سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 146 - صفحه 2

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلاااام به استاد عزیز و خوش اندامم واقعا عآااالی و حرفه ای شده اندامتون دمت گرم استاد

سلام به خانم شایسته جذاب و مهربون و پر از عشق که خداوکیلی هر وقت میبینمتون اون صلح درونیتون رو من یکی که دریافتش میکنم و قلبا تحسینتون میکنم برای این آرامشی که از سر و صورت و وجود شما میباره بابا دمتون گرم خداوکیلی خیلی لذت میبرم از رابطه خوبی که بین ذهن و روحتون ایجاد کردین و صلح درونی که دارید که کاملا مشهوده

و سلام گرم به دوستان عزیزم

اتفاقا همین دیروز بود برای یک مطلبی تو کامنتای خودمو تو سایت داشتم سرچ میکردم ، دیدم دو سه ماهی هست که کامنتی نذاشتم و انصافا تو این سه ماه خیلی چیزا تو وجودم تو زندگی دست خوش تغییر و بهبود شده و خیلیم دلم برای کامنت گذاشتن تنگ شده بود و دیروز بود که یک خبر خیلی خوش رو بهم دادین که قرار سفر به دور امریکا رو شروع کنین به شخصه خیلی خوشحال شدم خیلی لذت بردم و جزو اتفاقات خیلی قشنگ اون روزم بود این اتفاق و خبر خوش ، و این موضوع هم که استاد گفتن در باره کامنتها بهم انگیزه ی منو دو چندان کرد حقیقتا و خلاصه با عشق و شور و اشتیاق گفتم که بیام توجه تمام و کمال بزارم روی دیدن و نوشتن نکات مثبت و زیبایی های این فایل قشنگ

یعنی استاد این موضوع اول فایل که گفتید قشنگ خودم حسش میکنم چون منم از اون دسته معدود افرادی هستم که تو دوره قانون سلامتی انصافا نتایج هیوجی بزرگی گرفتم که خیلیها نمیتونن باور کنند یعنی ادمی که از وزن ۹۹ کیلو رسیده به ۶۵ کیلو اونم تو بازه سه تا ۴ ماهه یعنی تقریبا ۱۰۰ روز اول ۳۴ کیلو کم کردم و به کل تغییرات بنیادینی در قیافم و جسم خودم به لطف و کمک الله ایجاد کردم که از دوستان نزدیک خودم الان نمیشناسنم از روی صدام منو تشخیص میدن ببین چقدر تغییر و دیگه از اون به بعدم رفتم روی تثبیت وزن و الحمدالله الان به وزن تثبیت شده ای رسیدم و کلی هم نتایج بزرگ که خداوکیلی بدون اغراق کسی باورش نمیشه که میشود تو این مدت کم واقعا سه چهار ماه خیلی کمه

میشود که همچین نتایج شگرفی گرفت که خود استاد هست و خیلی از دوستان دیگه که واقعا نتایج گُنده ای گرفتن که حالا تو بعضی سایتا میبینم برای تبلیغات نوشتن ۱۵ کیلو وزن کم‌کنید اونم فقط تو سه ماه بعد به خودم‌میگم ببین پسر به چه مسیری هدایت شدی و چه نتیجه بزرگی گرفتی به لطف الله ، خلاصه میدونین داستانشم چطوری شد همون اوایل شروع دوره من میرفتم تو یوتیوب و کلیپهای افرادی که وزنهای زیادی کم کردن و به یک اندام رویایی و عضلانی رسیدن و ساختن رو میدیم و تحسینشون میکردم و میکنم مثلا طرف ۵۰ کیلو وزن کم کرده بود از اندام در پیت به یک اندام رویایی رسیده بود و من این افراد رو میدیم و تحسینشون میکردم جوری که تا چند وقت صفحه یوتیوب مو باز میکردم همین کلیپها میومد و باور کردم و باورام تقویت شد که میشود منم به همچین موفقیتی برسم ، میشود پس شدنیه پس راه داره ، و الان خودم یکی از اون افراد شدم ،

یا حتی چند سال پیش یک‌ دوستی داشتم که اقا این هر هفته لباس میخرید یعنی تقریبا هر هفته یک تیکه لباس میخرید و اقا باهم میرفتیم و منم تو دل خودم تحسینش میکردم خداوکیلی بعد مدت خیلی کمی منم به نقطه ای رسیدم که تو چند هفته ای هر هفته لباس میخردم

و یا افرادی که درامد مدنظر منو داشتن تحسینشون میکردم و همین الانم انجام میدم و خداوکیلی بعد از چند وقت خودم اون درامد رو یا اون نعمت مدنظرمو بدست میاوردم و بدست میارمش و با تحسین کردن و توجه کردن بهش خلقش میکردم ، چون ما به هر چیزی که توجه کنیم خلقش میکنیم بلا استثنا زندگی ما چیزی جدا از کانون توجهمان نیست بخدا الان چند وقتی روی این موضوع دارم کار میکنم که ببین واقعا همه چیز رو کانون توجه من داره رقم میزنه و وقتی من دارم فراوانی فرصتهای پولساز کلا فراوانی رو موفقیتها رو نعمتها رو تحسین میکنم یعنی دارم بهشون توجه میکنم یعنی داره کم کم برام باور پذیر میشه و کم کم خودم اون موضوع خاص و مدنظرم رو باور میکنم و وقتی باورش کنم به سمتش هدایت میشم و کلا یکی از نشانه های داشتن احساس لیاقت و عزتنفس به نظر من همین تحسین کردن هست ، همین هست که موفقیت افراد تبریک بگی تحسین کنی و بگی میشود ، بخدا چند وقتیه هر ماشین میلیاردی یا هر ملک آس و باحالی میبینم هر شخصی رو که میبینم که به آزادی مالی رسیده اول تحسینش میکنم و قلبا براش ارزو بهترینها رو میکنم و به خودم میگم یونس تو هم میتونی تو هم میتونی بهش برسی ها ، خدای تو با اون یکیه ، قوانین که اون باهاش سرکار داره همون قوانینی هست که تو هم باهاش سرکار داری و دااری اگاهانه ازش استفاده میکنی و بهره میبری یعنی ادم وقتی تحسین میکنه تصدیق میکنه یعنی داره بهش توجه میکنه و وقتی توجه کردی خیلی شیک و طبیعی از جایی که فکرشو نمیکنه بصورت خود به خود میاد توی تجربه زندگیت ، این کلمه خود به خود یک کلمه کلیدی هست به نظر من

و یاد فایل جلسه ۵ قدم ۱۰ افتادم که استاد مفصلا در مورد این موضوع توضیح دادن این نکته رو که اقا وقتی موفقیت هر کسی رو میبینی تمرکزت رو بزار روی اینکه اون اقا یا خانم x به فلان موفقیت فلان نعمت رسیده است که برات باور پذیر بشود که شدنیه که تو هم میتونی بهش برسی امکان پذیر هست که میتونی بهش برسی ، نه روی چگونگی چون ادما یا بهتر بگم بصورت پیش فرض ذهن ما ادمها وقتی یک موفقیتی رو میبینه اگر از قوانین اگاه نباشه یا حتی اگاه باشیم ولی ذهنمون رو کنترل نکنیم

سریع قضاوتش میکنه و ربطش میده به مسیری که اون طرف طی کرده ، ربطش میده به نوع شغلش ، ربطش میده به فلان ویژگی خاص فلان موقعیت و شرایط خاص و هزار جور موضوعات بی ربط دیگه ربط میده ولی در حقیقت اون مسیری که اون ادمه طی کرده مسیری بوده که بواسطه باورهاش و کانون توجهش و فرکانسهاش و علایقش و توانمندیهاش به سمتش هدایت شده و مسیر رسیدن یا چگونگی رسیدن در مرحله اول به ما ربطی نداره چون خود به خود بوجود میاد و باید ذهنمون رو کنترل کنیم و در مرحله بعد برای هر شخصی متفاوته ، و اصل مطلب اصل داستان این هست که ادم وقتی الگوهای موفق رو میبینه باید تمرکز کنه روی این باور که ببین این ادمه به این موفقیته رسیده پس راه داره پس راه داره پس امکانش هست پس شدنی هست چون مهم این هست که من نوعی باور کنم رسیدن به اون موفقیته رو باور کنم و تمرکز و توجهم روی باور کردن باشه نه اون مسیر خاصی که اون ادمه طی کرده چون باعث گمراهی میشه ، باعث میشه دستان خداوند رو ببندیم ، چون باعث میشه که بگیم اقا فقط از این راه میشه رسید و ذهن و قلبمون رو برای دریافت الهامات و مسیرهای بهتر سریع تر کارامدتر و لذتبخش تر میبندیم ، چون حتی همین باور کردن و منطقی کردن رسیدن به خواسته ها اهداف برای هر فردی متفاوته ذهن هر یک از ما ممکن به شکلهای متفاوتی یک موضوع رو باور کنه و براش منطقی بشود و وقتی دستان خداوند رو میبیندیم یعنی از صلح با خودموم خارج میشیم و فاصله بین ذهن و روحمون زیاد میشه و در نهایت باعث گمراهی میشه

و درک این موضوع خیلی مهم هست

و به نظرم اولین و شاید مهم ترین‌ پیام این فایل و این قسمت از سریال بینظیر و الهام بخش و انگیزه بخش و مقدس و قشنگ سفر به دور امریکا همین هست که باور کنی که میشود تو هم به اون‌ موفقیته برسی ، پس راه داره ، پس امکانش هست ، پس منم‌ میتونم برسم ،پس منم میتونم به فلان جایگاه به فلان موفقیت به فلان رکورد توی فروش و هر نعمت و ثروت دیگه ای برسم ،

مهم و اصل باور کردنه هست و باید ذهنمون رو تربیت کنیم و کنترل کنیم که روی باور کردنه تمرکز و توجه کنه

چون در جریان توجه به موفقیتها ، نعمتها و خواسته ها و اهداف ، فکر کردن و تحلیل کردن چگونگی ❌️❌️❌️سَمه سَمه کشنده هست❌️❌️❌️ و باعث گمراهی میشود

الگوی قرآن و الگوی کارکرد خداوند هم همینه به هر پیامبری و برای هر ادمی که قرآن رو بخونه و دنبال اصل باشه ، یک الگو میده که ببین برای مادر موسی فلان کردیم ، یا نوح ۹۵۰ سال عمر کرده ، یا اتش بر ابراهیم گلستان شد ، یا میشود که ادم بکشی و پیامبر بشی ، یا میشود که ماهی بخورتت و زنده بیرون بیای و پیامبر باشی ، یعنی داره الگوها رو میده که باور کنند و وقتی باور میکنی به سمتش بصورت خود به خود هدایت میشی ، جدیدا خیلی روی این کلمه notice کردم خود به خود هدایت میشی به سمت چگونگی قدم‌ به قدمم هدایت میشی تکاملی هدایت‌میشی

دقیقا موضوع جلسه ۵ قدم ۱۰ که توضیح میده که افراد بجای اینکه باور کنند که میشود به همچین جایگاهی رسید تمرکز میزارند بر چگونگی و میان کلی برچسب میزنند و قضادت میکنند و تحلیل میکنند و حتی بعضی افراد هم نقد میکنند که تمام اینها باعث گمراهی از صراط مستقیم میشه ، باعث میشه راه رو گم کنیم و الکی الکی به خودمون رو دور کنیم از اهدافمون و به خودم ظلم کنیم

نمونه های زیادی هست که نمونه بارزش همین ایلان ماسک هست که برای اولین باور ایده ماشینهای الکترزکی رو داد و وقتی اینکار رو عملی کرد الان کلی از شرکتهای خودروساز دارن‌ماشینهای الکتریکی تولید و عرضه میکنند

یا یکی از الگوهای خودم تو بازیهای کامپیوتری که اگر تو یک مرحله گیر کنم و نتونم راهشو پیدا کنم ، سریع به خودم میگم این مرحله رد شدنیه و راه داره اگر این بازی رو ساختن پس یعنی داره اگر داره به من مثلا روی map بازی نشونه میده پس راه داره و منم باید بگردم راهشو پیدا کنم و خداوکیلی میگردم و راهشو پیدا میکنم که به لطف الله تو زندگیمم دارم این الگو رو پیدا سازی میکنم و کم کم داره چم و خم بازی زندگی دستم میاد ، و مخصوصا در حل مسائل که ببین اگر به یک مسئله ای برخوردی اولا تو اولین نفر نیستی و دوما اگر مسئله ای هست پس مطمئنن جوابی هم براش هست مطمئن راه حلشم هست و بایستی الگوهاشو به خودت نشون بدی به فلان مسئله برخوردی حل شد یا فلان ادم به مشابه این خورد و حل کرد ، یعنی میخوام بگم الگو یکسان باور کردن هست که وقتی باور میکنی به سمتش هدایت میشی

یعنی تو یک جهانی زندگی میکنیم که حتی اگر به دروغ ، دیگه دروغ به خودت بگی حالا دروغ خوب یا بد ،

وقتی به اندازه مناسب همون دروغ رو تکرار کنی یواش یواش وارد مدارش میشی ، یواش یواش الگوهاش رو میبینی و هی مهره تایید بر اون موصوع خاص میزاره و حتی ممکنه ذهن تو اون الگوها متناسب با همون دروغی که داری میگی درک کنه و از زاویه ای ببینه که تایید کنه اون دروغه رو و بعد یواش یواش باورش میکنی و در نهایت خود به خود الکی الکی وارد تجربه زندگیت میشه ، و وقتی زیاد تجربه کنی میشود جزئی از باورهای بنیادینت ، به همین سادگی واقعا قوانین خداوند بتزی زندگی آسونه ما پیچیدش میکنیم …

و اصلا دروغ خوب و بدش برای جهان مهم نیست ، مهم این هست که تو باورش کنی

برای جهان مهم باورهای منه ، مهم کانون توجه منه ، مهم احساس منه ، مهم ایمان و توکل منه ، خواسته های من برای جهان مهم نیست اهدافم‌ مهم نیست ، چون همیشه باورهای من به من نوعی ثابت میشه ، فرکانسهای ارسالی من برای جهان مهمه و کانون توجه من برای جهان مهمه ، و جهان پاسخ میده به باورها و فرکانسها و توجهات ما و اگر این موارد هم راسته و هماهنگ با خواسته هامون اهدافمون نباشه ، آب در هاونگ کوبیدنه چون در نهایت باورهای ما به ما ثابت میشود

خلاصه که فک‌ کنم پیام اصلی این قسمت همین باور کردنه باشه

بریم روی نکات مثبت و قشنگ و خوشگل این فایل محشر :

خداشاهده استاد اینقدر از دیدن پردایس ذوق زده میشم اینقدر خوشحال میشم اینقدر به وجد میام که نگو و نپرس ، و قلبا و صادقانه تحسین میکنم همچین ملک بینظیری که داری واقعا دمت گرم

چقدر همه چیش خوشگل و منظم و قشنگه واقعا دمتون گرم استاد و خانم شایسته عزیز و مهربون و خوش قلب برای زندگی در همچین بهشتی واقعا تحسین برانگیز و قلبا براتون بهترینها رو ارزو میکنم

یک نکته خیلی به نظر من مهم دیگه ای این فایل داره که ببین یک همچین ملکی به این بزرگی ۲۰ هکتار ، هیچ در و پیکر نداره اصلا فک کنم تو زندگی استادمون هیچ قفلی در کار نیست که بیاد صد تا قفل به خونه و ماشین بزنه و چه میدونم سیستم های امنیتی بزاره یا محافظ و نگهبان استخدام کنه ، نه هیچکدوم از اینا نیست و اینا مهم نیست چون خدایی هست که منظم تر و دقیق تر و عالی تر از هر سیستم امنیتی هر نگهبان و محافظ و وکیلی برای ادم از جان و مال اون مراقبت میکنه و وظیفه خدای منه که از جان و مال من مراقبت کنه محافظت کنه ، من به اون میسپارم هم خودمو هم نعمتامو ، دقت خدایی که دو دریا شور و شیرین رو با یک خط دقیق و منظم از هم جدا کرده و به قول یک بیت شعری که میگوید گر نگهبان من اون هست شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

یاد یک مصاحبه ای از محمد علی کلی که مجری ازش میپرسه ، محافظ شخصی داری

و محمد علی کلی شروع میکنه به شماره یک تا ۹ و بعد میگه نه فقط یک محافظ شخصی دارم

کسی که میبینه بدون اینکه چشم داشته باشه ، میشنوه بدون اینکه گوش داشته باشه

همه چیز رو بخاطر داره بدون اینکه مغز یا حافظه ای داشته باشه

و اگر بخواد کاری انجام بده ، میگه بشو و میشه

و بزرگوارتر از اونه که به زبان اورده بشه یا شنیده بشه

و اونچه درون سینه هاست رو میفهمه و متوجهشه

و در ذهن ها نمیگنجه

و اون خداست الله هست

که محافظ من و تو هست

خیلی مصاحبه تاثیرگذاریه و نماد و مصداق بارز توکل و عمل به قوانین هست عمل به اینکه هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت بر زمین نمیوفته که الان استاد یکی دوماه کل این پردایس رو با کلی لوازم و ماشین و فلان به بهترین اَمون دنیا ، یعنی اَمون خدا مسپارن به امون خدا مسیپارن و راهی سفرشون میشند ، چیزی که طرف ماشینشو جلوی در مغازش میخواد پارک کنه صد تا قفل میزنه ، یا خونشو باغشو شونصدتا قفل میزنه که مبادا فلان بشه غافل از اینکه تو با این کارها نمیتونی جلوی یک اتفاقی که باید بیوفته رو بگیری دقیقا مثه مرگ نمیتونی جلوشو بگیری وقتی بیاد هر جایی که باشی تو هر سوراخی که باشی میاد سربختت ، ادم باید بسپاره به همون نیرویی که خودش اون نعمت و اون اعتبار اون ثروت رو داده ، به شخصه مغازم کرکره داره ها ولی الان دو ساله که کرکره مغازمو ندادم پایین و بارها شده که آگاهانه در مغازمو از شب تا صب باز گذاشتم رفتم که ایمان و توکل خودمو زیادتر کنم که بفهمم هیچ وقت قوانین کیهان خطا نمیکنند و تا وقتی من در مدار زیبایی هستم و ذهنمو کنترل میکنم و توجهم روی قشنگیها و زیبایی ها هست و دارم هر روز همواره روی باورام کار میکنم و احساس خوبی رو در هر لحطه و هر ساعت هر روز دارن فقط و فقط و فقط و و مطلقا با زیبایی ها با اتفاقات قشنگ با موفقیتها با تجربه کردن خواسته های بیشتر و بیشتر مواجه هستم و بست ، در مدار زیبایی ها فقط و مطلقا زیبایی هر چیزی که اسمشو بزاری زیبایی ، خیلی دوست داشتم این نکته رو بگم خیلی وقته این رو در رفتار و کردار استادم میبینم ک خودمم از استاد الگو گرفتم و دوست داشتم در یک جایی در یک مناسبتی عنوان کنم که قسمت در اینجا شد

چقدر خونه های خوشگل و تر و تمیزی داره باز یکی دیگه از اون موضوعاتی که امریکا برای من داره همین تمیز بودن و سرسبز بودن خیابونا و شهرها و جادهاشه خداوکیلی خیلی تمیز و عالی و اب و هواشم عالیه یعنی تو ذهن من امریکا رو یه کشور سرسبز با خیابونهای تر و تمیز و قشنگ هست ، واقعا جای تحسین داره این همه قشنگ و زیبایی و تمیزی

یعنی این میشود مصداق بارز اعراض از نازیبایی ها و اگاهانه توجه کردن به زیبایی ها و تسلیم و سرسپرده بودن به برنامه ریزی و پلن خداوند ، اقا تو جاده مسئله ای بوجود اومده موردی نداره میزنیم کنار یه غذایی میخورم به شکلی دیگری از داشته هامون از امکاناتمون حتی از بودن با خودمون لذت میبریم و احساسمون رو خوب نگه میداریم که خداوند مسئله رو برایم حل کند و یا ما رو به مسیرهای بهتر و قشنگتر هدایت کنه ، این تیکه از فایل خیلی اموزنده بود خیلی تحسین کردم و میکنم این عملگرایی به قانون رو ، نمونه بارز عمل به قانون در عمل ،

واقعا و صادقانه این رابطه رویایی تون رو استادو خانم شایسته تحسین میکنم ، میدونین حقیقتا یک چند روز هست دوره عشق و مودت رو خریداری کردم و دارم کار میکنم و الان جنس رابطه شما رو و کلا قانون روابط رو بهتر و بیشتر درک میکنم تفاوتهاش رو و پایه های این رابطه رو ، خانم شایسته عجب تیپ محشری زدی خداوکیلی خیلی حال کردم و تحسینتون میکنم برای این خوش تیپی و برازندگی که دارید واقعا عالی و زیبا

یعنی ادم وقتی سرمایه گذاری میکنه در کمتر کردن فاصله بین و ذهن روحش و خودشو نزدیک تر میکنه به دیدگاه روح با همین تمرکز و نوشتن و صحبت کردن و توجه کردن بر نکات مثبت و زیبایی ها و قشنگیها و اتفاقات قشنگ و سپاسگذاری برای نعمتها و داشته ها میزاره خود به خود همه چیز از روابطش با همسر با مادرش با بچش با مشتریهاش ، از اوضاع مالیش ، از اتفاقات قشنگ تو بیزینسش ، از سلامتیش از احساس خوبش همه و همه چیز خودش خود به خود درست میشه

خداوند رو سپاسگذارم که این فرصت رو به من داد و این مطالب رو بر قلم من اورد و یاداوری که به اشتراک بزارم و اول دو سوم خودم بهره مند و مستفیض بشم و هم دوستان گلم و هم کلی حس خوب احساس خوبی رو تجربه کنم و کلی از قوانین برام مروری شود و این انرژی و عشق وجودی خودمو در جهان اطرافم پخش کنم

حقیقتا الان نوزده روزه که روزشمار تحول من رو شروع کردم و همچنین دوره عشق و مودت و هم قانون توجه رو دارم روشون کار میکنم و خیلی دوست داشتم یه فرصت مناسبی پیش بیاد بتونم اگاهی هام رو به اشتراک بزارم و خداوند کمک کنه و ثابت قدمم‌ کنه که بتونم همسفر پایه و خوش ذوق و خوبی باشم در این سفر به دور امریکا جدید…

به قول خانم شایسته تو فصل اول سفر به دور امریکا خدا یار و یاور و هدایتگرتون باشه تا کامنت بعد و قسمت بعدی … 😃😄😊😊♥️♥️♥️👋👋