»
من خودم از درک این آیه ناتوانم «کُلًّا نُّمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ» برداشت اندک من اینه که مطلق همه انسانها از یاری رب بهرمند میشن، هر کسی به هر آنچه که بخواد یاری داده میشه، طبق قوانین الهی. نه تنها از کلمه رب استفاده شده. بلکه کلمه «رب» با حرف «ک» ترکیب شده، یعنی به اندازه باور خودمون به قدرتمند بودن رب، چقدر باورش داریم، چقدر قدرت رو میدیم به خداوند به همون اندازه ما رو یاری میکنه؛ باور داری خدا برات شرایط رو فراهم میکنه ، همونقدر، باور میکنی چون سنم رفته بالا نمیشه، بازم به همون اندازه . «وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا» هیچکس هیچکس هیچکس از عطا و بخشش پروردگار محروم نمیمونه ، چقدر این مفهوم زیباست. آقا هر چیو بخوای رب تو به اندازه باورهات بهت عطا میکنه. دو بار کلمه «رب» گفته شده هر دوبار با پسوند ضمیر «ک» اومده یعنی خودت مهمی، مرکز جهان خلقت خود تویی. حتی خداوند با همه قدرت و عظمتش به اندازه باور خودت برات کار انجام میده.
در ادامه آیات 21 و 22 رو هم اگه ربط بدیم به این موضوع واقعاً مفهومش بسیار بزرگ و فوق العاده ست. از آیه 21 فقط به یه کلمه اکتفا میکنم «اُنظُرْ» فعل امر به معنی ببین . ولی مفهوم اصلیش اینه که به این موضوع مهم دقت کن. شواهد رو ریشه یابی کن، الگوها رو ببین و موضوعات رو کنار هم قرار بده تا به حقیقتی بزرگ دست پیدا کنی.
(دوستان عزیزم به الله قسم من نه هیچی از آیات قرآن میدونم، و نه ادعایی دارم در مورد تفسیر قرآن، اینها در حد یه کاسه پلاستیکی بود که زیر بارون بمونه، برداشت من توی جهان من تاثیر داره ، اصلاً قصد تفسیر قرآن برای بقیه رو ندارم ، هدفم فقط اینه ردپا از خودم بذارم برای هدایت خودم)
—————————————————————————
و باز هم یه سخنرانی طولانی شبیه سخنرانی های آبراهام لینکلن و باراک اوباما رو داشتیم ، توی دفتر مشق سایت. هر چند این خودش هم تمرین عزت نفسه، خودتو با آبراهام لینکلن و باراک اوباما مقایسه کنی ، (به جهت شوخی و خنده همینه که هست). واقعاً قرار نبود اینقدر طولانی بنویسم و فکرشو میکردم شاید یه کامنت کوتاه بنویسم در حد یه رد پا. ولی ظاهراً دیگه رد پا نیست، تراک کمپر آوردم کمپ زدم توی کامنت.
استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم بخاطر این فایلها. و بخاطر تک تک ثانیه هایی که با عشق روی سایت زمان و انرژی میذارید.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر هدایت به این مسیر توحیدی.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید و از عطای پروردگار بهرمند و متنعم.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بنام جان جانان، رب العالمین
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همینطور اعضای خانواده بزرگ عباس منش
این فایل یکی از بهترین هایی بود که دیدم ، بسیار بسیار محو زیبایی طبیعت جزایر هاوایی شدم. بی اختیار یاد «جنات عدن وعد المتقون» قرآن افتادم . که بهشت پاداش اهل تقوا ست. حال خوب و زیبایی نتیجه کنترل ذهن از ناپاکی هاست.
چه صحبتهای ارزشمندی داشت استاد عباس منش. یعنی این فایل بجای سفر به دور آمریکا باید در دسته باورهای ثروت ساز دسته بندی میشد. چقدر صحبتها عالی بود. حرف زدن با خود در مورد قانون و زیبایی ها کاری که گاهی اوقات من ناخودآگاه انجامش میدم یهو به خودم میام میبینم دارم با خودم حرف میزنم و بعدش میگم خدا کنه کسی ندیده باشه. گاهی اوقات یادم بود موقع رانندگی این موضوع اینقدر تشدید میشد که ماسک میزدم بقیه متوجه نشن دارم با خودم حرف میزنم ، یا گاهی اوقات گوشی رو میذارم جلوی داشبورد که اگه کسی از کنارم رد میشه تصور کنه دارم تصویری صحبت میکنم. ولی خدا رو شکر میکنم که جنس نجواهای ذهن نجواگرم عوض شده اگه بخواد نجوایی کنه تقریباً اکثر اوقات قانون رو داره نجوا میکنه. هر چند به قول استاد گاهی اوقات کنترلش سخت میشه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این آگاهی ها و بخاطر این قوانین الهی ، خدا رو صد هزار میلیارد بار شکر بخاطر ثبات قوانین که خداوند جوری اونها رو پایدار خلق کرده که وقتی قانون رو شناختی فقط کافیه به قوانین الهی اعتماد کنی و تمااااااااام.
الهی شکر، الهی شکر، الهی شکر.
خیلی ممنونم استاد
خیلی ممنونم از خانم شایسته بخاطر ضبط این ویدیو ها.
سلام و درووووووود فراووووووووون به حسن جان. الهی که حال دلت عالی باشه داداش. ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. الهی که هر لحظه به هدایتهای رب العالمین وصل باشی.
ابتدای کامنتتو که خوندم بی اختیار زدم زیر خنده. ببین داداش گلم ، با من سر موضوعات هوانوردی بحث نکن لطفاً. درسته که من آدم انتقاد پذیری هستم ولی حرف حرف خودمه، و بقیه همه اشتباه میگن و فقط منم که درست میگم ، خخخخخ؛
بذار منظورمو با رسم شکل توضیح بدم. مثلاً شما میخوای بری منطقه بالا شهر با ماشین یه چرخی بزنی، ترجیح میدی با پراید وانت بری یا کادیلاک اسکالاید؟؟ مقایسه بلک هاوک با میل 26 و هلیکوپتر ایرباس مثل تفاوت کادیلاک اسکالایده و وانت پراید.
یه مستندی در مورد هلیکوپترها میدیدم، طرف رفته بود توی یه پایگاه سپاه تفنگداران دریایی آمریکا پیش خلبانهای هلیکوپتر آپاچی لانگبو ، یکی از خلبان ها میگفت:
This is the Ferrari of all helicopters
یعنی این فِراری همه هلیکوپتر هاست؛ حالا بلک هاوک هم کادیلاک همه هلیکوپترهاست، امیدوارم قانع شده باشی. هلیکوپترهای آمریکایی توی مانور پذیری و امکانات ناوبری و تجهیزات ایمنی و نظامی خیلی عالین ولی بشدت حساس هستن و هزینه تعمیر و نگهداری بسیار بالایی دارن؛ از طرفی هلیکوپترهای روسی خیلی ارزون قیمت هستن و تجهیزات خیلی زیادی ندارن، ولی خیلی مقاوم هستن و هزینه تعمیر و نگهداری بسیار پایینتری دارن. (به بعضی از هلیکوپترهای روسی میگن تانک پرنده)
راستشو بخوای منم در مورد شینوک چیز زیادی نمیدونم ولی میدونم هوانیروز و نیرو هوایی خودمون هم یه تعداد ازش داره. یه مدل دیگه هم هست از CH47 کوچیک تره بنام CH46 sea knight یعنی شوالیه دریا ، آمریکا ازش استفاده میکنه، مخصوص نیروی دریایی و سپاه تفنگداران دریاییه.
ولی از هر چه بگذریم سخن ثروت خوشتر است. ازت متشکرم که هر وقت برام کامنت مینویسی موضوع رو میبری سمت باورهای ثروت ساز. چی از این بهتر. در مورد رتبه GDP ایران توی دنیا نتایج گوگل میگفت حدود 450 میلیارد دلار ولی نمیدونم چقدر درست باشه ولی یادمه چند وقت پیش داشتم در مورد چندتا از ایالتهای آمریکا سرچ میکردم پنج تا از ایالتها GDPشون تریلیون دلاری بودن. کالیفرنیا، تگزاس ، نیویورک ، فلوریدا و ایلینویز ، GDP فلوریدا حدوداً یک تریلیون و چهارصد میلیارد بود که اگه تقسیم کنن به ازای هر نفر میشه حدود 71 هزار دلار (اصطلاحاً بهش میگن GDP per Capita و نکته جالبش اینکه فلوریدا از 2022 تا 2024 عدد سرانه تولید ناخالصش از 63 هزارتا رسیده به 71 هزار دلار ، این یعنی رشد ثروت مردم)
نکته جالب ماجرا این بود برام که اگه بعضی از ایالتها به تنهایی یه کشور باشن بازم به لحاظ رتبه اقتصادی شون جزو ده تای اول دنیا بودن در تولید ثروت. یه سری ایالت ها مثلاً با جمعیت 3,5 میلیون نفر و از طریق کشاورزی و دامپروری ثروتی رو میتونستن تولید کنن که به تنهایی از خیلی از کشورها بالاتر بود.
نکات جالبی برام نوشته بودی در مورد ماشین های گرون قیمت، واقعاً باورهای آدم تغییر میکنه که توی همین شرایطی که همه میگن پول نیست، و کار نیست با این اوضاع و با این مملکت نمیشه پول درآورد ، یه عده ای هستن که واقعاً به درستی و به فراوانی پول و ثروت خلق میکنن و ماشین های خوب میخرن و توی خونه های خیلی خوب زندگی میکنن.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
ازت متشکرم حسن جان، ممنونم که برام کامنت نوشتی. امیدوارم تو شوخی کردن زیاده روی نکرده باشم ، صرفاً جهت خنده بود. برات از خداوند بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش و سلامتی و شادکامی رو میخوام.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَهً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ إِنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺧﺸﻚ ﻭ ﺑﻲ ﮔﻴﺎﻩ ﻣﻰﺑﻴﻨﻲ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ، ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﺶ ﺩﺭﺁﻳﺪ ﻭ ﺑﺮﺁﻳﺪ. ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ نیز ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ
(٣٩ فصلت)
———————————————————————
سلام و درود فراوان حسین جان عزیز، بنده خوب خداوند، خوبی کوکا ؛ دورت بگردم. ممنونم بابت کامنت نورانیت.
الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و همواره و هر لحظه به رب العالمین وصل باشی.
رحمت و برکت و فضل بینهایت رب العالمین به شما و خانواده محترم تون.
وقتی هدایت خواستم کامنتتو جواب بدم این آیه از سوره فصلت اومد. خداوند مثال زمین خشک رو برامون میزنه و میگه وقتی بارون میاد زمین خشک رو زنده میکنیم. همونجوری که زمین خشک رو زنده میکنیم ، مرده ها رو هم میتونیم زنده کنیم.
یاد خودم افتادم، یه وقتایی حالمون بد میشه، قلبمون تاریک میشه، ذهنمون نجوا میگیره ، تا اینکه با قرآن یا صحبت های توحیدی و تمرکز و توجه به نعمتها و فضل خداوند قلبمون باز میشه. یاد خدا مثل بارون عمل میکنه، قلب های خشک ما رو زنده میکنه و به حرکت میندازه. خودش هم توی قرآن گفته وقتی آیات خداوند برای اهل ایمان تلاوت میشه بر ایمانشون افزوده میشه. و همچنین گفته که خداوند نور آسمان ها و زمینه. نور خداست که قلبمون رو نورانی و حالمون رو عالی میکنه.
اصل فقط نور خداست. باران رحمتش که قلبهای ما رو زنده میکنه.
دست درخواست به درگاه خداوند بالا میارم و سر تعظیم و سجود پایین میارم و برای خودم و شما درخواست نور و باران رحمت میکنم. چون نور خدا هست پس طبیعیش اینه وجودمون نورانی باشه. چون باران رحمت و فضل خداوند همواره جاریه طبیعیش اینه که زندگی مون عالی باشه.
قلبت نورانی حسین جان.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»