سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 140 - صفحه 11

سلام بر همه عزیزان

چقدر این قسمتها پر از انرژی مثبت و شادی و ثروت و رنگارنگی و خوشی و تفریح و فراوانی هست ب ما ک با دیدنش کلی خوش میگذره قطعا هزار برابرش داره به خودتون خوش میگذره نوش جونتون

تا نصفه های فایل و دیدم احساس کردم درونم داره فریاد میکشه و نمیتونیم این حجم از حرف و دیدگاه و نظر و بیرون نریزم گفتم بیام بگم فراموش نکنم

اول از همه واقعا وقتی گفتین فردا کشتی رو ترک میکنیین فس شدم دلم نمیخواست تموم بشه اصلا اصلا نفهمیدم این یک هفته شما که خب قطعا کمترش و برای ما فیلم گرفتید چطوری گذشت هرجا رو میدیدی فقط شادی و ثروت و فراوانی بود اصلا نکته منفی وجود نداشت

وقتی داشتین صحبت میکردین استاد راجع ب کانون توجه الله اکبر چجورییی این بار ده هزارمه که مکمل کار کردن روی دوره یا یه قسمتی از قوانینم ک استاد دربارش تو یه بخشی که شاید خیلی مرتبط نباشه میگه این خودش اگه کانون توجه نیست پس چیست؟

دقیقا جلسه سوم دوره روانشناسی راجع به همین موضوعه حتی مثال رانندگی هم استاد اونجا بیان کردن و این یعنی سخاوت یعنی بزرگی که من این تیکه رو نگم یا یه مثال دیگه بزنم بگم برید کامل تو فلان دوره صحبت کردم بخرید گوش کنید حتی اگه اشاره هم کنن باز حرفهاشون نصفه نمیمونه قربونتون برم ️

استاد وای واای واقعا عجب چیزی گفتین راجع ب اون تصادفه من الان جلسه چهارم روانشناسی 1 هستم موضوع ادامه مبحث اهرم رنج و لذته و یه بخشی از تمرین من کانون توجه ام هست اما تقریبا همون یک ماه پیش ک تو اون جلسه بودم گفتم خب الان باید کانون توجه ت کنترل کنی و شما توضیح دادین جهان سیستم خداوند کاری نداره توجه تو روی چی هست همون و برات بیشتر میکنه من شب قبلش با دوستم حرف زدم و داشت راجع ب یه دعوای خانوادگی حرف میزد تو واتساپ درون من دو قطب بوجود اومده بود یکی همون صدای خوب و انرژی مثبت که همون نیروی برتره میگفت فیلتر شکنتو خاموش کن بعدا پیاماش که وویس بود و باز نکن و بپیچون اما اون حس کنجکاویه و حس ناجالبه که شیطانه گفت حالا ببین چی میگه هیجانی شد گوش کن تو ک داری رو خودت کار میکنی تاثیری روت نداره جالبه که صدای جفتشونم شناختم و فهمیدم ریشه از کجاش اما رفتم سمت اون صدای بیخود که انگار اشناتر بود با اینکه شما مثال زدین ک تو انتشار کامنت اونایی ک منفی هست هم نمیخونین در این حد توجه تون و کنترل میکنین اما انگار این امتحان هم جز درسهام بود و تمرین بود چرا؟

موقع خواب این اتفاق افتاد و دیگه لازم نیست توضیح بدم چقدر بهش فکر کردم فرداش تو مترو جز محالات بود ک من دعوا ببینم اونم ضرب و شتمی نزدیک واگن خانمها چنتا جوون برای دفاع از دوستشون ریختن سر یه اقایی و کتکش زدن من سریع رو برگردوندم ک دیگه صحنه رو نبینم و حتی حواسمو پرت کردم صداها رو نشونم اما میدونستم منبع تغذیه مو خودم بوجود اورده بودم یعنی میخوام بگم باعث شد بفهمم تا چ حد باید کانون توجه مو کنترل کنم اصلا همین موضوع باعث شد ک تو جلسه بعدی اهرم رنج و لذتم باشه کانون توجه و خلق شرایط بوسیله خودم

خدایا شکرت بابت این اگاهی ها ممنونم استادان بینظیر من

تجربه فوق العاده سفر جزیره با کشتی ب اون عظمت و فوق العادگی هم بابت اشتراکش با ما ممنونم پیش بسوی ثروت و دیدن شادی ها و تفریحات بینظیر دیگه